۱۳۹۹ آذر ۲۵, سه‌شنبه

استفاده از واژه های "میش" و "قوچ" در نامگذاری برخی نقاط ایران

سال ها پیش نگارنده در کتاب "اصول نگهداری و پرورش گوسفند" که در دانشگاه تهران تدریس می شد یادآور گردید: "پرورش گوسفند در ایران از سابقه ای طولانی برخوردار است و بر خلاف تعدادی از دام ها که از سایر نقاط به کشور ما وارد شده گوسفند از ایران به سایر نقاط به ارمغان رفته است. به همین جهت بسیاری از پژوهشگران ایران را مهد اولیه ی پرورش گوسفند می دانند". اکنون پس از سال ها که از انتشار آن کتاب می گذرد نگارنده بی مناسبت نمی داند که در مورد استفاده از واژه های "میش" و "قوچ"در نامگذاری برخی نقاط ایران اطلاعات و آگاهی هایی را در این نوشتار ارائه دهد ========================== شهرستان دشت میسان که امروزه به نام دشت آزادگان نیز شناخته می شود یکی از شهرستان‌های استان خوزستان در جنوب غربی ایران است. دشت میسان در آغاز به سهل میان معروف بود. در سال ۱۳۱۴ خورشیدی بنا به تصویب هیئت وزیران به دشت میشان تغییر نام یافت و پس از جنگ ایران و عراق، به نام دشت آزادگان شناخته شد =============================== برده میش: دهی است از دهستان شهر ویران بخش حومه شهرستان مهاباد/ میش خاص: نام یکی از دهستان های چهارگانه ی بخش بدره ی شهرستان ایلام و منطقه ای کوهستانی است. محصول عمده ی دهستان میش خاص عبارت است از: غلات و لبنیات و حبوبات و توتون . راههای آن عموماً مالرو و صعب العبور اس/ حسین آباد میش مست: دهی است جزء دهستان قنوات حومه ی شهرستان قم ======================================== قوچان یکی از شهرهای استان خراسان است. این شهر در ۱۲۰ کیلومتری شمال غرب مشهد (مرکز استان) قرار دارد. شهر قوچان را در منابع مختلف تاریخی و همچنین بسیاری از مورخان حال حاضر، اولین پایتخت اشکانیان می‌دانند. گونه‌های مهم جانوری این منطقه قوچ و میش، کل و بز، گرگ، خوک، روباه، کبک، هما، سارگپه، خارپشت، عقاب طلایی، پایکا، خرگوش، خفاش، ماهی آزاد و شیرماهی و پلنگ ایرانی می‌باشد. گله داری و دامپروری از فعالیت‌های مهم تولید مردم قوچان مخصوصاً ایل زعفرانلو و طوایف آن است. کیفیت بالای لبنیات قوچان (شیر، ماست خشک و انواع ماست، کشک، دوغ، کره، پنیر، روغن زرد یا حیوانی) حاصل توجه کشاورزان و دامداران این منطقه و مرهون مراتع سرسبز، گیاهان معطر و خوشبوی کوهساران است که به مصرف تغذیه گوسفندان و دامهای منطقه می‌رسد و بدین لحاظ لبنیات قوچان بسیار معروف است. پرورش گوسفند کردی که مخلوطی از نژادهای کردی و گرگانی و بلوچی است در نواحی سرد سیر شمال خراسان بخصوص قوچان رایج است. گوسفند کردی نژادی گوشتی است و از نظر پروار کردن اهمیت دارد و این مهم از لبنیات گرفته تا فراورده‌های دیگر دامی منطقه محتاج توجه بیشتر و سرمایه ‌گذاری صنعتی در این منطقه ‌است ==================================== قوچ تپه: دهی است از دهستان چهاردولی بخش اسدآباد شهرستان همدان/ قره قوچ: دهی جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز/ قره قوچ: دهی جزء دهستان اجارود بخش گرمی شهرستان اردبیل / قوچ آباد: دهی است از دهستان رودبار بخش کهنوج شهرستان جیرفت / قوچ آباد: دهی است از دهستان ده تازیان بخش مشیز شهرستان سیرجان / قوچ احمد: دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه/ قوچ پلنگ: دهی است از دهستان بالاولایت بخش حومه ی شهرستان کاشمر / قوچ حصار: دهی است از دهستان اکراد ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران / قوچ کندی: دهی است از دهستان گچلرات بخش پلدشت شهرستان ماکو / قوچ کندی: دهی است از دهستان آجرلوبخش مرکزی شهرستان مراغه / قوچ قلعه پایین: دهی است از دهستان گرم خان بخش حومه ی شهرستان بجنورد ==================================== قوچک (دلیجان): روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان دلیجان در استان مرکزی ایران است. این روستا در دهستان دودهک قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۳۱ نفر بوده ‌است ===================================== گردنهٔ قوچک: گردنه‌ای است در شهرستان شمیرانات در استان تهران كه در مرتفع ‌ترين نقطه جاده لشگرک قرار داشته و شمیران و تهران پارس را به لواسان و رودبار قصران متصل می‌سازد. پارک جنگلی قوچک و پاسگاه نیروی انتظامی قوچک در این محل قرار دارند پژوهش و تدوین دکتر منوچهر سعادت نوری ====================

۱۳۹۹ آذر ۱۵, شنبه

یاد نامه ها: ۴۱ - یاد نامه ی دکتر محمد ملکی

دکتر محمد ملکی (زاده ی ۲۰ تیر ۱۳۱۲ – درگذشته ی ۱۲ آذر ۱۳۹۹)، فعال حقوق بشر، نویسنده و نخستین رئیس دانشگاه تهران بعد از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ بود. قدسی میر معز (درگذشته ی تیر ماه ۱۳۹۹) همسر وی بود و عمار ملکی نویسنده و سراینده، فرزند آنهاست. باید یادآور شد که هم اکنون عمار ملکی، استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تیلبرگ هلند و مدیر مؤسسه ی پژوهشی گمان است. محمد ملکی فرزند حسین در بیستم تیرماه ۱۳۱۲ در تجریش شمیران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تجریش و دارالفنون گذراند و سپس در دانشکده ی دامپزشکی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۴۰ در رشته ی بهداشت و صنایع غذایی فارغ ‌التحصیل شد. وی بلافاصله به تدریس در دانشگاه تهران مشغول گردید و دوره ‌های تخصصی این رشته را در اتریش و انگلستان گذراند محمد ملکی از سال ۱۳۳۰ فعالیت های سیاسی را در سال های آخر دبیرستان آغاز کرد و در جنبش های دانشجویی و نهضت مقاومت ملی و جبهه ملی اول ادامه داد و از فعالین بود... بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ با اصرار محمود طالقانی و حکم شورای انقلاب، مسئولیت ریاست دانشگاه تهران را قبول کرد. دوران سرپرستی دانشگاه تهران توسط محمد ملکی تنها دوره‌ای بود که با اصرار وی به صورت شورایی متشکل از اساتید، دانشجویان و کارمندان اداره می‌شد و این شوراها، خود رئیس دانشکده و درنهایت رئیس دانشگاه را تعیین می‌کردند که ایشان پس از تشکیل این شوراها مجدداً به ریاست دانشگاه انتخاب شد. با مخالفت و انتقادی که xxxxxدکتر محمد ملکی در جهت بسته شدن دانشگاه‌ها مطرح کرد، در ۱۲ تیرماه ۱۳۶۰ بدون ارائه مجوز و ذکر اتهام بازداشت و مدت ۵ سال را در زندان جمهوری اسلامی به سر برد. دکتر محمد ملکی در مصاحبه‌ای در مورد انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ در ایران برخی از نظریات سیاسی خود را نیز اظهار داشت * برخی از تالیفات و آثار او شورا در اسلام دانشگاه و جای امپریالیسم دیروز و امروز * مبارز خستگی‌ ناپذیر راه آزادی خبر درگذشت محمد ملکی را عمار ملکی، پسر او رسانه ‌ای کرده است. عمار ملکی با انتشار یک پست توییتری پدر خود را "مبارز خستگی‌ناپذیر راه آزادی" خوانده است نوشتارهایی درباره او و به یاد او ده (۱۰) " ملکی" در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران: نوشته ی دکتر منوچهر سعادت نوری مردی بزرگ در بدرقه ای پرشور وسنت شکن: نوشته ی ابوالفضل محققی او سراَفراز زیست/ پاس‌داشتِ دکتر محمد ملکی: نوشته ی علی آزاد بیانیه جمعی از فعالان سیاسی، مدنی و اجتماعی در گرامی داشت نام مانای دکتر محمد ملکی مبارز راه آزادی و سعادت مردم ایران * یادداشت پایانی زنده یاد دکتر محمد ملکی متاسفانه در ۱۲ آذر ۱۳۹۹ در سن ۸۷ سالگی به علت کهولت سن در تهران درگذشت. روح و روانش شاد و یادش گرامی باد دکتر منوچهر سعادت نوری * بخش های پیشین مجموعه ی یاد نامه ها ===========

۱۳۹۹ آبان ۲۹, پنجشنبه

گذری بر کهن خیابان "لاله زار" در شهر تهران

نمایی از خیابان لاله‌زار در دهه ۱۳۲۰ ========================================================================= لاله و لاله زار در فرهنگ واژه ها لاله = معمولا گل های پیازداری را گویند که نام علمی آن ها تولیپا و از خانواده ٔ لیلیاسه و از دسته ٔ سوسن ها و از تیره ٔ سوسنی هاست (گیاه شناسی گل گلاب ص ۲۸۱): لغت نامه ی دهخدا/ تارنمای پارسی ویکی لاله = نام طایفه ای از ایلات کرد ایران که تقریباً صد خانوارند: لغت نامه ی دهخدا/ تارنمای پارسی ویکی لاله زار = جای روئیدن لاله ٔ بسیار - لالستان - لاله ستان: لغت نامه ی دهخدا/ تارنمای پارسی ویکی * خیابان "لاله زار" در شهر دیرینه بنیاد تهران خیابان لاله ‌زار یکی از خیابان‌های قدیمی شهر تهران است. این خیابان در مرکز شهر تهران، از جنوب به میدان سابق توپخانه و از شمال به خیابان سابق شاهرضا منتهی می ‌شود. ناصرالدین شاه قاجار پس از بازگشت از سفر اول فرنگستان به خیال احداث خیابانی مانند "شانزه ‌لیزه" در تهران افتاد و دستور داد که از میان باغ مصفای لاله‌زار خیابان بکشند. لاله‌زار در اواخر دوره ی قاجار زمان احمد شاه قاجار و اوایل پهلوی نماد نوگرایی و هنر ایران بود و "شانزه‌ لیزهٔ تهران" لقب داشت. بسیاری از تئاترها، کافه رستوران ‌ها، تجارتخانه‌ ها، کاباره‌ ها، پیاله‌ فروشی ‌ها، دوزندگی ها یا خیاط خانه‌ ها، سینماها و فروشگاه‌ های معروف ایران در این خیابان قرار داشت. باید یادآور شد که در مقایسه ی "لاله زار" و "شانزه‌ لیزه"، خیابان لاله ‌زار خیابانی بسیار باریک و شانزه ‌لیزه خیابانی نسبتا پهن است. وجه مشترک آن ها در دوران پیش از انقلاب ۵۷، شاید فراوانی کافه رستوران ‌ها، و مراکز فروش نوشابه های الکلی بوده است. در دورهٔ پهلوی نیز خوانندگان موسیقی عامیانهٔ ایران مانند مهوش، آفت، قاسم جبلی، روح‌ پرور، علی نظری، سوسن و نِعمت‌الله آزموده با نام هنری آقاسی همگی در لاله‌زار به روی صحنه می ‌رفتند * برخی از نوشته ها و سروده ها درباره ی خیابان لاله ‌زار بنا بر نوشته ی مهدی‌ قلی هدایت، ملقب به مخبرالسلطنه از رجال عصر قاجار و پهلوی، "ناصرالدین شاه لاله ‌زار را به نود هزار تومان فروخت. تولوزان التماس‌ها کرد که نگاه بدارند که سبب لطافت هوای شهر است نشنیدند در تابستان خیابان لاله ‌زار هوای خنک بسیار خوبی داشت در آن اوقات که خیابان خوش هوا و روح ‌افزا بود اهالی کمتر استفاده می ‌کردند اینک که هوای آن خیابان باطناً و ظاهراً آزار دهنده است محل توجه و ازدحام خلق است": خاطرات و خطرات، ص ۵ + امین السلطان صدر اعظم ناصرالدین شاه که جنب لاله زار منزل داشت برای آسانی آمد و شد خود، خط واگن اسبی را به خیابان لاله زار کشید. + بنجامین امریکایی در باره ی این خیابان بدان روزگار می نویسد: اسم این خیابان باغ لاله زار است اما یک برگ سبز هم درآن ندیدیم. از ساعت ۵ ببعد مردان برای گردش به این خیابان می آیند ولی عبور و مرور زن ها در عصر در این خیابان ممنوع است. + تراموی اسبی گاهگاهی عبور می کند که داخلش زنان هستند... زنان با خرید بلیط پنج شاهی تراموا می توانستند سواره از این خیابان بگذرند بی انکه بتوانند پیاده شوند. * از اوخر سلطنت مظفر الدین شاه و دوران مشروطه لاله زار روبه آبادی نهاد. + نخستین هتل ایرانیان «گراندهتل» را در لاله زار ساختند (چند هتل پیش از این در تهران بود که به خارجی ها تعلق داشت نه ایرانیان) در سالن همین هتل، میرزاده عشقی نمایشنامه هایش را به نمایش گذارد و عارف قزوینی کنسرت هایی برپاکرد. قمرالملوک وزیری و روح انگیز اواز هایشان را در این هتل به گوش تهرانیان رساندند. + بعد ها نخستین سینما ها ،تماشاخانه ها ، لباس فروشی ها ،غذا پزی ها و... به این خیابان آمدند و آنرا از دیگر خیابانها ممتاز کردند. + زمان رضا شاه سطح خیابان آسفالت شد. به روزگار پهلوی اول خیابان لاله زار تفرجگاه تهرانی ها بود و عصر ها زنان و مردان شیک پوش قدم زنان به سینما و تأتر می رفتند و پس از صرف غذا در رستوران ها ی لاله زار در پیاده رو آرام راه می رفتند و مباحثه ادبی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی می کردند. + سال های بعد هرچند لاله زار پاتوق روشنفکرانی نظیر هدایت، چوبک، شاملو، نادر پور و ... با مباحثه های ادبی و مجادله های سیاسی شده بود ولی با این وجود هنوز این خیابان شانه از پذیرایی عوام و کسبه ی اهل دل خالی نکرده بود + زنده یاد دکتر باستانی پاریزی چنین سروده بود: دوش سوی لاله زارم برد عزم سیر و گشت/خسته از بیکاری و پیشانی از غم چین زده ما هرویان دیده ها برروی ویترین دوخته/ مرد و زن نه ،بل بت فَرخاری آذین زده نقش های سرخ گل بر چین دامن های زرد/ انقلاب سرخ را ماند به ملک چین زده لاله زار نو مگو کاینجا بهشت دیگر است/ وندر آن خوبان ارمن نقش حورالعین زده + یغما گلرویی نیز چنین سرود همین فردا باید برم لاله زار ، دلم واسه حال و هواش لک زده حالا شیره رو کاشی کاری دیگه ، لابد پیر شده حتما عینک زده لابد بچه ها تووی پس کوچه هاش ، بازم فیلمای جفتی طاق میزنن نئون های رو سر درِ سینما ، هنوز مثلِ رنگین کمون روشنن نگو راه دوره نگو چاره نیست ، چمدونِ دلتنگیامو بیار نگو اون خیابون دیگه دود شد ، همین فردا باید برم لاله زار مگه میشه رویا رو از ما گرفت ، مگه میشه این آرزوها رو کشت گذشته گذشته ولی بعد از این ، نگو میشه آینده یِ ما رو کشت همین فردا باید برم لاله زار ، جوونیم تووی اون خیابون گذشت همه عمرمون تووی آتیش بود ، کی گفته کی گفته که آسون گذشت منو از دلِ اون خیابون بپرس… + منطقه ی لاله‌زار تا دوره ناصر‌الدین‌شاه یکی از باغ‌‌ های فرح ‌فزای تهران بود که باغ ‌وحش هم در این منطقه قرار داشت؛ بنابراین تا سال ۱۲۴۶ لاله‌زار به معنایی که می‌شناسیم، وجود نداشت.ناصرالدین ‌شاه در دوره ی نهضت تنباکو برای پرداخت خسارت «کمپانی رژی» با وجود مخالفت ‌های زیاد، مجبور به فروش این باغ شد. باغ تکه‌تکه و به ‌مرور به خیابان تبدیل شد. این خیابان را به دلیل تحولاتی که پشت سر گذاشت تا به منطقه‌ای شامل سینما‌ها، تماشاخانه‌ها و فروشگاه‌های لباس‌ تبدیل شود، باید خیابانی استثنائی دانست. + ناصرالدین شاه باغ را به فروش گذاشت. دکتر تولوزان پزشک مخصوص شاه بارها خواست شاه را از این کار مانع شود، نشد. تولوزان می گفت این باغ حکم ریه ی شهر تهران را دارد و باید آن را حفظ کرد. ژوزف دزیره تولوزان (۱۸۲۰-۱۸۹۷ میلادی) پزشک و همه‌ گیرشناس فرانسوی بود که مدت ۳۰ سال به عنوان پزشک مخصوص ناصرالدین شاه در ایران خدمت نمود. * خانه‌های معروف تاریخی لاله‌زار خانه و باغ اتحادیه یا خانه ی امین‌السلطان: عمارتی مربوط به دوران قاجار است که در مرکز تهران جای گرفته ‌است. این خانه به عنوان تنها بازمانده از خیابان لاله‌زار قدیم و یکی از با ارزش ‌ترین معماری ‌های دوره ی قاجار شناخته می ‌شود خانه ی معین‌التجار بوشهری:مربوط به دوره قاجار است و در تهران، خیابان لاله زار، خیابان بوشهری واقع شده و در در سال ۹۲ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده ‌است. این خانه در ۲ طبقه توسط معین التجار بوشهری نماینده دوره اول و سوم مجلس شورای ملی بنا ‌شد عمارت مشیرالدوله، منزل حسن پیرنیا: در شماره ثبتی ۱۵۰ در خیابان منوچهری تهران (بین لاله‌زار و فردوسی) قرار دارد. این بنا در میانهٔ سده نوزدهم میلادی بنا شده‌ است. این عمارت به شماره ۱۸۹۹ به عنوان اثر ملی در سازمان میراث فرهنگی به ثبت رسیده‌ است. حسن پیرنیا ملقب به مشیرالدوله آثاری چون نخستین کتاب تاریخ ایران باستان، نخستین قانون مدون حقوق بین‌المللی به زبان فارسی و از همه مهم‌تر فرمان مشروطیت را در این خانه نبشته است * برخی از اماکن معروف هنری لاله‌ زار پیش از انقلاب ۵۷ تئاتر دهقان که بعد ها به تئاتر تهران تغییر نام یافت جامعه ی باربد به مدیریت اسماعیل مهرتاش سینما لاله (رکس پیشین) سینما نادر (رویال پیشین) سینما رودکی (متروپل پیشین) سینما کریستال سینما ایران * برخی از فروشگاه های معروف لاله‌زار پیش از انقلاب ۵۷ فروشگاه کراوات مسعود‌نیا: مرتضی مسعود‌نیا اولین کراوات فروش در تهران بود که کار خود را در سال ۱۳۲۶ آغاز کرد فروشگاه پیرایش: در اوایل دورهٔ پهلوی، در اوایل خیابان لاله‌زار از سوی میدان توپخانه، مغازه‌ای به نام پیرایش قرار داشت که به جهت داشتن پوشاک مد روز در تهران شهرت داشت و نخستین فروشگاه بزرگ به سبک اروپائی در ایران بود فروشگاه جنرال مد * برخی دیگر از اماکن معروف لاله‌ زار پیش از انقلاب ۵۷ کانون معرفت یا کتاب فروشی حسن معرفت شیرازی کافه قنادی فرد دارالترجمه ی رسمی حکیم * سایر لاله زار های معروف در ایران لاله زار کرمان: شهری کوهستانی و سردسیر در بخش لاله زار شهرستان بردسیر استان کرمان ایران است. شهر لاله زار در استان کرمان با ارتفاع ۲۷۷۵ تا ۳۰۰۰ متر از سطح دریا، مرتفع ترین شهر ایران است. محصولات طبیعی از جمله پنیر، کره و عسل را می توان در شهر لاله زار ‌‌‌‌‌‌پیدا کرد + لاله زار طبس: دهی از دهستان حلوان بخش طبس شهرستان فردوس واقع در شش هزارگزی شمال باختری طبس است. جلگه ای گرمسیر و دارای سکنه ی فارسی زبان است. آب آن از قنات و شغل اهالی زراعت و راه آن مال رو است: فرهنگ جغرافیائی ایران * فیلمی تاریخی از خیابان لاله‌زار تهران مقایسهٔ دههٔ ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ خورشیدی پژوهش و تدوین دکتر منوچهر سعادت نوری ====================

۱۳۹۹ آبان ۱۷, شنبه

هریس: نخستین بانو در مقام معاونت رئیس جمهور آمریکا

ا ویژگی های او زادهٔ ۲۰ اکتبر ۱۹۶۴ یک سیاست‌ مدار اهل ایالات متحده ی آمریکا و سناتوردموکرات از کالیفرنیاست. شیامالا مادر او در سال ۱۹۶۰ از هندوستان و دونالد هریس پدر او در سال ۱۹۶۱ از جامائیکا (جزیره‌ای در دریای کارائیب واقع در آمریکای مرکزی) به آمریکا مهاجرت و چندی بعد با یکدیگر ازدواج کردند. حاصل این ازدواج دو دختر بود که یکی را "کامَلا"و دیگری را "مایا" نام نهادند. هنگامی که "کامَلا" ۷ ساله بود شیامالا از دونالد جدا شد و ۵ سال بعد همراه با دو دخترش به شهر مونترال در کانادا کوچ کرد. " کامَلا " تحصیلات دبیرستانی خود را در دبیرستان "وست مونت" در مونترال به پایان رساند و سپس همراه خواهرش برای تحصیلات دانشگاهی به آمریکا بازگشت. کامَلا هریس از تاریخ ۳ ژانویه ۲۰۱۱ تا ۳ ژانویه ۲۰۱۷، دادستان کل ایالت کالیفرنیا بود. در جریان مبارزات انتخاباتی ‌اش برای عضویت در مجلس سنا باراک اوباما (رئیس جمهور وقت آمریکا)، از وی حمایت کرد. هریس در ۲۱ ژانویه ۲۰۱۹ نامزدی خود را در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ آمریکا اعلام کرد. مدت کوتاهی نامزد پیشتاز این رقابت بود تا این که در ۳ دسامبر ۲۰۱۹ به مبارزات انتخاباتی خود پایان داد. او توسط جو بایدن کاندیدای حزب دموکرات آمریکا به عنوان معاون ‌اول پیشنهادی وی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ معرفی شد تحصیلات او کامَلا هریس دیپلمه ی دبیرستان "وست مونت" (واقع در مونترال کانادا)، فارغ التحصیل دانشگاه هاوارد (واقع در شهر واشینگتن دی سی آمریکا) در رشته ی علوم سیاسی و فارغ التحصیل کالج حقوق هیستینگز دانشگاه کالیفرنیا (واقع در سیویک سنتر سانفران سیسکو) در رشته ی حقوق است بستگان و خویشاوندان او کامَلا هریس با "داگلاس امهاف" وکیل کالیفرنیایی در سال ۲۰۱۴ در سانتا باربارای کالیفرنیا ازدواج کرد. "مایا" خواهر کامَلا تحلیل گر سیاسی شبکه ی تلویزیون "ام اس ان بی سی" و شوهرخواهر او "تونی وست" مدیرکل حقوقی "اوبر" (یک سرویس تاکسی، وسیله نقلیه کرایه‌ ای است که به ‌طور خودکار، مسافرین را با نزدیکترین راننده مرتبط می ‌سازد و در شهریور ۱۳۹۶ خورشیدی مدیریت کل آن به دارا خسروشاهی واگذار شد) و از مقامات ارشد سابق وزارت دادگستری آمریکاست. کامَلا هریس نامادری دو فرزند است که یکی دانشجو و دیگری دانش آموز دبیرستان است برخی گزارشات درباره ی او بنا بر گزارش خبرگزاری رویترز: هریس یکی از منتقدان سرسخت سیاست های مهاجرتی دونالد ترامپ بودا. وی همچنین یکی از مخالفان سرسخت برنامه ی دونالد ترامپ برای «داکا» بود سناتور هریس در برخی از گزارشات ویدیویی https://www.youtube.com تهیه و تدوین: دکتر منوچهر سعادت نوری * همچنین نگاه کنید به آشنایی با برخی نامداران جهان: "کامَهلا هریس" سناتور دموکرات ====================

۱۳۹۹ آبان ۱۳, سه‌شنبه

نوشتاری پیرامون میدان نقش جهان در شهر تاریخی اصفهان

میدان نقش جهان که بدستور شاه عباس اول در دوران صفویه ساخته شد یکی از میدان های دیدنی و تماشایی شهر تاریخی اصفهان است. این میدان که به نام میدان شاه نیز شناخته می شد پس از انقلاب ۵۷ اگرچه به عنوان میدان امام تغییر نام یافت اما هنوز که هنوز است بسیاری از طبقات مردم، آن را به نام میدان نقش جهان می خوانند. در این نوشتار، نکاتی را پیرامون میدان دیدنی و تماشایی نقش جهان با یکدیگر بررسی و مرور می کنیم برخی از ویژگی های میدان نقش جهان میدان نقش جهان، میدان مرکزی شهر اصفهان است که در قلب مجموعه ی تاریخی نقش جهان قرار دارد. میدان نقش جهان، میدانی مستطیل شکل به درازای ۵۶۰ متر و به پهنای ۱۶۰ متر است. بناهای تاریخی موجود در چهار طرف میدان نقش جهان شامل عالی‌قاپو، مسجد شاه، مسجد شیخ لطف‌الله و سردر قیصریه می ‌باشد که ورودی اصلی بازارچه ی اصفهان است. علاوه بر این بناها دویست حجره ی دو طبقه پیرامون میدان واقع شده‌ است که عموماً جایگاه عرضهٔ صنایع دستی اصفهان می‌ باشند. میدان نقش جهان در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۱۳ به شماره ی ۱۰۲ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد و در اردیبهشت ماه ۱۳۵۸ به شماره ی ۱۱۵ جزء نخستین آثار ایرانی بود که به‌عنوان میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت جهانی رسید. اگرچه نقش جهان پیشینه‌ای کهن‌ تر از دوران صفوی دارد، ولی میدان نقش جهان به شکل امروزین، در دوره ی سلطنت شاه عباس صفوی پایه‌ گذاری شده ‌است. در گذشته این میدان محل برگزاری مراسم گوناگون و بازی چوگان بوده و امروزه یک تفرجگاه عمومی و محلی برای برگزاری نماز جمعه و مراسم ملی و مذهبی می‌باشد در میدان نقش جهان حال و هوای سنتی اصفهان را می توان یافت، صدای قلم قلمزنان که با ظرافت بر مس و نقره کوبیده می شود، هنر دست میناکاران و حاصل پنجه های هنرمندان بر دار قالی چشم هر بیننده ای را ساعت ها خیره می کند… میدان نقش جهان اصفهان یکی از جاذبه های گردشگری اصلی گنبدهای فیروزه ای است. پیش از بنای این میدان در این محل باغ نقش جهان قرار داشت که در دوره ی تیموریان و آق قویونلو، ساختمان های دولتی و کاخ فرمانروایان را در خود جای داده بود. در باغ نقش جهان، میدانی به نام درب کوشک نامیده می شد و در دوران سلجوقی محل اعدام مجرمان و برگزاری بعضی آیین های مذهبی بود. درب کوشک در محل فعلی عمارت عالی قاپو قرار داشته است. با روی کار آمدن شاه عباس صفوی اصفهان پایتخت ایران شد. در ۱۰۱۱ شمسی به دستور شاه عباس میدان نقش جهان بنا گردید، از اینرو به آن میدان شاه عباس نیز گفته می شود میدان نقش جهان در برخی از نوشته ها و گفته ها میدان نقش جهان زیباترین میدان دنیاست: شوالیه شاردن فرانسوی ‌ در کتاب شهرهای نامی ایران ‌ نوشته ی لارنس‌ لکها‌رت‌/ ترجمه‌ ی حسین‌ سعا‌دت‌ نوری - در ایام سلطنت شاه سلطان حسین (نهمین و آخرین پادشاه سلسله ی صفوی)، جوی‌های آب در میـدان نقش جهـان به تدریج راکد شد و آخرین درختان باقی‌مانده از درختانی که شاه عباس به دست خود کاشته بود، خشکید: ویکی پدیا ميدان نقش جهان نماد هنرهاي سنتي و ملي ايران است… متاسفانه ميدان به اين بزرگي كه بسياري آن را با ميداني در رم مقايسه كرده‌اند، تبديل به يك پارك معمولي شده است. مردم عصرها با چراغ گاز و پتو روي چمن هاي ميدان مي‌نشينند كه منظره ي خوشايندي براي گردشگران نيست. درحالي كه اين ميدان نبايد به اين وضع تبديل شود. حتي درخت هايي در اين ميدان كاشته‌ شده است كه مربوط به مناطق سردسير است و اگر رشد كنند، از يك سوي ميدان نمي‌توان آن سو را ديد: حبيب درخشاني میدان نقش جهان در برخی از سروده ها سروده ای به مناسبت تاریخ اتمام ساخت میدان نقش جهان فکر تاریخ کرد واهب و گفت/ شد در کعبه در صفاهان باز و در برخی منابع فکر تاریخ کرد راغب و گفت/ شد در کعبه در صفاهان باز با محاسبهٔ حروف ابجد مصراع دوم، تاریخ اتمام ساخت میدان نقش جهان (۱۰۱۵ خورشیدی برابر با ۱۶۳۶ میلادی در دوران پادشاهی شاه صفی جانشین شاه عباس بزرگ) به دست می‌ آید. * زان سپس در اسپهان شد خسرو گیتی‌ستان بار دیگر تختگه برد اندر آن شادیستان پس بناهای نوآیین ساخت اندر اسپهان چون بنای چل‌ستون و سردر نقش جهان … : ملک ‌الشعرای بهار * اصفهان، نصف جهان من و توست/اصفهان، راحت جان من و توست داغ خونریزی افغان و مغول/ بر دل شهر و به جان من و توست زخم تاریخ، درون اش جاریست/ مرده رودش، نگران من و توست بسکه خشکیده و لب تر کرده/ زخمِ واکرده دهان من و توست بر دل نقش جهان اش، دیدم نقشی از درد جهان من و توست: سراینده ی گمنام * بگذار ، ز باغ و گل بگویم/ از وصف سی و سه پل بگویم از گوهر ناب شب چراغت/ آن هشت بهشت و چارباغت از نقش جهان، که در بر او بنشسته به ناز ، عالی قاپو… : سعید آزاد میدان نقش جهان در برخی از گزارشات ویدیویی https://www.youtube.com/ تهیه و تدوین دکتر منوچهر سعادت نوری ====== To be completed ======

۱۳۹۹ آبان ۳, شنبه

نکاتی پیرامون کشور کانادا و وجه تسمیه ی آن

کانادا کشوری در شمال قاره ی آمریکای شمالی است که از ده استان و سه قلمرو تشکیل شده‌است. این کشور از شرق تا اقیانوس اطلس، از غرب تا اقیانوس آرام و از شمال تا اقیانوس منجمد شمالی گسترده‌ است و از جنوب با کشورآمریکا همسایه است. کانادا با مساحت ۹٬۹۸۴٬۰۰۰ کیلومتر مربع، پس از روسیه دومین کشور پهناور جهان از نظر مجموع مساحت و چهارمین کشور پهناور جهان از نظر مساحت خشکی است. مرز مشترک کانادا با ایالات متحده، طولانی‌ ترین مرز زمینی در جهان است. شهر "اتاوا" پایتخت کاناداست. بخش زیادی از خاک کانادا به دلیل سرمای هوا و نزدیکی به قطب شمال، خالی از سکنه است. حکومت کانادا یک دموکراسی پارلمانی فدرال و یک پادشاهی مشروطه است که در حال حاضر ملکه الیزابت دوم رئیس کشور است. ساختار حکومت کانادا از پادشاه یا ملکهٔ بریتانیای کبیر، دولت فدرال، دو مجلس سنا و عوام، دولت‌های ایالتی و فرماندار کل که به عنوان نمایندهٔ ملکه الیزابت ایفای نقش می‌کند، تشکیل شده‌است. رأی دهندگان کانادا و شهروندان نیز در قاعدهٔ این هرم قرار می‌گیرند. این کشور توسط دولت‌های مستقل از هم اداره می‌شود، که در مجموع زیر پوشش دولت فدرال قرار گرفته‌اند. الیزابت دوم ملکهٔ بریتانیا، ملکهٔ کشور کانادا نیز هست و قانون به امضاء و به نام او رسمیت و ضمانت اجرایی پیدا می‌کند. هرچند کانادا پس از روسیه بزرگ‌ترین کشور جهان است، اما جمعیت آن تنها، حدود یک‌پنجم جمعیت روسیه است. نزدیک به ۹۰ درصد از جمعیت این کشور در امتداد مرز جنوبی آن، تا فاصله ۲۰۰ کیلومتری آمریکا زندگی می‌کنند. پرجمعیت‌ترین شهرهای کانادا به ترتیب تورنتو(۲٬۶۰۰٬۰۰۰ نفر)، مونترآل(۱٬۶۰۰٬۰۰۰ نفر)، کلگری (۱٬۰۲۰٬۰۰۰ نفر)، اتاوا (۸۱۲٬۰۰۰ نفر)، ادمونتون (۷۱۲٬۰۰۰ نفر)، میسیساگا (۶۶۸٬۰۰۰ نفر)، نورث یورک (۶۳۶،۰۰۰ نفر)، وینیپگ (۶۳۲٬۰۰۰ نفر)، اسکاربرو (۶۰۰،۰۰۰ نفر) و ونکوور(۶۰۰،۰۰۰ نفر) هستند *** اقوام اولیه کانادا اقوام و قبایل مختلف بومی کانادا بجز مردم متی و اینوئیت هستند. در حال حاضر ۶۳۴ گروه به عنوان اقوام اولیه کانادا به رسمیت شناخته شده‌اند که در سراسر کانادا پراکنده هستند و تقریباً نیمی از آن‌ها در استان‌های انتاریو و بریتیش کلمبیا ساکنند. زبان، فرهنگ، رسوم و آیین‌های این اقوام گاهی بسیار با هم متفاوتست *** زندگی و برخی نظریات "جاستین ترودو": رهبر حزب لیبرال و نخست وزیر کانادا *** برخی آگاهی ها در مورد بانو "پایت": فرماندار کل کانادا *** روابط ایران و کانادا روابط دیپلماتیک ایران و کانادا از سال ۱۳۳۳ (۱۹۵۵ میلادی) آغاز شد. اگرچه در آن زمان به دلیل عدم تأسیس سفارت در ایران، امور توسط سفارت بریتانیا در تهران صورت می‌گرفت. پس از بازدید یک هیئت دیپلماتیک کانادایی از ایران در سال ۱۳۳۷ این کشور سفارت خود را دو سال بعد در تهران تأسیس کرد روابط دو کشور در پی تنش‌های به وجود آمده پس از انقلاب ۵۷ ایران در سال ۱۳۵۹ قطع شد و این وضعیت تا سال ۱۳۶۹ که سفارتخانه‌ های دو کشور بازگشایی شد ادامه داشت. مبادله ی سفیر میان دو کشور در سال ۱۳۷۴ صورت گرفت. در طی این مدت مهاجرت گسترده ایرانیان به کانادا و همچنین قطع روابط و تحریم‌ های ایالات متحده آمریکا علیه ایران بر اهمیت برقراری روابط با کانادا افزود. به دلیل روابط تنگاتنگ همه‌جانبه میان آمریکا و کانادا، این کشور نقش مهمی در تأمین کالاهایی آمریکایی مورد نیاز ایران داشته ‌است. روابط ایران و کانادا تنها در دولت نخست محمد خاتمی شرایط آرامی را تجربه کرد. رویداد قتل زهرا کاظمی روابط دو کشور را تا پایان دولت دوم وی تحت ‌الشعاع قرار داد و پس از روی کار آمدن دولت محمود احمدی‌نژاد کنار گذاشته شدن سیاست تنش زدایی از دستور کار وزارت امور خارجه ایران روابط به شدت کاهش یافت و تنش‌های فراوانی را شاهد بود. در ۱۷ شهریور ۱۳۹۱ کانادا در پاسخ به سیاست خارجی ایران و نگرانی از تأمین امنیت دیپلمات‌های کانادایی سفارت خود را در تهران تعلیل کرد و روابط دیپلماتیک را با ایران به حالت تعلیق درآورد. پس از انتخاب جاستین ترودو به سمت نخست ‌وزیر کانادا، هر دو کشور مذاکرات خود را برای ازسرگیری روابط، آغاز کرده‌اند. سفارت ایران در کانادا در خیابان متکالف شهر اتاوا و سفارت کانادا در ایران در خیابان کوه نور در تهران، واقع شده‌ اند *** روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و کانادا پیشینه ی روابط ایران و کانادا: روابط دیپلماتیک رسمی بین دولت کانادا و ایران در سال ۱۹۵۵ با افتتاح نمایندگی ایران در اتاوا در سال ۱۹۵۶ و نمایندگی کانادا در ایران در سال ۱۹۵۹ آغاز شد. در سال‌های بعد، دو کشور روابط تجاری گسترده‌ای را با هم آغاز کردند که بر اساس آن نزدیک به هزار کارگر و پیمانکار کانادایی در ایران در اواخر دهه ۱۹۷۰ مشغول به کار بودند. *** ایرانیان کانادا یا افراد کانادایی - ایرانی شهروندان کانادا هستند که پس زمینه ملیت ایرانی دارند یا دارای تابعیت دوگانه ایرانی و کانادایی هستند. طبق آمار اداره مهاجرت کانادا در سال ۲۰۲۰ میلادی بالغ بر هشتصد هزار نفر ایرانی ‌تبار در کانادا زندگی می‌کنند که با موج مهاجرت ایرانیان از سال ۱۳۶۸ ه‍.ش تا کنون شمار ایرانیان کانادا هم رو به فزونی گذاشته‌ است. پیش از انقلاب، ایرانی‌ها بیشتر برای فرصت ‌های آموزشی و اقتصادی یا سرمایه ‌گذاری به کانادا مهاجرت می‌کردند. اما پس از انقلاب به ویژه در دهه ۱۹۸۰، دلایل سیاسی و مذهبی، فرار از جنگ ایران و عراق و سرکوب فرهنگی و اجتماعی اعمال شده توسط جمهوری اسلامی به دلایل مهاجرت ایرانیان به کانادا اضافه شده‌است. با ورود به قرن ۲۱، تعداد فزاینده‌ای از افراد وابسته به دولت ایران گاهی پس از اختلاس کلان مانند رئیس بانک مرکزی نیز به کانادا مهاجرت کردند. مشکلات فرهنگی و اقتصادی همچنان از عوامل عمده مهاجرت ایرانیان است* *** آشنایی با ده (۱۰) تن از فعال ترین کانادایی های ایرانی تبار *** انتصاب یک ایرانی به ریاست شهربانی در یکی از شهر های کانادا *** برخی از گزارشات ویدیویی درباره ی روابط ایران و کانادا https://www.youtube.com/ *** وجه تسمیه ی کانادا واژه ی کانادا از واژه ی کاناتا می‌آید که در زبان بومیان سرخ ‌پوست کانادا معروف به اقوام نخست به معنی «دهکده» و «سکونت گاه» یا سرزمین است. در سال ۱۵۳۵، ساکنین این منطقه از این کلمه استفاده می کردند تا نشانی این محل را به ژاک کارتیه دریا نورد فرانسوی که مقصدش به سمت "دهکده ی استاداکونا' بود، بدهند. کارتیه کلمه کانادا را هم برای آن دهکده و هم کل منطقه‌ای که در آن زمان به آن "دونا کونا" می‌گفتند استفاده می‌کرد. در سال ۱۵۴۷ در نقشه‌ها نیز با همین عنوان کانادا شناخته شد. این کشور مستعمره ی فرانسوی، که به آن "فرانسه ی نو" می‌گفتند، در طول رودخانه ی سن لوران و سواحل شمالی دریاچه‌های بزرگ قرار داشت. بعدها، این منطقه به دو بخش یعنی مستعمره ی فرانسوی و مستعمره ی بریتانیا که اصطلاحاً کانادای شمالی و کانادای جنوبی، گفته می‌شد، تقسیم می‌شد و تا این جدایی تا زمانی که کل این مناطق جز مستعمره ی بریتانیا در سال ۱۸۴۱ درآمد، ادامه داشت. بر طبق مصوبه کنفدراسیون کانادایی سال ۱۸۶۷، این کشور نام جدید و رسمی "ایالات سلطنتی کانادا" را تا سال‌های ۱۹۵۰ با خود یدک می‌کشید. با گذشت زمان که این کشور اقتدار سیاسی و خودمختاری بیشتری از بریتانیا بدست می‌آورد، دولت فدرال با اسناد دولتی، تنها نام "کانادا" را بر کشور گذاشت. طبق لایحه ی قانونی که در سال ۱۹۸۲ در کانادا به تصویب رسید، در حال حاضر تنها نام قانونی کشور، به هر دو زبان، کانادا است. این مسئله روی نام‌گذاری مجدد روز ایالتی به روز کانادا در سال ۱۹۸۲، که در این کشور تعطیل رسمی است، مستقیماً تأثیر گذاشت *** روز کانادا یکم ژوئیه روز کانادا یا روز ملی کاناداست. روز کانادا سالگرد تصویب قانون بریتانیایی آمریکای شمالی در تاریخ اول ژوئیه سال ۱۸۶۷ است که به موجب آن قانون دو مستعمره و یک استان سابق امپراطوری بریتانیا متحد گردیدند و تشکیل کشور مستقلی بنام کانادا را دادند. با تصویب قانون بریتانیای شمال امریکا، کنفدراسیون کانادا در تاریخ یکم ژوئیه ۱۸۶۷ با به صدا درآمدن ناقوس کلیسای جامع سنت جیمز در تورنتو، آتش بازی و چراغانی، گشت و گذار، نمایش های نظامی، موسیقی و سایر تفریحات جشن گرفته شد *** روز کانادا: روز ملی کشورکانادا *** تهیه و تدوین: دکتر منوچهر سعادت نوری ========== To be completed =========

۱۳۹۹ مهر ۳۰, چهارشنبه

یادداشتی پیرامون مقابله با "کرونا" به کمک برخی از مواد و عناصر شیمیایی

حدود ۶ ماه پیش در نوشتاری به "داروها و مواد و ابزار مورد استفاده در درمان بیماری کرونا" اشاره شد. در یادداشتی که اکنون تقدیم می شود مقابله با "کرونا" را به کمک برخی از مواد و عناصر شیمیایی با یکدیگر بررسی و مرور می کنیم اتانول یا الکل اتیلیک اتانول یا الکل اتیلیک یا اتیل الکل یا الکل میوه ترکیب شیمیائی با بوی خاص است. اتانول خالص توسط زکریای رازی دانشمند ایرانی تولید شد…. اتانول، حلال بسیار خوبی است و در صنعت عطر سازی، رنگ سازی و … استفاده می ‌شود. محلول ۷۰ تا ۸۰ درصد آن به عنوان محلول ضدعفونی‌ کننده کاربرد دارد. اتانول با تغییر دادن پروتئین و حل کردن چربی، میکرو ارگانیسم ها را از بین می‌برد. البته این عمل فقط در برابر باکتری‌ها و ویروس‌ها و قارچ ها مؤثر است، ولی در مقابل هاگ قارچ ها و اسپور باکتری‌ها تأثیری ندارد. اتانول همچنین در صنایع مشروبات الکلی به میزان گسترده‌ای مورد استفاده قرار می ‌گیرد. بنا بر بسیاری از منابع، در الکل طبی تنها اتانول خالص وجود دارد. نوشیدن اتانول هیچگونه تاثیری بر پیشگیری از ابتلا به کرونا ندارد دکتر داروساز و مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور حسین کاملی تاکید کرد نوشیدن الکل تاثیری بر پیشگیری از ابتلا به کرونا ندارد و ویروس کرونا، صرفا مجاری تنفسی و ریوی را تحت تاثیر خود قرار می دهد پژوهشگران علم تغذیه نیز بر این باورند که اتانول موجود در نوشیدنی های الکلی وارد دستگاه گوارش می شود و تحت تاثیر عملیات گوارشی قرار می گیرد و هیچ ارتباطی با مجاری ریوی و دستگاه تنفسی ندآرد. گزارشات مربوط به تلفات حاصله از بیماری کرونا در کشور ودکا دوست و الکل نوش روسیه نشانه ی تایید نظریات بالاست نقش ویتامین سی، ویتامین د و روی یا زینک در مقابله با کرونا دکتر محسن صنیعی در مورد نقش ویتامین سی، ویتامین د و "روی' یا زینک در مقابله با کرونا، اظهار کرد: پیرامون نقش ویتامین‌ های مختلف در بیماری کرونا حرف‌های ضد و نقیض وجود دارد. عده‌ای مصرف "روی' یا زینک را در درمان و پیشگیری از این بیماری موثر می ‌دانند و عده‌ای دیگر معتقدند که زینک گیرنده ی ویروس را فعال می‌کند و نقش منفی در ابتلا به بیماری دارد، همچنین در مورد مصرف ویتامین سی، عده‌ای معتقدند که نقش بازدارنده دارد و برخی دیگر می گویند ویتامین سی عوارض ریوی ایجاد می کند. دکتر صنیعی تاکید کرد: آنچه مشخص است، اینکه تعداد پزشکانی که تاثیر ویتامین سی و زینک را در مورد این بیماری مفید می دانند، بیشتراست. در مورد مصرف ویتامین ها نکته مهم و حیاتی ویتامین دی است که کمبود آن در بدن می تواند باعث بروز فاجعه شود و با توجه به کمبود این ویتامین در اغلب افراد جامعه مصرف ویتامین د از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آیا ویتامین دی می‌تواند از ابتلا به کرونا جلوگیری کند؟ خیر. شواهدی در دست نیست که این ویتامین خطر آلودگی و ابتلا به کرونا را کاهش دهد اما برخی متخصصان معتقدند که خوردن آن در زمان همه‌گیری می‌تواند فوایدی داشته باشد. پیشگیری از کمبود این ویتامین به سلامت کمک می‌کند و برخی محققان می‌گویند در صورت ابتلا به کرونا، کمبود ویتامین دی ممکن است تاثیر منفی بر شدت بیماری بگذارد. البته عوامل خطرساز دیگر مثل بیماری‌های قلبی که در بیماران مبتلا به کرونای شدید دیده می‌شود مانع می‌شود که درباره این تاثیر ویتامین دی نتیجه قطعی گرفت. محققان فرانسوی و اسپانیایی در حال تحقیقات بالینی هستند تا از تاثیر احتمالی ویتامین دی بر بیماران کرونا مطلع شوند. پرفسور جون رودز، استاد بازنشسته دانشگاه می ‌گوید ویتامین دی اثر ضد التهابی دارد و محققانی هستند که می‌ گویند شاید این ویتامین پاسخ ایمنی به ویروس کرونا را کاهش دهد. این به بیماران بسیار بدحالی مربوط می‌شود که آسیب شدید ریه ‌شان ناشی از واکنش بسیار شدید سیستم ایمنی است که به آن "طوفان سایتوکین" می‌ گویند. در هر حال هنوز به تحقیقات بیشتری در این زمینه نیاز است. نقش عنصر "روی" در مقابله با ویروس کرونا برخی متخصصان معتقدند "روی" مسنجر آر ان ای (اسید ریبونوکلئیک پیامبر) را در پیکره ی ویروس کرونا احاطه و خنثی می سازد و ویروس را از فعالیت باز می دارد. روی یا زینک عنصری است شیمیایی که دارای عدد اتمی ۳۰ است. روی فلزی است به رنگ سفید متمایل به آبی که بر اثر رطوبت هوا تیره رنگ می ‌شود و در حین احتراق رنگ سبز براقی تولید می ‌کند. روی بعد از آهن، آلومینیوم و مس چهارمین فلز مورد استفاده در دنیا می‌باشد. انسان ۲۰ تا ۴۰ درصد میزان روی موجود در غذا را جذب می‌کند. غذاهایی مانند گوشت قرمز، ماهی، مرغ و بوقلمون، آماده‌ترین شکل قابل دسترس روی قابل جذب هستند. روی موجود در سبزیجات کمتر برای بدن قابل دسترس است و فیبر سبزیجات به تنهایی میزان روی را که قابل جذب و استفاده است کمتر می‌کند. محصولات لبنی و تخم مرغ دارای میزان نسبتاً خوبی روی هستند اما جذب روی از این مواد مشکلتر است. برخی از متخصصان تغذیه بر این باورند که شراب قرمز نیز یکی از منابع مفید عنصر "روی است محلول "ید" ویروس کرونا را غیرفعال می ‌کند طبق تحقیق جدید دانشمندان آمریکایی، شستشوی بینی و دهان با محلول ید می‌تواند از شیوع ویروس به فرد جلوگیری کرده در ۱۵ ثانیه ویروس کرونا را غیرفعال کند مقابله با "کرونا" به کمک برخی از محلول های شستشوی دهان و بینی بنا بر گزارش نشریه ی پزشکی ویروس شناسی، محلول های شستشوی دهان و بینی می‌توانند از شیوع ویروس به فرد جلوگیری کنند. لیسترین یکی از مشهور ترین محلول های شستشوی دهان است مقابله با "کرونا" به کمک شستشوی گلو با آب نمک دانشمندان دانشگاه ادینبرو که پیش تر تأثیر مثبت غرغره آب نمک را در بیماری‌های عفونت دستگاه تنفسی فوقانی مشاهده کرده‌اند اکنون اظهار کرده‌اند که قصد دارند آزمایشی را انجام دهند تا دریابند آیا غرغره ی آب نمک باعث کاهش علائم اولیه بیماری کووید ۱۹ می‌شود یا خیر. محققان این دانشگاه فکر می‌کنند که آب نمک می‌تواند مکانیسم‌های طبیعی مبارزه با ویروس بدن که در صورت بیمار شدن ایجاد می‌شود را تقویت کند. آنها اظهار داشتند که تماس مستقیم نمک تاثیر سمی بر ویروس‌ها دارد و یا مکانیسم‌های ایمنی طبیعی سلول‌های داخل مجاری هوا را تحریک می‌کند. محققان گفتند ممکن است نمک توسط سلول‌های بدن نیز برای ایجاد ماده شیمیایی بنام هیپوکلرو اسید که در مایع سفید کننده یافت می‌شود و برای از بین بردن ویروس‌ها استفاده می شود مورد استفاده قرار گیرد تهیه و تدوین دکتر منوچهر سعادت نوری ==========

۱۳۹۹ مهر ۲۳, چهارشنبه

۴۰ - یادنامه ی محمد رضا شجریان

محمد رضا شجریان (زاده ی ۱ مهر ۱۳۱۹ – درگذشته ی ۱۷ مهر ۱۳۹۹) موسیقی‌دان و خوانندهٔ سبک اصیل ایرانی بود. وی همچنین خوش‌ نویس در خطِ نستعلیق، رئیس شورای عالی خانه ی موسیقی ایران، بنیان ‌گذار گروه شهناز و آفریننده ی چند ساز موسیقی بود. او در قرائت قرآن نیز فعالیت داشت و دعای ربنا، نامدارترین تلاوت قرآنیِ او بود. شجریان در میان دوستداران خود با عنوان «استاد آواز ایران» و «خسروِ آواز ایران» نیز شناخته می‌ شود. برخی او را مهم‌ترین چهرهٔ موسیقی سنتی ایران و یکی از نماد های مهم فرهنگ و موسیقی ایران‌ می ‌دانند. وی از آوازه‌ای بین‌المللی نیز برخوردار بود. از فرزندان محمد رضا شجریان، همایون و مژگان در زمینهٔ موسیقی فعالیت دارند ماجرای زندگی او محمدرضا شجریان، یکم مهر ۱۳۱۹ در مشهد زاده شد. آواز خواندن را از کودکی آغاز کرد و با توجه به استعداد و صدای خوبش، تحت آموزش پدر، که خود قاری قرآن بود، مشغول به پرورش صدای خویش شد. وی در سال ۱۳۳۸ به دانش‌ سرای مقدماتی مشهد رفت و برای نخستین بار با یک معلم موسیقی آشنا شد. پس از دریافت دیپلم دانش ‌سرای عالی، به استخدام آموزش و پرورش درآمد و به تدریس مشغول شد و در این زمان با سنتور آشنا شد و فراگیری این ساز را نزد جلال اخباری شروع کرد. شجریان در سال ۱۳۴۰ با فرخنده ی گل‌افشان ازدواج کرد که حاصل آن سه دختر به نام‌ فرزانه (راحله)، افسانه (همسر پرویز مشکاتیان) و مژگان و یک پسر (همایون) بود. او سال ۱۳۴۶ در تهران با احمد عبادی آشنا شد و همچنین در کلاس اسماعیل مهرتاش شرکت کرد. در همین سال برای آموختن خوشنویسی در انجمن خوش‌ نویسان ایران نزد ابراهیم بوذری رفت. شجریان از سال ۱۳۴۷، خوشنویسی را نزد حسن میرخانی ادامه داد و در سال ۱۳۴۹، درجهٔ ممتاز را در خوشنویسی به دست آورد. اجرای زندهٔ راست ‌پنج گاه در سال ۱۳۵۴ در جشن هنر شیراز به‌همراه محمد رضا لطفی و ناصر فرهنگ ‌فر، که بعدها در یک آلبوم موسیقی با همین نام منتشر شد، مورد استقبال واقع شد. در آن زمان راست‌ پنج ‌گاه به ‌ندرت اجرا می‌شد و این دستگاه در حال فراموش شدن بود محمد رضا شجریان در سال ۱۳۵۷ همانند بسیاری از هنرمندان آن زمان همکاری خود را با سازمان‌های دولتی (مثل رادیو)، به‌دلیل آنچه خود گفته‌ است، «آن موقع، آن‌جا با روحیات من نمی‌ خواند، سیاست پخش صداها را از رادیو تلویزیون، من حس می‌کردم کاباره ‌دار دارد تعیین می‌کند و ابتذال فرهنگی …» ادامه نداد... محمدرضا شجریان در سال ۱۳۷۰ با همکاری داریوش پیرنیاکان، مرتضی اعیان و جمشید عندلیبی، کنسرت‌هایی را در تور اروپا و آمریکا برگزار کرد که آلبوم‌های پیام نسیم دل مجنون و سرو چمان حاصل این اجراهاست. محمد رضا شجریان پس از طلاق از فرخنده گل‌افشان، حدود ۵۳ سالگی و در سال ۱۳۷۱ با کتایون خوانساری ۲۶ ساله ازدواج کرد. حاصل ازدواج دوم او پسری به‌ نام رایان است که در سال ۱۳۷۶ در کانادا متولد شده ‌است... محمد رضا شجریان در پیام ویدئویی برای تبریک نوروز ۱۳۹۵ با چهره‌ ای دگرگونه و موهای بسیار کوتاه حاضر شد. برخی سایت‌ها از ابتلای او به سرطان کلیه خبر دادند. محمد رضا شجریان، چهار سال پس از آن‌که برای آخرین بار جلوی دوربین ظاهر شد و اعلام کرد ۱۵ سال است به بیماری سرطان مبتلاست، روز یکشنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۹، به دلیل افت سطح هوشیاری در حدِ کمایِ عمیق به بخش مراقبت‌های ویژه در بیمارستان جم تهران منتقل شد و عاقبت بعدازظهرِ پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۹ در ۸۰ سالگی درگذشت * گزارش تصویری خاکسپاری او https://www.bbc.com/persian/iran-54492088 * برخی از اجراهای مشهور او دعای ربنا https://www.youtube.com/watch?v=1ZBrqXEBj28 در آستین مرقع پیاله پنهان کن (ترانه ی اگر چه باده فرح ‌بخش و باد گل‌بیز است) سروده ی حافظ https://www.youtube.com/watch?v=pE9fs0LP91Y اشک مهتاب https://www.youtube.com/watch?v=_akkUBYr28k * برخی از گفتگو های مشهور او گفتگوی او با سیاوش کسرايي https://www.youtube.com/watch?v=N3KA5NIF2L4 * برخی از گزارشات ویدیویی درباره ی او هنر شجریان از نگاه دکتر صادق زیبا کلام https://www.youtube.com/watch?v=pE9fs0LP91Y * برخی از نوشتارها و سروده ها به یاد او درگذشت شجریان/ جهان سیاست از صافی صدای او: نعیمه دوستدار https://www.radiozamaneh.com/296973 درگذشت شجریان/ طنین صدای خسرو خنیاگران خراسان در افغانستان: سید رضا محمدی https://www.bbc.com/persian/afghanistan-54526795 شجریان هرچند خودش را فردی سیاسی نمی دانسته اما "مانیفستی" هم برای گذر از جمهوری اسلامی به یک ایران دمکراتیک تدوین کرده وآن را به عباس میلانی سپرده است: فیروزه خطیبی https://iroon.com/irtn/quote/4995 صدای سرمستان/ به خاطره ی معطر ِ محمدرضا شجریان سروده ی رضا مقصدی http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=50632 * یادداشت پایانی زنده یاد محمد رضا شجریان متاسفانه بعدازظهرِ پنجشنبه ۱۷ مهر۱۳۹۹ دیده از جهان فرو بست. پیکر او به گزارش رسانه های ایران، و بنا به وصیتش، در کنار آرامگاه فردوسی در مشهد ، دفن شد. روح و روانش شاد و یادش گرامی باد دکتر منوچهر سعادت نوری

۱۳۹۹ مهر ۶, یکشنبه

شناخت "آستین" از دیدگاه های گوناگون

آستین های مرسوم در اروپا در قرن ۱۵ میلادی در فرهنگ واژه ها آستین = قسمتی از جامه که دست را پوشد از بن دوش تا بند دست: لغت نامه ی دهخدا/ تارنمای پارسی ویکی آستین = قسمتی از جامه که از شانه تا مچ دست را می پوشاند - مقدار چیزی که در آستین جا شود - طریقه ، راه ; فرهنگ فارسی معین آستین = قسمتی از جامه که از شانه تا مچ دست را می‌پوشاند/ [قدیمی] دهانۀ خیک و مشک/ [قدیمی] طریقه و راه: فرهنگ فارسی عمید آستین = قسمتی از جامه که از بن دوش تا بند دست را پوشد - طریقه ، راه . دهانۀ خیک و مشک و مانند آن: واژه نامه ی نوین تالیف محمد قریب در برخی از فرهنگ های جهان به زبان انگلیسی: تارنمای ویکی‌پدیا/ به زبان فرانسوی: تارنمای ویکی‌پدیا/ به زبان آلمانی: تارنمای ویکی‌پدیا/ به زبان عربی: تارنمای ویکی‌پدیا/ در برخی اصطلاحات فارسی آستین افشاندن (آستین برفشاندن ، آستین فشاندن) به علامت مهر یا خلوص دوستی یا عفو یا تحسین ، دست و بالتبع آستین را بحرکت آوردن آستین برزدن (برنوشتن ، مالیدن ، برچیدن ، بالا زدن) مصمم بر آن شدن . مستعد، آماده و مهیای آن گشتن آستین ملال بر کسی افشاندن = با جنبش دست و آستین کراهت و نفرت نمودن آستین بر گناه کسی کشیدن = او را عفو کردن - قلم بر جرایم او کشیدن اشک در آستین داشتن = با هر ناملائمی خرد و ناچیز گریان شدن: در آستین کردن = سود بردن - نفع و فایدت بحاصل کردن کوته آستین = ضعیف - ناتوان - صوفی - درویش: مشک در آستین نهفتن = صفتی نیک را پوشیدن خواستن هزار قبا بدوزد یکی آستین ندارد = به هیچ وعده وفا نکند: لغت نامه ی دهخدا/ تارنمای پارسی ویکی جان در آستین داشتن = مهیای جانبازی بودن- جان نثاری کردن: لغت نامه ی دهخدا/ پارسی ویکی در برخی کنایه ها و ضرب‌المثل ها آستین بالا زدن = کنایه از همت کردن ، اقدام کردن; فرهنگ فارسی معین/ تارنمای واژه یاب مار در آستین پروراندن = به آدم بدی اعتماد کردن/ برای کسی آستین بالا زدن = کسی را همسر دادن: تارنمای ویکی‌پدیا در برخی کتاب ها کتاب "در آستین مرقع" نوشته ی علی‌ اکبر سعیدی سیرجانی:برگزیده‌های کتاب‌ کتاب "آستین نو، بخور پلو": نویسنده چومی پارک - مترجم حسین شیخ‌ رضائی در برخی لباس ‌ها و مدل ‌ها انواع آستین در لباس‌ها: لباس آستین بلند یا آستین کامل/ انواع آستین لباس زنانه از نظر مدل و دوخت: تارنمای ویکی‌پدیا آموزش برش و دوخت انواع مدل آستین: تارنمای نساجی شناخت انواع آستین و تاثیرشان بر استایل: تارنمای مد در برخی از مکان ‌های جغرافیایی در ایالات متحده ​= آستین، تگزاس/ آستین، آرکانزاس/ آستین، کلرادو/ آستین، ایندیانا/ آستین، مینه‌سوتا/ آستین، نوادا/ شهرستان آستین، تگزاس در کانادا​ = آستین، مانیتوبا/ جزیره آستین آستین در استرالیای غربی: تارنمای ویکی‌پدیا استین ورک = در شمال ناحیه ٔ دون کِرک دارای ۳۱۲۳ تن سکنه: تارنمای پارسی ویکی در برخی از سروده ها اگر چه باده فرح بخش و باد گل‌بیز است/ به بانگ چنگ مخور می که محتسب تیز است صراحی ای و حریفی گرت به چنگ افتد/ به عقل نوش که ایام فتنه انگیز است در آستین مرقع پیاله پنهان کن/ که همچو چشم صراحی زمانه خون‌ریز است…: حافظ و سروده هایی از صائب تبریزی ملک‌الشعرای بهار نادر نادرپور مهدی اخوان ثالث و دیگران از دیدگاه یک سراینده آستین ، بالا بزن ، فریاد شو ، پیکار کن کاخ_ بیداد و ستم را ، سرنگون ، آوارکن زان سپس بنگر به یک عصر نوین این جهان روز و شب را با نشاط و با شعف، دیدار کن * آستین، بالا بزن ، پیکار کن/ بهر دفع_ ناکسان، اصرار کن کاخ_ ظالم را بر افکن، روی خاک/ راه_ شاد_ مردمان، هموار کن دكتر منوچهر سعادت نوري در برخی ‌برنامه های موسیقی در آستین مرقع پیاله پنهان کن (ترانه ی اگر چه باده فرح‌بخش و باد گل‌بیز است) - اجرا: محمد رضا شجریان ترانه ی " آستین کهنه داشتم از ما گذشتی " - اجرا: امیرجان صبوری * تهیه و تدوین دکتر منوچهر سعادت نوری یادداشت ها و سروده های پایانی =====================

۱۳۹۹ مهر ۲, چهارشنبه

پیرامون واژه ی فارسی “ فریاد ”

;در فرهنگ واژه ها

فریاد = به معنی یاری خواستن با آواز بلند و شکایت با آوای رساست (از حاشیه ی برهان چ معین) - آواز بلندی که در دادخواهی و استعانت برآرند (ناظم الاطباء) : لغت نامه ی دهخدا/ تارنمای پارسی ویکی

فریاد = بانگ - آواز بلند: فرهنگ فارسی عمید و فرهنگ معین/ تارنمای واژه یاب

فریاد = یاری خواستن با آواز بلند : واژه نامه ی نوین تالیف محمد قریب 

فریاد = صدای بلندی که در حنجره تولید می‌شود، انگیزه های فریاد: ترس / خوشحالی/ درد: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا

در برخی از فرهنگ های جهان

به زبان انگلیسی: تارنمای گوگل - ویکی‌پدیا/ به زبان فرانسوی: تارنمای ویکی‌پدیا/ به زبان آلمانی: تارنمای ویکی‌پدیا/ به زبان عربی: تارنمای المعانی/

در برخی اصطلاحات فارسی

به فریاد رسیدن؛ به فریاد کسی گوش دادن - به نجات کسی شتافتن: لغت نامه ی دهخدا

فریاد افکندن: سر و صدا براه انداختن/ فریاد سعدی در جهان افکندی ای آرام جان - چندش بفریاد آوری باری بفریادش برس: .سعدی/ لغت نامه ی دهخدا

فریاد برآوردن: (مصدر لازم) ‹فریاد برداشتن› آواز بلند برآوردن؛ بانگ کردن؛ فریاد کردن/ فریاد خواستن: (مصدر لازم) یاری‌ خواستن؛ داد خواستن/ فریاد رسیدن: (مصدر متعدی) به ‌فریاد رسیدن؛ به ‌داد کسی رسیدن - مدد کردن.: فرهنگ فارسی عمید

در برخی کنایه ها و عبارت های عامیانه و ضرب‌المثل ها 
به بری مال مسلمان و چو مال ات به برند/ بانگ و فریاد برآری، که مسلمانی نیست: سعدی 
داد و فریاد/ قیل و قال - داد و هوار/ داد و فریاد: عبارت های عامیانه
روی کوه هرچه بیشتر فریاد بزنید بیشتر وحشت می کنید: ضرب‌المثل‌ روسی 
 
در برخی از نوشتارها
فریاد اعتراض جهان به قرنطینه ‌های سخت: در شرایطی که شمار مبتلایان جهانی به کرونا از مرز دوازده میلیون نفر نیز فراتر رفته و در راستای پیشگیری از شیوع گسترده آن تدابیر بهداشتی سختگیرانه‌ای در کشورهای جهان از سوی دولت‌ها اتخاذ شده است، اما طولانی شدن دوره محدودیت و سخت‌گیری‌ها در سایه تبعات بسیار جدی ناشی از آن، باعث نارضایتی مردم شده به حدی که در برخی از کشورهای جهان ازجمله آلمان، انگلیس و فرانسه منجر به اعتراض‌های گسترده مردم علیه این محدودیت ها شده است
فریاد اعتراض یک زن که با بچه در خیابان زندگی می کند 
 
در برخی کتاب ها 
کتاب "قلم‌ها فریاد می‌شوند" تالیف عباس نامدارعلی‌آبادی  و فاطمه شادی: مجموعه‌اي از داستان‌هاي کوتاه از نويسندگان مختلف است که با زباني ساده و روان نگاشته شده ‌است. «پروفسور»، «شرط‌بندي»، «احساس تلخ»، «خاطره مرداب»، «همدم»، «زير درخت سايه بيد»، «هميشه از يک اتفاق ساده مي‌ترسم»، «تصميم»، «ساعت‌هاي تار»، «ننه خاور»، «سبز جنگلي»، «پلاک شناور»، «پليس کوچولو»، «توتون نيم‌سوخته» عنوان‌هاي برخي از داستان‌هاي اين کتاب است
کتاب «فریاد در خاکستر» تالیف صادق کرمیار

در برخی مجموعه‌ ها و آلبوم های موسیقی 

فریاد نام آلبوم موسیقی سنتی ایرانی است با صدای محمدرضا شجریان و تار حسین علیزاده که در سال ۱۳۸۱ در لس آنجلس اجرا و در سال ۱۳۸۲ منتشر شده‌است. این آلبوم در دستگاه راست پنجگاه، شور و همایون اجرا شده ‌است.

در برخی فیلم های سینمایی

فریاد نیمه شب: نام فیلمی ایرانی است، به کارگردانی، نویسندگی ساموئل خاچیکیان و تهیه‌کنندگی مهدی میثاقیه در سال ۱۳۴۰ ساخته شده که آرمان و محمد علی فردین به همراه پروین غفاری در آن نقش آفرینی کرده‌اند

خشم و فریاد: فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رضا صفایی ساختهٔ سال ۱۳۴۲

فریاد (فیلم ۱۳۵۰)، فیلمی به کارگردانی سلیمان میناسیان و هراند میناسیان و نویسندگی عباس پهلوان

فریاد زیر آب (۱۳۵۶): فیلمی ایرانی با بازی داریوش اقبالی است. عنوان فیلم بر اساس ترانه‌ای سروده ایرج جنتی‌عطایی است که در این فیلم با صدای داریوش شنیده می‌شود. کارگردان و نویسندهٔ این فیلم سیروس الوند است

فریاد عشق: فیلمی به کارگردانی حسین قاسمی وند و نویسندگی جمشید صداقت‌نژاد محصول سال ۱۳۵۶

فریاد (فیلم ۱۳۷۷)، فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مسعود کیمیایی و تهیه‌کنندگی ناصر شفق

فریاد مورچه‌ها: فیلمی از محسن مخملباف است که در سال ۱۳۸۶ ساخته شد. این فیلم نیز همچون دیگر آثار مخملباف در یکی از کشورهای آسیایی و این بار در هند ساخته شد
 
هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند: فیلمی از پوران درخشنده است که در اکران ویژهٔ عید فطر سال ۱۳۹۲ در ایران به اکران درآمد. نویسنده و کارگردان فیلم پوران درخشنده است و تهیه‌کنندگی آن، کار مشترک شرکت خورمهر و بنیاد سینمایی فارابی است. این فیلم دربارهٔ تجاوز کودکان دختر و تعرض به اطفال خردسال است

فریاد ها و سروده ها و ترانه ها

یک فرقه به عشرت در کاشانه گشادند/ یک زمره به حسرت سر انگشت گزیدند
جمعی به در پیر خرابات خرابند/ قومی به بر شیخ مناجات مریدند
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد/ یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
فریاد که در رهگذر آدم خاکی/ بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند…: فروغی بسطامی
 
ترانه ی فریاد - سراینده کریم فکور - اجرا: هایده
یکی فریاد بزنه (ترانه ی کتیبه) - سراینده ایرج جنتی عطایی - اجرا: گوگوش 

فریاد‌های یک سراینده 

تهیه و تدوین 

دکتر منوچهر سعادت نوری

یادداشت ها و سروده های پایانی

۱۳۹۹ شهریور ۲۱, جمعه

نکاتی پیرامون واژه ی " ولادیمیر" و معادل فارسی آن

  • در سالن انتظار یکی از ادارات دولتی کانادا در شهر مونترال نشسته و منتظر بودم تا نوبتم فرا رسد. در همان حال بخشی از  قطعه ی ادبی " گل ها عاطفه ندارند" نوشته ی علی دشتی را که سال ها پیش در دوران جوانی خوانده و به یادم مانده بود آرام آرام زیر لب زمزمه می کردم. ناگهان مرد بزرگ اندام و تنومندی  که روی صندلی کنار من نشسته بود  به زبان فرانسه گفت: "بسیار زیبا و دلپسند می خوانید". 
  • از ستایش و  تمجید او شگفت زده شدم. رو سوی او کردم و گفتم سپاس فراوان و به زبان انگلیسی ادامه دادم: " من این ها را به فارسی خواندم. آیا شما ایرانی هستید". در پاسخ گفت:"خیر. به هر حال زیبا و دلپسند بود. اهل روسیه هستم و نام من ولادیمیر به معنای صاحب و مالک جهان است". گفتم بسیار خوشحالم. من ایرانی هستم و نام من  منوچهر است به معنای نکو روی و خوش چهره. او پزشک بیماری های قلب بود و حدود سی سال پیش به کانادا مهاجرت کرده  بود. گفته ی یک پزشک بیماری های قلب در مورد معنا و مفهوم ولاد یمیر تا چه اندازه مقرون به صحت و نزدیک به حقیقت باشد نیازمند بررسی و پژوهش های بیشتری است
  • لحظاتی پس از آن گفتگو، چنین تداعی شد که معادل فارسی واژه ی " ولاد یمیر" ممکنست  دارنده ی جهان، فرمانروای جهان، شاه جهان و اصلا "جهانشاه" باشد. در همین زمینه باید افزود که واژه ی " ولاد یمیر" ممکن است ترکیبی از دو  واژه ی "ولاد" و "یمیر" باشد. "ولاد" مشابه ی بلاد در زبان عربی و به معنای شهرها و سرزمین هاست. "ولاد" همچنین شباهت نزدیکی با "ورلد" به معنای جهان در زبان انگلیسی دارد. واژه ی "یمیر" مشابه ی امیر در زبان های فارسی و عربی و بنا بر نوشته ی لغت نامه ی دهخدا  به معنای فرمانروا و حکمران و پادشاه است. در مجموع می‌توان گفت که واژه ی " ولاد یمیر" به معنای "جهانشاه" است. در این نوشتار نکاتی پیرامون " ولاد یمیر" و  "جهانشاه"  را با یکدیگر بررسی و مرور می کنیم  

  • برخی از ولاد یمیرهای مشهور
  • ولادیمیر سمیونویچ ویسوتسکی  زاده ۲۵ ژانویه ۱۹۳۸ در مسکو در اتحاد جماهیر شوروی خواننده، هنرپیشه، ترانه ‌نویس و شاعر روسی اهلِ شوروی بود. وی در سال ۱۹۸۰ از دنیا رفت. بیشتر به عنوان خواننده و ترانه‌ سرا شناخته می‌شود. اما در حوزه بازیگری نیز برجسته بود. وی اشعاری چون «قصه مبارزه»، «کودکی» و «کاریستنی بزرگ» سرود که آن‌ها را خود نیز اجرا می‌کرد. این اشعار با استقبال گسترده‌ای در میان مردم برخوردار شدند. از سال ۱۹۹۷ جایزه ‌ای با نام وی از سوی بنیاد ویسوتسکی به برترین آثار شاعران اهدا می‌ شود.  پدرِ وِی درجه ‌دارِ ارتشِ شوروی و اهلِ کی‌یف، و مادرش مترجمِ زبان آلمانی و روس بود. هنگام تدفین او در ۲۸ ژوئیهٔ ۱۹۸۰ صفی که در کنار گور وی تشکیل گردید، ۱۰ کیلومتر 
  • طول داشت
  • ولادیمیر ایلیچ اولیانوف معروف به لنین/ ‏ زاده ۲۲ آوریل ۱۸۷۰ – درگذشته ۲۱ ژانویهٔ ۱۹۲۴ نظریه‌پرداز مارکسیست و انقلابی کمونیست روسی، رهبر انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و بنیانگذار دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود
  • ولادیمیر پلاتونوویچ لیاخوف ‏(۱۸۶۹ - ۱۹۱۹)، هفتمین فرمانده روسی بریگاد قزاق ایران بود که مجلس شورای ملی را به دستور محمدعلی شاه قاجار به توپ بست. به دستور وی همچنین تنی چند از آزادی‌خواهان اعدام شدند.
  • ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور فعلی روسیه است وی چهارمین رئیس‌جمهور روسیه بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است.
  • ولادیمیر ولادیمیرویچ پوتین ۷ اکتبر ۱۹۵۲ در شهر لنینگراد بدنیا آمد، وی تنها فرزند خانواده بود. پدربزرگش اسپيريدون آشپز شخصي لنين و استالين بود، او در آپارتمان مشترکی که طبق اصول و قوانین دوران شوروی سابق اداره می شد، به همراه دو خانواده  دیگر زندگی می کرد که در یکی از محلات کثیف در پایین شهر لنینگراد بود، آنها حمام و حتی شیر آب نداشتند و دستشویی شان نیز پایین تر از یک راه پله خراب شده خطرناک قرار داشت که پر از سوراخ بود، پدرش یک کارگر کارخانه از لحاظ فیزیکی ناتوان بود که پاهایش را در یک عملیات انتحاری در جنگ جهانی دوم از دست داده بود، مادرش که یکی از فرزندانش را به خاطر بیماری دیفتری از دست داده و نزدیک بود به خاطر قحطی دوران جنگ جان بدهد، برای دستمزدی ناجیز، خیابان ها را جارو می زد، تجهیزات آزمایشگاهی را تمیز می کرد و دست به هر کاری می زد. 
  • گفتنی است، ولادیمیر در دوران نوجوانی در ایستگاه رادیویی مدرسه فعالیت خود را آغاز کرد و چند بار در طول هفته به اجرای برنامه با گروه معروف بیتلز و سایر گروه های راک می پرداخت
  • ولادیمیر در برخی از سروده ها
  • برخی از جهانشاه های مشهور
  • ابوالمظفر سلطان جهانشاه مشهور به جهانشاه حقیقی فرمانروای نیرومند قراقویونلو در سال‌های ۱۴۳۸ تا ۱۴۶۷ بود. او بر آناتولی شرقی، قفقاز جنوبی و بیشتر عراق امروزی، ایران مرکزی و حتی نهایتاً تا کرمان و مکران فرمان می‌راند و پایتختش تبریز بود. جهانشاه چندین مدرسه در تبریز ایجاد کرده بود و به زبان‌های ترکی آذری و فارسی شعر می‌گفت. 
  • محمدحسن خان امیرافشار  معروف به جهانشاه خان (زادهٔ۱۲۲۰ خورشیدی در کرسف، درگذشت ۱۳۰۷ خورشیدی در نجف)  از تیره قاسملو ایل افشار و از مالکین بزرگ و فئودال‌های مقتدر زنجان بود. املاک او بخش‌هایی از گروس، زنجان، همدان ، اردبیل را در بر می‌گرفت. وی مردی عاقل و باهوش بود. او در محدوده املاکش حکومتی مستقل ترتیب داده‌بود و به حکام دولتی و فرامین حکومتی اعتنایی نمی‌کرد. 
  • جهانشاه قاجار: پسر فتحعلیشاه از شاعران بود. وی در شعر به جهان تخلص می کرد. از اوست: 
    من همان روز که از مادر گیتی زاد م/ سرخط بند گی خویش بطفلی داد م 
    حرف شیرین نشنیدم ز لبانت اما/ به جفایت که وفادارتر از فرهاد م 
    • جهانشاه صالح (فروردین ۱۲۸۳ آران و بیدگل – ۳ دی ۱۳۷۵ تهران) پزشک، دولتمرد و قانونگذار دوره ی  پهلوی با سابقه سه دوره وزارت بهداری، ریاست دانشگاه تهران و عضویت مجلس سنا بود. سازمان نظام پزشکی در زمان وزارت او بنیان نهاده شد. 
    • جهانشاه صمصام بختیاری (۱۲۹۰ - ۱۳۵۵) استاندار و سناتور دوره پهلوی بود. پدرش مرتضی‌قلی خان آخرین ایلخان بختیاری، پدربزرگش نجفقلی خان صمصام‌السلطنه رئیس‌الوزرای ایران در دورهٔ قاجار و مادرش خواهر اسماعیل خان صولت‌الدوله، آخرین ایلخان قشقایی بود. جهانشاه خان در تهران و اروپا تحصیل کرد و در دهه بیست خورشیدی پس از پدرش فرماندار چهارمحال و بختیاری شد. در سال ۱۳۲۵ که بختیاری‌ها و قشقایی‌ها شورش کردند، برکنار شد اما دوباره در سال ۱۳۲۷ دعوت به کار و در پنجم اسفند آن سال فرماندار کل کردستان و سپس استاندار کرمانشاه شد (که کردستان و همدان نیز تابع آن بودند). عملکرد او در استانداری کرمانشاه اعتراض‌هایی برانگیخت که کار به توضیح خواستن از وزیر کشور در مجلس کشید. در یک مورد، دستور داد روزنامه‌نگاری را در حالی که به او پس گردنی می‌زنند دور ساختمان استانداری بگردانند و در مورد دیگری از رئیس فرهنگ کرمانشاه خواست، دختر دانش‌آموزی را برای او بفرستد که چون رئیس فرهنگ خودداری کرد، اسباب برکناری‌اش را فراهم کرد.  پس از ازدواج محمدرضا شاه با ثریا بختیاری، جهانشاه خان استاندار کرمان و سپس خوزستان شد. اما اختلافات او با فرمانده لشکر خوزستان (سرلشکر روحانی) به برکناری‌اش انجامید. پس از چندی سناتور انتصابی شد اما بیش از یک دوره در مجلس سنا نماند و از آن پس خانه‌نشین و از لحاظ مالی سخت دچار مضیقه شد و. آنچه داشت، فروخت. سرانجام برایش مستمری تعیین کردند و بقیه عمر را به سختی زندگی می‌کرد. او مقام آجودانی شاه را نیز داشت.
    • جهانشاه جاوید (زادهٔ ۳ مارس ۱۹۶۲) روزنامه‌نگار ایرانی و بنیانگذار و سردبیر نشریات آنلاین ایرانیان دات کام ‏ و ایرون دات کام است. جاوید در آبادان به دبستان و مدرسه راهنمایی رفت. پدربزرگ او ابوالقاسم بختیار موسس دانشکده پزشکی دانشگاه تهران بود. ۱۴ساله بود که برای تحصیل در دبیرستان خصوصی تاچر به جنوب کالیفرنیا فرستاده شد جاوید در سال ۱۳۵۹ به عنوان مترجم به خبرگزاری جمهوری اسلامی پیوست و تا اواسط دهه ۹۰ میلادی در آنجا کار کرد. در سال ۱۹۹۰ ایران را ترک کرد و شروع به تحصیل روزنامه‌ نگاری و ارتباطات در دانشگاه نیومکزیکو در آلبوکرکی و بعدها کالج هانتر در نیویورک کرد و در سال ۱۹۹۵ مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ مطالعات رسانه‌ای از این کالج دریافت کرد. در ژوئیه ۱۹۹۵ او ایرانیان دات کام، مجله‌ای آنلاین دربارهٔ ایران و ایرانی ‌ها، را آغاز کرد. در سال ۲۰۱۲ سهم خود از این وبسایت را فروخت و یک نشریه آنلاین جدید به نام ایرون دات کام را آغاز کرد .  او هم‌اکنون در شهر کوسکو واقع در پرو زندگی و کار می‌کند.
    جهانشاه در برخی از سروده ها
    سریری خبر یافت کان تاجدار/ برآن تختگه کرد خواهد گذار
    ز فرهنگ فرومانده آگاه بود/ که فیروز و فرخ جهانشاه بود… : نظامی
    پی تعبیر تن پامال محنتکرده جان را
    نمی‌دانی که بر سر می‌بری امروز را تا شب
    بتا بستان کنی اندیشه برک زمستان را
    ندارد قابض الارواح خوف از حاجب و دربان
    دهی تا کی مواجب حاجب و خدام و دربان را
    زنی کوس جهانشاهی و نتوانی به ملک و تن
    کنی رفع نزاع و اختلاف چار ارکان را
    مبدل کن به سیر قبر اموات از سر عبرت
    خیال سرو بستان و تماشای گلستان را… : صامت بروجردی

    پژوهش و تدوین

    دکتر منوچهر سعادت نوری

    • ==================

۱۳۹۹ مرداد ۲۰, دوشنبه

تاریخچه ی نشریات فکاهی در ایران

چنانکه در یکی از بخش های پیشین اشاره شد چاپ نشریات در دوران معاصر  ایران در ۱۹۰ سال پیش به وسیلهٔ میرزا صالح شیرازی که دوره ی آموزش روزنامه‌نگاری را در انگلستان گذارنده بود آغاز می‌شود. میرزا صالح شیرازی نخستين روزنامه ي "خبري" به معناي امروزي را در سال ۱۸۴۶ میلادی منتشر كرد. نام روزنامه ی او « كاغذ اخبار» بود. در مورد نخستین نشریه و یا روزنامه ی "فکاهی" ایران نظریات متفاوت وجود دارد. گروهی از پژوهشگران، از نشریه ی " طلوع مصور" و برخی از محققان از " شب نامه " و نشریه ی " قاسم الاخبار بلدیه " به عنوان نخستین روزنامه ی فکاهی ایران نام می برند. در این نوشتار تاریخچه ی مهمترین نشریات فکاهی در ایران  را با یکدیگر بررسی و مرور می کنیم 
شاهـسون/ شب نامه/ طلوع مصور
محیط طباطبایی، در کتاب تاریخ تحلیلی مطبوعات ایران و جهانگیر صلح جو در کتاب تاریخ مطبوعات در ایران و ادوارد براون ایران‌شناس معروف در کتاب تاریخ مطبوعات و ادربیات ایران، اولین روزنامهً فکاهی و طنز چاپ شده در ایران را طلوع مصور در بوشهـر ذکر کرده‌اند. ولی واقعیت این است که اولین نشریه فکاهی چاپ شده در ایران شب نامه نام داشت که پس از شاهـسون (قدیمی‌ترین نشریه فکاهی که در اسلامبول چاپ و منتشر می‌شد)، در واقع دومین نشریه فکاهی بود که بطور مخفی و مرتب با مطالبی طنزآمیز با چاپ ژلاتین سالهـا در تبریز به چاپ می‌رسید. این نشریه در سال ۱۳۱۰ قمری به مدیریت علیقلیخان آذربایجانی ایجاد شد که دکتر باستانی پاریزی در کتاب نای هـفت بند، او را پدر مطبوعات فکاهـی ایران نامیده‌ است، عده‌ای نیز طلوع مصور را، نخستین روزنامه فکاهـی ایران می‌دانند. روزنامهً طلوع مصور فکاهی بود و «عبدالحمید خان ثقفی متین السلطنه» آن را در شهـر بوشهـر به سال ۱۳۱۸ هـنگام انجام ماموریت خود در گمرک بنادر، منتشـر ساخت. مدیر این نشریه عبدالحمید خان متین‌السلطنه بعدها نماینده مجلس شورای ملی شد
قاسم الاخبار بلدیه
 روزنامه ی « قاسم‌ الاخبار بلدیه » پیش قراول مجموعه نشریات با عنوان بلدیه، با محتوای کاملاً فکاهی و همراه با طنز نوشتاری و کاریکاتور در فروردین سال ۱۲۸۶ هجری شمسی (صفر ۱۳۲۵ ق) با مدیریت میرزا ابوالقاسم‌ خان همدانی ملقب به ذوالریاستین منتشر شد.اولین شماره این نشریه در ۹ صفر ۱۳۲۵ مصادف با ۳ فروردین ۱۲۸۶  منتشر شد. اداره مرکزی آن در سرای حاجی سقاباشی قرار داشت و در چاپخانه شرقی چاپ می‌شد. قاسم الاخبار در یک ورق به خط تعلیق درشت با چاپ سنگی در ابعاد ۷۳۴* ۱۲۱۲ اینچ چاپ می‌شد. وجه اشتراک سالانه آن در تهران هشت قران، داخله دوازده قران، و تک شماره صد دینار بود. شماره سوم آن به تاریخ دهم ربیع الاول ۱۳۲۵ در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران-مدیریت غرب کشور (همدان) و شماره‌های دیگری از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است. معرفی  قاسم الاخبار به عنوان اولین نشریه فکاهی ایران بواسطه ی ماهیت کاملاً فکاهی، استفاده از کاریکاتور و بر خلاف نشریات فکاهی قدیمی تر که از دو زبان فارسی و ترکی استفاده می‌کردند، استفاده کامل از زبان فارسی  است دانشنامهٔ ویکی ‌پدیا،  در مورد"روزنامه ی بلدیه" چنین می نویسد:روزنامه ی بلدیه  نام  یکی از نشریات دوران مشروطه در همدان است. روزنامه بلدیه به صاحب امتیازی و مدیریت مرتضی موسوی و میرزا ابوالقاسم خان همدانی در سال۱۳۲۵٫ق تأسیس و در تهران منتشر شد. این روزنامه که تا ۱۷ شماره بیشتر انتشار نیافت مربوط به اخبار و مسائل همدان بود
ملا نصرالدین
ملا نصرالدین نام نشریه‌ای بود که به سردبیری جلیل محمدقلی‌زاده به زبان ترکی آذربایجانی و گاهی اوقات به زبان روسی منتشر می‌شد. این مجله که در سال ۱۹۰۶ تأسیس شد، در ابتدا در تفلیس (از ۱۹۰۶ تا ۱۹۱۷) منتشر می‌شد و سپس در تبریز (در ۱۹۲۱) و باکو (از ۱۹۲۲ تا ۱۹۳۱) انتشارش ادامه یافت. این مجله به زبان ترکی آذربایجانی چاپ می‌شد که هنوز به رسم‌الخط عربی بود و بعد با روی کار آمدن شوروی الفبای لاتین جای آن را گرفت. هر از چند گاهی به زبان روسی نیز منتشر می‌شد. این مجله که به مدت ۲۰ سال منتشر شد، برای بسیاری از خوانندگان خود دریچه‌ ای برای آشنایی با عالم سیاست هر چند در قالب طنز را گشود. میرزا علی‌اکبر صابر بنیان‌گذار مجله، با نام مستعار هوپ‌هوپ در آن اشعار انتقادی خود را منتشر می‌کرد. 
نسیم شمال
نسیم شمال نشریه‌ای اجتماعی و سیاسی و طنزآمیز بود که سید اشرف‌الدین حسینی گیلانی در دوران جنبش مشروطه ایران ابتدا در رشت و سپس در تهران منتشر می‌کرد. 
شمارهٔ اول نشریهٔ 'نسیم شمال در ۲ شعبان ۱۳۲۵ قمری (برابر با ۱۰ سپتامبر ۱۹۰۸) در رشت منتشر شد. انتشار روزنامه در رشت تا ۱۳۲۹ قمری ادامه یافت که با به توپ بستن مجلس دچار وقفه‌ای ۷ ماهه شد. دورهٔ جدید انتشار نسیم شمال در تهران در پی مهاجرت اشرف الدین، به یاری فتح‌الله خان اکبر سپهدار رشتی در ۱۳۳۳قمری آغاز شد. نخستین شمارهٔ این دوره تاریخ ۷ صفر ۱۳۳۳ را دارد که در چاپخانهٔ کوچک کلیمیان در ۴ صفحه کوچک چاپ می‌شد  و با وجود جمعیت کم تهران در آن روزگار و شمار اندک با سوادان، ۲ تا ۴ هزار نسخه به فروش می‌رسید، در حالی که تشکیلاتی برای اشتراک نداشت و غالباً کودکان روزنامه فروش آن را توزیع می‌کردند. نسیم شمال در شهرستان‌ها توزیع نمی‌شد و به‌صورت شخصی و فردی به شهرهای دیگر می‌رسید. هر شماره به سرعت به فروش می‌رفت و اشعار آن تبدیل به تصنیف‌های مورد علاقهٔ مردم می‌شد. بخش زیادی از مطالب نشریه را شعرهای ساده و روان و گاه عوامانه سیاسی، اجتماعی و مذهبی تشکیل می‌داد. اشرف‌الدین  مطالب روزنامه را به نام‌های مختلف امضا می‌کرد. از جمله هوپ هوپ (که یادآور تأثیرپذیری او از میرزا علی‌اکبر صابر بود)، فقیر، خرابعلی میرزا، لات‌ولوت، یتیم‌جوجه، میرزاقشون‌علی، محروم‌الحقوق، آکل‌الوقفیات، و ده‌ها لقب طنزآمیز دیگر. بسیاری از شعرها و مطالب نسیم شمال، ترجمه یا اقتباسی از اشعار و مطالب نشریه ملانصرالدین بود که در تفلیس به ترکی منتشر می‌شد. نسیم شمال با انتشار ترجمه‌های این اشعار خواننده فارسی زبان را با مضمون‌های مطالب ملانصرالدین نیز آشنا می‌کرد. 
احتمال همکاری دیگران را با اشرف‌الدین به ویژه در اواخر انتشار نسیم شمال و پس از بیماری سید، منتفی ندانسته‌اند. انتشار روزنامه در دوره‌های متأخر با وقفه‌هایی همراه بود. با مرگ اشرف‌الدین سردبیری نسیم شمال به محسن حریرچیان ساعی، دستیار شاعر در آخرین روزهای زندگی وی، واگذار شد. گرچه وی کوشید سبک و سیاق اشرف الدین را حفظ کند، اما نوشته‌های پرشور و مؤثر اشرف‌الدین هرگز تجدید نشد
بابا شمل
بابا شمل، نشریهٔ مشهور انتقادی و طنزآمیز دههٔ ۱۳۲۰ خورشیدی در ایران که توسط رضا گنجه‌ای، هر هفته روزهای پنجشنبه در هشت صفحه به زبان فارسی در تهران منتشر می‌شد
باباشَمَل، به معنای لوطی است و ظاهراً نام یکی از پهلوانان بوده که بعدها گسترشِ معنایی پیدا کرده‌است. رضا گنجه‌ای مدیر و مؤسس این نشریه در آلمان در رشته مهندسی تحصیل کرده بود، و خود نیز از نام مستعار باباشمل استفاده می‌کرد و تا پایان عمر به این نام مشهور بود. اولین شماره باباشمل در روز پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۲۲/ آوریل ۱۹۴۳ انتشار یافت و برخلاف انتظار گنجه‌ای نسخه‌های آن به سرعت نایاب شد، به گونه‌ای که او مجبور به تجدید چاپ آن شد. دوره اول باباشمل، پس از انتشار ۱۲۳ شماره، در ۱۲ مهر ۱۳۲۴ پایان یافت. شماره اول از دوره دوم، در ۲۹ مهر ۱۳۲۶ با اشاره به سفر مدیر روزنامه و بازگشت او منتشر شد. عمر این دوره نیز کوتاه بود و پس از چند ماه برای همیشه تعطیل شد. شماره ی‌ مسلسل ۱۵۰، در ۲۰ اسفند ۱۳۲۶، آخرین شماره ی‌ باباشمل بود،
توفیق
توفیق، هفته‌نامهٔ فکاهی و طنزآمیز فارسی‌زبان ایران با حدود نیم قرن فعالیت از سال ۱۳۰۲ تا ۱۳۵۰ خورشیدی (۱۹۲۳ تا ت۱۹۷ میلادی) بود. ازاین‌رو که مجلهٔ توفیق در شب‌های جمعه منتشر می‌شد، شعارش بود: «همشهری شب جمعه دو کار یادت نره: دوم خریدن مجلهٔ توفیق!».
ابوالقاسم حالت، پرویز خطیبی، کریم فکور، ابوتراب جَلی، حسین توفیق و عباس توفیق در دوره‌ های مختلف سردبیر یا رئیس هیئت تحریریه (شورای نویسندگان) توفیق بودند از سال ۱۳۳۹ شمسی توفیق توانست انتقادات طنزآمیز خود را تا حد نخست‌وزیران ایران توسعه دهد و این انتقادات از دکتر منوچهر اقبال شروع شد و به دوران نخست‌وزیران بعدی: دکتر علی امینی، اسدالله عَلَم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا رسید؛ ولی هویدا در صدد برآمد که نشریهٔ فکاهی دیگری را که خود بر آن نظارت داشته باشد، در مقابل توفیق عَلَم کند؛ ازاین‌رو، با کمک مالی فراوان، امتیاز مجلهٔ فکاهی کاریکاتور را به محسن دولّو واگذار کرد و تعدادی از طنزنویسان توفیق در آن مجله مشغول شدند پس از گذشت چند ماه از توقیف توفیق، برادران توفیق شماره‌هایی از آن را مخفیانه چاپ کردند؛ ولی به‌رغم ارسال نسخه‌هایی از آن به مراجع قانونی و کتابخانه‌های رسمی، در مهر ۱۳۵۱، با استناد به تبصرهٔ دو، مادّهٔ پنج «قانون مطبوعات» که تصریح می‌کرد اگر روزنامه‌ای تا یک سال منتشر نشود امتیازش لغو می‌شود، امتیاز توفیق لغو شد دورهٔ توفیق در کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران، تماشاگه مطبوعات، کتابخانهٔ ملی وزارت فرهنگ و ارشاد، کتابخانهٔ مجلس، و خانهٔ مطبوعات در تبریز نگهداری می ‌شود. 
روزنامهٔ چلنگر
چلنگر روزنامهٔ فکاهی و سیاسی ایران بود که بین سال‌های ۱۳۲۹–۱۳۳۲ منتشر می‌ شد. انتشار چلنگر پس از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ قطع شد. چلنگر در گیلکی به معنی قفل و کلیدساز است. این روزنامه را محمدعلی افراشته در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ منتشر کرد. چلنگر در چهار صفحه به قیمت دو ریال منتشر می‌ شد و بیشتر اشعار و مطالب آن متعلق به شخص افراشته بود. بیتی از افراشته «بشکنی ای قلم ای دست اگر / پیچی از خدمت محرومان سر» سال‌ها سرتیتر روزنامه بود و انتشار آن یک حادثه در دنیای شعر و مطبوعات ایران به شمار می‌رفت. 
محمدعلی راد بازقلعه‌ای (افراشته) فرزند حاج شیخ جواد مجتهد بازقلعه‌ای به سال ۱۲۸۷ خورشیدی در روستای بازقلعهٔ سنگر (رشت) به دنیا آمد. او از پیشگامان شعر گیلکی و از نام‌داران شعر ساده و روان فارسی و از بزرگان طنز اجتماعی ایران است. از جوانی در پی تأمین معاش به کارهای گوناگونی پرداخت: گچ‌فروشی، شاگرد پادوئی شرکت‌های ساختمانی، شاگردی بنگاه‌های معاملات املاک، معمار شهرداری، آموزگاری، هنرپیشگی، تئاتر، مجسمه‌سازی، نقاشی و سرانجام روزنامه‌نگاری و شاعری. همکاری با مطبوعات را از روزنامهٔ امید در سال ۱۳۱۴ آغاز کرد و بعدها در روزنامهٔ توفیق طنز خود را آزمود. نام او بعد از شهریور ۱۳۲۰ به‌عنوان شاعری مردمی، مبارز و انساندوست بر سر زبان‌ها افتاد. در سال‌های پس از شهریور ۲۰ تا ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ آثار افراشته در نشریات حزب تودهٔ ایران چاپ می‌شد. 
مجله ی فکاهی کاریکاتور
مجله ی فکاهی کاریکاتور به سردبیری محسن دولو در ۶ مردادماه ۱۳۴۷ شمسی منتشر شد و تا سال ۱۳۵۷ به کارش ادامه داد. محسن دولو (۱۲۹۹، تهران - ۵ دی ۱۳۷۶، تهران) به پدر کاریکاتور نوین ایران مشهور است. او با ترسیم کاریکاتور چهره نیکیتا خروشچف توانسته اولین جایزه بین‌المللی در عرصه کاریکاتور را برای ایران از جشنواره مونترال کانادا در سال ۱۳۴۶ بدست بیاورد. دولو اولین بار در سال ۱۳۲۵ ضمیمه فکاهی مجله استقلال را به عنوان سردبیر پذیرفت ولی این ضمیمه بیشتر از یک شماره منتشر نشد. در همان سال نشریه‌ای دیگر به نام مجله پیروزی که ضمیمه فکاهی آن با مسؤولیت محمد مرتضوی و سردبیری آن با محسن دولو بوده، منتشر می‌شود. دولو یک سال پس از کسب جایزه بین المللی کاریکاتور در جشنواره مونترال کانادا، در ۶ مهرداد سال ۱۳۴۷ نشریه کاریکاتور را منتشر می‌کند که جواد علیزاده و بهمن عبدی از همکاران وی در این مجله بوده‌اند.
علی بابا و حاجی بابا 
پرویز خطیبی در آغاز فعالیت‌های مطبوعاتی نشریات علی بابا و حاجی بابا را منتشر کرد که به خاطر انتقادهای سیاسی بارها توقیف و سرانجام برای همیشه تعطیل شدند. نشریه ی «حاجی بابا» که از سال ۱۳۲۸ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با سرپرستی پرویز خطیبی منتشر می‌شد، از پرطرفدارترین نشریات فکاهی سیاسی زمان خود بود.
هفته ‌نامهٔ فکاهی گل آقا
پس از گذشت شش سال از نوشتن یادداشت‌های "دو کلمه حرف حساب"، کیومرث صابریِ فومنی (۷ شهریور ۱۳۲۰ – ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۳ خورشیدی)، تصمیم گرفت که اولین هفته‌نامهٔ طنز پس از انقلاب را منتشر سازد. وی با هدف تیراژ صد هزار نسخه، در ۱ آبان سال ۱۳۶۹ اولین نسخهٔ هفته‌نامهٔ گل‌آقا را به قیمت ۱۵ تومان منتشر کرد که با نایاب شدن نسخه‌های اولیه مجبور به تجدید چاپ شد.  از همکاران او در روزهای نخست می‌توان از محمد حاجی حسینی، مرتضی فرجیان، مرتضی ناطقیان (معتضدی)، سید ابراهیم نبوی، محمدرفیع ضیایی، احمد عربانی، ناصر پاک ‌شیر، نیک‌ آهنگ کوثر، منوچهر احترامی، ابوالفضل زرویی نصرآباد، رضا رفیع و بزرگمهر حسین ‌پور نام برد. هفته ‌نامه «گل‌آقا» به مدیریت کیومرث صابری فومنی سرآمد نشریاتی بود که طی دهه ‌های ۷۰ و ۸۰ با زبان طنز و کاریکاتور به نقد فضای سیاسی و اجتماعی کشور می ‌پرداخت. این نشریه با این شعار منتشر می‌شد: 
خنده رو هر که نیست از ما نیست/ اخم در چنتهء گل آقا نیست 
نشريه ی فکاهی اصغر آقا
اصغر آقا با وجود وقفه هايي در انتشار، منظم ترين و ديرپاترين نشريه اي بوده که به طور ماهانه در خارج از کشوردر دسترس علاقه مندانش قرار گرفته و استقبال عمومي از اين نشريه طنز در مقايسه با ديگر نشريه هاي فارسي در خارج از کشور بي بديل بوده است. ناشر اصغر آقا هادي  خرسندي طنز نويس ايراني است که مجادلات قلمي سياسي او با آرت بوخوالد روزنامه نگار و طنز نويس آمريکايي در مطبوعات پيش از انقلاب خوانندگان مشتاقي داشت،  نشريه ی «اصغرآقا» از طريق شبکه جهاني اينترنت هم قابل دسترسي است

پژوهش و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری 

======================