۱۳۹۳ فروردین ۱۰, یکشنبه

یادداشت هایی پیرامون زندگی وآثارآنتونی گيدنز



آنتونی گیدِنز از مشهورترین جامعه‌ شناسان انگلیسی است. این نظریه‌ پرداز مطرح و موثر در جامعه ی امروز بریتانیا، در محافل علمی و برای اهل جامعه‌ شناسی جهان بیش از همه به دلیل نظریه ی ساختاربندی‌ و نگاه کل‌نگرانه به جامعه ‌های مدرن شناخته می‌شود. آنتونی گيدنز را به عنوان برجسته ‌ترین و شناخته‌ شده‌ ترین کسی از میان زنده‌ها می ‌شناسند که به علم جامعه‌ شناسی چیزهایی افزوده ‌است. انتشارات او که دست‌کم به ۳۴ کتاب و بیش از ۲۰۰ مقاله می‌رسد، به عنوان کتاب ‌های درسی در دانشگاه‌ ها و دانشکده ‌های سرتاسر جهان آموزش داده می شود. این شاید به خاطر لحن و ادبیات ساده و همه ‌فهم اوست که بنا دارد پیچیده‌ترین مفاهیم را به ساده‌ترین شکل بیان کند. او به همین‌خاطر عنوان بهترین سخنران یا بهترین استاد دانشگاه سال را هم در سابقه‌ ی خود دارد.
ماجرای زندگی او
آنتونی گیدنز در ۱۸ ژانویه ۱۹۳۸ میان خانواده‌ای پایین ‌تر از یک خانواده ی طبقه ی ‌متوسط در ادمونتون لندن به دنیا آمد.  او پسر یک کارمند اداره حمل ‌و نقل عمومی لندن بود. گیدنز اولین فرد خانواده‌اش بود که به دانشگاه راه پیدا کرد. او نخستین مدرک دانشگاهی‌ را از دانشگاه هال، مدرک کارشناسی‌ ارشد را از مدرسه ی علوم اقتصادی و سیاسی لندن و دکترا را از دانشگاه کمبریج گرفت. گیدنز از بنیان‌گذاران انتشارات پولیتی (یکی از عمده‌ترین انتشارات در زمینه ی علوم ‌اجتماعی) در سال ۱۹۸۵ بوده ‌است. او در فاصله ی سال ‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۳ ریاست مدرسه ی علوم اقتصادی و سیاسی لندن را بر عهده داشت و عضو شورای مشورتی بنیاد تحقیقات خط مشی عمومی بریتانیا بوده‌ است. او همچنین در دوره ی نخست‌وزیری تونی بلر، مشاور او بود و از قرار معلوم همچنان  مشاور نخست‌وزیر بریتانیاست. به باور خیلی از تحلیل‌گران، نظریه ی راه سوم گیدنز بود که جهت‌گیری سیاسی و اقتصادی تونی بلر و همچنین بیل کلینتون را رقم زد. او در این نظریه، در پی جُستن راهی میانه بین اندیشه‌ های اقتصادی چپ و راست بود؛ راهی که شاید به نظر دست‌ نیافتنی برسد اما راه‌گشای سیاست ‌های معاصر دو دولت از موثرترین دولت ‌های معاصر جهان بوده‌است.
آنتونی گیدنز فعالیت‌های دیگری هم داشته که چهره او را به یک آکادمیسین علوم‌ اجتماعی فعال و کنش‌گر در عرصه‌ های اجتماعی و سیاسی تبدیل کرده است؛ برخلاف خیلی از همکاران معاصر یا فقید خود در عرصه ی مطالعات اجتماعی. گیدنز یک چهره ی مطرح و صاحب ‌صدا در سیاست بریتانیاست. او با حضورش در رسانه‌های دیداری و شنیداری و همچنین با مقاله‌هایی که عمدتاً در "نیو استیتسمن" نوشته، همواره به عنوان حامی جناح چپ میانه حزب کارگر بریتانیا شناخته شده‌ است. در سال ۲۰۰۴ به گیدنز مقام اشرافی مادام‌العمر "بارون" داده شد و از آن پس "بارون گیدنز" از جانب حزب کارگر در مجلس لردها (اعیان) بریتانیا نشسته‌ است.
آنتونی گیدنز پیشاهنگ جامعه‌شناسی بومی بریتانیا و آرزومند قالب بندی دوباره نظریه ی اجتماعی و بازسنجی درک ما از مدرنیته‌است. او تقریباً همه معاصران رانقد کرده و در علوم اجتماعی خرد و کلان زبانزد عام و خاص است. صاحبنظر در انسان شناسی، امور اقتصادی، سیاسی، تاریخ، فلسفی، باستانشناسی، روانشناسی و...است.
ادوار زندگی علمی (آکادمیک) گیدنز بدین گونه بوده است: نخست، تلاش برای بازخوانی تئوریک و متدولوژیک تئوری‌های جامعه ‌شناسی و نقد تفاسیر موجود کلاسیک (کاپیتالیسم و تئوری اجتماعی مدرن ۱۹۷۱ - قواعد جدید روش جامعه شناسانه ۱۹۷۶). دوم، تدوین تئوری ساختاربندی و تحلیل رابطه عامل و ساختار در جامعه که به هیچ یک برتری نمی‌دهد (مشکلات اصلی تئوری اجتماعی ۱۹۷۹ ونهاد اجتماعی ۱۹۸۴) که باعث شهرت جهانی او شد.
سوم، مدرنیته، جهانی سازی و سیاست و به ویژه تأثیر مدرنیته بر زندگی فردی و اجتماعی. او از طریق نقد پست مدرنیته و طرح بحث راه سوم آرمان شهر واقعیت گرا در امور سیاسی به این مرحله وارد شده‌است (نتایج مدرنیته ۱۹۹۰، مدرنیته و خود هویتی ۱۹۹۱، تغییر شکل امور محرمانه ۱۹۹۲، ورای چپ و راست۱۹۹۴، راه سوم: نوسازی دموکراسی اجتماعی ۱۹۹۸).
او در نقد عقاید وبر، مارکس و دورکیم که در راستای تلاشش برای بازتدوین تئوری اجتماعی مدرن صورت می‌گیرد، معتقد است که آنها مانند هم تنها به دنبال کردن رابطه ی کاپیتالیسم و زندگی اجتماعی پرداخته‌اند. ازآنجا که او منتقد تحول گرایی و ماتریالیسم تاریخی است می‌کوشد بر نقش ساختارهای اجتماعی قدرت، مدرنیته و نهادها در شکل دهی به تحولات امروزی تأکید کند. او معتقد است که جامعه‌شناسی به عنوان مطالعه نهادهای اجتماعی ایجادکننده ی تغییر و تحول صنعتی دو سه سده ی اخیر تعریف می‌شود. گیدنز بر فرد وانگیزه‌هایش و کنش قابل تفسیر او در برابر ساختارها تأکید دارد. او از ساختار دوگانه یا دوگانگی ساختار اجتماعی در تعیین واقعیت اجتماعی سخن می‌گوید یعنی انسان نیز دارای اختیار و آزادی عمل است.
نخستین تحقیقات آنتونی گیدنز: علاقه ی اولیه ی آنتونی گیدنز به روانشناسی معطوف بود و حتی وقتی برای اولین بار در سال ١٩٦١ در دانشگاه لیسستر به عنوان مربی کار خود را شروع کرد به تدریس روانشناسی پرداخت، اما به گفتة خودش روانشناسی به شدت تجربی بود و چیزی برای گفتن درباره جهان واقعی نداشت و بنا بر این به تدریج به سمت جامعه شناسی متمایل شد. نخستین تحقیق جامعه شناسی ‏او جنبة تجربی داشت و موضوع آن "بررسی خودکشی" بود. در سال ١٩٦٩ مربی جامعه‏شناسی در دانشگاه کمبریج و نیز کالج کینگ شد. گیدنز سپس به مطالعات میان فرهنگی روی آورد و نخستین اثرش که شهرت بین‏المللی بدست آورد، کتاب "ساختار طبقاتی جوامع پیشرفته" در سال ١٩٧۵ بود.
برخی نظریات او
الف - مدرنیت از نظر آنتونی گیدنز: شکل مختصر شده ی تعبیر جامعه ی مدرن یا تمدن صنعتی است و مدرنیت مربوط می شود: اولاً - به مجموعه ی معینی از طرز تلقی ها نسبت به جهان و نسبت به ایده های جهان به عنوان جهانی آزاد برای تغییر به دست و با دخالت انسان. ثانیاً - نهادهای پیچیده، بویژه تولید صنعتی و اقتصاد مبتنی بر بازار. ثالثاً - حدمعینی از نهادهای سیاسی، از جمله دولت، ملت و دموکراسی مردمی. در نتیجه ی این ویژگی ها است که مدرنیت به طور کلی از نظم اجتماعی پویایی بیشتری برخوردار است. جامعه ی مدرن جامعه ای است غنی تر، با نهاد های پیچیده که بر خلاف فرهنگ گذشته در آینده زندگی می کند تا در گذشته.
ب - نظریه ی ساختار بندی گیدنز (نظریه ی ساختاریابی ـ نظریه ی ساختمندشدن ـ نظریه ی ساخت یابی): آنتوني گيدنز با ارائه ی نظريه ی ساخت يابي (تئوری استرکچوریشن) و اصطلاح برخاسته از آن بيشتر به دنبال اين مسئله بودكه بتواند بر دوگانگي عامليت و ساختار غلبه كند. اين نظريه توجه خود را به تنظيم ساختار كنشهاي متقابل بين اعتقادات،‌ نيات، اهداف، گزينش ها و كنش هاي فردي و جمعي انسان ها و شرايط ساختاري انديشه و عمل معطوف مي سازد. گیدنزاین نظریه رادر ١٩٧٠ طرح کرد اما شکل کامل آن را ابتدا در سال ١٩٧٩ و سپس به صورت کاملتر در کتاب "ساختمان جامعه" درسال ١٩٨٤ ارايه نمود. دراین کتاب گیدنز اعتقاد دارد که «هر بررسی تحقیقی درعلوم اجتماعی یا تاریخ، باید کنش يا عاملیت را با ساختار مرتبط سازد». از نظر گيدنز جامعه هم ساختار است وهم كنش. "ساختمان جامعه" ی گيدنز در حقيقت تامل بسط يافته گفته ای از مارکس است که می گوید« انسان ها تاریخ را می سازند اما این کار را به دلخواه خود انجام نمی دهند آنها این کار را نه تحت شرایط انتخابی شان بلکه تحت شرایطی که مستقیماٌ با آن روبرو مي شوند و از گذشته به آنها انتقال یافته است انجام می دهند». این نقل قول می فهماندکه کنش انسان محدود و مقید می شود. کنش انسان به ویژه تابع محدودیت های ساختاری است که نیرو ها و روابط تولیدی آن را به وجود می آورد. از نظر گيدنز«ساختارهاي اجتماعي عبارتند از مجموعه ی كلي و دفعتا ظاهرشونده اي ازقواعد، نقش ها و روابط و معاني كه افراد در درون آنها به دنبال آينده به كمك انديشه و عمل انسانها سازماندهي، باز توليد و متحول مي شوند». اين انسان ها هستند كه درطي زمان ساختارها راخلق مي كنند و مبتكرتحول درآنها مي گردند نه خودجامعه؛ ولي فعاليت ها و ابتكارات خلاقانه آنها تابع محدوديت هاي اجتماعي است. جان کلام نظریه ی ساختار بندی روشن کردن رابطه متقابل دیالکتیکی و دوگانه ی عاملیت وساختار است، به عبارتی ساختار و عاملیت را نمی توان جدا از هم تصورکرد. آن ها دو روی یک سکه هستند و دراصطلاح گیدنز عاملیت و ساختار یک پدیده دوگانه اند. ازنظر وی «هرکنش اجتماعی دربرگیرنده ساختاری است و هر ساختاری به کنش اجتماعی نیاز دارد. بنابر این عاملیت و ساختار به گونه ی جدایی ناپذیری درفعالیت روزمره در یکدیگر تنیده شده اند».
در مطالعه ی عاملان باید به سه عنصرتوجه کرد: ١ - رهبری ٢ - حاملان اندیشه ياایدئولوژی جنبش که وظیفه ی تبلیغ و توزیع ایدئولوژي برعهده آنان است ٣ - پیروان یا عاملان جنبش که براساس ایدئولوژی ودستورات رهبری عمل می کند، هرکدام از این سه عنصر باید سه نوع رفتار را به مرحله اجرا درآورند ١- قواعد و قوانین جنبش را بشناسند ٢ - درک وفهم خویش ازجنبش و ایدئولوژی رابه دیگران منتقل کنند ٣ - براساس شناخت خود و دستور رهبری عمل کنند.
زمینه ی اجتماعی یعنی شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، مکان عمل جنبش اجتماعی است. امکانات، محدودیت ها و تسهیلات و تضييقاتي که این متغیربر روی جنبش ایجاد می کند، امکان جنبش را فراهم می سازد، البته به همراه این متغیر بایدبه نکته دیگری توجه کرد و آن بحث رابطه ی افراد با زمینه ی اجتماعی است. افراد در هر زمینه و ساخت اجتماعی قادربه عمل نیستند بلکه زمینه ی اجتماعی براي هرجنبش باید فراهم شود یا باشد تا جنبش بتواند بر روی آن زمینه ی اجتماعی عمل کند. شرایط و ساخت اجتماعی مکان عمل جنبش است. ایدئولوژی عامل اتصال جنبش است. ایدئولوژی شرایط را توضیح می دهد و بایدها و نبایدها را مشخص مي سازد و وضعیت موجود را تحلیل و در مرحله ی بعد تایید یا تکذیب و درنهایت وضعیت مطلوب را بیان می کند. به عبارتی ایدئولوژی وظیفه ارتباط افراد به زمینه ی اجتماعی دریک شرایط جهاني مطلوب رابرعهده دارد. شرایط وامکانات جهانی وبین المللی درهرموقعیتی زمینه ها و امکانات را برای جنبش های اجتماعی فراهم می سازد که در شرایط دیگر ممکن نيست. باید توجه داشت که هیچکدام ازعوامل اصلی فوق به تنهایی برای ايجاد جنبش كافي نيست بلكه آنچه جنبش راپديد مي آوردتركيب و استخراج این عوامل چهارگانه ی اصلی به همراه تقویت عوامل فرعی است. اختلافات جنبشی های اجتماعی ناشی ازتفاوت در یکی ازعوامل فوق الذکراست.
ایدئولوژی جنبش عنصرتعیین کننده ای است زيرا ایدئولوژي است که جهت و هدف و مقصد جنبش رانشان می دهد.رهبران جنبش درقلب جنبش هستند و افرادی اندکه بیشترین آگاهی را از ایدئولوژی وساخت اجتماعی وشرایط جهانی دارا هستند.حاملان جنبش نزدیکترین افرادبه رهبری هستند و درنهایت عاملان پیروان جنبش هستند. اینها اعضا ی تمام وقت جنبش نیستند بلکه کنشگران اجتماعی در زمینه وزمان خاصی واردعمل می شوند. هرجنبشی باشناخت رهبری از اندیشه و آرمان های آن که اهداف کلی راشامل می شود آغاز می گردد. این مراحل گوناگون باساخت یا اتخاذ یک ایدئولوژی و عرضه ی آن توسط رهبری و رهبران و توزیع گران ادامه می یابد. فضای اجتماعی این اتفاقات بخش های مربوط به زمینه ی اجتماعی جنبش می باشد که کنشگران را با امکانات و یا محدودیت های خود تحت تاثیرقرار می دهد. ظهور و بروز جنبش اعتصابات، راهپیمایی درمرحله بعد اتفاق می افتد. جنبش اجتماعی دریک ساخت اجتماعي، توسط عاملان اجتماعی برای رسیدن به اهداف ایدئولوژیک و یا غیر ایدئولوژیک روی می دهد. دراکثرجنبش ها نقش ایدئولوژی گردآوری افراد حول یک محور خاص و حرکت دهی به آنها می باشد. یکی ازمشکلات اساسی جنبش ها این است که بعضی افراد هدف ازشرکت درجنبش را رسیدن به اهداف خاصی می دانندکه این مسئله بسی خطرناک و در انحراف جنبش از اهداف خود موثر بوده وبسیاری ازجنبش ها را به شکست رهنمون ساخته است..
پ - اطلاعات، دولت، ملت و نظارت از نظر آنتونی گیدنز: آنتونی گیدنز در نظریه پردازی‌های خود به پدیده ی دولت - ملت توجه خاصی نشان می‌دهد. او معتقد است که زندگی حقوقی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امروز بدون دولت - ملت معنا ندارد. دولت ملت سیاست های مالی و راهبردهای آموزشی و قوانین امروزی و بسیاری از تحولات را ایجاد کرده‌است. دولت ملت ها بیش از دوسده عمرندارند و همه دولت ملت ها دچار تناقض و معارضه ‌اند و توسط اقلیتهای قومی و نژادی تهدید می‌شوند. سه جنبه ی دولت - ملت قابل توجه ویژه ‌است:
نخست: دولت - ملت‌ها واحدهای اصلی تشکیل دهنده دنیای امروزند/ دوم:اکثریت آنها درشرایط جنگ به وجود آمده و همه ی آنها از طریق آمادگی دفاعی به هستی خود ادامه می‌دهند/ سوم: جنگ و دفاع مدرن به صورت قاطعانه تر با درگیری سطوح گسترده تری از جامعه در جنگ ملازمه دارد.
گیدنز این امر را در الزام جامعه شناسان به توجه هرچه بیشتر به نقش دولت مدرن در شکل دهی به دنیای امروز مهم دانسته و خطرات افزایش نظارت ‌های دولتی را برمی شمارد. گیدنز همچنین درانتقاد از معتقدین به جامعه اطلاعاتی می‌گوید:جوامع مدرن از آغاز تشکیلشان جامعه ی اطلاعاتی بوده‌اند. تنها تفاوت این است که ما امروز درعصر مدرنیته عالی (متعالی) به سرمی بریم و تزهای نیروی محرکه ی سرمایه داری مارکس، صنعتگرایی دورکیم وخردگرایی وبر نمی‌توانند به لحاظ نظری شرایط امروزی ما را توضیح دهند. گیدنز نظارت و خشونت، جنگ و دولت – ملت را کلید توسعه دنیای معاصر می‌داند. اطلاعات درمرکز همه این توسعه هاست. از نظر گیدنز سازمان و مراقبت دوقلو های به هم چسبیده‌ای هستند که تحولات امروز ما را بهتر شرح می ‌دهند. گسترش فوق العاده سازمان ‌های اجتماعی نوین به اتکای اطلاعات که تحول در سیستم بهداشت، فروشگاه ها، تنوع غذایی، میوه‌ های چهار فصل، پوشاک و...حمل و نقل، آب و برق و برنامه ریزی درسراسر زندگی، آموزش وپروش و سازمان های دولتی و غیردولتی بسیاری را درپی داشته ‌است همراه با تلاش های وسیع در کسب آمادگی دفاعی که کشتار جمعی سیستماتیک محصول آن است، وضعیت کنونی را به وجود آورده‌اند. از نظر گیدنز استقرار و حفظ دموکراسی و حقوق شهروندی و حفظ امنیت شهروندان نیازمند گردآوری اطلاعات کامل از آنان است. برقراری حقوق اجتماعی؛ حق رأی، گذرنامه، پوشش‌های بهداشتی و آموزش و پرورش و... بدون کسب اطلاعات میسر نیست. درعین حال تأمین این حقوق با گردآوری بدون حد و مرز اطلاعات از شهروندان توسط دولت و سپس گردانندگان سپهر اقتصادی همراه است. در اینجا می‌توان با اشاره به کار فرانک وبستر و تفکیکی که او میان تفرد افراد و فردیت افراد قائل می ‌شود دل مشغولی گیدنز را توضیح داد. تفرد به وضعیتی برمی گردد که در آن افراد از یکدیگر تمیز داده می ‌شوند. شناسایی افراد ازطریق پیشینه ی فردی، نام، تاریخ تولد، محل سکونت، سوابق شغلی، مدارک تحصیلی و...فردیت به آزادی ‌های فردی، حقوق شهروندی و اختیار انسان در تعیین سرنوشت و سبک زندگی خود و برخورداری از حقوق و امتیازات اجتماعی سیاسی و فرهنگی و... مربوط است. پارادوکس این است که هرچه دربارهٔ افراد بیشتر بدانیم آزادی آنها بیشتر در معرض تهدید است. این اطلاعات می‌تواند توسط دولتی‌ها و کسانی که قدرت دارند مورد سوء استفاده قرار گیرد. کارت‌های اعتباری و بیمه دارای اطلاعات ذیقیمت هستند. دولت، پلیس و تولیدکنندگان کالاها به این اطلاعات نیاز شدید دارند و در عین حال می‌توانند از طریق کسب این اطلاعات آزادی‌های فردی (حق حفظ حریم شخصی) را به خطر بیندازند
كتاب‌ ها و نوشتار ‌های او
فهرست برخی از كتاب‌ ها و نوشتار ‌های آنتونی گیدنز که به زبان فارسی ترجمه شده این چنین است:
مسایل محوری در نظریه اجتماعی – نوشته ی آنتونی گیدنز- ترجمه ی دکتر محمد رضایی
جامعه شناسی – نوشته ی آنتونی گیدنز- ترجمه ی دکتر منوچهر صبوری
گفتاری از آنتونی گیدنز درباب بنیادگرایی - ترجمه ی هادی نیلی
چکیده ی آثار آنتونی گیدنز - ترجمه ی حسن چاوشیان
گیدنز و «پیامدهای مدرنیته» - مقدمه و تلخیص: بهروز صفری
 یادداشت پایانی
١ - در زمینه ی نقد برخی از آثار آنتونی گیدنز، نوشتار"هادی نیلی" زیر عنوان "ماجرای من و آنتونی گیدنز" در تارنمای باشگاه اندیشه قابل ملاحظه است.
٢ - مطالب گوناگون از آنتوني گيدنز و مراسم سخنرانی او پیرامون یکی از کتابهایش : " سیاست های دگرگونی آب و هوا" را می توان در تارنمای یوتیوب مشاهده کرد.
٣ - آگاهی های بیشتری پیرامون ماجرای زندگی و آثار آنتوني گيدنز را می توان به زبان انگلیسی در تارنماهای گوناگون یافت.
٤ - بی تردید بررسی زندگی و آثار آنتونی گیدنز تنها در یک نوشتار نمی گنجد و این امر نیازمند پژوهش ها ی گسترده تری است. 
دکتر منوچهر سعادت نوری

منابع و مآخذ
ماجرای زندگی آنتوني گيدنز: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
نخستین تحقیقات آنتونی گیدنز -  نوشتار "آنتونی گیدنز و نظریه ساختمند شدن"  از شقايق كمالي: تارنمای مشق نظریه
مدرنیت از نظر آنتونی گیدنز - نوشتاری از دانشجویان کارشناسی ارشد پیرامون تاریخ تفکر معاصر: تارنمای ارشد
نظریه ی ساختار بندی گیدنز - نوشتاری از دکتر سید حسین اطهری: تارنمای نظریه های جامعه شناسی
اطلاعات، دولت، ملت و نظارت از نظر آنتونی گیدنز: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
كتاب‌ها و نوشتار ‌های آنتونی گیدنز: بسیاری از تارنماها
گفتاری از آنتونی گیدنز درباب بنیادگرایی - ترجمه ی هادی نیلی: تارنمای روزنامه شرق
ماجرای من و آنتونی گیدنز - نوشتاری از هادی نیلی: تارنمای باشگاه اندیشه
مطالب گوناگون از آنتوني گيدنز: تارنمای یوتیوب
سخنرانی آنتونی گیدنز پیرامون سیاست های دگرگونی آب و هوا: تارنمای یوتیوب
 
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/03/blog-post_30.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها

۱۳۹۳ فروردین ۸, جمعه

یاد نامه ها : ١٢ - یاد نامه ی محمدابراهیم باستانی پاریزی


محمدابراهیم باستانی پاریزی تاریخ‌نگار، نویسنده، پژوهشگر، سراینده، موسیقی ‌پژوه و استاد بازنشستهٔ دانشگاه تهران بود
.
ماجرای زندگی او
محمد ابراهیم باستانی پاریزی در سوم دی ‌ماه ۱۳۰۴ خورشیدی در پاریز، از توابع شهرستان سیرجان در استان کرمان متولد شد. وی تا پایان تحصیلات ششم ابتدایی در پاریز تحصیل کرد و در عین حال از محضر پدر خود مرحوم حاج پاریزی هم بهره می ‌برد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی و دو سال ترک تحصیل اجباری، در سال ۱۳۲۰ تحصیلات خود را در دانشسرای مقدماتی کرمان ادامه داد و پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۲۵ برای ادامهٔ تحصیل به تهران آمد و در سال ۱۳۲٦ در دانشگاه تهران در رشتهٔ تاریخ تحصیلات خود را پی گرفت. وی به گواه خاطراتش از نخستین ساکنان کوی دانشگاه تهران (واقع در امیرآباد شمالی) است. سروده ای نیز در این باره دارد که یک بیت آن چنین است:
فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم/  ساکن ساده‌دل کوی امیر آبادم
باستانی پاریزی در ۱۳۳۰ از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و برای انجام تعهد دبیری به کرمان بازگشت و تا سال ۱۳۳۷ که در آزمون دکترای تاریخ پذیرفته شد، در کرمان ماند. باستانی پاریزی دورهٔ دکترای تاریخ را هم در دانشگاه تهران گذراند و با ارائهٔ پایان‌نامه‌ ای دربارهٔ "ابن اثیر" دانشنامهٔ دکترای خود را دریافت کرد. وی کار خود را در دانشگاه تهران از سال ۱۳۳۸ با مدیریت مجله ی داخلی دانشکده ادبیات شروع کرد و تا سال ۱۳۸۷ استاد تمام ‌وقت آن دانشگاه بود و رابطهٔ تنگاتنگی با این دانشگاه داشت.
بستگان نزدیک او
باستانی پاریزی در ۱۳۳۰، با حبیبه حایری ازدواج کرد. وی یک پسر به نام حمید و یک دختر به نام حمیده دارد. تابستان‌ها را نزد دخترش در تورنتو و زمستان‌ها را نزد پسرش در تهران سپری می‌کرد.
فعالیت‌های فرهنگی او
شوق نویسندگی وی در دوران کودکی و نوجوانی در پاریز و با خواندن نشریاتی مانند حبل‌المتین، آینده و مهر برانگیخته شد. باستانی، اولین نوشته‌های خود را در سال ‌های ترک تحصیل اجباری (۱۳۱۸ و ۱۳۱۹) در قالب روزنامه‌ای به نام باستان و مجله‌ای به نام ندای پاریز نوشت، که خود در پاریز منتشر می‌کرد و دو یا سه مشترک داشت. اولین نوشتهٔ او در جراید آن زمان، مقاله‌ای بود با عنوان «تقصیر با مردان است نه زنان» که در سال ۱۳۲۱ در نشریهٔ بیداری کرمان چاپ شد. پس از آن به عنوان نویسنده یا مترجم از زبان‌های عربی و فرانسه مقالات بی‌شماری در روزنامه‌ها و مجلاتی مانند کیهان، اطلاعات، خواندنی‌ها، یغما، وحید، راهنمای ‌کتاب، آینده، کلک و بخارا چاپ کرد. اولین کتاب باستانی پاریزی پیغمبر دزدان نام دارد که شرح نامه‌های طنزگونهٔ شیخ محمدحسن زیدآبادی است و برای اولین بار در سال ۱۳۲۴ در کرمان چاپ شد. این کتاب تا کنون به چاپ شانزدهم رسیده‌است. وی بیش از شصت عنوان کتاب تألیف و یا ترجمه کرد. کتاب‌های باستانی پاریزی برخی شامل مجموعهٔ برگزیده‌ای از مقالات وی هستند که به صورت کتاب جمع‌آوری شده‌اند و برخی از ابتدا به عنوان کتاب نوشته شده‌اند. از میان نوشته‌های او، هفت کتاب با عنوان «سبعهٔ ثمانیه» متمایز است که همگی در نام خود عدد هفت را دارند، مانند خاتون هفت قلعه و آسیای هفت سنگ. بعدها کتاب هشتمی نیز با عنوان هشت ‌الهفت به این مجموعهٔ هفت‌تایی اضافه شد.
سبک نگارش او
بر خلاف عمدهٔ کتاب‌های تاریخی که نثری سرد و سنگین دارند، بیشتر نوشته‌های تاریخی باستانی پاریزی پر از داستان‌ها و ضرب‌المثل‌ها و حکایات و اشعاری است که خواندن متن را برای خواننده آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌کند. به علاوه کتاب‌های باستانی پاریزی معمولاً پاورقی‌های بسیار مفصلی دارند.

آثار و تألیفات او
١ - فهرست تألیفات او به این شرح است:
الف ــ مربوط به کرمان: پیغمبر دزدان (چاپ هفدهم ۱۳۸۲) ۱۳۲۴ - نشریه فرهنگ کرمان (چاپ کرمان) ۱۳۳۳
- راهنمای آثار تاریخی کرمان (چاپ کرمان) ۱۳۳۵ - دوره مجله هفتواد (چاپ کرمان) ۱۳۳۷/۱۳۳۶ - تاریخ کرمان (تصحیح و تحشیه تاریخ وزیری، چاپ چهارم، ۱۳۷۴) ۱۳۴۰ - منابع و مآخذ تاریخ کرمان ۱۳۴۰ - سلجوقیان و غز در کرمان (چاپ دوم ۱۳۷۳) ۱۳۴۳ - فرماندهان کرمان (تصحیح و تحشیه تاریخ شیخ یحیی، چاپ سوم، ۱۳۷۱) ۱۳۴۴ - جغرافیای کرمان (تصحیح و تحشیه جغرافی وزیری، چاپ پنجم، ۱۳۸۴) ۱۳۴۶ - گنجعلی خان (چاپ سوم ۱۳۶۷) ۱۳۵۳ - وادی هفت واد (انجمن آثار ملی، جلد اول) ۱۳۵۵ - تاریخ شاهی قراختائیان ۱۳۵۵ - تذکره صفویه کرمان ۱۳۶۹ - صحیفه الارشاد (پایان صفویه) ۱۳۸۴
ب ــ مجموعه ی هفت (سبعه ثمانیه): خاتون هفت قلعه (چاپ ششم ۱۳۸۰) ۱۳۴۲ - آسیای هفت سنگ (چاپ هفتم ۱۳۸۳) ۱۳۵۰ - نای هفت بند (چاپ ششم ۱۳۸۱) ۱۳۵۳ - اژدهای هفت سر (چاپ پنجم ۱۳۸۴) ۱۳۵۵ - کوچه هفت پیچ (چاپ ششم ۱۳۷۰) ۱۳۵۵ - زیر این هفت آسمان (چاپ پنجم ۱۳۶۸) ۱۳۵۸ - سنگ هفت قلم (چاپ سوم ۱۳۶۸) ۱۳۵۸ - هشت الهفت (چاپ دوم ۱۳۷۰) ۱۳۶۳
پ ــ سایر کتب: ذوالقرنین یا کوروش کبیر (ترجمه، چاپ نهم ۱۳۸۴) ۱۳۳۰ - محیط سیاسی و زندگی مشیرالدوله (چاپ دوم، جیبی ۱۳۴۱) ۱۳۴۱ - اصول حکومت آتن، ترجمه از ارسطو ۱۳۴۱ (با مقدمه ی دکتر غلامحسین صدیقی، چاپ چهارم ۱۳۸۳) - تلاش آزادی (چاپ هفتم ۱۳۸۳، برنده جایزه یونسکو) ۱۳۴۷ - یعقوب لیث (چاپ هشتم ۱۳۸۲) ۱۳۴۴ (این کتاب به زبان عربی نیز ترجمه و در قاهره چاپ و منتشر شده ‌است ۱۹۷۶) - شاه منصور (چاپ ششم ۱۳۷۷) ۱۳۴۸ - سیاست و اقتصاد عصر صفوی (چاپ پنجم ۱۳۷۸)۱۳۴۸ - اخبار ایران از ابن اثیر (ترجمه الکامل، چاپ دوم ۱۳۶۴) ۱۳۴۹ - از پاریز تا پاریس (چاپ هشتم ۱۳۸۱) ۱۳۵۱  - شاهنامه آخرش خوش است (چاپ ششم ۱۳۸۳) ۱۳۵۰ - حماسه ی کویر (چاپ چهارم ۱۳۸۲) ۱۳۵۶- تن آدمی شریف است... ۱۳۵۷ - نون جو و دوغ گو (چاپ پنجم ۱۳۸۳) ۱۳۵۷ - جامع المقدمات (چاپ دوم ۱۳۶۷، جلد دوم ۱۳۷۳) ۱۳۶۳ - فرمانفرمای عالم (چاپ چهارم ۱۳۷۷) ۱۳۶۴ - از سیر تا پیاز (چاپ سوم ۱۳۷۹) ۱۳۶۷
- مار در بتکده کهنه (چاپ سوم ۱۳۸۰) ۱۳۶۸ - کلاه ‌گوشه نوشین روان (چاپ سوم ۱۳۸۰) ۱۳۶۹ - حضورستان (چاپ دوم ۱۳۷۰) ۱۳۶۹ - هزارستان (چاپ دوم ۱۳۸۲) ۱۳۷۱ - ماه و خورشید فلک (چاپ دوم ۱۳۷۶) ۱۳۷۱ - سایه‌ های کنگره (چاپ دوم ۱۳۷۶) ۱۳۷۱ - بازیگران کاخ سبز (چاپ دوم ۱۳۸۴) ۱۳۷۳ - پیر سبزپوشان (چاپ دوم ۱۳۷۹) ۱۳۷۳ - آفتابه زرین فرشتگان (چاپ دوم ۱۳۷۷) ۱۳۷۳ - نوح هزار طوفان (چاپ دوم ۱۳۸۰) ۱۳۷۵-  در شهر نی سواران (چاپ دوم ۱۳۷۸) ۱۳۷۷ - شمعی در طوفان (چاپ دوم ۱۳۸۳) ۱۳۷۸ - خود مشت مالی ۱۳۷۸ - محبوب سیاه و طوطی سبز ۱۳۷۸ - درخت جواهر (چاپ دوم ۱۳۸۳) ۱۳۷۹ - گذار زن از گدار تاریخ (چاپ دوم ۱۳۸۴) ۱۳۸۱ - کاسه کوزه ی تمدن ۱۳۸۱ - پوست پلنگ ۱۳۸۱ - حصیرستان (چاپ دوم ۱۳۸۴) ۱۳۸۲ - بارگاه خانقا ه ۱۳۸۴ - هواخوری در باغ با گوهر شب چراغ ۱۳۸۴ - صحیفه الارشاد (پایان صفویه) ۱۳۸۴ - گرگ پالان دیده ۱۳۸۴
 ٢ - رفیق انجمن: باستانی پاریزی در بخش نخست کتاب "رجال دوره قاجاریه " تالیف حسین سعادت نوری ضمن نوشتاری زیر عنوان "رفیق انجمن" به نکاتی پیرامون زندگی مولف پرداخته و با سبک و شیوه ای بسیار شیوا از ماجراهای انجمن ادبی کرمان در ایام گذشته یاد کرده است.
٣ - نامه ی مشهور باستاني پاريزي، به سيدمحمد خاتمي رئيس جمهور اسبق ايران:
"هفتم ارديبهشت ١٣٨٠ - مقام معظم رياست جمهوري اسلامي ايران: عرض مي‌شود، بر خود لعنت مي‌فرستم كه تا دريافت شماره اخير تحقيقات جغرافيايي خبر نداشتم كه آقاي دكتر محمدحسن گنجي كه پنجاه شصت سال پيش در دانشسراي عالي درس نقشه‌خواني و نقشه‌برداري به من مي‌داد، اكنون بيست و چند سال است كه از چندرغاز حقوق بازنشستگي محروم مانده، و بدتر از آن در آستانه نود سالگي از هيچ نوع بيمه تأمين اجتماعي كه اين روزها ديگر علف هاي هرز هم به بركت آن در كنار گندم و جو [از بيمه] برخوردارند، از هيچ نوع برخوردار نيستند و گويا از طرف مقام رئيس جمهوري تقاضاي ايشان به همان جايي [مجلس] ارجاع شده كه ايشان چوب آن را مي‌خورد! مولانا چه خوش گويد:
پشّه آمد از حديقه وز گياه/ از سليمان نبي شد دادخواه
كي سليمان، معدلت مي‌گستري/ بر شياطين، آدميزاد و پري
مرغ و ماهي در پناه عدل توست/ كيست آن گمگشته كز فضلت نجُست؟
پس سليمان گفت: اي انصاف‌جو/ داد و انصاف از كه مي‌خواهي؟ بگو
گفت پشّه: داد من از دست باد/ كو دو دست ظلم بر ما برگشاد
بانگ زد آن شه كه: اي باد صبا/ پشه افغان بُرد از ظلمت، بيا
هين مقابل شو تو و خصم و بگو/ پاسخ خصم و بكن دفع عدو
باد چون بشنيد، آمد تيزتيز/ پشه بگرفت آن زمان راه گريز
پس سليمان گفت كاي پشه كجا؟/ باش تا بر هر دو من رانم قضا
گفت: اي شه، مرگ من از بود اوست/ خود سياه اين روز من از دود اوست
او چو آمد، من كجا يابم قرار؟/ كو برآرد از نهاد من دمار!
به عقيده من، جمهوري اسلامي اگر از پنج انگشتش جواهر بريزد، اين نقطه سياه، به جاي داغ نماز بر پيشاني او تا ابد باقي است كه نتوانست يا نخواست و حقوق بازنشستگي كساني مثل دكتر زرياب خويي و دكتر محمدامين رياحي و دكتر بوذرجمهر مهر و همين دكتر محمدحسن گنجي را آن نيز در عشرة نود نپرداخته است.
به خاطر دارم كه حدود پنجاه سال پيش، در زمان دكتر مصدق، حقوق بازنشستگي پدرم به تأخير افتاده بود. از كرمان تلگراف كردم به نخست‌وزير: «.... جناب آقاي دكتر مصدق، پدر پير مردم ايران! پدر پير هفتاد و چند ساله‌ام ... هنوز كه هنوز است، حقوق بازنشستگي‌ او را نپرداخته‌اند. اگر اين حقوق براي كفن و دفن يا ذخيرة روز قيامت اوست، كه اينقدرها احتياج ندارد. و اگر مربوط به دوران حيات اوست، جناب عالي كه مزه هفتاد سالگي را چشيده‌ايد، فكري به حال اين پيرمرد بفرماييد كه: مصيبت بوَد پيري و نيستي.»
(شايان ذكر است كه پس از نامه مرحوم دكترگنجي و پيگيري استاد باستاني، خاتمي رياست جمهور وقت مقرر داشت كه بيمه ايشان و خانواده‌شان پرداخت شود و چند بيمارستان معتبر مأمور به خدمت‌رساني به آن مرحومان باشند و معادل حقوق معوق استاد، به نحو محترمانه‌اي در اختيارشان قرار بگيرد).
آن روزها صندوق مصدق خالي بود؛ ولي بلافاصله حقوق پيرمرد را پرداختند. الحمدلله صندوق شما پر از دلارهاي نفتي است كه در مصرف آن متحير مانده‌ايد. حق اين است كه دستي از آستين همت به درآوريد. اين عريضه در روزهاي آخر دوران اول رياست شما تقديم مي‌شود. گفت: «لولي كه بار مي‌بست، قالي به دار مي‌بست». مگر مجلس اصلاحات شما اگر واقعاً مجلس اصلاحات باشد، قانون پاكسازي را اصلاح كند و ما هم از آن مجلس مأيوس نيستيم: نوميد نيستيم ز احسان نوبهار/ هر چند تخم سوخته در خاك كرده‌ايم  با تقديم احترام: باستاني پاريزي، استاد تاريخ دانشكده ادبيات دانشگاه تهران".
٤ - مجموعه ی سروده هاي او
باستانی پاریزی نخستین شعر خود را در کودکی در روستای پاریز و "در آرزوی باران" سرود. منتخبی از سروده هاي او در سال ۱۳۲۷ در کتابی به نام «یادبود من» به چاپ رسید
.
نمونه ای از سروده هاي او
یاد آن شب که صبا بر سر ما گل می‌ریخت/ بر سر ما ز در و بام و هوا گل می‌ریخت
سر به دامان منت بود وز شاخ بادام/ بر رخ چون گلت آرام صبا گل می‌ریخت
خاطرت هست آن شب همه شب تا دم صبح/ گل جدا، شاخه جدا، باد جدا گل می‌ریخت
نسترن خم شده، لعل لب تو می بوسید/ خضر گویی به لب آب بقا گل می‌ریخت
زلف تو غرقه به گل بود و هر آنگاه که من/ می‌زدم دست بدان زلف دو تا گل می‌ریخت
تو فرو دوخته دیده به مه و باد صبا/ چون عروس چمنت بر سر و پا گل می‌ریخت
گیتی آن شب اگر از شادی ما شاد نبود/ راستی تا سحر از شاخه چرا گل می‌ریخت؟
شادی عشرت ما باغ گل افشان شده بود/ که به پای تو ومن از همه جا گل می‌ریخت

باز شب آمد و شد اول بیداریها/ من و سودای دل و فکر گرفتاری ها
شب خیالات و همه روز، تکاپوی حیات/ خسته شد جان و تنم زین همه تکراری ها
در میان دو عدم، این دو قدم راه چه بود؟/ که کشیدیم درین مرحله بس خواری ها
دلخوشی‌ها چو سرابم سوی خود بُرد، ولیک/ حیف از آن کوشش و طی کردن دشواری ها
نوجوانی بهوس رفت و از آن بر جا ماند/ تنگی سینه و کم خوابی و بیماری ها
سرگذشتی گُنه آلود و، حیاتی مغشوش/ خاطراتی سیه از ضبط خطا کاری ها
کور سوئی نزد آخر به حیات ابدی/ شمع جانم، که فدا شد به وفاداری ها

گفتم لبت که همچو شعار صلیب سرخ/ کارش همیشه بنده نوازیست زنده باد
گفتا که خسته را بنوازد به شرط ناز/ گفتم تو گر بنوازی، نازیست زنده باد!

گویند بر رخت اثر سالک است و من/ گویم خدا به حسن تو اعجاز کرده است
یعنی به گوشۀ رخ نازک تر از گلت/ جایی برای بوسۀ من باز کرده است

لعلت که لوای سرخ فامش پیداست/ آشوبگر است و از کلامش پیداست
گویا سر انقلاب خونین دارد/ کاین نکته ز لوحۀ مرامش پیداست

راستی را گویم ای نرگس فروش/ پاک از کف عقل خود را داده ای
با چه جرات این گروه مست را/ در اتاق شیشه ای جا داده ای!

نظریاتی در مورد نظم و نثر او
١ - کانون نویسندگان ایران در بیانیه ا‌‌ی به ‌مناسبت درگذشت باستانی پاریزی یادآور شد: "باستانی پاریزی از خود بیش از ٦۰ کتاب وصدها مقاله به یادگار گذاشت. استادی خستگی ناپذیر بود که شاگردان بسیاری در بخش تاریخ دانشگاه تهران به مدت نیم قرن از کلاس درس‌اش بهره بردند. استقبال کم‌نظیر مردم از نوشته‌های باستانی پاریزی علاوه برطنزو صراحت بیان در نقل روایت‌گونه‌ی تاریخ، در ستیز او با جهل و استبداد ریشه دارد".
٢ - علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد در پیامی به ‌مناسبت درگذشت باستانی پاریزی گفت:"خدمات ماندگار این استاد فرهیخته در عرصه تاریخ، ادبیات و هنر که حاصل عمری تلاش بی وقفه وی است نام این استاد را بر تارک فرهنگ این مرز و بوم درخشان کرده است. کتاب‎های ارزشمند و پرشمار ایشان گویای تنها بخشی از این تلاش ها است".
٣ - مقام علمی و ادبی باستانی پاریزی از زبان ماشا الله آجودانی نویسنده و تاریخ‌دان ایرانی و رئیس کتابخانه مطالعات ایرانی در لندن
http://www.youtube.com/watch?v=C8HTQEJo5YQ

یادداشت پایانی
زنده یاد باستانی پاریزی متاسفانه صبح روز سه شنبه پنجم فروردین ۱۳۹۳ پس از یک ماه بیماری کبد در بیمارستان مهر تهران دیده از جهان فرو بست. پیکر او روز پنجشنبه هفتم فروردین از مقابل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به سوی گورستان بهشت زهرا تشییع گردید و به گزارش رسانه های ایران، و بنا به وصیتش، در کنار آرامگاه همسرش، دفن شد.
روح و روانش شاد و یادش گرامی باد
دکتر منوچهر سعادت نوری

منابع و مآخذ
محمد ابراهیم باستانی پاریزی: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
فعالیت‌های فرهنگی باستانی پاریزی: تارنمای همشهری‌ آنلاین
فهرست تألیفات باستانی پاریزی: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
رفیق انجمن: نوشتاری از باستانی پاریزی در کتاب "رجال دوره قاجاریه " تالیف حسین سعادت نوری: چاپ ١٣٦٤ - تهران
نامه ی باستاني پاريزي به سيدمحمد خاتمي: تارنمای اطلاعات
نمونه ای از سروده هاي باستاني پاريزي: بسیاری از تارنماها
بیانیه ‌‌ی کانون نویسندگان ایران به ‌مناسبت درگذشت باستانی پاریزی: تارنمای عصر نو
بیانیه ‌‌ی علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد به ‌مناسبت درگذشت باستانی پاریزی: تارنمای انتخاب
مقام علمی و ادبی باستانی پاریزی از زبان ماشا الله آجودانی: تارنمای یوتیوب
اساتید دانشکده ادبیات دوران پهلوی: تارنمای نجات بهرامی

بخش های پیشین یاد نامه ها : ١ - یادنامه ی ایرج افشار ٢- یاد نامه ی دکتر مهدی حمیدی شیرازی ٣ - یاد نامه ی جلال الدین همایی ٤ - یاد نامه ی فريدون توللی ۵ - یاد نامه ی محمد مختاری ٦ - یاد نامه ی رهی معیری ٧ - یاد نامه ی نصرت رحمانی
٨ - یاد نامه ی دکتر سیف الله وحیدنیا
٩ و ١٠ - یاد نامه های همای اصفهاني و طرب اصفهاني
١١ - یاد نامه ی محمد زهري
گزیده ای از نوشتارها

۱۳۹۳ فروردین ۲, شنبه

ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ١٦ - مردمان کُرد



شناخت مردمان کُرد
١ - کُرد: قومی ایرانی و آریایی که در ایران غربی و ترکیه و عراق سکونت دارند... علاوه بر نقاط مذکور در خراسان ، آسیای صغیر، کیلیکیا و سوریه ٔ شمالی سکونت دارند (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). از اسناد بسیار قدیمی که حاوی ذکر طوایف ناحیه ٔ زاگرس است آثار سارگن پادشاه مقتدر آگاد را باید شمرد. این پادشاه از ٢۵٣٠  تا ٢٤٧۵ پیش از میلاد، بر آگاد (جنوب بین النهرین) سلطنت کرد و به جنگ اهالی زاگرس رفت ، نواحی کازالو در مشرق دجله و بدره فعلی را که آن زمان (درِ) می نامیدند فتح کرد و این فتح راه او را بسوی ایلام و لرستان و کردستان گشود... از اواخر هزاره ٔ دوم ق .م . تعداد مهاجرین مادی و پارسی رو به افزایش نهاد و در قرن هفتم ق .م . همه ٔ قلعه ها و دیه های این ناحیه به دست این اقوام مهاجر افتاد و زاگرس آریائی نشین شد. در جزء این طوایف مورخان یونان از قومی به نام کورتی یادکرده اند و نیز طوایف دیگری بوده اند که نامشان قریب به همین نام است و در همه ٔ آنها ریشه ٔ «ک ر د» وجود دارد و در زمانهای بعد همه را به نام اکراد ذکر کرده اند و با بومیان آمیخته اند و از آنان نامی نمانده است. در میان این طوایف بعضی همان بومیان عتیقند مثل عشیره قردو و تموریخ و الخویتیه در بلوک خویت (ساسون) و اورطایه (الارطان). بعضی طایفه ٔ ممقانی را از نژاد مامیکونیهای ارمنستان میشمارند. در قرن بیستم میلادی تحقیق محققان به آنجا رسید که در میان اکراد طبقه ٔ ایرانی دیگر هم هست به نام گوران - زازا که غیر از کرد هستند. مشروح ترین شرح از عهد قدیم درباره ٔ کردان روایت گزنفون است که کردان را مردمی سلحشور و سرزمین آنان را کوهستانی صعب العبور دانسته است. پس از آن استرابون جای آنان را در کشور پهناور ماد ذکر کرده و آنان را کورتی نامیده است . طبق روایات مورخان قدیم و شاهنامه ٔ فردوسی ، دسته های بسیاری از کردان در فارس سکونت داشته اند، از آنجمله است طایفه ٔ شبانکاره. هنگام ظهور اردشیر بابکان یکی از رؤسای این طایفه به نام جوزهر شهر استخر را دردست داشت و ساسان از خاندان کردان بازرنگی که طایفه ای از شبانکاره بودند زنی خواست و بابک از او بوجود آمد. در تاریخ سیستان نیز از کثرت کردان در فارس سخن رفته است. پس از اسلام عیاض بن غنم در سال ١٨ هجری قمری قسمتی از کردستان را فتح کرد و پس از آن عتبةبن فرقة السلمی به کردستان آمد و خلقی بسیار از کردان کشته شدند. قیس بن سلمة الاشجعی نیز به ناحیه ٔ لرستان رفت و با اکراد ماسبذان و صیمره بجنگ پرداخت و در ٢۵ هجری قمری مکرر طوایف کرد در فارس و خوزستان برای دفع عرب شوریدند. در عهد امویان و زمان حجاج طوایف کرد بر سراسر فارس مستولی شدند و حجاح عمروبن هانی العبسی رابه جنگ آنان فرستاد. در حکومت عباسیان شورش های بسیار از اکراد در تواریخ آمده است و هارون الرشید فرزند خود مهدی را برای سرکوبی اکراد به حکومت کردستان و آذربایجان و ولایات غربی فرستاد. در سالهای ٢٨١ و ٢٩٣ هجری قمری کردان موصل که موسوم به اکراد هذبانیه بودند انقلاب کردند و با لشکر مکتفی باللّه که به یاری عبداﷲبن حمدان ، ملقب به ابوالهیجا حاکم موصل آمده بود نبرد کردند. اکراد در آذربایجان با مرزبان دیلمی و پس از آن با دیلمیان در نزاع بودند و بعد از آن نیز با قوم مهاجم غز که به ری و همدان و آذربایجان و ارمنستان و دیاربکر و موصل حمله بردند به مقابله برخاستند. پس از هجوم سلجوقیان و غلبه ٔ الب ارسلان بر قیصر روم همه ٔ خاک کردستان در قلمرو سلجوقیان درآمد. سلجوقیان این ناحیه را از ولایت جبال جدا کردند و کردستان خواندند. فتح بغداد به دست هلاکو راه را برای سپاهیان مغول از کردستان باز کرد و قسمتی از شهرهای آنان را هلاکو غارت کرد، اما چون پادشاهان مغول اسلام آوردند کردها به آنان نزدیک شدند. امیر تیمور هنگام هجوم مدتی با کردان جنگید و در ٨٠٣ هجری قمری که به آذربایجان می رفت از آنان چشم زخمی سخت دید، اما در زمان شاهرخ، کردان از در اطاعت درآمدند و او را مساعدت کردند. صفویان به کردستان توجه خاص داشتند و کردان صفویان را در برابر عثمانیان یاری کردند و مثلاً عشایر مکری از ارکان زورمند لشکر ایران بودند و در اردوگاه شاه عباس، مقامی خاص داشتند و هرچند عثمانیان کوشیدند که این طایفه را بر ضد صفویان برانگیزند توفیقی نیافتند (از کتاب کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او). ایلات کرد بطور مطلق عبارتند از: بتیوانی در شمال غربی مندلیج ، هماوندی در شمال غربی خانقین ، داودی در شمال کفری ، شکاک در شمال سلیمانیه ، دودائی در جنوب و جنوب غربی سنجاق کوی ، ترخانی در حدود راوندوز، کل فرخی مابین دهرک وزاخو، اردلانی در حدود کردستان ایران ، گرماج در کرکوک و سلیمانیه و شهرزور و ساوجبلاغ و مکری و بانه (این طایفه را بابان هم گویند)، گوران در کرمانشاه ، لک در کلیائی کرمانشاه و همدان و کردستان و اصفهان، مافی و نانکلی در کوهستان راوندوز و ساوجبلاغ مکری (این طایفه را به حکم شاه عباس کوچاندند و در ری و شهریار و حدود قزوین مسکن دادند)، کرد در موصل و حلب، و لولو در زنگار. ایلات کرد ایران حدود ٦٠ تیره و طایفه اند که از آذربایجان تا لرستان پراکنده اند (از جغرافیای سیاسی کیهان): تارنمای لغت نامه دهخدا
٢ - از میان اقوام ایرانی اصیل می توان به کرد، لر و بلوچ اشاره کرد که همگی از زیر شاخه ها یا تیره های پارت هستند (تارنماهای گوناگون)
٣ - قوم کرد نژادی با سابقه اند، اما خاستگاه این قوم دقیقا روشن نیست و صاحب نظران در باره ی منشاء و خاستگاه آنان اختلاف جدی دارند. در مورد نژاد آنان نیز بحث و گفتگو وجود دارد، عده ای نژاد آنان را تورانی و سامی می خوانند، گروهی آنان را از نژاد آریایی و ایرانی اصیل می دانند. شماری از عوامل سیاسی و تاریخی این قوم را متفرقه و پراکنده ساخته که هم اکنون در چند کشور که مهمترین آن ایران ، ترکیه و عراق است زندگی می کنند. شواهد تاریخی و فرهنگی و نیز آداب و رسوم این قوم نشان می دهد که آنان از اقوام با سابقه و اصیل ایران به شمار می روند (تارنمای شناخت ایران)
٤ - نژاد كرد كه تعداد آنها حدود پنج ميليون نفر تخمين زده مي شود در ايران،‌ عراق، تركيه و قفقاز زندگي مي كنند. در ايران بزرگ ترين مركز تمركز كردها، ناحیه ی اردلان است كه شامل آذربايجان غربي و كردستان است. اكثر آنها پيرو مذهب تسنن هستند و زبانشان شاخه اي از زبان فارسي است كه از تيره هند و اروپايي منشعب مي شود. طوايف كرد عبارتند از: مكري،‌ گوران،‌ كلهر،‌ سنجابي،‌ قبادي، زعفرانلو و شادلو (تارنمای علمی آموزشی ٠٢٠ ايران)
۵ - اردلان در لغت به معنای "موبد" و "پرهیزگار" و (اردلانی) به معنای "جایگاه موبدان" می‌باشد. اردلان نام جغرافیایی خاصی بوده که به مرکز کردستان اطلاق می‌شده‌ است و نیز نام خاندان بزرگی است که بر قلمرو حکومت اردلان، امارات و سیطره داشته‌اند. پایتخت آنها سنه یا سنندج بود. حکام اردلان بیش از هفتصدسال درغرب ایران و مناطق کردنشین حکومت می‌کردند. در تاریخ از سلسله امیران محلی کردستان که حکومت اردلان در کردستان عراق امروزی و بخشی از کردستان ترکیه امروزی، و مرکزیت منطقه ای که جزیره ابن عمر گفته می شده و دارالملک یا کرسی آن موصل بوده، را از قرن هفتم هجری قمری به عهده داشته اند، با عنوان حکام اردلان یاد شده است. حوزهٔ متصرفی و شناخته شده اردلان در کردستان ایران، استان کردستان کنونی به مرکزیت سنندج، و توابعی چون اورامان لهون، تخت، ژاورو و... و دیگر نقاطی که ورای سیروان گستره‌ای ارضی را با همان نام اورامان تشکیل می‌داده، بوده‌است. فرد حاکم مدعی نسب داشتن از اردشیر بابکان بود. نخستین حاکم این قبیله احمد پسر مروان حاکم مروانیان دیاربکر بود (تارنمای  دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا)
٦ - مردم کُرد، در بخش‌هایی از خاورمیانه و آسیای مرکزی و در ایران به ویژه در شمال شرق و غرب ایران زندگی می‌کنند. کردها در سراسر ایران در استان‌های ایلام، آذربایجان غربی، بلوچستان، کردستان، کرمانشاه، همدان ، خراسان شمالی، خراسان رضوی، گیلان، مازندران و استان‌های قم، قزوین، کرمان، و استان فارس زندگی می‌کنند. بخش کردنشین جداشده از ایران (در جنگ چالدران)، کردستان ترکیه، کردستان عراق و کردستان سوریه هم اکنون جزئی از خاک سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه می‌باشند، این سه کشور پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی با توافق انگلستان، درسال ۱۹۲۳ تاسیس شدند. در جمهوری آذربایجان، جمهوری ارمنستان، جمهوری ازبکستان و جمهوری تاجیکستان، نیز کردها زندگی می ‌کنند. جمعیت کردها در سال ۲۰۰۹، حدد ۲۹ میلیون تن برآورد شده است که ۵ تا ۷ میلیون تن از آن ها در ایران زندگی می‌کنند.
زبان کردی بسیار متنوع (بادینی، کرمانجی، سورانی، زازا، کلهری، لکی و...) بوده و لهجه های متعدد دارد مانند: هرکی، مکری، سلیمانیه‌ای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، زندی. زبان کردی با دسته شمالی لهجه‌های ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبان های مهم دسته غربی بشمار می رود وصاحب شعرها و تصنیف ها، قصه ها و سنت های ادبی است. بیشتر کردها مسلمان هستند و سایر آنان نیز یزیدی، یارسان (اهل حق)، مسیحی و یهودی هستند... درودگری، قالی و جاجیم و گلیم بافی (به ویژه قالی بیجار) از صنایع دستی عمده کردهاست (تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا)
آداب و رسوم و فرهنگ مردمان کرد
١ - مراسم ميرنوروزي‌ و كوسه‌ گردي و ميرميرين: این مراسم‌ از جمله‌ نمايش‌هايي‌ بود كه‌ تا دو دهه‌ ی پيش‌ به‌ عنوان‌ مقدمه ی نوروز در استان‌ كردستان‌ برگزار مي‌شد. مراسم‌ كوسه‌ گردي‌ توسط‌ دو نفر به‌ اجرا در مي‌آمد. يكي‌ را كوسه‌ و ديگري‌ را زن‌ كوسه‌ مي‌ناميدند. يكي‌ ديگر از مراسم‌ كه‌ از ديرباز در ميان‌ كردها رواج‌ داشت‌ و هر سال‌ به‌ مناسبت‌ فرا رسيدن‌ نوروز با تشريفات‌ و شكوه‌ خاصي‌ برگزار مي‌شد، «ميرميرين‌» يا «اميربهادري‌» است (تارنمای بیتوته)
٢ - بوکه باران: از آداب و رسوم باران خواهی در کردستان است که در ایام خشکسالی یا سال هایی که میزان بارندگی آن کم است بر‌گزار می شود. بوک به معنی عروسک است. دختران نوجوان روستا با استفاده از دو تکه چوب عروسکی ساخته و لباسی از پارچه های رنگی بر تن آن عروسک می پوشانند و برای آن سربندی درست می کنند. سپس آن عروسک را در دست می گیرند و در حالی که شعر می خوانند در کوچه ها می گردند. هنگام عبور « بوکه باران » از کوچه ها اهالی بر آن عروسک آب می پاشند به نیت این که باران و گندم در آن سال فراوان باشد. اهالی هدایایی مانند تخم مرغ، پول و یا گردو به دختران می دهند. دختران پس از گذراندن بوک ( عروسک) از همه کوچه ها آن را به قبرستان و یا زیارتگاه موجود در روستا می برند، سپس آن را می سوزانند و یا به آب می اندازند و هدایای جمع آوری شده را بین خود تقسیم می کنند. اهالی روستای هشمیز از دهستان ژاورود شرقی، بخش مرکزی شهر سنندج در منطقه ای سرد و خشک در ٣٦ کیلومتری جنوب غرب سنندج به این عروسک « بووکه چووینه » گویند و آن عروسک چوبی را در گهواره ای گذاشته و می چرخانند. این دختران هنگام چرخاندن عروسک در کوچه ها اشعاری را آواز وار و آهنگین و به صورت دسته جمعی می خوانند (تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا)
٣ - مراسم سمنو پزان (روستای قلعه-قروه): این مراسم معمولا در ١۵ روز انجام می گیرد. اهالی معتقدند که سمنو مهریه ی فاطمه زهراست. به گفته اهالی این مراسم که در واقع مراسمی زنانه است، نوعی عروسی و پایکوبی به شمار می رود. زنان دور سمنو جمع می شوند هلهله می کنند و می رقصند. اما در حال حاضر این مراسم بیشتر تبدیل به مراسم دعا و روضه شده است (تارنمای بیتوته)
٤ - مراسم پیر شالیار: پير روحاني‌ از مغان‌ زرتشت‌ به‌ نام‌ پير شاليار نزد مردم‌ اورامان‌ بسيار محترم‌ است‌ و كتابش‌ را به‌ بيگانگان‌ نشان‌ نمي‌دهند و كلماتش‌ به‌ جاي‌ ضرب‌المثل‌ به‌ كار مي‌رود. جشن‌ بزرگ‌ مردم‌ اورامان‌ در بهمن‌ماه‌ كه‌ سال‌ روز ازدواج‌ اوست‌ برگزار مي‌شود. اين‌ مراسم‌ هر سال‌ در آغاز چله‌ی كوچک‌، در سه‌ مرحله‌ و طي‌ سه‌ هفته‌ انجام‌ مي‌شود (تارنمای بیتوته)
۵ - خوراک: دوخوا (آش دوغ)، دوینه (ترخینه)، شله گنیه، شوروا، شل کینه، گرماو، رشته رون، یک آبه، پرشتین (آش کردی)، شلغم باغی یا شلغم ترش، کلانه، بریان یا کباب کردی (تارنمای بیتوته)
٦ - آداب و رسوم كردهای منطقه ی مریوان: مردم منطقه ی مریوان از لحاظ آداب و رسوم تفاوت چندانی با كردهای دیگر مناطق ندارند رسوم مختلف مناطق كردنشین به یكی از مراحل یا پدیده‌های تاریخی پیوند دارد. مردمان مناطق مختلف شهرستان مریوان از نژاد آریایی، زبان آنان كردی، دین اسلام و سنی مذهب(شافعی) می‌باشند جشن‌هایی كه در میان آنان مرسوم است در برگیرنده جشن‌های مذهبی، ملی و باستانی است كه ریشه در باورهای كهن مردم داشته و اغلب تاریخی و پاره‌ای اسطوره‌ای است. از مراسم رایج در میان كردان و مخصوصاً در منطقه ی مریوان می‌توان به مراسم تولد، مراسم فوت، عزاداری، مراسم عقد و تعیین مهریه، مراسم عروسی با رقص و کردی(هه‌لپه‌ركی) اشاره كرد. همچنین مراسمی نظیر شوشوبراتی، جشن آغاز سال، چهارشنبه‌سوری، عروس ‌باران(بوكه‌بارانی)، اعیاد مذهبی مانند عید فطر(جه ژنی رمضان)، عید قربان(جه ژنی قوربان)، جشن مولودی ‌خوانی(به مناسبت میلاد پیامبر اسلام) كه همگی از شكوه خاصی برخوردار و با شادی و سرور برگزار می‌ گردد. لباس مردم منطقه كردی و به علت كوهستانی بودن پوشش ساكنین ویژ‌گی ‌های خاص خود را دارد غالبا مردان از رانک و چوخه و پشت بند و یا شال و دستار سر (كه در زمستان‌ها فرنجی و پسک به آن افزوده می‌شود) و كلاش (كفش محلی) استفاده می‌كنند. زنان نیز از پیراهن‌هایی با رنگ شاد و نسبتا گشاد (از شانه تا پا دوخته می‌شود) و دو نوع جلیقه (سوخمه و سه لته) استفاده می‌كنند (تارنمای فرمانداری مریوان)
موسیقی کردی
این موسیقی به موسیقی و ترانه‌های مردم کرد زبان گفته می‌شود. تاریخ نویسان و موسیقی‌دانان معروف جهان معتقدند که کردستان مهد تمدن موسیقی جهان به حساب می‌آید. گزنفون تاریخ نویس یونانی در این‌باره نوشته است: در سال ۴۰۱ قبل از میلاد، بعد از حمله یونان به ایران و شکست کورش دوم یا کورش صغیر از برادرش اردشیر دوم، هنگامی که لشکر یونان قصد بازگشت از کردستان را داشت، کردها در حالی که نغمه‌ها و سرودهای دسته‌جمعی می‌خواندند یونانی‌ها را مورد حمله قرار دادند.گزنفون افزوده است، که چگونه کردها در آن زمان با هنر موسیقی آشنایی داشتند و حتی از آن در جنگ ‌ها هم استفاده می ‌کردند.
در ویژه‌نامه موسیقیایی " فاسکه که " که در فرانسه منتشر می‌شود، آمده است که ایران قدیم و سرزمین "میسوپوتامیا" یعنی جایگاهی که کردها اکنون در آن سکونت دارند، قدیمی‌ترین مهد موسیقی جهان بوده است. به نوشته ی این نشریه، تمام ملودی‌های ایرانی در اینجا منظور ایرانی بودن ملودی‌ها است، یعنی جایی که فرهنگ آریایی در آنجا حضور داشته است (نه مرز جغرافیایی و سیاسی ایران کنونی) در جهان بی‌همتا و بی‌نظیر است.
قوم کرد به عنوان یکی از قدیمی‌ترین اقوام آریایی به علت بهره بردن از فرهنگ غنی ایرانی دارای اصیل‌ترین موسیقی و ملودی‌های جاودان و بزرگ است. برای دست‌یابی به غنای موسیقی کردی باید از زرتشت و فرقه اهل حق شروع کرد، زیرا اگر کرد خود را وارث تمدن ماد می‌داند، زرتشت نوه به حق مادهاست و پیروان اهل حق نیز، به حق کرد هستند و در کردستان زندگی می‌کنند و به زبان کردی سورانی سخن می‌گویند. بر اساس کتاب‌های قدیمی اهل حق، هنر موسیقی از زمان‌های قدیم مورد توجه مردم این آیین بوده است. موسیقی کردی در میان مردم کردستان دارای یک پیوند ناگسستنی با زندگی روزمره مردم است، بسیاری از صاحب نظران کرد معتقدند: موسیقی کردی یکی از اصیل‌ترین موسیقی‌های ایرانی است که با گذشت قرن‌ها ویژگی‌های خود را در فولکلور عامه کرد زبان‌های ایرانی حفظ کرده است (تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا)
موسیقی ها و رقص ها و ترانه ها
موسیقی کردی کرمانجی، شمال خراسان
http://www.youtube.com/watch?v=ClzysfCqbRw
سیما بینا و موسیقی کردی کرمانج
http://www.youtube.com/watch?v=FL-pJekTisU
شهرام ناظری و قطعه ی کردی با زیرنویس فارسی - کنسرت یونان ٢٠٠٨
http://www.youtube.com/watch?v=TSz6zk2o4mc 
رقص کردها
http://www.youtube.com/watch?v=krcT_jzM27s
رقص کردی
http://www.youtube.com/watch?v=GSkacqsyyPA
 آهنگ کردی شاد
http://www.youtube.com/watch?v=25COIU6KY8A
فارسی کردی : رقص و ترانه
http://www.youtube.com/watch?v=tkn_Jo7DCns
رقص کردی نیما زرتشت زاده در سال ٢٠١٠
http://www.youtube.com/watch?v=Dry3MIdvxPo
یادداشت پایانی
١ - شرف‌الدین بن شمس‌الدین بدلیسی معروف به شرف‌خان بدلیسی تاریخ مفصل کردستان را در کتاب خود به نام "شرفنامه"، به زبان فارسی شرح داده است و این کتاب از منابع اصلی تاریخی مربوط به قوم کرد بشمار می‌آید.
٢ - حبیب‌الله تابانی در کتاب "وحدت قومی کرد و ماد/ منشاء، نژاد و تاریخ تمدن کردستان" به ارتباط کردها و مادها اشاره دارد و علاقه مندان می توانند به آن مراجعه نمایند.
٣ - پیرامون "ردپای معماری هخامنشی در كردستان" می توان به نوشتاری از فروغ صادقی در تارنمای شرق و در مورد "صنایع دستی رایج در كردستان"  می توان به تارنمای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مراجعه کرد.
دکتر منوچهر سعادت نوری
منابع و مآخذ
شناخت مردمان کُرد: تارنمای لغت نامه دهخدا - تارنمای شناخت ایران - تارنمای علمی آموزشی ٠٢٠ ايران -  تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا - تارنماهای گوناگون
آداب و رسوم و فرهنگ مردمان کرد: تارنمای بیتوته - تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا - تارنمای فرمانداری مریوان
موسیقی کردی: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
موسیقی ها و رقص ها و ترانه ها: تارنمای یوتیوب
شرفنامه: بسیاری از تارنماها
وحدت قومی کرد و ماد/ منشاء، نژاد و تاریخ تمدن کردستان - تالیف حبیب‌الله تابانی : تارنمای خانه ی کتاب
ردپای معماری هخامنشی در كردستان - نوشتاری از فروغ صادقی: تارنمای شرق
صنایع دستی رایج در كردستان: تارنمای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

۱۳۹۲ اسفند ۲۴, شنبه

= About Tim Berners-Lee, the Inventor of WWW =

 Timothy Berners-Lee was born in London, England. His mathematician parents, who had worked on the revolutionary Mark I computer, frequently discussed mathematics at home, and encouraged Timothy's scientific interests. From an early age, he was fascinated by both mathematics and electronics. As a schoolboy, he closely followed the emerging field of transistor technology and built electronic devices to control his model trains.
As a physics student at Oxford, Berners-Lee continued to tinker with electronic devices. In his spare time, he painstakingly soldered together his own computer terminal from a discarded calculator, broken television sets and a car battery. His unauthorized use of the nuclear physics laboratory's mainframe led to his being barred from the system. He had already begun devising his own computer languages, and after graduating with a degree in physics in 1976, he found his services as a computer programmer in immediate demand.
  Tim Berners-Lee, OM, KBE, FRS, FREng, FRSA, DFBCS, also known as "TimBL", is a British computer scientist, best known as the inventor of the World Wide Web. He made a proposal for an information management system in March 1989, and he implemented the first successful communication between a Hypertext Transfer Protocol (HTTP) client and server via the Internet sometime around mid November 1989.
Berners-Lee was born in southwest London, England, on 8 June 1955, one of four children born to Mary Lee Woods and Conway Berners-Lee. He attended Sheen Mount Primary School, and then went on to attend south west London's independent Emanuel School from 1969 to 1973. A keen trainspotter as a child, he learnt about electronics from tinkering with a model railway. He studied at The Queen's College of the University of Oxford from 1973 to 1976, where he received a first-class degree in physics
Berners-Lee is the director of the World Wide Web Consortium (W3C), which oversees the Web's continued development. He is also the founder of the World Wide Web Foundation, and is a senior researcher and holder of the Founders Chair at the MIT Computer Science and Artificial Intelligence Laboratory (CSAIL). He is a director of the Web Science Research Initiative (WSRI), and a member of the advisory board of the MIT Center for Collective Intelligence. In 2004, Berners-Lee was knighted by Queen Elizabeth II for his pioneering work. In April 2009, he was elected a foreign associate of the United States National Academy of Sciences. He was honoured as the "Inventor of the World Wide Web" during the 2012 Summer Olympics opening ceremony, in which he appeared in person, working with a vintage NeXT Computer at the London Olympic Stadium. He tweeted "This is for everyone", which instantly was spelled out in LCD lights attached to the chairs of the 80,000 people in the audience.
 Sir Timothy, his wife Nancy, and their two children make their home in Lexington, Massachusetts. Sir Timothy Berners-Lee remains a leading international advocate of "net neutrality," preserving the open nature of the World Wide Web.
http://www.achievement.org/autodoc/page/ber1bio-1
 Tim Berners Lee Olympics NeXT Cube
https://www.youtube.com/watch?v=F-twBP2VCV0
 World Wide Web Turns 25: Inteview with inventor Sir Tim Berners
https://www.youtube.com/watch?v=loi6PYaRqHA


تیموتی برنرز لی دانشمند رایانه، وب را در سال  ١٩٨٩  اختراع کرد
سر تیموتی جان برنرز لی دانشمند بریتانیایی علوم رایانه، استاد دانشگاه ‌ام ‌آی ‌تی، استاد و پژوهشگر دانشگاه ساوث همپتون و ریاست کنسرسیوم وب جهان‌شمول است و تکامل وب را تحت نظر دارد. او فارغ‌التحصیل دانشگاه آکسفورد و مخترع وب جهان‌گستر است... در ۲۰۰۷ او همراه با آلبرت هافمن در رتبه اول در لیست صد نفره بزرگترین نوابغ زنده تلگراف آورده شد.
سر تیموتی جان برنرز لی در روز ۸ ژوئن سال ۱۹۵۵ در جنوب غربی لندن به دنیا آمد. او یکی از چهار فرزند کانوی برنرز لی و مری لی وودز بود. پدر و مادر او هر دو ریاضی دان بودند و روی اولین کامپیوتر تجاری جهان به نام فرانتی مارک کار می کردند. او دوران ابتدایی خود را در مدرسه ی شین مونت گذراند و بعد ها به مدرسه امانوئل لندن واقع در جنوب غرب این شهر نقل مکان کرد. برنرز لی دوران دانشجویی خود را در کالج کوئیین دانشگاه آکسفورد در طی سال۱۹۷۳  تا ۱۹۷۶ گذراند جایی که او مدرک درجه فیزیک خود را دریافت کرد. بعد از فارغ التحصیلی، برنرز لی به عنوان یک مهمدس به شرکت مخابرات پیلیسی پیوست. در سال ۱۹۷۸ به شرکت دی جی پیوست که در همان جا بود که نرم افزاری برای تنظیم پرینتر نوشت. تیم همچنین به عنوان یک پیمانکار مستقل در سرن در بین ماه های ژوئن تا دسامبر ۱۹۸۰ نیز فعال بود.... برنرزلی در حال حاضر با همسر و دو فرزندش در ماساچوست زندگی می کند. وی همچنین نویسنده ی کتاب بافت شبکه است.
برخی از افتخارات برنرزلی:
نامگذاری اتاق کنفرانس مرکزی ا - او - ال دفتر گوگل در لندن به نام برنرزلی
جایزه ی مخترعین جوان بنیاد کیلبی و جایزه ی سیستم‌های نرم‌افزاری، برنده ی مدال طلایی هنر و کامپیوتر نیکا – ۱۹۹۵
دکترای افتخاری از دانشگاه ساوت همپتون، جایزه ی همکار برجسته و پرداخت هزینه تحصیلی توسط جامعه متخصصان کامپیوتر انگلستان، دریافت لیسانس افتخاری کالج طراحی پارسون نیویورک – ۱۹۹۶
لیسانس افتخاری از دنشگاه اسکس، لیسانس افتخاری از دانشگاه کراس جنوبی، مدال چارلز بابیج شورای ملی الکترونیک، جایزه لرد لوید کیلگران بنیاد علوم و تکنولوژی، همکار افتخاری مک آرتور و جایزه ادوارد رین – ۱۹۹۸
همکار افتخاری جامعه ی جهانی مخابرات، یکی از صد دانشمند بزرگ قرن به انتخاب نشریه تایمز – ۱۹۹۹
لیسانس افتخاری از دانشگاه آزاد انگلستان، جایزه موزه کامپیوتر آمریکا، جایزه خدمات تلویزیون – ۲۰۰۰
لیسانس افتخاری از دانشگاه کلمبیا، دانشگاه آکسفورد و دانشگاه پورت الیزابت، مدال فرانک وایت از آکادمی سلطنتی مهندسین، عضویت افتخاری در انجمن علم و هنر آمریکا – ۲۰۰۱
همکاری افتخاری با انجمن سلطنتی انگلستان – ۲۰۰۱
دریافت جایزه ی ژاپن – ۲۰۰۲
دریافت جایزه ی هزاره تکنولوژی بنیاد فنلاند به ارزش یک میلیون دلار برای اختراع وب گسترده جهانی – ۲۰۰٤
دریافت دکترای افتخاری علوم از دانشگاه لانکاستر – ۲۰۰٤
همکار ی افتخاری با انجمن سلطنتی هنر انگلستان- ۲۰۰٦
دریافت رتبه ی فرمانده شوالیه (دومین رتبه در امپراطوری بریتانیا) از طرف ملکه الیزابت دوم
دریافت جایزه ی چارلز استارک دراپر – ۲۰۰۷
همکار ی افتخاری در آکادمی ملی مهندسی انگلستان – ۲۰۰۷
دریافت مجدد جایزه از ملکه الیزابت دوم – ۲۰۰۷
از ٧٨ سال پيش مقارن با ١٩٣٦ ميلادي، كه ساخت ماشيني محاسبه‌گر به ذهن «آلن تورينگ» خطور كرد تا به امروز كه دانش رايانه و فنآوري اطلاعات در تار و پود زندگي بشر امروز تنيده شده، اين شاخه از دانش مدرن با شتابي شگفت‌انگيز پيشرفت كرده و هيچ‌گاه از سرعت پيشروي آن كاسته نشده است. مي‌توان دليل آورد كه اكنون، در «موج سوم» از فرآيند تكوين و تكامل اين شاخة مهم از دانش بشري قرار داريم: موج اول، با انديشة «آلن تورينگ» در خصوص ساخت «ماشین‌های محاسباتی حالات متناهی» در سال ١٩٣٦ ميلادي آغاز شد و حدود ٣ دهه طول كشيد تا اين انديشه به تكوين و تكامل نسبي برسد. در «موج دوم»، اتصال ماشين‌هاي محاسباتي به يكديگر و ايجاد «شبكه‌هاي كامپيوتري» در كانون تفكر قرار گرفت؛ انديشه‌اي كه اصالت و ريشه‌ هاي آن به تخاصم دوران جنگ سرد و نيمه ‌هاي دهه شصت ميلادي برمي‌گردد وليكن در صبحگاه ٢۵ دسامبر ١٩٩٠ با شروع به كار «تور جهان‌گستر» (موسوم به وِبْ) توسط «تیموتی جان برنرز لی» و همكارانش، موج دوم نيز از يك فرآيند تاريخيِ تكوين و تكامل گذر كرد و اين فنآوري از پيلة خود به در آمد تا با پا نهادن «رايانه» و «شبكه» به زندگي روزمرة انسان‌ها، تغييرات عمده‌اي در روابط انساني و ساختار ملل ايجاد كند.
جهان وب٬ وب جهان‌گستر٬ تار گيتی‌گستر٬ یا به طور ساده وب یک سامانهٔ اطلاعاتی از پرونده‌های ابرمتنی متصل‌به ‌هم است که از طریق شبکهٔ جهانی اینترنت قابل دسترسی هستند. به‌کمک یک مرورگر وب می‌توان صفحات وب (که شامل متن، تصویر، ویدیو و سایر محتویات چندرسانه‌ای هستند) را مشاهده و به‌کمک ابر پیوندها در میان آن‌ها حرکت‌کرد.
 برنرز لی، یک پژوهشگر علوم رایانه و کارمند موسسهٔ سرن در نزدیکی ژنو، در ماه مارس سال ۱۹۸۹ میلادی پیشنهاد اولیهٔ وب امروزی را مطرح کرد. پیشنهاد ارائه‌شده در ۱۹۸۹ قرار بود که یک سیستم ارتباطی برای موسسه سرن شود، اما برنرز لی به ‌زودی متوجه ‌شد که این ایده قابلیت جهانی ‌شدن را دارد. برنرز لی به همراه رابرت کایلیائو در سال ۱۹۹۰ میلادی این پیشنهاد را به‌عنوان «پیوند و دسترسی به اطلاعات مختلف به‌صورت تارنمایی از گره‌هایی که کاربران به دلخواه در میان آن‌ها حرکت می‌کنند» ارائه دادند. برنرز لی در ماه دسامبر همان سال اولین وب‌گاه را به‌وجود‌آورد و در ۷ اوت سال ۱۹۹۱ میلادی آن ‌را به‌عنوان یک پروژه بر روی گروه خبری هایپر تکست (ابر متن) منتشر کرد.
واژهٔ وب (به معنای تار) در بسیاری از ترکیبات «اینترنتی» می ‌آید. کم کم «وب» به‌عنوان واژهٔ بین‌المللی جا افتاده و به منظورهای مختلفی به کار می‌رود. این واژه معمولاً به صورت اشتباه به جای اینترنت به کار می‌رود اما وب در حقیقت یکی از خدماتی است که روی اینترنت ارایه می‌شود (مانند پست الکترونیکی). همچنین، وب مخفف وب‌سایت است. سایت یعنی مکان و منظور از وب‌سایت صفحات مرتبط است. در فارسی واژهٔ تارنما جایگزین وب‌سایت شده است.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%A8_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%B1
پدر وب جاسوسی ریاکارانه غرب در اینترنت را به باد انتقاد گرفت
به گزارش خبرگزاری مهر، تیموتی برنرز لی دانشمند رایانه که وب را در سال ١٩٨٩همزمان با سقوط دیوار برلین اختراع کرد، اظهار داشت که غرب درگیر جاسوسی آنلاین پر از توطئه است که می تواند شیوه ی استفاده مردم از رایانه های خود را تغییر دهد. برنرز لی اظهار داشت: مردم دسترسی به اینترنت را به دست آورده اند اما از سوی دیگر به طور مخفیانه مورد جاسوسی قرار می گیرند، واضح است که کشورهای توسعه یافته به طور جدی روی اینترنت جاسوسی می کنند. برنرز لی اظهار داشت که افشای جاسوسی های اینترنت آمریکا و انگلیس می تواند شیوه ی استفاده مردم از اینترنت را تغییر دهد و این امر در مورد نسل های جوان بیشتر مورد تأکید قرار می گیرد. وی افزود: اینترنت در بسیاری از مواقع به کمک افراد آمده و اگر مردم احساس کنند که کسی درحال نگاه کردن به آنها است، نسبت به استفاده های موثر از  اینترنت بی میل می شوند.
علیزاده طوسی  روز شنبه اول ژانويه ٢٠١١ (١١ دی ١٣٨٩) در تارنمای بی بی سی فارسی نوشت:
گفتم: «کاملاً درست می گویی! اوضاع شیر تو شیر دنیای امروز پاک حواسّ مرا پرت کرده است! باید عوض اینکه با این چراغانی به فکر هدر شدن برق بیفتم، یادی از پیغمبر روشنایی بکنم!». صورتش با یک نور تازه شکفت و گفت: «عیسی مسیح را می گویی؟»
گفتم: «نه، عیسی مسیح برای من پیغمبر مهربانیهای بی حساب است، مثل آفتاب، مثل باران! منظورم پیغمبری مثل تامس ادیسون مخترع لامپ برق است!». لبخندی زد و گفت: «به تامس ادیسون می گویی پیغمبر؟»
گفتم: «آره، عزیز جان! من به آدمهایی مثل لویی پاستور، کاشف میکروب هم می گویم پیغمبر! به آدمهایی مثل تیموتی برنرزلی، بانی اینترنت هم می گویم پیغمبر! عیب ما این است که پیغمبرهای زمان خودمان را نمی شناسیم. آیاتشان نگویم، نگاهشان، فکرشان، رنجشان، از همان زمانی که از بهشت خدا بیرون آمدیم تا به امروز، خُرد خُرد، زندگی انسان متمدّن امروز را برایمان ساخته است، و ما که خودمان را انسان متمدّن امروز می دانیم، عین خیالمان نیست. بیاییم در همین لحظه فکر کنیم که برق اختراع نشده است، لامپ برق هم اختراع نشده است! کجاییم؟ توی تاریکی و جهل عهد دقیانوس!»

و سروده ای  در زمینه ی جاودانگی اسم و رسم "پیغمبران علم" از همین نگارنده:

مانده ست جاودانه، هزاران اسم
از بهر_ فضل و دانش و سالاری

باید نکو شناخت، پیام آوران_ علم
باشد همین، نشان_  بارز_ بیداری

دکتر منوچهر سعادت نوری

۱۳۹۲ اسفند ۲۰, سه‌شنبه

ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی ١۵ - مادها، پارس‌ها و پارت‌ها


نخستین آریایی‌ها: نخستین آریایی‌هایی که به ایران آمدند کاسی‌ها (کانتوها - کاشی‌ها)، لولوبیان و گوتیان بودند. کاسی‌ها تمدنی را پایه گذاری کردند که امروزه ما آن را بنام تمدن تپه سیلک می‌شناسیم. (لولوبیان و گوتیان نیز در زاگرس مرکزی اقامت گزیدند که بعدها با آمدن مادها بخشی از آنها شدند). آنگاه سه گروه بزرگ آریایی به ایران آمدند و هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارس‌ها در قسمت جنوبی و پارت‌ها در حدود خراسان امروزی.
نخستین دسته از آریاییان که در نواحی غرب ایران موفق به تشکیل حکومت شد، قوم ماد بود. پارس‌ها، قوم دیگر آریایی، ابتدا در نواحی شمال و غرب ایران ساکن شدند و سپس به تدریج به سوی جنوب کوچ کردند. پارس‌ها شاهنشاهی هخامنشی را بر پا کردند. پارت‌ها قوم دیگر قوم آریایی، ابتدا در نواحی شرقی حدود سرزمین فرارود (ماورالنهر) می ‌زیستند. آنان موفق به تشکیل شاهنشاهی اشکانی شدند.
تورانی‌ها و سکاها نیز از اقوام آریایی بودند که از سوی شمال به سرزمین ایران وارد شدند. این اقوام تمدنی پایین تر از دیگر اقوام آریایی داشتند. دسته‌ای از سکاها که از راه قفقاز به داخل ایران راه یافتند، ابتدادردامنه کوههای زاگرس جای گرفتند. اما بعدها به سکستان رفتند و آن سرزمین را به کانون تمدنی بزرگ، (شهر سوخته زابل) بدل ساختند. بیشتر افسانه‌های شاهنامه، درمیان قوم سکا و سرزمین ایشان که سکستان و بعدها سیستان خوانده شد اتفاق افتاده‌است.
برخی ویژگی های مادها، پارس‌ها و پارت‌ها: از این قرار است
الف - برخی ویژگی های مادها چنین ‌است:
١ - زبان: زبان مادی
٢ - شهرها: هِگمَتانه - پَتیگَربان - هیربا
٣ - نبردها: نبرد هالیس - طغیان پارسی - نبرد هیربا - نبرد مرز پارس - محاصره تپه پاسارگاد - نبرد پاسارگاد
٤ - شاهان: دیاکو - فرَوَرتیش - مادیای سکایی - هووَخشَتـرَه - ایشتوویگو
۵ - مادهای دیگر: اِمیتیس - اَردَم‌بَر - داتیا - گاوباره - مَهزار - آریــِنیس- ماندانا
٦ - دولت شاهنشاهی ماد در زمان هووخشتره به بزرگ‌ترین پادشاهی غرب آسیا حکومت می‌کرد و سراسر ایران را برای نخستین بار در تاریخ به زیر یک پرچم آورد. هوخشتره بنیانگذار اولین قدرت ایرانی بود. پایه گذاری دولت ماد به عنوان نخستین دولت بر پایه وحدت اقوام مختلف ساکن فلات ایران با مشترکات و پیوندهای فرهنگی را باید به عنوان مهم‌ترین رویداد در تاریخ ایران به شمارآورد. مجموعه ی لشکرکشی ‌های آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پیش از میلاد و خطر حمله از غرب به ‌وسیله ی دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودند بوجود آورد. هرودوت می ‌نویسد: آشوری‌ها در آسیا پانصد سال حکومت کردند، اول مردمی که سر از اطاعت آن‌ها پیچیدند، مادها بودند. اینان برای آزادگی جنگیدند، رشادت‌ها کردند و از قید بندگی رستند.
٧ - سرپرسي سايكس مولف کتاب تاريخ ايران درباره تجمل پرستي و شكوه دربار ماد نوشته است: تفصيلي كه دربار ماد نقل شده ،تشريفات مفصل و هزاران خادم و البسه ی سرخ و ارغواني درباريان ، و زنجيرها و گردن بندهاي طلا و تجملات وافره‌ي آنها معلوم مي دارد كه تزئيناتي به تقليد دربار آشوريان داشته‌اند. گزنفون نوشته است: كه مادها عادت داشتند لباس ارغواني بپوشند، رداي بلندي بر تن كنند و گردن بندهاي متعدد بر گردن و دست بندهاي مزين بدست بياويزند (گزارشي از چگونگي تزئين پوشاك در زمان مادها).
٨ - کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» دربارهٔ پوشش زنان در دوران مادها با تکیه بر نقوش برجستهٔ برجا مانده می‌گوید که پوشاک زنان آن دوران از دید شکل با پوشاک مردان یکسان است و دربارهٔ آن نقوش چنین می ‌نویسد:«مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می‌شوند. به نظر می‌رسد که زنان پوششی نیز روی سر خود گذارده‌اند و از زیر آن گیسوهای بلندشان نمایان است».
٩ - نسیم نمازی در نوشتار "پوشاک ایرانیان" می ‌نویسد: "جبه ی مادها که بر روی دوش خود می انداختند بسیار مزین بوده به طوری که بر روی آن ها نقش و نگارها و طرح های گوناگونی از جمله گیاهان و حیواناتی نظیر شیر و نیز طرح های با شکوهی از دوایر متحد المرکز و غنچه های نیلوفر آبی، از پارچه قرمز و ارغوانی در کنار گلدوزی های قرمز رنگ دیده می شود".
ب - برخی ویژگی های پارس ها چنین ‌است:
١ - پارس نام دسته‌ای از مردمان آریایی است که با مادها از شمال غربی وارد فلات ایران شدند. پارس ها را نباید با پارسی زبانان اشتباه گرفت با توجه به اینکه این زبان توانسته درمرور زبان به دیگر زبان ها پیروزی یابد امروزه تمامی پارسی زبانان از اقوام پارس نیستند مانند افغان ها وتاجیک ها که پارسی زبان هستند ولی از اقوام پارس نیستند.
٢ - در پارسی باستان (کتیبه های هخامنشی) پارسه نام یکی از اقوام ایرانی مقیم جنوب ایران است که مقر ایشان را نیز پارس نامیده اند. از این قوم دو خاندان بزرگ پیش از اسلام به شاهنشاهی رسیده اند، یکی هخامنشیان و دیگر ساسانیان.  فارس معرب پارس است (حاشیه ٔ برهان قاطع چاپ معین). دانشمندان زبان پارسی باستان را خویشاوند زبان سقلابیان بالت می دانند و این امر موجب این فرضیه شده که اجداد ایرانیان در جوار سقلابیان می زیسته اند و اُسّت های امروزی را واسطه ٔ بین قوم پارس و سقلابیان می دانند. در نیمه ٔ اول از هزاره ٔ اول پیش از میلاد، سه قدرت بزرگ در نواحی شمال دجله و فرات با هم رقابت داشتند که از میان آنها ایرانیان توانستند بر دو رقیب دیگر یعنی اورارتو (آرارات) و آشور چیره شوند و شاهنشاهی وسیعی به وجود آورند. نام این قوم برای اولین بار در سالنامه های پادشاهان آشور در شرح لشکرکشی آنان به حدود جبال زاگرس به میان آمده است . آشوریان این قوم را در ٨٤٤ پیش از میلاد، شناخته اند. با این دلایل قوم پارسی قبلاً در شمال غربی ایران کنونی در مغرب و جنوب غربی دریاچه ٔ ارومیه مستقر بوده و سپس به تدریج به جنوب متمایل شده و این انتقال در نتیجه ٔ فشار اورارتو و آشور بوده است . این قوم به احتمال قوی در حدود سال ٧٠٠ پیش از میلاد، در مغرب جبال بختیاری جایگزین شدند و مرکز حکومت آنها مطابق نوشته ٔ آشوریان پارسوماش نامیده شد. پارسیان پس از ورود به این سرزمین تحت قیادت هخامنش حکومت کوچک خود را تشکیل دادند
٣ - نخستین دولت پارس ها: پس از فروپاشی امپراتوری آشور و فتح نینوا توسط دولت ماد در سال ۶۱۲ پیش از میلاد، حکومت ماد تبدیل به شاهنشاهی نیرومندی گردید. هخامنشیان نخست پادشاهان بومی پارس و سپس "انشان" بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر "ایشتوویگو" واپسین پادشاه ماد وارد ساخت و سپس فتح لیدیه و بابل ایران تبدیل به شاهنشاهی بزرگ شد. از این رو کوروش بزرگ را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.
٤ - دومین دولت پارس ها: درپی نارضایتی های مردمی از حکومت اشکانیان (پارت ها) ، اردشیربابکان که یک مرد پارس بود و از نسل ونسب به هخامنشیان می رسید علیه اشکانیان قیام کرد وپس از جنگ های طولانی آن ها را برانداخت ودومین حکومت پارس را تاسیس نمود. این حکومت یک حکومت دینی و نسبتاً قوی تر از اشکانیان بود که توانست وسعت خود را به اندازه وسعت هخامنشیان برساند و طولانی ترین حکومت را به مدت چهارصد سال بر ایران داشته باشد.
۵ - به گفته ی برخی نویسندگان و مورخان کهن، پارس ها هم لباس هایی مانند همان پوشاک مادها به تن می کردند. بنابراین فی المثل فردی پارسی را می توان ملبس به لباسی به سبک لباس های مادی دید و یا کلاه شیاردار را که مشخصه ی پارس هاست بر سر فردی مادی دید. آنچه مسلم است لباس منسوب به مادها دوختی ساده تر داشته و از الگویی نسبتاً تنگ و چسبان پیروی می کرده است. بر عکس سبک لباس پارسیان فراخ و گشاد همراه با چین های فراوان بوده و ترکیبی مفصل تر داشته است. بر اساس گفته ی مورخین باستانی تشابهات لباس مردان و زنان در دوران پارس ها زیاد بوده است. با توجه به آثار مستند باقی مانده از قبیل حجاری ها، مجسمه ها، نقوش موجود بر ظروف یا پارچه های بر جای مانده می توان از پیراهن های بلند و آستین کوتاه همراه با ریشه هایی در دامن نام برد. مهری منتسب به دوره ی پارس ها دو زن را ملبس به پیراهنی بلند تا پشت پا و دامنی ریشه دار در پایین، همراه با رو اندازی چادر مانند که کوتاه بوده و دامنی نیم گرد دارد نشان می دهد. زنان ایرانی همچنین از پوشاک مجلل و پر چین نیز استفاده می کردند.
پ - برخی ویژگی های پارت ها چنین ‌است:
١ - پارت، پارث، پَرثَوه یا پهلَو (ریشه ی واژه ی پهلوی)، یکی از ساتراپ ‌نشین ‌های هخامنشی و ازاقوام ایرانی سکاها در خراسان است که پس از هجوم اسکندر در حدود شمال شرق فلات ایران پراکنده شده بودند. در پی مرگ اسکندر، بلخ تحت سلطه استاسَندر از فرماندهان سلوکوس قرار گرفت و به عنوان فرمانده ی پارت نیز گمارده شد. وی تا رستاخیز اشک اول فرمانده ی آن سرزمین ها بود.
٢ - در سنگ نبشته های هخامنشی از ایالت پارت به عنوان یکی از ساتراپهای هخامنشی نام برده شده است. ایالت پارت از شمال به دا ها و از مشرق به هریوه (هرات امروزی) در غرب به افغانستان و از جنوب به کارامانی (کارامانیا - کرمان امروزی در جنوب ایران) و از مغرب به ایالت ماد محدود بوده است. در زمان سلوکیان، دولت محلی پارت (اشکانی) نخست در این ناحیه تشکیل شد و سپس بقایای نفوذ جانشینان اسکندر را از نواحی غربی ایران نیز برانداخت. نخستین پایتخت اشکانیان برای مدتی در شهر نسا در جنوب شهر عشق آباد ترکمنستان و در نزدیکی مرز ایران بود. پایتخت های بعدی، شهر صد دروازه درنزدیکی دامغان امروزی از استان سمنان در شمال ایران، سپس همدان و تیسفون بودند.
٣ - برحسب نوشته های مورخان ارمنستان ، سلسله ٔ اشکانی (پارت ها) به چهار شعبه منشعب می شده است : شعبه ٔ اول در ایران سلطنت داشتند، دوم در ارمنستان، سوم در باختر تا هند، چهارم در ممالک شمالی از آسیای وسطی تا دریای آزوف و کوه های قفقاز. از سلسله ٔ اشکانیان ارمنستان ٤٢ تن سلطنت کردند که نخستین آنان وال ارشک (واگ ارشک) برادر مهرداد اول شاه ایران از ١٤٧ تا ١٢٧ پیش از میلاد، سلطنت کرد و آخرین آنان موسوم به آرتاشس چهارم پسر ورشاپوه بود که از ٤٢٢ تا ٤٢٩  میلادی فرمانروائی کرد. از آن پس ارمنستان بین ایران و بیزانس تقسیم گردید و تقریباً چهار خمس آن (قسمت شرقی) به ایران تعلق یافت و باقی از مستملکات بیزانس شد (٤٣٠ میلادی). سلطنت اشکانیان در ارمنستان از  ١٤٧ پیش از میلاد تا ٤٣٠ میلادی ادامه داشت (تاریخ ایران باستان).
٤ - فردوسی توسی سراینده ی نامدار ایران، در مورد اشکانیان گوید:
نخست اشک بود از نژاد قباد/ دگر گرد شاپور خسرو نژاد
دگر بود گودرز از اشکانیان/ چه بیژن که بود از نژاد کیان
چو نرسی و چون اورمزد بزرگ/ چه آرش که بُد نامدار سترگ
چه زو بگذری نامدار اردوان/ خردمند و باداد و روشن روان
چو بنشست بهرام از اشکانیان/ ببخشید گنجی به ارزانیان
ورا خواندند اردوان بزرگ/ که از میش بگسست چنگال گرگ
ورا بود شیراز با اصفهان/ که داننده خواندیش مرز مهان
۵ - بنا بر نظریه ی عشرت بدر پژوهشگر و بنیانگذار موزه ی لباس های ایران: "پارت ها در نوع لباسی که می پوشیدند از مادها اقتباس می کرده اند و باتوجه به اکتشافات و حفاری های باستان شناسان و مجسمه های بدست آمده که از آن دوران باقی مانده مخصوصا مجسمه ی سردار پارتی (که از دل حفاری ها کشف شده) لباس مردان این دوره خیلی روشن مشخص گردیده است. لباس مردان پارتی شامل پیراهنی بلند تا زانو بوده که تقریبا حالتی چسبیده به بدن داشته ولی برای اینکه پیراهن به راحتی از سر عبور کند یقه ی آنها از یقه ی پیراهن مادها کمی گشادتر بوده است، شلوار مردان پارتی بسیار گشاد و پرچین و معمولا سه قسمتی بوده است. در کنار شلوار نواری دوخته می شده که آن را به وسیله دوخت های کار دست تزئین می کردند و مرصع دوزی شده و در مواقع سوار کاری نیمه شلوار چرمی روی آن اضافه شده که به گفته مورخان جنس آن از چرم بوده است، مردان پارتی از جبه های قلابدوزی شده استفاده می کردند و شنل داشتند ولی شنل پارت ها گشادتر از شنل های دوران ماد است. در دوره ی پارت ها دو نمونه و سبک متفاوت پوشش وجود داشته که با اقتباس از سنت و فرهنگ بومی منطقه است ضمن اینکه در این دوره معمولا پارچه طرح داشته است. این لباسها دارای نقش بوده اند و رنگ غالبی که در بیشتر پوشش ها استفاده می کردند قرمز بوده است. بلندی لباس زنان پارتی تا روی زمین بوده ضمن اینکه با توجه به اقتباس از لباس یونان، زنان از پارچه ی بدون نقش هم  استفاده می کردند. آستین لباس زنان هم مانند مردان بسیار بلند و پرچین بوده است که به وسیله یک نوار که روی دست آستین دوخته شده تزئین و قلاب دوزی می شده و این نشان دهنده ی هنر زن ایرانی در دوران مختلف است. از همه مهم تررنگ غالب در لباس است که از رنگ بنفش استفاده می کردند. کفش زنان مانند مردان دارای پنجه ای کمی برگشته بوده و جنس آن نیز از چرم  بوده است".
برخی دیگر از آداب و رسوم مادها، پارس‌ها و پارت ها
١ - آداب و رسوم ماد توانست در بنای مدنیت سهم بزرگی داشته باشد. همین مادها سبب آن بودند که پارس ها، به جای لوح گلی، کاغذ پوستی و قلم برای نوشتن به کار بردند و به استعمال ستون های فراوان در ساختمان توجه کردند. قانون اخلاقی پارس ها که در زمان صلح صمیمانه به کشاورزی بپردازند، و در جنگ متهور و بی‌باک باشند، و نیز مذهب زردشتی ایشان و اعتقاد به اهورمزدا و اهریمن و سازمان پدرسالاری، یا تسلط پدر در خانواده، و تعدد زوجات و مقداری قوانین دیگر پارس که از شدت شباهت با قوانین ماد سبب آن شده‌است که در این آیه کتاب دانیال نبی: «تا موافق شریعت مادیان و پارسیانی که منسوخ نمی‌شود» ذکر آنها با هم بیاید همه ریشه ی مادی دارد. معماری مادی که بعد از آشور تحت تأثیر معماری باشکوه اورارتو بود، با وارد کردن عوامل ایرانی، پایه گذار آثار درخشان دوران هخامنشی نظیر پارسه تخت جمشید و شوش شد. بسیاری دیگر از نشانه‌های تمدن‌های بین النهرین نیز از طریق مادها به هخامنشیان انتقال پیدا کرد، به طوری که تا قرن ها بعد، نظم دربار ایران و تقریباً بیشتر جنبه‌های باشکوه و فرهنگی جامعه ایران، از طرف نویسندگان یونانی به مادها نسبت داده می‌شود. سلطنت ایشتوویگو موقعیت ماد را از یک حکومت قدرتمند برمبنای قدرت نظامی به مرکزی برای فرهنگ تغییر داد. آثار این نفوذ فرهنگی را در توجه بسیار شاهان هخامنشی به ماد، علاقه آن ها به فرهنگ و آداب مادی می‌توان دید
٢ - به‌ موجب‌ نوشته‌های‌ «هرودوت»‌ پارس‌ها نیز چون‌ امروز که‌ برپاکردن‌ جشن‌ تولد معمول‌ و مرسوم‌ است‌، در انجام‌ آن‌ اهتمامی‌ داشته‌ و هر سال‌‌روز تولد خود را جشن‌ می‌گرفته‌اند. در این‌ جشن‌ها که‌ اشراف‌ و طبقه ‌ی‌ کارگر و کشاورز جملگی‌ به‌ حفظ‌ آن‌ می‌کوشیدند، فقرا و اغنیا هر‌کدام‌ مطابق‌ با فراخور حال ‌شان‌ به‌ مدعوین‌ خوراک‌ و غذا هایی‌ می ‌داده‌اند. 
٣ - اشکانیان سعی در احیا و پیروی از آداب و رسوم اصیل ایرانی می‌کردند و می‌کوشیدند تا از تأثیرات فرهنگ یونانی بکاهند. البته فرهنگ یونانی و آداب دیگر ملل نیز علاقه ‌مندانی داشت. اشراف و بزرگان در دروران اشکانی با اسب عجین بودند و شیرین ‌ترین تفریح برای آن ها شکار بود. چوگان نیز که در دورهٔ اشکانیان پدید آمد نیز از تفریحات محبوب بود. آن ها علاقهٔ بسیاری به جشن و ضیافت داشتند و به همین دلیل موسیقی نیز مورد توجه بود. دین خاندان اشکانی به دلیل کمبود مدارک روشن نیست. ساسانیان آنها را زرتشتی نمی ‌شمردند و پیداست که این گونه بوده‌است ولی از نام‌ اشکانیان آشکار است که به مهر اعتقاد داشتند. از زمان شاهی بلاش یکم توجه بیشتری به دین زرتشتی شد. این شاه فرمان به جمع ‌آوری متون پراکندهٔ اوستا داد و از زمان او شاهان اشکانی بر یک روی سکه‌ های خود تصویر آتشدانی را نقش می‌کردند. در این دوره نیز مانند دورهٔ هخامنشیان دین‌های مختلف آزاد بود و هیچ سخت گیری در این کار نمی ‌شد. اکثریت مردم ادیان زروانی و زرتشتی داشتند و ادیان دیگر مانند دین بودا، یهود و مسیح نیز پیروانی داشت. مغان در این دوران رهبران دینی قوم خود بودند و در انجمن مغان که یکی از دو مجلس مشورتی اشکانی بوده است شرکت می‌کردند.
یادداشت پایانی
 ١- اطلاعات جالب و مفیدی پیرامون زبان و هنر مادها، پارس‌ها و پارت‌ها را می توان در کتاب چهار جلدی "تاریخ ایران باستان" تالیف حسن مشیر الدوله ی پیرنیا و آگاهی های بیشتر پیرامون پ‍وش‍اک ای‍ران‍ی‍ان را می توان در کتاب "مختصری درباره ی تاریخ تحولات لباس و پوشاک در ایران" تالیف حسین یاوری و سارا حکاک باشی یافت.
٢ - دکتر مریم میراحمدی پژوهشگر تاریخ ایران در فصول هشتم و نهم کتاب "تاریخ تحولات ایران ­شناسی"، جشن­های ایرانیان در دوران مادها، پارس‌ها و پارت‌ها و تاریخ سیاسی و نظامی ایران از دورة ماد تا ساسانی را  به تفصیل شرح داده است.
٣- نگارنده نیز در نوشتاری به زبان انگلیسی تحت عنوان "نخستین ایرانیان در فلات ایران" به دوران مادها، پارس‌ها و پارت‌ها اشاره دارد و علاقه مندان می توانند به آن مراجعه نمایند.
دکتر منوچهر سعادت نوری

 منابع و مآخذ
نخستین آریایی‌ها: تارنمای لغت نامه دهخدا
برخی ویژگی های مادها: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
گزارشي از چگونگي تزئين پوشاك در زمان مادها - نوشتاری از جليل ضياء پور: تارنمای مرکز اسناد و مدارک سازمان میراث فرهنگی
پ‍وش‍اک ب‍اس‍ت‍ان‍ی ای‍ران‍ی‍ان از ک‍ه‍ن‌ت‍ری‍ن زم‍ان ت‍ا پ‍ای‍ان دورهٔ س‍اس‍ان‍ی‍ان، تالیف ج‍ل‍ی‍ل ضیاءپور - انتشارات اداره کل موزه‌ها و فرهنگ عامهٔ وزارت فرهنگ و هنر - ۱۳۳۲ - ت‍ه‍ران
پوشاک ایرانیان - نوشتاری از نسیم نمازی: تارنمای راسخون
برخی ویژگی های پارس ها: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا - تارنمای لغت نامه دهخدا و تارنمای راسخون
برخی ویژگی های پارت ها: تارنمای لغت نامه دهخدا - تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا - شاهنامه ی فردوسی
نگاهی به پوشاک دوران پارت - گفتگوی عشرت بدر پژوهشگر و بنیانگذار موزه ی لباس های ایران با خبرنگار مهر: تارنمای خبرگزاری مهر
آداب و رسوم مادها: تاریخ ماد -  تالیف ایگور میخائیلوویچ دیاکونوف - ترجمه ی کریم کشاورز، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی - ۱۳۸۶ - تهران
آداب‌ و رسوم‌ پارس‌ ها: تارنمای رادیو کوچه
آداب و رسوم پارت ها: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
مادها، پارس‌ها و پارت‌ها - تاریخ ایران باستان: تالیف حسن مشیر الدوله ی پیرنیا 
مختصری درباره تاریخ تحولات لباس و پوشاک در ایران تالیف حسین یاوری و سارا حکاک باشی: انتشارات سیمای دانش - ١٣٩١ - تهران
تاریخ تحولات ایران­شناسی: تالیف دکتر مریم میراحمدی - انتشارات طهوری - ١٣٩٠ - ت‍ه‍ران
نخستین ایرانیان در فلات ایران - نوشتاری به زبان انگلیسی از همین نگارنده: تارنمای ایرانیان و بسیاری از تارنماها

۱۳۹۲ اسفند ۱۷, شنبه

یادداشت هایی پیرامون "امانوئل والرشتاین" و برخی نظریات او

امانوئل موریس والرشتاین، رئیس پیشین انجمن جهانی جامعه شناسی، تحلیل گر نظام های بین الملل، جامعه شناس و متفکر چپ‌گراست. او از بزرگ ترین متفکران سوسیالیست قرن ۲۱ است. امانوئل والرشتاین در اسفند سال ١٣٩٢ در دانشگاه تهران (ایران) سخنرانی کرد.
ماجرای زندگی امانوئل والرشتاین
والرشتاین (زاده ی ۲۸ سپتامبر ۱۹۳۰ در شهر نیویورک)، همه ی درجات دانشگاهی اش، از جمله دکترایش را در سال ١٩۵٩ از دانشگاه کلمبیا گرفت. گرچه والرشتاین در دهه ی ١٩٦٠ به عنوان متخصص آفریقا، آوازه ای به هم زد، اما مهم ترین خدمت او به جامعه شناسی، کتاب "نظام نوین جهانی" (تحلیل نظام جهانی از سال ١٤۵٠ تا سال ١٦٧٠) در سال ١٩٧٤ است که چاپ های دوم و سوم آن به ترتیب در سال های ١٩٨٠ و ١٩٨٩ در امریکا منتشر شد. این کتاب توفیقی روزافزون به دست آورد و با استقبال جهانی روبرو گشت به طوری که به ٩ زبان، و به خط نابینایان ترجمه شد. در ١٩٧۵، او با تالیف این اثر توانست جایزه معتبر انجمن جامعه شناسی آمریکا موسوم به «جایزه سوروکین» را دریافت کند. این جایزه احتمالا به پاس بزرگداشت پیتیریم آلکساندروویچ سوروکین جامعه‌ شناس آمریکایی روسی ‌تبار (۲۱ ژانویه ۱۸۸۹ - ۱۱ فوریه ۱۹۶۸) است. والرشتاین از آن به بعد همچنان کار درباره ی "نظام نوین جهانی" را پی گیری و چندین مقاله و کتاب از جمله جلد دوم کتاب نظام نوین را منتشر کرد که در آن، تحلیل نظام جهانی را تا سال ١٧۵٠ ادامه داد.
امانوئل والرشتاین تا سال ١٩٧٠ در دانشگاه کلمبیا مشغول به‌کار بود. بعد از سال‌ها ماندن در این دانشگاه و پنج سال کاردر دانشگاه مک‌گیل (مونترال کانادا)، در ١٩٧٦، استاد برجسته جامعه­شناسی دانشگاه ایالتی نیویورک در بینگهمتون (یکی از چهار دانشگاه ایالتی نیویورک که در سال ۱۹۴۶ تاسیس گردیده‌است) و مدیر مرکز مطالعات اقتصاد و سیستم­های تاریخی گشت. وی هم اکنون محقق برجسته ی دانشگاه ییل است.
برخی از كتاب‌های والرشتاین
علاوه بر كتاب "نظام نوین جهانی"، از دیگر كتاب‌های والرشتاین می­توان به علوم اجتماعی نیاندیشیدنی (١٩٩١)، پس از لیبرالیسم (١٩٩۵)، پایان جهان چنان كه ما می­فهمیم (١٩٩٩)، سقوط قدرت امریكا: ایالات متحده در دنیای آشوب‌زده (٢٠٠٣) و جهان شمولی اروپا: خطابه ی قدرت (٢٠٠٦) اشاره كرد.
برخی از نوشتار ‌های والرشتاین
شورش‌ در همه جا - آینده سرمایه‌داری - كودتاي دست‌راستي‌هاي آمريكا در هندوراس و تلوتلوهاي اوباما - نرمش قهرمانانه: ايران و ايالات متحده - پایان سرمایه‌داری و بسیاری نوشتار ‌های دیگر
والرشتاین بر این نظر است که نظام سرمایه داری نه به خاطر ناکامی ها بلکه به دلیل موفقیت هایش از بین خواهد رفت . وی در نظریه ی بحران ساختاری می گوید که همه ی نظام های جهانی حرکت دورانی دارند به این معنا که بعد از متولد شدن و طی زندگی عادی، شرایط افول آنها از درون خودشان پدید می آید. به باور این نظریه پرداز؛ وقتی نظام سرمایه داری از بین برود، دو امکان برای آینده پدید می آید، یک گروه مدافع سرمایه داری می مانند و یک گروه نیز به دنبال جایگزین ها یی برای آن هستند و به یقین نظامی که در آینده پدید می آید در وهله ی اول قطبی نبوده و به دور از نظام سلسله مراتب و خودکامگی است.
نظریاتی درباره ی والرشتاین و آثار او
١ - محمدامين قانعي راد در نوشتاری زیر عنوان "سفر والرشتاين فرصتي براي همگرايي در علوم اجتماعي ايران" می نویسد: "والرشتاين در آستانه ی ٨٤ سالگي همچنان تحولات جهاني را دنبال و ديدگاه هاي خود را منتشر مي کند. او در سال ٢٠١١ چهارمين جلد اثر سترگ خود درباره نظام نوين جهاني را با عنوان «نظام نوين جهاني: ليبراليزم مرکزگراي پيروز، از ١٧٨٩ تا ١٩١٤» منتشر کرد. او در اين مجلد تکوين، تعارض و وضعيت هژمونيک گرايش هاي سياسي از انقلاب فرانسه تا آغاز جنگ جهاني اول را در زمينه نظام جهاني سرمايه داري بررسي مي کند. در آغاز اين دوره سرنوشت ساز، انقلاب فرانسه به حاکميت مردم مشروعيت بخشيد و در واکنش به اين دگرگوني فرهنگي جهاني، سه ايدئولوژي بزرگ کانسرواتيزم، ليبراليزم و راديکاليسم ظهور کردند و سرانجام سرمايه داري پس از دوران آشوبناک انقلابي، نظم نسبي را در جهان پديد آورد و ليبراليزم به مثابه ی ايدئولوژي مسلط به پيروزي رسيد. والرشتاين علاوه بر نيم قرن مطالعات گسترده و برنامه ی پژوهشي بلند مدت خود، در مقالات پژوهشي و همچنين يادداشت ها و تفاسير سياسي خود به تحليل علمي و اظهارنظر پيرامون مسايل جاري جهان کنوني مي پردازد. او در سال هاي اخير در نوشته هاي کوتاه خود در سايت شخصي اش رخدادهاي اجتماعي و سياسي از انتخابات ايران در سال ١٣٨٨ تا تحولات خاورميانه، از بحران سوريه که آن را لاينحل توصيف مي کند تا اعتراضات اخير در اوکراين را به گونه اي تحليلي مورد بررسي قرار داده است. او در يکي از يادداشت هاي اخيرش با عنوان: «نرمش قهرمانانه: ايران و ايالات متحده» به بررسي چشم انداز تحولات احتمالي در رابطه ايران و آمريکا مي پردازد. به اين ترتيب والرشتاين علاوه بر انجام مطالعات تاريخي و تمدني با گستره وسيع، نسبت به مسايل و رخدادهاي سياست معاصر نيز با رويکردي راهبردي واکنش نشان مي دهد".
٢ - بنا بر نوشتاری در تارنمای ویکی‌پدیا: "امانوئل والرشتاین نقش مهمی برای دولت‌ها قایل نیست و مبارزه طبقاتی را در اندیشه‌هایش نادیده می‌گیرد".
٣ - مینا ذبیحی  در "بررسی نظریه ی جهانی شدن والرشتاین با تاکید بر ابعاد فرهنگی" می نویسد: "در واقع از بسیاری جهات، توجهی که او تاکنون به خود جلب کرده و احتمالا همچنان ادامه خواهد داشت، از خود آثارش مهم تر است. مفهوم نظام جهانی به کانون تفکر و تحقیق در جامعه شناسی تبدیل گشته است، دستاوردی که کمتر دانشوری می تواند مدعی آن شود. می توان گفت بسیاری از جامعه شناسانی که اکنون درباره ی نظام جهانی تحقیق و نظریه پردازی می کنند، کم و بیش انتقادهایی به والرشتاین دارند، اما هیچ کدام نقشی را که او در تکوین افکارشان بازی کرد، انکار نمی کنند".
٤ - تارنمای مرکز دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی می نویسد: "امانوئل والرشتاین یکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازان حال حاضر چپگرا در عرصه جهانی است و به سنتی فکری‌ای تعلق دارد که تحلیل سیستمی- جهانی نامیده می‌شود. تحلیل سیستمی تاریخی- جهانی رویکردی چندرشته‌ای است که می‌کوشد هم‌نهادی از مطالعات علوم مختلف برای درک سازوکار زایش و پویش و زوال سیستم‌های تاریخی جهانی به‌دست دهد. از این‌رو، عمده تحلیل‌های والرشتاین به روایتی تاریخی- انتقادی از زایش سرمایه‌داری، تکامل این نظام، تحولات هژمونیک در این سیستم و در نهایت فرادستی آمریکا در نظام جهانی اختصاص دارد".
۵ - نوذر شفیعی، در نوشتاری زیر عنوان "بازخوانی نظریه ی سیستم جهانی از دیدگاه والرشتاین" می نویسد: "نظریه ی سیستم جهانی یکی از معروفترین نظریه‌های روابط بین‌المللی است.این نظریه در افکار مارکسیستی ریشه دارد، به عبارت دیگر از انتقاد مارکسیست ها از امپریالیسم الهام گرفته‌ است.نظریهء سیستم جهانی، رخدادهای بین‌المللی را در چهارچوب ساختاری تقسیم می‌کند که براساس منطق سرمایه ‌داری شکل گرفته است. نظریه‌پردازان آن معتقدند که هرگونه تلاشی‌ برای فهم سیاست بین‌الملل باید براساس درک وسیع تر و عمیق تر از فرایندهایی صورت گیرد که در درون سیستم جهانی عمل می‌کند. امانوئل والرشتاین، در میان نظریه‌پردازان سیستم جهانی از جایگاه خاصی برخوردار است به گونه‌ای که اساسا نظریهء سیستم جهانی با نام والرشتاین همراه است".
الگوی جدید روابط قدرت های بزرگ و منطقه ای
روز ١١ اسفند سال ١٣٩٢ والرشتاین درنشستی بانخبگان ایرانی درباره ی الگوی جدید روابط قدرت های بزرگ و منطقه ای با تاکید براینکه امروزبهترین گزینه پیش روی آمریکا وایران ادامه گفت وگو و دستیابی به توافقی جامع است، گفت: "چالش پیش روی مذاکرات این است که هر دو طرف می خواهند به توافقی دست یابند که بتوانند آن را نزد مردم خود با افتخار توجیه کنند. وی تصریح کرد: اما به هر حال، گفت وگو بهترین راه حل است چرا که اگر گفت و گو به شکست منجر شود، اتفاقی که پس از آن رخ خواهد داد، قابل پیش بینی نیست. وی با اشاره به رخدادهای اخیر در سوریه و افغانستان، گفت : در جهان امروز نوع روابط قدرت های منطقه ای با قدرت های بزرگ در حال تغییر است. واقعیت این است که برخی قدرت های جهانی، امروز همانند گذشته قوی نیستند و برخی قدرت های منطقه ای بیش از گذشته قدرت دارند و به همین علت روابط میان آنان نیز تغییر کرده است. البته این بستگی دارد که چه کشورهایی درفهرست ˈقدرت بزرگˈ و چه کشورهایی نیز جزو ˈقدرت منطقه ایˈ باشند. برزیل به عنوان یک قدرت منطقه ای در آمریکای جنوبی، توانسته است گام هایی چشم گیر در محدود کردن قدرت ایالات متحده بر دارد و ساختارهایی را در آمریکای جنوبی به وجود آورد که در حال تغییر دادن شرایط گذشته است.
والرشتاین که پیشتر گفته بود آمریکا و چین نه در مسیر تقابل که در مسیر تعامل گام بر می دارند، درباره امکان تقابل واشنگتن و پکن بر سر منافع اقتصادی در شرق آسیا، گفت: اگر برخوردی هم به وجود آید، برخورد کوچک خواهد بود. وی همچنین راجع به افول نظام ابرقدرتی در جهان، به ظهور و شکست طیف ˈبازهاˈ در میان نو محافظه کاران آمریکایی پرداخت و مذاکره و تعامل را منطقی ترین راه حل برای چالش های میان آمریکا و ایران دانست. این پژوهشگر ارشد دانشگاه ییل آمریکا درباره ظهور اندیشه موسوم به ˈقرن آمریکاییˈ در ایالات متحده نیز گفت: همه چیز از نشستی آغاز شد که گروه هواداران اعمال قدرت در آمریکا در اواخر دهه ٩٠ میلادی برگزار کردند. این گروه ٢٠ نفره اعتقاد داشتند که همه رییسان جمهوری آمریکا از نیکسون تا کلینتون روشی نادرست را در عرصه بین الملل پیمودند و آنان وارد نشدن نیروهای آمریکایی به بغداد در جنگ نخست خلیج فارس را هم باعث تحقیر ایالات متحده آمریکا می دانستند. نکته جالب درباره نشست یادشده این است که جرج دبیلو بوش که امروز نماد اجرای سیاست های ˈقرن آمریکاییˈ است، غایب بزرگ آن نشست بود. وی افزود: در واقع برگزارکنندگان این نشست چون تصور می کردند که جرج دبیلو بوش در دور تازه انتخابات فرمانداری تگزاس شکست خواهد خورد و جب بوش (برادر جرج) در ایالت فلوریدا پیروز خواهد شد، ˈجبˈ را دارای بخت بیشتری برای ریاست جمهوری می دانستند و او را در این همایش دعوت کردند؛ هر چند بعدها، داستان دقیقا برعکس شد. جمع بندی شرکت کنندگان نشست طرح قرن آمریکایی به گفته والشتاین این بود که ایالات متحده باید با استفاده از نیروی نظامی برتر خود، اقتدارعمل بیشتری درعرصه جهانی نشان دهد تا سه گروه از کشورها مانند ایران و کره شمالی؛ کشورهای اروپای غربی و طیف های میانه رو در جهان عرب که بالقوه می توانند اتمی شوند را مرعوب یا متاثر کند. والرشتاین در ادامه با بررسی دوران ریاست جمهوری بوش پسر گفت : جرج بوش در عمل طی هشت ماه نخست ریاست جمهوری اش،سیاستی کاملا متفاوت از طیف تندروی نومحافظه کار داشت. وی افزود:چنانکه درجریان سقوط هواپیمای آمریکا توسط چین هم وی تاکید کرد که موضوع از طریق گفت وگو با چین حل و فصل شود اما حادثه یازده سپتامبرهمه چیز را عوض کرد. والرشتاین با تاکید بر اینکه حادثه ی یازده سپتامبر قطعا توسط القاعده برنامه ریزی و اجرا شد، گفت: این حادثه، نقطه ی عطفی در سیاست خارجی جرج بوش بود و او را بر آن داشت که از راهبرد هواداران قرن آمریکایی پشتیبانی کند.
رییس پیشین انجمن جهانی جامعه شناسی با مرور سیاست های بین المللی جرج دبیلو بوش بین سال های٢٠٠١ تا ٢٠٠٦، افزود : در عمل، این سیاست ها نه تنها موفقیتی به بار نیاورد، بلکه به شکست قطعی منجر شد به طوری که هیچیک از طرف هایی که قرار بود از اقتدار ایالات متحده بترسند، مرعوب نشدند! افزون بر این، آمریکا در سال ٢٠٠٣ برای اولین بار در تاریخ در شورای امنیت شکست خورد و واشنگتن که هیچگاه در شورای امنیت کمتر از ٩ رای موافق نداشت، اکنون با مخالفت اکثریت اعضا روبرو می شد. وی افزود: شکست سیاست های جرج دبیلو بوش به شکست حزب جمهوری خواه در انتخابات پارلمانی ایالات متحده درسال ٢٠٠٦ انجامید و در این زمان بود که بوش دست به تغییراتی در سیاست و در ترکیب کابینه اش زد از جمله، وی دونالد رامسفلد وزیر دفاعش که یکی از پایه گذاران طرح قرن آمریکایی بود را بر کنار کرد. در واقع، باراک اوباما با دنبال و برجسته کردن رویکردی پیروز شد که جرج بوش از سال ٢٠٠٦ به بعد برگزیده بود و مردم آمریکا نیز به افرادی چون جان مک کین که نماینده رویکرد موسوم به قرن آمریکایی بود، رای منفی دادند.
وی با اشاره به این که استفاده از نیروی نظامی، موجب تضعیف موقعیت کشورها درعرصه ی بین الملل می شود، گفت: هزینه های اقتصادی هنگفت بکارگیری ارتش و ورود به جنگ، هزینه ی فراوان سیاسی استفاده از نیروی نظامی و آرمانی و ایده آل نبودن نتایج حمله نظامی سه دلیل آشکار این واقعیت در تضعیف موقعیت کشورهاست".
یادداشت پایانی
 ١ - گزارشی از سفر امانوئل والرشتاین به ایران (در اسفند ١٣٩٢) را می توان در بسیاری از تارنماها پی گیری نمود و برای نمونه علاقه مندان می توانند به نشانی های زیر مراجعه نمایند:
٢ - آگاهی های بیشتری پیرامون ماجرای زندگی و آثار امانوئل والرشتاین را می توان به زبان انگلیسی در تارنمای شخصی وی به نشانی زیر یافت:
۵ - بی تردید بررسی زندگی و آثار امانوئل والرشتاین تنها در یک نوشتار نمی گنجد و این امر نیازمند پژوهش ها ی گسترده تری است.
دکتر منوچهر سعادت نوری



منابع و مآخذ

امانوئل والرشتاین : تارنمای شبکه ایران - تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا - تارنمای پژوه
ماجرای زندگی امانوئل والرشتاین : تارنمای انسان شناسی و فرهنگ - بسیاری از تارنماها
برخی از كتاب‌های والرشتاین - نوشتاری از ابوذر رحيمي : تارنمای پژوه
برخی از نوشتار ‌های والرشتاین : تارنماهای باشگاه اندیشه - خبرگزاری فارس - همشهری ‌آنلاین و بسیاری از تارنماها
سفر والرشتاين فرصتي براي همگرايي در علوم اجتماعي ايران - نوشتاری از محمدامين قانعي راد: تارنمای بانک اطلاعات نشريات کشور 
بررسی نظریه ی جهانی شدن والرشتاین با تاکید بر ابعاد فرهنگی - نوشتاری از مینا ذبیحی : تارنمای انسان شناسی و فرهنگ
امانوئل والرشتاین و آینده سرمایه‌داری در گفت‌وگو با پرویز صداقت : تارنمای مرکز دائر‌ه‌المعارف بزرگ اسلامی
بازخوانی نظریه ی سیستم جهانی از دیدگاه والرشتاین - نوشتاری از نوذر شفیعی: تارنمای نورمگ و نشریه ی مصباح مهر و آبان ١٣٨٢ - شماره ٤٧
الگوی جدید روابط قدرت های بزرگ و منطقه ای : تارنمای شبکه ایران
 گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/03/blog-post_8.html
Some Notes about Immanuel Wallerstein and his Theories
By Manouchehr Saadat Noury, PhD
Abstract: In this reference article, the "Life Story" of American Professor Immanuel Maurice Wallerstein (born 28 September 1930), List of his "Articles and Books", Some Remarks on his "Sociological Theories", His Analyses on "The New Model of International Relations and World Affairs" are briefly presented and discussed. The Epilogue of the article provides some interesting links to the "Reports on his Trip to Iran in February 2014" and also to the Personal Website of Immanuel Wallerstein.  

۱۳۹۲ اسفند ۱۴, چهارشنبه

About International Women's Day: in English & Persian

 International Women's Day, originally called International Working Women's Day, is marked on March 8 every year. In different regions the focus of the celebrations ranges from general celebration of respect, appreciation and love towards women to a celebration for women's economic, political, and social achievements. Started as a Socialist political event, the holiday blended in the culture of many countries, primarily Eastern Europe, Russia, and the former Soviet bloc. In some regions, the day lost its political flavor, and became simply an occasion for men to express their love for women in a way somewhat similar to a mixture of Mother's Day and Valentine's Day. In other regions, however, the political and human rights theme designated by the United Nations runs strong, and political and social awareness of the struggles of women worldwide are brought out and examined in a hopeful manner. This is a day which some people celebrate by wearing purple ribbons... The UN theme for International Women's Day 2014 is "Equality for Women is Progress for All".
http://en.wikipedia.org/wiki/International_Women's_Day

International Women's Day has been observed since the 1900s to promote equal rights amongst women. On this International Women's Day, it's important to acknowledge how far the women's rights movement has come, and also address that there are still many more issues that require equality. In our humble opinion, International Women's Day stands for more than equality for women, but equality for all so that no gender, or subgroup of any kind, has to feel prejudiced and descriminated against. To celebrate International Women's Day, we've compiled 15 quotes by men and women about women, and we've compiled 15 messages you can send to an inspirational woman in your life.
http://www.latintimes.com/international-womens-day-quotes-30-inspirational-sayings-gender-equality-157373

روز جهانی زنان هر ساله در ۸ مارس برگزار می‌شود. این روز، روز بزرگِ برپایی جشن‌هایی برای زنان در کل جهان است. بسته به مناطق مختلف، تمرکز جشن روی بزرگداشت، قدردانی، ارائهٔ عشق به زن و برگزاری جشنی برای دستاوردهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی زنان است. این روز در ابتدا به عنوان یک رویداد سیاسی سوسیالیستی آغاز شد، اما بعدها در فرهنگ بسیاری از کشورها آمیخته شد (در درجه اول اروپای شرقی، روسیه و شوروی سابق). روز جهانی زنان در بسیاری از مناطق رنگ و بوی سیاسی خود را از دست داده و تبدیل به مناسبتی برای مردان شده تا عشق خود را به زنان بیان کنند (چیزی شبیه به روز مادر و روز ولنتاین). با این حال در مناطقی دیگر (مانند استرالیا)، اصل سیاسی و زمینه حقوق بشری که توسط سازمان ملل متحد تعیین شده، با قدرت اجرا می‌شود و آگاهی سیاسی و اجتماعیِ امیدوار کننده‌ای از مبارزات زنان در سراسر جهان به ارمغان می‌آورد. سازمان ملل هم از سال ۱۹۷۷ این روز را به عنوان «روز حقوق زنان و صلح بین‌المللی» به رسمیت می‌شناسد. گیاه حساس (یا حساسه یا درخت گل ابریشم)، نمادی از جشن روز زن در کشورهای ایتالیا و روسیه است. همچنین گل میموزا یکی از نمادهای این روز است.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86

درایران روزهای متفاوتی به عنوان روز زن گرامی داشته می‌شود: ١- در تقویم رسمی جمهوری اسلامی روز تولد فاطمه زهرا در ۲۰ جمادی‌الثانی به عنوان روز زن و همچنین روز مادر گرامی داشته می‌شود. ٢ - فعالان حوزه ی زنان در ایران، هشتم مارس برابر با ۱۷ اسفند، روز جهانی زنان را گرامی می‌دارند. ٣ - در زمان حکومت پهلوی روز بیست و پنجم آذر ماه به مناسبت تولد فرح پهلوی روز زن نامیده می‌شد. ٤ - در ایران باستان، روز اسفندگان، به‌عنوان روز بزرگداشت زن و زمین گرامی داشته می‌شد. به‌طور رسمی، این روز در تقویم رسمی امروز ایران، برابر با ۵ اسفند است. هرچند برخی زردشتیان، روز ۲۹ بهمن را برای این جشن در نظر می‌گیرند، اما به‌نظر کارشناسانی نظیر موبد کوروش نیکنام، امروزه روز درست اسفندگان، همان ۵ اسفند است.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B2%D9%86_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

برای آگاهی از زندگی و فعالیت های برخی زنان نامدار ایران نگاه کنید به مجموعه ی "زنان نامدار ایران" نوشته ی همین نگارنده در تارنمای گزیده ای از نوشتارها 
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/

زن : ازنگاه برخی سرایندگان این زمانه
به مناسبت روز جهانی زن : ۸ مارس
http://asre-nou.net/php/view_print_version.php?objnr=19857


دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/03/about-international-womens-day-in.html