ماجرای زندگی او
دکتر بهرام فره وشی زبانشناس معاصر ایرانی و متخصص زبانهای ایرانی و فرهنگ ایران باستان بود. وی در سال ۱۳۰۴ در ارومیه، و در خانوادهای اصالتاً اصفهانی متولد شد. پدر او علی محمد فره وشی مترجم همایون از دانشمندان روزگار خود بود و از پایهگذاران مدارس جدید در ایران به شمار می رفت. مترجم همایون افزون بر این، به عنوان مترجم زبردستی شناخته میشد که تسلط کم مانندی بر زبان فرانسوی داشت و از نخستین نویسندگان کتابهای درسی جدید برای دانشآموزان ایرانی بود. بهرام فرهوشی به دلیل سفرهای ناگزیر پدر، دوران آموزش را در شهرهای مختلف گذراند. دورهٔ دانشسرای مقدماتی را در اصفهان در سال ۱۳۲۳ به پایان رساند. دورهٔ لیسانس زبان فرانسوی را در دانشسرای عالی در تهران سپری کرد. ضمن انجام خدمت دبیری در دبیرستان ها، چند جلد داستان و مجموعهٔ شعر از فرانسوی ترجمه کرد و به چاپ رساند. در همین دوره یک مؤسسهٔ چاپ و انتشارات به نام آتشکده تأسیس کرد و با ابراهیم پورداود از نزدیک آشنایی یافت. خود او بعدها در این باره نوشت: «من با نوشته های پورداوود از کودکی آشنا بودم. زیرا در میان کتابهای پدرم دو جلد یشت های پورداوود را خوانده بودم و داستان های پهلوانی های شکوهمند این کتاب و نیایش های آن در همان زمان بر دلم نشسته بود و همواره در دل داشتم که استاد بزرگوار را ببینم. روزگاری گذشت و من در رشته زبانهای خارجی لیسانس گرفتم. پورداوود در آن زمان انجمن ایرانشناسی را پدید آورده بود و شب ها در انجمن درس میداد. به آنجا رفتم و نام نوشتم. دیدن چهره ی استاد و درسهای او شور دیرین را در من برانگیخت».
بهرام فره وشی به تشویق پورداود در سال ۱۳۳۶ برای گذراندن دورهٔ ایرانشناسی عازم پاریس شد و در مدرسهٔ تتبعات عالیهٔ دانشگاه پاریس به تحصیل پرداخت و به اخذ درجهٔ دکتری در تمدن و زبانها و ادبیات ایرانی نایل گشت. سپس به سوئیس رفت و به مطالعه در لهجه های ایرانی در دانشگاه برن پرداخت. در این دوران از محضر استادان برجسته در زمینهٔ زبان ها و تمدن و دین های ایران باستان همچون امیل بنونیست و ژان دومناش برخوردار بود. دکتر بهرام فره وشی در سال ۱۳۴۱ به ایران بازگشت و به دانشیاری پورداود در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران منصوب شد، و مدت بیست سال به آموزش زبانهای اوستایی، پارسی باستان، پهلوی، اساطیر ایرانی، خط های باستانی، گویششناسی ایرانی و تمدن ایران باستان پرداخت. در همین سالها بخش عمدهای از اوقات خود را صرف نشر آثار استادش پورداود کرد که حاصل آن انتشار تعدادی از آثار مهم پورداود به طرزی آراسته بود: بخش دوم گاتها شامل یادداشتهای پورداود (۱۳۳۶)، یسنا (۱۳۴۰) و ویسپرد (۱۳۴۳) و جلد یکم از فرهنگ ایران باستان (۱۳۵۲).
دکتر بهرام فره وشی در کنار خدمت دانشگاهی، به دستگاه های فرهنگی و انتشاراتی هم مدد می رسانید. مدتی سرپرستی بنگاه ترجمه و نشر کتاب را داشت، و بعدها مدیریت چاپ و انتشارات دانشگاه تهران را به عهده گرفت. در سالهای دههٔ ۱۳۵۰ برنامهٔ فرهنگ ایران زمین را در تلویزیون ملی ایران تهیه میکرد که بینندگان و خواستاران فراوان داشت.
دکتر بهرام فره وشی، در روز ۸ خرداد ۱۳۷۱ زمانی که برای معالجه به آمریکا رفته بود، در سن ۶۶ سالگی در سن خوزه درگذشت. پیکرش را به ایران باز گرداندند و در ۲۸ خرداد به خاک سپردند. آیین بزرگداشت او در تهران در تالار انجمن زرتشتیان برگزار شد: تارنمای ویکی پدیا و بسیاری از تارنماها
https://www.google.com
همسر و فرزندان او
دکتر بهرام فره وشی در سال ١٣٤۶ با شاعره هما گرامی دانشجویی در دانشگاه تهران ازدواج کرد. از ثمرات این پیوند، دو پسر به نام میتریدات و سورنا و یک دختر به نام نارگل بود که اینک در آمریکا زندگی می کنند: تارنمای دانشنامه ی ایرانیکا
http://www.iranicaonline.org/articles/farahvasi-bahram
آثار و تالیفات او
در میان آثار دکتر بهرام فره وشی بیگمان فرهنگ پهلوی جایگاه ویژهای دارد. این اثر مرجع در دو جلد با عنوان های فرهنگ پهلوی به فارسی (۱۳۴۶) و فرهنگ فارسی به پهلوی (۱۳۵۲) منتشر شد که حاصل شانزده سال کار مداوم او بود. این فرهنگ نخستین کوشش علمی در این زمینه و دربردارندهٔ ده هزار واژهٔ پهلوی با ذکر ریشه و صورت فارسیشدهٔ آن هاست.
دیگر آثار منتشرشدهٔ او از جمله «جهان فروری»، راهنمای گردآوری گویشها، ترجمهٔ کتاب ششم دینکرت، ترجمه «هنر ایران در دوران پارتی و ساسانی» اثر گیرشمن، ترجمه «کارنامه اردشیر بابکان» (همراه با متن پهلوی و آوانویسی و واژهنامه) و شماری دیگر، نموداری از دانش گستردهٔ اوست. آخرین اثر چاپ شده از دکتر فره وشی «ایرانویج» نام دارد و مجموعهٔ پیوسته
ای از مقاله های او پیرامون فرهنگ و تاریخ ایران است. آخرین تالیف دکتر بهرام فرهوشی «نامه های شگفت انگیز» است که ترجمه نامه های تاریخی کشیشان ژزوئیت فرانسوی در مورد ایران است: تارنمای کویر ایران
http://kavireiran.blogfa.com/post-132.aspx
اهدای کتابخانه ی شخصی دکتر بهرام فره وشی
در آبان ماه ١٣٩٢ بانو هما گرامی کتابخانه ی اختصاصی همسر فقید خود دکتر بهرام فره وشی را به مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی اهدا کرد: تارنمای مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی
http://www.cgie.org.ir/fa/news/7408
نمونه هایی از نظریات و نوشتارهای او
١ - خط فارسی، یک شاهکار است: دکتر بهرام فره وشی در گفتگوئی با بانو عاطفه گرگین پیرامون خط فارسی اظهار داشت: خط ما ویژگی های شکلنگاری دارد… خط هرقدر بیشتر بتواند به کلمه شکل و فرم معین بدهد زودتر خوانده و نوشته میشود… از مزایای خط فارسی کوتاه نویسی کلمات و "اقتصاد مغزی" آنست: تارنمای بنیاد همایون
http://bonyadhomayoun.com/?p=11298
٢ - نوشتاری از دکتر بهرام فره وشی پیرامون سرگذشت واژه ی گل: گل در مرز و بوم ایران سابقه ای بس دراز دارد و اگر می بینیم که در شعر و ادب پارسی بیش تر از دیگر سرزمین ها سخن از گل می رود، برای آن است که مردم این سرزمین از دوران های کهن به گل عشق می ورزیده اند و ایران زمین مهد پرورش گل بوده است. اگر نگاهی به کتاب "تاریخ طبیعی" اثر پلین بیاندازیم، می بینیم که این کتاب چقدر بوی گل و گیاه سرزمین گل خیز ایران را می دهد. میراثی که مغرب زمین از گل و گیاه گوناگون ایران برده است، خود شایان گفتاری دیگر است. در میان گل ها، گل سرخ (گل سوری) بیش تر مورد توجه ایرانیان بوده و هنوز بوته های وحشی این گل در گوشه و کنار روستاهای ایران به فراوانی دیده می شود و گلاب از زمان های بسیار قدیم شناخته شده بوده و در مراسم مذهبی و نیز در پزشکی به کار می رفته است و هنوز هم به کار می رود و در جشن ها، عروسی ها و میهمانی ها هنوز گلاب می گردانند. واژه ی مرکب گلاب خود می رساند که مراد از گل، همان گل سرخ است و در ادبیات فارسی نیز گل بیش تر به گل سرخ گفته می شود و شکل های گوناگون این واژه در دوران های پیش از اسلام نیز به معنی گل سرخ است... بیشتر:
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/03/blog-post_29.html
٣ - نوشتاری از دکتر بهرام فره وشی پیرامون ریشه ی ایرانی نام "دریای سیاه" و رودخانه های "دانوب" و "دُ ن": ناحیه ی " پونت" در اطراف دریای سیاه در دوره های تاریخی زیر نفوذ هخامنشیان درآمد و به هنگام پادشاهی داریوش اول، "ساتراپ" های هخامنشی بر آن جا فرمان روایی کردند و سپس "میتریدات" جانشین ساتراپ ها شد و در سال ٣۰١ پیش از میلاد یک سلسله ی پادشاهی در ناحیه ی پونت تشکیل داد و پادشاهی پونت تقریبا همه ی سواحل جنوبی دریای سیاه را فراگرفت و نوادگان میتریدات مدت های دراز در آن جا فرمان روایی کردند.. بیشتر:
http://aryaadib.blogfa.com/post-208.aspx
یادداشت پایانی
خدمات ارزنده ی زنده یاد دکتر بهرام فره وشی در عرصه ی فرهنگ و زبان و ادبیات ایران فراموش ناپذیر و پیوسته جاودانه است. روح و روانش شاد و یادش گرامی باد
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/04/blog-post_2.html
Remembering Doctor Farahvashi, the Famous Scholar of Ancient Iranian Languages
Abstract: Bahram Farahvashi (born in Urmia, Iran, 30 March 1925) was a famous scholar and professor of ancient Iranian languages at the University of Tehran. He belonged to a family with a long tradition of literary and scholarly pursuits/ Farahvashi was interested in translating from French, and throughout his career he translated into Persian a number of works, both fiction and scholarly books. Among his translations from scholarly works, he published his translation of Roman Ghirshman’s Parthian and Sasanian Art (Tehran, 1972). His last translation was a collection of letters by French Jesuits about their stays in Iran (Tehran, 1991)/ Sadly, Dr Farahvashi after a long battle with cancer, passed away in San Jose, USA on 29 May 1992/ May his soul rest in eternal peace
Manouchehr Saadat Noury, PhD
http://iranian.com/posts/remembering-doctor-farahvashi-the-famous-scholar-of-ancient-iran-48664
بخش های پیشین یاد نامه ها:
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/12/blog-post_5.html