در فرهنگ واژه ها
اخگر = آتش بود که چون آب زنی انگشت شود (نسخه ای از اسدی) - آتش پاره بود (نسخه ای از اسدی) - انگشت سوزان و افروخته (مؤید الفضلاء) - زغال افروخته . سکار. بجال - خرده آتش - جمره - شرار - شراره - آتشیزه : لغت نامه ی دهخدا/ واژه نامهی پارسی ویکی
http://parsi.wiki/dehkhodaworddetail-86ebd9f8fecc4dccb68c701c93b8ebf2-fa.html
اخگر = زبانهی آتش، شعلهی پرنور، نور شدید (و معمولا گرم) ،شعله زدن، زبانه کشیدن (با نور و حرارت زیاد)، نورافشاندن، درخشیدن، (به سرعت) ... آتش زدن، گرگر سوختن، گر زدن ،رویداد پر سر و صدا و چشمگیر - جلوه، جلوهگری: لغت نامه ی انگلیسی فارسی
http://www.farsidic.com/en/Lang/EnFa
اخگر = زغال داغ درست شده از چوب یا زغال سنگ یا سایر جنس های کربنی باقیمانده پس از یا پیش از آتش است: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا،
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AE%DA%AF%D8%B1
اخگر = زغال نیم افروخته - پاره آتش - جرقه : واژه نامه ی نوین تالیف محمد قریب
اخگر = آتش بود که چون آب زنی انگشت شود (نسخه ای از اسدی) - آتش پاره بود (نسخه ای از اسدی) - انگشت سوزان و افروخته (مؤید الفضلاء) - زغال افروخته . سکار. بجال - خرده آتش - جمره - شرار - شراره - آتشیزه : لغت نامه ی دهخدا/ واژه نامهی پارسی ویکی
http://parsi.wiki/dehkhodaworddetail-86ebd9f8fecc4dccb68c701c93b8ebf2-fa.html
اخگر = زبانهی آتش، شعلهی پرنور، نور شدید (و معمولا گرم) ،شعله زدن، زبانه کشیدن (با نور و حرارت زیاد)، نورافشاندن، درخشیدن، (به سرعت) ... آتش زدن، گرگر سوختن، گر زدن ،رویداد پر سر و صدا و چشمگیر - جلوه، جلوهگری: لغت نامه ی انگلیسی فارسی
http://www.farsidic.com/en/Lang/EnFa
اخگر = زغال داغ درست شده از چوب یا زغال سنگ یا سایر جنس های کربنی باقیمانده پس از یا پیش از آتش است: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا،
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%AE%DA%AF%D8%B1
اخگر = زغال نیم افروخته - پاره آتش - جرقه : واژه نامه ی نوین تالیف محمد قریب
واژه ی "اخگر" در برخی ترکیبات فارسی
هفت اخگر نیاره = هفت دَرَک جهنم - هفت آتشکده ٔ مشهور (ناظم الاطباء) - رجوع به هفت آذر شود
http://parsi.wiki/dehkhodaworddetail-4bc7ca4fa1484351920654f41876847b-fa.html
هفت آذر = هفت آتشکده ٔ معروف ایران قدیم : آذرمهر، آذرنوش ، آذربهرام ، آذرآیین ، آذرخرین ، آذربرزین ، آذرزردشت (یادداشت دهخدا) - رجوع به «رساله ٔ شماره ٔ هفت و هفت پیکر نظامی » تألیف محمد معین ص ۳۷ شود.
http://parsi.wiki/dehkhodaworddetail-ed757e79bd444869afabb60059473de2-fa.html
روزنامه ی اخگر
۱ - اخگر نام یکی از مطبوعات استان فارس در دوران قاجاریه است. این روزنامه از سال ۱۳۴۰ هـ.ق به وسیله محمدرضا خراسانی در شیراز به چاپ رسیده است: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
۲ - روزنامه اخگر كه در اصفهان چاپ مي شد دو دوره مختلف را طي نموده است. دورة اول از سال ۱۲۹۹ هجري شمسي شروع و در سال ۱۳۰۷ به اتمام رسيده است. و دوره دوم از ۱۳۰۷ تا ۱۳۲۲ كه به جاي آن روزنامه اصفهان منتشر مي شده است. در دوره اول روزنامه به مديري و صاحب امتيازي ميرزا فتح الله خان وزير زاده تاسيس شده و شماره اول آن در ماه جدي ۱۲۹۹ منتشر شده است... شماره اول سال اول در دوره دوم روزنامه اخگر در تاريخ پنجشنبه سوم آبان ۱۳۰۷ منتشر شده و در اين دوره صاحب امتياز و موسس روزنامه ميرزا فتح الله خان وزير زاده و مدير مسئول و سردبير امير قلي اميني معرفي شده ولي در حقيقت تمام امور روزنامه به عهده اميني بوده و اصولاوزير زاده هيچ نوع دخالتي در كار روزنامه نداشته است و چون اين دوره از روزنامه دوره جديدي محسوب مي شده شماره وسال انتشار آن نيز از نو شروع شده است و ذكري از شماره هاي قبلي نشده است و شماره مورخه سوم آبان ۱۳۰۷ به عنوان شماره اول از طبع خارج شده است.
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2160389
۳ - روزنامه اخگر از آن روزنامههایی است که در شناسایی و بازنویسی تاریخ اصفهان در دوره رضاشاه بسیار مفید فایده است. این روزنامه از سال ۱۳۰۷ الی ۱۳۲۲ در اصفهان منتشر میشد. به خاطر نگاه ویژه سردبیر روزنامه به مسایل شهری، و علاقه فراوان وی به پیشرفت شهر خویش، این روزنامه به خوبی این گونه اخبار و حوادث را پوشش میداد. سردبیر اخگر، امیر قلی امینی، از دوره دوم تا پایان دوره رضاشاه عضو انجمن شهرداری اصفهان بود. همین جایگاه اجرایی دیدگاه و توانایی کسب اطلاعات شهری را به او میداد که بخشهایی از آن در روزنامه اش منعکس میشد. از سوی دیگر روزنامه نگار بودن او و در دست داشتن افکار عمومی موجب شده بود بتواند در پیشبرد امور شهری از این پشتوانه سود جوید... نگاه امیرقلی امینی در مسایل شهری، دارای افقی بلند و آیندهنگرانه بود. وی به طور مرتب مدیران شهر را هشدار میداد که در انجام پروژههای شهری دوره و زمان خود را ننگرند، بلکه در محاسبات خود آیندهای بس دورتر را در نظر داشته باشند. نظرات امیرقلی امینی در موقعی که استخوانبندی شهر اصفهان در حال شکلگیری بود، بسیار حایز اهمیت میباشد. هم او بود که مثلاً از شهرداران میخواست عرض خیابانها را متناسب با احتیاجات پنجاه سال بعد بگیرند، و بسیار اتفاق میافتاد که نظر صائب وی مورد توجه قرار میگرفت. پس بیجا نخواهد بود اگر روزنامه اخگر را در تولد اصفهان تازه دخیل و مؤثر بدانیم: تاریخ مردم اصفهان
۴ - گزارش کوتاهی پیرامون یکی از همکاران روزنامه ی اخگر اصفهان: حسین سعادت نوری تاریخ نگار و پژوهشگر باسابقه ی حوزه ی علم و ادب ایران، به سال ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر اصفهان قدم به عرصه ی وجود گذاشت. تحصیلات ادبی و علمی را در مدرسه ی علیه در زادگاه خویش به پایان برد. سپس از مدرسه ی عالی انگلیسها در شهر اصفهان فارغ التحصیل شد و سالی چند در همان مدرسه ی عالی به تدریس زبان انگلیسی ، علوم تاریخ و جغرافیا و ادبیات فارسی پرداخت.. در آن موقع ، حسین سعادت نوری بعنوان یکی از نویسندگان و شاعران مشهور اصفهان شناخته می شد و مقالات و اشعار او در روزنامه های اخگر، اختر مسعود ، عرفان و مجلات ادبی مهر و ارمغان انتشار می یافت.
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2012/05/family-profile.html
برخی اخگر های مشهور (برخی افراد مشهور با نام خانوادگی اخگر)
۱ - احمد اخگر: تولد ۱۲۶۷ تهران - مرگ ۲ بهمن ۱۳۴۸ (۸۱ سال) - مدفن امامزاده عبدالله شهرری - حاکم نظامی کازرون (۱۲۹۴) - رياست نظام وظيفه غرب ایران (۱۳۱۳–۱۳۰۴) - جوایز: نشان افتخار شیر و خورشید (۱۲۹۹) -احمد اخگر (احمد فرسیو) نظامی، سیاستمدار، شاعر و روزنامهنگار ایرانی بود که در دوره قاجاریه و پهلوی اول و دوم میزیست. او در دورههای پنجم و هفدهم مجلس شورای ملی، نمایندگی بوشهر را بر عهده داشت: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
۲ - قسیم اخگر: از دوران نوجوانی تا روزگاری پیری، در تمام فصول به عدالت، آگاهی، آزادی و انسانی شدن جامعه و سیاست در افغانستان فکر کرد و برای تحقق این ارزشها مبارزه نمود.
قسیم اخگر زمانی در سروده ی «شباهنگ» از جمله چنین آورده بود: من ایستاده ام اینجا کنار کلبه ً بی روزن و چراغ/ خوابیده زیر خیمه ً شب ، دشت و کوه و باغ/ اما دگر هراس زشب نیست ذره ای بر روی هر لبم / صد غنچه ی غزل به ترنم نشسته است/ صد کهکشان ستاره شکفته است بر دلم/ ای مرغ خوان سحر نغمه ای بخوان/ برزورق نوای امید آفرین خود/ این شهر سنگ و منگ زخود پاک رفته را / از شط شب به گلشن پر آفتاب ران/ آنجا که عاشقان همه از بند رسته اند/ آنجا که نام نامی مجنون را بر تخته مشق خویش نویسند کودکان
قسیم اخگر مردی از اهالی امروز
http://8am.af/1392/11/12/akhgar-manhood-of-people-today/
۳ - امین اخگر (خواننده) - نمونه ای از اجراهای او:
https://www.youtube.com/watch?v=uu3cYxZ_dG4
۴ - نوید اخگر (مجری برنامه ی تلویزیونی "واژه ها و نواها" در استکهلم سوئد) - نمونه ای از اجراهای او همراه با امیر رسایی خواننده ی ترانه های فارسی در بسیاری از فیلم های سینمایی ایران:
https://www.youtube.com/watch?v=288MQ-Ca0fM
سروده ای پیرامون "اخگر" از همین نگارنده
لب ، چه وجدانگیز دارد بوسه ای/ یاد بود_ لحظه ی دیدار_ تو...
دیدگان تو به وقت بوسه باز/ وادی_ چشم تو منزلگاه عشق
سایه ی مژگان تو ،امواج مهر/ تارک ابرو ، مسیر_ راه عشق
دولت_ بوسه ز تو پایندگی/ اخگر لب ها، بلور آئینه هاست
روح و جان ، آذین ازین تابندگی/ مرکز بوسه ، درون سینه هاست
دکتر منوچهر سعادت نوری
***
اخگر ها: در زنجیری از سروده ها
http://saadatnoury.blogspot.ca/2016/05/blog-post_16.html
http://saadatnoury.blogspot.ca/2016/05/blog-post_16.html
واژه ی "اخگر" در برخی زبان های دیگر
انگلیسی: Blaze,Firebrand,Scintilla,Scintillation,Spark
فرانسوی: Charbon ardent
آلمانی: Glut
اسپانیولی: Ascua
عربی: جمرة
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2016/05/blog-post_18.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/03/blog-post_60.html
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/03/blog-post_60.html