درشکه در فرهنگ واژه ها
درشکه = گردونۀ چهار چرخه ای که جلو آن باز و سقف اطاقش را می توان بلند کرد و برافراخت و یا تا کرد و خوابانید (ناظم الاطباء) - مأخوذ از کلمه ٔ « دروژکی » روسی - اصلاً نام وسیله ٔ نقلیه ٔ کوچک و سبکی در روسیه - دارای دو یا چهار چرخ است که بوسیله ٔ اسب کشیده می شد - این نام در روسیه و ممالک اروپا و ایران به وسایط مشابه نیز اطلاق شده است - فایتون (از دایرةالمعارف فارسی):
لغت نامه ی دهخدا/ تارنمای واژه نامهی پارسی ویکی
درشکه (مأخوذ از روسی) = گردونة چهارچرخه که با اسب کشیده می شود و اتاقکی برای حمل مسافر دارد:
فرهنگ فارسی معین
درشکه (روسی) = گردونۀ چهارچرخهای که با اسب کشیده می شود و سایبان آن باز و بسته می شود:
فرهنگ فارسی عمید
درشکه = گردونۀ چهارچرخهای که با اسب کشیده می شود: واژه نامه ی نوین تالیف محمد قریب
دُرُشکه = یکی از وسائط نقلیه قدیمی است. درشکه گردونهای است چهار چرخ که با اسب یا قاطر کشیده میشود و سایبان آن باز و بسته می شود. ریشه این کلمه روسی است و در زمان حکومت های قاجار نام کمپانی بود که وارد کننده این نوع کالسکه به ایران بود:
تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی پدیا
گذر زمان و تغییر در سامانه ی حمل و نقل شهری
۱ - بر پایه و اساس نوشته ای از معصومه عمادي، انسان براي جا به جا شدن نيازمند وسايلي بود که بتواند به راحتي از آن استفاده کند. اين کار در ابتدا تنها با چهارپايان عملي بود و افراد به فراخور وضع مالي، از انواع چارپايان استفاده مي کردند. براي استفاده در شهرها و محلات، بر پشت چهار پا سوار شده، و به محل مورد نظر مي رفتند. ولي چون در مسافرت، ساعت ها و بلکه روزها در راه بودند و خصوصاً اينکه سوارکاري براي زنان و بچهها، طي ساعات طولاني بسيار مشکل بوده، در نتيجه از صندوق هايي استفاده کردند که به آن «پالگي» ميگفتند. آن را در دو طرف حيوانات مي بستند و غالباً مورد استفاده زنان بود و به صورت چمباتمه چندين ساعت در آن مينشستند. و يا به صورت کجاوه بر روي شتر، قرار ميدادند. گاهي داراي سقف بسته بود که به آن «هودج» گفته مي شد و براي پيمودن مسيرهاي طولاني بوده است. تخت روان نيز، اطاقک کوچکي بوده، که بر روي دو تيرک چوبي قرار ميدادند و مسافر در داخل تخت روان نشسته، آنگاه دو سر تيرهاي چوبي را به دو قلاب که بر پشت دو چهار پا، مانند اسب، قرار داشته متصل ميکردند و سپس با حرکت حيوانات تخت روان هم جا به جا مي شده است. اولين کالسکه، بنا بر منابع تاريخي، در دوران صفويه به وسيله يکي از بازرگانان روسي، به شاهعباس دوم، به عنوان سوغات هديه شد که استفاده چنداني از آن به عمل نيامد. اوايل قرن ۱۹ ميلادي، جرج سوم پادشاه انگلستان، کالسکهاي به رسم هديه، براي فتحعلي شاه قاجار فرستاد که به علت نبود جاده يا خيابان مناسب در تهران، شاه نتوانست از آن استفاده کند:
تارنمای موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران
۲ - به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، در گذشته و در دورههای بسیار دور جابه جایی مردم تنها توسط چهار پایان صورت میگرفت که با توجه به وضعیت مالی و جایگاه اجتماعی آنها نوع وسیله نقلیه یعنی همان چهارپا تغییر میکرد. رفته رفته و با گذشت زمان در دوران صفویه کالسکه که به عنوان هدیه به وسیله یکی از بازرگانان روسی به شاه عباس دوم اهدا شد، به یکی از وسایل جابجایی و حمل و نقل مدرن مبدل و به وسیلهای برای جابجایی وزرا، حکام و رجال تبدیل شد، در همین راستا افراد پر درآمد جزء سطح طبقات بالای مالی و اجتماعی از وسیلهای متفاوت به نام دلیجان که نوعی از گاری مسافری به حساب می آمد استفاده میکردند... در آن دوران و با توجه به نامناسب بودن وضعیت معابر و خیابانها برای تردد وسایل نقلیه چرخ دار ناصر الدین شاه به پیروی از شیوه حمل و نقل درون شهری اروپا دستور احداث خط آهنی معروف به واگن اسبی را صادر کرد. پس از آن با ترمیم خیابانها و معابر، اتومبیلهای فورد کروکی توسط مظفرالدین شاه به ایران وارد شد و این وسیله ی مدرن وارداتی جایگزین درشکه شد و درشکه با تغییر مکان در جابجایی شهروندان وسیلهای برای ایاب و ذهاب آنان در اطراف شهر و روستاها تبدیل شد:
تارنمای باشگاه خبرنگاران
هفتاد سال درشكه راني در تهران
رشد تهران به عنوان يك شهر يكصدهزار نفري در سال ۱۸۹۰ ميلادي ضرورت ايجاد شكلي از حمل و نقل عمومي را پيش كشيد. سرويس حمل و نقلي كه سبب براه افتادن يك خط درشكه راني از شرق تا غرب تهران گرديد. درشكههاي يك اسبه در چهار نقطه ی تهران (ميدان توپخانه، سبزه ميدان، اطراف سفارت انگليس و ميدان سرچشمه) مي ايستادند. اين درشكهها براي مسافرت و يا براي ساعتي كرايه ميشدند. در زمستان نرخ آن به قرار زير بود: براي مسافرتي كه فراتر از محدوده شهر نبود يك قران و پنج شاهي - براي يك ساعت دو قران و ده شاهي در محدوده شهر و يا سه قران در خارج از محدوده شهر - نرخ سفر به شميران چهار قران بود. درشكههاي تك اسبه در محلات عمومي از بامداد تا سه ساعت پس از شامگاه ميايستادند. آنهايي كه براي زمان هاي پس از ساعات مقرر درشكه لازم داشتند مي توانستند از دواير شركت درشكه راني در خيابان اميريه درشكه مخصوص كرايه كنند. شهر تهران برخلاف اكثر شهرهاي بزرگ دنيا داراي ماشينهاي برقي نبود. سند زير كه از جانب يك مقام بازرگاني سفارت انگليس در تهران به وزارتخانه ی متبوعش در لندن مخابره شده، تاريخچه شكل گيري شركت درشكه راني در تهران را نشان ميدهد:
"از ديالوي به ريبوت، ۱۵ دسامبر ۱۸۹۱ م. مكاتبات بازرگاني، تهران/ در گزارش شماره ۲۴ خود به تاريخ ۲۵ ژوئن ۱۸۹۰ م. به آنجناب اطلاع دادم كه دولت ايران به يكي از اتباع خود به نام آقاي ميرزا جوادخان امتيازي براي ايجاد شركت درشكه راني واگذار كرده است . صاحب امتياز حق انتقال امتياز خود به ديگري را ندارد. ولي حق دارد شركتي براي بهرهبرداري از آن راه بيندازد. ميرزا جوادخان كه يكي از كارمندان عاليرتبه وزارت امور خارجه است پس از چندين گردهمايي شركتي را ايجاد كرد كه خود رياست آن را دارد و اعضايش به ترتيب زير مي باشند: دنيس مدير راه آهن (شاه عبدالعظيم) - لماي سردسته موزيسين هاي شاه - مرينس كه داراي امتياز ايجاد يك موسسه كبريت سازي است - معينالملك پسر وزير امور خارجه - جعفر قلي خان - اردل باشي و مصباح الملك از وزارت امور خارجه. ميرزا جوادخان به محض اينكه سرمايه مورد نياز آماده شد نامه اي به برادرش در غازان نوشت و از او خواست كه حدود ۳۰ دستگاه درشكه فراهم كند كه در ماه نوامبر وارد تهران شوند. در پنجم همين ماه اين سرويس همراه با اسب و يراق افتتاح شد. تا اينجا چنين مينمايد كه اين سرويس به نحو احسن كار ميكند و احتياجات مردم را برطرف ميسازد . ۲۳ تا از اين درشكه ها در اطراف شهر تهران به راه افتادند و ۷ تاي ديگر به عنوان موارد اضطراري براي تقاضاهاي بزرگ به كار مي رود. هنوز اتوبوسي به راه نيفتاده و فكر نميكنم كه اين سرويس راه بيفتد چراكه تراموا رقابت شديدي از خود نشان ميدهد" (تاريخ اقتصادي ايران در عصر قاجار، نوشته ی چارلز عيسوي، ترجمه ی يعقوب آژند):
تارنمای پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران
ورود نخستین درشکه ها به تهران
در کتاب تاریخ اقتصاد ایران نوشته ی چارلز عیسوی آمده است: در سال ۱۸۹۰ میلادی، دولت وقت ایران مجوز تاسیس نخستین شرکت درشکه رانی و اتوبوسرانی را به یکی از کارمندان عالی رتبه وزارت امور خارجه ایران، میرزا جواد خان داد و به این ترتیب او ۳۰ دستگاه درشکه را از دیار فرنگ به کشورمان وارد کرد و در مراسمی در ماه نوامبر ۱۸۹۰ (مطابق با ۱۲۷۸ هجری شمسی) با ورود آنها به خیابان های تهران جشن گرفته شد. اما در دیگر اسناد تاریخی آمده که نخستین درشکه های ایرانی در سال ۱۲۶۷ هجری قمری به همت معیرالممالک در تهران ساخته شد و بعد از آن بود که در مدتی کوتاه، استفاده از درشکه در تهران رونق زیادی پیدا کرد و طرفداران آن روز به روز بیشتر شدند. برخی دیگر نیز نوشته اند: در آغاز استفاده از درشکه ویژه ی اعیان و اشراف بود، ولی بعد از مدتی شخصی به نام مهدی خان، کاروانسرایی را در حومه ی میدان محمدیه (اعدام ) به گاراژ درشکه ها اختصاص داد که به همین دلیل به کاروانسرای درشکه شهرت یافت و هر کس نیاز به درشکه داشت، به آنجا مراجعه می کرد:
تارنمای صدای مهندسی ایران
کالسکه ي سفارشي
در سال ۱۲۷۰ قمری معيرالممالک، ساخت کالسکه اي را به کشور اطريش سفارش داد که براي تشريفات دربار مورد استفاده قرار گرفت. اين کالسکه ي سفارشي همان کالسکه اي است که ناصرالدين شاه، با آن به حرم حضرت عبدالعظيم رفت و بعد از ترور، وي را در آن نشاندند تا مردم نفهمند که او کشته شده است و به اين ترتيب وي را به تهران آوردند. رضاشاه نيز، با همين کالسکه در بیست و چهارم آذر ۱۳۰۴ خورشیدی، به مجلس مؤسسان رفت و با ادای سوگند به قرآن رسماً به عنوان سردودمان پهلوی وظایف پادشاهی را به عهده گرفت:
تارنماهای گوناگون
درشکه سواری در شهرهای ایران
پس از ورود درشکه به خیابان ها و معابر تهران به تدریج استفاده از درشکه به عنوان یک وسیله ی ساده ی حمل و نقل در شهرهای رشت، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز، اهواز و بسیاری دیگر از شهرهای ایران رایج و متداول گردید و تقریبا عموم طبقات مردم از آن برای گردش در شهر و یا سفرهای کوتاه استفاده کردند:
تارنماهای گوناگون
نرخ کرایه ی درشکه
درشکه، همراه با رنگ و روغن هاي عالي، و چراغ هاي چهارطرف شيشهاي کريستال قشنگ، بادگيرهاي لب طلاييدار، و دو اسب نيرومند يک رنگ، و سورچي هاي شق و رق نشسته محکم، در اختيار مردم قرار گرفت... نرخ درشکه، براي يک نفر و دو نفر دو قران بود، و براي نفر سوم يک قران اضافه ميگرديد. بعد از جنگ جهاني دوم، به دليل کمبود علوفه دو اسب به يک اسب تبديل شد:
تارنمای موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران
رضا شاه و نرخ درشکه
روزی رضا شاه متوجه بالا رفتن نرخ کرایه ی درشکه ها می شود.او تصمیم می گیرد تا خود شخصا این مطلب را متوجه شود.برای همین اتفاقی سوار درشکه ای می شود. او در درشکه به درشکه چی می گوید: شنیده ام که نرخ کرایه ی درشکه بالا رفته. درشکه چی: بله. رضا شاه:یه قرون؟ درشکه چی: برو بالا. شاه: دو قرون؟ درشکه چی: برو بالا، شاه: پنج قرون؟ درشکه چی: برو بالا، شاه: دو هزار؟ درشکه چی: برو بالا ، شاه: نکنه پنج هزار؟ درشکه چی رویش را بر می گرداند و می گوید:بزن قدش. درشکه چی در همین هنگام متوجه می شود که شخصی را که سوار کرده است نظامی است. درشکه چی به رضا شاه می گوید: نظامی هستی. نکنه سربازی؟ شاه: برو بالا، درشکه چی: ستوانی؟ شاه: برو بالا، درشکه چی: سرهنگی؟ شاه: برو بالا، درشکه چی (با خنده) : نکنه خوده اعلیحضرتی؟ شاه: بزن قدش... :
تارنمای شهر مطلب
تصادف مرگبار درشكه ي درويش خان نوازنده
درویشخان با نام اصلی غلامحسین درویش از هنرمندان نامی و استادان موسیقی سنتی ایرانی در اواخر دوره قاجاریان است. درویشخان را نخستین قربانی سوانح رانندگی در ایران می دانند درویشخان در شب چهارشنبه دوم آذر ماه ۱۳۰۵ هجری خورشیدی، هنگام بازگشت از جلسه محفل موسیقی در منزل یکی از دوستان به خانه، درشکهای دو اسبه کرایه میکند. درآن زمان خودرو به تازگی وارد خیابان های شهر شده بود و شمار آنها به سختی به پنجاه دستگاه میرسید. زمانیکه درشکه از خیابان امیریه به سمت شمال میپیچد خودروی فوردی از جهت مخالف با درشکه و اسب های آن برخورد میکند. اسب های درشکه درجا تلف میشوند و وی از درشکه به بیرون پرتاب شده و از ناحیه سر به زمین برخورد میکند. بیدرنگ مردم رسیده و او را به بیمارستان نظمیه ی تهران (که بهترین بیمارستان آن زمان تهران بود) می رسانند. اما بر اثر ضربهای که بر سر او وارد آمد، چنان به سختی آسیب دید که پنج روز بعد در بیمارستان به علت ضربه ی مغزی در سن ۵۴ سالگی، جان به جان آفرین تسلیم کرد. وی در گورستان ظهیرالدوله میان امامزاده قاسم و تجریش شمیران به خاک سپرده شد. چند روز پس از این حادثه، علینقی وزیری مجلس یادبودی برای او در مدرسه ی موسیقی خود بر پا کرد که به جای ناله و ندبه، با موسیقی یاد درویش را گرامی داشت. شماری از دولتمردان آن روزگار در آن حضور داشتند. در این مجلس، خود وزیری با تار، چند قطعه از آفریده های او را نواخت و در پی آن سخنانی در اهمیت حضور او در جامعه ی موسیقی ایران بیان کرد. سپس حسین گلگلاب شعری در رثای درویش خواند:
تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
گزارش نا درست در مورد تصادف مرگبار درشكه ي درويش خان
تارنمای عصر ایران به نقل از باشگاه خبرنگاران ضمن گزارش تصادف مرگبار درشكه ي درويش خان به اتومبیل مظفرالدین شاه اشاره کرده است. آن واقعه ی تاسف آور در ۱۳۰۵ و اوایل سلطنت رضا شاه رخ داده است و همانگونه که سایر منابع نوشته اند درشكه ي درويش خان با اتومبیل فورد (که صاحب آن معلوم نیست) تصادف کرده است و این ماجرا بهیچوجه با مظفرالدین شاه ارتباط ندارد. فقط می توان گفت که فورد های کروکی در زمان مظفرالدین شاه به ایران وارد شد: یادداشتی از همین نگارنده
رییس نظمیه ی تهران در زمان تصادف مرگبار درشكه ي درويش خان
در زمان تصادف مرگبار درشكه ي درويش خان، سرتيپ محمد درگاهي رییس نظمیه (شهربانی) تهران بود: یادداشتی از همین نگارنده
تدوين نظامنامه ي درشكه هاي عمومي
به گزارش باشگاه خبرنگاران پس از واقعه ي تصادف مرگبار درشكه ي درويش خان، سرتيپ درگاهي آيين نامه اي به نام نظامنامه درشكه هاي عمومي تهيه كرد و نخستين نظامنامه عبور و مرور تدوين شد. در اين سال گواهينامه ها نيز درجه بندي شده و سه نوع گواهينامه صادر گرديد. وزير الوزراء نيز بعد از آن دستور داد كه اداره پليس نظميه، شعبه اي به نام "وسائط ناقله" تاسيس شود و مقرآن در خيابان باب همايون باشد. ايجاد اين تشكيلات در تهران همه در مقابل خون بهاي مردي بود كه حتي سيم هاي تار سنتي او قادر نبود رازهاي گلوي دل آشفته اش را بنوازد. درويش خان مردي كه درد زمان پر اضطراب خود را مي فهميد، اين گونه در خيابان هاي خلوت شهر تهران كه اتومبيل ها سرعت بالايي نداشتند، در يك چهار راه كه حتي يك چراغ راهنمايي هم نداشت، مرگ را تجربه کرد. بعد از اين واقعه ي نامنتظر بود كه تعداد پاسبان ها افزايش يافت و سرانجام پاسبان ها در چهار راه ها با بازوبند سفيد و چراغ راهنمايي بر دوش ديده شدند كه با دست رنگ چراغ ها را تغيير مي دادند. مرگ اين نوازنده ي بزرگ، تلنگري براي تغيير وضع قوانين رانندگي بود تا ديگر مردم شاهد اين حوادث دلخراش نباشند:
تارنمای عصر ایران
جمع آوري درشكهها در تهران
از بعد از ظهر روز ۲۸ فروردين ۱۳۴۱ ماموران اداره راهنمايي و رانندگي تهران اقدام به جمع آوري درشكهها، گاريهاي اسبي و چرخهاي دستي در تهران كردند و به اين ترتيب به كار وسايل نقليه كند رو كه در محلات جنوبي تهران هنوز مشغول حمل و نقل بار و مسافر بودند، پايان دادند. مقامات راهنمايي و رانندگي اعلام داشتند در چند ماه گذشته تعداد درشكهها و گاريهاي تهران افزايش يافته و در خيابان هاي جنوبي بيش از هشتصد درشكه به كار مشغول هستند و چون در جنوب تهران به علت تمركز جمعيت و عدم ممانعت ماموران بازار مناسبي براي درشكه ها ايجاد شده بود، اغلب اين درشكه ها از شهرستان ها به تهران انتقال يافته و كثرت آنها موجب بند آمدن راه ها و اختلال عبور و مرور شده بود. ماموران تا اواخر شب در محلات جنوبي تهران شامل قلعه مرغي، امام زاده حسن، جواديه، چهار راه عباسي، پل امام زاده معصوم، مهرآباد، نازي آباد، ميدان شوش، ميدان غار و كليه نقاطي كه درشكه ها كار ميكردند اقدام به جمع آوري آن ها كرده و بيش از ۳۰۰ دستگاه درشكه ، ۲۰۰ دستگاه گاري و ۱۵۰ چرخ دستي را متوقف ساختند . درشكه ها و گاريهايي كه جمع آوري شده بود به دستور مامورين به رديف در خيابانها به طرف جاده آرامگاه حركت كرده و در آنجا در قرارگاهي آنها را متوقف كردند . مامورين سپس اسب ها را از درشكه ها جدا كرده به صاحبانش تحويل دادند ولي درشكه چي ها بعضا به نشانه اعتراض از تحويل گرفتن اسب ها خودداري ميكردند و ميگفتند حال كه درشكه ما را ميگيريد اسب را هم خودتان نگاه داريد. درشكه چي ها عموما نسبت به تعطيل شدن كار و كسب خود معترض بودند. در نتيجه دولت موافقت كرد كه درشكه داران تنها در حومه تهران به فعاليت بپردازند. از مرداد سال ۱۳۴۳ به بعد تنها درشكه هايي اجازه فعاليت در حومه تهران را يافتند كه داراي معاينه فني درشكه و بهداشت و سلامت كامل اسب ها بوده و سورچي هاي آنها از پاكيزگي و نظافت كامل برخوردار باشند. زماني كه اقدام به جمع آوري درشكه هاي تهرانكردند درسطح شهر ۸۰۰ درشكه موجود بود كه به طور رسمي و با شماره اداره راهنمايي و رانندگي كار ميكردند (تاريخ اقتصادي ايران در عصر قاجار، نوشته ی چارلز عيسوي، ترجمه ی: يعقوب آژند):
تارنمای پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران
یادآوری های تاریخی
در بخش "جمع آوري درشكه ها در تهران" به روزهایی در ۱۳۴۱ و ۱۳۴۳ اشاره شده است. در ۲۸ فروردين ۱۳۴۱ دکتر علی امینی و در مرداد سال ۱۳۴۳ حسنعلی منصور نخست وزیر ایران بودند: یادداشتی از همین نگارنده
تصویری از درشکه سواری در تهران قدیم:
تارنمای خبري تحليلي مشرق نيوز
فیلم فارسی درشكه چي - تولید و اجرا در سال ۱۳۵۰ - كارگردان نصرت اله كريمي:
تارنمای یوتیوب
درشكه سواري در بازار تهران امروز
بر اساس گزارش جام جم آنلاين در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۸۸ خورشیدی با ابتکار شهرداري تهران درشکه که يکي از وسائل نقليه قديمي است مسافران بازار را از ميدان پانزده خرداد تا مترو جا به جا مي کند (عكاس: بهمن صادقي):
تارنمای گزارش تصویری
همچنین نگاه کنید به
خانم فخرالدوله پايهگذار تاكسيراني تهران
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/03/blog-post.html
آمیش ها (فرقه ی مسیحی در امریکا و کانادا) و استفاده از درشکه به عنوان وسیله ی مجاز حمل و نقل
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A2%D9%85%DB%8C%D8%B4
درشکه ها و کالسکه ها در زنجیری از سروده ها
http://saadatnoury.blogspot.ca/2016/12/blog-post_21.html
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2016/12/blog-post_18.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها