برخی از اعتقادات آریایی ها: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا می نویسد: "در اعتقادات ایرانی، ایرانویج آرمان شهر ایرانیان است. در مینوی خرد، مشخصات این آرمان شهر بدین شرح آمده و پیداست که اورمزد ایرانویج را از دیگر جاها و روستاها بهتر آفرید و نیکیاش این است که زندگی مردم در آنجا سیصد سال است و زندگی گاوان و گوسفندان صدوپنجاه سال و درد و بیماری کم دارند و دروغ نمی گویند و شیون و مویه نمی کنند و دیو آز به تن آنان کمتر مسلط است و ده مرد از نانی که می خورند سیر می شوند و ... قانونشان بهی است و چون بمیرند پارسایند...". تارنمای نسل آریایی زیر عنوان "مذهب و مظاهر مورد احترام آریایی ها" می نویسد: "آریایی ها از دیر باز مظاهر طبیعت را ستایش می کردند و پرستش و احترام به آب، آتش، باد و خاک در میان آریایی ها متداول بوده و به نور و تاریکی و تاثیرات آن در حیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انسان پی برده و نیکی و بدی را در ارتباط با دو نیروی بالا می دانستند. البته در آغاز برای دفع نیروهای آسیب رسان و بیماری زا و بی اثر کردن آن ها مهره های گوناگون از شاخ جانوران و گوش ماهی به گردن خود می آویختند و یا بصورت دست بند مورد استفاده قرار می دادند. آنان اعتقاد داشتند این مهره ها بصورت طلسم از توانایی ارواح و نیروهای آسیب رسان در زندگی انسان و جانوران و کشتزارها و مراتع می کاهند (نمونه ای از این اشیاﺀ در ناحیه ی فارس یافت شده است). علاوه بر این در قبر انسان ها زینت آلات و حتی اشیاﺀ و ابزار های زندگی و جنگی و شکار بدست آمده است که بیانگر اعتقاد آریایی ها به زندگی بعد از مرگ است. آریایی های باستان، خورشید و ماه را در زندگی خود به ویژه در امر کشاورزی و دامپروری و حیات خود موثر می دانستند. آریایی ها برای بدست آوردن محصول خوب کشاورزی و افزودن دام های خود به توانایی عناصر فوق معتقد بودند و بر این باور بودند که تابش خورشید و بارش باران، آفات و بیماری دام و انسان را دور می کند. آریایی ها نیز مانند بسیاری از ملل کهن به ارواح و نیروهای زیان آور و سودمند باور داشتند و معتقد بودند که گنج ها و ذخایر طبیعت، نعمت ها، محصولات خوب و تندرستی و شادی و مانند آن نیرو های خیر و خوب به آدمی ارزانی می دارد. از جمله ی این نعمت ها می توان به باران و روشنایی اشاره کرد. آنان همچنین به پیکار میان نیرو های خوب و بد اعتقاد داشتند. به عنوان مثال تیرگی شب (تاریکی ، ظلمت)، زمستان، خشک سالی، قحطی، بیماری ها و سایر آفات را از جانب نیرو های بد و زیانکار و پیروزی نیرو های زیانکار بر نیرو های سودمند می دانستند. آنان نیرو های سودمند را دوست داشته و آنان را مورد پرستش و احترام قرار می دادند و نیروهای زیانکار را دشمن خود می دانستند و برای در امان ماندن از آنان به ورد و افسانه ها متوّسل می شدند که بعد ها با تکامل آنان بصورت جادوگری در آمد. پرستش میترا خدای آفتاب عهد باستان بی تردید متعلق به این مقطع زمانی توسط آریایی ها است. آریایی ها اماکن مقدس خود را برای عبادت و بزرگداشت خدایان در بلندی ها و یا کوه ها و کشتزارها و حتی مناطق مسطح انتخاب می کردند: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
دین و مذهب آریایی ها: اولین اطلاعی كه بر احوال آریائیان داریم بر ما ظاهر می سازد آن ها در مرحله پرستش طبیعت پاك و خالص بوده اند. در این مذهب خدای آسمان (وارونا) برسایر خداوندان مقدم بوده است. آنها موجودات جهان را به دو دسته تقسیم كرده بودند و به تبع آن به دو دسته از خدایان اعتقاد داشتند و دسته اول خدایانی كه موجودات مفید مانند آب و آتش و روز را آفریده بودند و دسته دوم خدایانی كه موجودات زیان آور مانند خشكی سرما و شب را خلق كرده بودند: تارنمای آفتاب
مذهب آریایی های ایرانی و هندی مدت ها یکی بود زیرا آنان مدّت ها به یک زبان واحد سخن گفته و با هم زندگی می کردند. پس از جدایی آریایی ها از شاخه ی ایرانی و هندی (که این جدایی سده ها پس از زندگی مشترک آنان به طول انجامید) جدایی مذهب نیز در بین آنان به وقوع پیوست. میترا از خدایان آریایی پیش از آغاز جنبش آنها یعنی پیش از آمدن به هند و ایران است . البته میترا از دیر باز دارای پیروان زیادی در طول تاریخ بوده و با مسیحیت هم رقابت می کرد و نفوذ میترا در تعالیم ادیان دیگر ایرانی و غیر ایرانی، اصلی اجتناب ناپذیر بوده است. یکی دیگر از الهه ها (آناهیتا) الهه ی باروری و نعمت و باران است که از دیر باز در ایران پرستش شده است". تارنمای گزیده ای از نوشتارها
آریاییها بت و شمایل نمیپرستیدند و به اقتضای شیوه زندگی اسکان نیافته، برای خدایان خود پرستشگاه نمیساختند. صفهای که مراسم آیینی بر آن برپا میشد، سطح صاف شده پاک و تقدیس یافته در فضای آزاد بود. تقدیم قربانی به خدایان و نثار فدیه به آب و آتش مهمترین مشغلههای دینی آریاییها بودهاست: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
آریایی ها کار و کوشش را تشویق می کردند و دروغ را یکی از زشت ترین اعمال می دانستند: بنا بر نوشتاری زیر عنوان "آریایی ها که بودند؟" در تارنمای ایران: "آرین های ایران وقتی به ایران آمدند، از نظر تمدن عقب تر از همسایه های خود یعنی بابل و آشور بودند و چیزهای زیادی از آن ها یاد گرفتند. ولی از نظر اخلاقی بر آنان برتری داشتند چون اعتقادات آریایی ها سعی و کوشش و کار کردن را تشویق می کرد و دروغ را یکی از بزرگ ترین اعمال بد به شمار می آورد".... داريوش هخامنشي كه در گسترش آيينهاي نوروزي در ميان متصرفات غيرآرين امپراتوري ايران سعي بليغ داشت در مراسم نوروز ۵١۵ پيش از ميلاد (هفتسال پس از آغاز فرامانروايي اش) تصميم خود را در زمينه ی ايجاد سنگ نبشته ی بيستون (حاوي آرزوها، اندرزها و شرح قلمرو ی ايران) اعلام كرد كه مورخان با توجه به اين سنگ نبشته گفتهاند ايران تنها كشور جهان است كه سند مالكيت دارد. بزرگترين آرزوي داريوش كه در اين كتيبه آمده، اين است كه خداوند ايران را از آفت دروغ و خشكسالي مصون سازد": تارنمای گزیده ای از نوشتارها
خط و زبان آریایی ها: خطی که کتیبه های هخامنشی بدان نوشته شده، خط میخی است اما از دوران قبل از هخامنشیان از خط آریایی هیچگونه اطلاعی نداریم، خط میخی را مردم بابل و آشور و ایلامی از سومری ها آموختند و هخامنشیان از آنان یاد گرفتند اما خط میخی ایرانی به مراتب آسانتر از خط میخی آشوری و ایلامی بوده، کتیبه های شاهان هخامنشی به خط میخی پارسی نوشته شده است یعنی نوشته چیز دیگری است و خواندنش چیز دیگر و در برخی کتیبه ها نیز از زبان های آشوری و ایلامی استفاده شده است. خط میخی از چپ به راست نوشته می شده و فقط مخصوص نوشتن کتیبه بوده (بر روی گل و سنگ). احکام و فرامین پادشاهان هخامنشی به ممالک دیگر به خط میخی نبوده بلکه به خط و زبان آنها بوده ازجمله بابلی، مصری و آرامی... معروفترین کتیبه های هخامنشیان کتیبه ی بیستون است و بقیه ی کتیبه ها در تخت جمشید و پاسارگاد قراردارد: تارنمای تاريخ اجتماعي ايران
زبان آریایی آغازین: زبان گروهی از مهاجران هندو اروپایی بود که در حدود هزاره ۳ پیش از میلاد از هم نژادان خویش جدا شدند و در دشت های آسیای مرکزی رحل اقامت افکندند. در گذشته های بسیار دور آریایی زبان ها تماس هایی با بالتها، داکیهای-میسیهایها و اقوام فینو-اوگری داشتند: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
ازدواج آریایی ها: خانواده که امروز نیز از مقدس ترین نهادهای اجتماعی به شمار می رود، همواره در سرزمین ایران از اهمیت والایی برخوردار بوده است. در آن زمان که زن ربایی و حتی خرید زن در میان بسیاری از ملل و اقوام هند و اروپایی معمول و متداول بود، ازدواج ایرانی در سایه ی نظم و نسقی که آیین زرتشت آورده بود، نتیجه ی پذیرش و رضایت زن و مرد برای ازدواج با یکدیگر بود. وجود ایزد بانوانی چون آناهیتا و نقش آنان در تفکرات ایرانی اهمیت خانواده را بیشتر می نمایاند: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
ازدواج های عجیب و شگفت انگیز آریایی ها/ نوشتاری از همین تدوین کننده: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
آریایی ها و حقوق زنان: در زمان هخامنشیان، زنان حق ارث و مالکیت داشتند. در میان کتیبهها و ترجمه های الواح تخت جمشید میتوان مشاهده کرد که در زمان هخامنشیان برخی زنان شغل و حقوق داشتند... زن در قرن اولیه ظهور زرتشت و نیز در زمان هخامنشیان از حقوق ارزنده ای برخوردار بود و یکی از درخشان ترین ادوار تاریخی خود را می گذاراند... مشارکت همه جانبه زنان در این عصر چشمگیر است.از حفریات و کشفیات باستان شناسی که در تخت جمشید به عمل آمده٬ الواحی به دست آمده که نشان می دهد در ساختمان تخت جمشید عده زیادی از زنان مانند مردان مشارکت داشته و حقوق و مزایای جنسی از قبیل نان و شراب و غیره؛ مطابق مردان دریافت داشته اند. این الواح هم اکنون در موزه های جهان ضبط است: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
باورها و رفتارهای آریایی ها نسبت به برخی حیوانات: مطابق اساطير و روايات کهن ايراني، رابطه ي انسان با جانوران و سابقه ي خدمت حيوان به انسان، از زمان کيومرث (نخستين بشر در اساطير آريايي) شکل گرفته است. در بخش اساطيري شاهنامه ي فردوسي و در آغاز عصر پيشداديان آمده که کيومرث در کوه زندگي مي کرد و تن پوشي از پوست پلنگ داشت. او همه ي جانوران را نزد خود فراخواند. آن ها نزد کيومرث گردآمدند، با او انس و الفت گرفتند و رام و فرمان بردار وي شدند: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
دانش و سواد آریایی ها: ایلام نخستین دولتی بود که در هزاره ی چهار پیش از میلاد مسیح، بازرگانی و تجارت را پدید آورد و این کار نیز موجب پیشرفت دانش های کاربردی چون کاشی سازی و شیشه گری شد و اینها از جمله هنرهایی هستند که ایرانیان در آن مهارت داشتند و در واقع ایرانیان نخستین کسانی بودند که این هنرها را پدید آوردند. ورود آریایی ها به سرزمین ایران و آمیزش با مردم بومی آن و همچنین آشنایی آنها با فرهنگ ایلامی و نیز آموزه های زرتشت پیامبر ایران باستان در بزرگداشت راستی و حقیقت گرایی، ایرانیان را به دانش آموزی و دانش آموختن فرا خواند. بنیان و ریشه ی فلسفه جهان از آموزه های زرتشت سرچشمه می گیرد و حقیقتی انکار ناپذیراست. تاثیر پذیری افلاطون ازفلسفه و نظام اجتماعی ایران برکسی پوشیده نیست...: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
نگاهی به شناخت آریایی ها از فرهنگ وعلم و فلسفه/ نوشتاری از همین تدوین کننده: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
آریایی ها و هنر سوارکاری و تیراندازی و بسیاری هنرهای دیگر: اگر چه در سنگ نوشته ای از داریوش پادشاه هخامنشی در نقش رستم واقع در شمال شهرستان مرودشت استان فارس ایران می خوانیم: "من داریوش شاه، یک پارسی از نژاد آریایی، به هنگام سواری و سوارکاری خوب هستم، به هنگام تیرانداختن، کمانگیری خوب هستم، هم پیاده و هم سوار بر اسب" اما بنا بر نوشته ی پژوهشگران تاریخ ایران باستان، آریایی ها علاوه بر سوارکاری و تیراندازی، از بسیاری هنرهای دیگر و از جمله سرایندگی، رامشگری (خوانندگی و نوازندگی)، رقص و موسیقی نیز بهره مند بودند...: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
آریایی ها و هنر رقص و موسیقی: تصوير رقص های انفرادي و گروهي كه بر سفالينه هاي به دست آمده از كاوشگاه هاي پيش تاريخي ايران (مانند تپه ي سيلك و تپه ي موسيان) نقش شده است، ديرينگي هنر «رقص» را در ايران گواهي ميدهد. برپايه ي گزارش «دوريس ساموسي»، پارسهاي هخامنشي درست بسان فراگيري اسب سواري، رقصيدن را نيز مي آموختند و به تمرينات ورزشي براي "افزايش قدرت بدني" توجه داشتند...: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
هرودوت مورخ یونانی از نیایشهای آوازگونهٔ مغها بدون همراهی ساز سخن میگوید. در نیایشهای زرتشتیان شاهد هستیم که متون شعرگونهٔ گاتها را با آهنگ میخواندند. مهمترین موسیقی آن دوران نغمات موسیقایی گات بوده است....: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
آریایی ها و هنر مجسمه سازی: شايد بتوان قديمي ترين مجسمه يافته شده در ايران را پيكره ی آدمكي گلي دانست كه در تپه ی سراب حصار سفيد كرمانشاه و از داخل يك قبر متعلق به حدود هفت هزار سال پيش پيدا شده است. باستان شناسان ساخت اين گونه آدمك هاي گلي را كه تحت عنوان كلي "بت" نامگذاري كرده اند ناشي از عقايد اقوام باستاني پيرامون ادامه ی حيات انسان در دنياي ديگر مي دانند....: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
آریایی ها و خواص روان گردان حشیش: در ایران سوء مصرف موادمخدر از سابقه ای طولانی برخوردار است. گیاهانی که افیون و حشیش از آن ها به دست می آید از گیاهان بومی این منطقه بوده و شاید بتوان گفت خواص خوراکی، دارویی و روان گردان آن ها از چند هزار سال قبل توسط ساکنان فلات ایران شناخته شده بود. طبق نوشته ی هرودوت خواص روان گردان حشیش برای اقوام آریایی شناخته شده بود و آنان از این ماده در عزا داری های خود استفاده می کردند: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2017/10/blog-post_29.html
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی