ديرينگي هنر «رقص» در ايران: تصوير رقص های انفرادي و گروهي كه بر سفالينههاي به دست آمده از كاوشگاه هاي پيش تاريخي ايران (مانند تپه ي سيلك و تپه ي موسيان) نقش شده است، ديرينگي هنر «رقص» را در ايران گواهي ميدهد. برپايه ي گزارش «دوريس ساموسي»، پارسهاي هخامنشي درست بسان فراگيري اسب سواري، رقصيدن را نيز مي آموختند و به تمرينات ورزشي براي "افزايش قدرت بدني" توجه داشتند... شادترين شيوهي رقص، سبك «پارسي» بود، رقصي نظامي كه در آن، اجرا كننده دو سپري را كه حمل ميكرد، با به هم كوفتن به صدا در ميآورد و «كاملاً هماهنگ با موسيقي فلوت، به پايين خم ميشد و سپس دوباره بر ميخاست». سالي يك بار در جشن مهر (مهرگان)، كه شاهنشاه نیز مجاز به مست شدن بود، وي به شيوهي «پارسي» مي رقصيد، در حالي كه ديگران از رقص در آن روز پرهيز ميكردند. بر پايهي ديدگاه كورت ساكس، يونانيان اين شيوهي «رقص قزاقي» را از پارسيان اخذ كردهاند.
در طي دوران هلنيستيك، تئاتر و رقص يوناني، به ويژه به واسطهي پارتها، با ذوق و سليقه و سنت ايراني سازگار شد. پارتها شيفتهي جشن و رقص بودند. هنگامي كه «اردوان» پنجم (اردوان چهارم در "گاهشماري جديد") جشني را براي استقبال از امپراتور روم، كه دختر وي را خواستگاري كرده بود، تدارك ميديد، پارتها، كه با تاج گل آراسته شده و به طور فاخري لباس پوشيده بودند، «همنواخت با نواي فلوتها و نيها و كوبش طبلها جست و خيز مي كردند. اين، شيوهي رقص محبوب آنان در مواقعي است كه مقدار بسيار زيادي باده نوشيدهاند»... ساسانيان، موسيقي و آواز ِ همراه آن را بسيار ارزنده ميدانستند. بهرام گور پادشاه خوشگذران ساساني، كه به سبب دلبستگي بسيارش به موسيقي مشهور بود، دختران آوازخوان و رقاص را فرا دست ميآورد. طبق داستاني، سه دختر يك دهقان از وي پذيرايي كرده بودند: «يكي پايكوب (رقاص) و دگر چنگ زن // سه ديگر، خوش آواز لشكرشكن» (شاهنامه). زنان رقاص از جملهي تصاوير موزاييكهاي تزييني كاخ شاپور يكم در «بيشاپور»اند. چهار دختر رقصندهي داراي نشانهاي فرخنده (ظاهراً پيكرههايي به شكل پرندگان، گلها، و جانوران) بر كوزهاي نقرهاي از سدهي ششم، به دست آمده از كلاردشت مازندران (اينك در موزهي ايران باستان) تصوير شدهاند؛ بر كوزهاي نقرهاي از سدههاي ۶ و ۷ میلادی، محفوظ در موزهي متروپليتن هنر نيويورك، رقصندگان بسان «ساقيها» نمايش داده شدهاند؛ آنان «جامههايي چسبان، با آستين دراز و از جنسي شفاف پوشيدهاند» و جز آن، «قطعه پارچهاي نيز بدنشان را در زير رانها در برميگيرد». هر كدام نيمتاج گوهرنشاني را بر سر گذاشته و گردنبند، پاي بندها و گوشواره هايي را آويختهاند. از تاريخي كمي متأخرتر، پيالهاي به شكل قايق در گالري هنر والترز بالتيمور موجود است كه با صحنهي برتخت نشيني، و بر كنارههاي باريكتر آن، با دو رقاص برهنه كه پوشش خود را به هوا افكندهاند، آراسته شده است. ديوارنگاره هايي متعلق به سدهي ششم ميلادي از «پنجيكنت»، با تصويري از رقاصان، گواه و نشانهاي از جنبهي رسمي و آييني رقص را در شرق ايران فرادست ميآورد.
http://prana.persianblog.ir/post/73/
تاریخ رقص ایرانی تا هزاران سال پیش از میلاد مسیح امتداد مییابد. یافتههای باستانشناسی در مناطق مختلف ایران گویای وجود و اشاعه رقص به عنوان یک آیین اجتماعی در سرتاسر امپراتوری ایران باستان است. آیین میترا یا مهرپرستی که در بستر جغرافیایی ایران بوجود آمد شامل عادات و آیینهای بود که همراه با رقص اجرا میشدهاند. گزنفون تاریخ نگار یونانی به اهمیت رقص در دربار هخامنشی اشاره کرده است. تا زمان فروپاشی شاهنشاهی ساسانی و استیلای اعراب بر ایران، رقص یک پدیدهٔ پذیرفته شدهٔ اجتماعی و بخشی جدائیناپذیر از فرهنگ ایران محسوب میشد... از قدیمیترین انواع رقصهای ایرانی رقص آیینی است که دربرگیرنده مجموعه حرکات موزونی است که در چهارچوب ادای یک سنت و یا آیین و عموماً بصورت گروهی اجراء میشود. رقص آئینی انعکاس حالات درونی و یا عرفانیست. شواهد تاریخی بسیاری از جمله نقاشیهای روی صخرهها، دیوارههای غارها و سفالهای باستانی حفاری شده نمایانگر وجود رقص آئینی در سرتاسر فلات ایران و از دیر باز است: بخش های فارسی و انگلیسی دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Persian_dance
رقص های آیینی شکلی از رقص است که به طور آشکاری از جوهرهی آیینی برخوردار است؛ رقصی که قرنهاست در سراسر آسیای میانه، بخشی از افغاستان و قسمتهایی از غرب شبه قاره هند رواج داشته و همچنین گروهها و اقوام پرشماری از ساکنان سواحل جنوب و جنوب شرقی ایران مبادرت میورزیده اند. قدیمیترین سند موجود مربوط به این گونه رقصها با ذکر جزییات قابل توجه در تاریخ جهانگشای جوینی و در ذکر خروج تارابی آمده است که به شکلی نسبتا روشن از عمومیت آیینی، توام با حرکات موزون در شرق فلات ایران سخن به میان آورده است.
http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/history-dance-iran.html
عهد ساسانیان یکی از درخشان ترین دوره های موسیقی در ایران باستان است. پادشاهان ساسانی برای موسیقی و موسیقی دان جایگاهی والا قائل بودند و به موسیقی علاقه ای وافر داشتند، به گونه ای که حتی به هنگام شکار نیز از لذت شنیدن موسیقی خود را محروم نمی کردند و همواره گروهی خنیاگر و رامشگر را با خود همراه می بردند... در شاهنامه آمده است که بهرام گور به هنگام شکار بر شتری نیرومند چهار رکاب استوار می کرد و خود بر رکاب های زرین آن برمی نشست و کنیزکی رامشگر چنگ نواز را بر رکاب های سیمین می نشاند تا در بیابان و به دنبال نخچیر از نوای او بهره مند شود. آثاری از این دست در گچبری های عهد ساسانی که در ری یافت شده نیز دیده می شوند. همچنین تصاویر زیبایی نیز، بر روی سه ظرف نقره ای با صحنه هایی از شکار و بزم و رقص کنده کاری شده اند که در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری می شود.
http://www.parskoroosh.blogfa.com/category/8
انوشیروان پادشاه ساسانی به هنر رقص توجه داشت و مطربان و رقصان هندی را به دربار خود آورد
http://www.google.com
اشاراتی به برخی از رقص های مشهور در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
رقص كردی (هه لپرکی): واژه ی هه لپرکی از هه لپر به معنی جنبش و تکان و در اصل به معنی حمله کردن است که نمادی ازحرکات جنگی است كه از گذشته های دور به یادگار مانده است و چیزی فراتر از رقص عادی می باشد. رقص كردی یكی از سنت های دیرینه و یادگارهای ارزشمند آریایی ها ست كه همچنان محفوظ مانده وحتی دررقص های سنتی بعضی از اقوام همجوار همچون آشوری ها تاثیر كرده است... رقص كردی را یك رقص رزمی میدانند كه دارای صلابت و متانتی خاص بوده و یاد آور یكپارچگی این مردمان غیور در تمامی ادوار میباشد این رقص به صورت دسته جمعی انجام می شود و در دست نفر اول كه به عنوان رهبر و پیشوای گروه و نفر آ خر "چوپی"دستمالی است كه به جای شمشیر استفاده می شود. امروزه به علت پیشرفت و پیچیدگی در سبك زندگی از دستمال سفید به جای شمشیر و سپر استفاده می شود. دستمال سفید نشانه صلح و آشتی با اقوام دیگر است. كوبیدن پا بر زمین به این معنی است كه این خاك موطن من است. هورای هنگام مراسم در حین حركات به منظور ترساندن دشمن است. هوره كه از نظر لغوی از واژه ی خور به معنای خورشید گرفته شده مورد استفاده گات های زرتشتی در مراسم راز و نیاز با خداوند بوده است.
http://www.daneshju.ir/forum/f401/t80919.html
رقص های آذربایجانی و خراسانی: در آذربایجان گروه رقصندگان با انطباق تحرک و مهارت، حرکاتی را به نمایش میگذارند که این درجه تعالی و ترتیب را به سختی میتوان در رقصهای دیگر اقوام فلات جستجو کرد. رقصندگان به گروههای متعدد و چند نفره تقسیم شده سپس هر یک به نوبت گوشه یا بخش خاصی از رقص خود را به اجرا در میآورند. ورزیدگی، چستی و چابکی، از ملزومات کار رقصندگان است."یاللی" بازگو کننده موضوعات تاریخی، مورد تجاوز قرار گرفتن، احساس خطر، بازگشت به خود و ایجاد وحدت برای دفاع است. "قایتاغی" در بردارنده ی مفاهیمیچون رفع اختلافات درونی، گرفتن دستور مقاومت و بیعت از سردسته، بسیج عمومی برای راندن دشمن، سوار بر اسب به سوی میدان جنگ است."لزگی" با مضامینی چون جنگ، مبارزه با دشمنان در دو جبهه، رشادت و از جان گذشتگی، کسب پیروزی، شور و شوق پیروزی، وحدت و همبستگی ابدی همراه است.
در خراسان رقص چوب یا به گفته بومیان خراسان چوب بازی از رقصهای جمعی و پرتحرک است و حالات و پزهای آن، بر جنبههای رزمیو حماسی آن حکایت دارد. این رقص از آغاز تا پایان با سرنا و دهل همراهی میشود.
http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/history-dance-iran.html
رقص های گیلانی و مازندرانی: رقص مردانه گیلان در پی پیروزی کشتی گیران و نواختن رقاصی مقام یا رقصی مقام، توسط سرنا و نقاره از سوی مردان به اجرا در میآید. رقصنده دستها را بر کمر میگذارد و تنها با پیش و پس کردن پاها، به اجرای رقصی میپردازد که "پابازی" نام دارد. رقص رایج زنان این منطقه قاسم آبادی است. رقصنده دو لیوان یا استکان را با هر دست خود برداشته که در اصطلاح به آن دس سنج گفته میشود. در واقع تنظیم ریتم رقصنده، توسط ضربات استکانها یا اشیا فلزی دیگری صورت میگیرد. دیگر رقص زنانه این منطقه، رقص چراغ است که مجری با قرار دادن پایه چراغ گردسوز روشن بر دندانهای خود و ایجاد حالتی خاص، به رقص میپردازد.
در مازندران، رقص سما، رقص لاک سری سما یا رقص چکه سما، تقریبا رایج ترین و در حال حاضر یگانه رقص همه ی مناطق طبری زبان است. این رقص، عموما به صورت فردی و گاه به صورت جمعی به اجرا در میآید. اگر چه سما رقصی زنانه است ولی گاه مردان نیز در اجرای رقص شرکت میکنند. لاک سری سما رقصی تند و پرشتاب است که با لرزش مواج و عمودی اعضای بدن همراه است. این رقص، عاری از فیگورهای متنوع است و در اجرای دسته جمعی آن، افراد رقصنده به طور مستقل و بدون ارتباط با یکدیگر عمل مینمایند. چکه سما اگر چه رقصی متعلق به شمال البرز است، اما در اکثر آبادیهای کوهستانی و کوهپایه ای جنوب البرز نیز مورد استفاده است.
http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/history-dance-iran.html
https://en.wikipedia.org/wiki/Persian_dance
رقص های آیینی شکلی از رقص است که به طور آشکاری از جوهرهی آیینی برخوردار است؛ رقصی که قرنهاست در سراسر آسیای میانه، بخشی از افغاستان و قسمتهایی از غرب شبه قاره هند رواج داشته و همچنین گروهها و اقوام پرشماری از ساکنان سواحل جنوب و جنوب شرقی ایران مبادرت میورزیده اند. قدیمیترین سند موجود مربوط به این گونه رقصها با ذکر جزییات قابل توجه در تاریخ جهانگشای جوینی و در ذکر خروج تارابی آمده است که به شکلی نسبتا روشن از عمومیت آیینی، توام با حرکات موزون در شرق فلات ایران سخن به میان آورده است.
http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/history-dance-iran.html
عهد ساسانیان یکی از درخشان ترین دوره های موسیقی در ایران باستان است. پادشاهان ساسانی برای موسیقی و موسیقی دان جایگاهی والا قائل بودند و به موسیقی علاقه ای وافر داشتند، به گونه ای که حتی به هنگام شکار نیز از لذت شنیدن موسیقی خود را محروم نمی کردند و همواره گروهی خنیاگر و رامشگر را با خود همراه می بردند... در شاهنامه آمده است که بهرام گور به هنگام شکار بر شتری نیرومند چهار رکاب استوار می کرد و خود بر رکاب های زرین آن برمی نشست و کنیزکی رامشگر چنگ نواز را بر رکاب های سیمین می نشاند تا در بیابان و به دنبال نخچیر از نوای او بهره مند شود. آثاری از این دست در گچبری های عهد ساسانی که در ری یافت شده نیز دیده می شوند. همچنین تصاویر زیبایی نیز، بر روی سه ظرف نقره ای با صحنه هایی از شکار و بزم و رقص کنده کاری شده اند که در حال حاضر در موزه ایران باستان نگهداری می شود.
http://www.parskoroosh.blogfa.com/category/8
انوشیروان پادشاه ساسانی به هنر رقص توجه داشت و مطربان و رقصان هندی را به دربار خود آورد
http://www.google.com
اشاراتی به برخی از رقص های مشهور در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
رقص كردی (هه لپرکی): واژه ی هه لپرکی از هه لپر به معنی جنبش و تکان و در اصل به معنی حمله کردن است که نمادی ازحرکات جنگی است كه از گذشته های دور به یادگار مانده است و چیزی فراتر از رقص عادی می باشد. رقص كردی یكی از سنت های دیرینه و یادگارهای ارزشمند آریایی ها ست كه همچنان محفوظ مانده وحتی دررقص های سنتی بعضی از اقوام همجوار همچون آشوری ها تاثیر كرده است... رقص كردی را یك رقص رزمی میدانند كه دارای صلابت و متانتی خاص بوده و یاد آور یكپارچگی این مردمان غیور در تمامی ادوار میباشد این رقص به صورت دسته جمعی انجام می شود و در دست نفر اول كه به عنوان رهبر و پیشوای گروه و نفر آ خر "چوپی"دستمالی است كه به جای شمشیر استفاده می شود. امروزه به علت پیشرفت و پیچیدگی در سبك زندگی از دستمال سفید به جای شمشیر و سپر استفاده می شود. دستمال سفید نشانه صلح و آشتی با اقوام دیگر است. كوبیدن پا بر زمین به این معنی است كه این خاك موطن من است. هورای هنگام مراسم در حین حركات به منظور ترساندن دشمن است. هوره كه از نظر لغوی از واژه ی خور به معنای خورشید گرفته شده مورد استفاده گات های زرتشتی در مراسم راز و نیاز با خداوند بوده است.
http://www.daneshju.ir/forum/f401/t80919.html
رقص های آذربایجانی و خراسانی: در آذربایجان گروه رقصندگان با انطباق تحرک و مهارت، حرکاتی را به نمایش میگذارند که این درجه تعالی و ترتیب را به سختی میتوان در رقصهای دیگر اقوام فلات جستجو کرد. رقصندگان به گروههای متعدد و چند نفره تقسیم شده سپس هر یک به نوبت گوشه یا بخش خاصی از رقص خود را به اجرا در میآورند. ورزیدگی، چستی و چابکی، از ملزومات کار رقصندگان است."یاللی" بازگو کننده موضوعات تاریخی، مورد تجاوز قرار گرفتن، احساس خطر، بازگشت به خود و ایجاد وحدت برای دفاع است. "قایتاغی" در بردارنده ی مفاهیمیچون رفع اختلافات درونی، گرفتن دستور مقاومت و بیعت از سردسته، بسیج عمومی برای راندن دشمن، سوار بر اسب به سوی میدان جنگ است."لزگی" با مضامینی چون جنگ، مبارزه با دشمنان در دو جبهه، رشادت و از جان گذشتگی، کسب پیروزی، شور و شوق پیروزی، وحدت و همبستگی ابدی همراه است.
در خراسان رقص چوب یا به گفته بومیان خراسان چوب بازی از رقصهای جمعی و پرتحرک است و حالات و پزهای آن، بر جنبههای رزمیو حماسی آن حکایت دارد. این رقص از آغاز تا پایان با سرنا و دهل همراهی میشود.
http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/history-dance-iran.html
رقص های گیلانی و مازندرانی: رقص مردانه گیلان در پی پیروزی کشتی گیران و نواختن رقاصی مقام یا رقصی مقام، توسط سرنا و نقاره از سوی مردان به اجرا در میآید. رقصنده دستها را بر کمر میگذارد و تنها با پیش و پس کردن پاها، به اجرای رقصی میپردازد که "پابازی" نام دارد. رقص رایج زنان این منطقه قاسم آبادی است. رقصنده دو لیوان یا استکان را با هر دست خود برداشته که در اصطلاح به آن دس سنج گفته میشود. در واقع تنظیم ریتم رقصنده، توسط ضربات استکانها یا اشیا فلزی دیگری صورت میگیرد. دیگر رقص زنانه این منطقه، رقص چراغ است که مجری با قرار دادن پایه چراغ گردسوز روشن بر دندانهای خود و ایجاد حالتی خاص، به رقص میپردازد.
در مازندران، رقص سما، رقص لاک سری سما یا رقص چکه سما، تقریبا رایج ترین و در حال حاضر یگانه رقص همه ی مناطق طبری زبان است. این رقص، عموما به صورت فردی و گاه به صورت جمعی به اجرا در میآید. اگر چه سما رقصی زنانه است ولی گاه مردان نیز در اجرای رقص شرکت میکنند. لاک سری سما رقصی تند و پرشتاب است که با لرزش مواج و عمودی اعضای بدن همراه است. این رقص، عاری از فیگورهای متنوع است و در اجرای دسته جمعی آن، افراد رقصنده به طور مستقل و بدون ارتباط با یکدیگر عمل مینمایند. چکه سما اگر چه رقصی متعلق به شمال البرز است، اما در اکثر آبادیهای کوهستانی و کوهپایه ای جنوب البرز نیز مورد استفاده است.
http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/history-dance-iran.html
رقص قشقاییها و بختیاریها: رقصهای محلی و بومی قشقاییها عمدتا به صورت گروهی اجرا میشود. در این میان «رقص چوب» به لحاظ شیوه اجرا و حرکات ریتمیک و ماهرانه اجراکنندگان آن، از جذابیت خاصی برخوردار است. به ویژه آنکه این نوع رقص با آهنگ «جنگنامه» توأم است و در مراسم جشن و سرور قشقاییها اجرا میشود رقص چوب توسط دو نفر اجرا میشود.
http://www.hamshahrionline.ir/details/20136
در میان ایل قشقایی مشهورترین رقص هلی نام دارد که در سه قسمت و با سه ریتم متفاوت به اجرا در میآید. آخرین قسمت این رقص که دارای شتاب و سرعتی فوق العاده است به لکی و کلواری مشهور است. بختیاریها علاوه بر رقص چپی از دو نوع رقص حماسی سود میبرند که یکی از آنها با شمشیر و دیگری با ترکه است.
http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/history-dance-iran.html
http://www.hamshahrionline.ir/details/20136
در میان ایل قشقایی مشهورترین رقص هلی نام دارد که در سه قسمت و با سه ریتم متفاوت به اجرا در میآید. آخرین قسمت این رقص که دارای شتاب و سرعتی فوق العاده است به لکی و کلواری مشهور است. بختیاریها علاوه بر رقص چپی از دو نوع رقص حماسی سود میبرند که یکی از آنها با شمشیر و دیگری با ترکه است.
http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/history-dance-iran.html
یادداشت پایانی
۱ - آگاهی های بیشتری درباره ی تاریخ رقص ایرانیان آریایی را می توان در نوشتاری به زبان انگلیسی در تارنمای دانشنامه ی ایرانیکا یافت.
۲ - نیما کیان در نوشتاری به زبان انگلیسی نکات جالب و آموزنده ای را پیرامون رقص ایرانی و تاریخچه ی آن یادآور گردیده است و علاقه مندان می توانند به آن مراجعه نمایند. نیما کیان، رقص پژوه ایرانی بنیانگذار و سرپرست هنری سازمان باله ایران است که در سال ۲۰۰۲ سازمان بالهٔ ملی ایران را که پس از انقلاب ۱۳۵۷ منحل شده بود، در کشور سوئد بازسازی کرد.
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/09/blog-post.html
Notes on Aryans: The Art of Dance and Aryans
Abstract: History of Dance in Ancient Iran, Land of Aryans/ Some Notes on Persian Dance/
Famous Dances performed in Different Parts of Iran
Collected and Prepared By
Manouchehr Saadat Noury, PhD
http://iranian.com/posts/notes-on-aryans-the-art-of-dance-and-aryans-56419
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/04/blog-post_17.html
۱ - آگاهی های بیشتری درباره ی تاریخ رقص ایرانیان آریایی را می توان در نوشتاری به زبان انگلیسی در تارنمای دانشنامه ی ایرانیکا یافت.
۲ - نیما کیان در نوشتاری به زبان انگلیسی نکات جالب و آموزنده ای را پیرامون رقص ایرانی و تاریخچه ی آن یادآور گردیده است و علاقه مندان می توانند به آن مراجعه نمایند. نیما کیان، رقص پژوه ایرانی بنیانگذار و سرپرست هنری سازمان باله ایران است که در سال ۲۰۰۲ سازمان بالهٔ ملی ایران را که پس از انقلاب ۱۳۵۷ منحل شده بود، در کشور سوئد بازسازی کرد.
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/09/blog-post.html
Notes on Aryans: The Art of Dance and Aryans
Abstract: History of Dance in Ancient Iran, Land of Aryans/ Some Notes on Persian Dance/
Famous Dances performed in Different Parts of Iran
Collected and Prepared By
Manouchehr Saadat Noury, PhD
http://iranian.com/posts/notes-on-aryans-the-art-of-dance-and-aryans-56419
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/04/blog-post_17.html