اشاره: نخستین دسته از آریاییان که در نواحی غرب ایران موفق به تشکیل حکومت شد، قوم ماد بود. پارسها، قوم دیگر آریایی، ابتدا در نواحی شمال و غرب ایران ساکن شدند و سپس به تدریج به سوی جنوب کوچ و شاهنشاهی هخامنشی را بر پا کردند. پارتها قوم دیگر آریایی، ابتدا در نواحی شرقی حدود سرزمین فرارود (ماورالنهر) می زیستند. آنان موفق به تشکیل سلسله ی اشکانی شدند: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
قوچان
موقعیت جغرافیایی و پیشینه ی تاریخی: قوچان یکی از شهرهای استان خراسان است و در فاصله ۱۳۰ کیلومتری مشهد (مرکز استان) و در مسیر جاده ی آسیایی و شمال شرقی ایران قرار دارد... دشت قوچان و حوزه ی رود اترک، عامل مهمی در پیدایش تمدن های پیشرفته حداقل در هزاره ی چهارم پیش از میلاد و پس از آن بوده و به دلیل اقلیم مناسب و خاک حاصلخیز از گذشتههای دور تا به امروز مورد سکونت قرار گرفته است... شهر قوچان قدیمی ترین شهر خراسان است و سلسله ی اشکانی که از ۲۵۶ سال پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی بر ایران حکومت داشتهاند اولین پایتختش در حوالی قوچان امروز بوده است.
در نوشتههای تاریخی آمده است: آساک نام شهری بود از دهستان یا کوهستان خراسان همانجا که پارت نامیده میشود و بانی آن اشک اول بوده است. ایزید ور خاراکی معتقد است که قدیمیترین پایتخت پارت ها در محلی به نام استاکا یا آرسکا در منطقه ی قوچان کنونی بوده بعد از نام آساک و آرسکا از استو و استوا نام برده شده است. بعضی بر این عقیدهاند که محل اقامت خانواده اشکانی در آساک بود و این اسم از آنجا آمده و به اشاک و ارشک و اشک و اشکانیان تبدیل شده است. داریوش بزرگ در کتیبه خود پارت رزا با زرنکا و هرات و سارگارتی که در کویر لوت واقع بود با گرگان ارتباط میدهد طول این ولایت از مغرب به مشرق ۴۸۰ کیلومتر و عرض آن ۲۰۰ کیلومتر و سطح پارت اصلی ۹۶۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت داشته است. سه رشته کوه این ناحیه را در میان گرفته است. دامان کوه یا کوههای اکراد که دامنه اش به سمت کویر خوارزم کشیده میشود «در حقیقت سلسله جبال شمالی» دیگری آلاداغ و میرآبی در وسط به اسم کوههای جغتای یا کوههای جوین در جنوب ادامه دارد. اشک نخستین بار در شهر آساک و حدود قوچان فعلی، پادشاهی خود را اعلام کرد. نیلسون دوبوار مینویسد اندراگوراس که از قبل انطیوکوس دوم بر پارتیا حکومت میکرد در این کشمش مقتول و ظاهراً ارساسیس در شهری به نام آساک که در نزدیکی قوچان در وادی اترک واقع بود تاج شاهی بر سر نهاد. هو فمان حدس زده است که آتش جاودانی شهر آساک در ایالت آستائوین که ارشک مؤسس سلسله اشکانی در حضور آن به تخت شاهی نشست با آتش آذربرزین مهر مطابقت دارد زیرا مکان این آتش در عهد ساسانیان نزدیک شهر آساک بوده است. در استاد (یکی از توابع قوچان) کنونی که بنا به روایت مردم محل به واسطه داشتن کارهای دستی و هنر به وسیله خسرو پرویز نام استاد بر آن نهاده شده است و مقدسی در حسن التقاسیم به ذکر هنر دستی آن نیز اشارت کرده محلی به نام آتشگاه وجود دارد که وجود خاکسترهای زیاد این موضوع را تأیید میکند و باید تحقیق اساسی و همه جانبه به عمل آید زیرا امکان دارد همان محل آتشکده معروف باشد که قدمت زمان، آثار آن را از بین برده است. الفروفن گوتشمید، آستاونه را که شهر قوچان را نیز شامل است یکی از ساتراپ های هیجده گانه دوره ی اشکانی میداند و خبوشان فعلی را یکی از شهرهای آن بشمار می آورد. در همین شهر بود که قبیله پرتی ارشاک را در سال ۲۴۹ پیش از میلاد به شاهی برگزیدند: تارنمای ویکی پدیا
مردمان: قوچان محل زندگی اقوام گوناگونی است که به رغم تفاوت های نژادی و فرهنگی، با هم متحدند. آن ها در جمع خود به زبان و لهجه ی مادری سخن میگویند و به آداب و رسوم نیاکان خویش پابندند از لحاظ قومیت مردم قوچان به سه دسته کرمانج، ترک و فارس، تقسیم میشوند. به طور کلی بسیاری از روستاهای قوچان متعلق به دو قوم کرد و ترک هستند. البته در این میان بسیاری از روستاها نیز وجود دارند که مردمش از قوم تات هستند و به زبان تاتی تکلم میکنند: تارنمای ویکی پدیا
کُرد ها قومی ایرانی و آریایی هستند که در خراسان و ایران غربی و ترکیه و عراق و سوریه ٔ شمالی سکونت دارند: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
تات های ایران از اقوام ایرانی تبار هستند و به شکل پراکنده و نقطه ای در شمال ایران (از آذربایجان تا شمال خراسان) زندگی میکنند... قوم تات جزو گروه نژادی اقوام آریایی و خانواده ی بزرگ هند و اروپایی محسوب می شود: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
وجه تسمیه ی قوچان
درباره علت نام گذاری این شهر به قوچان نظرات گونا گونی ذکر شده است:
قوچان کوچان بوده است چون مردم آن از کردهای غرب ایران بودند که اجبارا به این شهر کوچ داده شده اند. سپس با گذشت زمان به خوچان و قوچان تبدیل شده است/ در حمله ی مغول بعضی از مردم این شهر فرار کردند و کسانی که مقاومت می کردند به ترکی می گفتند " فراری ها برگردید " که همان " قوچن ' باشد. سپس به یاد آن واقعه این شهر را قوچان نامیدند/ کلمه ی قوچان از کلمه ی خبوشان که نام قدیم این شهر بوده و امروزه نیز در محل قدیمی شهر روستایی به این نام وجود دارد گرفته شده یعنی خبوشان شده خوشان سپس به خوچان که برای آسان تلفظ شدن به قوچان تبدیل شده است/ در گذشته چون این شهر سرسبز بوده و دامداری رونق زیادی داشته است و قوچ های بسیاری در آن وجود داشته است به قوچان یعنی شهر قوچ ها شهرت یافته است: تارنمای حقیقی
قوچان: که صورت اصلی آن خوبوشان (جایگاه زندگی خوب) بوده، می توان مأخوذ از خوشان ( جایگاه خوب) دانست. : تارنمای دریای عشق
گویند وقتی مغول ها به این منطقه حمله ور شدند و شروع به قتل و غارت کردند اهالی این محل از خانه و کاشانه خود فراری شدند و به کوهها پناه بردند در زبان ترکی فراری شدن را (قاچان) می نامند به دلیل آنکه اهالی از این منطقه فراری شده بودند و بعد از سال ها که دوباره این محل آباد شد و اهالی به مرور برگشته بودند براساس این واقعه این محل را قاچان نامیدند و قوچان تحول یافته این اصطلاح است/ عده ای معتقدند چون این محل در نواحی کوهستانی واقع شده و بخصوص زمستان ها و پائیز هوای سرد و یخبندان دارد در گذشته اهالی از شدت سرما از این محل فرار می کردند و به مصداق فوق الذکر قاجان نامیده شد/ مولف کتاب مطلع الشمس می نویسد: "در حوالی رودخانه ی قوچان جمعی سیاه چادر نشین دیده می شدند از ایل قاچانلو و اصل این کلمه قوچ قوینلو می باشد یعنی قوچ داران و گوسفند داران. ممکن است به واسطه ی سکنی داشتن این جماعت در حوالی این شهر به این نام معروف باشد"/ در مجله ی یغما انتشار ۱۳۴۵ آمده است: "اسم شهر فعلی قوچان از این حیث نیز جالب است و احتمالا حکایت از وجود پیکرهای قوچ نگهبان در محل مزبور درگذشته دارد. در قدیم شکل و صورت های شاخدار و نقش گوسفند و قوچ را سمبلی از اهمیت به گوسفند داری و فراوانی آن می دانستند. همانطور که سر ستون های تخت جمشید و نیز آثار بابلی ها و آشوری ها موید آن است و احتمالا به دلیل فوق این محل به قوچان معروف شده است زیرا در این ناحیه به گوسفندداری اهمیت زیادی قائل هستند": تارنمای علمی آموزشی
قوچان
موقعیت جغرافیایی و پیشینه ی تاریخی: قوچان یکی از شهرهای استان خراسان است و در فاصله ۱۳۰ کیلومتری مشهد (مرکز استان) و در مسیر جاده ی آسیایی و شمال شرقی ایران قرار دارد... دشت قوچان و حوزه ی رود اترک، عامل مهمی در پیدایش تمدن های پیشرفته حداقل در هزاره ی چهارم پیش از میلاد و پس از آن بوده و به دلیل اقلیم مناسب و خاک حاصلخیز از گذشتههای دور تا به امروز مورد سکونت قرار گرفته است... شهر قوچان قدیمی ترین شهر خراسان است و سلسله ی اشکانی که از ۲۵۶ سال پیش از میلاد تا ۲۲۴ میلادی بر ایران حکومت داشتهاند اولین پایتختش در حوالی قوچان امروز بوده است.
در نوشتههای تاریخی آمده است: آساک نام شهری بود از دهستان یا کوهستان خراسان همانجا که پارت نامیده میشود و بانی آن اشک اول بوده است. ایزید ور خاراکی معتقد است که قدیمیترین پایتخت پارت ها در محلی به نام استاکا یا آرسکا در منطقه ی قوچان کنونی بوده بعد از نام آساک و آرسکا از استو و استوا نام برده شده است. بعضی بر این عقیدهاند که محل اقامت خانواده اشکانی در آساک بود و این اسم از آنجا آمده و به اشاک و ارشک و اشک و اشکانیان تبدیل شده است. داریوش بزرگ در کتیبه خود پارت رزا با زرنکا و هرات و سارگارتی که در کویر لوت واقع بود با گرگان ارتباط میدهد طول این ولایت از مغرب به مشرق ۴۸۰ کیلومتر و عرض آن ۲۰۰ کیلومتر و سطح پارت اصلی ۹۶۰۰۰ کیلومتر مربع وسعت داشته است. سه رشته کوه این ناحیه را در میان گرفته است. دامان کوه یا کوههای اکراد که دامنه اش به سمت کویر خوارزم کشیده میشود «در حقیقت سلسله جبال شمالی» دیگری آلاداغ و میرآبی در وسط به اسم کوههای جغتای یا کوههای جوین در جنوب ادامه دارد. اشک نخستین بار در شهر آساک و حدود قوچان فعلی، پادشاهی خود را اعلام کرد. نیلسون دوبوار مینویسد اندراگوراس که از قبل انطیوکوس دوم بر پارتیا حکومت میکرد در این کشمش مقتول و ظاهراً ارساسیس در شهری به نام آساک که در نزدیکی قوچان در وادی اترک واقع بود تاج شاهی بر سر نهاد. هو فمان حدس زده است که آتش جاودانی شهر آساک در ایالت آستائوین که ارشک مؤسس سلسله اشکانی در حضور آن به تخت شاهی نشست با آتش آذربرزین مهر مطابقت دارد زیرا مکان این آتش در عهد ساسانیان نزدیک شهر آساک بوده است. در استاد (یکی از توابع قوچان) کنونی که بنا به روایت مردم محل به واسطه داشتن کارهای دستی و هنر به وسیله خسرو پرویز نام استاد بر آن نهاده شده است و مقدسی در حسن التقاسیم به ذکر هنر دستی آن نیز اشارت کرده محلی به نام آتشگاه وجود دارد که وجود خاکسترهای زیاد این موضوع را تأیید میکند و باید تحقیق اساسی و همه جانبه به عمل آید زیرا امکان دارد همان محل آتشکده معروف باشد که قدمت زمان، آثار آن را از بین برده است. الفروفن گوتشمید، آستاونه را که شهر قوچان را نیز شامل است یکی از ساتراپ های هیجده گانه دوره ی اشکانی میداند و خبوشان فعلی را یکی از شهرهای آن بشمار می آورد. در همین شهر بود که قبیله پرتی ارشاک را در سال ۲۴۹ پیش از میلاد به شاهی برگزیدند: تارنمای ویکی پدیا
مردمان: قوچان محل زندگی اقوام گوناگونی است که به رغم تفاوت های نژادی و فرهنگی، با هم متحدند. آن ها در جمع خود به زبان و لهجه ی مادری سخن میگویند و به آداب و رسوم نیاکان خویش پابندند از لحاظ قومیت مردم قوچان به سه دسته کرمانج، ترک و فارس، تقسیم میشوند. به طور کلی بسیاری از روستاهای قوچان متعلق به دو قوم کرد و ترک هستند. البته در این میان بسیاری از روستاها نیز وجود دارند که مردمش از قوم تات هستند و به زبان تاتی تکلم میکنند: تارنمای ویکی پدیا
کُرد ها قومی ایرانی و آریایی هستند که در خراسان و ایران غربی و ترکیه و عراق و سوریه ٔ شمالی سکونت دارند: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
تات های ایران از اقوام ایرانی تبار هستند و به شکل پراکنده و نقطه ای در شمال ایران (از آذربایجان تا شمال خراسان) زندگی میکنند... قوم تات جزو گروه نژادی اقوام آریایی و خانواده ی بزرگ هند و اروپایی محسوب می شود: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
وجه تسمیه ی قوچان
درباره علت نام گذاری این شهر به قوچان نظرات گونا گونی ذکر شده است:
قوچان کوچان بوده است چون مردم آن از کردهای غرب ایران بودند که اجبارا به این شهر کوچ داده شده اند. سپس با گذشت زمان به خوچان و قوچان تبدیل شده است/ در حمله ی مغول بعضی از مردم این شهر فرار کردند و کسانی که مقاومت می کردند به ترکی می گفتند " فراری ها برگردید " که همان " قوچن ' باشد. سپس به یاد آن واقعه این شهر را قوچان نامیدند/ کلمه ی قوچان از کلمه ی خبوشان که نام قدیم این شهر بوده و امروزه نیز در محل قدیمی شهر روستایی به این نام وجود دارد گرفته شده یعنی خبوشان شده خوشان سپس به خوچان که برای آسان تلفظ شدن به قوچان تبدیل شده است/ در گذشته چون این شهر سرسبز بوده و دامداری رونق زیادی داشته است و قوچ های بسیاری در آن وجود داشته است به قوچان یعنی شهر قوچ ها شهرت یافته است: تارنمای حقیقی
قوچان: که صورت اصلی آن خوبوشان (جایگاه زندگی خوب) بوده، می توان مأخوذ از خوشان ( جایگاه خوب) دانست. : تارنمای دریای عشق
گویند وقتی مغول ها به این منطقه حمله ور شدند و شروع به قتل و غارت کردند اهالی این محل از خانه و کاشانه خود فراری شدند و به کوهها پناه بردند در زبان ترکی فراری شدن را (قاچان) می نامند به دلیل آنکه اهالی از این منطقه فراری شده بودند و بعد از سال ها که دوباره این محل آباد شد و اهالی به مرور برگشته بودند براساس این واقعه این محل را قاچان نامیدند و قوچان تحول یافته این اصطلاح است/ عده ای معتقدند چون این محل در نواحی کوهستانی واقع شده و بخصوص زمستان ها و پائیز هوای سرد و یخبندان دارد در گذشته اهالی از شدت سرما از این محل فرار می کردند و به مصداق فوق الذکر قاجان نامیده شد/ مولف کتاب مطلع الشمس می نویسد: "در حوالی رودخانه ی قوچان جمعی سیاه چادر نشین دیده می شدند از ایل قاچانلو و اصل این کلمه قوچ قوینلو می باشد یعنی قوچ داران و گوسفند داران. ممکن است به واسطه ی سکنی داشتن این جماعت در حوالی این شهر به این نام معروف باشد"/ در مجله ی یغما انتشار ۱۳۴۵ آمده است: "اسم شهر فعلی قوچان از این حیث نیز جالب است و احتمالا حکایت از وجود پیکرهای قوچ نگهبان در محل مزبور درگذشته دارد. در قدیم شکل و صورت های شاخدار و نقش گوسفند و قوچ را سمبلی از اهمیت به گوسفند داری و فراوانی آن می دانستند. همانطور که سر ستون های تخت جمشید و نیز آثار بابلی ها و آشوری ها موید آن است و احتمالا به دلیل فوق این محل به قوچان معروف شده است زیرا در این ناحیه به گوسفندداری اهمیت زیادی قائل هستند": تارنمای علمی آموزشی
دشت میشان یا میدان میشان همدان
موقعیت جغرافیایی: میدان میشان یا دشت میشان یکی از دشتهای کوهستان الوند است. این میدان در مسیر اصلی صعود به قلهٔ الوند قرار دارد و وسعت آن حدود یک هکتار و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۶۰۰ متر است. در قدیم عشایری که دورهٔ ییلاق خود را در دامنهٔ شمالی الوند میگذراندند، در میدان میشان که دارای مناظر زیبای طبیعی است، چادر میزدند: تارنمای ویکی پدیا
پیشینه ی تاریخی: مهاجرت های اقوام آریایی ماد از حدود ۳۵۰۰ سال پیش به منطقه غرب ایران و محدوده فعلی استان همدان به تدریج منجر به شکل گیری نخستین حکومت فراگیر به مرکزیت هگمتانه (همدان) در فلات قاره ایران گشت و این حکومت در ۶۵۰ پیش از میلاد در اوج اقتدار خود ضمن چیرگی بر بزرگترین قدرت سیاسی و نظامی آن روزگار یعنی دولت آشور قلمرو خود ار از شرق به آسیای میانه و در غرب به آسیای کوچک گسترش داد. بر اساس نوشتههای هرودوت مورخ یونانی به دستور دیاکو نخستین پادشاه ماد در هگمتانه (همدان) پایتخت آنان استحکامات عظیمی شامل ۷ دژ تو در تو و کاخهای شاهی برپا شد. بیشتر پژوهندگان علوم تاریخ و باستان شناسی بر این باورند که تپه و بناهای امروزی هگمتانه در دل شهر همدان، برجای ماندهٔ بقایای همین تأسیسات میباشند. از دوره هخامنشیان علاوه بر سنگ نوشته های میخی گنجنامه همدان تعداد قابل توجهی اشیاﺀ زرین و سیمین و نیز بقایای کاخ های سنگی بیادگار مانده است... شهر همدان در دوره ی ساسانی یکی از ضرابخانههای این حکومت بوده وسکههای متعددی از این دوره در دست میباشد... دشت میشان یا میدان میشان یکی از دشت های وسیع و زیبای کوهستان الوند و در مسیر قله الوند همدان است.. این دشت سرشار از آب های روان و چمن زار های وسیع است: تارنمای دهکده فرهنگي ورزشي توريستي گنجنامه همدان
وجه تسمیه ی دشت میشان یا میدان میشان همدان
۱ - بمیدان میشان همدان به واسطه ی وجود احشام (گله های بزرگ قوچ و میش) و مراتع سرسبز در این ناحیه دشت میشان نام گرفت. دامپروری در این ناحیه پر رونق و با اهمیت بوده و از عمده ترین فعالیت های اقتصادی اهالی به شمار میرود: تارنماهای گوناگون
۲ - در وجه تسمیه ی میدان میشان می توان گفت که چون تجمع عشایر و گله داران بوده، این نام را گرفته است. اما "میشان"مفهوم دیگری هم دارد: در مورد "میشان"در کتاب تاریخ ادبیات ایران تالیف ا. برتلس، مترجم کتاب آورده است که میشان نمودی از میتره = میترا = خدای آفتاب ایرانیان باستان است و میدان میشان هم که محل مناسبی برای دیدار طلوع خورشید است،می تواند از چنین مفهومی گرفته شده باشد: تارنمای کوه و کوهنوردی
یادداشت پایانی
۱ - دشت میشان یا میدان میشان همدان را نباید با دشت میشان خوزستان (که بنام دشت آزادگان نیز خوانده می شود) اشتباه گرفت. دشت آزادگان منطقه ای وسیع و هموار واقع در مغرب خوزستان است و ساکنان آن از عشایر بنی طرف (از عشایر عرب خوزستان) هستند
۲ - توجه به "دام" و "دامداری" بخشی از فعالیت های مورد علاقه ی آریایی ها بوده است و برهمین اساس در دوران آریایی و در ایران باستان احتمالا برخی از شهرها و مناطق ایران با اشاره به برخی از حیوانات نامگذاری شده است. قوچان و دشت میشان و دامغان (بنا بر برخی منابع: جایگاه دام ها) و بعضی نواحی دیگر از جمله ی این نقاط می باشند.
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2017/01/blog-post_24.html
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
موقعیت جغرافیایی: میدان میشان یا دشت میشان یکی از دشتهای کوهستان الوند است. این میدان در مسیر اصلی صعود به قلهٔ الوند قرار دارد و وسعت آن حدود یک هکتار و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۶۰۰ متر است. در قدیم عشایری که دورهٔ ییلاق خود را در دامنهٔ شمالی الوند میگذراندند، در میدان میشان که دارای مناظر زیبای طبیعی است، چادر میزدند: تارنمای ویکی پدیا
پیشینه ی تاریخی: مهاجرت های اقوام آریایی ماد از حدود ۳۵۰۰ سال پیش به منطقه غرب ایران و محدوده فعلی استان همدان به تدریج منجر به شکل گیری نخستین حکومت فراگیر به مرکزیت هگمتانه (همدان) در فلات قاره ایران گشت و این حکومت در ۶۵۰ پیش از میلاد در اوج اقتدار خود ضمن چیرگی بر بزرگترین قدرت سیاسی و نظامی آن روزگار یعنی دولت آشور قلمرو خود ار از شرق به آسیای میانه و در غرب به آسیای کوچک گسترش داد. بر اساس نوشتههای هرودوت مورخ یونانی به دستور دیاکو نخستین پادشاه ماد در هگمتانه (همدان) پایتخت آنان استحکامات عظیمی شامل ۷ دژ تو در تو و کاخهای شاهی برپا شد. بیشتر پژوهندگان علوم تاریخ و باستان شناسی بر این باورند که تپه و بناهای امروزی هگمتانه در دل شهر همدان، برجای ماندهٔ بقایای همین تأسیسات میباشند. از دوره هخامنشیان علاوه بر سنگ نوشته های میخی گنجنامه همدان تعداد قابل توجهی اشیاﺀ زرین و سیمین و نیز بقایای کاخ های سنگی بیادگار مانده است... شهر همدان در دوره ی ساسانی یکی از ضرابخانههای این حکومت بوده وسکههای متعددی از این دوره در دست میباشد... دشت میشان یا میدان میشان یکی از دشت های وسیع و زیبای کوهستان الوند و در مسیر قله الوند همدان است.. این دشت سرشار از آب های روان و چمن زار های وسیع است: تارنمای دهکده فرهنگي ورزشي توريستي گنجنامه همدان
وجه تسمیه ی دشت میشان یا میدان میشان همدان
۱ - بمیدان میشان همدان به واسطه ی وجود احشام (گله های بزرگ قوچ و میش) و مراتع سرسبز در این ناحیه دشت میشان نام گرفت. دامپروری در این ناحیه پر رونق و با اهمیت بوده و از عمده ترین فعالیت های اقتصادی اهالی به شمار میرود: تارنماهای گوناگون
۲ - در وجه تسمیه ی میدان میشان می توان گفت که چون تجمع عشایر و گله داران بوده، این نام را گرفته است. اما "میشان"مفهوم دیگری هم دارد: در مورد "میشان"در کتاب تاریخ ادبیات ایران تالیف ا. برتلس، مترجم کتاب آورده است که میشان نمودی از میتره = میترا = خدای آفتاب ایرانیان باستان است و میدان میشان هم که محل مناسبی برای دیدار طلوع خورشید است،می تواند از چنین مفهومی گرفته شده باشد: تارنمای کوه و کوهنوردی
یادداشت پایانی
۱ - دشت میشان یا میدان میشان همدان را نباید با دشت میشان خوزستان (که بنام دشت آزادگان نیز خوانده می شود) اشتباه گرفت. دشت آزادگان منطقه ای وسیع و هموار واقع در مغرب خوزستان است و ساکنان آن از عشایر بنی طرف (از عشایر عرب خوزستان) هستند
۲ - توجه به "دام" و "دامداری" بخشی از فعالیت های مورد علاقه ی آریایی ها بوده است و برهمین اساس در دوران آریایی و در ایران باستان احتمالا برخی از شهرها و مناطق ایران با اشاره به برخی از حیوانات نامگذاری شده است. قوچان و دشت میشان و دامغان (بنا بر برخی منابع: جایگاه دام ها) و بعضی نواحی دیگر از جمله ی این نقاط می باشند.
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2017/01/blog-post_24.html
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی