================================================
تاریخچه ی ساخت خیابان مولوی به سال ۱۲۸۴ قمری و طرح توسعه ی شهر تهران
در عهد ناصری برمی گردد. ناصرالدین شاه دستور می دهد از مرز جنوبی تهران هزار
قدم به سمت جنوب بروند و خندق جدید شهر را در این نقطه (که در محل فعلی خیابان
شوش تهران قرار میگیرد) حفر و خیابان مولوی را هم در شمال خندق جنوبی
شهر و در محل برج و باروی شاه طهماسبی احداث کنند. در ابتدا اسم این مکان را
خیابان اسماعیل بزاز می نامند. خیابان مولوی اسمی بود که در زمان رضا شاه پهلوی
بر خیابان گذاشتند. همچنین در زمان رضا شاه میدان محمدیه (اعدام) را در مسیر این
خیابان احداث کردند. اخیراً در یک حفاری عمرانی در این خیابان اسکلت
زنی کشف شد که متعلق به هفت هزار سال پیش است و نشان از قدمت طولانی
حیات و زیست در منطقه ی مولوی تهران دارد: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
================================================
پیش از ادامه ی تحصیلات در آمریکا و یک توقف کوتاه در خاک وطن آن دیار کهن ایران و سرانجام مهاجرت و اقامت در کانادا، نگارنده ساکن امیرآباد و قلهک و پیش از آن زیستگاه اش در نقطه ای بین چهارراه گمرک امیریه و خانی آباد در خیابان مولوی بود. خیابانی که با خاطرات بسیاری از چهره های نامدار تاریخ معاصر ایران همراه است. این چهره ها را به شکلی بسیار گذرا با یکدیگر بازشناسی و مرور می کنیم
فریدون فرخزاد و چهارراه گمرک امیریه درنخستین کوچه ی جنوبی خیابان مولوی
فریدون فرخزاد (۱۵ مهر ۱۳۱۷ خورشیدی در تهران − ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ در بُن آلمان) برنامه پرداز، شاعر، برنامه ساز رادیو و تلویزیون، خواننده، مجری تلویزیونی و رادیویی، ترانهسرا، آهنگساز، بازیگر و فعال سیاسی ایرانی و حقوقدان معترض به حکومت جمهوری اسلامی ایران بود. از فریدون فرخزاد بهعنوانِ «نامیترین شومَن ایران» یاد میشود. وی همچنین برادرِ فروغ فرخزاد (متولد تهران، خیابان عینالدّوله یا خیابان ایران فعلی، کوچهٔ مهدیه) شاعره معاصر ایرانی بود.فریدون فرخزاد در چهارراه گمرک امیریه و درنخستین کوچه ی جنوبی خیابان مولوی تهران از پدری تفرشی (سرهنگ محمد فرخزاد) و مادری کاشانی تبار (توران وزیری) متولد شد. فریدون مدتی در دبستان حکیم نظامی و بعد در دبیرستان دارالفنون درس خواند و سپس به آلمان رفت. در مونیخ، وین و برلین حقوق سیاسی خواند. پایاننامهٔ دکترای علوم سیاسی را دربارهٔ تأثیر عقاید مارکس بر کلیسا و حکومت آلمان شرقی نوشت و از دانشگاه مونیخ فارغ التحصیل شد.… وی در ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ (۷ اوت سال ۱۹۹۲) در محل سکونتش در شهر بن بر اثر ضربات چاقو به قتل رسید. نمونه ای از اشعار او
در گوشه ی این اتاق تاریک - یک باغ نشسته است بیدار/ از دوست ندیده جز مذلت - از غیر کشیده رنج بسیار/ بر بام بلند ابرهایش - خورشید نمی شود پدیدار/ هر ثانیه اش هزار سال است - در فاصله ی نگاه و دیدار/ این باغ منم که خسته از خویش - در خویش خزیدهام دوصد بار
*
مشیرالسلطنه و مسجد مشیرالسلطنه
میرزا احمدخان مشیرالسلطنه (۱۲۲۲–۱۲۹۷ خورشیدی) از نخستوزیران ایران در دوران مشروطه در دوران پادشاهی محمدعلیشاه قاجار بود. مشیرالسلطنه به اصول مذهبی سخت پای بند بود به همین دلیل مدرسه و مسجدی در گوشه ی چپ خیابان بلورسازی در تقاطع شمالی خیابان مولوی ساخت که هم اکنون پا برجاست و موقوفاتی نیز برای آن اختصاص داده شده است
*
بهمن فرمان آرا و دبستان رازی
بهمن فرمان آرا تهیه کننده، کارگردان، فیلمنامه نویس،نویسنده و هنرپیشه ایرانی است. وی در کارنامه کاری خود، موفق به دریافت چندین جایزه سیمرغ بلورین شده است (در دوران ۸ ساله ی محمود احمدی نژاد هیچ درخواستی برای فیلم نداد و در اعتراض به منحل شدن خانه ی سینما، سه سیمرغ بلورین خود را به نشانه ی اعتراض به دفتر جشنواره ی فجر پس داد). بهمن فرمانآرا در سوم بهمن ۱۳۲۰ در اصفهان به دنیا آمد. پدر او مصطفی فرمان آرا بازرگان و کارخانه دار و مدیر روزنامه ی مهرملت و مادر او اقدس السادات بشارت خواهر سید علی بشارت مدیر روزنامه ی صدای وطن بود (فرمان آراها و بشارت ها از بستگان خانواده ی پدری نگارنده بودند). بهمن فرمان آرا در تحصیلات ابتدایی مدتی هم دبستانی نگارنده در دبستان رازی (در بخش شمالی خیابان مولوی) بود. وی در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به لندن رفت و در هنرکده ی هنرهای دراماتیک مشغول به تحصیل شد. سپس به دلیل میل به فیلمسازی و کارگردانی به آمریکا رفت و در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (از معتبرترین دانشگاه ها در امور سینمایی) ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت. وی در دوران سربازی در روزنامه یانگلیسی زبان "تهران ژورنال" نقد فیلم می نوشت و سپس در سال ۱۳۴۷ به استخدام تلویزیون ملی ایران در آمد… وی در سال ۱۳۵۹ به کانادا مهاجرت کرد و مدیر عامل شرکت سیرکل ونکوور شد و در این سالها فیلمهای مهمی را پخش نمود و سپس به لس آنجلس آمریکا رفت و در تولید فیلمهای فیلمسازان بزرگی همچون باغ وحش شیشهای (پل نیومن)، مادام سوزاتسکا (جان شلزینجر)، رادیو حرف (الیور استون)، سقوط امپراتوری آمریکا (دنیس آرکند)، آخرین وسوسه مسیح (مارتین اسکورسیزی)، خانم و آقای بریج (جیمز آیوری)، تردستان (استیون فریرز)، لیولو (ژان کلودلوزان) همکاری کرد… فرمانآرا سر انجام در پایان دهه ۱۳۶۰ به ایران بازگشت و پس از دوره طولانی فیلم نامه نویسی که هیچکدام ساخته نشد در سال ۱۳۷۸ فیلمسازی را دوباره شروع کرد و فیلمهایی نظیر بوی کافور عطر یاس، خانهای روی آب، یک بوس کوچولو که به سهگانه مرگ معروف شدند را ساخت و سپس در سال ۱۳۸۸ فیلم خاکآشنا را که دو سال توقیف بود را اکران کرد. وی با ساخت بوی کافور، عطر یاس و خانهای روی آب نظر بسیاری از مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرد
*
حسین سعادت نوری روبروی کوچه ی سعادت پاساژ ماکویی
حسین سعادت نوری تاریخ نگار و پژوهشگر باسابقه ی حوزه ی علم و ادب ایران، به سال ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر اصفهان قدم به عرصه ی وجود گذاشت. تحصیلات ادبی و علمی را در مدرسه ی علیه در زادگاه خویش به پایان برد. سپس از مدرسه ی عالی انگلیسها در شهر اصفهان فارغ التحصیل شد و سالی چند در همان مدرسه ی عالی به تدریس زبان انگلیسی ، علوم تاریخ و جغرافیا و ادبیات فارسی پرداخت. در آن موقع ، حسین سعادت نوری بعنوان یکی از نویسندگان و شاعران مشهور اصفهان شناخته می شد و مقالات و اشعار او در روزنامه های اخگر، اختر مسعود، عرفان، اصفهان و مجلات ادبی مهر و ارمغان انتشار می یافت. در همان زمان، نامبرده یکی از اعضا ی فعال انجمن ادبی حکیم نظامی بود که ریاست آن را حسن وحید دستگردی مدیر نشریه ادبی ارمغان به عهده داشت. بین سال های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۴ در خدمت فرهنگ استان کرمان بود و در بسیاری از مدارس کرمان به امر تدریس اشتغال داشت. در مدت اقامت در کرمان، با روزنامه ی بیداری (که به مدیریت نویسنده ی ادیب محمد هاشمی کرمانی منتشر می شد) همکاری داشت. سپس از کرمان به تهران مهاجرت کرد و تا پایان عمر در این شهر زیست. در تهران بنا به دعوت وزیر دارایی وقت، در سال ۱۳۱۴ به خدمت وزارت دارایی در آمد و در سال ۱۳۴۰ بنا به تقا ضای شخصی بازنشسته شد. آخرین سمت دولتی نامبرده ، نماینده ی وزیر دارایی در هییت نظارت بر هزینه ی شهرداری تهران بود. در مدت اقامت درتهران با مجلات مهر، ارمغان، یادگار، یغما ، وحید ، نشریه ی وزارت امور خارجه ی ایران و بسیاری دیگرهمکاری داشت. وی در سوم دیماه ۱۳۵۳ در تهران در گذشت. از سال ۱۳۲۵ تا سال ۱۳۳۹ خورشیدی نگارنده در خانه ی پدری خود واقع در پاساژ ماکویی روبروی کوچه ی سعادت در خیابان مولوی بسر برد
*
مهندس محمّد توسّلی حجتی و کوچه ی سعادت
مهندس محمّد توسّلی حجتی سوّمین دبیرکل نهضت آزادی ایران و نخستین شهردار تهران پس از انقلاب ۵۷ است. او پیش از انتخاب به عنوان دبیرکل حزب نهضت آزادی ایران، سال ها رئیس دفتر سیاسی و عضو شورای مرکزی این حزب بود. محمد توسلی، متولد ۲۵ اردیبهشت ۱۳۱۷، در محله سنگلج تهران و در یک خانواده متوسط مذهبی با پنج برادر و دو خواهر است. پدر وی یک کاسب در بازار تهران بود، مادر وی نیز نوه حاجآقا میرهوشیالسادات از بازاریان قدیم تهران بود. محمّد توسّلی در نوجوانی ساکن کوچه ی سعادت واقع در خیابان مولوی بود. وی دیپلم متوسطه را از دبیرستان رهنما دریافت کرد و سپس در سال ۱۳۳۵ وارد دانشکده ی فنی دانشگاه تهران شد و از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشجویان بود. محمّد توسّلی در دانشکده ی فنی دانشگاه تهران با مهندس مهدی بازرگان استاد این دانشکده آشنا گردید. از سال ۱۳۴۰ با تشکیل نهضت آزادی از اعضای آن شد و در سال ۱۳۴۱ برای تحصیل در رشته مهندسی حمل و نقل و ترافیک به آلمان و سپس برای ادامه تحصیل در رشته راه و ترافیک به آمریکا رفت. توسلی در سال ۱۳۴۶ در تهران ازدواج کرد. قبل از پیروزی انقلاب ۵۷ مسئول تبلیغات ستاد های راهپیمایی و ستاد استقبال از خمینی بود و با روی کار آمدن دولت موقت مهندس مهدی بازرگان به عنوان شهردار تهران برگزیده شد. وی پس از انقلاب چندین بار بازداشت شد. توسلی در جریان اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، در ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ و در سال ۱۳۹۰ به دنبال انتشار نامه ای به امضاء ۱۴۳ نفر از فعالین سیاسی به سید محمد خاتمی بازداشت و پس از ۶/۵ ماه حبس انفرادی با وثیقه آزاد شد. محمّد توسّلی حجتی هم دوره ی نگارنده طی تحصیل در دبیرستان رهنما بود
*
خانواده ی فرامرز اصلانی و کوچه ی باغ وزیر دفتر در تقاطع جنوبی خیابان مولوی
فرامرز اصلانی (زادهٔ ۲۲ تیر ۱۳۳۳ در تهران) آهنگساز، نوازندهٔ چیره دست گیتار و سه تار، ترانه سرا و خوانندهٔ موسیقی پاپ ایرانی است. خانواده ی فرامرز اصلانی مدت ها ساکن کوچه ی باغ وزیر دفتر واقع در بخش جنوبی خیابان مولوی و سپس خیابان فرهنگ بودند. فرامرز اصلانی در "چکیده هایی از زندگی من" می نویسد: سال سوم دبستان سّن لوئی که بودم، از خیابان فرهنگ بسوی خانه ی تازه ساز در دزاشیب کوچ کردیم. منزل تازه دو اشکوبه بود و می شد از فرازش تا چشم کار می کرد گستره یی از دشت ها و پهنه های باز دید. دزاشیب آن روزها مانند امروز این همه ساختمان و برج نداشت. از خانه که بیرون می امدم، چندین زمین برای بازی فوتبال در پشت خانه ما بود که بزودی من و بچه های همسایه در خاک و ریگزار آن ها دنبال توپ افتادیم. پدر بزرگ هربار از کوچه " باغ وزیر دفتر" بخانه ما میآمد، چند روزی میماند و این برای من بهترین مزیت منزل نو بود. چندی نگذاشت که با تلاش پدر بزرگ، باغ ما دارای درختان گیلاس و زرد آلو شد و باغچه های گلکاری شده، رشک همسایگانرا بر انگیخت.
*
شوکت ملک جهانبانی و دبیرستان ایران در تقاطع شمالی خیابان مولوی
شوکت ملک جهانبانی (۱۲۸۷–۱۳۷۴) آموزگار و نماینده ی دوره های ۲۳، ۲۲، ۲۱ مجلس شورای ملی بود. او یکی از شش زنی است که نخستین بار در ایران در سال ۱۳۴۲ به نمایندگی مجلس برگزیده شد. وی سه دوره از تهران در مجلس شورای ملی حضور داشت و سپس به نمایندگی مجلس سنا رسید. او مدیر یک دبیرستان خصوصی دخترانه به نام دبیرستان ایران بود و به زبان فرانسوی تسلط داشت و دارای دیپلم از فرانسه بود
*
غلامرضا تختی و محلهٔ خانیآباد در تقاطع جنوبی خیابان مولوی
غلامرضا تختی (۵ شهریور ۱۳۰۹ – ۱۷ دی ۱۳۴۶ در تهران) از قهرمانان بزرگ و همچنین ملقب به «جهانپهلوان»، کشتی گیر ایران بود. در فرهنگ ورزشی ایران، برخی وی را نماد پهلوانی می دانند. او فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران بود… حاج قُلی، پدربزرگ غلامرضا تختی، در محلهٔ خانیآباد، از اربابان خانی آباد و یخچال دار شناخته شده ی تهران بود. در دکانش بر روی تخت بلندی می نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی آباد به «حاج قلی تختی» شهرت یافته بود. همین نام بعدها به نام خانوادگی آنها تبدیل شد. ارباب رجب، پدر غلامرضا تختی، یخچال دار ورشکسته بود که زود درگذشت و غلامرضا تختی را با تنگدستی یتیم گذاشت
نگارش و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ
ده (۱۰) " فریدون " در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ فریدون فرخزاد: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/ مشیرالسلطنه و مسجد مشیرالسلطنه: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/ بهمن فرمان آرا: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/ حسین سعادت نوری: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ مهندس محمّد توسّلی حجتی: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ چکیده هایی از زندگی من (فرامرز اصلانی): تارنمای فیس بوک/ فرامرز اصلانی: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/ فرامرز اصلانی و برخی از ترانه های مشهور او: تارنمای یادی از برخی هنرمندان ایران/
شوکت ملک جهانبانی: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/ غلامرضا تختی: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/
تاریخچه ی ساخت خیابان مولوی به سال ۱۲۸۴ قمری و طرح توسعه ی شهر تهران
در عهد ناصری برمی گردد. ناصرالدین شاه دستور می دهد از مرز جنوبی تهران هزار
قدم به سمت جنوب بروند و خندق جدید شهر را در این نقطه (که در محل فعلی خیابان
شوش تهران قرار میگیرد) حفر و خیابان مولوی را هم در شمال خندق جنوبی
شهر و در محل برج و باروی شاه طهماسبی احداث کنند. در ابتدا اسم این مکان را
خیابان اسماعیل بزاز می نامند. خیابان مولوی اسمی بود که در زمان رضا شاه پهلوی
بر خیابان گذاشتند. همچنین در زمان رضا شاه میدان محمدیه (اعدام) را در مسیر این
خیابان احداث کردند. اخیراً در یک حفاری عمرانی در این خیابان اسکلت
زنی کشف شد که متعلق به هفت هزار سال پیش است و نشان از قدمت طولانی
حیات و زیست در منطقه ی مولوی تهران دارد: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
================================================
پیش از ادامه ی تحصیلات در آمریکا و یک توقف کوتاه در خاک وطن آن دیار کهن ایران و سرانجام مهاجرت و اقامت در کانادا، نگارنده ساکن امیرآباد و قلهک و پیش از آن زیستگاه اش در نقطه ای بین چهارراه گمرک امیریه و خانی آباد در خیابان مولوی بود. خیابانی که با خاطرات بسیاری از چهره های نامدار تاریخ معاصر ایران همراه است. این چهره ها را به شکلی بسیار گذرا با یکدیگر بازشناسی و مرور می کنیم
فریدون فرخزاد و چهارراه گمرک امیریه درنخستین کوچه ی جنوبی خیابان مولوی
فریدون فرخزاد (۱۵ مهر ۱۳۱۷ خورشیدی در تهران − ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ در بُن آلمان) برنامه پرداز، شاعر، برنامه ساز رادیو و تلویزیون، خواننده، مجری تلویزیونی و رادیویی، ترانهسرا، آهنگساز، بازیگر و فعال سیاسی ایرانی و حقوقدان معترض به حکومت جمهوری اسلامی ایران بود. از فریدون فرخزاد بهعنوانِ «نامیترین شومَن ایران» یاد میشود. وی همچنین برادرِ فروغ فرخزاد (متولد تهران، خیابان عینالدّوله یا خیابان ایران فعلی، کوچهٔ مهدیه) شاعره معاصر ایرانی بود.فریدون فرخزاد در چهارراه گمرک امیریه و درنخستین کوچه ی جنوبی خیابان مولوی تهران از پدری تفرشی (سرهنگ محمد فرخزاد) و مادری کاشانی تبار (توران وزیری) متولد شد. فریدون مدتی در دبستان حکیم نظامی و بعد در دبیرستان دارالفنون درس خواند و سپس به آلمان رفت. در مونیخ، وین و برلین حقوق سیاسی خواند. پایاننامهٔ دکترای علوم سیاسی را دربارهٔ تأثیر عقاید مارکس بر کلیسا و حکومت آلمان شرقی نوشت و از دانشگاه مونیخ فارغ التحصیل شد.… وی در ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ (۷ اوت سال ۱۹۹۲) در محل سکونتش در شهر بن بر اثر ضربات چاقو به قتل رسید. نمونه ای از اشعار او
در گوشه ی این اتاق تاریک - یک باغ نشسته است بیدار/ از دوست ندیده جز مذلت - از غیر کشیده رنج بسیار/ بر بام بلند ابرهایش - خورشید نمی شود پدیدار/ هر ثانیه اش هزار سال است - در فاصله ی نگاه و دیدار/ این باغ منم که خسته از خویش - در خویش خزیدهام دوصد بار
*
مشیرالسلطنه و مسجد مشیرالسلطنه
میرزا احمدخان مشیرالسلطنه (۱۲۲۲–۱۲۹۷ خورشیدی) از نخستوزیران ایران در دوران مشروطه در دوران پادشاهی محمدعلیشاه قاجار بود. مشیرالسلطنه به اصول مذهبی سخت پای بند بود به همین دلیل مدرسه و مسجدی در گوشه ی چپ خیابان بلورسازی در تقاطع شمالی خیابان مولوی ساخت که هم اکنون پا برجاست و موقوفاتی نیز برای آن اختصاص داده شده است
*
بهمن فرمان آرا و دبستان رازی
بهمن فرمان آرا تهیه کننده، کارگردان، فیلمنامه نویس،نویسنده و هنرپیشه ایرانی است. وی در کارنامه کاری خود، موفق به دریافت چندین جایزه سیمرغ بلورین شده است (در دوران ۸ ساله ی محمود احمدی نژاد هیچ درخواستی برای فیلم نداد و در اعتراض به منحل شدن خانه ی سینما، سه سیمرغ بلورین خود را به نشانه ی اعتراض به دفتر جشنواره ی فجر پس داد). بهمن فرمانآرا در سوم بهمن ۱۳۲۰ در اصفهان به دنیا آمد. پدر او مصطفی فرمان آرا بازرگان و کارخانه دار و مدیر روزنامه ی مهرملت و مادر او اقدس السادات بشارت خواهر سید علی بشارت مدیر روزنامه ی صدای وطن بود (فرمان آراها و بشارت ها از بستگان خانواده ی پدری نگارنده بودند). بهمن فرمان آرا در تحصیلات ابتدایی مدتی هم دبستانی نگارنده در دبستان رازی (در بخش شمالی خیابان مولوی) بود. وی در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به لندن رفت و در هنرکده ی هنرهای دراماتیک مشغول به تحصیل شد. سپس به دلیل میل به فیلمسازی و کارگردانی به آمریکا رفت و در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (از معتبرترین دانشگاه ها در امور سینمایی) ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت. وی در دوران سربازی در روزنامه یانگلیسی زبان "تهران ژورنال" نقد فیلم می نوشت و سپس در سال ۱۳۴۷ به استخدام تلویزیون ملی ایران در آمد… وی در سال ۱۳۵۹ به کانادا مهاجرت کرد و مدیر عامل شرکت سیرکل ونکوور شد و در این سالها فیلمهای مهمی را پخش نمود و سپس به لس آنجلس آمریکا رفت و در تولید فیلمهای فیلمسازان بزرگی همچون باغ وحش شیشهای (پل نیومن)، مادام سوزاتسکا (جان شلزینجر)، رادیو حرف (الیور استون)، سقوط امپراتوری آمریکا (دنیس آرکند)، آخرین وسوسه مسیح (مارتین اسکورسیزی)، خانم و آقای بریج (جیمز آیوری)، تردستان (استیون فریرز)، لیولو (ژان کلودلوزان) همکاری کرد… فرمانآرا سر انجام در پایان دهه ۱۳۶۰ به ایران بازگشت و پس از دوره طولانی فیلم نامه نویسی که هیچکدام ساخته نشد در سال ۱۳۷۸ فیلمسازی را دوباره شروع کرد و فیلمهایی نظیر بوی کافور عطر یاس، خانهای روی آب، یک بوس کوچولو که به سهگانه مرگ معروف شدند را ساخت و سپس در سال ۱۳۸۸ فیلم خاکآشنا را که دو سال توقیف بود را اکران کرد. وی با ساخت بوی کافور، عطر یاس و خانهای روی آب نظر بسیاری از مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرد
*
حسین سعادت نوری روبروی کوچه ی سعادت پاساژ ماکویی
حسین سعادت نوری تاریخ نگار و پژوهشگر باسابقه ی حوزه ی علم و ادب ایران، به سال ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر اصفهان قدم به عرصه ی وجود گذاشت. تحصیلات ادبی و علمی را در مدرسه ی علیه در زادگاه خویش به پایان برد. سپس از مدرسه ی عالی انگلیسها در شهر اصفهان فارغ التحصیل شد و سالی چند در همان مدرسه ی عالی به تدریس زبان انگلیسی ، علوم تاریخ و جغرافیا و ادبیات فارسی پرداخت. در آن موقع ، حسین سعادت نوری بعنوان یکی از نویسندگان و شاعران مشهور اصفهان شناخته می شد و مقالات و اشعار او در روزنامه های اخگر، اختر مسعود، عرفان، اصفهان و مجلات ادبی مهر و ارمغان انتشار می یافت. در همان زمان، نامبرده یکی از اعضا ی فعال انجمن ادبی حکیم نظامی بود که ریاست آن را حسن وحید دستگردی مدیر نشریه ادبی ارمغان به عهده داشت. بین سال های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۴ در خدمت فرهنگ استان کرمان بود و در بسیاری از مدارس کرمان به امر تدریس اشتغال داشت. در مدت اقامت در کرمان، با روزنامه ی بیداری (که به مدیریت نویسنده ی ادیب محمد هاشمی کرمانی منتشر می شد) همکاری داشت. سپس از کرمان به تهران مهاجرت کرد و تا پایان عمر در این شهر زیست. در تهران بنا به دعوت وزیر دارایی وقت، در سال ۱۳۱۴ به خدمت وزارت دارایی در آمد و در سال ۱۳۴۰ بنا به تقا ضای شخصی بازنشسته شد. آخرین سمت دولتی نامبرده ، نماینده ی وزیر دارایی در هییت نظارت بر هزینه ی شهرداری تهران بود. در مدت اقامت درتهران با مجلات مهر، ارمغان، یادگار، یغما ، وحید ، نشریه ی وزارت امور خارجه ی ایران و بسیاری دیگرهمکاری داشت. وی در سوم دیماه ۱۳۵۳ در تهران در گذشت. از سال ۱۳۲۵ تا سال ۱۳۳۹ خورشیدی نگارنده در خانه ی پدری خود واقع در پاساژ ماکویی روبروی کوچه ی سعادت در خیابان مولوی بسر برد
*
مهندس محمّد توسّلی حجتی و کوچه ی سعادت
مهندس محمّد توسّلی حجتی سوّمین دبیرکل نهضت آزادی ایران و نخستین شهردار تهران پس از انقلاب ۵۷ است. او پیش از انتخاب به عنوان دبیرکل حزب نهضت آزادی ایران، سال ها رئیس دفتر سیاسی و عضو شورای مرکزی این حزب بود. محمد توسلی، متولد ۲۵ اردیبهشت ۱۳۱۷، در محله سنگلج تهران و در یک خانواده متوسط مذهبی با پنج برادر و دو خواهر است. پدر وی یک کاسب در بازار تهران بود، مادر وی نیز نوه حاجآقا میرهوشیالسادات از بازاریان قدیم تهران بود. محمّد توسّلی در نوجوانی ساکن کوچه ی سعادت واقع در خیابان مولوی بود. وی دیپلم متوسطه را از دبیرستان رهنما دریافت کرد و سپس در سال ۱۳۳۵ وارد دانشکده ی فنی دانشگاه تهران شد و از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشجویان بود. محمّد توسّلی در دانشکده ی فنی دانشگاه تهران با مهندس مهدی بازرگان استاد این دانشکده آشنا گردید. از سال ۱۳۴۰ با تشکیل نهضت آزادی از اعضای آن شد و در سال ۱۳۴۱ برای تحصیل در رشته مهندسی حمل و نقل و ترافیک به آلمان و سپس برای ادامه تحصیل در رشته راه و ترافیک به آمریکا رفت. توسلی در سال ۱۳۴۶ در تهران ازدواج کرد. قبل از پیروزی انقلاب ۵۷ مسئول تبلیغات ستاد های راهپیمایی و ستاد استقبال از خمینی بود و با روی کار آمدن دولت موقت مهندس مهدی بازرگان به عنوان شهردار تهران برگزیده شد. وی پس از انقلاب چندین بار بازداشت شد. توسلی در جریان اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، در ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ و در سال ۱۳۹۰ به دنبال انتشار نامه ای به امضاء ۱۴۳ نفر از فعالین سیاسی به سید محمد خاتمی بازداشت و پس از ۶/۵ ماه حبس انفرادی با وثیقه آزاد شد. محمّد توسّلی حجتی هم دوره ی نگارنده طی تحصیل در دبیرستان رهنما بود
*
خانواده ی فرامرز اصلانی و کوچه ی باغ وزیر دفتر در تقاطع جنوبی خیابان مولوی
فرامرز اصلانی (زادهٔ ۲۲ تیر ۱۳۳۳ در تهران) آهنگساز، نوازندهٔ چیره دست گیتار و سه تار، ترانه سرا و خوانندهٔ موسیقی پاپ ایرانی است. خانواده ی فرامرز اصلانی مدت ها ساکن کوچه ی باغ وزیر دفتر واقع در بخش جنوبی خیابان مولوی و سپس خیابان فرهنگ بودند. فرامرز اصلانی در "چکیده هایی از زندگی من" می نویسد: سال سوم دبستان سّن لوئی که بودم، از خیابان فرهنگ بسوی خانه ی تازه ساز در دزاشیب کوچ کردیم. منزل تازه دو اشکوبه بود و می شد از فرازش تا چشم کار می کرد گستره یی از دشت ها و پهنه های باز دید. دزاشیب آن روزها مانند امروز این همه ساختمان و برج نداشت. از خانه که بیرون می امدم، چندین زمین برای بازی فوتبال در پشت خانه ما بود که بزودی من و بچه های همسایه در خاک و ریگزار آن ها دنبال توپ افتادیم. پدر بزرگ هربار از کوچه " باغ وزیر دفتر" بخانه ما میآمد، چند روزی میماند و این برای من بهترین مزیت منزل نو بود. چندی نگذاشت که با تلاش پدر بزرگ، باغ ما دارای درختان گیلاس و زرد آلو شد و باغچه های گلکاری شده، رشک همسایگانرا بر انگیخت.
*
شوکت ملک جهانبانی و دبیرستان ایران در تقاطع شمالی خیابان مولوی
شوکت ملک جهانبانی (۱۲۸۷–۱۳۷۴) آموزگار و نماینده ی دوره های ۲۳، ۲۲، ۲۱ مجلس شورای ملی بود. او یکی از شش زنی است که نخستین بار در ایران در سال ۱۳۴۲ به نمایندگی مجلس برگزیده شد. وی سه دوره از تهران در مجلس شورای ملی حضور داشت و سپس به نمایندگی مجلس سنا رسید. او مدیر یک دبیرستان خصوصی دخترانه به نام دبیرستان ایران بود و به زبان فرانسوی تسلط داشت و دارای دیپلم از فرانسه بود
*
غلامرضا تختی و محلهٔ خانیآباد در تقاطع جنوبی خیابان مولوی
غلامرضا تختی (۵ شهریور ۱۳۰۹ – ۱۷ دی ۱۳۴۶ در تهران) از قهرمانان بزرگ و همچنین ملقب به «جهانپهلوان»، کشتی گیر ایران بود. در فرهنگ ورزشی ایران، برخی وی را نماد پهلوانی می دانند. او فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران بود… حاج قُلی، پدربزرگ غلامرضا تختی، در محلهٔ خانیآباد، از اربابان خانی آباد و یخچال دار شناخته شده ی تهران بود. در دکانش بر روی تخت بلندی می نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی آباد به «حاج قلی تختی» شهرت یافته بود. همین نام بعدها به نام خانوادگی آنها تبدیل شد. ارباب رجب، پدر غلامرضا تختی، یخچال دار ورشکسته بود که زود درگذشت و غلامرضا تختی را با تنگدستی یتیم گذاشت
نگارش و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ
ده (۱۰) " فریدون " در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ فریدون فرخزاد: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/ مشیرالسلطنه و مسجد مشیرالسلطنه: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/ بهمن فرمان آرا: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/ حسین سعادت نوری: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ مهندس محمّد توسّلی حجتی: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ چکیده هایی از زندگی من (فرامرز اصلانی): تارنمای فیس بوک/ فرامرز اصلانی: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/ فرامرز اصلانی و برخی از ترانه های مشهور او: تارنمای یادی از برخی هنرمندان ایران/
شوکت ملک جهانبانی: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/ غلامرضا تختی: دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا/
*
گزیده ای از نوشتارها
https://msnselectedarticles.blogspot.com/2019/09/blog-post_9.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
====================================
گزیده ای از نوشتارها
https://msnselectedarticles.blogspot.com/2019/09/blog-post_9.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
====================================