۱۳۹۶ اسفند ۲۱, دوشنبه

چمروش: پرنده ی افسانه ای ایران


افسانه ی چمروش
★ چَمروش یا چمروش مرغ، در "بندهش" مرغی غول آساست و آنانی که سودای گزند به ایران را دارند، نابود می‌کند. بدین روایت چمروش مرغی است که چونان مرغان دیگر میان آسمان و زمین پرواز می‌کند و کاری بزرگ به انجام می‌ رساند. در این روایت "بسیاری از مردمان انیرانی، هر سه سال بر سر البرز برای رفتن به سرزمین‌های ایرانی گرد آیند، برای زیان رساندن، کندن و نابود کردن جهان، تا بُرزایزد، از دریای ژرف ارنگ برآید و چمروش مرغ را بر فراز آن کوه بلند (البرزکوه) برایستاند و چمروش مرغ، همهٔ مردم سرزمین انیران را، بدانگونه که مرغ دانه را برمی چیند، از زمین برچیند".
چمروش، نام پرنده ایست در اساطیر ایران، که گفته می‌شود که در قله البرز زندگی می‌کند. چمروش را به صورت موجودی توصیف کرده‌اند که بدن او، همچون سگ است و دارای سر و بالهایی همانند یک پرنده می‌باشد. گفته می‌شود که این پرنده بر روی زمین، زیر درخت سوماً (همان هوم) سکونت دارد که این محل همان جایی است که سیمرغ نیز شب‌ها را در آن به سر می‌برد. وقتی که سیمرغ از مکانی که شبها در آن سکنی دارد، فرود می‌آید و به پایین می‌رسد، تمامی دانه‌های رسیده بر زمین سقوط می‌کنند. این دانه‌ها توسط چمروش جمع آوری می‌شوند، و او سپس آنها را در بخش‌های دیگر زمین نیز، می‌پراکند.
★ یک شرح معروف از چمروش که در روایات فارسی مورد اشاره قرار گرفته‌ است: «اهورامزدا، خالق و آفرینشگر بزرگ، در سواحل دریای وروکاشا یک درخت و دو پرنده می ‌آفریند که جاویدان و بدون مرگ هستند. هر سال هزار شاخهٔ جدید بهاری، از آن درخت می‌روید و همه انواع دانه‌ ها بر آن شاخه‌ ها پدید می‌آید و تمامی آنها به زودی تبدیل به دانه‌ های رسیده می‌ شوند. سپس پرنده‌ای به نام آمروش می‌ آید و بر یکی از شاخه‌ های درخت می‌ نشیند و باعث لرزیدن شاخه و پراکنده شدن و بر زمین ریختن تمامی دانه‌ های آن می ‌شود. پرنده‌ ای دیگر به نام چمروش می‌ آید و تمامی دانه‌ ها را با بال‌ های خود از همه طرف جمع آوری می ‌کند و همهٔ آنها را به دریا می ‌ریزد. سپس تمامی دانه ‌ها، به ابری پر از باران داخل می‌ شود و هنگامی که آن ابر، می‌بارد دانه‌ ها به زمین وارد می‌ شود و سرانجام تمامی دانه ‌ها از زمین می‌روید».
★ چمروش در واقع نمونهٔ اولیه‌ای از تمامی پرندگان در زمین است، و گفته می‌شود که این امر به عنوان قانونی حاکم بر همهٔ پرندگان زمین و برای حمایت از تمامی آنان، صورت می‌پذیرد. بر طبق گفتهٔ " اوستا " (صحیحتر: بر طبق بندهش)، ایران زمین هر سه سال یکبار توسط بیگانگان (انیران)، مورد هجوم و غارت واقع می‌ شود و وقتی این اتفاق می‌ افتد، فرشته ی برج (صحیحتر: ایزد بُرز یا بُرزایزد)، چمروش را به روی بالاترین نقطه از قله کوه می ‌فرستد تا او ضمن پرواز، بیگانگان را به سان پرنده‌ ای که به دانه ‌های ذرت نوک می‌زند، برمی چیند.
★ در اساطیر یهودی، گاهی چمروش معادل با پرنده‌ای غول آسا به نام "زیز" تلقی شده ‌است. زیز پرنده ای بسیار بزرگ به صورت شیرعقاب در داستان ها است. گفته می شود که زیز آنقدر بزرگ بود که بال هایش می توانست جلوی نور خورشید را بگیرد. نوشته اند که زیز مشابه سیمرغ در ادبیات پارسیان است ولیکن تاریخ دانان آن را با " آنزو" در فرهنگ سومری و " ققنوس " در فرهنگ یونانیان مقایسه می کنند.  در کتاب مقدس در مورد زیز گفته شده است: "همانگونه که لویاتان شاه ماهی ها است زیز بر همه پرندگان حکومت دارد. نام او از چندین ویژگی بدنش تشکیل شده است. طعم آن مانند زه است. اندازه زیز به اندازه لویاتان است. پاهای او بر روی زمین است ولیکن سر او به آسمان می رسد".
★ درمورد مرغ چمروش (چینامروش) یعنی پرندهً بسیار برچیننده وکشنده در کتاب پهلوی بندهش میخوانیم: " در بارهً چمروش مرغ گوید که به سر کوه البرز، هر سه سال، بسیاری از مردم سرزمینهای انیرانی گردآیند برای رفتن به سرزمینهای ایرانی، برای زیان رسانیدن، کندن و نابودکردن جهان.آنگاه که بُرزیزد(ناهید) از آن ژرف دریای ارنگ (مازندران) برآید، آن چمروش مرغ را بر ایستاند بربالست همهً آن کوه بلند، تابرچیند همهً مردم سرزمینهای انیران را بدانسان که مرغ دانه را."مهردادبهار درتوضیح مرغ چمروش می افزاید: "چمرو در اوستا نام مردپرهیزکاری است." این نام اوستائی را میتوان دارای روش چینندگی وقضاوت معنی نمود که این خود اصل چمروش را با سیمرغ یکی میگرداند. می دانیم که شاهنامهً فردوسی هم مکان سیمرغ را همین البرزکوه یا البروج کوه نشان میدهد: یکی کوه بُد نامش البرزکوه به خورشید نزدیک و دور از گروه بدان جای سیمرغ رالانه بود که آن خانه ازخلق بیگانه بود. از سوی دیگرهمین مرغ اساطیری چمروش با مرغ کَمک اوستا و کتب پهلوی مربوط می گردد که در این جا نیز دارای رل منفی است. چه معانی لفظی چمروش (چینامروش) یعنی بسیارچیننده با مرغ کمک (کم کننده، کاهنده) و همچنین مرغ استیمفالی یونانیان (لقظاٌ یعنی کاهنده ونابودکننده) گویای مقهوم واحدی میباشند. اصل این مرغ اساطیری را باید در اساطیرآریاییان هندی سراغ گرفت چه در آنجا مرغی به نام گارودا (به معنی لفظی نابودکننده و کاهندهً زهر) مرکب پروازگر ایزد معروف هندوان یغنی ویشنو (پُرشکل) است. امّا از آنجاییکه ویشنو درمقام ایزد بیگانه رعد و برق نسبت به ایرانیان، نزد خود هندوان ملقب به راما و کریشنا (هردو به معنی سیاه) بوده، لذا مرکب وی یعنی مرغ گارودا (کمک ایرانیان) نیز موجودی تاریک کننده و اهریمنی به شمار رفته است و این خود گواهی بر این است که اهریمن به ایزد رعد آریائیان سکایی و هندی یعنی تور و ایندره اطلاق می گردیده است.به هر صورت از اینجا معلوم میشود که یونانیان نیز مرغ اسیمفالی خود را- که در اساطیر مربوط به هراکلس و یاسون ذکر گردیده/  از مردمان خاورمیانه و هندوستان اخذ نموده اند. اصلاٌ خود هراکلس (پهلوان معروف) مترادف گیلگامش بابلی ها و ماًخوذ از آن است، چنانکه برخی از صفات گرشاسب و رستم ایرانی ها؛ و این هردو خود از سوی دیگر با ایندرهً هندوان مربوط می گردند. ناگفته نماند در پس پردهً اساطیر مربوط به گرشاسب و رستم، خصوصاٌ هفت خوان وی قهرمان سکائیان آماردی دورهً مادها یعنی آتردات پیشوای مردان نهفته است که لشکریان ابرقدرت آشور مهاجم ومذاکره کننده با مادهای تحت رهبری خشتریتی (کیکاووس) را در اطراف شهر آمول مازندران (آمل کنونی) غافلگیرکرده و قتل عام نموده است. در پایان برای حسن ختام مطالب مربوط به نبرد گرشاسب با مرغ کمک را از تعلیقات کتاب پهلوی مینوخرد که تّوسط دکتر احمد تفضّلی تدوین گردیده، بیان می کنیم: وصف مرغ کمک از زبان گرشاسب در بندهش و با اختلافاتی جزئی در روایات داراب هرمزدیار، چنین آمده است: "چون مرغ کمک پدید آمد و پر به سر همهً جهانیان بازداشت و جهان تاریک کرد و ار باران که می بارید همه بر پشت او میبارید وبه دم همه باز به دریا میریخت و نمی گذاشت که قطره ای در جهان باریدی، همهً جهان از قحط و نیاز خراب شد و مردم و چارپای مانند اینکه مرغ گندم چیند، او می خورد و هیچ کس تدبیر آن نمیتوانست کردن ومن تیرو کمان برگرفتم و هفت شبانه روز مانند آنکه باران بارد تیر می انداختم و به هردو بال او میزدم تا بالهای او چنان سست شد که به زیر افتاد و بسیار خلایق در زیر گرفت و هلاک کرد وبه گرز، من منقار وی خرد کردم. و اگر من آن نکردمی عالم را خراب کردی وهیچ کس به نماندی."
استفاده از واژه ی "چمروش" در نامگذاری پرنده هدایت ‌پذیر از دور (پهپاد) 
★ پرنده هدایت ‌پذیر از دور یا "پهپاد" که به آن وسیله هوایی بدون سرنشین نیز گفته می‌شود، نوعی وسیله هوایی هدایت‌پذیر از راه دور است. بیشترین سرمایه‌ گذاری در جهان در زمینه ساخت و تجهیز پهپادها را وزارت دفاع آمریکا انجام داده ‌است؛ به طوری که بین سال‌های ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۵ حدود ۳ میلیارد دلار هزینه برای طراحی ساخت و تجهیز پهپاد ها هزینه کرده‌ است. حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ باعث شد تا آمریکا بودجه بیشتری را به طراحی و ساخت و تجهیز پهپادها اختصاص دهد. ارزش این صنعت در سال ۲۰۲۰ حدود ۱۲۷ میلیارد دلار بود.
★  در ایران از واژه ی "چمروش" در نامگذاری پهپادها استفاده است. "پهپاد چمروش" یکی از این پهپاد هاست و ساخت آن به "کمال شیر خانی" بسبت داده می شود. "کمال شیرخانی در تمامی مراحل طراحی، ساخت و پرواز این پهپاد حضور داشت. این پهپاد برای نخستین بار توسط نامبرده که اولین استاد خلبان پهپاد ایران بود در آسمان به پرواز در آمد".
رباعی: چمروش
بنگر به سپهر_ صاف ایران/ چمروش_ پرنده شد نمایان
مانده ست به جا به روزگاران/ از نسل_ اصیل و پاک_ مرغان
دکتر منوچهر سعادت نوری
*

منابع و مآخذ
چَمروش یا چمروش مرغ: تارنمای ویکی پدیا/ زیز پرنده ای بسیار بزرگ به صورت شیرعقاب: تارنمای ویکی پدیا/ مرغان اساطیری اوستا و کتب پهلوی (مرغ چمروش یا چینامروش): تارنمای درمهر/ پهپاد: تارنمای ویکی پدیا/ "پهپاد چمروش" و کمال شیر خانی: بسیاری از تارنماها/ زندگی ‌نامه اولین خلبان پهپاد ایران: تارنمای روزامه جستجوگر هوشمند خبری
*
همچنین نگاه کنید به
مجموعه ی نامدارترین افسانه ها در تاریخ ایران
آناهیتا: ایزدبانوی نامدارآریایی ها همراه با نمادهایی چون  آب و باران و باروری و شفا و خرد ★ هوشنگ: پیامبر و پادشاه دانا و عادل و افسانه اي ايران باستان ★ "استر": ملکه ی افسانه ای ایران"شهربانو": همسر افسانه ای امام سوم شیعیان
★ " سیمرغ ": مشهورترین پرنده ی افسانه ای ایران★ مرغ طوفان : در زنجیری از سروده هاچمروش: پرنده ی افسانه ای ایران
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2018/03/blog-post_12.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
========