ماجرای زندگی او
عباس مهرپویا در ششم تیرماه ۱۳۰۶ در محله ی عین الدوله تهران درخانواده ای تهرانی الاصل به دنیا آمد، پدرش غلامحسین مهرپویا سرهنگ ارتش و مادرش عفت رفیعی بود. او در دوران نوجوانی علاقه ی بسیاری به هنر، خصوصاً موسیقی و هنرهای دستی داشت، مهرپویا ابتدا قدم در عالم موسیقی گذاشت و با فراگیری ساز 'عو'د کار خود را آغاز کرد. عود را نزد نوازنده ی عرب تبار به نام "احمد علی" شروع کرد و به سرعت با توجه به علاقه و استعداد ذاتی اش، درنواختن این ساز مهارتی خاص پیدا نمود و درنمایشهای پیش پرده خوانی معروفی که در دهه ی ۲۰ در تهران مرسوم بود، بازی میکرد و در حین اجرا ساز عود نیز می نواخت. در سال ۱۳۳۱ توسط دوستانش در جامعه ی باربد به سینمای آن روز دعوت شد و در فیلم "دزد عشق" به عنوان بازیگر و همچنین آهنگساز موسیقی متن فیلم همکاری نمود، او پس از بازی در این فیلم توسط حسین مدنی (از نخستین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران) دعوت شد تا برای اولین فیلم سینماییاش به نام "جدال با شیطان"، ساخت و اجرای موسیقی متن آن را بر عهده گیرد. مهرپویا سپس یادگیری گیتار را نزد استادی ایتالیایی به نام "ارماندو" شروع کرد و بعد از مدتی، پس از آشنایی با گیتارنواز بزرگ آلمانی به نام "اروین موره" در تهران نواختن گیتار را به طور حرفهای نزد او ادامه داد و توانست جزو بهترین گروههای موسیقی پاپ آن سالها گردد. در این زمینه، او نخستین کار جدی اش را در سال ۱۳۳۶ با اجرای قطعهای به نام "کلبه ی سرخ پوستان" و معرفی گیتار برقی در یکی از انجمن های هنری تهران شروع کرد. مهرپویا و گروه اش جزو اولین گروه هایی محسوب میشدند که برای اولین بار در ایران به اجرای موسیقی پاپ با گیتار برقی پرداختند. مهرپویا به همراه نواختن ساز گاهی زمزمههایی درعالم تنهایی خود داشت، که به تدریج او را علاقه مند به خوانندگی کرد، صدای او خیلی زود مورد توجه و تشویق گروهی و بالطبع مورد انتقاد گروهی دیگر قرار گرفت، اما او به راهش ادامه داد و از این تشویقها و انتقادات برای بهتر شدن کارهایش بهره برد. در آن دوران ترانهای را با بهره گیری از سبکی خاص به همراه شعری از مهدی حمیدی شیرازی به نام "مرگ قو" اجرا و به بازار عرضه نمود، که با استقبال فراوانی روبرو شد و این قطعه باب تازهای را در موسیقی پاپ ایران باز کرد.
مهرپویا بعدها به هندوستان سفر کرد، و در جهت آشنایی با موسیقی آن کشور و یادگیری "ساز سیتار" که تا آن زمان یک ساز هندی محسوب میشد، مدتها تحت آموزش اساتید مختلف و نیز مشاوره و راهنمایی سیتار نواز نام آشنای هندی "راوی شانکار" قرارگرفت، و این ساز را بهطور کامل آموخت. مهرپویا در بازگشت به ایران این ساز ایرانی الاصل را که بر طبق مدارک تاریخی توسط امیرخسرو دهلوی از ایران به هند برده شده و کمکم از موسیقی ایرانی خارج شده بود، بار دیگر وارد موسیقی ایران کرد که موفقیتهای زیادی را در این زمینه کسب کرد.
در ادامه ی راه خوانندگی اش همواره میکوشید تا با بهرهگیری از دستاوردهای سفرهایش به دیگر کشورها و آشنایی با فرهنگ و موسیقی آنها آهنگهایی را با سبکی خاص و نو بسازد، مهرپویا از دهه ۴۰ به بعد آهنگهای بسیار متفاوتی را با نوای ساز سیتار و صدا و سبک خاص خویش ارائه کرد. او در زمان خود تنها نوازنده چیره دست ساز سیتار درایران بود و با تسلطی که بر آن داشت، کوشید که نوای این ساز را با موسیقی پاپ ایرانی تلفیق ساخته و ملودیهای تازهای را خلق نماید و از آن به عنوان "موسیقی تلفیقی" یاد میشود که مهرپویا از پیشگامان آن در ایران بود. همچنین او ترانه هایی را با الهام از طبیعت ساخت به عنوان مثال: ترانه ی "قایقرانان" که با الهام از صدای واقعی امواج دریا و پارو است، یا "افسانه ی عشق" که با وزش طبیعی باد همراه است. در سال ۱۳۴۰ دفتر کار خود را با عنوان "دکوراسیون موزیک مهرپویا" در سه راه شاه بنا کرد که علاوه بر بخش موسیقی که برای آموزش سازهایی از جمله گیتار، سیتار، عود و همچنین آموزش آواز به هنرجویان در نظر گرفته بود، قسمتی دیگر را به حرفه ی دکوراسیون و هنرهای دستی اش اختصاص داده بود
او به دلیل یکنواختی موسیقی پاپ ایرانی و علاقه به فرهنگ و هنر دیگر کشورها؛ سفرهایی را به منظور تحقیق و گردآوری اطلاعات جدید و جامع در بخشهای مختلف آغاز کرد. به کشورهایی چون مصر، بلژیک و هندوستان سفر کرد او بعد از ماهها زندگی درهند وآموختن ساز سیتار در نزد بزرگان آن دیار، و آشنایی با فرهنگ و آداب رسوم خاص و گوناگونِ این کشور پهناور و شگفتانگیز با دستی پر از مطالب جالب و تصاویر به ایران بازگشت. ازجمله آشنایی با رقص کلاسیک هندی (کاتاک) و ملاقات و مصاحبه با هنرپیشه و رقصنده ی معروف هندی "ویجنتی مالا" در این رشته بود. سپس سفرهایش را به کشورهای دیگر ازجمله ژاپن ،چین، آمریکا، جزایر هاوایی، جزایر ساموا در فیجی، پرتغال، جزایر سلیمان، اسپانیا و تهیه گزارشهایی از بومیان آفریقایی، سرخ پوستان و غیره ادامه داد. مهرپویا در آبان ۱۳۵۷ با هنرجوی کلاس گیتارش دوشیزه "فهیمه ملک" ازدواج کرد. حاصل این پیوند فرزند پسریست با نام خودش عباس مهرپویا که در سال ۱۳۶۰ در تهران به دنیا آمد. مهرپویا همانند جمع کثیری از هنرمندان ایرانی، در بعد از انقلاب ۵۷ از ادامه فعالیت بازماند و کمکم از عرصه ی موسیقی فاصله گرفت و آموزشگاه موسیقی او نیز پس از مدت کوتاهی تعطیل گردید. اما بازدید از گالری مهرپویا و کارهای دستی او تا سالهای آخر حیات وی به طور رایگان ادامه داشت و در این سالها مهرپویا در کنار خانواده اش در ایران زندگی کرد. آخرین کار هنری او در بخش موسیقی، بعد از سال ۱۳۵۷ همکاری او با مجید انتظامی در موسیقی متن فیلم "دوچرخه سوار" میباشد که در آن نوای سیتار او برای آخرین بار بگوش میرسد. سرانجام مهرپویا در ۴ خرداد ۱۳۷۱ در سن ۶۴ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان، پس از تحمل دو سال بیماری متاسفانه درگذشت و پیکر او در امامزاده عبدالله در "شهر ری" به خاک سپرده شد
*
تارنمای رسمی او
*
برخی از اجراهای او
ترانه ی مرگ_ قو (از دکترحمیدی شیرازی) - اجرا: عباس مهرپویا
و همچنین در اینجا
متن ترانه
شنیدم ، که چون قوی زیبا ، بمیرد/ فریبنده زاد و فریبا ، بمیرد
شب_ مرگ ، تنها نشیند به موجی/ رود گوشه ای دور و تنها ، بمیرد
در آن گوشه، چندان غزل خواند آن شب/که خود در میان غزل ها، بمیرد
گروهی برآنند کاین مرغ شیدا/ کجا عاشقی کرد آن جا ، بمیرد
شب_ مرگ از بیم ، آن جا شتابد/ که از مرگ غافل شود تا ، بمیرد
من این نکته گیرم ، که باور نکردم / ندیدم که قویی به صحرا ، بمیرد
چو روزی ، ز آغوش دریا برآمد/ شبی هم ، در آغوش دریا ، بمیرد
تو دریای من بودی، آغوش وا کن/ که می خواهد این قوی زیبا، بمیرد
ترانه ی قایقران (از پرویز وکیلی) - اجرا: عباس مهرپویا
ترانه ی افسانه عشق (از تورج نگهبان) - اجرا: عباس مهرپویا
مجموعه ای از آثار او
تهیه و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ
عباس مهرپویا: تارنمای ویکی پدیا/ / برخی از اجراهای او: تارنمای یوتیوب/ ترانه ی مرگ قو در یاد نامه ی دکترمهدی حمیدی شیرازی: تارنمای یاد نامه ها/ مجموعه ای از آثار او: تارنمای یوتیوب/
*
گزیده ای از نوشتارها
https://msnselectedarticles.blogspot.com/2019/08/blog-post_23.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادی از برخی هنرمندان ایران و ترانه های مشهورشان
==========================================