۱ - مهیارها در نوشتاری از همین تدوین کننده (منبع: تارنمای ایرانیان/ تاریخ انتشار ۵ نوامبر ۲۰۰۹):
مهیار: نام یکی از شخصیتهای شاهنامه است
مهیار درفرهنگ ایران : کنایه از عاشق_ شب زنده دار است
مهیار نام کوچک فارسی : برای دختر و پسرایرانی است
مهیار یا ماهیار : نام یکی از نجیب زادگان زمان ساسانیان است
فرخ مهیار (پدرسلمان فارسی) : سلمان فارسی زاده ی دشت ارژن (در کازرون فارس ) واز فرزندان اشراف پارسی از سلسله پیشدادیان واز صحابه مشهور پیامبر اسلام است . بنابر نوشتههای دهخدا سلمان فارسی دهقانزاده ای از ناحیه ی جی اصفهان و بقولی دیگر زاده ی نواحی رامهرمز خوزستان است . سلمان فارسی یا روزبه ، همان اسیر ایرانی است که پیامبر اسلام او را از اهل بیت خواند. پدر سلمان فارسی ، فرخ مهیار یکی از روحانیان زرتشتی بود. در انتشارات اخیر، بسیاری از منابع نام پدر سلمان فارسی را " بد خشان" گزارش کرده اند.
مهیار دیلمی : نام یک ایرانی است که پیش از حمله ی اعراب به ایران یا در خلال این حملات و سالهای آغازین اسلام در ایران میزیسته است . مرزویه ، نام پدرمهیار دیلمی است مهیار ابن مرزویه دیلمی شاعر مشهورو به عربی شعر می سروده است . دیوانی دارد. درباره او گفته اندکه جامع فصاحت عرب و معانی عجم بوده است . برخی او را ایرانی الاصل می دانند که در بغداد متولد شده و منزل او در درب ریاح در کرخ بوده است و همانجا درگذشته . وبرخی نوشته اند که او در دیلم متولد شد و در بغداد برای ترجمه مطالب از فارسی به عربی به استخدام درآمد
مهیار درآیین میترا : مهیار ، احتمالا نام روحانی آیین میترا درایران پیش از اسلام بوده است. مِهرپرستی یا آیین مهر بر پایه پرستش ایزد ایرانی مهر یا میترا بنیاد شده بود. به دلیل ارزشمندی خورشید در این دین ، برخی آن را خورشید پرستی خواندهاند. از زمانهای دور پیش از تاریخ ایرانیان پیرو آیین مهر یا کیش بغانی بودند. نوچه یا هرکه میخواست به سلک مهریان در آید باید از آزمایشهای بسیار دشواری سربلند بیرون میآمد. نوچه را ابتدا به مهیار می سپردند و او مطالب کلی را به نوآموز آموزش می داد. اما ابتدا باید سوگند می خورد که اسرار را بر هیچ کس فاش نکند. بعد دست و پیشانی او را خالکوبی میکردند تا به عنوان برادر و یار دیگر مهریان شناخته شود
مهیار درجغرافیای ایران : دهستان مهیار درشهرستان قائنات ودر شمال استان خراسان جنوبی است درباغ مهیار ده کوچکی است از دهستان ماربین بخش سده شهرستان اصفهان .علی آباد مهیار دهی است کوچک از شهرستان شهرضا . ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل ، محصول آن غلات است . کاروانسرای شاه عباسی دارد و اهالی آن به زراعت اشتغال دارند
۲ - مهیار در مکانها/ منبع: تارنمای ویکی پدیا
مهیار (شهرضا)، روستایی قدیمی از توابع بخش مرکزی شهرستان شهرضا در استان اصفهان ایران است. این روستا در دهستان دشت (دهستانی در بخش مرکزی شهرستان شهرضا، استان اصفهان ) قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٬۳۶۲ نفر (۳۴۷خانوار) بودهاست. روستای مهیار دارای قدمتی برابر با حکومت ساسانیان میباشد. اولین خانه انصاف در دوران پهلوی در این روستا تأسیس گردید. همچنین این روستا در مسیر اصلی راه شاهی دوران صفویه بوده و یکی از اولین و مهمترین کاروانسرا های عباسی در این روستا ساخته شد که به تازگی بازسازی و برای بازدید در اختیار عموم قرار گرفته است. روستای مهیار یکی از بزرگترین روستا های ایران میباشد که به خاطر قرار گرفتن در مسیر ترانزیتی اصفهان - شیراز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
مهیار روستایی در دهستان مهیار بخش مرکزی شهرستان قائنات استان خراسان جنوبی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این روستا ۴۷ نفر (در ۱۶ خانوار) بوده است.
دهستان مهیار دهستانی در بخش مرکزی شهرستان قائنات استان خراسان جنوبی ایران است و مرکز آن روستای مهیار میباشد. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ جمعیت این دهستان ۴۶۱۰ نفر (در ۱۲۲۹ خانوار) بودهاست.
۳ - مهیارهای مشهور
مهیار دیلمی شاعر زرتشتی اهل ایران/ مهیار حسننژاد فوتبالیست اهل ساری ایران/ مهیار خضور بازیگر اهل سوریه/ مهیار زحمتکش فوتبالیست اهل بندر انزلی ایران/ مهیار فاضلی خواننده نابینا اهل ایران/ مهیار علیزاده آهنگساز اهل تهران ایران/ مهیار منشی پور بوکسور فرانسوی - ایرانی: (منبع: مهیار در نام افراد/ تارنمای ویکی پدیا)
ماهیار: نام پیرمردی مهمان نواز و پهلوان ایرانی در روزگار بهرام گور، که نام او دو بار در " گرشاسب نامه ی اسدی طوسی" آمده است، اول در جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو (از پادشاهان هند) ، دوم در جنگ دوم گرشاسب با سالاران بهو/ مهیار جهان پیما: از عیاران و جوانمردان و شبروان شیعی مذهب و معتقد به ولایت اهلبیت (ع) زمان شاه عباس که در دشت مهیار زندگی می کرده و اشعاری از او به جا مانده است: منم مهیار غلام شاه کرار/ به دین احمد محمود مختار/ همه گویند که مهیار ملتت چیست/ اول چار و دوم چار و سوم چار - بهار اومد که مهیار کوله بر پشت/ عرق اومد تموم جونم شست/ همه گویند که مهیار پازنی کشت/ منم پازن کش و پازن منه کشت (منبع: مهیار/ تارنمای دیکشنری آنلاین آبادیس)
۴ - مهیار در سروده ای از همین تدوین کننده (منبع: تارنمای گلچینی از سروده ها):
ما مانده ایم عاشقی آشفته حال تو/ سرمست آن هوای رخ_ بی مثال تو
حیران ز شعلهها که برافکنده هم زشرق/ هم از جنوب و باختر و ازشمال تو
بر آب شسته دفتر و اوراق_ بس کتاب+/ بسپرده سر به مکتب نیکو خصال تو
از کف نهاده دین و دل از بهر کارعشق/ جان و توان گرفته ز کام وصال تو
مانده درآرزوی بهاران و فصل گل / بی طاقتی ز دوری بس ماه و سال تو
سرگشته ای به بادیه ی بی گیاه هجر / مهیار_ راه_ گلشن_ خیل خیال تو
برکنده دیدگان ره پیشین ز مرز_خواب / ا فکنده بس نگاه به نقش جمال تو
پیوسته بی قرار تو درمحنت_ فراق / چشم انتظار بوسه بر آن خط و خال تو
مهیار_ راه _گلشن_ خیل_ خیال تو/ ما مانده ایم ، عاشقی آشفته حال تو
+ در برخی از نسخ به شکل "شسته تمام دفتر و اوراق را بر آب" نیز آمده است
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
*