چهارشنبه سوری که با نام های جشن چهارشنبه ی پایان سال و شب چهارشنبه ی سرخ نیز شناخته میشود یکی از جشنهای ایرانی است که در شب واپسین چهارشنبهٔ سال (ازغروب سهشنبه) بر پا میشود و اولین جشن از مجموعه ی جشنهای نوروزی است. واژهٔ چهارشنبه سوری از دو واژهٔ چهارشنبه (نام یکی از روزهای هفته) و سور (به معنای جشن و شادی) ساخته شده است. طبق آیین باستان در این روز آتش بزرگی برافروخته میشودمیشود که مردم از روی آن میپرند و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاکسازی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد. به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد. چهارشنبهسوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیّت افراد باشد و در میان بیشتر ایرانیان و مردم افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، جمهوری آذربایجان و برخی نقاط دیگر رواج دارد... در شاهنامهٔ فردوسی اشاره هایی دربارهٔ بزم چهارشنبه ای در نزدیکی نوروز وجود دارد که نشان دهندهٔ کهن بودن این جشن است: تارنمای ویکیپدیا
بزم چهارشنبه
یکی باغ بد در میان سپاه/ ازین روی و زان روی بد رزمگاه
بشد چارشنبه هم از بامداد/ بدان باغ کامروز باشیم شاد
ببردند پرمایه گستردنی/ می و رود و رامشگر و خوردنی... : فردوسی
جشنهای آتش: یک رشته از جشنهای آریایی از اقوام هند و ایرانی و هند و اروپایی جشنهای آتش است. منظور از جشنهای آتش جشنهایی است که با افروختن آتش جهت سور و سرور و شادمانی آغاز و اعلام میشد. میان رومیان و یونانیان و بعضی از ملل دیگر اروپایی نظایرش با جشنهای آتش ایرانی هنوز باقی است. از جمله جشنهای آتش که هنوز در ایران باقیمانده جشن چهارشنبه سوری و جشن سده است. از جشنهای آتش که فراموش شده، باید از جشن آذرگان در نهم ماه آذر و جشن شهریورگان در روز چهارم ماه شهریور نام برد. لازم به یادآوری است که زرتشتیان عقیده دارند، روشنی و آتش و آفتاب تجلی اهورامزدا است. اهورامزدا به وسیلهٔ نور تجلی میکند: بخش فارسی دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
جشن چهارشنبه سوری: در کنار روشن کردن آتش و پریدن از روی آن، فالگوش ایستادن، قاشقزنی و کوزه شکستن دیگر آیینهایی هستند که خصوصا در دهههای گذشته بیش از امروز به انجام میرسید. مردم نیت میکردند و پشت دیوارها فالگوش میایستادند تا از پچپچهایی که میشنیدند نیت خود را تعبیر کنند. در همان شب، کوزهها پر از آب میشد و از پشت بام به پایین میفتاد تا نحسی و بدی سال گذشته از میان برود. در قاشقزنی هم جوانان صورتهای خود را میپوشاندند، به در خانهها میرفتند و صاحبخانه را با صدای کوبیدن قاشقها به ظرف خبر میکردند تا به آنها شیرینی و آجیلهای مشکلگشا بدهند. طبق باورهای کهن ارواح پیش از سال جدید به میان بازماندگان میآمدند، روی خود را میپوشاندند و به رسم یادگاری به عزیزان خود هدیهای میدادند. رسمی که مشابه آن را در شب هالووین میبینیم.
خداداد رضاخانی، تاریخدان مقیم آمریکا معتقد است که رسوم چهارشنبه سوری، «تک و بی بدیل» نیست، هر کدام از آنها را میتوان در فرهنگهای دیگر هم یافت. مثل همین قاشقزنی در هالووین، بان فایر در انگلیس یا از روی آتش پریدن در بخشهایی از ترکیه. در تقویم ارامنه هم روز چهاردهم فوریه، چهل روزه شدن مسیح به عنوان «عید ترندز» نامگذاری شده که محور آن آتش است. غروب روز سیزدهم در حیاط کلیساها و خانهها آتشی روشن میشود و روز بعد با اجرای مراسم عبادی، این جشن به پایان میرسد. ارمنیها از نظر قومی و زبانی به اقوام هند و اروپایی تعلق دارند و از نظر جغرافیایی، ارمنستان در منطقهای واقع شده که گمان میرود منشا کوچ اصلی اقوام آریایی باشد. موعد چهارشنبه سوری، شش هفته پس از این جشن است. اما هیچ سندی وجود ندارد که چه زمانی، چه کسانی و بر چه اساسی تصمیم گرفتند برخی از این رسوم را در شب چهارشنبه آخر سال جمع کنند و به پایکوبی بپردازند. خداداد رضاخانی تاکید دارد که اگرچه سنتها به مرور زمان تغییر میکنند اما هیچوقت از بین نمیروند. به باور رضاخانی ریشههای تاریخی چهارشنبه سوری به «قرنها و هزاران سال پیش» برمیگردد که نوشتاری از آن موجود نیست: «آیین چهارشنبه سوری تمامی شاخصه های آیینی کهن را داراست. رسوم آن در فرهنگ مدرن شهرنشین یا قرون وسطای شهرنشین محلی از اعراب ندارد. ما نمیدانیم در هزاران سال پیش چه رسوم دیگری برای این مراسم وجود داشت، در نتیجه ممکن است در تاریخ از آن استفادههای مختلفی شده باشد... از یک جهت میتوان چهارشنبه سوری را برای نگهداشتن تقویم به زرتشت ربط داد. تقویم زرتشتی ۱۲ ماه ۳۰ روزه دارد یعنی یک سال ۳۶۰ روزه. در نتیجه ۵ روز پایانی سال گمشدهاند. به گفته رضاخانی متدیانان آیین زرتشت این ۵ روز را به مناجات و رفتن به عبادتگاه میپرداختند و خود را برای سال نو و نوروز آماده میکردند و برای همین «شاید تعیین چهارشنبه سوری در یکی از آخرین جشنهای پیش از نوروز به این ۵ روز گمشده مرتبط باشد.»
عبدالغنی نیکسیر، پژوهشگر افغانستانی و عضو هیات مدیره انجمن ادبی هرات نیز در این خصوص معتقد است که چهارشنبه سوری «میراثی» است از زمان «آریاییها که ربطی به مذهب ندارد» و امروز به فرصتی برای شادی و گردهمایی تبدیل شده است... (نوشتاری از آیدا قجر): بخش فارسی تارنمای بی بی سی
همچنین نگاه کنید به:
جشن های مشهور آرین ها (نوشتاری از همین نگارنده)
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/08/blog-post_17.html
چارشنبه سوری : در زنجیری از سروده های فکاهی ، عشقی و اجتماعی (تدوین از همین نگارنده)
http://iranian.com/main/blog/m-saadat-noury-172.html
جشن چهارشنبه سوری: در کنار روشن کردن آتش و پریدن از روی آن، فالگوش ایستادن، قاشقزنی و کوزه شکستن دیگر آیینهایی هستند که خصوصا در دهههای گذشته بیش از امروز به انجام میرسید. مردم نیت میکردند و پشت دیوارها فالگوش میایستادند تا از پچپچهایی که میشنیدند نیت خود را تعبیر کنند. در همان شب، کوزهها پر از آب میشد و از پشت بام به پایین میفتاد تا نحسی و بدی سال گذشته از میان برود. در قاشقزنی هم جوانان صورتهای خود را میپوشاندند، به در خانهها میرفتند و صاحبخانه را با صدای کوبیدن قاشقها به ظرف خبر میکردند تا به آنها شیرینی و آجیلهای مشکلگشا بدهند. طبق باورهای کهن ارواح پیش از سال جدید به میان بازماندگان میآمدند، روی خود را میپوشاندند و به رسم یادگاری به عزیزان خود هدیهای میدادند. رسمی که مشابه آن را در شب هالووین میبینیم.
خداداد رضاخانی، تاریخدان مقیم آمریکا معتقد است که رسوم چهارشنبه سوری، «تک و بی بدیل» نیست، هر کدام از آنها را میتوان در فرهنگهای دیگر هم یافت. مثل همین قاشقزنی در هالووین، بان فایر در انگلیس یا از روی آتش پریدن در بخشهایی از ترکیه. در تقویم ارامنه هم روز چهاردهم فوریه، چهل روزه شدن مسیح به عنوان «عید ترندز» نامگذاری شده که محور آن آتش است. غروب روز سیزدهم در حیاط کلیساها و خانهها آتشی روشن میشود و روز بعد با اجرای مراسم عبادی، این جشن به پایان میرسد. ارمنیها از نظر قومی و زبانی به اقوام هند و اروپایی تعلق دارند و از نظر جغرافیایی، ارمنستان در منطقهای واقع شده که گمان میرود منشا کوچ اصلی اقوام آریایی باشد. موعد چهارشنبه سوری، شش هفته پس از این جشن است. اما هیچ سندی وجود ندارد که چه زمانی، چه کسانی و بر چه اساسی تصمیم گرفتند برخی از این رسوم را در شب چهارشنبه آخر سال جمع کنند و به پایکوبی بپردازند. خداداد رضاخانی تاکید دارد که اگرچه سنتها به مرور زمان تغییر میکنند اما هیچوقت از بین نمیروند. به باور رضاخانی ریشههای تاریخی چهارشنبه سوری به «قرنها و هزاران سال پیش» برمیگردد که نوشتاری از آن موجود نیست: «آیین چهارشنبه سوری تمامی شاخصه های آیینی کهن را داراست. رسوم آن در فرهنگ مدرن شهرنشین یا قرون وسطای شهرنشین محلی از اعراب ندارد. ما نمیدانیم در هزاران سال پیش چه رسوم دیگری برای این مراسم وجود داشت، در نتیجه ممکن است در تاریخ از آن استفادههای مختلفی شده باشد... از یک جهت میتوان چهارشنبه سوری را برای نگهداشتن تقویم به زرتشت ربط داد. تقویم زرتشتی ۱۲ ماه ۳۰ روزه دارد یعنی یک سال ۳۶۰ روزه. در نتیجه ۵ روز پایانی سال گمشدهاند. به گفته رضاخانی متدیانان آیین زرتشت این ۵ روز را به مناجات و رفتن به عبادتگاه میپرداختند و خود را برای سال نو و نوروز آماده میکردند و برای همین «شاید تعیین چهارشنبه سوری در یکی از آخرین جشنهای پیش از نوروز به این ۵ روز گمشده مرتبط باشد.»
عبدالغنی نیکسیر، پژوهشگر افغانستانی و عضو هیات مدیره انجمن ادبی هرات نیز در این خصوص معتقد است که چهارشنبه سوری «میراثی» است از زمان «آریاییها که ربطی به مذهب ندارد» و امروز به فرصتی برای شادی و گردهمایی تبدیل شده است... (نوشتاری از آیدا قجر): بخش فارسی تارنمای بی بی سی
همچنین نگاه کنید به:
جشن های مشهور آرین ها (نوشتاری از همین نگارنده)
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/08/blog-post_17.html
چارشنبه سوری : در زنجیری از سروده های فکاهی ، عشقی و اجتماعی (تدوین از همین نگارنده)
http://iranian.com/main/blog/m-saadat-noury-172.html
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
دکتر منوچهر سعادت نوری