بازگفته ها
هنر داریم تا حقیقت ما را نابود نکند: فردریک نیچه
هیچ حقیقت مطلقی وجود ندارد. تمامی حقایق در بخشی از خود حقیقی هستند. کار شیطان است که میخواهد آنها را حقیقت محض جلوه دهد: آلفرد نورث وایتهد
حقیقت دارای وابستگی های ذاتی با بشریت می باشد و بشر همواره به دنبال کشف حقیقت و یافتن آن است. انسان ها با تلاش برای یافتن آن، به آن دست می یابند و حقیقت قطعا برای بشر سودآور می باشد: سی. اس. پییرس
حقیقت به صورت عینی وجود دارد و هدف اصلی انسان باید جستجوی مستمر آن در فرا روندی پایان ناپذیر باشد: کارل پوپر
*
سروده ها
فردا کـه پیشـگاه حـقیقـت شود پدید
شرمـنده ره روی که عمـل بر مـجاز کرد
ای کبک خوش خرام کجا می روی بایسـت
غره مـشو کـه گربـه زاهد نـماز کرد
حافـظ مکـن مـلامـت رندان که در ازل
ما را خدا ز زهد ریا بی نیاز کرد : حافـظ شیرازی
*
شربتی از حقیقت عشق
شربتی دادش از حقیقت عشق
جمله اخلاص ها از او برمید
این نشان بدایت عشق است
هیچ کس در نهایتش نرسید : مولوی
*
از روی حقیقت
من غلام توام ازروی حقیقت لیکن
با وجودت نتوان گفت که من خود هستم
دایما عادت من گوشه نشستن بودی
تا تو برخاسته ای از طلبت ننشستم : سعدی شیرازی
*
قلندران حقیقت
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن کس که از هنر عاری ست
بر آستان تو مشکل توان رسید آری
عروج بر فلک سروری به دشواری ست : حافـظ شیرازی
*
حقیقت و یقین
چون نیست حقیقت و یقین اندر دست
نتوان به امید شک همه عمر نشست
هان تا ننهیم جام می از کف دست
در بی خبری مرد چه هشیار و چه مست : خیام نیشابوری
*
حقیقت و افسانه
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند : حافظ شیرازی
*
هاتف حقیقت
ای مدعی کجایی تا ملک ما ببینی
کز هرچه بود در ما برداشت یار ما را
آمد خطاب ذوقی از هاتف حقیقت
کای خسته چون بیابی اندوه زار ما را : عطار نیشابوری
*
پرتوی حقیقت
اگر چه در ره هستی هزار دشواری ست
چو پر کاه پریدن ز جا ، سبکساری ست
به چشم عقل ببین پرتو حقیقت را
مگوی نور تجلی فسون و طراری ست : پروین اعتصامی
*
زیر کلاه عشق و حقیقت
در شهربند مهر و وفا دلبری نماند
زیر کلاه عشق و حقیقت سری نماند
صاحبدلی چو نیست، چه سود از وجود دل؟
آیینه گو مباش چو اسکندری نماند: ملک الشعرای بهار
*
سخن از حقیقت
بر روی خاک شعر که خاک بلاغت است
آن دم قدم بنه ، که سخن از حقیقت است
هر جاودانه شعر ، بیان از صداقت است
پس صادقانه گوی ، که آنرا طریقت است
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
گزیده ای از نوشتارها
https://msnselectedarticles.blogspot.com/2019/10/blog-post_7.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
=============
هنر داریم تا حقیقت ما را نابود نکند: فردریک نیچه
هیچ حقیقت مطلقی وجود ندارد. تمامی حقایق در بخشی از خود حقیقی هستند. کار شیطان است که میخواهد آنها را حقیقت محض جلوه دهد: آلفرد نورث وایتهد
حقیقت دارای وابستگی های ذاتی با بشریت می باشد و بشر همواره به دنبال کشف حقیقت و یافتن آن است. انسان ها با تلاش برای یافتن آن، به آن دست می یابند و حقیقت قطعا برای بشر سودآور می باشد: سی. اس. پییرس
حقیقت به صورت عینی وجود دارد و هدف اصلی انسان باید جستجوی مستمر آن در فرا روندی پایان ناپذیر باشد: کارل پوپر
*
سروده ها
فردا کـه پیشـگاه حـقیقـت شود پدید
شرمـنده ره روی که عمـل بر مـجاز کرد
ای کبک خوش خرام کجا می روی بایسـت
غره مـشو کـه گربـه زاهد نـماز کرد
حافـظ مکـن مـلامـت رندان که در ازل
ما را خدا ز زهد ریا بی نیاز کرد : حافـظ شیرازی
*
شربتی از حقیقت عشق
شربتی دادش از حقیقت عشق
جمله اخلاص ها از او برمید
این نشان بدایت عشق است
هیچ کس در نهایتش نرسید : مولوی
*
از روی حقیقت
من غلام توام ازروی حقیقت لیکن
با وجودت نتوان گفت که من خود هستم
دایما عادت من گوشه نشستن بودی
تا تو برخاسته ای از طلبت ننشستم : سعدی شیرازی
*
قلندران حقیقت
قلندران حقیقت به نیم جو نخرند
قبای اطلس آن کس که از هنر عاری ست
بر آستان تو مشکل توان رسید آری
عروج بر فلک سروری به دشواری ست : حافـظ شیرازی
*
حقیقت و یقین
چون نیست حقیقت و یقین اندر دست
نتوان به امید شک همه عمر نشست
هان تا ننهیم جام می از کف دست
در بی خبری مرد چه هشیار و چه مست : خیام نیشابوری
*
حقیقت و افسانه
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند : حافظ شیرازی
*
هاتف حقیقت
ای مدعی کجایی تا ملک ما ببینی
کز هرچه بود در ما برداشت یار ما را
آمد خطاب ذوقی از هاتف حقیقت
کای خسته چون بیابی اندوه زار ما را : عطار نیشابوری
*
پرتوی حقیقت
اگر چه در ره هستی هزار دشواری ست
چو پر کاه پریدن ز جا ، سبکساری ست
به چشم عقل ببین پرتو حقیقت را
مگوی نور تجلی فسون و طراری ست : پروین اعتصامی
*
زیر کلاه عشق و حقیقت
در شهربند مهر و وفا دلبری نماند
زیر کلاه عشق و حقیقت سری نماند
صاحبدلی چو نیست، چه سود از وجود دل؟
آیینه گو مباش چو اسکندری نماند: ملک الشعرای بهار
*
سخن از حقیقت
بر روی خاک شعر که خاک بلاغت است
آن دم قدم بنه ، که سخن از حقیقت است
هر جاودانه شعر ، بیان از صداقت است
پس صادقانه گوی ، که آنرا طریقت است
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
گزیده ای از نوشتارها
https://msnselectedarticles.blogspot.com/2019/10/blog-post_7.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
=============