در تاریخ ایران باستان و در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی، بسیاری از روزها جایگاهی ویژه داشتند و با برگزاری مراسم و جشن و شادی همراه بودند . برخی از این "روزهای تاریخی" را با یکدیگر بررسی و مرور می کنیم:
روز یکم فروردین ( نوروز) و روزهای نخستین هفته ی سال
★ اولین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با اول فروردین ماه، جشن آغاز سال نوی ایرانی و یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران ایران باستان است و مردم مناطق مختلف فلات ایران، نوروز را جشن میگیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است که امروزه به آن برابری بهاری یا اکیونوس می گویند. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است... منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. برخی از روایت های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایت ها، رواج نوروز در ایران به سال ۵۳۸ (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل باز می گردد. همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت به عنوان بنیانگذار نوروز نام برده شدهاست. در برخی از متنهای کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متنها، کیومرث به عنوان پایهگذار نوروز معرفی شده اند.
★ پنج روز اول فروردین "نوروز کوچک" نام داشته که عامه مردم در آن به شادی می پرداختند و از روز ششم که تولد زرتشت بوده "نوروز بزرگ" آغاز می شده است. در این روز زرتشتیان در آتشکده ها گرد هم آمده و تولد پیامبرشان را جشن می گیرند. از آنجا که آتش نزد ایرانیان باستان نمادی مقدس بوده است چندین جشن به افتخار آن بر پا می شده است به طوری که آن را فرزند اهورامزدا می دانستند و برای آن قدرت پاکی و پاک کنندگی قائل بودند آریائیان از آتش برای اثبات بی گناهی استفاده می کردند، نمونه برجسته آن گذر سیاووش از میان آتش است که در کتب اساطیری به آن اشاره شده است.
★ ششمین روزز فروردین سالروز تولد زردشت است، در این رو زردشتیان درآتشکده های هر شهر گرد هم می آیند وبه سخنرانی های مذهبی گوش می دهند، اوستا می خوانند و تولد پیامبرشان را جشن می گیرند.
روز سیزدهم فروردین (جشن سیزده بدر)
★ سیزدَهبهدَر سیزدهمین روزِ فروردین ماه است و به نام "روز طبیعت" نیز خوانده شده است. ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشنگرفتن و شادیکردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روزی فرخنده است به باغ و صحرا می رفتند و شادی می کردند و درحقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان می رسانیدند
★ سيزدهمين روز نوورز، روزي مقدس نزد ايرانيان باستان بودهاست. باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیمن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند، و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و ایرانیان از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند. همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسنده ای، از این روز به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم فروردین با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند. برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.
روز نوزدهم فروردین (روز فروردین، جشن فروردینگان)
★ در روز نوزدهم فروردین جشنی برگزار می شد به نام «فروردینگان» که به آن «فرودگ» نیز میگویند. فروردین به معنای فروهرها و ماه فروردین، ماه فروهرها و این جشن در بزرگداشت فروهرهاست.
★ ریشه ی واژه ی فروردین از فروهر است. در باور زرتشتی، وجود انسان پنج بخش دارد : تن، جان، روان، وجدان و فروهر. تن، همان جسم ماست. جان، همان نیروی زندگی است که به تن زندگی می بخشد. روان، روح آدمی است و تا ابد پایدار می ماند و باید پاسخ ده کردار نیک و بد ما باشد. وجدان، همان دین است که از ریشه دئنا اوستایی می باشد و همان نیروی تشخیص نیک از بد است. فروهر، ذره ای از وجود اهورا مزداست که پیش برنده می باشد و انسان را به سمت پیشرفت و نیکی می برد و تا ابد پایدار و بدون تغییر می ماند. بنابراین، فروهر، مهمترین بخش وجود انسان است. چون، ذره ای از وجود اهورامزداست که از همان هنگام زایش در وجود ما قرار می گیرد تا روان را راهنمایی کند و بسوی پیشرفت و کمال ببرد و پس از مرگ هم، به همان شکل به اهورامزدا می پیوندد.
روز سوم اردیبهشت (روزاردیبهشت، جشن اردیبهشتگان)
★ اردیبهشتگان یا گلستان جشن از جملهٔ جشن های دوازدگانهٔ سال ایران باستان بوده است و از شمار جشنهای آتش است. روز سوم از هر ماه باستانی به نام اردیبهشت میباشد و بر اساس گاهشماری امروزین، سوم اردیبهشت خورشیدی، برابر با جشن اردیبهشتگان است. ایرانیان از هزاران سال پیش در روز جشن اردیبهشتگان، لباس سپید رنگ میپوشیدند که نمایانگر پاکیزگی است. زمان برگزاری جشن اردیبهشتگان (سوم اردیبهشت) از سویی دیگر همزمان است با زمانی که در بسیاری از مناطق ایران، گلها شکوفا شدهاند. از این رهگذر، این جشن به نوعی جشن گلها نیز بدل شد؛ جشنی که اکنون در هلند نیز تقریبا همزمان با جشن اردیبهشتگان برگزار میشود.
★ اردیبهشت گان جشن ایران باستان است و اردی بهشت نگاهبان آتش است؛ چرا که آتش بهترین جلوه گاه راستی و پاکی به شمار میرفته است چنانکه همهی امشاسپندان دارای دو روی مینوی و زمینی هستند، این امشاسپند در جهان مینوی نماینده ی پاکی و راستی و نظم و قانون اهورایی و در زمین نگاهبانی آتش بر عهدهی او گذاشته شده است. در بخشی از اوستا میبینیم که اهریمن با ظهور زرتشت میگریزد با فریادی این چنین که : زرتشت مرا بسوزانید با اشه وهیشته، و از زمین براند مرا که چون اهریمن نمایندهی بینظمی و آشوب و دروغ و ناپاکی است، با آتش راستی و پاکی و داد و قانون گریزان میگردد. برای همین است که «خلف تبریزی» در «برهان قاطع» میگوید : «این واژه به معنای آتش است». اما ابوریحان بیرونی معنی نزدیکتری به اصل را آورده است: «برخی گفتهاند که اردیبهشت، ایزد یا ملک آتش و نور است و این دو، با او مناسبت دارند و خداوند او را به این کار موکل کرده که نیز علل و امراض را به یاری ادویه و اغذیه ازاله کند و صدق را از کذب ظاهر کند و محق را از مبطل به سوگندهایی که گفتهاند در اوستا مبین است تمیز دهد».
روز پانزدهم اردیبهشت (جشن بهاربُد و روز پیام آوری زرتشت)
★ در زمانی که گاهشماری گاهنباری یا کهنترین گاهشمار شناخته شده ایرانی، روایی داشته و هنوز هم نشانه هایی از آن کم و بیش برجای مانده است؛ آغاز و میانه هر یک از فصلهای سال جشن گرفته میشده است. یکی از این جشنها که در پانزدهم اردیبهشت یا روز دیبهمهر از اردیبهشتماه برگزار میشده، عبارت بوده از گاهنبار میدیوزَرِم که به معنای میانه فصل سبز یا میانه بهار است.... نقل میکنند که زرتشت در دیبهمهر روز از اردیبهشت ماه یا پانزدهم اردیبهشت، به جشن گاهی میرود که در آن روز مردمان بسیاری در آنجا جشنی به نام «بهاربُد/ بهاربود» آراسته بودهاند. در بامداد آن روز، او برای کوبیدن هوم (هَـئـومَـه) به کرانه رود دائیتی می رود و در آنجا وهومن بدو فراز میآید. وهومن، پوشاکی از روشنایی بر تن داشت و سراسر اندام او از روشنایی بود. او زرتشت را به انجمن همپرسگی امشاسپندان بر کرانه رود دائیتی فراز میبرد و در همین انجمن، اورمزد او را به دینآوری بر میگزیند... امروزه بازماندههایی از جشن کهن بهاربُد در نواحی گوناگون سرزمینهای ایرانی برجای مانده است (مانند مراسمی زیبا و نمادین در حوض سعدی شیراز و چشمه ی مجاور آن)، اما آیینهای بزرگداشت روز پیامآوری زرتشت بکلی فراموش شده و در هیچ کجا برگزار نمی شود.
روز ششم خرداد (روز خرداد، جشن خردادگان)
★ جشن خُردادگان به پاسداشتِ آب و آبادانی برگزار میشده است. یکی از مهمترین آیینهای روز خرداد که در جشن خرادگان پررنگ تر میشود، رفتن به سرچشمهها یا کنار دریاها و رودها، تن شویی در آب و خواندن نیایشهای ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بودهاست. نمونهای از سنتهای رایج در این روز را میتوان از سروده «دستور داراب پالن» موبد بزرگ پارسی در منظومه «فرضیات نامه» برداشت نمود که از آیینهای ویژه خرداد روز به «تن شویی» و «کندن چاه» و «نو کردن کاریز» اشاره میکند و در همین مورد در متن پهلوی «اندرز انوشه روان آذرپاد مهر اسپندان» یادآوری شده که «در خرداد روز جوی کن». بر این پایه، در این روز توجهای ویژه میشده به نگهداری و نوسازی جایهایی که آب از آنها سرچشمه میگیرد و در آنجا جاری میشود چون چشمهها، چاهها، جویها، کاریزها و رودها که با آب زندگی بخش خود، ادامه زندگی را در این کره خاکی برای زیستمندان امکانپذیر میکنند.
تیرگان، امردادگان و شهریورگان
★ تیرگان یکی از جشن های ایرانی در تیرروز از تیرماه برابر با ۱۳ تیر در گاهشماری ایرانی برگزار میشود. این جشن در گرامی داشت تیشتر (ستارهٔ باران آور در فرهنگ ایرانی) است. در تواریخ سنتی تیرگان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بوده است... جشن تیرگان هر ساله در یکم تیر ماه در فراهان برگزار میشود. این جشن به شکرانه برداشت گندم انجام میشود و ریشه در باورهای مردم در منطقه ی فراهان دارد. در مازندران نیز جشن تیرگان با نام " تیرماه سیزده شو" در شب سیزدهم تیر ماه برگزار میشود.
★ امردادگان هفتمین روز از ماه امُرداد است (هفتمین روز از امرداد در گاهشمار زرتشتی برابر با سوم مرداد در گاهشماری رسمی و کنونی ایران است) و برای گرامیداشتِ منش و کُنش و خویشکاری و جاودانگی است. امُرداد در گاهانِ زرتشت و اوستا به مفهومِ جاودانگی و یکی از فروزههایِ ششگانهِ ی خِرَد و دانشِ فرمانروا بر فرارَوَندِ هستی است. امشاسپندِ جاودانگیِ امرداد همواره در کنار امشاسپندِ خرداد، نگهبان آب و گیاه هستند. ایرانیان در گذشته برای برگزاری این جشن به باغات و مزارع رفته و به شادی می پرداخته اند
★ شهریورگان (روز چهارم شهریور، روز شهریور یا آذر جشن) از جملهٔ جشن های ایران باستان و از شمار جشن های آتش بوده است. در این جشن مردم در خانه ها آتش می افروختند و به ستایش خداوند و شکر نعمت های او می پرداختند. در خانه ها اغلب میهمانی برپا نموده و خوراکهای متنوع و ویژه تدارک می کردند و به مناسبت تغییر هوا شب هنگام در بامها نیز آتش می افروختند... این جشن میان زرتشتیان فراموش شده و فقط برخی از خانواده های قدیم در کرمان به گونهٔ محدودی این جشن را برگزار می نمایند. در دوران اخیر زرتشتیان جشن شهریورگان را به عنوان روز پدر انتخاب کردهاند چرا که شهریور از امشاسپندان مردگونه؛ و به معنای شهریاری بر اراده است.
روز شانزدهم مهر (روز مهر، جشن مهرگان)
★ بنا بر نوشته ی روانشاد دكتر پرويز ناتل خانلری در مهرماه ۱۳۲۵: "ازجمله جشنهای متعدد كه يادگار عمر دراز و شكوه و جلال گذشته درخشان ملت ايرانست مهرگان را بايد شمرد. اين جشن، روزی، درعظمت و اهميت تالی نوروز بوده است. درقرون نخستين بعد ازاسلام هنوز جشن مهرگان رونق و شكوه باستانی خود را ازدست نداده بود. ديوان اكثر شاعران بزرگ قرون چهارم و پنجم را كه بگشائيم قصايدی شيوا و بلند دروصف جشن مهرگان و تهنيت بزرگان عهد در آن ها میيابيم".
★ شباهت زیاد جشن شکرگزاری از برکات الهی در پی برداشت خرمن با جشن مهرگان ایران باستان نیز قابل تعمق و مطالعه است
آبانگان، آذرگان، یلدا، خرم روز و بهمنگان
★ آبانگان یکی از جشنهای ایرانی است که در ستایش و نیایش ایزدبانوی آناهید که ایزد آبهای روان بوده برگزار می شده است. زمان برگزاری این جشن در روز دهم آبان بوده است.
★ در نُهمین روز از آذرماه در گاهشمار زرتشتی جشن «آذرگان» برگزار میشود که در گاهشمار خورشیدی برابر است با سوم آذر ماه خورشیدی. ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی، آذرگان را روزی خجسته می دانستند و در خانهها و بامها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایشها و گستردن سفره آیینی با خوراکیهای گوناگون در آتشکدهها که آذین بندی شده بودند، جشن میگرفتند. به هنگام جشن، بر آتش چوبهای خوش سوز و خوشبو مینهادند و آنگاه به مناسبت آغاز سرما، از آتش فروزان در آتشگاه، هر کس اخگری به خانه برده و آن آتش تا پایان زمستان در خانهها فروزان بود و نمیگذاشتند خاموش شود و آن را نیک فرجام و فرخنده میدانستند. یکی از نیایشهایی که در آذر روز هرماه و از جمله در آذر روز از آذرماه خوانده میشود «آتش نیایش» نام دارد
★ شب یلدا یا شب چلّه یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است. یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته میشود. خانواده های ایرانی در شب یلدا، معمولاً شامی فاخر و همچنین انواع میوه ها و رایجتر از همه هندوانه و انار را مهیا و دور هم تناول و مصرف میکنند. پس از صرف تنقلات، قصهگویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فالگیری با دیوان حافظ رایج است.
★ شب یلدا یا شب چله در بیشتر سال ها مقارن است با بیست و یکم دسامبر (۳۰ آذر) و یا بیست و دوم دسامبر (اول ماه دی) و دراز ترین شب سال بشمار می رود. تقارن جشن ایرانی یلدا (به معنای میلاد) با کریسمس شاید نشانه ی آن باشد که ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر، به استقبال میلاد عیسی مسیح می رفتند. ماجرای دیدار سه ایرانی از عیسی مسیح به هنگام تولد، می تواند موید این ادعا باشد
★ آریایی ها روز پس از "شب یلدا" را به نام "خرم روز" می شناختند. خرم روز (زاد روز خورشید) روز اول از ماه دی است و در ایران باستان جشن گرفته میشد. روزی بزرگ بود مشحون از آداب و مراسم دینی و غیر دینی. زرتشتیان به ویژه پارسیان این روز را بسیار محترم شمرده و آنرا دی دادار جشن مینامند. آخرین شب آذر ماه بلندترین شب سال و آخرین روز آذر کوتاهترین روز سال است. پیروان آیین مهر روز اول دی را روز تولد خورشید میدانستند چون از این روز به تدریج خورشید بیشتر در آسمان میپاید و شبها کوتاهتر و روزها بلندتر میشود.
★ بهمنگان یکی از جشنهای ایرانی در بهمن روز از بهمن ماه برابر با روز دوم بهمن است. بهمن از واژه ی اوستایی وهومن گرفته شده که با «اندیشه نیک»، «منش نیک» و «خرد مقدس» برابر نهاده شده است.
سَده، اسفندگان و چهارشنبه سوری
★ جشن سَده، یکی از جشنهای ایرانی، است که در آغاز شامگاه دهم بهمنماه برگزار میشود. در اشارات تاریخی این جشن همیشه به شکل دسته جمعی و با گردهمایی همه مردمان شهر و محله و روستا در یکجا و با برپایی یک آتش بزرگ برگزار می شده است. مردمان در گردآوردن هیزم با یکدیگر مشارکت میکنند و بدین ترتیب جشن سده، جشن همکاری و همبستگی مردمان است. امروزه نیز مانند گذشته زرتشتیان با گردآمدن در یک نقطه از شهر یا روستا در کنار هم آتشی بسیار بزرگ میافروزند و به نیایش و سرودخوانی و پایکوبی میپردازند.
★ جشن اسفندگان (جشن سپندارمذ) به مناسبت گراميداشت صفت پاك و ارزشمند «سپنته آرمئيتي» روز پنجم اسفند، از سوي ايرانيان برگزار مي شده است.. «سپنته آرمئيتي» يا سپندارمذ يا اسفند امروزي، نام چهارمين امشاسپند است، كه در نقش مادي خود، نگهبان زمين شناخته مي شود. در پنجمين روز از ماه اسفند در دين زرتشت، به دليل برخي از ويژگي هاي مشترك زمين با زن همچون آفرينندگي و زايندگي، اين روز به نام «زن و زمين» نامگذاري شده است. «سپندارمذ» فرشته و ايزد بانوي اسفند ماه در عالم مينوي نشانه ي مهر ، بردباري و تواضع اهورامزدا است و روي زمين، فرشته ي موكل بر زمين پاک و زن درستكار است. به اين سبب او را مونث و دختر اهورامزدا دانسته اند. او موظف است زمين را خرم و پاك و بارور نگهدارد. به اين جهت هر كس به كشت و كار و آباداني بپردازد، خشنودي سپندارمذ را فراهم كرده است... روز سپندارمذ، روز مهر، روز زمين و عشق، روز زن و روز مادر است
★ بنا بر نوشته ی بانو شکوه میرزادگی: " اسفندگان یا اسپندگان روزی است که در دوران باستان، روز ادای احترام به زن و سپاس از او شناخته می شد. در این روز مردها هدایایی به زنان می دادند و از یاری و همراهی آن ها سپاسگزاری می کردند. زن در ایران باستان از نظر اجتماعی قدر و منزلتی والا داشت و آنگونه که خانم مری کخ محقق کتیبه های تخت جمشید می گوید نه تنها به نسبت آن روزگاران حقوقی قابل توجه داشت، بلکه از نظر مذهبی هم مورد احترام بود و به گفته اوستا زن منبع مهر و روشنایی بود. بر سر این که این جشن با تقویم امروز ایرانیان پنجم اسفند است یا ۲۹ بهمن اختلاف نظرهایی هست اما در هر دو حالت می شود گفت که اسپندگان همزمان است با روز ملی زن در فرهنگ ایرانی".
★ چهارشنبه سوری یکی از جشن های ایرانی است که در شب واپسین چهارشنبهٔ سال (از غروب سهشنبه) برگزار میشود و اولین جشن از مجموعه ی جشنهای نوروزی است. واژهٔ چهارشنبهسوری از دو واژهٔ چهارشنبه (نام یکی از روزهای هفته) و سور (به معنای جشن و شادی) ساخته شده است. طبق آیین باستان در این روز آتش بزرگی برافروخته میشود که تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته میشود. این آتش معمولاً در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند، آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاکسازی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد. به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیّت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد.
★ رباعی "چارشنبه سوری" ضمن اشاره به چگونگی اجرای مراسم چارشنبه سوری به این نکته اشاره می کند که با برگزاری جشن چارشنبه سوری امروزه نیز ایرانیان مانند آریایی ها در ایران باستان به استقبال نوزوز می روند.
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ
جشن های مشهور آرین ها: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ آریایی ها: تارنمای جشن های باستانی آریایی/ سیزدَهبهدَر: تارنمای ویکیپدیا/ حقایقی درباره سيزده بدر: تارنمای برترین ها/ جشن فروردینگان: تارنمای ویکیپدیا/ فروردینگان، جشن بزرگداشت فروهرها: تارنمای انجمن زرتشتیان در استکهلم/ اردیبهشتگان یا گلستان جشن: تارنمای ویکیپدیا/ اردیبهشت گان جشن ایران باستان: تارنمای تاریخ ما، تاریخ و تمدن ایران باستان/ جشن بهاربُد و روز پیام آوری زرتشت: تارنمای بیتوته/ جشن خردادگان: تارنمای ویکیپدیا/ جشن تیرگان: تارنمای ویکیپدیا/ امردادگان: تارنمای ویکیپدیا/ شهریورگان: تارنمای ویکیپدیا/ جشن مهرگان: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ آبانگان، آذرگان، خرم روز و بهمنگان: تارنماها و منابع گوناگون/ جشن سَده: تارنمای ویکیپدیا/ جشن اسفندگان: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ اسپندگان روز ملی زن در فرهنگ ایرانی (نوشته ی بانو شکوه میرزادگی): تارنمای ایرون دات کام/ یلدا: تارنمای ویکیپدیا/ چهارشنبه سوری: تارنمای ویکیپدیا/ رباعی چارشنبه سوری: تارنما های "عصر نو" و " گلچینی از سروده ها"
*
/ گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2018/02/blog-post_20.html
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
روز یکم فروردین ( نوروز) و روزهای نخستین هفته ی سال
★ اولین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با اول فروردین ماه، جشن آغاز سال نوی ایرانی و یکی از کهنترین جشنهای به جا مانده از دوران ایران باستان است و مردم مناطق مختلف فلات ایران، نوروز را جشن میگیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است که امروزه به آن برابری بهاری یا اکیونوس می گویند. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است... منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. برخی از روایت های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایت ها، رواج نوروز در ایران به سال ۵۳۸ (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل باز می گردد. همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت به عنوان بنیانگذار نوروز نام برده شدهاست. در برخی از متنهای کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متنها، کیومرث به عنوان پایهگذار نوروز معرفی شده اند.
★ پنج روز اول فروردین "نوروز کوچک" نام داشته که عامه مردم در آن به شادی می پرداختند و از روز ششم که تولد زرتشت بوده "نوروز بزرگ" آغاز می شده است. در این روز زرتشتیان در آتشکده ها گرد هم آمده و تولد پیامبرشان را جشن می گیرند. از آنجا که آتش نزد ایرانیان باستان نمادی مقدس بوده است چندین جشن به افتخار آن بر پا می شده است به طوری که آن را فرزند اهورامزدا می دانستند و برای آن قدرت پاکی و پاک کنندگی قائل بودند آریائیان از آتش برای اثبات بی گناهی استفاده می کردند، نمونه برجسته آن گذر سیاووش از میان آتش است که در کتب اساطیری به آن اشاره شده است.
★ ششمین روزز فروردین سالروز تولد زردشت است، در این رو زردشتیان درآتشکده های هر شهر گرد هم می آیند وبه سخنرانی های مذهبی گوش می دهند، اوستا می خوانند و تولد پیامبرشان را جشن می گیرند.
روز سیزدهم فروردین (جشن سیزده بدر)
★ سیزدَهبهدَر سیزدهمین روزِ فروردین ماه است و به نام "روز طبیعت" نیز خوانده شده است. ایرانیان باستان در آغاز سال نو پس از دوازده روز جشنگرفتن و شادیکردن که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روزی فرخنده است به باغ و صحرا می رفتند و شادی می کردند و درحقیقت با این ترتیب رسمی بودن دورهً نوروز را به پایان می رسانیدند
★ سيزدهمين روز نوورز، روزي مقدس نزد ايرانيان باستان بودهاست. باید به این موضوع توجه داشت که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «نحس» و «بدیمن» یا «شوم» شمرده نشده، بلکه هر یک از روزهای هفته و ماه نام هایی زیبا و در ارتباط با یکی از مظاهر طبیعت یا ایزدان و امشاسپندان داشته و دارند، و روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری ایرانی نیز «تیر روز» نام دارد که از آن ِستاره ی تیشتر، ستاره ی باران آور می باشد و ایرانیان از روی خجستگی، این روز را برای نخستین جشن تیرگان سال، انتخاب کرده اند. همچنین در هیچ یک از متون کهن و هیچ دانشمند و نویسنده ای، از این روز به بدی یاد نکرده اند بلکه در بیشتر نوشتارها و کتاب ها، از سیزدهم فروردین با عنوان روزی فرخنده و خجسته نام برده اند. برای نمونه کتاب «آثار الباقیه» جدولی برای سعد و نحس بودن روزها دارد که در آن جدول در مقابل روز سیزدهم نوروز کلمه ی «سعد» به معنی نیک و فرخنده آورده شده است.
روز نوزدهم فروردین (روز فروردین، جشن فروردینگان)
★ در روز نوزدهم فروردین جشنی برگزار می شد به نام «فروردینگان» که به آن «فرودگ» نیز میگویند. فروردین به معنای فروهرها و ماه فروردین، ماه فروهرها و این جشن در بزرگداشت فروهرهاست.
★ ریشه ی واژه ی فروردین از فروهر است. در باور زرتشتی، وجود انسان پنج بخش دارد : تن، جان، روان، وجدان و فروهر. تن، همان جسم ماست. جان، همان نیروی زندگی است که به تن زندگی می بخشد. روان، روح آدمی است و تا ابد پایدار می ماند و باید پاسخ ده کردار نیک و بد ما باشد. وجدان، همان دین است که از ریشه دئنا اوستایی می باشد و همان نیروی تشخیص نیک از بد است. فروهر، ذره ای از وجود اهورا مزداست که پیش برنده می باشد و انسان را به سمت پیشرفت و نیکی می برد و تا ابد پایدار و بدون تغییر می ماند. بنابراین، فروهر، مهمترین بخش وجود انسان است. چون، ذره ای از وجود اهورامزداست که از همان هنگام زایش در وجود ما قرار می گیرد تا روان را راهنمایی کند و بسوی پیشرفت و کمال ببرد و پس از مرگ هم، به همان شکل به اهورامزدا می پیوندد.
روز سوم اردیبهشت (روزاردیبهشت، جشن اردیبهشتگان)
★ اردیبهشتگان یا گلستان جشن از جملهٔ جشن های دوازدگانهٔ سال ایران باستان بوده است و از شمار جشنهای آتش است. روز سوم از هر ماه باستانی به نام اردیبهشت میباشد و بر اساس گاهشماری امروزین، سوم اردیبهشت خورشیدی، برابر با جشن اردیبهشتگان است. ایرانیان از هزاران سال پیش در روز جشن اردیبهشتگان، لباس سپید رنگ میپوشیدند که نمایانگر پاکیزگی است. زمان برگزاری جشن اردیبهشتگان (سوم اردیبهشت) از سویی دیگر همزمان است با زمانی که در بسیاری از مناطق ایران، گلها شکوفا شدهاند. از این رهگذر، این جشن به نوعی جشن گلها نیز بدل شد؛ جشنی که اکنون در هلند نیز تقریبا همزمان با جشن اردیبهشتگان برگزار میشود.
★ اردیبهشت گان جشن ایران باستان است و اردی بهشت نگاهبان آتش است؛ چرا که آتش بهترین جلوه گاه راستی و پاکی به شمار میرفته است چنانکه همهی امشاسپندان دارای دو روی مینوی و زمینی هستند، این امشاسپند در جهان مینوی نماینده ی پاکی و راستی و نظم و قانون اهورایی و در زمین نگاهبانی آتش بر عهدهی او گذاشته شده است. در بخشی از اوستا میبینیم که اهریمن با ظهور زرتشت میگریزد با فریادی این چنین که : زرتشت مرا بسوزانید با اشه وهیشته، و از زمین براند مرا که چون اهریمن نمایندهی بینظمی و آشوب و دروغ و ناپاکی است، با آتش راستی و پاکی و داد و قانون گریزان میگردد. برای همین است که «خلف تبریزی» در «برهان قاطع» میگوید : «این واژه به معنای آتش است». اما ابوریحان بیرونی معنی نزدیکتری به اصل را آورده است: «برخی گفتهاند که اردیبهشت، ایزد یا ملک آتش و نور است و این دو، با او مناسبت دارند و خداوند او را به این کار موکل کرده که نیز علل و امراض را به یاری ادویه و اغذیه ازاله کند و صدق را از کذب ظاهر کند و محق را از مبطل به سوگندهایی که گفتهاند در اوستا مبین است تمیز دهد».
روز پانزدهم اردیبهشت (جشن بهاربُد و روز پیام آوری زرتشت)
★ در زمانی که گاهشماری گاهنباری یا کهنترین گاهشمار شناخته شده ایرانی، روایی داشته و هنوز هم نشانه هایی از آن کم و بیش برجای مانده است؛ آغاز و میانه هر یک از فصلهای سال جشن گرفته میشده است. یکی از این جشنها که در پانزدهم اردیبهشت یا روز دیبهمهر از اردیبهشتماه برگزار میشده، عبارت بوده از گاهنبار میدیوزَرِم که به معنای میانه فصل سبز یا میانه بهار است.... نقل میکنند که زرتشت در دیبهمهر روز از اردیبهشت ماه یا پانزدهم اردیبهشت، به جشن گاهی میرود که در آن روز مردمان بسیاری در آنجا جشنی به نام «بهاربُد/ بهاربود» آراسته بودهاند. در بامداد آن روز، او برای کوبیدن هوم (هَـئـومَـه) به کرانه رود دائیتی می رود و در آنجا وهومن بدو فراز میآید. وهومن، پوشاکی از روشنایی بر تن داشت و سراسر اندام او از روشنایی بود. او زرتشت را به انجمن همپرسگی امشاسپندان بر کرانه رود دائیتی فراز میبرد و در همین انجمن، اورمزد او را به دینآوری بر میگزیند... امروزه بازماندههایی از جشن کهن بهاربُد در نواحی گوناگون سرزمینهای ایرانی برجای مانده است (مانند مراسمی زیبا و نمادین در حوض سعدی شیراز و چشمه ی مجاور آن)، اما آیینهای بزرگداشت روز پیامآوری زرتشت بکلی فراموش شده و در هیچ کجا برگزار نمی شود.
روز ششم خرداد (روز خرداد، جشن خردادگان)
★ جشن خُردادگان به پاسداشتِ آب و آبادانی برگزار میشده است. یکی از مهمترین آیینهای روز خرداد که در جشن خرادگان پررنگ تر میشود، رفتن به سرچشمهها یا کنار دریاها و رودها، تن شویی در آب و خواندن نیایشهای ویژه این روز همراه با شادی و سرور در کنار خانواده و دوستان بودهاست. نمونهای از سنتهای رایج در این روز را میتوان از سروده «دستور داراب پالن» موبد بزرگ پارسی در منظومه «فرضیات نامه» برداشت نمود که از آیینهای ویژه خرداد روز به «تن شویی» و «کندن چاه» و «نو کردن کاریز» اشاره میکند و در همین مورد در متن پهلوی «اندرز انوشه روان آذرپاد مهر اسپندان» یادآوری شده که «در خرداد روز جوی کن». بر این پایه، در این روز توجهای ویژه میشده به نگهداری و نوسازی جایهایی که آب از آنها سرچشمه میگیرد و در آنجا جاری میشود چون چشمهها، چاهها، جویها، کاریزها و رودها که با آب زندگی بخش خود، ادامه زندگی را در این کره خاکی برای زیستمندان امکانپذیر میکنند.
تیرگان، امردادگان و شهریورگان
★ تیرگان یکی از جشن های ایرانی در تیرروز از تیرماه برابر با ۱۳ تیر در گاهشماری ایرانی برگزار میشود. این جشن در گرامی داشت تیشتر (ستارهٔ باران آور در فرهنگ ایرانی) است. در تواریخ سنتی تیرگان روز کمان کشیدن آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز البرز است. همچنین جشن تیرگان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بوده است... جشن تیرگان هر ساله در یکم تیر ماه در فراهان برگزار میشود. این جشن به شکرانه برداشت گندم انجام میشود و ریشه در باورهای مردم در منطقه ی فراهان دارد. در مازندران نیز جشن تیرگان با نام " تیرماه سیزده شو" در شب سیزدهم تیر ماه برگزار میشود.
★ امردادگان هفتمین روز از ماه امُرداد است (هفتمین روز از امرداد در گاهشمار زرتشتی برابر با سوم مرداد در گاهشماری رسمی و کنونی ایران است) و برای گرامیداشتِ منش و کُنش و خویشکاری و جاودانگی است. امُرداد در گاهانِ زرتشت و اوستا به مفهومِ جاودانگی و یکی از فروزههایِ ششگانهِ ی خِرَد و دانشِ فرمانروا بر فرارَوَندِ هستی است. امشاسپندِ جاودانگیِ امرداد همواره در کنار امشاسپندِ خرداد، نگهبان آب و گیاه هستند. ایرانیان در گذشته برای برگزاری این جشن به باغات و مزارع رفته و به شادی می پرداخته اند
★ شهریورگان (روز چهارم شهریور، روز شهریور یا آذر جشن) از جملهٔ جشن های ایران باستان و از شمار جشن های آتش بوده است. در این جشن مردم در خانه ها آتش می افروختند و به ستایش خداوند و شکر نعمت های او می پرداختند. در خانه ها اغلب میهمانی برپا نموده و خوراکهای متنوع و ویژه تدارک می کردند و به مناسبت تغییر هوا شب هنگام در بامها نیز آتش می افروختند... این جشن میان زرتشتیان فراموش شده و فقط برخی از خانواده های قدیم در کرمان به گونهٔ محدودی این جشن را برگزار می نمایند. در دوران اخیر زرتشتیان جشن شهریورگان را به عنوان روز پدر انتخاب کردهاند چرا که شهریور از امشاسپندان مردگونه؛ و به معنای شهریاری بر اراده است.
روز شانزدهم مهر (روز مهر، جشن مهرگان)
★ بنا بر نوشته ی روانشاد دكتر پرويز ناتل خانلری در مهرماه ۱۳۲۵: "ازجمله جشنهای متعدد كه يادگار عمر دراز و شكوه و جلال گذشته درخشان ملت ايرانست مهرگان را بايد شمرد. اين جشن، روزی، درعظمت و اهميت تالی نوروز بوده است. درقرون نخستين بعد ازاسلام هنوز جشن مهرگان رونق و شكوه باستانی خود را ازدست نداده بود. ديوان اكثر شاعران بزرگ قرون چهارم و پنجم را كه بگشائيم قصايدی شيوا و بلند دروصف جشن مهرگان و تهنيت بزرگان عهد در آن ها میيابيم".
★ شباهت زیاد جشن شکرگزاری از برکات الهی در پی برداشت خرمن با جشن مهرگان ایران باستان نیز قابل تعمق و مطالعه است
آبانگان، آذرگان، یلدا، خرم روز و بهمنگان
★ آبانگان یکی از جشنهای ایرانی است که در ستایش و نیایش ایزدبانوی آناهید که ایزد آبهای روان بوده برگزار می شده است. زمان برگزاری این جشن در روز دهم آبان بوده است.
★ در نُهمین روز از آذرماه در گاهشمار زرتشتی جشن «آذرگان» برگزار میشود که در گاهشمار خورشیدی برابر است با سوم آذر ماه خورشیدی. ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی، آذرگان را روزی خجسته می دانستند و در خانهها و بامها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایشها و گستردن سفره آیینی با خوراکیهای گوناگون در آتشکدهها که آذین بندی شده بودند، جشن میگرفتند. به هنگام جشن، بر آتش چوبهای خوش سوز و خوشبو مینهادند و آنگاه به مناسبت آغاز سرما، از آتش فروزان در آتشگاه، هر کس اخگری به خانه برده و آن آتش تا پایان زمستان در خانهها فروزان بود و نمیگذاشتند خاموش شود و آن را نیک فرجام و فرخنده میدانستند. یکی از نیایشهایی که در آذر روز هرماه و از جمله در آذر روز از آذرماه خوانده میشود «آتش نیایش» نام دارد
★ شب یلدا یا شب چلّه یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است. یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته میشود. خانواده های ایرانی در شب یلدا، معمولاً شامی فاخر و همچنین انواع میوه ها و رایجتر از همه هندوانه و انار را مهیا و دور هم تناول و مصرف میکنند. پس از صرف تنقلات، قصهگویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فالگیری با دیوان حافظ رایج است.
★ شب یلدا یا شب چله در بیشتر سال ها مقارن است با بیست و یکم دسامبر (۳۰ آذر) و یا بیست و دوم دسامبر (اول ماه دی) و دراز ترین شب سال بشمار می رود. تقارن جشن ایرانی یلدا (به معنای میلاد) با کریسمس شاید نشانه ی آن باشد که ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر، به استقبال میلاد عیسی مسیح می رفتند. ماجرای دیدار سه ایرانی از عیسی مسیح به هنگام تولد، می تواند موید این ادعا باشد
★ آریایی ها روز پس از "شب یلدا" را به نام "خرم روز" می شناختند. خرم روز (زاد روز خورشید) روز اول از ماه دی است و در ایران باستان جشن گرفته میشد. روزی بزرگ بود مشحون از آداب و مراسم دینی و غیر دینی. زرتشتیان به ویژه پارسیان این روز را بسیار محترم شمرده و آنرا دی دادار جشن مینامند. آخرین شب آذر ماه بلندترین شب سال و آخرین روز آذر کوتاهترین روز سال است. پیروان آیین مهر روز اول دی را روز تولد خورشید میدانستند چون از این روز به تدریج خورشید بیشتر در آسمان میپاید و شبها کوتاهتر و روزها بلندتر میشود.
★ بهمنگان یکی از جشنهای ایرانی در بهمن روز از بهمن ماه برابر با روز دوم بهمن است. بهمن از واژه ی اوستایی وهومن گرفته شده که با «اندیشه نیک»، «منش نیک» و «خرد مقدس» برابر نهاده شده است.
سَده، اسفندگان و چهارشنبه سوری
★ جشن سَده، یکی از جشنهای ایرانی، است که در آغاز شامگاه دهم بهمنماه برگزار میشود. در اشارات تاریخی این جشن همیشه به شکل دسته جمعی و با گردهمایی همه مردمان شهر و محله و روستا در یکجا و با برپایی یک آتش بزرگ برگزار می شده است. مردمان در گردآوردن هیزم با یکدیگر مشارکت میکنند و بدین ترتیب جشن سده، جشن همکاری و همبستگی مردمان است. امروزه نیز مانند گذشته زرتشتیان با گردآمدن در یک نقطه از شهر یا روستا در کنار هم آتشی بسیار بزرگ میافروزند و به نیایش و سرودخوانی و پایکوبی میپردازند.
★ جشن اسفندگان (جشن سپندارمذ) به مناسبت گراميداشت صفت پاك و ارزشمند «سپنته آرمئيتي» روز پنجم اسفند، از سوي ايرانيان برگزار مي شده است.. «سپنته آرمئيتي» يا سپندارمذ يا اسفند امروزي، نام چهارمين امشاسپند است، كه در نقش مادي خود، نگهبان زمين شناخته مي شود. در پنجمين روز از ماه اسفند در دين زرتشت، به دليل برخي از ويژگي هاي مشترك زمين با زن همچون آفرينندگي و زايندگي، اين روز به نام «زن و زمين» نامگذاري شده است. «سپندارمذ» فرشته و ايزد بانوي اسفند ماه در عالم مينوي نشانه ي مهر ، بردباري و تواضع اهورامزدا است و روي زمين، فرشته ي موكل بر زمين پاک و زن درستكار است. به اين سبب او را مونث و دختر اهورامزدا دانسته اند. او موظف است زمين را خرم و پاك و بارور نگهدارد. به اين جهت هر كس به كشت و كار و آباداني بپردازد، خشنودي سپندارمذ را فراهم كرده است... روز سپندارمذ، روز مهر، روز زمين و عشق، روز زن و روز مادر است
★ بنا بر نوشته ی بانو شکوه میرزادگی: " اسفندگان یا اسپندگان روزی است که در دوران باستان، روز ادای احترام به زن و سپاس از او شناخته می شد. در این روز مردها هدایایی به زنان می دادند و از یاری و همراهی آن ها سپاسگزاری می کردند. زن در ایران باستان از نظر اجتماعی قدر و منزلتی والا داشت و آنگونه که خانم مری کخ محقق کتیبه های تخت جمشید می گوید نه تنها به نسبت آن روزگاران حقوقی قابل توجه داشت، بلکه از نظر مذهبی هم مورد احترام بود و به گفته اوستا زن منبع مهر و روشنایی بود. بر سر این که این جشن با تقویم امروز ایرانیان پنجم اسفند است یا ۲۹ بهمن اختلاف نظرهایی هست اما در هر دو حالت می شود گفت که اسپندگان همزمان است با روز ملی زن در فرهنگ ایرانی".
★ چهارشنبه سوری یکی از جشن های ایرانی است که در شب واپسین چهارشنبهٔ سال (از غروب سهشنبه) برگزار میشود و اولین جشن از مجموعه ی جشنهای نوروزی است. واژهٔ چهارشنبهسوری از دو واژهٔ چهارشنبه (نام یکی از روزهای هفته) و سور (به معنای جشن و شادی) ساخته شده است. طبق آیین باستان در این روز آتش بزرگی برافروخته میشود که تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته میشود. این آتش معمولاً در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند، آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاکسازی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد. به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیّت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان رواج دارد.
★ رباعی "چارشنبه سوری" ضمن اشاره به چگونگی اجرای مراسم چارشنبه سوری به این نکته اشاره می کند که با برگزاری جشن چارشنبه سوری امروزه نیز ایرانیان مانند آریایی ها در ایران باستان به استقبال نوزوز می روند.
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ
جشن های مشهور آرین ها: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ آریایی ها: تارنمای جشن های باستانی آریایی/ سیزدَهبهدَر: تارنمای ویکیپدیا/ حقایقی درباره سيزده بدر: تارنمای برترین ها/ جشن فروردینگان: تارنمای ویکیپدیا/ فروردینگان، جشن بزرگداشت فروهرها: تارنمای انجمن زرتشتیان در استکهلم/ اردیبهشتگان یا گلستان جشن: تارنمای ویکیپدیا/ اردیبهشت گان جشن ایران باستان: تارنمای تاریخ ما، تاریخ و تمدن ایران باستان/ جشن بهاربُد و روز پیام آوری زرتشت: تارنمای بیتوته/ جشن خردادگان: تارنمای ویکیپدیا/ جشن تیرگان: تارنمای ویکیپدیا/ امردادگان: تارنمای ویکیپدیا/ شهریورگان: تارنمای ویکیپدیا/ جشن مهرگان: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ آبانگان، آذرگان، خرم روز و بهمنگان: تارنماها و منابع گوناگون/ جشن سَده: تارنمای ویکیپدیا/ جشن اسفندگان: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ اسپندگان روز ملی زن در فرهنگ ایرانی (نوشته ی بانو شکوه میرزادگی): تارنمای ایرون دات کام/ یلدا: تارنمای ویکیپدیا/ چهارشنبه سوری: تارنمای ویکیپدیا/ رباعی چارشنبه سوری: تارنما های "عصر نو" و " گلچینی از سروده ها"
*
/ گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2018/02/blog-post_20.html
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی