جشن نوروز اولین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با اول فروردین ماه، جشن آغاز سال نوی ایرانی و یکی از کهنترین جشن های به جا مانده از دوران ایران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و مردم مناطق مختلف فلات ایران، نوروز را جشن میگیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است که امروزه به آن برابری بهاری یا اکیونوس می گویند (جشن های مشهور آرین ها/ نوشتاری از همین نگارنده): تارنمای گزیده ای از نوشتارها
تاریخچه ی نوروز (نوشتاری به زبان انگلیسی از همین نگارنده): تارنمای گزیده ای از نوشتارها
" سلام بر نوروز آریایی": کتابی است در پیوند به نوروز و شناس نامۀ این جشن خجسته که توسط دکتر صاحب نظر مرادی از تاریخ نگاران افغانستان، نوشته شده است. دکتر صاحب نظر مرادی نوشته است که نوروز از قدیم ترین جشن های شکوفه، لاله و گل در آریانای باستان و خراسان بزرگ، یکی از مواریث فرهنگی و تمدنی بشریت، نماد ماندگاری و ایستایی مردم آریایی در درازنای تاریخ، عید رستاخیز طبیعت، جشن دهقان و بذر افشان، نماد تساوی شب و روز، سر آغاز فصل کار و غرس نهال و جشن تخت نشینی جمشید بر سلطنت باختر و ده ها مناسبت فرخنده ی تاریخی و فرهنگی بوده است. مرادی به این باور است که نوروز با توجه به انبوه برداشت ها و مفاهیمی که در رهگذار زمان ها با خود آورده است، به دانش نامه ای شباهت دارد که در هر صفحۀ آن می توان مفاهیم متباینی از باورها و مناسبت ها را به تماشا نشست و به خوانش گرفت: تارنمای روزنامه ماندگار
نوروز در ایران باستان: منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت میدهد. بر طبق این روایتها، رواج نوروز در ایران به سال ۵۳۸ (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل بازمیگردد. همچنین در برخی از روایتها، از زرتشت بهعنوان بنیانگذار نوروز نام برده شدهاست.
در اسطورهها: در برخی از متنهای کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متنها، کیومرث به عنوان پایهگذار نوروز معرفی شدهاست. پدیدآوری نوروز در شاهنامه، بدین گونه روایت شدهاست که: جم در حال گذشتن از آذربایجان، بر روی تخت جمشیدی ارگ جمشید در آنجا فرود آمد و با تاجی زرین بر روی تخت نشست با رسیدن نور خورشید به تاج زرین او، جهان نورانی شد و مردم شادمانی کردند و آن روز را روز نو و جم را جمشید نامیدند. مهمترین چهرههای اسطوره ای مانند جمشید، سیاوش و کیخسرو پیوندی نزدیک با نوروز دارند. نوروز روز پیروزی بزرگ جمشید بر دیوان است که نماد پلیدیهایی چون سرما، تاریکی، جهالت و خشونت بودند. عروج جمشید و عروج کیخسرو در این روز اتفاق افتاد که تفاسیر گوناگونی را به همراه دارد. در این روز جمشید جهان غیب را در جام جهان نما مشاهده کرد. همان جامی که در آن کیخسرو جای بیژن را مشاهده کرد و رستم را به دنبال او فرستاد. اما حکایت دگردیسی و بازآفرینی سیاوش، حکایتی ویژه است که با روایتهایی مانند آدونیس، پرسفون، ازیریس یا تمرز قابلمقایسه است.
در زمان سلسله هخامنشیان: کوروش بزرگ، نوروز را در سال ۵۳۸ (قبل از میلاد)، جشن ملی اعلام کرد. وی در این روز برنامههایی برای ترفیع سربازان، پاکسازی مکانهای همگانی و خانههای شخصی و بخشش محکومان اجرا مینمود. این آیینها در زمان دیگر پادشاهان هخامنشی نیز برگزار میشد. در زمان داریوش یکم، مراسم نوروز در تخت جمشید برگزار می شد. البته در سنگ نوشته های به جا مانده از دوران هخامنشی، به طور مستقیم اشاره ای به برگزاری نوروز نشدهاست. اما بررسی ها بر روی این سنگ نوشته ها نشان می دهد که هخامنشیان با جشن های نوروز آشنا بودند و جشن نوروز را با شکوه برپا می کردند. شواهد نشان می دهد داریوش اول هخامنشی، به مناسبت نوروز سال ۴۱۶ (قبل از میلاد)، سکهای از جنس طلا ضرب نمود که در یک سوی آن سربازی در حال تیراندازی است. در دوران هخامنشی، جشن نوروز در بازهٔ زمانی میان ۲۱ اسفند تا ۱۹ اردیبهشت برگزار میشد. برخی از پژوهشگران (هرتسفلد، کرفتر، اردمن، گیرشمن و پرادا) مدعی هستند که تخت جمشید برای انجام مراسم نوروز ساخته شده است؛ در حالی دیگر پژوهشگران (نیلاندر، کامایر) هرگونه مدرکی برای جشن گرفتن نوروز در دوره هخامنشی را انکار میکنند.
در زمان اشکانیان و ساسانیان: نیز نوروز گرامی داشته می شد. در این دوران، جشنهای متعددی در طول یک سال برگزار می شد که مهمترین آنها نوروز و مهرگان بود. برگزاری جشن نوروز در دوران ساسانیان، چند روز (دست کم شش روز) طول میکشید و به دو دوره ی نوروز کوچک و نوروز بزرگ تقسیم می شد. نوروز کوچک یا نوروز عامه به مدت پنج روز، از یکم تا پنجم فروردین گرامی داشته می شد و روز ششم فروردین (خرداد روز)، جشن نوروز بزرگ یا نوروز خاصه برپا می شد. در هر یک از روزهای نوروز عامه، طبقهای از طبقات مردم (دهقانان، روحانیان، سپاهیان، پیشهوران و اشراف) به دیدار شاه می آمدند و شاه به سخنان آنها گوش می داد و برای حل مشکلات آنها دستور صادر می کرد. در روز ششم، شاه حق طبقات گوناگون مردم را ادا کرده بود و در این روز، تنها نزدیکان شاه به حضور وی میآمدند... اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانیان، در سال ۲۳۰ میلادی از دولت روم که از وی شکست خورده بود، خواست که نوروز را در این کشور به رسمیت بشناسند. این درخواست مورد پذیرش سنای روم قرار گرفت. در دوران ساسانیان، ۲۵ روز پیش از آغاز بهار، در دوازده ستون که از خشت خام برپا میکردند، انواع حبوبات و غلات (برنج، گندم، جو، نخود، ارزن، و لوبیا) را میکاشتند و تا روز شانزدهم فروردین آنها را پابرجا نگه میداشتند. هر کدام از این گیاهان که بارورتر شود، در آن سال محصول بهتری خواهد داد. در این دوران، همچنین متداول بود که در بامداد نوروز، مردم به یکدیگر آب بپاشند. از زمان هرمز اول مرسوم شد که مردم در شب نوروز آتش روشن نمایند. همچنین از زمان هرمز دوم، رسم دادن سکه در نوروز بهعنوان عیدی متداول شد: بخش فارسی تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
مردم در نوروز در هفت طرح، هفت نوع غله کاشتند: مهرداد بهار، آیین هفت سین را در ارتباط با تقدس هفت سیاره میداند و مینویسد که گمان بر این بوده که اگر کسی هر هفت را در اختیار داشته باشد، نظر لطف هر هفت سیاره را به خود جلب کرده و خوشبخت میشود. به جز این، ایرانیان هفت را نماینده هفت امشاسپند میدانستند؛ هفت فرشته بزرگ که هر کدام یکی از صفات اهورامزدا را نمایندگی میکنند. امشاسپندان و نمادهایشان در این سفره حضور دارند مثلا شیر نشانه وهومن، سپند و بیدمشک نشانه سپندارمذ، ظرف آب و سمنو به نشانه آناهیتا هستند. محمدعلی دادخواه در کتاب «نوروز و فلسفه هفت سین» مینویسد: "الگوی هفتسین، هفتنام هفته نخست هر ماه، برابر با نام "امشاسپندان" است که فرشتگان الهیاند و نیکی و پاکی و ستایش را از آسمان به انسان زمینی عرضه میدارند. امشاسپندان فروزههای اهورامزدا و هر کدام دارای مفهومی هستند که بخشی از عظمت خداوند یکتا را به آدمی میشناسانند و با شناخت و پیروی از این مفاهیم و ایزدان میتوان اهورامزدا را درک کرد."
این یک دلیل برای هفتتایی بودن عناصر سفره هفت سین است اما ابوریحان بیرونی، در آثار الباقیه که کتابی است به زبان عربی درباره ی گاهشماری و گاهشناسی ملل باستانی، نوشته است:"چون جمشید بر اهریمن که راه خیر و برکت و باران سبز شدن گیاه را گرفته بود، پیروز شد و دوباره باران باریدن گرفت و گیاهان سبز شدند، مردم گفتند روز نو (یعنی روز نوین و دورهای تازه) آمده است. پس هر کسی ظرفی جو کاشت و مردم در روز نوروز در هفت طرح، هفت نوع غله کاشتند و سبز کردند." برخی با تکیه بر این روایت معتقدند که پس از آن، این رسم در میان ایرانیان باقی ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات را بر هفت استوانه بکارند و از روییدن این غلات، خوبی و بدی زراعت و حاصل سال آینده را حدس بزنند (نوشتاری از نعیمه دوستدار): بخش فارسی تارنمای بی بی سی
نظریاتی پیرامون سفره ی هفت سین در تاریخ ایران
۱ - خوان نوروزی (سفره هفت سین): باید سفید باشد چرا که نشانه پاکی و سفید بختی و روشنایی است و نیز نشانه جهان بی پایان است که بارگاه یزدان در آن است. در سفره و یا همان خوان نوروزی مواد و چیدنیهایی گذاشته میشود که هرکدام نشانه و نمادی از سلامتی، رزق و روزی، زایش، و برکت است:
سبزه: شاید زیباترین ویژگی سفره هفت سین را میتوان به وجود سبزه آن دانست، به این دلیل که سبزه با رنگ و طراوت خود دلها را شادمان می سازد و با نگریستن به آن طلوع سال جدید را زیباتر میکند. در ایران باستان رسم بر این بود که بیست و پنج روز قبل از نوروز در کاخ پادشاهان دوازده ستون از خشت خام برپا میساختند و بر هر کدام یک نوع غله میکاشتند و معتقد بودند اگر سبزهها خوب بروید سال پر برکتی است. در ایران باستان دانههای گندم، جو، برنج، لوبیا، عدس، ارزن، باقلا، نخود و کنجد را بر این ستونهای خشتی میکاشتند و روز ششم فروردین آنها را برمی چیدند و به نشان برکت و باروری در تالارها پخش میکردند و معمولا سه قاب از سبزه به نماد اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک بر خوان میگذاشتند و اغلب کنار آنها گندم، جو و ارزن که نقش مهمی در خوراک مردم داشتند سبز می کردند تا سبب فراوانی این دانهها در سال جدید گردد. امروزه نیز آن چیزی که وجودش بر سر سفره هفت سین ضرورت دارد، سبزه است. مردم یزد از نیمه اسفند به سبز کردن سبزه در کاسه و بشقاب و حتی بر روی کوزههای سفالی میپردازند. زرتشتیان رویش سبزه را در نوروز نشان تازه شدن زندگی و فصل رویش دانهها که خود برکت زندگی محسوب میشود، میدانند. در گذشته زرتشتیان یزد بیشتر “تره تیزک” را که در گویش خود بدان “ششه” میگویند بر روی کوزههای سفالی سبز میکردند. دانههایی که امروزه کشت میشود بیشتر گندم و عدس است ولی ماش و تره تیزک را نیز سبز میکنند. معمولا تره تیزک را یک شبانه روز خیس میکنند سپس آن را در کیسههای پارچهای نازک می ریزند و در جایی گرم قرار میدهند تا جوانه بزند، جوانه زدن دانهها را در گویش زرتشتیان یزد روز آمدن میگویند، بعد از آن که دانههای روز آمده را در بشقابهای پهن بی لبه که معمولا سه عدد و مخصوص کاشتن سبزه هستند، ریختند، روی جوانهها را پردهای از ماسه نرم میریزند و آب میدهند تا سبز شود.
آتشدان (مجمر): بر سر سفره هفت سین زرتشتیان وجود آتشدان، نماد اردی بهشت امشاسپند، اهمیت خاصی دارد. آتش این مجمر از آتش مقدس مایه میگیرد معمولا در کنار آتشدان دانههای اسفند کندر اشتره و نیز چوبهای خوشبو چون عود و صندل وجود دارد. روشنایی تجلی اهورا مزدا است و نماد درستی و نیک اندیشی و راستی بنابراین باید بر سر سفره هفت سین باشد. در ایران باستان در دو سوی آتشدان شمعدانهای گرانبها یا چراغ مینهادند و آنها را میافروختند و این نشانی از دنیای پرفروغ بی پایان بود که اهریمن بدانجا راه ندارد.
کتاب مقدس: یکی دیگر از چیدنیهای خوان نوروزی وجود کتاب مقدس به عنوان نماد اهورا مزدا است. در دوران ساسانیان کتاب اوستا را برخوان می گذاشتند و قبل از فرا رسیدن سال قسمتی از آن را که معمولا “فروردین یشت” است، می خواندند و از فرورهای شاهان، پاکان، پارسایان، دلاوران و شهسواران که در “فروردین یشت” نام آنها آمده، یاد میکردند.
امروز بر سر سفره نوروزی ما مسلمانان قرآن گذاشته میشود و هر کس قسمتی از کتاب دینی خود را میخواند تا سال نو را با آیههای مبارک الهی شروع کرده باشد.
کوزه ی آب: در گذشته کوزه ی آب که توسط دختران نابالغ از چشمهها پر میشد با زینتی از گردنبندها بر سر خوان نوروزی نهاده میشد. امروزه کوزه سفالی را پر از آب میکنند و به جای جواهرات با سبزه و روبان تزیین میکنند و همراه با تاس مسین پر از آب و برگهای آویشن در حالی که یک عدد انار سرخ هم در آن نهادهاند، بر سفره می گذارند.
نان: که نمادی از برکت است، چه در گذشته و چه در حال بر سر سفره نوروزی میگذاشتند و اکنون نیز یا نان سنگک بزرگی می پزند و برای برکت سفره بر آن میگذارند یا اینکه نان را به صورت کماج شیرین درآورده بر خوان نوروزی مینهند. در زمان ساسانیان گرده نانهایی به اندازه یک کف دست یا اندکی کوچکتر می پختند که به آنها “درون” میگفتند و گاهی بر آن نوعی نیایش میخواندند و بدین ترتیب نانهای نوروزی را برکت میبخشیدند. امروزه زرتشتیان علاوه بر نان معمولی نانهای دیگری مانند کماج، نان شیر و چند نوع شیرینی خانگی که بیشتر جنبه تشریفاتی دارد، میگذارند.
بر سر سفره هفت سین یزدیها شیرینیهای معروف یزدی هم به چشم میخورد که معمولا در دیسهای بزرگ به طرز زیبایی چیده میشود و در اعیاد و جشنها و به ویژه عید نوروز مصرف فراوان دارد.
تخم مرغ: بن مایه خوان نوروزی است و به صورت رنگ کرده میبایست بر سر سفره هفت سین جلوه نمایی کند، زیرا که تخم و تخمه نمادی است از نطفه و نژاد و در روز جشن تولد آدمیان که تخمه و نطفه پدیدار میگردد. تخم مرغ تمثیلی است از نطفه باروری که به زودی باید جان بگیرد و زندگی یابد و زایش کیهانی انجام پذیرد. پوست آن هم نمادی است از آسمان و طاق کیهان.
آیینه: به اعتقاد زرتشتیها چون آخرین ماه سال زمان تولد آدم ابوالبشر است، بنابراین باید نمادی از آن در خوان نوروزی باشد تا شکل پذیری آسان شود. از این رو آیینهای در بالای خوان نهاده میشود و در اطراف آن شمع یا چراغی میگذارند. اغلب تعداد شمعها با تعداد فرزندان خانواده ارتباط دارد و نیز آیینهای دیگر در زیر تخم مرغ گذاشته میشود تا انعکاس وجود آدمی در آیینه دیده شود و نیز آیینه زیر تخم مرغ هم نمایانگر تحویل سال است. وقتی که گاو آسمانی، کره زمین را از شاخی به شاخ دیگر میافکند در آن زمان تخم مرغ بر روی آیینه خواهد جنبید، در جلوی آیینه هم مشتی گندم به نشانه روزی فراخ میپاشند.
سمنو: که از جوانههای تازه رسیده گندم تهیه میشود، نماد فراوانی خوراک و غذاهای خوب و پر نیرو است و نیز نمادی برای زایش گیاهی و بارور شدن گیاهان توسط فرورهاست.
سنجد: که عطر برگ و شکوفههای آن محرک عشق و مهر است و از مقدمات اصلی زایندگی به شمار میآید، باید بر سر خوان نوروزی نمایان باشد. وجود سنجد در سفره نوروزی انگیزه زایش کیهانی است گاه زرتشتیان دانههای سنجد را با آویشن در هم میآمیزند و همراه با نقل و سکه بر سر سفره نوروزی میگذارند.
سیر: نماد میکروب زدایی و پاکیزگی محیط زیست و سلامت بدن و نیز زدودن چشم زخم است که باید حتما بر سر سفره نهاده شود. به اعتقاد زرتشتیان بوی سیر دیوان را میگریزاند. زرتشتیان سیر را با تکههای نان که در آن ترید کردهاند، در مراسم پرسه با سداب به کار میبرند و بر سر سفره نیایش میگذارند. پوست سیر را هرگز در جایی نمیگذارند زیرا معتقدند از سحر هم بدتر است، به همین جهت برای کندن پوست آن ابتدا سیر را در آب میخیسانند و بعد پوستش را میکنند، همچنین معتقدند اگر پوست سیر را با پیاز گلپر و اسفند در خانه بسوزانند، به خصوص در صبح روز پنجشنبه، بویش، خانه را پاک میکند.
سرکه: همانند سیر نمایانگر پاکی محیط، زدودن آلودگی و باطل کردن سحر و جادو است.
سماق: سماق نماد عشق مهر و پیوند دلها است که بر سر سفره هفت سین نهاده میشود.
سپند(اسفند): نیز نشانهای است از دفع چشم زخم که در زمانهای کهن مقدس بوده، است و در مراسم نیایشی به کار می رفته است. امروزه نیز ار آن برای دفع چشم زخم و به نیت درود فرستادن برای عزیزان از دست رفته و همچنین ضد عفونی کردن محیط استفاده میشود. زرتشتیان اسفند را در خوانچه مخصوصی مینهند چراکه نشانه همه امشاسپندان و مقدسان است. اسفند همراه با کندر و دیگر خوشبوهای مخصوص آتش همیشه در خانه زرتشتیان وجود دارد و روزی 2 تا 3 بار آنها را برآتش می ریزند به خصوص در مراسم سوگواری و شادی اسفند دود کردن امری رایج است.
سکه: پول زرد و سفید در خوان نوروزی نمادی است از شهریور امشاسپند که موکل است بر فلزات و بودن آن بر سر خوان که موجب برکت و سرشاری کیسه است. بر سر خوان نوروزی زرتشتیان و گاه غیر زرتشتیان چیدنیهای دیگر هم نهاده میشود؛ شیرینی و نقل که نماد شیرین کامی است؛ گلابدان پر از گلاب و همچنین سبزی خوردن، پنیر و کاهو که طراوت و نیز زیبایی سفره را دو چندان میکند.در برخی از سفرهها آرد هم وجود دارد که آن هم نمادی است از برکت نوروزی اما دو چیز مهم دیگر بر سر سفره هفت سین نمادین است، یکی انار و دیگری تنگ ماهی.
انار: از مقدس ترین درختان است که تقدسش را همچنان تا به امروز حفظ کرده است. درخت انار به سبب رنگ سبز تند برگهایش و نیز به جهت رنگ و شکل غنچه و گل مانندش، همانند آتشدان است و همیشه مقدس بوده است. پردانگی انار نماینده برکت و باروری و رزق فراوان است و نمادی است از باروری ناهید. زرتشتیان معمولا در تاس مس پر از آب یک عدد انار هم میگذارند با این باور که این میوه پردانه در سال جدید برکت و رزق فراوان برای خانواده به همراه داشته باشد، به ویژه انارهای خوش آب و رنگ و آبدار شهر کویری یزد که اکثرا برای استفاده در سفرههای هفت سین در پوششی از کاه در گودالهای زمینی نگه داری می شود تا در سال نو به زیبایی سفره هفت سین بیفزاید.
ماهی: یکی دیگر از زینت دهندگان سفره هفت سین، ماهی است، اسفند ماه در برج حوت است و حوت یعنی ماهی. در هنگام نوروز برج حوت به برج حمل تحویل میگردد و از این رو نمادی از آخرین ماه سال در خوان نوروزی گذاشته میشود. علاوه بر آن ماهی یکی از نمادهای آناهیتا فرشته آب و باروری است که وظیفه اصلی نوروز را که باروری است بر عهده دارد. خوردن سبزی پلو با ماهی نیز در شب عید از این روست و ظرف پر از آب با چند ماهی قرمز نمادیست از روزی حلال.
گل بیدمشک: نمادی است از اسپندارمذامشاسپند و گل نیز ویژه اسفند ماه است به خصوص گل بیدمشک که از عطر خاصی نیز برخوردار است و در معطر ساختن فضای خانه نقش بسزایی دارد.
نارنج: نمادی است از گوی زمین و هنگامیکه در ظرف آبی نهاده شده باشد، نمادی است از گوی زمین در کیهان و گردش آن بر روی آب نمودار گذاشتن برجهای دوازده گانه و تحویل سال است. علاوه بر اینها بر سر سفره زرتشتیان کاسهای پر از پالوده خانگی و نیز کاسهای از خشکبار ترش مزه مانند برگه شفتالو، برگه زردآلو، آلبالو و آلوچه را که قبلا در آب خیساندهاند، نیز میگذارند و نیز مقداری پسته، فندق، بادام زمینی و تخمه را که قبلا خندان کرده و بو دادهاند، داخل کیسهای به نام دولک میریزند و به عنوان آجیل نوروزی بر سر سفره مینهند: تارنمای گروه اینترنتی پرشین استار
۲ - سفره هفت سین سفره ایست که از ۷ ماده ای که با حرف سین آغاز می شوند تشکیل می شود. سین های موجود در سفره هفت سین علاوه بر داشتن خواص درمانی نمادی از باروری ،برکت ،سلامتی و ثروت نیز می باشند. برخی از سین ها منسوب به خدایان ایران باستان مانند آناهیتا و سپندار مذ بوده و برخی دیگر را به ایزدهای آب و خاک نسبت می دهند.
سین های سفره هفت سین: سمنو نماد باروری و زایش/ سیب نماد مهر و محبت و باروری/ سنجد نماد عشق و دوستی/ سبزه نماد شادابی و نشاط و برکت زندگی/ سماق نشانه تحرک و شادمانی زندگی/ سیر و اسپند نماد سلامتی و رفع شر و دور ماندن از چشم زخم در زندگی/ سرکه نماد شادی و شادمانی: تارنمای سلامت
۳ - هفت سین خلاف آنچه درباره آن مشهور است شاید آیین کهنی نباشد، اما جنبههای نمادین آن ریشههای کهنی دارد. در واقع، منبع معتبری که به پهن کردن سفره هفت سین در زمانهای دور اشاره کند، وجود ندارد و اغلب اشارهها متعلق به زمانهای نزدیک به معاصر، مثلا دوران قاجار است. به عبارتی سفره هفت سین، تجلی مدرنتر آیینهای نوروزی در کاشت دانهها، ستایش امشاسپندان و پاکی و معنویت و پذیرایی از ارواح گذشتگان و فروهرهاست که بیش از هر چیز با تقدس عدد هفت آمیخته و به یک مراسم فراگیر در دوران ما تبدیل شده است (نوشتاری از نعیمه دوستدار): بخش فارسی تارنمای بی بی سی
سخن پایانی: به عنوان حسن ختام، به پیام نوروزی " هادی خرسندی" سراینده، نویسنده، طنزپرداز و روزنامه نگار گرانمایه ی ایران گوش فرا می دهیم:
https://www.youtube.com/watch?v=m9CiWtKCPEU
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2017/03/blog-post_24.html
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی