۱۳۹۸ مرداد ۱۴, دوشنبه

ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ۱۰۲ - استان آریایی نشین یزد

IranYazd-SVG.svg
یزد: در فرهنگ واژه ها
یزد = ایزد و خدا (ناظم الاطباء) - با ایزد و یزدان همریشه است و معنی آن پاک و مقدس و درخور تحسین و آفریننده ٔ خوبی هاست و نام شهر یزد از آن است (لغت نامه ی دهخدا); تارنمای پارسی ویکی
یزد = واژه ی یزد نامی است باستانی که ریشه در «یشت» یا «یزت» و «یسن» دارد با مفاهیمی چون ستایش، نیایش، پرستش، ایزد و … که یکی از فصول پنجگانه اوستا هم با یکی از این نام‌ها یعنی یشت خوانده شده‌ است: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا

برخی از ویژگی های جغرافیایی و تاریخی استان آریایی نشین یزد
ویژگی های جغرافیایی: یزد مرکز استان و شهرستان یزد در مرکز ایران است و بین شیرکوه و خرانق و در دشتی گسترده به نام دشت یزد ـ اردکان قرار گرفته‌ است: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
ویژگی های تاریخی: در برخی از منابع، بنای اولیهٔ برخی از شهرهای استان را به سلیمان پیامبر، اسکندر مقدونی و ابراهیم پیامبر نسبت داده‌اند. آثاری چون دست‌ افزارهای به‌دست‌آمده از دره‌ های شیرکوه، نگاره‌های کوه ارنان و سفال ‌های منقوش قلعهٔ میبد نشان‌ دهندهٔ تمرکز مدنیت یزد است: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
درزمان ساسانیان به فرمان یزدگرد اول در ایران مرکزی شهری بنا شد که آن را «یزدان گرد» نام نهادند و یزد گرد شهر را به دختر خود هدیه داد: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
استان یزد از سرزمین ‌های تاریخی است که در میان استان ‌های قدیمی و بزرگ از جمله پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته‌است. آبادی نشینی در این منطقه از قدمت طولانی برخوردار می ‌باشد. این سرزمین از گذرگاه ‌های مهم در دوره‌ های تاریخی محسوب می ‌شده ‌است. این ناحیه در دوره هخامنشیان از راه‌ های معتبر موسسه ‌های راهداری، مراکز پستی و چاپاری برخوردار بوده ‌است. راهداری در یزد از زمان قدیم چنان اهمیتی داشت که خاندان آل مظفر از منصب راهداری ناحیه میبد به پادشاهی رسیدند. این استان از درگیری‌ها و جنگ‌های تاریخ کشور ایران تا حدودی ایمنی داشته‌ است. سخت‌گذر بودن راه‌ ها به همراه محدودیت منابع آبی مانع عمده تسخیر این منطقه توسط بعضی از حکومت های بزرگ و کوچک پیرامون این منطقه در طول تاریخ بوده‌ است. وجود آثاری از مهر و آناهیتا، ایساتیس و هخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن در های بزرگ و عظیم و پناهگاه‌ های متعدد موبدان و سران ساسانی نشانگر فرهنگ و تمدن قدیمی استان یزد است: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
یافته های باستان شناسی و منابع مختلف نشان می دهد پیشینه تاریخی یزد به چندین هزار سال می رسد و در زمان ماد ها از شهر های جنوبی و مرزی ماد بوده است و در زمان هخامنشیان چهار راه مهم کشور بوده و دو شاهراه باستانی ایرانی قدیم در این نقطه با هم تقاطع داشته اند… مردم شهر یزد آریایی نژاد و از ایرانیان باستان هستند، كه از آمیختن با سایر نژادها مصون مانده اند. زبان مردم یزد فارسی است كه به لهجة شیرین محلی سخن می گویند. زرتشتیان شهر یزد نیز به زبان فارسی دری تكلم می كنند: تارنمای کلوب

برخی دیگر از ویژگی های یزد
یزد، شهر بادگیرها، شهر کهن و تاریخی ایران، شهر خشتی، از سرزمین ‌های کهن و تاریخی ایران محسوب می‌شود. یزد اولین شهر خشتی و دومین شهر تاریخی جهان بعد از شهر ونیز ایتالیا است. به دلیل عوامل طبیعی فلات، رطوبت کم و تبخیر شدید یکی از خشک ‌ترین مناطق ایران محسوب می‌شود. شهر یزد یکی از کم بارش ‌ترین شهرهای کشور است. بارزترین خصوصیت شهر یزد را می‌توان وجود محله ‌های قدیمی و سنتی با کوچه پس کوچه‌ های خشت و گلی در هم تنیده، بازارها، حمام ها و خانه‌ های آن دانست. این شهر به شهر بادگیرها و شهر دوچرخه‌ها معروف است. سوغات این شهر انواع پارچه و شیرینی است. ترمه، شمد، زیلو، چادر شب، سفال و سرامیک، شیرینی حاج بادومی، قطاب یزدی و نان پنجره‌ای از سوغات و صنایع دستی این شهر هستند. آش شولی‌، آش گندم (حلیم)، آش ماش، آش شلغم، آش کلم، آش عدس، آش کدو، آش آلو، آش آبغوره، آش انار، آش سبزی و همچنین غذاهایی مانند قیمه‌ی‌ نخود‌ و خورشت به‌آلو، نمونه‌ ای از غذا های سنتی هستند که در خانواده‌ های استان یزد طبخ می ‌شود: تارنمای پارسیس گشت آریایی
زیارتگاه یا نیایشگاه «پارس بانو»: که با عناوین «بانوی پارس» یا «پیربانو» هم شناخته می‌شود، منتسب به پارس‌بانو، دختر یزدگرد سوم و خواهر «شهربانو» و در ۱۲۰ کیلومتری شمال غربی شهر یزد، در جنوب عقدا و درون دره‌ای به نام «زرجو» واقع شده است. در دامنه‌ی مجاور نیایشگاه، خیله ‌هایی ساخته شده تا خانواده‌ها در زمان ویژه‌ی زیارت پیر پارس بانو که به مدت ۵ روز ادامه دارد، برای سکونت موقت از آن‌ها استفاده کنند. از روز مهر تا روز ورهرام از ماه تیر یعنی ۱۳ تا ۱۷ تیر ماه، همه ساله زرتشتیان با برپایی آیین ‌های دینی و سنتی در این زیارتگاه گرد هم می‌آیند. یزدگرد، دو پسر به نام ‌های هرمزان و اردشیر و پنج دختر به نام‌ های شهربانو، پارس بانو، مهربانو، نیک بانو و نازبانو داشت. نام همسرش کتایون بود و خدمه‌ ای به نام مروارید داشت. یزدگرد پس از شکست از عرب ها به خراسان گریخت و در آنجا به دست آسیابانی کشته شد. با شایع شدن خبر مرگ یزدگرد، خانواده ی وی در یزد با یکدیگر وداع نموده و هر یک به سمتی از اطراف یزد متواری گردیدند. هرمزان و شهربانو، پسر و دختر بزرگ یزدگرد در حین فرار دستگیر و به عربستان برده می ‌شوند. پارس بانو و مهربانو به سمت شمال غربی یزد متواری شدند. این دو در حدود ارجنان از هم وداع نموده، مهربانو به سمت عقدا گریزان می‌شود که بر اثر بی‌غذایی و رنج راه در عقدا فوت می‌کند. وی را در گوشه باغی در عقدا دفن می‌کنند که اکنون به مزرعه مهر معروف است و مردم آن سامان آن را محل مهربانو می‌نامند و برای وی شمع روشن می‌کنند. پارس بانو در سمت غربی عقدا به زرجو رسیده در کوهی غایب می ‌شود. شکاف سنگیِ زیارتگاه را محل غایب شدن پارس بانو می‌دانند. درگذشته لباس مقنعه مانندی در شکاف سنگ ظاهر بوده که آن را برای تبرک کنده و حفظ نموده‌اند: تارنمای کجا رو
همچنین نگاه کنید به مقبره ی بانوی پارس در استان یزد در سفرنامه ی ژنرال سرپرسی سایکس یا ده هزار مایل در ایران (صفحه ۱۸۶) ترجمه حسین سعادت نوری
در برخی از برنامه های ویدیویی
آشنائی با استان یزد: تارنمای یوتیوب
تاریخچه شهر یزد از دکتر محمود کویر: تارنمای یوتیوب
دو سروده در وصف یزد
(سراینده: محمد پویافر)
بر یزد من درود
بر شهر یزد و ثبت جهانی آن درود/ بر شهر خشت خامِ نخستین مکان درود
بر دومین نمونه ز تاریخ روزگار/ بر یزدیان پاکدل و مهربان درود
یزد همچو گوهری بود اندر دل کویر/ بر شهر برترین ز تمام جهان درود...                   
آتشگه اش نشانه ی پیشینیان ماست/ بر آن مکان پاک و به پیشینیان درود
آن باغ دولتش و چه بی مثل بادگیر / بر باغ باشکوه و بر آن باغبان درود
دارد ز بهر مشتریان ترمه های ناب/ بر میهمان محترم و میزبان درود
شیرینی اش مناسب پیر و جوان بود/ بر فرد خوش سلیقه ز پیر و جوان درود
پویا به گفت اندکی از وصف شهر یزد/ بر خاک پاک یزد و به یزدانیان درود
ای یزد من که تو زیبا مکان من
من عاشقم به تو ای شهر یزد من/ زیباتر از تو چه باشد به نزد من
یزدان نگاهبان تو ای یزد نازنین/ ای برترین ز تو آثار در زمین
ای یزد من که تو زیبا مکان من/ ای شهرمن که تو بهتر ز جان من
از حیث علم سرآمد به کشوری/ اندر دل کویر، نگینی منوری
همواره شهر امن و امان و صداقتی/ چون زادگاه مردم بس با لیاقتی
اول دیار خشت خام ز آثار عالمی/ از هرچه برتر است تو اکنون مقدمی
تاریخ باشکوه تو دوم در عالم است/ بر مردم جهان، تو شکوهت مسلم است
شیرینی ات همه خوش طعم و دلپذیر/ در نوع خود به کل جهان هست بی نظیر
از نقش ترمه‌های تو بهتر ندیده‌اند/ آن را ز بهر هدیه به یاران خریده‌اند
از باغ دولتت که ز آثار باصفاست/ آن بادگیر بی نظیر بلندش همی بجاست
آتشگه اش نگر که ز آثار باستان/ بر جای مانده ز نیکان و راستان...
پویا ز وصف یزد بسی گفتگو کند/ توفیق خدمتش ز خدا آرزو کند

تهیه و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری