بر پایه ی لغت نامه ی دهخدا واژه ی " سیلو " یک واژه ی فرانسوی است. اگر چه منابع گوناگون و برخی از تارنماها مانند تارنمای ویکیپدیا نیز واژه ی سیلو را برگرفته از واژه ی یونانی "سیرور" به معنای "گودال نگهداری دانه ها" دانسته اند اما پس از اکتشاف شهر های زیر زمینی رامن و سامن توسط باستان شناسان در استان همدان در سال ۱۳۸۴ و بر پایه ی گزارش تارنمای رامن و سامن: "واژه ی سیلو از واژه ی سایلو گرفته شده است. این واژه در زبان فارسی میانه یا زبان پهلوی یا لری یا سامنی به معنی سایبان است که ترکیبی از دو واژه ی سایه + لانه می باشد و کوتاه شده ی آن سایلو است". شاید بتوان گفت ریشه ی واژه ی سیلو در زبان فارسی و به معنای " لانه یا جایگاه نگهداری برخی از مواد" است
" سیلو " در فرهنگ واژه ها
سیلو = انبار خاص محافظت گندم است که آنرا بشکل برج یا گودالی سازند (فرهنگ فارسی معین) - از اسپانیایی، چاله یا حفره ای که در زمین ساخته می شود و در آن دانه ها، ریشه ها، علوفه ٔ سبز و نظایر آن را نگاهداری می کنند - انبار یا مخزن کاملاً بسته ای که در زیرزمین یا روی آن برای محفوظ نگاه داشتن محصولات کشاورزی می سازند. سیلوهای غلات ممکن است از فولاد یا سیمان یا مصالح بنایی ساخته شوند. در دامپروری ، سیلو ساختمانی است بشکل استوانه یا گودالی در زمین ، که در آن علوفه ٔ تر (یونجه ، ذرت و غیره) خردشده را ریخته می فشارند و روی آنرا می پوشانند، بر اثر تخمیر علوفه ٔ تر می ماند و بتدریج به مصرف تغذیه ٔ دام ها می رسد (از دایرة المعارف فارسی): لغت نامه ی دهخدا
سیلو = انباری جهت نگهداری از مواد خوراکی مورد استفاده در تغذیه انسان و دام است. سیلو در دامپروری معمولاً به جایی گفته میشود که علوفه با رطوبت بالا را در آن نگهداری میکنند بهطوریکه میتوان تا سالها از آن علوفه استفاده نمود بدون این که ارزش غذایی علوفه تغییر زیادی بدهد. انواع سیلو به دو نوع زیرزمینی و روزمینی تقسیم میشوند که در ایران معمولاً سیلو همیشه با ذرت خرد شده تهیه میگردد اما در کشورهایی که تولید یونجه در آنها زیاد است از سیلوی یونجه نیز تهیه میگردد. سیلو محل نگهداری مواد نیز هست، برای مثال سیلوهای مواد (مواد اولیه) و سیلوهای سیمان. مواد در این سیلوها نگهداری میشود، بدون اینکه در کیفیت این مواد تغییری به وجود آید. برخی بر این باورند که سازندهٔ سیلو فردی آمریکایی بهنام فرد هاتچ میباشد: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
جستارها (مباحث و مطالب) وابسته
انبار کاه = یک نوع ساختمان کشاورزی است که برای ذخیره سازی استفاده می شد و به عنوان یک محل کار پوشیده، کاربرد داشت. گاهی به عنوان محل دام یا فروشگاه های وسایل نقلیه کشاورزی و تجهیزات مورد استفاده قرار میگرفت. یک انبار کاه ممکن است برای نگهداری گاو نیز کاربرد داشته باشد که به آن طَویله ی گاو می گویند.
انبار غله = به ساختمانی مسقف برای نگهداری غله یا غذای دام گفته می شود که میتواند به صورت اتاقی از انبار کاه باشد. انبار غلههای باستانی از جنس سفال بودند. انبارهای غله را بالاتر از سطح زمین میساختند تا از دسترس جانورانی مانند موش درامان باشد. ساخت انبار غله به دوران باستان حدود ۹۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح باز میگردد و اولین آثار آن در منطقهٔ حاشیهای رود اردن مربوط به دوران نوسنگی پیش از سفال میشود. در ابتدا در میان ساختمانها ساخته میشد و در هزاره هشتم آن را به درون ساختمان در اتاق مخصوص انتقال دادند. اولین انبارهای غله ابعادی حدود ۳ متر در ۳ متر داشت و در بیرون خانه و به صورت آویزان که به علت عبور هوا و تهویهٔ هوا غلهها را از حمله حشرات درامان میداشت. سیلو نیز یک نوع انبار غله محسوب می شد
بارن = بنا بر دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا: بارن به زبان انگلیسی معادل واژه ی فارسی انبارکاه است. بر پایه ی تارنمای لغت نامه ی فارسی انگلیسی بارن به معنای انبار مزرعه، کاه انبار، کاهدانی، گاراژ بزرگ (برای تجهیزات کشاورزی و کامیون و تراکتور و غیره)، اصطبل، باره بند، جایگاه نگهداری چارپایان، وجایگاه یا اصطبلی برای همهی اسبهای مسابقه است که متعلق به یک نفر می باشد. در عین حال باید یادآور شد که در اروپا و آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی دنیا، "بارن" به ساختمان و جایگاه اقامت یا منزل در یک مزرعه نیز اطلاق می شود. همچنین "بارن" نام یکی از رستوران های معروف شهر راندولف واقع در ایالت نیوجرسی آمریکاست شود
اِصطَبل = محلی است که در آن اسب ها نگهداری می شوند معمولاً اصطبلها دارای قسمتهای کوچکی هستند که درهر کدام یک اسب نگهداری میشود. اصطبل وام واژه ای است در فارسی که از راه عربی رایج در سرزمین شام از واژه ی لاتین "استابلوم" گرفته شده است. ریشه ی این واژه ی لاتین نیز به اصل هندو اروپایی "استدبلو" بازمیگردد که به معنی "ایستادن گاه" است و بخش نخست آن یعنی "استد" هم ریشه با "ایستادن" فارسی است
طویله = در زبان فارسی و در اصطلاح کشاورزان و دامداران به جایگاه نگهداری گاو اطلاق می شود. در فرهنگ و ادب ایران از واژه ی "طویله" گاهی به عنوان جایگاهی برای نگهداری انواع گوناگون چارپایان مانند اسب و الاغ (خر) و غیره نیز استفاده می شود. در سروده ی خرنامه منسوب به "میرزاده عشقی" چنین آمده است: دردا و حسرتا که جهان شد به کام خر/ زد چرخ سفله، سکه ی دولت به نام خر… روزی که جلسه ی وزرا، منعقد شود/ بازار چون طویله شود ز ازدحام خر - درغیبت وزیر، معاون شود کفیل/ گوساله ای ست نایب و قایم مقام خر - امروز روز خرخری و خرسواری است/ فردا زمان خرکشی و انتقام خر
آغل = بنا بر لغت نامه ی دهخدا: "آغل جای گوسفندان و دیگر چارپایان در شب در خانه و یا کوه و بیشتر کنده ای در زیر زمین باشد". اما امروزه آغل را بیشتر به عنوان جایگاه نگهداری گوسفند و یا بز واقع در اراضی کشاورزی و دامداری می شناسند. آغل ها به دو شکل "بسته" و "باز" وجود دارند و از آن ها در تمام شبانه روز می توان استفاده نمود. برای آگاهی بیشتر در مورد آغل های "بسته" و "باز" نگاه کنید به "کتاب اصول نگهداری و پرورش گوسفند" تالیف همین پژوهشگر در بخش منابع و مآخذ
بارن = بنا بر دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا: بارن به زبان انگلیسی معادل واژه ی فارسی انبارکاه است. بر پایه ی تارنمای لغت نامه ی فارسی انگلیسی بارن به معنای انبار مزرعه، کاه انبار، کاهدانی، گاراژ بزرگ (برای تجهیزات کشاورزی و کامیون و تراکتور و غیره)، اصطبل، باره بند، جایگاه نگهداری چارپایان، وجایگاه یا اصطبلی برای همهی اسبهای مسابقه است که متعلق به یک نفر می باشد. در عین حال باید یادآور شد که در اروپا و آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی دنیا، "بارن" به ساختمان و جایگاه اقامت یا منزل در یک مزرعه نیز اطلاق می شود. همچنین "بارن" نام یکی از رستوران های معروف شهر راندولف واقع در ایالت نیوجرسی آمریکاست شود
اِصطَبل = محلی است که در آن اسب ها نگهداری می شوند معمولاً اصطبلها دارای قسمتهای کوچکی هستند که درهر کدام یک اسب نگهداری میشود. اصطبل وام واژه ای است در فارسی که از راه عربی رایج در سرزمین شام از واژه ی لاتین "استابلوم" گرفته شده است. ریشه ی این واژه ی لاتین نیز به اصل هندو اروپایی "استدبلو" بازمیگردد که به معنی "ایستادن گاه" است و بخش نخست آن یعنی "استد" هم ریشه با "ایستادن" فارسی است
طویله = در زبان فارسی و در اصطلاح کشاورزان و دامداران به جایگاه نگهداری گاو اطلاق می شود. در فرهنگ و ادب ایران از واژه ی "طویله" گاهی به عنوان جایگاهی برای نگهداری انواع گوناگون چارپایان مانند اسب و الاغ (خر) و غیره نیز استفاده می شود. در سروده ی خرنامه منسوب به "میرزاده عشقی" چنین آمده است: دردا و حسرتا که جهان شد به کام خر/ زد چرخ سفله، سکه ی دولت به نام خر… روزی که جلسه ی وزرا، منعقد شود/ بازار چون طویله شود ز ازدحام خر - درغیبت وزیر، معاون شود کفیل/ گوساله ای ست نایب و قایم مقام خر - امروز روز خرخری و خرسواری است/ فردا زمان خرکشی و انتقام خر
آغل = بنا بر لغت نامه ی دهخدا: "آغل جای گوسفندان و دیگر چارپایان در شب در خانه و یا کوه و بیشتر کنده ای در زیر زمین باشد". اما امروزه آغل را بیشتر به عنوان جایگاه نگهداری گوسفند و یا بز واقع در اراضی کشاورزی و دامداری می شناسند. آغل ها به دو شکل "بسته" و "باز" وجود دارند و از آن ها در تمام شبانه روز می توان استفاده نمود. برای آگاهی بیشتر در مورد آغل های "بسته" و "باز" نگاه کنید به "کتاب اصول نگهداری و پرورش گوسفند" تالیف همین پژوهشگر در بخش منابع و مآخذ
پژوهش و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ
سیلو در لغت نامه ی دهخدا: تارنمای پارسی ویکی/ سیلو: تارنمای ویکیپدیا/ معنی واژه ی سیلو: تارنمای رامن و سامن/
انبار کاه: تارنمای ویکیپدیا/ "بارن" یا انبار کاه (به زبان انگلیسی): تارنمای ویکیپدیا/ انبار غله: تارنمای ویکیپدیا/ بارن (کاه انبار): تارنمای لغت نامه ی فارسی انگلیسی/ اِصطَبل: تارنمای تارنمای ویکیپدیا/ خرنامه: تارنمای بالاترین/ آغل در لغت نامه ی دهخدا: تارنمای پارسی ویکی/ کتاب اصول نگهداری و پرورش گوسفند: تارنمای پارسیان و بسیاری از تارنماها /
همچنین نگاه کنید به
*
================