۱۳۹۶ بهمن ۲۳, دوشنبه

ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ۸٤ - مسیحیت و مسیحی ها در دوران حکومت آریایی ها در ایران


در دوران پادشاهان هخامنشی و اشکانی، اگرچه دین زرتشتی در ایران رواج داشت ولی پیروان دین های دیگر نیز در تبلیغ و برگزاری مراسم خود آزاد بودند. با به روی کار آمدن ساسانیان، برای نخستین بار در تاریخ ایران، آئین زرتشت به صورت دین رسمی درآمد و تبلیغ و ترویج سایر ادیان چندان ساده نبود. نوشتارهایی در  زمینه ی مسیحیت و مسیحی ها در دوران حکومت آریایی ها را با یکدیگر بررسی و مرور می کنیم:
★ تولّد عیسا مسیح در زمان پادشاهی فرهاد چهارم و یا به روایتی فرهاد پنجم ، پادشاه اشکانی و به صلیب کشیده شدن عیسا مسیح در زمان پادشاهی اردوان سوم که از سال های ۱۱ تا ۳۸ میلادی پادشاهی می کرد روی داد. اشکانیان یا پارت ها ، یکی از تیره های ایرانی بودند که از سرزمین های شمال خاوری ، یعنی خراسان بزرگ برخاستند و جانشینان اسکندر را شکست داده و دوباره یک شاهنشاهی ایرانی برپا کردند. بنیانگـزار این دودمان پادشاهی ” اَشک” یا ” اَرَشک” نام داشت و از این رو، جانشینان او نام اشکانیان را برای خود برگزیدند. نام کنونی شهر “عَشق آباد” در کشور ترکمنستان نیز در اصل “اَشک آپات” بوده است . یکی از ویژگی های دوران پادشاهی اشکانی احترام به دین های گوناگون و آزادی مردم در شیوه های پرستش بوده است . اشکانیان نزدیک به پانصد سال از سال های ۲۵۰ پیش از میلاد تا سال ۲۲۴ یا ۲۲۶ میلادی بر ایران فرمانروائی کردند... در ایران اشکانی، مبلغان مسیحی در ایران با استقبال گرم مردم رو به رو شدند، زیرا پیام مهر و عشق و بخشایش مسیح، گذشته از آن که با خُلق وخوی توده های مردم ایران هماهنگی داشت. با اندیشه ها و آموزه های آئین میترا یا آئین مهر که یکی از دین های باستانی ایران بود و در میان مردم طرفداران بسیار داشت سازگار و همنوا بود. بدین سان مسیحیان در ایران نزدیک به دویست سال آزادی عمل و تبلیغ داشتند و گروه های بی شماری از ایرانیان به این کیش گرویدند. مراکز بزرگ مسیحیان استان های باختری و همچنین سرزمین های شمال خاوری ایران بود
★ تقارن جشن ایرانی یلدا (به معنای میلاد) با کریسمس شاید نشانه ی آن باشد که ایرانیان  و بسیاری اقوام دیگر، به استقبال میلاد عیسی مسیح می رفتند. ماجرای دیدار سه ایرانی از عیسی مسیح به هنگام تولد، می تواند موید این ادعا باشد.
★ زنده یاد دکتر مهدی حمیدی شیرازی در مورد "میلاد عیسی مسیح و دیدار سه ایرانی" چنین سروده است: به فرمان خدا از دختر بکر/ هویدا گشت نوری ، شادی افزا - درخشان کوکبی از زادن او/ به بام آسمان ، برداشت آوا - چو ایرانی بدید آن اختر پاک/ فراز چرخ چون خورشید عذرا - دوید آن سو، که آنجا شاد و خندان/ بدارد هدیه های خویش اهدا  
★ دوران پادشاهی اشکانیان از این جهت قابل توجه است که به دلیل وجود " مهستان" یا مجلس بزرگان آریایی، برای نخستین بار در تاریخ ایران یک دموکراسی نسبی برقرار بود. بهمین جهت زرتشتی ها، یهودی ها، مسیحی ها و پیروان سایر ادیان آزادنه به تبلیغ و ترویج دین و آئین خود اشتغال داشتند.
★ در آغاز سدۀ سوم میلادی فضای دینی ایران و به دنبال آن خاورمیانه و اروپا دگرگون شد. در ایران، اردشیر بابکان که فرمانروای یکی از تیره های ایرانی در پارس بود و روابط خانوادگی نزدیکی با پیشوایان زرتشتی داشت، سر به شورش برداشت و با اردوان پنجم اخرین پادشاه اشکانی جنگید. در سال ۲۲۴ میلادی در جنگ سختی که میان سپاهیان اردشیر و اردوان پنجم روی داد، اردوان به سختی شکست خورد. اردشیر به پیروزی رسید و خود را شاهنشاه نامید و دودمان پادشاهی ساسانی را بنیاد گذاشت و برای نخستین بار در تاریخ ایران، آئین زرتشت به صورت دین رسمی درآمد. اردشیر بابکان خود را نمایندۀ خدا بر روی زمین و صاحب ” فَرۀ ایزدی” اعلام کرد. سنگ نوشته ها و کنده کاری های بر روی سنگ که در نقش رستم فارس به جای مانده است دربردارندۀ این پیام است که اردشیر با پشتیبانی اهورامزدا به پادشاهی رسیده است. ساسانیان، اشکانیان را بیگانه پرست اعلام کرده و آثار آنها را نابود کردند. ساسانیان خود را از نسل هخامنشیان می دانستند.
★ سیاست اردشیر بابکان در برابر جوامع نا مزدا پرست درون قلمروش، روزگاری دشوار را برای ایشان پدیدآورده‌ بود. یهودیان و باورمندان به برخی آیین‌ های دیگر، در دورهٔ اشکانیان کم ‌و بیش مورد بردباری قرار می‌گرفتند و استقلال محدودی نیز داشتند. اردشیر و سپس پسرش شاپور به ویژه در آغاز سلطنت کوشیدند تا خودمختاری یهودیان را محدود کرده و آنان را از حقوق مستقل قضایی و قانونی‌شان محروم سازند؛ انگیزهٔ این اقدامات احتمالاً گسترش جامعهٔ زرتشتی بوده‌ است. با مسیحیان سریانی‌زبان با بردباری و نرمش بیشتری برخورد می‌شد و بر جمعیت آنان تا میانهٔ سدهٔ سوم میلادی افزوده ‌شد.
★ شاپور دوم یا شاپور بزرگ یا شاپور ذوالاکتاف از ۳۰۹ تا سال ۳۷۹ میلادی، دهمین پادشاه ساسانی بود. بعد از برادرش آذرنرسی برتخت نشست. او پسر هرمز دوم بود. مدت سلطنت او هفتاد سال بود. او، اعرابی را که بخش‌های جنوبی سلطنت ساسانی را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند به شدت تنبیه کرد و امنیت را به مرزهای جنوبی بازگرداند. در دوران او، ایران در جنگ با روم موفقیت‌های بزرگی بدست آورد. شاهنشاهی او همزمان بود با پذیرش مسیحیت به عنوان دین رسمی در امپراتوری روم و به همین دلیل شاپور ذوالاکتاف مسیحیان ایران را مورد آزار و شکنجه قرار داد.
★ به دلایل سیاسی، در دوران شاپور دوم، آزار و جفای ایرانیان مسیحی شدت گرفت. ” جفای بزرگ” که در سال ۳۳۹ میلادی در ایران آغاز شد و سال ها به به درازا کشید، بسیاری از مسیحیان وفادار به پادشاه ایران را نیز دربر گرفت.
★ به طور کلی موقعیت مسیحیان و زرتشتیان در ایران و روم، از شرایط سیاسی تاثیر می پذیرفت و در قراردادهای میان دو امپراتوری ایران و روم، دو امپراتوری متعهد شدند که نسبت به مسیحیان و زرتشتیان در سرزمین های یکدیگر از سخت گیری خودداری کنند.
★ اواخر دوران شاهنشاهی ساسانی از بسیاری جهات قابل توجه است. جامعۀ ایرانی در آن زمان به راستی آکنده از تضادها و چالش های بزرگ بود. ثروت و قدرت بیکران امپراتوری از یک سو مایۀ آزمندی و حسادت کشورهای همسایه بود و از سوی دیگر اختلاف طبقاتی بسیار شدید در درون جامعۀ ایرانی، نفوذ و قدرت بی حساب موبدان زرتشتی و حضور مکتب های گوناگون فلسفی و باورهای دینی دیگر که خواهان دگرگون کردن جامعۀ به شدت طبقاتی و متعصب ایران بود، جامعۀ ایرانی را از درون شکننده کرده بود. شماری از پادشاهان ساسانی همچون یزدگرد یکم و قباد به لزوم انجام اصلاحات بنیادی در جامعۀ ایرانی پی برده بودند ولی نفوذ بیش از اندارۀ مالکان بزرک و همچنین موبدان و هیربدان که خود نیز در شمار مالکان بزرگ بودند مانع از انجام این اصلاحات می شد. و سرانجام نیز همین کارشکنی ها زمینۀ تاریخی برای شکست ایرانیان از عرب ها را فراهم کرد. هرمز چهارم فرزند انوشیروان و پدر خسروپرویز به مسیحیان نسطوری توجه ویژه ای داشت و گویا این سبب شده بود تا موبدان و هیربدان زرتشتی از وی برنجند. نزدیکی روابط هرمز چهارم با مسیحیان تا آنجا پیش رفت که وی در سال ۵۸۵ میلادی اجازه داد تا شورای اسقف ها ی مسیحی در ایران برگزار شود.
★ همراهی و رفتار خوش هرمز با مسیحیان و سختگیرى او با اشراف و روحانیان موجب شد که هیربدان (روحانیان زرتشتى)، نامه اى به هرمزد نوشتند و از او خواستند که به ترسایان (مسیحیان) بتازد، هرمز نوشت: چنان که تخت پادشاهى ما تنها به دو پایه پیشین و بى دو پایه پسین باز نایستد، پادشاهى ما نیز با تباه ساختن ترسایان و پیروان کیش هاى دیگر به جز کیش ما، استوار و پایدار نباشد... سرانجام کار هرمز آن شد که سپاهیان از وی بر می گردند و دو تن از فرماندهان وی به نام گُستَهم و بندوی او را کور می کنند.
★ بسیاری از تاریخ نویسان نوشته اند که خسرو پرویز به آئین ترسایان گرایش داشته و حتی برخی اورا مسیحی دانسته اند ولی گروهی دیگر این ادعا را رد کرده اند، فردوسی نیز مسیحی شدن خسرپرویز را درست نمی داند. واقعیت این است که حتی اگر خسرو پرویز در دل خود نیز مسیحی بود، به عنوان شاهنشاه ایران نمی توانست آن را بر زبان بیاورد. داستان دو همسر مسیحی خسرو پرویز ، یعنی شیرین و مریم دختر موریس قیصر روم نیز بخش هائی از تاریخ ایران در بر گرفته است. اگرچه برخی تاریخ نویسان این دو یعنی شیرین و مریم را یک تن می دانند. ولی در داستان های ایرانی، شیرین برادرزادۀ «مهین بانو» شهبانوی ارمنستان است و مریم دختر قیصر روم.... در روند پناهنده شدن خسروپرویز به روم، شاهنامه فردوسی آگاهی های بسیاری از رواج آئین مسیح در ایران در دسترس خواننده قرار می دهد. فردوسی شرح می دهد که چگونه خسرو به یک پرستشگاه مسیحی می رسد که آن را « یزدان سرای» می خواند ، در این یزدان سرای، اسقف و مطران به خسروپرویز خوشامد می گویند... این رویداد نشان می دهد که روابط خسروپرویز با مسیحیان و همچنین مسیحیان با او بسیار صمیمانه و بی تعصب بوده است.
★ پوراندخت: نخستین شاه زن ایرانی  و سی امین پادشاه ساسانی بود. برخی آگاهی ها درباره ی او از این قرار است: پدر/ خسرو پرویز پادشاه ساساني - مادر/ مریم، دختر موریس پادشاه روم - سال تولد ۵۹۰ میلادی - مرگ در ۶۳۲ میلادی در تیسفون - دین و مذهب زرتشتی/ مسيحي - نخستین دوره ی سلطنت ۱۷ ژوئن ۶۲۹ تا ۱۶ ژوئن ۶۳۰ میلادی - دومین دوره ی سلطنت  ۶۳۱ تا۶۳۲ میلادی. بخشی از دوران سلطنت او برابر بود با پایان خلافت ابوبکر و آغاز خلافت عمر. او را زنی خردمند و نیکو سرشت دانسته ‌اند. وی کارهای سودمندی انجام داد نخست یک ‌سال مالیات را بر مردم بخشید و گفت تا سکه‌ی نو زنند و پل‌ها را آباد کنند و باقیمانده ‌ی خراج را بخشید و نامه‌ها نوشت و نیک‌خواهی خویش را با مردم در میان نهاد. پوراندخت با "هراكلیوس"، قیصر رم عهد نامه صلحی امضا كرد. برگرداندن صلیب مقدس حضرت عیسی به اورشلیم یكی دیگر از اقدامات مهم او بود. به افتخار بازگرداندن این صلیب در اورشلیم جشن باشكوهی گرفته شد. در كتب مختلف او را زنی عاقل، عادل و نیكو سیرت آورد ه اند. وی زمانی كه سپاهی برای جنگ با اعراب فرستاد در مداين بیمار شد و در همانجا درگذشت.
★ یزدگرد سوم سی و چهارمین و آخرین پادشاه ساسانی (از ۶۳۲ تا ۶۵۱ میلادی)، نوهٔ خسرو پرویز بود. حمله اعراب به ایران در زمان پادشاهی او رخ‌داد که به تسخیر تیسفون و تقریباً سراسر قلمرو ساسانیان و شکست و آوارگی یزدگرد انجامید... چندین روایت متفاوت و با محتوی متضاد دربارهٔ مرگ یزدگرد سوم در کتاب‌های تاریخی برجای مانده‌است. به قول برخی از روایات در جنگ مرو، یزدگرد، شتابان رو به فرار نهاده و خسته و درمانده به آسیابی پناه برد که شب در آنجا بگذراند در همین آسیاب، آسیابان، یزدگرد را به طمع لباس فاخر و جواهراتش به قتل رساند. بنا به روایت زبان شناس، نویسنده و تاریخ‌نگار ایرانی‌ ابومنصور عبدالملک ثعالبی معروف به ابومنصور نیشابوری « جسد این شهریار وارونه بخت را در رود مرو انداختند. آب او را همی برد تا به شاخهٔ درختی پیچید، اسقفی نصاری جسد شاه را شناخت و او را دفن کرد»... یزدگرد سوم در طول فرمانروایی کوتاه ‌مدتش گام‌هایی را در راه پشتیبانی از مسیحیان مانند کمک به ساخت کلیساهایی از سوی پیروان این آیین برداشت. مسیحیان همچنین با پشتیبانی او کلیسیا هایی را هم در چین برپا داشتند. 
 برخی از مسیحیان مشهور در دوران حکومت آریایی ها
ارامنه ی ایران: پیوند ارامنه و ایرانیان به گذشته‌ های باستانی بر می‌گردد؛ درست از آغاز تاریخ ایران، با ظهور مسیحیت، ارامنه دین پرستش خدایان طبیعت و الهه‌ها را کنار گذاشتند و با مساعی قدیسی به نام «گریگور روشَنگَر» مسیحیت در ارمنستان دین رسمی شد. اکثریت مسیحیان ارمنی تابع کلیسای ارتدکس هستند... اولین مهاجرت گروهی ارمنیان به ایران در سده ی سوم میلادی در زمان اردشیر بابکان انجام پذیرفته ‌است. این روند در طی دو سال یعنی از سال ۲۲۶ میلادی تا ۲۲۸ میلادی ادامه داشت. دومین مهاجرت گروهی ارمنیان در زمان حکومت شاپور دوم در سده ی چهارم میلادی به وقوع پیوسته‌ است
گریگور روشَنگَر (زادهٔ حدود ۲۵۷ میلادی): نخستین رهبر دینی ارمنیان بود. در نتیجهٔ کوشش او، تیرداد سوم ارمنستان در سال ۳۰۱ میلادی، مسیحیت را دین رسمی کشور اعلام کرد و ارمنیان را به این آیین فراخواند. گریگور، پسر آناک از «دودمان پارتیان» ارمنی بود. او از شهرستان «پاهلاو» و سرزمین پارت ها برخاسته از خاندان سورن و اشکانی بود. گریگور در سزاریا، با آیین مسیحیت آشنا می‌شود و به مسیحیت می‌گرود. او زبان‌های سریانی و یونانی را می‌آموزد. سپس با دوشیزه‌ای مسیحی به نام «مریم»، دختر «داویت»، یکی از سالاران آن دیار، ازدواج می‌کند و دارای دو پسر شد. پسران او ورتانس و آریستاکس نام داشتند.
آشوری‌های ایران: بر اساس شواهد و مدارک موجود، آشوری‌ها، قرن‌ها در ایران سکونت داشته‌اند، لیکن نمی‌توان تاریخ دقیق ورود آنان را به ایران مشخص کرد. واقعیت این است که آشوری‌ها پس از سقوط امپراتوری در بین‌النهرین، جزئی از ملت ایران شده و با مردم این سرزمین سرنوشت مشترک پیدا کرده‌اند. آشوری‌ها از بدو پیدایش مسیحیت بدین آیین گرویده‌اند. اکثریت آنان در قرن اول تا سوم میلادی به این دین روی آوردند.
" ابدون" و "سنان": در بیشتر منابع متعلق به قرن ۹ میلادی از آن‌ها به عنوان ایرانیان شهید در عهد دقیانوس یاد شده است که حدود ۲۵۰ میلادی به روایت و دلایل مختلفی به روم آمده بودند. در زمان حکومت دقیانوس که مصادف با قدرت گیری اردشیر بابکان در ایران و راندن بسیاری از نجبای اشکانی بود، مردم کاتالونیا از دو نجیب‌زاده پارسی «آبدوس و سنان» یاد می‌کنند که شاهزادگانی جنگاور بودند و به مردم این منطقه فنون رزم آموخته و خود نیز در همین راه کشته شدند و پس از آن به مقام قدیس رسیدند. این دو پارسی از احترام بسیاری در فرهنگ کاتالونیا برخوردارند.
"یوحنای پارسی": این که نخستین ایرانیان مسیحی چه کسانی بوده اند، آگاهی های چندانی نداریم ولی می دانیم که در شورای نیسیه (نیقیه) که در سال ۳۲۵ میلادی برگزار گردید دست کم یک ایرانی به نام "یوحنای پارسی" حضور داشته و از وی نام برده شده است.
“ گُلندخت”: یکی از بستگان خسرو انوشیروان براثر تماس با اسیران جنگی بیزانس به مسیحیت گروید و چون در ایمان مسیحی خود استوار ماند، او را زندانی کردند. در زندان نمایندگان “موریس” امپراتور روم که برای امضای قرارداد صلح به ایران آمده بودند با گُلندخت دیدار کردند و اگرچه ترتیب آزادی او داده شده بود ولی او شهادت را پذیرا شد و در سال ۵۹۱ میلادی جان خود را برسر ایمانش گذاشت./ "گلیندخت یا دولیندخت" از اشراف ایرانی در دوره ی ساسانیان بود که به مسیحیت گروید. در دوران انوشیروان و هرمز چهارم به او آزار و اذیت روا داشتند و در پایان در منبج (در استان حلب در کشور سوریه) درگذشت (شهید شد). تئوفولاکتوس (تاریخ ‌نگار بیزانسی سدهٔ هفتم میلادی) به درازا درباره ی او سخن رانده است.
★ " نوشزاد": همسر مسیحی انوشیروان که زنی پرمایه و زیبا روی و سخن سنج و نرم خوی بود، پسری به نام " نوشزاد" می زاید که چون بزرگ می شود و نیک و بد را از هم باز می شناسد ، آئین مسیح را بر می گزیند و ” زند” و آَوستا” را درست نمی داند. آشکار است که روی برگردانیدن از آئین مَزدِیَسنا، بر انوشیروان گران می آید. زیرا در زمان ساسانیان، مزدیسنا دین رسمی ایران بود و گرویدن فرزند شاه به مسیحیت تنها جنبۀ دینی نداشت بلکه پیامد های سیاسی نیز داشت، به ویژه که در آن زمان مسیحیت دین رسمی، امپراتوری روم بود که دشمن دیرینه و سرسخت  ساسانیان به شمار می رفت. انوشیروان فرمان می دهد تا نوشزاد را در کاخ خودش زندانی کنند. کاخ نوشزاد در جندی شاپور بود. چندی پس از این زمانی که انوشیروان از جنگ با روم باز می گردد، کهن سالی و رنج راه او را بسیار ناتوان می دارد و به نوشزاد به غلط خبر می دهند که انوشیروان مرده است. نوشزاد با شنیدن این خبر از کاخ خود بیرون می آید و بسیاری از زندانیان را آزاد می کند و گروهی بسیار از مسیحیان و غیر مسیحیان گرد او فراهم می آیند.... چون این خبر به انوشیروان در تیسفون (مدائن) می رسد ، روزگار در پیش او تیره و تار می گردد. انوشیروان به مشاوران خود می گوید که به پیکار نوشزاد بروند ولی او را نکشند تا شاید از راه مسیح باز گردد. در جنگی که در می گیرد باران تیر بر سپاه نوشزاد می بارد و یکی از تیرها قلب او را می شکافد. نوشزاد به درون سپاه خود باز می گردد. اسقف را فرا می خواند و می گوید به مادرم بگو که مرا به رسم و آئین مسیحا به خاک بسپارند.
"ابداس": اسقف شوش و اسقف سرزمین فارس در زمان ساسانیان بود.
 ★ "آناستاسیوس": در اصل یک سرباز زرتشتی در ارتش ساسانی بود که به مسیحیت گروید و در سال ۶۲۸ به شهادت رسید
کلیساهای قدیمی ایران یادگار دوران حکومت آریایی ها
قره کلیسا (کلیسای تادئوس مقدس): نام کلیسایی تاریخی در استان آذربایجان غربی ایران است. این کلیسا در۲۰ کیلومتری شمال شرقی چالدران در کنار روستایی به همین نام واقع شده‌است. تاریخ ساخت این کلیسا بنا به روایت "موسی خورنی" مورخ مشهور ارمنیان به اوایل دوره مسیحیت برمی گردد. بدین ترتیب که کلیسای مورد نظر بر روی آرامگاه تادئوس مقدس که از مبشران دین مسیحیت بود بنا شده‌است. بنای اولیهٔ آن به اوایل سده چهارم بازمی‌گردد و از ابتدا یکی از زیارتگاه‌های مهم ارمنیان بوده‌است. از جزئیات معماری این کلیسا، که به دست گریگور روشنگر ساخته شده، اطلاعی در دست نیست، اما در خصوص بنای کلیسا یکی از یاران وی و اولین اسقف کلیسای کاراپت مقدس، به نام زنون گلاک در کتاب «تاریخ دارون»، به این موضوع اشاره کرده‌است.
کلیسای مارتومای ارومیه: که در شهرستان ارومیه در استان آذربایجان غربی قرار دارد، یکی از کلیساهای قدیمی و تاریخی این منطقه است که مورد توجه مسیحیان می باشد. این کلیسا در ده بالولان از محال ترگور در ۶۰ کیلومتری غرب شهرستان ارومیه قرار دارد. مارتوما (حضرت توما) یکی از دوازده حواری حضرت مسیح و به عقیده مورخین مسیحی موسس اولین کلیسا در ایران است. کلیسا مکعب مستطیل شکل و بدون نماسازی است. مصالح به کار رفته در بنا قلوه سنگ‌ های نامنظم است و در بعضی نقاط آن نیز تخته سنگ‌ های رسوبی بسیار بزرگ با ملاط گچ و خاک به کار رفته است. در جبهه داخلی سنگ‌ ها کاملاً منظم و یکنواخت کار گذاشته شده‌ اند. داخل کلیسا نیز بدون تزیینات بوده و تا محل پاطاق‌ ها گچ کاری شده است. با توجه به سبک معماری این کلیسا و مقایسه آن با سایر کلیساهای قدیمی در ایران، این بنا یکی از بهترین نمونه‌ های کلیساهای آشوری و متعلق به دوره ساسانی است.
کلیسای ننه مریم ارومیه: که به نام های شرق آشور و مریم مقدس نیز مشهور است، یکی از کلیساهای قدیمی آشوریان است که بیشتر مورد توجه اقلیت های مذهبی قرار دارد. ساختمان کنونی کلیسای ننه مریم بویژه گنبدها طاقها و پایه‌ های آن بر اساس نظر کارشناسان باستان شناسی متعلق به دوره ساسانی است و معماری داخلی آن آمیزه‌ای از معماری ساسانی و پارتی است. در چپ و راست دالان ورودی کلیسای ننه مریم دو دهلیز با سنگ قبر‌های نوشته شده قرار دارد که محل دفن روحانیان مسیحی بوده‌ است و سنگ قبر فعلی در دهلیزها متعلق به سه تن از رهبران کلیسای شرق آشور و یکی از مبلغان کلیسای اورتودوکس روسیه می‌باشد. در سمت راست محراب دالان تنگ و کوتاهی قرار گرفته که در دیوار راست این اطاق اجاق دیواری تعبیه شده و از آن برای پخت نان مقدس استفاده می‌کردند. در کنار این تنور حوضچه‌ ای سنگی در داخل دیوار برای غسل تعمید کودکان ایجاد شده‌ است. کلیسای ننه مریم بارها مرمت شده و شکل‌ های ناهمگون پیدا کرده‌ است. در سال ۶۴۲ میلادی کلیسا توسط شاهزاده خانم چینی بنام بافری مرمت شده‌ است و نمای بیرونی آن بارها دستخوش تغییر و بازسازی شده‌ است.
 تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ
بخش یکم مسیحیت در ایران باستان: تارنمای خانواده مسیحی/ جشن کریسمس (نوشتاری به زبان انگلیسی از همین تدوین کننده): تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ میلاد عیسی مسیح و دیدار سه ایرانی (نوشتاری به زبان انگلیسی از همین تدوین کننده): تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ نخستین پارلمان ایران مشهور به " مهستان" یا مجلس بزرگان آریایی: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ اردشیر بابکان: تارنمای ویکی‌پدیا/ بخش دوم مسیحیت در ایران باستان: تارنمای خانواده مسیحی/ پوراندخت نخستین شاه زن در ایران باستان: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ یزدگرد سوم: تارنمای ویکی‌پدیا/ ارامنه ی ایران: تارنمای ویکی‌پدیا/ گریگور روشَنگَر: تارنمای ویکی‌پدیا/ مهاجرت ‌های گروهی ارمنیان: تارنمای ویکی‌پدیا/ آشوری‌های ایران: تارنمای ویکی‌پدیا/ شاپور دوم یا شاپور ذوالاکتاف: تارنمای ویکی‌پدیا/ " ابدون" و "سنان": تارنمای ویکی‌پدیا/ گلیندخت: تارنمای ویکی‌پدیا  و تارنمای خانواده مسیحی/ آناستاسیوس: تارنمای ویکی‌پدیا/ ابداس: تارنمای ویکی‌پدیا/ قره کلیسا: تارنمای ویکی‌پدیا/ کلیسای مارتوما در ارومیه: تارنمای سیتی پدیا/ کلیسای ننه مریم ارومیه: تارنمای سیتی پدیا
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2018/02/blog-post_12.html
بخش های پیشین  مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی