۱۳۹۴ آذر ۴, چهارشنبه

یاد نامه ی رحیم معینی کرمانشاهی شاعر و ترانه سرا


ماجرای زندگی او
رحیم معینی کرمانشاهی (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۰۱ در کرمانشاه - درگذشته ی ۲۶ آبان ۱۳۹۴ در تهران)، نقاش، روزنامه‌نگار، نویسنده، شاعر و ترانه‌سرا بود. رحیم معینی کرمانشاهی در سروده ها و اشعار خود، ابتدا «عشقی» و بعد از مدتی «شوقی» و سپس «امید» و بالأخره «معینی» را برای تخلص برگزید. وی داستان اختر و منوچهر را در چهار تابلو به رشتهٔ نظم کشید و در آن حقایقی از اجتماع زمان را مجسم کرد. رحیم معینی کرمانشاهی، ضمن سرودن شعر چندی به تصنیف سازی پرداخت و تصانیف او که توسط خوانندگان رادیو خوانده می‌شد از شهرت به سزایی برخوردار شد. آشنایی با نقاشی و فنون آن سبب شد که در خلق اشعار و ترانه‌ هایش گرایش به تصویرسازی داشته باشد. رحیم معینی کرمانشاهی در سال ۱۳۲۸ در شهر کرمانشاه روزنامۀ سلحشوران غرب را بنیان گذاشت... رحیم معینی کرمانشاهی در تاریخ سه شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۴ در سن ۹۲ سالگی در بیمارستان جم تهران درگذشت و در بهشت سکینه ی کرج دفن شد. معینی کرمانشاهی از سال ۸۷ به دلیل کهولت سن و بیماری‌های ناشی از این مسئله، با بیماری دست و پنجه نرم می‌کرد: بخش های انگلیسی و فارسی ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Rahim_Moeini_Kermanshahi
معینی کرمانشاهی از سال ۱۳۸۷ به بیماری تنگی نفس مبتلا بود: بسیاری از تارنماها
https://www.google.com
رحیم معینی کرمانشاهی همراه محمدرضا رحمانی ( اوستا )، مظاهر مصفا و سعیدی سیرجانی در جلسات ادبی « شب ‌های شیراز » شرکت کرد. مدتی رییس انتشارات و تبلیغات بنگاه خالصه جات کشور، معاون انتشارات و تبلیغات وزارت کشاورزی و رییس بازرسی اداره کل انتشارات و رادیو شد... معینی سال‌ها عضو کمیسیون نمایش بود ولی در ۱۳۴۶هـ .ش از همکاری با آن سازمان سرباز زد. چندی بعد به عنوان دبیر کمیته ی شعر و ترانه منصوب شد که اعضای آن پژمان بختیاری، سیمین بهبهانی، نیره سعیدی، فریدون مشیری، ابراهیم صهبا، یدالله رویایی و بیژن جلالی بودند. رحیم معینی کرمانشاهی در ۱۳۵۴هـ .ش بازنشسته شد: بسیاری از تارنماها
https://www.google.com
بخشی از خاطرات او
او درباره همکاری‌اش با رادیو تهران به رادیو زمانه گفته است: «سال ۱۳۳۰ به تهران آمدم. اولین ترانه‌ام را سال ۱۳۳۳ گفتم که‌‌ همان سال هم اجرا شد. در واقع اول من ترانه‌سرا نبودم. رئیس دفتر و بایگانی رادیو ایران بودم. یک روز یک آقایی آمد پیش من، موزیسین بود. مرا دعوت کرد که روی یک آهنگ، شعری بسازم. مدتی در تهران زیر نظر بودم تا مرحوم رزم‌آرا کشته شد. چون با ملیون ارتباطاتی داشتم و بیکار شده بودم و از بانک سپه مرا بیرون کرده بودند، با شادروان دکتر حسین فاطمی هم خیلی دوست شدم، به‌وسیله ایشان و همراه او به منزل مرحوم مصدق رفتم و دستور داد در اداره تبلیغات زیر نظر نخست‌وزیری استخدام شوم. من آنجا ابتدا مخبر پارلمانی بودم، بعد رئیس بازرگانی خبرگزاری پارس و رئیس اخبار شب شدم. بعد به رادیو رفتم و شدم معاون و سرپرست رادیو»
http://www.radiozamaneh.com/246604
مراسم تشییع پیکر او
پیکر رحیم معینی کرمانشاهی صبح روز ۲۹ آبان‌ ماه از بیمارستان جم به سمت بهشت سکینه کرج تشییع شد. مراسم تشییع  با حضور خانواده ی او، جمعی از پیشکسوتان موسیقی و مردم برگزار شد. پیکر این ترانه سرا در حالی تشییع شد که مردم حاضر در این مراسم بخشی از ترانه های ماندگار وی شامل 'رفتم که رفتم '، 'عجب صبری خدا دارد' و 'سنگ خارا' را زمزمه می کردند. در مراسم تشییع، چهره هایی مانند جواد لشکری آهنگساز، جهانشاه برومند، سهیل محمودی و محمد سریر رئیس هیات مدیره خانه موسیقی حضور داشتند. 
http://anjom.ir/news/93-news1394/5365-tashie-rahim-moeini-kermanshahijpg.html
هنر نقاشی او
رحیم معینی کرمانشاهی از سال ۱۳۴۱به کار نقاشی پرداخت و در این راه پیشرفت کرد و تابلوهایی نیز به یادگار گذاشت که از جمله تابلوی حضرت مسیح با کار سیاه ‌قلم است: منابع گوناگون و بسیاری از تارنماها
https://www.google.com
هنر فیلمنامه نویسی او
رحیم معینی کرمانشاهی همچنین در نگارش فیلمنامهٔ "وسوسه ی شیطان" با محمد زرین دست و کریم فکور همکاری داشت. این سه نفر فیلمنامهٔ این فیلم را در اقتباس از رمان "برادران کارامازوف: نوشتهٔ "فئودور داستایوسکی" تهیه و تدوین کردند: بخش فارسی ویکی پدیا
https://fa.wikipedia.org/wiki
همسر و فرزندان او
همسر: عشرت عطوفی (درگذشته) - فرزندان: شیرین، نوشین، حسین، فرهاد و مریم. فرزند وی حسین معینی کرمانشاهی در چاپ و انتشار صحیح اشعار و ترانه ‌های پدر خود سهیم بوده است و کتاب خواب نوشین و راز خلقت دستاورد این کوشش است: بخش فارسی ویکی پدیا
https://fa.wikipedia.org/wiki
آثار و تالیفات او
رحیم معینی کرمانشاهی در سال‌های پیش از ۱۳۵۶ مجموعه‌ای از شعرهای خود را با عنوان "ای شمع‌ها بسوزید" انتشار داد. پس از آن در سال ۱۳۵۶ مثنوی "فطرت" را به بازار فرستاد که به گفته او تاثیر پذیرفته از مفاهیم مثنوی مولوی است. پس از آن نیز این مجموعه‌ ها را انتشار داد: "خورشید شب"، "حافظ برخیز"، "خواب نوشین"(مجموعه ی ترانه‌ها) و کتاب "شاهکار" که معینی آن را ادامه شاهنامه فردوسی تلقی می‌کرد: نوشتاری از محمود خوشنام در تارنمای بی بی سی فارسی
http://www.bbc.com/persian/arts/2015/11/151118_l30_rahim_moinee_kermanshahi_dies
فهرست برخی از ترانه های مشهور او
ترانه/ آهنگساز/ خواننده
سنگ خارا/ علی تجویدی/ مرضیه - آبشار/ بزرگ لشگری/ یاسمین - یاد کودکی/ علی تجویدی/ دلکش  - بهار من گذشته شاید/ عماد رام/ عماد رام - نوای دل/ جواد لشگری/ دلکش - تنهایی/ جواد لشگری/ دلکش - شد بهار/ جواد لشگری/ دلکش - قایقران/ جواد لشگری/ دلکش - لاله صحرایی/ جواد لشگری/ مرضیه - تو بخوان/ جواد لشگری/ مرضیه - طاووس/ پرویز یاحقی/ مرضیه - سرو وبید/ پرویز یاحقی/ مرضیه - برق و خرمن/ همایون خرم/ پروین - سنگ صبور/ حبیب‌الله بدیعی/ مرضیه - راز خلقت/ انوشیروان روحانی/ مهستی - بازگشته (امید جانم ز سفر بازآمد)/ علی تجویدی/ دلکش - شعله سرکش/ حبیب‌الله بدیعی/ پوران - انسان/ هومن محمدی/ داریوش اقبالی - بوی بهار/ عماد رام/ نادر گلچین - آشفته حالی/ علی تجویدی/ دلکش - به دنبال دل/ علی تجویدی/ حمیرا - رفتم که رفتم/ علی تجویدی/ مرضیه: بخش فارسی ویکی پدیا
https://fa.wikipedia.org/wiki
برخی از ترانه های مشهور او
۱ - از آبشار تا طاووس: نخستین متن تصویری معینی کرمانشاهی که با عنوان "آبشار" با موسیقی بزرگ‌لشگری پیوند خورده و با صدای یاسمین، خواننده معروف آن سال‌ها به اجرا درآمده است، حکایت آبشاری است که گاه نالان است و گاه غُرَان؛ همه بانگ است و خروش و با گریه و خنده خود سکوت کوهستان را به هم می‌ریزد. حرف آخر آبشار این است که: تا نیفتم، برنمی‌خیزد خروش از سینه‌ام/ تا نجوشم کی به دریا می‌رسانم آستین؟... پس از توفیق "آبشار"، معینی‌کرمانشاهی به سراغ "طاووس" رفت. این بار معینی علاوه بر موضوع بکر، از همکاری دو هنرمند پر آوازه نیز برخوردار می‌شد، مرضیه و پرویز یاحقی که توفیق چشمگیر "طاووس" را تضمین می‌کردند.
۲ - معینی کرمانشاهی در ترانه‌ای دیگر با عنوان "سرو و بید"، علاوه بر تصویرسازی‌های طبیعی، گفتگو را نیز وارد متن کرده است.... "سرو و بید" نیز با آهنگ دل‌انگیزی از پرویز یاحقی پیوند خورده و با صدای سازگار مرضیه به اجرا درآمده است.
۳ - معینی‌کرمانشاهی ترانه‌های دیگری دارد که در فضای آن‌ها راحت ‌تر و صریح ‌تر توانسته حرف‌های انسانی- اخلاقی خود را مطرح کند. به قول ناقدی، وجه مشترک محتوای این ترانه‌ها که اجتماعی- عرفانی می‌نامندش، بشر و اندیشیدن به سرنوشت اوست. از این بابت معینی خود را به امیر جاهد نزدیک می‌کند که همیشه به نوع و ابنای بشر می‌اندیشید. در ترانه‌ای با عنوان "سپید و سیاه" به دعواهای نژادی اشاره دارد: سیاهی که با سفید دو رنگ است و سفیدی که با سیاه در جنگ است و در ترانه دیگری به نام "به خاطر صلح" که در سال‌های پس از انقلاب و در دوران جنگ ساخته شده از انسان‌هائی می‌گوید که در قفس‌های خود به هر سو می‌پرند: جنگ و آتش، جای عشق و شادی نشسته/ پشت دنیا از غم شکسته..
۴ - در میان ترانه‌های عرفانی معینی می‌توان از متنی یاد کرد که با آهنگی از علی تجویدی پیوند خورده و با ارکستر گل‌ها و با صدای مرضیه به ضبط درآمده است: چه خوش روزی‌ ای عشق/ دل افروزی ای عشق/ اگر بی‌نشانی و گر لامکانی/ اساس وجودی، بنای جهانی/ تو ساقی ازلی/ وجود لم یزلی!
۵ - باید از ترانه‌های دیگری از رحیم معینی‌کرمانشاهی نیز یاد کرد که شهرت فراگیر یافته است: "راز خلقت" با موسیقی انوشیروان روحانی، "سنگ خارا" ،"کودکی" و"سفر کرده و بازگشته" با موسیقی تجویدی
http://www.bbc.com/persian/arts/2015/11/151118_l30_rahim_moinee_kermanshahi_dies
نمونه هایی از سروده های او
۱ - عجب صبری خدا دارد اگر من جاي او بودم
همان يك لحظه اول، كه اول ظلم را مي ديدم از مخلوق بي وجدان
جهان را با همه زيبايي و زشتي، به روي يكدگر، ويرانه مي كردم
عجب صبري خدا دارد!... : معینی کرمانشاهی
متن کامل غزل عجب صبری خدا دارد
http://saadatnoury.blogspot.ca/2013/11/blog-post.html
ترانه ی عجب صبری خدا دارد - اجرا: ستار
https://www.youtube.com/watch?v=d2mqj2GW4PI
۲ - قلم دلاوری کو؟ سخنی دلیر دارم
بازخوانی و دکلمه ی غزل "قلم دلاوری کو؟" توسط رحیم معینی کرمانشاهی
https://www.youtube.com/watch?v=EhqABYoMyaE
بازخوانی و دکلمه ی غزل "قلم دلاوری کو؟" توسط فریدون فرح اندوز
https://www.youtube.com/watch?v=m9uSlo2ciiM
۳ - انسان به انسان دیده ام
انسان به انسان دیده ام سروده ی رحیم معینی کرمانشاهی با صدای دخترش نوشین
https://www.youtube.com/watch?v=yrnOnt2fFO0
ترانه ی "در بندها بس بندیان، انسان به انسان دیده ام" - اجرا: داریوش اقبالی
http://www.youtube.com/watch?v=63OYdKDehEc
نظریات برخی از دست اندرکاران هنر و ادبیات درباره ی او
۱ - "معينی کرمانشاهی درعصری که ترانه، مظروفی برای مغازله ها و معاشقات تکراری بود موفق شد نماد گرایی رابا موفقیت در ترانه،تجربه کند": سیمین بهبهانی
http://www.donya-e-eqtesad.com/news/964767/
۲ - "شعرِشیفته ی معینی کرمانشاهی که عاطفه ی دلخستگانِ پرجوش وُ خروش را در آغوش می گیرد ریشه هایی استوار در شعر گُهربار پارسی دارد ودر جای جایِ این ترانه ها ردِ پای سخنسرایانِ برجسته ی دیرین را با خلاقیت های امروزین می بینیم... او عاشق است وُ خوشتر ازين کار، کار نيست و حافظانه می داند که به کارهای ديگر جهان، چندان اعتبار نيست. پس، پيوسته همنشين ِ عاطفه ی عاشقانه ست... خجسته آن شاعری که تيراژه ی واژه هايش برآسمانِ جان ِ مشتاقان، اينگونه مهربان بنشيند": رضا مقصدی
http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=36696
۳ - "معینی کرمانشاهی در دوره نوجوانی گرایش ویژه‌ای به نقاشی داشته و همزمان شعر نیز می سروده و در روزنامه‌های محلی انتشار می‌داده است. شاید پیوند شعر و نقاشی در ذهنیت او دست‌کم به خلق ترانه ‌های تصویری انجامیده باشد... کرمانشاهی در ترانه‌ های تصویری خود همیشه به یک نتیجه ی اخلاقی می‌رسد. تصویر را برای نفس زیبای تصویر نمی‌سازد، بلکه از زیبائی تصویر برای رسیدن به نتایح اخلاقی سود می‌گیرد... او، هنگامی توانسته شاعری خود را به جامعه اثبات کند که غزلی را با این مطلع سروده است: خانمان سوز بود آتشگاهی، گاهی/ ناله‌ای می‌شکند پشت سپاهی، گاهی": محمود خوشنام
http://www.bbc.com/persian/arts/2015/11/151118_l30_rahim_moinee_kermanshahi_dies
یادداشت پایانی
خدمات ارزنده ی زنده یاد رحیم معینی کرمانشاهی در عرصه ی فرهنگ و هنر و ادبیات ایران فراموش ناپذیر و پیوسته جاودانه است. روح و روانش شاد و یادش گرامی باد
دکتر منوچهر سعادت نوری
همچنین نگاه کنید به:
یادداشتی پیرامون زندگی و آثار زنده یاد رحیم معینی کرمانشاهی
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/11/blog-post_19.html
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/11/blog-post_25.html
Remembering Rahim Moeini Kermanshahi, the Famous Iranian Poet & Songwriter
Abstract: His Life Story/ Some Persian Notes on Rahim Moeini Kermanshahi/ Some Videos on his Works/ May his soul rest in eternal peace.
Manouchehr Saadat Noury, PhD
http://iranian.com/posts/remembering-rahim-moeini-kermanshahi-the-famous-iranian-poet-amp-60719
بخش های پیشین یاد نامه ها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/12/blog-post_5.html

۱۳۹۴ آبان ۲۹, جمعه

هنرمندان ایران و ترانه های مشهورشان: ۲۷ - ترانه ی "یار" با اجرای فرامرز اصلانی

ترانه ی یار
ترانه سرا و آهنگساز: فرامرز اصلانی
https://www.youtube.com/watch?v=_FYxwPqk2og
ترانه ی "یار"  با اجرای دیگری از فرامرز اصلانی
 https://www.youtube.com/watch?v=yAF4_REZU9c
متن ترانه ی یار
سفر کردم که یابم بلکه یارم را/ نجستم یارو گم کردم دیارم را
نجستم یارو گم کردم دیارم را/ از آن روزی که من بار سفر بستم
به هر جایی که رفتم در به در هستم/به هر جایی که رفتم در به در هستم
فراموشم نکن من یار دیرینم/ بیا خالیست جای تو به بالینم
تو را در خواب های خویش میبینم/ در آغوشت بگیر از خود رهایم کن
گرفتار سکوتم من صدایم کن/ میان روزهای خویش جایم کن
تارنمای شخصی فرامرز اصلانی
http://www.faramarzaslani.com/
فرامرز اصلانی و برخی از ترانه های مشهور او
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/07/blog-post_12.html
تهیه و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/11/blog-post_20.html
Yar: A New Song perfromed by Faramarz Aslani
Abstract: Lyrics of  “Yar” was written by Faramarz Aslani and they were published on 18 July 2015/ Persian Text of “Yar”/ Official Website of Faramarz Aslani/ Faramarz Aslani & some of his Performances (in English and Persian): Collected and Prepared By
Manouchehr Saadat Noury, PhD
بخش های پیشین مجموعه ی " یادی از برخی هنرمندان ایران و ترانه های مشهورشان" 
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/06/blog-post_11.html

۱۳۹۴ آبان ۲۸, پنجشنبه

یادداشتی پیرامون زندگی و آثار زنده یاد رحیم معینی کرمانشاهی


رحیم معینی‌کرمانشاهی، شاعر و ترانه ‌سرای ایرانی روز دوشنبه (۱۷ نوامبر/۲۵ آبان) در ۹۰ سالگی درگذشت. معینی کرمانشاهی در بیمارستان جم تهران بستری بود. بر اساس گزارش ها، وی مدتی بود که از تنگی نفس رنج می برد. این شاعر ایرانی متولد کرمانشاه بود و علاوه بر شعر نقاشی نیز می کرد. بسیاری از اشعار معنی کرمانشاهی، توسط خوانندگان رادیو و تلویزیون اجرا شده بود. از این شاعر و ترانه‌سرا تاکنون کتاب‌های "ای شمع‌ها بسوزید"، "فطرت"، "خورشید شب"، "حافظ برخیز" و دوره‌ ی منظوم تاریخ ایران با عنوان "شاهکار" منتشر شده است. همچنین همکاری با علی‌ تجویدی، پرویز یاحقی و همایون خرم در تولید آثار موسیقایی در کارنامه فعالیت‌های این هنرمند دیده می‌شود: نوشتاری از محمود خوشنام در تارنمای بی بی سی فارسی
http://www.bbc.com/persian/arts/2015/11/151118_l30_rahim_moinee_kermanshahi_dies
زندگی ‌نامه ی او : بخش های انگلیسی و فارسی ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Rahim_Moeini_Kermanshahi
رحیم معینی کرمانشاهی سال ۱۳۰۱ خورشیدی در کرمانشاه دیده به جهان گشود. از سال ۱۳۴۱به کار نقاشی پرداخت و در این راه پیشرفت کرد و تابلوهایی نیز به یادگار گذاشت که از جمله تابلوی حضرت مسیح (ع) با کار سیاه‌قلم است: منابع گوناگون و بسیاری از تارنماها
https://www.google.com
پیامی از طرف دولت ایران برای درگذشت معینی کرمانشاهی
http://khabarfarsi.com/ext/14927469
بازخوانی و دکلمه ی غزل مشهور "قلم دلاوری کو؟ سخنی دلیر دارم" سروده ی زنده یاد معینی کرمانشاهی توسط فریدون فرح اندوز
https://www.youtube.com/watch?v=m9uSlo2ciiM
متن کامل غزل مشهور "قلم دلاوری کو؟ سخنی دلیر دارم"
http://saadatnoury.blogspot.ca/2015/07/blog-post.html
ترانه ی "در بندها بس بندیان, انسان به انسان دیده ام" سروده ی زنده یاد معینی کرمانشاهیاجرا : داریوش اقبالی
http://www.youtube.com/watch?v=63OYdKDehEc
متن کامل ترانه ‌ی "در بندها بس بندیان, انسان به انسان دیده ام" سروده ی زنده یاد معینی کرمانشاهی
http://saadatnoury.blogspot.ca/2013/06/blog-post_16.html
یادداشت پایانی
خدمات ارزنده ی زنده یاد رحیم معینی کرمانشاهی در عرصه ی فرهنگ و زبان و ادبیات ایران فراموش ناپذیر و پیوسته جاودانه است. روح و روانش شاد و یادش گرامی باد
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
Rahim Moeini Kermanshah: February 6, 1922 - November 17, 2015
Late Rahim Moeini Kermanshahi will always be remembered as a famous Iranian with many talents; he was a Poet, a Songwriter, a Painter, and a History Scholar. May his soul rest in eternal peace.
Manouchehr Saadat Noury, PhD
http://iranian.com/posts/rahim-moeini-kermanshah-february-6-1922---november-17-2015-60374
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها

۱۳۹۴ آبان ۱۹, سه‌شنبه

ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ۵۰ - نگاهی به برخی از سنگ ‌نوشته‌ های نیاکان آریایی

کهن ترین سنگ ‌نوشته‌ ها یا کتیبه های بازمانده از دوره ی هخامنشیان دو لوحه طلایی است که یکی به "آریارمنه" منسوب است و دیگری به فرزند او "ارشامنه". کوروش بزرگ، داریوش بزرگ، خشایارشاه، اردشیر اول، داریوش دوم، اردشیر دوم، اردشیر سوم از دیگر فرمانروایان هخامنشی هستند که کتیبه هایی از آنان به جامانده است. این کتیبه ها از تخت جمشید و همدان تا آسیای صغیر و مصر پراکنده اند و هر کدام بیانگر گوشه ای از تاریخ ایران هستند: تارنمای آفتاب
http://www.aftabir.com/articles/view/art_culture/issue/c5c1212470529_book_p1.php
کتیبه های "آریارمنه" و "ارشامنه": کتیبه آریارَمنَه که بر روی لوحه‌ای از طلا نگاشته شده و در همدان کشف گردیده است، مشتمل بر معرفی شاه و نسب او و اینکه اَهورامَزدا این سرزمین را بدو عطا کرده است و به خواست او، شاه این سرزمین است و سرانجام در خواست حمایت از اَهورَه مَزدا است. کتیبه اَرشام بر روی لوحه‌ای از طلا نگاشته و در همدان کشف گردیده، مشتمل بر "معرفی شاه و نسب او" - "ستایش اهوراه مزدا" و "درخواست حمایت از او" است: نوشتار "سنگ‌نوشته‌ های پارسی باستان" - بخش فارسی تارنمای ویکی پدیا
کتیبه های کوروش بزرگ و داریوش بزرگ: سه کتیبه کوچک آسیب دیده از کوروش بزرگ در دشت مُرغاب به دست آمده است که در آنها کوروش خود را معرفی کرده است. از داریوش بزرگ کتیبه‌هایی در بیستون، تخت جمشید و نقش رستم، شوش، سوئز، الوند و همدان بر جای مانده است: نوشتار "سنگ‌نوشته‌ های پارسی باستان" - بخش فارسی تارنمای ویکی پدیا
https://fa.wikipedia.org/wiki
لوح کوروش یا استوانهٔ کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش: لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی نگاشته شده ‌است. این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شده و در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری می ‌شود.
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/10/blog-post_24.html
کتیبه ی کوروش بزرگ که در استوانه ای از گل رس نوشته شده دارای ۴۵ سطر است و قسمت اعظم آن محو گشته است. بیانیه با معرفی کورش شروع می شود و سپس می گوید که کورش و خاندانش مورد محبت بل و نبو و مردوک خدایان بابل هستند و می گوید که اوضاع داخلی بابل و امکنه ٔ مقدس آن قلب مرا تکان داده است و اهالی بابل به اجرای مرام خود موفق شده و از قید اشخاص بیدین رستند. من مانع خرابی خانه های آنها شدم و نگذاشتم اهالی از هستی ساقط شوند. از اینرو مردوک بزرگ از کارهای من شادمان شد: لغت نامه دهخدا/ واژه نامه‌ی پارسی ویکی
http://parsi.wiki/dehkhodaworddetail-39e0998b2b234906b9a079755b1a38c8-fa.html

واژه ی آریا برای نخستین بار در کتیبه ی داریوش یکم در سنگ‌نبشته ی بیستون (حدود قرن ۶ پیش از میلاد) استفاده شده است.
http://saadatnoury.blogspot.ca/2014/12/blog-post_22.html
کتیبه ی بیستون: مجموعه‌ ی تاریخی بیستون مجموعه‌ای است در فاصله ی حدود ۳۰ کیلومتری شرق کرمانشاه. مجموعه‌ ی تاریخی بیستون شهرتش را بیش از همه مدیون کتیبه و نقش برجسته داریوش اول هخامنشی (۵۲۱-۴۸۶ پیش از میلاد) است که در ارتفاع حدود ۸۰ متری از پای کوه، بر دل صخره نقش شده است. مهم‌ترین گفته‌های داریوش در کتیبه ی بیستون چنین است: معرفی داریوش و گستره شاهنشاهی او - داستان شورش گئومات و فرونشاندن آن - داستان سرکوب شورش‌های گوناگون در سرزمین‌های ایلام، بابِل، ماد، پارت، پارس، ارمنستان و مرو - تأکید بر راست بودن مفاد سنگ نبشته بیستون - مبرّا دانستن داریوش از پلیدی و دروغگویی و تبهکاری - درخواست از آیندگان برای نگاهداری کتیبه - دعا برای حافظان آن و نفرین بر آسیب زنندگان
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/10/blog-post_24.html
کتیبه های نقش رستم: نقش رستم نام مجموعه ‌ای باستانی در روستای زنگی ‌آباد واقع در شمال شهرستان مرودشت استان فارس ایران است که در فاصلهٔ ۶ کیلومتری تخت جمشید قرار دارد. این محوطهٔ باستانی یادمان‌هایی از ایلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را در خود جای داده‌است. آرامگاه چهار تن از پادشاهان هخامنشی (داريوش اول - خشايارشا - اردشير اول و داريوش دوم ) قرار دارد. نقش برجسته ‌های متعددی از وقایع مهم دوران ساسانیان، بنای کعبه ی زرتشت و نقش‌برجستهٔ ویران ‌شده‌ای از دوران ایلامیان در این مکان قرار دارد. در بالاي ورودي مقبره داريوش اول در نقش رستم، دو سنگ نگاره از او بر جاي مانده است كه اطلاعات مهمي از زمان هخامنشيان به دست مي دهد
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/10/blog-post_24.html
قبر داریوش اول در نقش رستم کتیبه ای دارد به سه زبان پارسی قدیم، ایلامی و آسوری (بابلی) در شش بند و در وصف اهورمزد و ذکر دودمان داریوش و یاد کردن نام ۲۹ مملکت که در تصرف اوست و خراج گذار وی هستند: لغت نامه دهخدا/ واژه نامه‌ی پارسی ویکی
http://parsi.wiki/dehkhodaworddetail-39e0998b2b234906b9a079755b1a38c8-fa.html
سنگ ‌نوشته‌ ها و فرمان داریوش بزرگ برای ساخت آبراه سوئز در مصر: سرزمین مصر در سال ۵۲۵ پیش از میلاد به تصرف کمبوجیه دوم، دومین پادشاه هخامنشی در آمد. با اینکه مصریان چندین بار شوریدند تا استقلال خود را باز یابند و یکبار نیز برای کوتاه زمانی موفق به این کار شدند، اما دوران فرمانروایی هخامنشیان بر مصر که به غلبه اسکندر مقدونی پیوسته شد، دوران پایان تمدن درخشان و دیرینهٔ مصر و پادشاهی بومی فراعنه بود. از دوران فرمانروایی هخامنشیان بر مصر، آثار و یادمان‌های پرشماری برجای مانده است که بیشترین آنها از زمان داریوش بزرگ است. این آثار، از کوشش هخامنشیان برای سازندگی و اصلاحات اداری در مصر و نیز از روحیهٔ مدارای مذهبی آنان حکایت دارد. یکی از مهم‌ترین آثار بجای مانده از زمان داریوش در مصر، آب راهی است که رود نیل را به دریای سرخ پیوند می‌دهد. داریوش پنج کتیبه بر روی سنگ گرانیت سرخ‌رنگ (سنگ سماق) در کنار این آب راه نگاشته است که یادمانی از انجام این برنامه بزرگ و شگفت مهندسی و زمین‌پیمایی در عصر باستان است. هر پنج نسخه رونوشتی از یکدیگر هستند و تفاوت چندانی در مضمون با هم ندارند. نخستین کتیبه در ابتدای آب راه و در حاشیه شهر فعلی سوئز قرار دارد. دومین کتیبه در شهر شالوف است که امروزه در میانهٔ میدانی در این شهر جای دارد. سومین کتیبه در ابتدای دریاچه تلخ و در محل شهر فعلی کبریت برپا شده است. چهارمین کتیبه در نزدیکی شهر سرابه‌اوم و پنجمین کتیبه نیز در نزدیکی تل مسخوطه قرار دارد.
http://mahshar.com/archaeology/darius_suez.html

کتیبه های گنج ‌نامه: سنگ ‌نبشته‌ های گنج ‌نامه نوشتارهایی از دوران داریوش و خشایارشای هخامنشی است که بر دل یکی از صخره‌های کوه الوند در فاصله ۵ کیلومتری غرب همدان و در انتهای درهٔ عباس‌آباد حکاکی شده‌است. کتیبه‌ها هر کدام در سه ستون ۲۰ سطری به زبان‌های پارسی باستان، بابلی و ایلامی قدیم نوشته شده‌اند. متن پارسی باستان در سمت چپ هر دو لوح جای گرفته‌است و پهنایی معادل ۱۱۵ سانتی‌متر دارد:  بخش فارسی تارنمای ویکی پدیا

کتیبه‌های خشایارشا: از خشایارشا کتیبه‌هایی در تخت جمشید (۱۲ کتیبه)، شوش (سه کتیبه و هر سه کتیبه یادبود بنای کاخ)، وان در شرق ترکیه (یک کتیبه در ۲۷ سطر)، همدان (کتیبه‌ای در یک سطر بر روی جامی نقره‌ای با مضمون این جام در خانه ی خشایارشا ساخته شده است) و الوند (یک کتیبه در سمت راست کتیبه ی داریوش در ۲۰ سطر) بر جای مانده است... سنگ‌نبشتهٔ خشایارشا در نزدیکی دریاچه وان ترکیه، بر فراز صخره‌ای و در ارتفاع ۲۰ متری از سطح زمین و در نزدیکی یک قلعه واقع شده‌است. این کتیبه در اصل توسط داریوش بزرگ آماده‌سازی شده‌است اما به دلائلی تکمیل نشده و خالی رها شده‌است، اما خشایارشا پسر داریوش بزرگ، در دوران زمامداری خود آن را تکمیل کرده و به یادگار گذاشته‌است. این کتیبه ۲۷ سطر و ۳ ستون دارد و از چپ به راست و به سه زبان پارسی باستان، اکدی و ایلامی نوشته شده‌است. این کتیبه تنها کتیبهٔ هخامنشی است که در خارج از مرزهای کنونی ایران قرار دارد: بخش های فارسی و انگلیسی ویکی پدیا
کتیبه خشایارشا در کوه الوند در قسمت پائین کتیبه پدرش داریوش است و متن آن عبارت است از: "خدای بزرگ است. اهورا مزدبزرگ‌ترین خدایان است که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که برای مردم شادی آفرید، که خشایارشا را شاه کرد، یگانه از میان شاهان بسیار، یگانه فرمانروا از میان فرمانروایان بی‌شمار. من خشایارشا، شاه بزرگ، شاهِ شاهان، شاهِ کشورهای دارای ملل بسیار، شاه این سرزمین بزرگِ دوردستِ پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی": تارنمای تبیان
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=215539

کتیبه‌ی اردشیر اول: از اردشیر اول کتیبه‌ای در ۱۱ سطر در تخت جمشید باقی است مشتمل بر مدح اهوره مزدا - معرفی شاه - اتمام کاخی که خشایارشا شروع کرده بوده و اردشیر اول به اتمام رسانیده است: بخش فارسی تارنمای ویکی پدیا

کتیبه‌های سایر پادشاهان هخامنشی: از دیگر شاهان هخامنشی مانند داریوش دوم در شوش، اردشیر دوم در شوش و همدان، اردشیر دوم و سوم در تخت جمشید کتیبه‌های کوچکی، که تقلیدی از کتیبه‌های شاهان قبلی است، به دست آمده است و مضمون آنها غالباً ستایش اهوره مزدا، معرفی شاه و ذکر بنای کاخی یا اتمام بنای ناتمام آن است: بخش فارسی تارنمای ویکی پدیا

کتیبه ی شاپور اول ساسانی در کعبه زرتشت: این کتیبه بر دیوار ساختمان کعبه زرتشت در نقش رستم در استان فارس کنده شده‌است. ساختمان کعبه به صورت مکعب است و بر سه ضلع آن به سه زبان فارسی میانه، زبان پارتی و زبان یونانی کتیبه‌هایی نگاشته‌شده‌است. تحریر پهلوی دارای ۳۵ سطر و بر دیوار شرقی، تحریر پارتی دارای ۳۰ سطر و بر دیوار غربی و تحریر یونانی دارای ۷۰ سطر و بر دیوار جنوبی نگاشته شده‌است. تحریر یونانی و پارتی نسبت به تحریر پهلوی آسیب کمتری دیده‌است. همچنین در تحریر پارتی و یونانی توافق بیشتری دیده می‌شود و این دو با تحریر پهلوی تفاوت‌هایی دارند. احتمالاً شاپور یکم مطالب خود را برای دو دبیر تقریر کرده‌است و هر کدام مطالب را جداگانه نوشته‌اند که بعد در سنگ کنده شده، ظاهراً اختلاف تحریرها از اینجا ناشی شده‌است: بخش فارسی تارنمای ویکی پدیا
https://fa.wikipedia.org/wiki
بخشی از متن کتیبه ی شاپور اول ساسانی: "من، بغ مزدیسن، شاپور شاهان شاه ایران و انیران که چهر از ایزدان دارد، شاه ایرانشهر، فرمانروا هستم و در اختیاردارم شهر پارس، پارت، میشان، اسورستان، نودشرگان، ارابایه، آذربایجان، ارمنیه.... همانگونه که ما در مورد امور و اعمال مربوط به ایزدان می کوشیم و دستگرد ایزدان هستیم و به یاری ایزدان این چند شهر را خواستیم و بدست آوردیم، نام آوری و دلیری کردیم، او نیز که پس از ما باشد و فرخ باشد او نیز در مورد امور و اعمال مربوط به ایزدان بکوشد تا ایزدان نیز با او یار شوند و او را دستگرد کنند": تارنمای هوتانه
http://hotane.persianblog.ir/post/3/

یادداشت و سروده ی پایانی
۱ - چنانکه اشاره شد بنا بر منابع گوناگون فارسی، لوح کوروش یا استوانهٔ کوروش دارای ۴۵ سطر است. در عین حال باید دانست که دانشنامه ی ایرانیکا در نوشتاری به زبان انگلیسی تعداد سطور لوح کوروش را ۳۵ عدد ذکر نموده است وعلاقه مندان برای آگاهی بیشتر می توانند به پیوند زیر مراجعه نمایند:
http://www.iranicaonline.org/articles/cyrus-iv
۲ - سروده ای پیرامون "خاک نیاکان" و "لوحه ها" از همین نگارنده:
با عشق، گفته ‌ایم سخن از یار/ وز یاد_آن دیار کهن، بسیار
کانجا گذارخاک نیاکان ست/ وانجا مزار کورش و اشکان ست
با دفتر‌ حکایت_ از ادوار/ از لوحه ها و نقش_ در و دیوار....
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتاره
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/11/blog-post_10.htmlا
Notes on Aryans: The Ancient Iranian Historical Inscriptions
Abstract: Introduction/ The Cyrus Cylinder/ The Behistun Inscription/ The Inscriptions in Naqsh-e Rustam/ Darius the Great's Suez Inscriptions/ The Inscriptions of Ganj Nameh/ Inscription of Xerxes the Great near the Fortress of Van in Turkey/ The Inscription of Shapur I, the second King of the Sasanian Empire/ Persian Poems on the “Land of Aryans” and the “Ancient Historical Inscriptions” composed by MSN
Collected and Prepared By
Manouchehr Saadat Noury, PhD

http://iranian.com/posts/notes-on-aryans-the-ancient-iranian-historical-inscriptions-60022
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/04/blog-post_17.html

۱۳۹۴ آبان ۱۸, دوشنبه

ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ۴۹ - "خاک نیاکان"،"قوم آرین"،"کتیبه" و"سرزمین آریایی" از نگاه یک سراینده


۱ - اشاره به "خاک نیاکان" در سروده ی گل غنچه ی پندار
در لابلای غنچه گل_ پندار/ یا در درون_ جان و دل_ اشعار
یک جا بسا ستایش سبحان ست/ یک جا شمیم پونه و‌ ریحان ست
با عشق ، گفته ‌ایم سخن از یار/ وز یاد_آن دیار کهن ، بسیار
کانجا گذارخاک نیاکان ست/ وانجا مزار کورش و اشکان ست
با دفتر‌ حکایت_ از ادوار/ از لوحه ها  و نقش_ در و دیوار
شهنامه ای زپیر_خراسان ست/ یادی ز مجد_دوره ی ساسان ست....
۲
اشاره به "قوم آرین" در سروده ی یاد ایران 
همیشه قلب_ من، با یاد_آنجاست/ درون_ رگ رگ آن خاک_ زیباست
که قوم_ آرین منزل بر آن ساخت/ خجسته نا م_ ایران از همانجاست
دیاری، قا فله سالار_ دانش/ و رنگین پرچم اش، پاینده بالاست
همیشه یاد_من، بر قلب_آنجاست/ که آنجا آسما ن، صا ف ست و میناست
و تا سوی_ خلیج_ نیلی_ فارس/ کنا ر_ آن خزر، دیرنده دریاست
ندیدم بهتر از آن سرزمینی/ و آنجا، بهترین نقطه به دنیاست
۳
اشاره به "کتیبه" در سروده ی سرگذشت زندگی

عشق آمد، با هزاران توشه راه/ شعله‌ ای شد، سقف_ دل را جایگاه
داد بر ما، نعمت_ صبر_ گران/ بر فراز و در فرود این جهان
چشم__دل را، روی هر خط دوختیم/ بس کتیبه، بس کتاب آموختیم
حکمت و علم و کلا م و نقد را/ در درون  سینه بس اندوختیم...
قلب دنیا، آن زمان ها بود پاک/ آنچه شد ورد_ زبان، بود آب و خاک
لفظ ايران، مظهر فرهنگ و نام/ سوی عرش و تا ثریا، داشت گام...
۴
سروده ی "سرزمین آریایی"
ای سرزمین و خاک_ اهورائی/ همسان _آن پرنده ی رویائی
تنگ _غروب _ ساحل_ دریائی/ گشتی اسیر_ پنجه ی این بیداد
دلبستگان _تو ،به هم آوائی/ بر بال_ یک سحر گه_ میترائی
در کوشش و تلاش ،که فردائی/ از قید و بند _خصم ، شوی آزاد
افسانه نیستی ، که تو : دنیائی/ بر جان و روح_ ما ، تو : تسلائی
ای سرزمین و خاک_ اهورائی/ ای ششهزاره_ قصه ی تو ، در یاد
دکتر منوچهر سعادت نوری


۱۳۹۴ آبان ۱۵, جمعه

یادداشت هایی پیرامون زندگی و برخی نظریات "رونا آمبروز": رهبر موقت حزب محافظه کار کانادا


ماجرای زندگی او: رونالی (رونا) آمبروز (متولد ۱۵ مارس ۱۹۶۹ در "ولی ویو"  واقع در آلبرتای کانادا) عضو مجلس عوام، وزیر پیشین بسیاری از وزارت خانه ها (از قبیل بهداشت، کار، محیط زیست و امور زنان) و یکی از سیاستمداران مشهور کاناداست. وی در ۵ نوامبر ۲۰۱۵ به عنوان رهبر موقت حزب محافظه کار کانادا انتخاب شد. رونا آمبروز بخشی از زندگی خود را در کشور برزیل و نیز در "پارکلند کانتی" واقع در آلبرتای کانادا گذراند. وی دارای مدرک  لیسانس از دانشگاه ویکتوریا و درجه ی فوق لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه البرتاست و علاوه بر زبان انگلیسی به زبان های پرتقالی و اسپانیولی نیز تسلط دارد. بر اساس توصیه ی دولت کانادا توسط "رونا آمبروز"، سازمان ملل متحد در ۱۹ دسامبر ۲۰۱۱ اعلام روزی را به عنوان "روز بین المللی دختر" در دستور کار خود قرار داد. و کانادا نخستین "روز بین المللی دختر" را در ۱۱ اکتبر ۲۰۱۲ جشن گرفت: ترجمه ی همین نگارنده از منابع گوناگون انگلیسی

آگاهی هایی پیرامون "ولی ویو" ی آلبرتا زادگاه او: "ولی‌ویو" ۹٫۶۶ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۷۶۱ نفر جمعیت دارد و ۷۰۰ متر بالاتر از سطح دریاست: بخش های انگلیسی و فارسی ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Valleyview,_Alberta

رونا امبروز رهبر موقت حزب محافظه کار کانادا شد
امبروز ۴۶ ساله چندین پست دولتی (از جمله وزیر کار) در سالهای گذشته داشته است
https://www.balatarin.com/permlink/2015/11/6/3994137

اظهارات "رونا امبروز'  پس از احراز مقام رهبری موقت حزب محافظه کار کانادا / به زبان انگلیسی
https://www.youtube.com/watch?v=y-fqxmoYmyE

برخی از اقدامات او در دوران تصدی وزارت خانه های گوناگون/ به زبان انگلیسی
http://ronaambrose.com/?page_id=2

برخی ازاظهارات "رونا امبروز' در دوران وزارت بهداشت کانادا
۱ -  پیرامون مصرف ماری ‌جوانا/ به زبان انگلیسی
https://www.youtube.com/watch?v=hiZwlUV2xOY
۲ - پیرامون واکسن آزمایشی ابولا
دولت کانادا از صدور واکسن آزمایشی ابولا به سازمان بهداشت جهانی خبر داد. این کشور ۸۰۰ واکسن آزمایشی را در سه محموله‌‌‌‏ی جداگانه ارسال خواهد کرد. سخنگوی دولت کانادا طی مصاحبه‌‌‌‏ای اعلام کرد که آژانس بهداشت عمومی کانادا این واکسن را برای آژانس سازمان ملل متحد در ژنو تهیه کرده است... «رونا آمبروز»، وزیر بهداشت کانادا گفت: «۲۰ عدد از این واکسن برای آزمایش بر روی ۴۰ داوطلب سالم به موسسه پژوهش والتر رید در مریلند فرستاده شد».
http://persian.epochtimes.com/canada/19290.html
۳ -  پیرامون همسرآزاری وخشونت های خانوادگی در کانادا
بنا به آخرین آماری که رونا امبروز وزیر بهداشت کانادا در شورای عمومی پزشکی کانادا ارائه کرد،همسرآزاری وخشونت های خانوادگی سالیانه ۷/۴ میلیارد دلار برای کانادایی ها هزینه دارد. حدود۶ میلیارد دلار از این مبلغ صرف درمان پزشکی و روانشناسی می شود. به گفته امبروز این خشونت ها نه تنها روی جسم وبدن زنان تاثیر گذار است بلکه فعالیت های روزانه زندگی و حرفه ای را نیز تحت تاثیر قرارداده و عواقب غیرمستقیم روی اطرافیان و جامعه دارد. امبروز در ادامه اشاره کرد که زنان بومی کانادا بیش از سایرین در معرض این آسیب ها هستند و میزان اعمال خشونت علیه آنها سه و نیم برابر زنان از سایر گروه های اجتماعی است
http://farhangema.ca/archive/20140425/01.pdf

تارنمای رسمی او
http://ronaambrose.com/

تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/11/blog-post_6.html
Rona Ambrose: The New Interim Leader of  Canadian Conservative Party
Abstract: Rona says her team is prepared to work hard to return to power/ Her life Story/ Some Notes on her Birthplace/ Her works as a Minister/ As the Health Minister 'outraged' by Supreme Court's Medical Pot Ruling/ Her  Official Website
Collected and Prepared By
Manouchehr Saadat Noury, PhD
http://iranian.com/posts/rona-ambrose-the-new-interim-leader-of-canadian-conservative-par-59825
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها

۱۳۹۴ آبان ۱۲, سه‌شنبه

لبخند: در زنجیری از یادداشت ها و سروده ها



لبخند در فرهنگ واژه ها
لبخند = لب خنده - تبسم: لغت نامه دهخدا - واژه نامه‌ی پارسی ویکی
لبخند = خندة کوتاهی که تنها موجب حرکت لب ها می شود، تبسم: فرهنگ فارسی معین
لبخند = خنده‌ ای که فقط لب‌ها از هم باز شود؛ خندۀ کم - تبسم: فرهنگ لغت عمید
لبخند در فرهنگ واژگان مترادف = تبسم، خنده، شکرخند، شکرخنده: تارنمای واژه یاب
لبخند = حالتی از چهرهٔ انسان است که با تکان خوردن عضلات نزدیک به دو گوشهٔ دهان شکل می‌گیرد. اثر خنده را می‌توان در کنار چشم‌ها نیز مشاهده نمود - لبخند معمولاً بیانگر شادی و تفریح و لذت درونی انسان‌ هاست - لبخند زبان بین‌المللی جهان است: بخش فارسی تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
انواع لبخند
۱ - لبخند می ‌تواند بی‌اختیار (اصیل و واقعی) و یا ساختگی (تصنعی) باشد. در قرن نوزدهم "گیلام بنجامین آماند دوشن" عصب ‌شناس فرانسوی در حین تحقیقاتش (تحریک الکتریکی عضلات با استفاده از الکترودهای پوستی) دریافت که لبخند اصیل و واقعی با لبخند تصنعی تفاوت دارد، او لبخند اصیل و واقعی را به نام خودش، "لبخند دوشن" نامید: بخش های انگلیسی و فارسی تارنمای ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Smile
۲ - لبخند مودبانه - لبخند نشانه ‌ی پیروزی - لبخند برای مسخره کردن - لبخند هیجان ‌زده و از سر تعجب و شگفتی - لبخند اجباری (زورکی): تارنمای بیتوته
http://www.beytoote.com/psychology/test/what3-psychology-laughter.html
۳ - لبخند با دهانی باز و پیدا شدن دندان ها - لبخند سریع و گسترده - لبخند بدون افتادن فک پایین - لبخند مبهم و  پر از پیچیدگی
http://donyayeman80.mihanblog.com/post/57/offset/60/comment_id/4178420/moretype/back
۴ -لبخند سیاسی: آنگونه لبخندی است که معمولا در دیدارها و گفتگوهای سیاسی پدیدار می شود: بسیاری از تارنماها
https://www.google.com
۵ - لبخند مرموز با لب های بسته: افرادی که می خواهند احساسات خود را پنهان کنند ، اغلب با لب های بسته می خندند. اگر با فردی رو به رو شدید که از این نوع لبخند در مواجهه با شما استفاده کرد، به احتمال زیاد راز هایی برای پنهان کردن دارد. در مقابل، وقتی  فردی به شما می خندد و در اطراف چشم و دهانش چین های متقارنی ایجاد می شود، می توانید به صداقتش اعتماد کنید.
http://donyayeman80.mihanblog.com/post/57/offset/60/comment_id/4178420/moretype/back
۶ - لبخند ژوکوند: "مونالیزا" که به لبخند ژوکوند نیز شهرت دارد، نام یکی از معروف‌ترین تابلوهای نقاشی لئوناردو داوینچی هنرمند مشهور ایتالیایی است که با رنگ روغن بر روی صفحه چوب سپیدار نقاشی شده‌است. این اثر استثنایی در طول تاریخ چندین بار ربوده شده، و با این‌که بیش از ۵۰۰ سال از زمان خلقش می‌گذرد اما آسیب چندانی ندیده‌است. مونالیزا هم اکنون در تملک دولت فرانسه می‌باشد و در موزه لوور در پاریس نگهداری می‌شود. تابلوی مشهور لبخند ژوکوند به دلیل لبخند بسیار مرموز مونالیزا و همچنین سبک نوین نقاشی لئوناردو داوینچی در آن زمان، به شهرت جهانی رسید: بخش های انگلیسی و فارسی تارنمای ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Gioconda%27s_Smile
۷ - آگاهی های بیشتر پیرامون لبخند ژوکوند: لبخند ژوکوند لبخندی که هر روز مرموز‌تر می‌ شود
http://www.aftabir.com/lifestyle/view/173425
تشخیص لبخند واقعی از ساختگی
قسمت‌های مختلفی از مغز مسئول ایجاد لبخند واقعی و دروغین هستند. قشر حرکتی مغز مسئول کنترل کردن حرکات عضلات ارادی صورت است و لبخند تصنعی را باعث می‌شود، در حالی که لبخند واقعی از قشر کمربندی مغز منشأ می‌گیرد. عضلاتی که مسئول بالا بردن گوشه دهان هستند، عضلات زیگوماتیک خوانده می‌شوند. این عضلات هم در لبخند واقعی و هم لبخند دروغین فعال هستند. ولی در جریان لبخند واقعی عضلات دیگر هم منقبض می‌شوند، این عضلات اوربیکولاریس اوکولی و پارس اوربیتالیس هستند، آنها گونه را بالا می‌برند و پوست اطراف چشم‌ها را چین می‌اندازند.
یکی از بهترین راه های تشخیص لبخند واقعی از دروغین، نگاه کردن به انتهای خارجی ابروهاست، وقتی کسی لبخند واقعی می‌زند، این قسمت کمی پایین می‌رود و پوست خارج چشم چین می‌افتد. همچنین در جریان لبخند واقعی، چین پوستی بین ابرو و پلک به سمت پایین حرکت می‌کند. به علاوه لبخند کاذب نسبت به لبخند واقعی، کمتر حالت متقارن دارد، لبخند واقعی می‌تواند بیشتر از پنج ثانیه طول بکشد، در صورتی که لبخند کاذب می‌تواند بیشتر استمرار پیدا کند. گرچه لبخند کاذب، می‌تواند خیلی متقاعدکننده باشد و حتی افرادی با منقبض کردن  پلک‌ها و فشردن آنها به هم تظاهر به یک احساس واقعی کنند، ولی با تمرین، می‌توان در تشخیص لبخند واقعی (دوشن) از لبخند تصنعی ماهر شد. لبخندهایی که حاکی از شادی واقعی باشند، سطحی نیستند. به همین خاطر است که حتی در فرهنگ‌های مختلف، لبخند به یک صورت، در چهره نمایان می‌شود و حتی افراد نابینا هم وقتی شاد هستند به صورت غیر ارادی لبخند می‌زنند: منابع گوناگون
تاریخچه ی خنده و لبخند
۱ - دو دانشور آمريکايی به نام "ماتيو جرويس" و "ديويد اسلون ويلسون" از دانشگاه "بينگهمتون" در نيويورک، در مقاله ای اظهار داشتند که در پژوهش خود دريافته اند که منشا خنده در سير تکاملی انسان به زمانی پيش از آنکه انسان از ميمون ها جدا شود، بر می گردد. به عبارت ديگر خنده در ميان اولين گروه‌های انسان‌نما، بين دو تا چهار ميليون سال پيش پيدا شد. اما خندهٔ آنها به هاه هاه يا قهقههٔ انسان امروزی شباهتی نداشت، چون دستگاه صوتي‌شان توانايی ایجاد اين صداها را پيدا نکرده بود و بيشتر به واکنش صوتی در برابر قلقلک يا خنده گوريل ‌ها و شامپانزه‌ های امروزی شباهت داشت. در حدود دو ميليون سال پيش در اجداد انسان اين توانايی پديد آمد که بتوانند حالت‌ های مختلف بيانی در چهرهٔ خود را کنترل کنند و به اين ترتيب هم بی‌اختيار و هم با ارادهٔ خود بخندند. اما مدت‌ ها گذشت تا انسان در مسير تکامل به مراحلی بالاتر از شناخت و آگاهی کاربرد زبان رسيد و خنده با شوخی و مزاح ارتباط پيدا کرد: نوشتاری از عليزاده طوسی - تارنمای بی بی سی فارسی
http://www.bbc.com/persian/science/story/2006/05/060512_ag-gelatogy.shtml
۲ - انسان در عصر غارنشینی برای دفاع از خود در برابر دشمنان، لب ها را کمی از هم وا کرده و دندان هایش را به طرف مقابل نشان می داده که بعدها به ابزاری برای ایجاد دوستی تبدیل شده و لبخند نام گرفته است
http://www.cloob.com/u/01010101111111111101/62250398
لبخند از نظر علم پزشکی
۱ - با خندیدن، ظرفیت ریه‌ های افراد، افزایش یافته و اکسیژن بیشتری وارد بدن شده و به‌ سوی سلول‌ ها رهسپار می‌شود و مغز با دریافت اکسیژن بیشتر، بهتر عمل می‌کند، به این علت است که خنده از سکته‌های قلبی، مغزی، تنگی رگ ‌های قلبی و بیماری ‌های تنفسی و ده ‌ها بیماری دیگر به‌ خوبی پیشگیری می‌کند.
۲ - خنده، سیستم ایمنی و دفاعی بدن را که در تندرستی و سلامتی نقش اساسی دارد، تقویت کرده و فعال‌تر می‌سازد.
۳ - هورمون سایتو - کنیاز که به آن هورمون شادی، نیز گفته می‌شود، در اثر شاد بودن و خندیدن، ترشح شده و دستگاه ایمنی بدن را قوی‌تر می‌سازد.
۴ - هورمون اندورفین که در شخص احساس اعتماد به‌نفس و سرخوشی می‌کند، در اثر خندیدن، تولید می‌شود. مقدار این هورمون با ورزش و فعالیت‌های نشاط‌ آور، بالا می‌رود: بخش های انگلیسی و فارسی تارنمای ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Smile
فواید لبخند
۱ - لبخند جذابتان می کند: همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند.
۲ - لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد: دفعه بعد که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند.
۳ - لبخند مسری است: لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید.
۴ - لبخند زدن استرس را از بین می برد: وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.
۵ - لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند: به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
۶ - لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد: وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.
۷ - لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند: تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.
۸ - لبخند زدن چهره تان را جوان تر نشان می دهد: عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.
۹ - لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید: به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند.
۱۰ - لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید: لبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که “زندگی خوب پیش می رود”. پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.
http://www.aph90.blogfa.com/post-98.aspx
برخی از گفته ها و اصطلاحات در مورد لبخند (تبسم) و خنده
نشانه آدمیان بهشتی تبسم همیشگی است: حضرت محمد پیامبر اسلام (ص)
خنده و تبسم نشانه بارز خوشرویی است و آن موجب دوست یابی است: حضرت علی امیرالمومنین (ع)
تبسم عمیق از شمشیر برنده‌تر است (اصطلاح اسپانیولی)
خنده و تبسم صورت را زیبا می‌سازد (اصطلاح ایرانی)
خنده خون سالم تولید می‌کند (اصطلاح ایتالیایی)
دنیا مثل آینه است اگر در آن بخندی به تو می‌خندند (اصطلاح انگلیسی)
خنده در برابر عصبانیت مثل یخ روی آتش است (اصطلاح یونانی)
انسان خنده‌رو موفق‌تر است (اصطلاح ژاپنی)
خنده بر هر درد بی‌درمان دواست (اصطلاح ایرانی)
یک تبسم شروع درایت است (ماکسول ماتز)
http://medicalstudents90.blogsky.com/1391/03/03/post-52/

لبخند در زنجیری از سروده ها
http://saadatnoury.blogspot.ca/2015/11/blog-post_3.html
لبخند (تبسم): از نگاه یک سراینده
http://saadatnoury.blogspot.ca/2015/11/blog-post_36.html

لبخند_ یار
بر این پیاله،  نقش_ لب_ یار مانده است
از بزم_ عشق، خاطره، بسیار مانده است
همراه_ یاد_ بوسه ی گرم از لبان_ یار
لبخند_ او،  به پرده ی پندار مانده است
Chain of Notes and Poems on Smile/ Lab-Khand
Abstract: Definitions/ Types of Smile/ Historical Background of the Smile/Fifteen of the Best Benefits of Smiling/ Some Famous Quotations about Smile/ Poems by Lord Byron, Forough Farrokhzad and MSN/ Chain of Persian poems on Smile
Collected and Prepared By
Manouchehr Saadat Noury, PhD

http://iranian.com/posts/chain-of-notes-and-poems-on-smile-lab-khand-59678
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها