۱۳۹۷ شهریور ۴, یکشنبه

سفر در امریکا با رقص و آواز


America's Musical Journey
فیلم سینمایی سفر در امریکا با رقص و آواز (با طرح یا فرمت آی ‌مکس) گزارشی پیرامون میراث موسیقی امریکا به ویژه در بخش رقص و آواز است. در این فیلم از شهرهایی نیز یاد می شود که میراث موسیقی آمریکا را همچنان حفظ می‌کنند. گوینده ی این گزارش "مورگان فریمن" و بازدید کننده ی شهرها "آلو بلک" است. "آلو بلک" همراه با رقص و آواز از شهرهایی مانند نیواورلئان، شیکاگو، نشویل، میامی و نیویورک بازدید و تماشاگران فیلم را با میراث موسیقی آمریکا در نقاطی که هنر جاز، بلوز، کانتری، سول، راک اند رول و غیره زاده و پدیدار شد به شکلی بسیار زیبا و تحسین  آمیز آشنا می کند. در این فیلم صحنه هایی از هنرنمایی تنی چند از پیشکسوتان موسیقی آمریکا مانند "لویی آرمسترانگ" و "الویس پریسلی" نیز نمایش داده می شود: ترجمه ی همین نگارنده از تارنمای سفر در امریکا با رقص و آواز
دانستنی هایی پیرامون طرح یا فرمت آی ‌مکس
آی ‌مکس طرح یا فرمت ۷۰ میلی‌متری فیلم‌های سینمایی است که در کانادا در اواخر دهه ی۱۹۶۰ و اوایل دهه ی ۱۹۷۰ توسط "گریم فرگوسن"، "رومن کرویتر"، "رابرت کر" و "ویلیام سی. شاو" ساخته شد.  آی ‌مکس دارای ظرفیت ضبط و نمایش تصاویر با اندازه و وضوح بسیار بیشتری نسبت به سیستم‌های سنتی و قدیمی فیلم است. از سال ۲۰۰۲ بعضی فیلم‌ها برای پخش به فرمت آی‌ مکس تبدیل شده‌اند و بعضی فیلم‌ها نیز به صورت آی‌ مکس تولید شده‌اند. باید یادآور ساخت که در تاریخ ۲۸ آوریل تا ۲۹ اکتبر سال ۱۹۶۷ نمایشگاهی با عنوان «اکسپو ۶۷» در شهر مونترال کانادا برپاگشت. به دنبال این نمایشگاه پربیننده، شرکت آی ‌مکس با گشودن دو دفتر مرکزی مشترک در شهرهای نیویورک و تورنتو آغاز به کار کرد. فعالیت‌های شرکت آی ‌مکس با طراحی سالن‌های سینمایی آی ‌مکس آغاز شد ولی این فعالیت‌ها بزودی وسعت چشمگیری پیدا کرد. تا پایان ماه ژوئن ۲۰۱۸ تعدادی در حدود ۳۹۴ سالن نمایش  آی ‌مکس در ۴۴ کشور جهان ثبت شده‌است که تقریباً ۷۰ درصد آنها در آمریکای شمالی و ۳۰ درصد در کشورهایی چون انگلستان، استرالیا، هند، فیلیپین، بلغارستان، فرانسه و اسپانیا قرار دارند. اهمیت فعالیت‌های آی ‌مکس تا حدی چشمگیر بود که این شرکت در سال ۱۹۹۷ جایزه ی اسکار "موفقیت علمی و تکنیکی" را دریافت کرد  .
دانستنی هایی پیرامون برخی از موسیقی های آمریکا
* جاز یکی از سبک ‌های موسیقی است که نشأت‌گرفته از تشکلات سیاه‌پوستان آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است. از مشخصات آن مکث و ضد ضرب، ضر ب‌های تاب ‌دار، تغییرات دینامیکی متداول، پرسش و پاسخ ‌خوانی، چندضربی بودن و بداهه ‌نوازی است و آن را نخستین گونهٔ هنریِ پدیدآمده در ایالات متحدهٔ آمریکا می‌دانند.
* کانتری گونه‌ای موسیقی محلی آمریکاست که به صورت گسترده در بسیاری از ایالت‌ها نواخته شده و طرفداران بسیاری دارد.
* موسیقی سول یکی از سبک‌های موسیقی است که خاستگاه آن کشور آمریکاست و ریشه در موسیقی کلیسایی و گاسپل (نوعی از موسیقی که باورهای زندگی مذهبی مسیحیان موضوع اصلی آن است) را دارد.
* بلوز گونه‌ای موسیقی سازی و آوازی است که ریشه در آوازهای هنگام کار و فریادها و همخوانی‌ های سیاهان آمریکا دارد و اصل آن به فرهنگ و موسیقی غرب آفریقا می‌رسد و در واقع این سبک از دل بردگان سیاه پوست بوجود آمده است. علت اینکه این سبک به بلوز معروف شد این بود که پیشگامان این سبک با غم این موسیقی را اجرا می‌کردند و "بلو" در زبان انگلیسی به معنای 'غم' نیز می‌باشد، برخی از صاحب نظران بر این نکته اعتقاد دارند که نحوه ی شیوع این سبک در آمریکا بر می‌گردد به زمان گسترش سرمایه‌گذاری در مزارع پنبه در جنوب کشور آمریکا که در آن دوره کارگران سیاه پوست در هنگام کار در مزارع با خواندن شعر هایی بعضاً ریتمیک و موزون به همراه پاسخ و تکرار توسط دیگر کارگران اقدام به ایجاد شوق و نظم در کار برداشت می‌نمودند. منطقه ی دلتای رود می ‌سی ‌سی ‌پی زادگاه موسیقی بلوز است
* راک اند رول، سبکی از موسیقی عامه ‌پسند است که در ایالات متحده و در اواخر دهه ی ۱۹۴۰ و اوایل دهه ی ۱۹۵۰ آغاز شد و تکامل یافت و برگرفته از سبک‌ های موسیقی آمریکایی ‌های آفریقایی تبار مثل گاسپل، بلوز، جاز، همراه با موسیقی کانتری است. در حالی که عناصری از راک اند رول را در ضبط‌ های بلوز از دهه ی ۱۹۲۰  و در ضبط‌ های کانتری از دهه ی ۱۹۳۰، می‌توان شنید اما تا سال ۱۹۵۴ این سبک موسیقی هیچ ‌گونه اسمی را به دست نیاورده بود. بعدها این موسیقی باعث پدید آمدن گونه‌ های دیگری مثل راک شد و اکنون نام راک اند رول بیشتر برای اشاره به همان صورت آغازین آن یعنی موسیقی دهه ی ۱۹۵۰ و اوایل سال ۱۹۶۰ (تقریباً قبل از ظهور بیتلز) به‌کار می‌رود. از کسانی که این نوع موسیقی را بنا نهادند می‌توان از "الویس پریسلی، ملقب به سلطان راک اند رول" و "بادی هالی" نام برد.
گوینده و برخی از بازیگران فیلم سینمایی سفر در امریکا با رقص و آواز

* مورگان فریمن (زادهٔ ۱ ژوئن ۱۹۳۷) گوینده و بازیگر و کارگردان آمریکایی صاحب جایزه اسکار است. وی در فیلم‌های مشهور و پرفروش بسیار بازی کرده که از ان جمله می‌توان به رستگاری در شاوشنک، هفت ،دختر میلیون دلاری، نابخشوده، بروس قدرتمند و سری‌های جدید مجموعه فیلم‌های بتمن اشاره نمود. فریمن بخاطر بازی در فیلم دختر میلیون دلاری موفق به کسب جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد بوده و همچنین وی برنده جایزه یک عمر فعالیت هنری گلدن گلوب ۲۰۱۲ است. او مجری مستند علمی موفق درون کرمچاله بود که با استقبال عمومی در سراسر جهان مواجه شد.

* آلو بلک (متولد ۸ ژوئن ۱۹۷۹) خواننده سول، رپر، و موسیقی دان آمریکایی است. او از نسل آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار است. و کار موسیقی خود را در سال ۱۹۹۵ به عنوان رپر هیپ هاپ آغاز کرد. او هم‌اکنون در مجموع شش آلبوم منتشر کرده، و این امر منجر به همکاری او با گروه جاز فرانسوی لیبراتورز شده است
.
* گلوریا استفان با نام اصلی گلوریا ماریا میلاگروزا فاهاردو گارسیا داستفان (زادهٔ ۱ سپتامبر ۱۹۵۷) خواننده، ترانه‌سرا، بازیگر و کارآفرین کوبایی‌تبار آمریکایی است که با نام «ملکه پاپ لاتین» شناخته می‌شود. وی در صدر پرفروش‌ترین هنرمندان موسیقی است که بیش از صد میلیون نسخه فروش از آلبوم‌هایش در سراسر جهان دارد. فقط ۳۱٫۵ میلیون نسخه از آن در فروش در آمریکاست. وی برنده سه جایزه گرمی و چهار گرمی لاتین است و موفق‌ترین خوانندهٔ لاتین به شمار می‌رود.
برخی دیگر از ویژگی های فیلم سینمایی سفر در امریکا با رقص و آواز
تولید و پخش: امریکا - بهمن ۱۳۹۶/ فوریه ی ۲۰۱۸
نوع تولید: با طرح یا فرمت آی ‌مکس
کارگردان: گ. مک گیلیواری
تولید کننده: ش. مک گیلیواری
سرپرست سینما گرافی: ب. اوهلود
سرپرست تولید: تام گرازیلی/  ترجمه ی همین نگارنده از تارنماهای گوناگون
 ویدیوی کوتاهی از فیلم سینمایی سفر در امریکا با رقص و آواز
https://www.youtube.com/watch?v=kgarThNGiDg
  نظریاتی پیرامون فیلم سینمایی سفر در امریکا با رقص و آواز
https://www.youtube.com/watch?v=XxrHHo7GpPo
صحنه هایی از فیلم سینمایی سفر در امریکا با رقص و آواز
https://www.youtube.com/watch?v=6YWLuG55ryk
نگارش و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
منابع و مآخذ
معرفی فیلم سینمایی سفر در امریکا با رقص و آواز (به انگلسی): تارنمای سفر در امریکا با رقص و آواز/ طرح یا فرمت آی ‌مکس: تارنمای ویکی‌پدیا/ برخی از هنرهای موسیقی آمریکا: تارنمای ویکی‌پدیا/ مورگان فریمن (به انگلسی و فارسی): تارنمای ویکی پدیا/ آلو بلک (به انگلسی و فارسی): تارنمای ویکی پدیا/ گلوریا استفان (به انگلسی و فارسی): تارنمای ویکی پدیا/ صحنه هایی از فیلم سینمایی سفر در امریکا با رقص و آواز: تارنمای سفر در امریکا با رقص و آواز و تارنمای یوتیوب
همچنیین نگاه کنید به
فیلم سینمایی سفر در امریکا با رقص و آواز
موسیقی آمریکایی
یک آمریکایی همیشه در سفر و رقص
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.com/2018/08/blog-post_26.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
==========

۱۳۹۷ شهریور ۲, جمعه

یاد نامه ها: ۳۹ - یادنامه ی حسین پژمان بختیاری


ماجرای زندگی او
حسین پژمان بختیاری در سال ۱۲۷۹ خورشیدی در محله ی حسن‌آباد تهران به دنیا آمد. اما سرزمین اصلی و پدری وی «دشتک» است که در ۸۵ کیلومتری مرکز استان چهارمحال بختیاری، در دامنه ی کوهساران بلند بختیاری، منتهی به «زردکوه» و در کنار سرچشمه ‌های اصلی «رود کارون» واقع است. پدر پژمان، «علیمرادخان میرپنج» از سرداران دوران مشروطه بود که در دشتک بختیاری سکونت داشت و در دوره ی مظفرالدین شاه برای تصدی مناصب نظامی به تهران مهاجرت نمود و صاحب عنوان لشگری میرپنج (سرتیپ) گردید. خواهر علیمرادخان مادر علیقلی خان سرداراسعد بختیاری بود. مادر پژمان عالمتاج قائم مقامی متخلص به (ژاله) از شاعره های آن زمان بود که نسبش به خاندان میرزا ابوالقاسم قائم‌مقام فراهانی می‌رسد. پژمان نخستین بار در روستای دشتک به مکتب خانه رفت و نزد ملاعلی بهرامی خواندن و نوشتن آموخت. سپس در تهران در مدرسه فرانسوی «سن لویی» تحصیلات خود را ادامه داد و بازبان و ادبیات فرانسه آشنایی یافت. ابتدا مدتی در خدمت وزارت پست و تلگراف بود و سپس به شعر و تصنیف روی آورد. پژمان از شاعران سنت گرا اما نوپرداز معاصر می‌باشد و این ارادت وی به ادبیات کهن انگیزه ساز تصحیح دیوان حافظ توسط وی شد که به واسطه ی زاویه ی دید و حاشیه نویسی‌ های وی بر اشعار دارای شیرینی و لطافت خاصی می‌باشد و در حوزه ی حافظ پژوهی از جایگاه ویژه‌ای بر خوردار است. وی در نظم و نثر آثار فراوانی را برجای گذاشت.
*
نمونه ای از سروده های او
در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد  کس جای در این خانه ویرانه ندارد
دل را به کف هر که دهم باز پس آرد  کس تاب نگهداری دیوانه ندارد
در بزم جهان جز دل حسرت کش مانیست  آن شمع که می‌سوزد و پروانه ندارد
دل خانه عشقست خدا را به که گویم  کارایشی از عشق کس این خانه ندارد
گفتم مه من! از چه تو در دام نیفتی  گفتا چه کنم دام شما دانه ندارد
در انجمن عقل فروشان ننهم پای  دیوانه سر صحبت فرزانه ندارد
تا چند کنی قصه اسکندر و دارا  ده روزه عمر این همه افسانه ندارد
از شاه و گدا هر که در این میکده ره یافت  جز خون دل خویش به پیمانه ندارد
نمونهٔ دیگر:
بودم آن شب مست رویاهای او  چون گشودم دیده، در بر دیدمش
از نشاط باده یا افسون عشق  از همه شب دلرباتر دیدمش
همچو گل شاداب و شیرین بوی و مست  پای تا سر، پای تا سر دیدمش
گر چه او را دیده بودم بارها  لیک آن شب، چیز دیگر دیدمش
همچو موج سبزه در دست نسیم  هر چه دردم نا مکرر دیدمش
بحبوحه جنگ دوم جهانی و اشغال ایران۱۳۲۰:
اگر ایران بجز ویرانسرا نیست  من این ویرانسرا را دوست دارم
اگر تاریخ ما افسانه رنگ است   من این افسانه‌ها را دوست دارم
نوای نای ما گر جانگداز است   من این نای و نوا را دوست دارم
اگر آب و هوایش دلنشین نیست  من این آب و هوا را دوست دارم
به شوق خار صحراهای خشکش  من این فرسوده پا را دوست دارم
من این دلکش زمین را خواهم از جان  من این روشن سما را دوست دارم
اگر بر من ز ایرانی رود زور  من این زور آزما را دوست دارم
اگر آلوده دامانید، اگر پاک   من، ای مردم، شما را دوست دارم
*
نمونه ای از ترانه های او
یکی از زیباترین ترانه های حسین پژمان بختیاری که توسط آواز خوانان مطرح ایرانی خوانده شده است آتش دل می‌باشد. تصنیف آتش دل اولین بار با صدای قمرالملوک وزیری و آهنگ سازی مرتضی نی داود در مایهٔ دشتی خوانده شد. این تصنیف بعدها توسط خوانندگان دیگری هم‌چون صدیق تعریف و همایون شجریان و سالار عقیلی و مهدیه محمدخانی بازخوانی شد.
ترانه ی آتش دل
آتشی در سینه دارم جاودانی  عمر من مرگی است نامش زندگانی
رحمتی کن که از غم‌اَت جان می‌سپارم  بیش از این من طاقتِ هجران ندارم
کِی نَهی بر سرم پای اِی پَری، از وفاداری؟  شد تمام اشک من، بس در غمت کرده‌ام زاری
نوگلی زیبا بُوَد حُسن و جوانی  عطر آن گل رحمت است و مِهربانی
ناپسندیده بُوَد دل شکستن  رشتهٔ اُلفت و یاری گسستن
کِی کنی اِی پَری، تَرکِ ستم‌گری  می‌فکنی نظری آخر به چشمِ ژاله بارم
گر چه نازِ دل‌بران دل تازه دارد  ناز هم بر دل من اندازه دارد!
حیف اگر ترحمی نمی‌کنی بر حال زارم  جز دَمی که بگذرد از چاره کارم
دانم‌ات که بر سرم گذر کنی به رحمت اما  آن زمان که بَرکِشد گیاهِ غم سر از مزارم
از نظرهای تو بی مهری عیان است  جان گداز است و نظر که آرام جان است
سیل اشکم با زبان بی زبانی  با تو گوید راز عشقم گرچه دانی
ترانه ی  اسیر
ماهم شکسته خاطر و دیوانه بوده ایم/ ما هم اسیر طره جانانه بوده ایم
 مانیز چون نسیم سحر درحریم باغ/ روزی ندیم بلبل و پروانه بوده ایم
 ما هم به روزگار جوانی ز شور عشق/ عبرت فزای مردم فرزانه بوده ایم
 بر کام خشک ما به حقارت نظر مکن/ ما هم رفیق ساغر و پیمانه بوده ایم
 ای عاقلان به لذت دیوانگی قسم/ ماهم شکسته خاطرو دیوانه بوده ایم
*
برخی از اجراهای شنیدنی ترانه های او
ترانه ی " آتشی در سینه دارم جاودانی " - اجرا: قمرالملوک وزیری
https://www.youtube.com/watch?v=gE0ymdPiDyI
ترانه ی " آتشی در سینه دارم جاودانی " - اجرا: صدیق تعریف
https://www.youtube.com/watch?v=cjZ_FXGzOaU
ترانه ی " آتشی در سینه دارم جاودانی " - اجرا: همایون شجریان
https://www.youtube.com/watch?v=3Ee6CEm6Eww
ترانه ی " آتشی در سینه دارم جاودانی " - اجرا: سالار عقیلی
https://www.youtube.com/watch?v=QRE5lKmeyDg
ترانه ی " ما هم اسیر طره جانانه بوده ایم" - اجرا: معین
https://www.youtube.com/watch?v=-o7FauDXmx0
ترانه ی " ما هم اسیر طره جانانه بوده ایم" - اجرا: حسین علیشاپور
https://www.youtube.com/watch?v=r6_E2iSfRow
*
برخی از تالیفات و آثار او
تصحیح کتبی نظیر: لسان‌الغیب دیوان حافظ، دیوان جامی، ترانه‌های خیام، خمسه نظامی، دیوان ژاله قائم مقامی
*
یادداشت پایانی
زنده یاد حسین پژمان بختیاری متاسفانه در سوم آذر سال ۱۳۵۳ درگذشت و پیکر او در گورستان بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. روح و روانش شاد و آسایش جاودانه ی او در آرامش باد
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ
حسین پژمان بختیاری: تارنمای ویکی پدیا/ نمونه ای از سروده های او: بسیاری ازتارنماها/ برخی از اجراهای شنیدنی ترانه های او: تارنمای یوتیوب
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.com/2018/08/blog-post_24.html
بخش های پیشین مجموعه ی یاد نامه ها
============

۱۳۹۷ مرداد ۲۶, جمعه

«برایان هوک» و گروه «اقدام در مورد ایران»


* بنا بر گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس- «مایک پامپئو»، وزیر خارجه آمریکا روز پنجشنبه (۲۵ مردادماه) «برایان هوک» را به عنوان رئیس گروهی موسوم به «اقدام ایران» منصوب کرده است. پامپئو درباره اهداف تشکیل این گروه گفت: ««گروه اقدام ایران، مسئول راهبری، بازبینی و هماهنگی همه جوانب اقدامات مرتبط با ایران در وزارت خارجه خواهد بود و مستقیماً با من کار خواهد کرد.» او درباره «هوک» که قرار است مسئولیت این گروه را بر عهده بگیرد گفت: «از زمان اعلام تصمیم رئیس‌جمهور (ترامپ) برای خروج از توافق (هسته‌ای) در ماه مِی، برایان هوک نقش مهمی در شکل دادن به راهبرد ما برای اعمال حداکثر فشار دیپلماتیک و اقتصادی علیه ایران، ایفا کرده است.»
«هوک» ۴۹ ساله در دوران «رکس تیلرسون»، وزیر خارجه سابق آمریکا به عنوان مدیر دفتر برنامه‌‌ریزی‌های سیاسی وزارت خارجه منصوب شد. این در حالی بود که تا آن زمان، به عنوان یکی از مخالفان ترامپ شناخته می‌شد. او یکی از افراد دخیل در تشکیل سازمانی به نام «جان هی» بود: گروهی متشکل از مشاوران سیاست خارجی «میت رامنی»، نامزد حزب جمهوری‌خواه در انتخابات سال ۲۰۱۲ که در انتخابات سال ۲۰۱۶ با نگارش نامه‌ای که به امضای ۱۲۱ نفر از شخصیت‌های حزب جمهوری‌خواه رسید با ریاست‌جمهوری ترامپ مخالفت کردند. هوک‌ قبل‌تر از آن در دولت «جورج دبلیو بوش» در سمت‌ های مختلفی از جمله دستیار وزیر خارجه در سازمان‌های بین‌المللی، دستیار ارشد سفیر آمریکا در سازمان ملل، دستیار ویژه رئیس‌جمهور آمریکا و غیره انجام خدمت کرده بود. در وزارت خارجه تیلرسون، نام هوک در مسائل مربوط به ایران زمانی بیشتر شنیده شد که او سرپرستی کارگروهی را به عهده گرفت که مأمور مذاکره با دولت‌های اروپایی برای اصلاح برجام مطابق خواست ترامپ شده بود. با وجود این، رسانه‌های بین‌المللی در همان زمان گزارش داده بودند دیپلمات‌های اروپایی که از اختلافات ترامپ با تیلرسون درباره برجام آگاه هستند در نشست‌هایشان با برایان هوک بارها از او پرسیده‌اند چه ضمانتی وجود دارد که توافق آنها با تیم تیلرسون، مورد قبول ترامپ باشد. بعد از اخراج تیلرسون از وزارت خارجه آمریکا توسط ترامپ، برایان هوک یکی از معدود دیپلمات‌هایی بود که از پاکسازی‌های بعدی این دستگاه از تیم تیلرسون در امان ماند. برخی از این موضوع را به شخصیت فرصت‌طلب او و گرایشش برای همرنگ شدن با اشخاص متفاوت نسبت داده‌اند. «دانیل رانده»، کارشناس اندیشکده مطالعات بین‌المللی و راهبردی در مصاحبه‌ای مارس ۲۰۱۸، بعد از اخراج تیلرسون به درستی پیش‌بینی کرده بود برایان هوک با تیم پامپئو همساز شده و ماندگار شود. این کارشناس به بلومبرگ گفت: «او بسیار همرنگ جماعت است و این را هم می‌داند که دارد برای دولت ترامپ کار می‌کند.» نگاه ابزاری هوک به مقوله حقوق بشر و دیدگاه او درباره عَلَم کردن این موضوع به عنوان اهرم فشار علیه کشورهای مخالف آمریکا از جمله ایران، از دیگر نکات درباره او است. هوک، زمانی که تنها ۳ ماه از حضور تیلرسون در وزارت خارجه آمریکا می‌گذشته در یادداشتی خطاب به او دیدگاه‌هایش درباره ارتباط مقوله حقوق بشر با منافع آمریکا را نوشته بود. پولیتیکو که این نامه را اولین بار دسامبر ۲۰۱۷ گزارش داده بود، دیدگاه هوک را اینطور توصیف می‌کند: «اینکه آمریکا باید از حقوق بشر به عنوان چماقی علیه مخالفانش مثل ایران، چین و کره شمالی استفاده کرده و در همان حال دست متحدان سرکوبگری مانند فیلیپین، مصر و عربستان سعودی را باز بگذارد.» هوک در آن نامه خطاب به تیلرسون نوشته است: «باید با متحدانمان، نسبت به دشمنانمان به نحو متفاوت و بهتر رفتار کنیم. در غیر این صورت، دشمنان بیشتر و متحدان کمتری خواهیم داشت.» او در همین نامه، دیدگاه‌های ابزارگرایانه‌اش درباره مسائل حقوق بشر را روشن‌تر توضیح می‌دهد: «به همین دلیل، بایستی حقوق بشر را در ارتباط آمریکا با چین، روسیه، کره شمالی و ایران مسئله‌ای مهم قلمداد کنیم. و این مسئله تنها به دلیل نگرانی‌های اخلاقی از سوابق آن کشورها [در زمینه مسائل حقوق بشری] نیست. به این دلیل هم هست که فشار بر این رژیم‌ها در مسئله حقوق بشر، روشی برای تحمیل هزینه برآنها، مقابله با فشارهای آنها و گرفتن ابتکار عمل راهبردی از آنها است.»
هر چند که این دیدگاه‌های هوک مسئله‌ای نیست که نتوان آن را از رفتارهای سیاستمداران آمریکایی هنگام پرداختن به مسائل حقوق بشری استنباط کرد، نامه او یکی از اسنادی است که راه را برای توسل آنها به توجیه‌های مختلف و گریز از آنچه واقعا به آن فکر می‌کنند، می‌بندد: تارنمای خبرگزاری فارس
* زندگی نامه ی «برایان هوک» / به زبان انگلیسی:   تارنمای ویکی پدیا
* هوک پس از مراسم معارفه گفت ماموریت او و کارگروهش پیگیری سیاست‌های دولت در ارتباط با ایران خواهد بود و تلاش خواهد کرد با رفتارهای به زعم او "مخرب رژیم ایران" چون برنامه هسته‌ای، حمایت از تروریسم و بی‌ثبات کردن منطقه" مقابله کند. برایان هوک که به خبرنگاران حاضر در کنفرانس خبری وزارت‌خارجه پاسخ می‌داد تاکید کرد: "ایران باید رفتارش را عوض کند. اگر آنها خواستار مذاکره باشند، رئیس‌جمهور (ترامپ) علنا اعلام آمادگی کرده است و ما آماده‌ایم." او همچنین گفت که چند روز پیش در اروپا با همتایان خود درباره ایران گفتگو کرده و یکی از اهداف گروه‌کاری او تضمین اجرای تحریم‌های ایران و هماهنگی با متحدان واشنگتن در این باره است. هوک در پاسخ به سوالی درباره صادرات نفت ایران به چین گفت: "هدف ما به صفر رساندن صادرات نفت ایران تا چهارم نوامبر آینده است.": تارنمای بی بی سی
دیپلمات های اروپایی معقتدند که «برایان هوک» ممکن است بهترین شانس آنها برای زنده نگه داشتن برجام باشد: تارنمای انتخاب
«برایان هوک» مشاور ارشد وزارت خارجه آمریکا مخالف سیاست های ترامپ درباره ایران است: تارنمای صدای ایران 
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
*

گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.com/2018/08/blog-post_17.html
=========

۱۳۹۷ مرداد ۲۴, چهارشنبه

مجموعه ی یک آوا و بسا صدا: ۳۷ - ترانه ی "دحتر"

 
ترانه ی "دختر مردم" - اجرا: حسن شماعی زاده
https://www.youtube.com/watch?v=pCpwfJvsFuA
ترانه ی " یه دختر دارم شاه نداره " - اجرا: حسن شماعی زاده
https://www.youtube.com/watch?v=3Z61WSql1Hw
ترانه ی "دختر کولی" - اجرا: حسن شماعی زاده
https://www.youtube.com/watch?v=Z5guwNDQw58
ترانه ی "دختر کد خدا" - اجرا: ستار
https://www.youtube.com/watch?v=qFhKz10rtjM
ترانه ی "دختر ایرونی" - اجرا: اندی و کورس
https://www.youtube.com/watch?v=-05qe1MF5Pg
ترانه ی "دختر چوپون" - اجرا: سیاوش -
https://www.youtube.com/watch?v=t3d_7ssVQxE
ترانه ی "دختر" - اجرا: حمید طالب زاده
https://www.youtube.com/watch?v=Lq-KCymPPyg
ترانه ی " دختری از ساری" - اجرا: محمد دنیوی
https://www.youtube.com/watch?v=gTxdCFeT3y8
ترانه ی "دختر احمد آباد" - اجرا: گروه هنری احمد آباد آبادان
https://www.youtube.com/watch?v=t1PODB6meoA
ترانه ی "دختر آذری" - اجرا: جمشید
https://www.youtube.com/watch?v=7izZQrwtDqY
ترانه ی "دوست دختر من" - اجرا: مهرداد
https://www.youtube.com/watch?v=m-4TdWQ3onc
ترانه ی "دختر من دنیای من" - اجرا: علیرضا بیرانوند
https://www.youtube.com/watch?v=_uu_aoUGOZM
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.com/2018/08/blog-post_15.html
بخش های پیشین مجموعه ی یک آوا و بسا صدا
========

۱۳۹۷ مرداد ۲۱, یکشنبه

ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ۹۰ - سرزمین آریایی نشین "بلخ" در ایران باستان


پیشینه ی تاریخی بلخ
* شهر بَلخ یا شهر باختر (یونانی باستان: باکترا - لاتین: باکترا) از شهرهای مهم ایران باستان و از قدیمی‌ترین شهرهاست که امروزه در فاصله ۲۰ کیلومتری از مزار شریف مرکز ولایت بلخ در افغانستان واقع است.  بلخ به قولی کهن‌ترین شهر تاریخ جهان است که پیشینهٔ آن به هزاران سال قبل از میلاد برمی گردد و یکی از شهرهای مهم امپراطوری ایران بوده‌ است. این شهر، در مرز میان بیابان‌ های بی‌درخت و زمین ‌های سرسبز، در شمال هندوکش و جنوب آمو دریا، زمانی بسیار آباد بود و آب شهر از طریق شبکه‌ای مرکب از ۱۸ جوی پخش می‌شد که درّه‌های شهر را به هم پیوند می‌داد. بلخ در برخوردگاه جاده ‌های کاروانی واقع بود که از جنوب به هند، از غرب به ایران، و از شرق به چین کشیده می‌شد. کاروان ‌های بی‌شماری از طریق این شهر، رفت ‌و آمد می‌ کردند.
* حدود یک هزار سال قبل از میلاد آریایی ها در کنار دریای کم عمق، "بلخاب شهر" را بنا نمودند که دارای ۱۸ نهر بود و به تولیدات زراعی پرداختند. آن ها در کشت و کار زراعی مجبور شدند تا ابزار آهنی را نیز تولید نمایند.
*  باختری‌ها و بعدها کوشانیان و جانشینان آنها، با الهام گرفتن از سنت بومی آریائی خود و سنت یونانی، با چهره ‌نگاری شهریارانشان بر روی سکه ‌ها، گونه‌ای مهم از هنر و منبعی غنی از داده‌ های تاریخی را بوجود آوردند. چهره‌ ن گاری ‌های شاهان را می‌توان بصورت حکاکی‌شده بر مدخل معابد سنگی یا بر روی دیوارهای نیایشگاه‌ ها یافت
آگاهی های بیشتر پیرامون بلخ در فرهنگ واژه ها و نوشتارها
* باختر (بلخ) یا باختریش یا بلخ نام پایتخت مملکتی است که بدین نام نامیده می‌شده و در پای کوه پاراپامیز واقع ست و رود بلخاب (باختروس یا باکتروس) از این شهر می‌گذرد و نام ایالت و شهر از اسم این رود گرفته شده‌است…. بلخ شهری بزرگ است به خراسان و خرم و مستقر خسروان بوده است اندر قدیم ، و اندر وی بناهای خسروان است با نقش ها و کارکردهای عجیب و ویران گشته . آن را "نوبهار" نیز خوانند و جای بازرگانان است و جائی بسیارنعمت است و آبادان و او را رودیست بزرگ از حدود بامیان برود، و به نزدیک بلخ به دوازده قسم گردد و به شهر فرود آید، و همه اندر کشت و برز روستاهای او بکار شود، و از آنجا ترنج و نارنج و نیشکر و نیلوفر خیزد (حدود العالم) - نام شهری است مشهور از خراسان و آن از شهرهای قدیم است و همچو استخر فارس - اولین سازنده ٔ آن را لهراسب شاه نوشته اند. شهری است مشهور که از بناهای سلاطین قدیم عجم بوده و سال ها لهراسب و گشتاسب در آنجا زیستند و در آنجا آتشکده ساخته بودند. همچنان که مرو را مرو شاهیجان گویند آنرا بلخ بامیان خوانند (از آنندراج ) - مردم بلخ تا زمان مؤلف ذخیره ٔ خوارزمشاهی (نیمه ٔ اول قرن ششم هجری) به فارسی تکلم می کرده اند: لغت نامهٔ دهخدا
" در قدیم ایالت معروف و بزرگی بوده در خراسان، بر سر راه خراسان به ماوراءالنهر. اکنون شهری کوچک است و در شمال افغانستان واقع است، و قسمتی از آن ایالت جزو خاک افغانستان و قسمت دیگر جزو ترکستان شوروی می‌باشد. و آن را باختر یا باختریش نیز می‌نامیدند: فرهنگ فارسی معین
* گفته می‌شد که در جنوب رود آمویه و در مغرب و جنوب غربی کوه هایی بود که از سوی شمال گرد هندوستان را گرفته‌اند. به همین جهت این ناحیه اهمیت بسیار در روابط دول داشت زیرا یگانه راه خشکی در میان آسیای غربی و هندوستان از یک سو، و تاتارستان و چین از سوی دیگر بود. در همان ناحیه بود که نخست ملت هند و آریائی متوقف گشت و پس از گذشتن از سرزمین کوهستانی شمال شرقی بایران آمد و نژاد ایرانی امروز را تشکیل داد و نیز همان ناحیه سرچشمهٔ بسیاری از عقاید آئین زردشت بود. شهر باختریا (باکترا) بقول مورخین قدیم پایتخت این ایالت بود و آن را قدیم‌ترین شهر جهان می‌دانستند و آن را مادر شهرها یا
ام‌القری لقب داده‌ بودند: نوشتاری از سعید نفیسی
* شهر باستانی بلخ،  ملقّب به "بامی"  در سرزمین باختران،  در چهل و شش میلی آمو دریا، و پیش تر از مهمترین شهرهای خراسان بزرگ بوده و امروز جزو کشور افغانستان است. این شهر زمانی شایان ترین کانون پیروان بودا و زردشت به شمار می آمد و خاک آن پاک و گرامی تلقی می شد. نوبهار (پرستش گاه بوداییان آن) و آتشکده مشهور بلخ (که لهراسب و گشتاسب پی افکندند) زبانزد بود: نوشته ی محمد مهدی حسنی
* در سرزمینی که امروز افغانستان نامیده می‌شود، بزرگترین جشن ‌های آریایی و از جمله نوروز، در بلخ باستان برگزار می‌شده است. فرهنگیان افغان باور دارند که بر پایه اسطوره‌های ملی، پنج هزار سال پیش، در عهد یما در بلخ، جشن باستانی نوروز پایه ریزی شد که تا کنون با همان فر و شکوهمندی برپا می شود. صالح محمد خلیق، نویسنده کتاب "جشن های آریایی" و رییس اداره اطلاعات و فرهنگ ولایت بلخ می‌گوید: "بر اساس افسانه های کهن، کیومرث، نخستین فرمانروای آریایی است که نوروز را بنیان نهاده و تاریخ را از آن آغاز کرده است". از این رو، دولتمردان محلی که خود را پیرو فرمان روایان آریایی می‌دانند سال ‌است سیاست حفظ آیین‌های کهن را در پیش گرفته‌اند: نوشتاری از هارون نجفی‌زاده در تارنمای بی‌بی‌سی
* فردوسی پژوهنده ی‌ نام‌آوران و پهلونان ایران باستان، راجع به کیومرث این‌گونه اظهار می‌دارد کیومرث نخستین کسی بودکه آیین تاج و تحت را آورد یا احیا نمود پیش از او در میان اقوام ایرانی دولتی وجود نداشت. حکومت کیومرث از روز نوروز که جهان پر از فرّ و آیین است آغاز می‌گردد. دشت و دمن پر از سبزه و گیاه، آفتاب گرمابخش و درخشان، چنین روزی است
که کیومرث تاج شاهی بسر برنهاد: نوشتاری در دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
اشاراتی به دادگاه یا دیوان بلخ
* اگر چشم قاضی به دوستان و بستگان افتد و گوشی قاضی هر ندایی را پذیرا باشد آنچنان دیوان و دارالقضا را به دیوان بلخ تشبیه كنند: تارنمای بیتوته
* ضرب المثل "دیوان بلخ" در گفتگو های مردم،  به گونه های مختلف شنیده می شود: "صد رحمت به دیوان بلخ"،  "دیوان بلخ است" ، "حکم قاضی بلخ است" ، " مگر دیوان بلخ است" ، "آفرین باد بر دیوان بلخ" ، "آفرین صد بار بر دیوان بلخ". سوای آن،  نزدیک به هزار سال است که حکایات و روایت ها و داستان های مختلف شیرین و خواندنی و بازگفتنی از بی دادگریها و آرای بیخردانه و ستمگرانه دیوان بلخ بر زبان مردم جاری است، هرچند در ادب رسمی کهن و یافته های تاریخی به مفهومی روشن از آن بر نمی خوریم ولی در فرهنگ فولکلور همواره مورد استناد و اشاره بوده و هست. شادروان استاد دهخدا در لغت نامه، ذیل ديوان بلخ (که خود در ادب رسمی و به روایت ابوالفضل بیهقی، نشان ننگ داستان غم انگیز بر دار کردن حسنک وزیر را بر جبین دارد) آورده: "گويند در شهر بلخ قاضيان احکام نادرستي صادر مي کردند بي گناهان را بزهکار و گناه کاران را معصوم جلوه مي دادند از اين رو ديوان بلخ مثل هر دادگاه و محکمه اي شده است که احکام آن برخلاف حق باشد. هم او در امثال و در معنای مثل گوید: یعنی " در اینجا قانون و عدالتی برای رسیدگی به مظالم نیست ". شادروان استاد احمد بهمنیار جای کاربرد این مثل را در باره ی  اداره، محکمه و یا مملکتی داند که در آنجا از حساب و قانون خبری نباشد و احکام بر خلاف حق و عدالت صادر می شود و مآخذ این مثل را افسانه هایی  می داند که از دیوان بلخ ، معروف شده است. زنده یاد شاملو در کتاب کوچه گوید: " کنایه از هر محضر یا مرجعی است که قضاوتش از روی منطق و عقل و در نتیجه بر اساس حق و عدالت نباشد": نوشته ی محمد مهدی حسنی
بلخ در زنجیری از سروده ها
(برگرفته از تارنمای گلچینی از سروده ها)
چو گشتاسپ را داد لهراسپ تخت/ فرود آمد از تخت و بربست رخت
به بلخ گزین شد بران نوبهار/ که یزدان پرستان بدان روزگار… : فردوسی
*
نشنیدی حدیث خواجهٔ بلخ/ مرگ خوشتر که زندگانی تلخ
موی گردد پس از سیاهی بور/ نیست بعد از سپیدی الا گور
عاقبت پیک جانستان برسد/ ما گرفتار و الامان برسد… : سعدی
*
چون عمر به سر رسد چه شیرین و چه تلخ/ پیمانه چو پر شود چه بغداد و چه بلخ
می نوش که بعد از من و تو ماه بسی/ از سَلخ به غٌرّه آید از غره به سلخ: خیام
*
فدای بلخ دل من،که روضهٔ ارم است/ حریم او بامان همچو بیضهٔ حرم است
همه سعادت بلخ و همه سلامت او
که بیضهٔ حرم است و چو روضهٔ ارم است… : رشیدالدین وطواط بلخی
*
نگه کن یکی سوی مرو و هری/ نگه کن‌ یکی سوی بلخ و خجند
به ده قرن ازین پیش‌، مهد علوم/ کنون جای بیماری و فقر و گند… : ملک‌ الشعرای بهار
*
آسمان تا دشمنان شب را از بن برافکند
روز و مرا به جرم دلیرانه زیستن در دادگاه بلخ اش ، محکوم می کند
آنگاه ، ما دو تن را در نور شامگاه با هم ، به سوی جوخه ی اعدام می برند
میدان تیر ، نام شفق دارد/ آنجا فرشتگان عدالت به رسم خویش
چشمان پیر ما را در واپسین نگاه/ با دستمال خاطره می بندند
ما ، در گشاده داشتن این دریچه ها اصرار می کنیم
خورشید ، با تپانچه ی سرخش/ یک یک ، شماره ها را فریاد می زند
دو ، سه ، چهار ، پنج/ ما تکیه بر شهامت دیوار می کنیم… : نادر نادرپور
*
رباعی: افسانه های بلخ
از " بلخ " ، بماندست بجا ، قصه  فراوان: / "لهراسب" ، بنا ساخته آن را ، به خراسان
یا آنکه "کیومرث" فرا خواند در آن جشن، / تا تاج نهد بر سر_ خود، چون شه_ شاهان
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
برخی از نامداران سرزمین "بلخ" در طول تاریخ
بلخ همواره کانون علم و هنر و فرهنگ بوده، علماء و فضلای بزرگی را در دامان خویش پرورانده ‌است. در فهرست زیر نام‌ تعدادی از این بزرگان که در بلخ زاده شده یا زیسته‌ اند آمده‌ است:
مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مشهور به "مولوی" و "رومی": نوشتاری از همین نگارنده در تارنمای گزیده ای از نوشتارها
ناصر خسرو قبادیانی سفر نامه نویس نامدار ایران: نوشتاری از همین نگارنده در تارنمای گزیده ای از نوشتارها
شهید بلخی، شاعر، متکلم و حکیم ایرانی (وفات ۳۲۹ هجری قمری) است و رودکی او را رثا گفته است. شهید بلخی، در خط نیز استاد بود و اشعار عربی هم می‌سرود. از بلخ به چغانیان (ناحیه‌ای در مسیر علیای جیحون) رفت. از جمله ممدوحان او نصر بن احمد سامانی و ابوعبدالله جیهانی است. وی را در ردیف رودکی قرار داده‌اند (با استناد به گزیده‌ی اشعار رودکی از دکتر جعفر شعار و دکتر حسن انوری، نشر علم ۱۳۷۳، ص ۱۰۹): تارنمای گنجور
رابعه ی بلخی نخستین شاعره ی پارسی گوی: نوشتاری از همین نگارنده در تارنمای گزیده ای از نوشتارها
رشیدالدین وطواط سراینده ی نامدار ایران: تارنمای گنجور
سفر سعدی شیرازی از بلخ و خاطرات او
سالی از بلخ بامیانم سفر بود و راه از حرامیان پر خطر، جوانی بدرقه همراه من شد سپر باز چرخ انداز سلحشور بیش زور که بده مرد توانا کمان او زه کردندی و زور آوران روی زمین پشت او بر زمین نیاوردندی ولیکن چنانکه دانی متنعم بود و سایه پرورده نه جهان دیده و سفر کرده. رعد کوس دلاوران به گوشش نرسیده و برق شمشیر سواران ندیده…. : گلستان سعدی باب هفتم حکایت شمارهٔ ۱۷ 
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
منابع و مآخذ
شهر بَلخ: تارنمای ویکی‌پدیا/ بلخاب شهر: تارنمای ویکی‌پدیا/ باختری‌ها: تارنمای ویکی‌پدیا/ آگاهی های بیشتر پیرامون بلخ در فرهنگ واژه ها و نوشتارها : تارنمای واژه نامه ی پارسی ویکی و تارنمای ویکی‌پدیا/ نوشتاری از هارون نجفی‌زاده: تارنمای بی‌بی‌سی/ کیومرث: نوشتاری در دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/ شهر باستانی بلخ: نوشته ی محمد مهدی حسنی/ اشاراتی به دادگاه یا دیوان بلخ: تارنماهای  بیتوته و حسنی/ بلخ در زنجیری از سروده ها: تارنمای گلچینی از سروده ها/ نامداران بلخ: تارنمای ویکی پدیا/ مولانا جلال‌الدین محمد بلخی مشهور به "مولوی" و  "رومی": تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ ناصر خسرو قبادیانی سفر نامه نویس نامدار ایران: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ رابعه ی بلخی نخستین شاعره ی پارسی گوی: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ رشیدالدین وطواط سراینده ی نامدار ایران: تارنمای گنجور/ شهید بلخی: تارنمای گنجور/ سفر سعدی شیرازی از بلخ و خاطرات او: تارنمای گنجور
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.com/2018/08/blog-post_12.html
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
========

۱۳۹۷ مرداد ۱۹, جمعه

واژه های " ژاله " و " ژیلا " در ایران و جهان


ژاله و ژیلا در فرهنگ واژه ها و نوشتارها
ژاله = شبنم و آن چون قطره ٔ باران باشد که بامدادان از خنکی بر چیزها نشیند (صحاح الفرس) - شبنم را گویند و سبب آن چنان باشد که که شدت سرما هوای صافی را غلیظ کند و بخار سازد و از زمین اندکی بلند شود و بر برگهای نباتات نشیند و از آن قطره ها پدید گردد (برهان) - تگرگ را نیز گویند: لغت نامه ی دهخدا
ژاله = قطره‌ای کوچک و از آب است که در شب ‌های مرطوب بر روی گیاهان ظاهر می‌گردد. واژهٔ ژاله که امروزه مترادف شبنم به کار می‌رود، در قدیم علاوه بر شبنم به معنی تگرگ هم بود: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
ژاله = این واژه از زبان های "فارسی" و "ترکی" منشا گرفته و به معنای شبنم است. در ایران و ترکیه از واژه ی ژاله بیشتر برای نامگذاری دختران استفاده می شود: بخش انگلیسی تارنمای ویکی‌پدیا
ژیلا = نام رودی در اتازونی که در نووومکزیک و آریزونا جریان دارد و به رود کلرادو پیوندد: لغت نامه ی دهخدا
ژیلا = یک نام دخترانه ی فارسی است . گزینش این نام برای نامیدن دختران به خاطر خوش آهنگ بودن آن است . در باره ی معنی اش اختلاف نظر بسیار است . برخی به معنای تگرگ می دانند . احتمال دارد به معنی مایه ی زندگی نیز باشد .این نام را
برخی با نام هندی شیلا یکی می دانند اما این گونه نیست - ژیلا یک اسم "کردی" و به معنی مایه ی زندگی است: تارنمای واژه
*
ژاله و ژیلا در برخی از فرهنگ های جهان
ژاله در زبان عربی = ژاله را به تازی "برد" گویند.(ذخیره ٔ خوارزمشاهی و لغت نامه ٔ مقامات حمیدی): لغت نامه ی دهخدا
 ژیلا = (به زبان انگلیسی): تارنمای ویکی‌پدیا/ ژاله = (به زبان فرانسوی): تارنمای ویکی‌پدیا / ژاله = (به زبان انگلیسی): تارنمای ویکی‌پدیا
*
ژاله ها و ژیلاهای نامدار در ایران و جهان
ژاله قائم‌مقامی با نام اصلی عالمتاج قائم‌مقامی (زاده ی ۱۲۶۲ خورشیدی، فراهان – درگذشته ی۵ مهر ۱۳۲۶، تهران) شاعره و مادر حسین پژمان بختیاری سراینده ی نامدار ایرانی بود.
ژاله اصفهانی با نام اصلی اِتل سلطانی (زاده ی ۱۳۰۰ خورشیدی، اصفهان – درگذشته ی ۷ آذر ۱۳۸۶، لندن)، شاعره ی ایرانی که به شاعره ی امید معروف بود.
ژاله کاظمی (زاده ی ۱۲ فروردین ۱۳۲۲ تهران - درگذشته ی ۱۲ فروردین ۱۳۸۳ واشینگتن دی سی) نقاش، گوینده، مجری تلویزیونی و دوبلور ایرانی بود
ژاله کریمی از بازیگران زن ایرانی در فیلم‌های سینمایی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ ایران است. وی بیشتر به عنوان زوج هنری نصرت ‌الله وحدت شناخته می‌شود.
ژاله آموزگار یگانه (زادهٔ ۱۲ آذر ۱۳۱۸ در خوی) پژوهشگر ایرانی فرهنگ و زبان ‌های باستانی است. او دکتری زبان‌ های باستانی از دانشگاه سوربن دارد و بیش از ۳۰ سال در دانشگاه تهران تدریس کرده ‌است.
ژاله آریکان (زادهٔ ۲۲ آوت )۱۹۶۵) بازیگر فیلم های سینما و تلویزیون در کشور ترکیه است
ژیلا مساعد (زاده ی سال ۱۳۲۷ خورشیدی در تهران) شاعر و نویسندهٔ ایرانی ساکن یوتبوری سوئد است. از ژیلا مساعد ۵ کتاب به زبان سوئدی منتشرشده و مجموعه ی شعرجدید او نیز به زبان سوئدی انتشار یافته است. مساعد به عنوان بهترین نویسندهٔ سال ۲۰۱۳ در منطقه ی غرب سوئد برگزیده ‌شد.
ژیلا مهرجویی (زاده ی ۱۱ مهر ۱۳۲۴ در تهران - درگذشته ی ۸ آذر ۱۳۹۲ در تهران) طراح صحنه و لباس ایرانی و خواهر داریوش مهرجویی بود.
ژیلا الماسی (زادهٔ ۱۵ ژوئیهٔ ۱۹۵۴) شمشیرباز ایرانی است. او در رقابت‌های فردی و تیمی فلوره در بازی‌های المپیک تابستانی ۱۹۷۶ شرکت داشت.
ژیلا آواز خوان افغان (زادهٔ ۱۵ ژوئیهٔ ۱۹۴۳ – درگذشته ی ۲۸ ژوئن ۲۰۰۹) خواننده، هنرپیشه اهل افغانستان بود. وی بین سال‌های ۱۹۵۷ تا ۲۰۰۱ میلادی فعالیت می‌کرد. او ۴۸۲ تک‌ آهنگ برای رادیو و ۱۳ تک ‌آهنگ در تلویزیون اجرا کرد.
*
ژاله و ژیلا در نام برخی از مکان ها و نقاط گوناگون ایران و جهان
میدان شهدا (نام پیشین: میدان ژاله): مکانی تاریخی در مرکز شهر تهران، پایتخت ایران، است. این میدان، محل وقوع حادثه ی ۱۷ شهریور است و به همین سبب میدان شهدا نام گرفت. این میدان از اطراف، در میان خیابان‌های ۱۷ شهریور (شهباز سابق)، پیروزی (فرح‌آباد سابق) و مجاهدین اسلام (ژاله ی سابق) قرار داشته و تا میدان بهارستان امتداد دارد. ایستگاه متروی میدان در خط ۴ متروی تهران در شمال این میدان واقع شده است
سینما میلاد (نام پیشین: سینما ژاله): از سینماهای قدیمی تهران است. این سینما در سال ۱۳۲۰ در یک سالن با ظرفیت ۵۴۰ نفر تاسیس شد. این سینما که در ضلع جنوب شرقی میدان شهدا قرار دارد دارای درجه ی کیفی "یک" می‌باشد
موسسه‌ی علمی ژیلا: واقع در آمریکاست. این موسسه در سال ۱۹۶۲ تحت عنوان پروژه‌ای مشترک بین مؤسسه ملی فناوری و استانداردها و دانشگاه کلرادو در بولدر تأسیس شد. تحقیقات این مرکز تاکنون ۳ جایزه نوبل را برای محققان آن از جمله اریک کرنل به ارمغان آورده است.
رودخانه ی ژیلا: رودی است در ایالات متحده آمریکا به طول ۱۰۴۴ کیلومتر که به رودخانه ی کلرادو می ‌ریزد. همانگونه که در بخش "ژاله و ژیلا در فرهنگ واژه ها و نوشتارها" اشاره شد رودخانه ی ژیلا در ایالت های آریزونا و نیومکزیکو جریان دارد.
منطقهٔ مسکونی ژیلا: واقع در شهرستان کیلیفی در کنیا (کشوری در شرق آفریقا) است. شهرستان کیلیفی ۱۲٬۲۴۵٫۹ کیلومترمربع مساحت و ۱٬۱۰۹٬۷۳۵ نفر جمعیت دارد.
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
همچنین نگاه کنید به
مجموعه ی واژه های ایرانی در فرهنگ جهانی
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.com/2018/08/blog-post_10.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
 =======

۱۳۹۷ مرداد ۱۵, دوشنبه

افسانه‌ی پَری، آفریده ای بالدار، بسیار زیبا و فرشته رخسار

   مجسمه ی "پری در دهانه ی بهشت" اثر توماس کرافورد مجسمه ‌ساز نئوکلاسیک آمریکایی
پَری در فرهنگ واژه ها
پری = موجود خیالی صاحب پر که اصلش از آتش است و بچشم نیاید و غالباً نیکوکار است بعکس دیو که بدکار باشد - فرشته - حوری - مَلک - روحانی - همزاد جن - نوعی از زنان جن که نهایت خوبرو باشند (غیاث اللغات) - هفت تن از پریان بر پیغمبر اسلام بگذشتند و بایستادند و آواز قرآن خواندن او بشنیدند (تاریخ طبری ترجمه ٔ بلعمی): لغت نامه ی دهخدا/ تارنمای واژه نامه پارسی ویکی
پری = موجود افسانه‌ای و اساطیری نظیر جن به ‌صورت زنی بسیارزیبا که مانند فرشته بال دارد و پرواز می‌کند و در زیبایی نقیض دیو است (فرهنگ فارسی عمید): تارنمای واژه یاب
پَری = از موجودات خیالی و افسانه‌ای فرهنگ عامه است. نام سرزمین پریان در آثار اسطوره‌ای، پریستان در کوه قاف است. در آغاز هزارهٔ یکم پ. م. بخشی از پریستان موطن اسکیت ‌های اشکودا یا کیمِری‌ها یا سیمِری‌ها (مردمان کوچ‌نشین و سوارکار از تبار هند و اروپایی در دوران باستان) بود. پریان در فرهنگ ایرانیان پس از اسلام، موجوات خوب و دوست داشتنی هستند که مردم نیکوکار و خوش نیت را دوست دارند و آن‌ها را به خوشبختی و کامروایی می ‌رسانند: دانشنامهٔ ویکی‌پدیا
پری = موجودی لطیف و بسیار زیبا و نیکوکار و نامرئی که گاه خود را نشان دهد و با جمالش انسان را فریفته‌ی خود می‌کند - به مجاز زیبا رو و دارای اندام ظریف (فرهنگ نام‌ها): تارنمای واژه یاب
پری = جن - زن زیبا - موجود لطیف و بسیار زیبا - پری نهفته رخ و دیو در کرشمه ی حسن/ بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبی ست (حافظ): واژه نامه ی نوین تالیف محمد قریب
پَری در زنجیری از نام ها
پری و پریا = نام دخترانه ی ایرانی - پریا یعنی "پری خیلی زیبا" و الف آن به نوعی الف تاکید است - " پریا ' در پارسی بالاترین پری می باشد: لغت نامه ی دهخدا/ تارنمای واژه نامه پارسی ویکی
پری ناز = نیکو خصالِ - نازدار (واژه ‌نامه ی آزاد): تارنمای واژه یاب
نازپری = نام دختر پادشاه خوارزم که در حباله ٔ بهرام گور بود (برهان قاطع)/ لغت نامه ی دهخدا: تارنمای واژه نامه پارسی ویکی
پریچهر و پری چهره = آن که چهره اش به زیبایی چهرة پریان است - زیبا - خوب روی - خوش صورت (فرهنگ فارسی معین): تارنمای واژه یاب
پریزاد و پری زاده = فرزند پری - بچة ی بسیار زیبا (فرهنگ فارسی معین): تارنمای واژه یاب
پریسا = مخففِ پری‌ افسا کسی که جن و پری را تسخیر کند - پری ‌بند - افسونگر - زیبا مانند پری (فرهنگ فارسی عمید): تارنمای واژه یاب
پریوش = مانند پری - پری وار - چون پری - عاشق و رندم و می خواره به آواز بلند/ وین همه منصب از آن حور پریوش دارم (حافظ)/ لغت نامه ی دهخدا: تارنمای واژه نامه پارسی ویکی
پریرخ = که روی چون پری دارد - پریرخسار - پریچهره - پریروی - خوبروی - بسیارزیبا - فرشته روی (لغت نامه ی دهخدا): تارنمای واژه نامه پارسی ویکی
پَری در زنجیری از سروده ها
(برگرفته از تارنمای گلچینی از سروده ها)
امروز روز نوبت دیدار دلبرست/ امروز روز طالع خورشید اکبرست
 از حور و ماه و روح و پری هیچ دم مزن/ کان‌ها به او نماند او چیز دیگرست
 هر کس که دید چهره او نشد خراب
 او آدمی نباشد او سنگ مرمرست,,, : مولوی
*
افسوس بر آن دیده که روی تو ندیده‌ست/ یا دیده و بعد از تو به رویی نگریده‌ست
 گر مدعیان نقش ببینند پری را/ دانند که دیوانه چرا جامه دریده‌ست...: سعدی
*
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند/ نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند
 عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش
 که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند... : حافظ
*
چون برامد آدمیزاد از کمین
 بود در دست پری زادان‌، زمین/ ملکشان ملک یمین
 بودکیتی زان جماعت مال مال/ از محیط هند تا قطب شمال
 وز مراکش تا به چین...: ملک ‌الشعرای بهار
*
باز در خواب سر زلف پری خواهم دید/بعد از این دست من و دامن دیوانه سری
منم آن مرغ گرفتار که در کنج قفس
سوخت در فصل گلم حسرت بی بال و پری...: شهریار
*
یک حکایت گویمت ای دخترم/ ای پدیده، دختر_خوش گوهرم
خوان، تو آن را ازبرای خواهران/ نازنینان، دختران_دیگرم
یعنی آن پردیس و پریای عزیز/ جلوه های نیک _هستی، دربرم
بود در یک عهد و دوران_پسین
پادشاه و دختری در خاک چین... : دکتر منوچهر سعادت نوری
پَری در زنجیری از امثال و اصطلاحات
 امثال پری = مانند پری از آتش گریختن - آدمی را از بسیاری خوشگلی و تر و تازگی و لطافت گاه پری گویند - نوعی از قماش است بسان مخمل (لغت نامه ی دهخدا): تارنمای واژه نامه پارسی ویکی
پری دیدن = کنایه از دیوانه شدن است (فرهنگ فارسی معین): تارنمای واژه یاب
پری افسا = مانند پری - افسونگر - جن گیر - پری سای - پری بند - پری خوان (فرهنگ فارسی معین): تارنمای واژه یاب
پَری در زنجیری از ترانه ها
ترانه ی سیمین بری، گل پیکری آری/ همچون پـَری اَفسونگری آری - آهنگساز جمشید شیبانی - اجرا: جمشید شیبانی
بخشی از متن ترانه (سروده ی ابراهیم صفائی)
سیمین بَری ،گل پیکری آری/ از ماه و گل زیبا تری آری/ همچون پـَری اَفسونگری آری
دیوانهء رویت منم ،چه خواهی دگر از من/ سرگشتهء کـُویَـت منم ،نداری خبر از من…
ترانه ی سیمین بری، همچون پـَری - آهنگساز جمشید شیبانی - اجرا: پوران
ترانه ی سیمین بری،همچون پـَری - آهنگساز جمشید شیبانی - اجرا: ویگن
ترانه ی سیمین بری، همچون پـَری - آهنگ از شیبانی - اجرا: دکتر محمد نعیم فرحان
ترانه ی گلپری (سروده ی مسعود فرد منش) - تنظیم کننده ی ترانه منوچهر چشم آذر - اجرا: ستار
ترانه ی گل پری جون: با رقص شیلا
ترانه ی گل پری جون - اجرا: جلال همتی
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
همچنین نگاه کنید به
مجموعه ی نامدارترین افسانه ها در تاریخ ایران
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.com/2018/08/blog-post_6.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها

۱۳۹۷ مرداد ۱۴, یکشنبه

یادداشتی پیرامون واژه ی "بازار"

 
نمایی از یکشنبه بازار رودسر
"بازار" در فرهنگ واژه ها
بازار = محل خرید و فروش کالا و خوراک و پوشاک: لغت نامه ی دهخدا
بازار = (از پهلوی: بهاچار، به معنای جایِ بها/قیمت) در شهرهای زیادی از خاورمیانه، آسیا، آفریقا و بخش هایی از اروپا، به مرکز اصلی بازرگانی شهر یا روستا گفته می‌شود. واژه ی بازار تقریباً در هر زبانی که این نوع بازار در آن رایج باشد کاربرد دارد. همچنین گفته شده است که واژه ی بازار از "وازار" و از پارسی باستانی "واچار" سرچشمه می‌گیرد: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
"بازار" در برخی از گویش های فارسی
گیلکی: واچار و بازار - نطنزی: واچار - سمنانی: وازهار- سنگسری: وزر - شهمیرزادی: بازار
انواع بازار
بازار در روزهای هفته = دکان های موقت بی ترتیب در زیر چادرها و سقف هایی از پارچه که هفته ای یکبار در بیشتر نواحی شمالی ایران معمول است مانند پنج شنبه بازار، اردو بازار، جمعه بازار، چهارشنبه بازار، دوشنبه بازار، سه شنبه بازار، شنبه بازار، یکشنبه بازار
بازار در شهر اسلامی = در بررسی جایگاه بازارهای شهرهای اسلامی خاورمیانه و شمال آفریقا از لحاظ جغرافیایی و طبیعت پیرامونشان چهار وضع متفاوت تشخیص داده می‌شود:
بازار در محور میان دو دروازة شهر، مانند الجزیره، قاهره، قیروان، مکناس، و رباط
بازار در محور میان یک دروازه و مسجد جامع شهر یا قصر حاکم، مانند فاس قدیم، مدینه، تازه در مراکش، تهران، و تونس
بازار در راه میان دو مسجد بزرگ و ارگ مانند اصفهان، استانبول، و مکه
بازار میان مسجد جامع و ارگ یا میان ارگ و یکی دیگر از استحکامات شهری، یا میان یک بندر و مرکز شهر، مانند حلب، بغداد، دمشق، کویت، مهدیه، و تطوان
بازار مکاره = بازاری که در مدت چند روز در محلی برپا شود و بازرگانان از نقاط مختلف کشورهای متعدد کالاهای خود را بدانجا آورند ودر معرض نمایش و فروش گذارند. "کتاب بازار مکاره" کتابی ادبی به قلم ِ نیکلای گوگول، نویسندهٔ اهل روسیه است. این کتاب یکی از آثار مشهور ادبی جهان است
بازار صنایع دستی = در مراکش و ترکیه نوعی بازار وجود دارد که در آن‌ها رشته‌های گوناگون صنایعِ دستی و تعمیراتی یکجا جمع شده‌اند. کار این نوع پیشه وران محدود به ساخت و تولید است، و برای عرضه و فروش محصولات خویش ترجیح می‌دهند از طریق واسطه و دلال عمل کنند. این گونه بازارها از قدیم در بازارهای مرکزی مراکش وجود داشته‌ اند، اما در ترکیه با نام «صنایع چارشی سی» به تازگی تشکیل شده ‌اند و اغلب در کنار بازارهای قدیم یا خیابان‌های اطراف شهر قرار دارند. محله ‌های صنایع دستی نوین با طرح شطرنجی و از حجره ‌های بتونی یک طبقه تشکیل شده‌اند ـ در آن‌ها محل سکونتی وجود ندارد. مجموعه ‌ای شبیه به این گونه بازارها چند سال پیش در کنار شهر حِمص سوریه نیز ایجاد شد.
برخی از مهمترین بازارها در طول تاریخ
بازار عکاظ = مشهورترین بازارهای عرب در زمان جاهلیت بازار عکاظ واقع میان طایف و نخله بوده است و موقعی که اعراب قصد حج داشتند در بازار عکاظ اقامت می کردند، سپس از عکاظ بمکه رفته مراسم حج بجا می آوردند و بخانه های خود بازمی گشتند.
بازارهای عرب = عرب ها در زمان جاهلیت سالی چند بار بازارهایی دایر می کردند و در فصل های معین مردم از دور و نزدیک به آنجا می آمدند و همین که از این بازار فارغ می شدند ببازار دیگری می رفتند،
بازار شام یا بازار حمیدیه = بازاری تاریخی در شهر دمشق است که به دستور یزید بن معاویه، اسیران کربلا را در آن گرداندند. در مجالس عزاداری محرم از آن یاد می‌شود. بازار شام مهم‌ترین بازار دمشق است و در بخش قدیمی شهر، نزدیک مسجد جامع اموی قرار دارد.
بازار وکیل شهر شیراز = یکی از مشهورترین بازارهای سنتی و تاریخی ایران است. این بازار که به فرمان کریم خان زند (زادهٔ ۱۰۸۳ خورشیدی در روستای پری، ملایر - درگذشتهٔ ۱۱۵۷ در شیراز) ساخته شده، اکنون در مرکز شهر شیراز قرار گرفته‌ است. در کنار بازار مکان ‌های دیگر چون مسجد و حمام تاریخی وکیل نیز در قرار گرفته‌ اند.
بازار کرمان = این راسته بازار از میدان ارگ شروع و به میدان مشتاقیه ختم می‌شود. هر بخش از بازار کرمان در زمان یکی از فرمانروایان این شهر ساخته شده و به خاطر برخی ویژگی‌هایش در ایران منحصربه‌فرد و دارای شهرت جهانی است. این بازار طولانی‌ترین راسته بازار ایران محسوب می‌شود. مهمترین بخش های بازار کرمان عبارتند از بازار ارگ، بازار گنجعلی خان، بازار اختیاری، بازار وکیل، بازار سردار، بازار مظفری و غیره
بازار تهران = بازاری است قدیمی واقع در مرکز شهر تهران در منطقه ۱۲ شهری تهران. این بازار در میان خیابان‌های مولوی در جنوب، سیروس سابق در شرق، بوذرجمهری سابق در شمال و خیام در غرب قرار گرفته‌است. در تقاطع این خیابان‌ها میدان محمدیه، چهارراه مولوی و چهارراه سیروس قرار گرفته‌اند
بازار اصفهان = یکی از قدیم = یترین و بزرگترین بازارهای خاورمیانه می‌باشد. ژان شاردن فرانسوی از «بازار قیصریه و بازار بزرگ اصفهان با سردر عالی و تزئینات آجرهای چینی (کاشی‌کاری) و سکوهای وسیع از سنگ یشم و سماق که بر آن‌ها جواهرفروشان و زرگران انواع و اقسام زیورآلات و جواهرآلات و سکه‌های کمیاب را به فروش می‌رساندند»، یاد کرده است
بازار كرمانشاه = به بازار قدیم، تاریکه بازار و بازار زرگرها نیز شهرت دارد و بخشی از ميراث كهن و بازگو کننده ی تاريخ كرمانشاه است. بازار بزرگ سر پوشیده ی کرمانشاه (به‌عنوان مهم‌ترین بازار غرب ایران در سده‌ های گذشته)، مورد توجه بسیاری از مورخین و سیاحان قرار گرفته است. این بازار با نوع معماری كهن و زیربنای وسیع خود (که هنوز هم آثار آن برجای مانده)، فعالیت‌های تجاری وسیعی را پوشش می‌داد و از این نظر، با بازارهای معروف ایران قدیم، همچون «ری، همدان، شوش، اصفهان، شیراز، كرمان و تبریز» قابل مقایسه است. بازار كرمانشاه حدود ۲۰۰ سال پیش و در زمان حاکم شهر کرمانشاه، محمد علی میرزای دولتشاه، ساخته شده است.
"بازار" در برخی از فرهنگ های جهان
بازار در زبان های فرانسوی  و پرتقالی = لغت فرانسه ٔ بازار از زبان پرتقالی گرفته شده و پرتقالیان نیز آن را از ایرانیان گرفته اند: لغت نامه ی دهخدا
در زبان عربی = اعراب در آن تصرف کرده الف را به «یا» بدل کرده بیزار گفته و بیازره بر آن جمع بسته اند: لغت نامه ی دهخدا
بازار = (به زبان انگلیسی): تارنمای ویکی‌پدیا - بازار = (به زبان فرانسوی): تارنمای ویکی‌پدیا
برخی از مشهورترین بازارهای محلی در نقاط گوناگون جهان
بازارهاي روز و محلي در شهر پاريس = پاريس داراي بازار هاي روز و محلي متعددي است كه از ويژگي هاي آن محسوب مي شود. يك روز بازار در پاريس ، شبيه روزهاي ديگر در اين شهر نيست . در روز هاي بازار ، پاريس دوست دارد اندكي حالت روستا به خود بگيرد . بازارهاي هميشه رنگارنگ و پرجنب و جوش پاريس بازتاب جان اين شهر است . به همين دليل پاريسي ها اين همه به بازارهايشان دلبسته اند. دوسوم خانواده هاي پاريسي دست كم يك بار درهفته از اين بازارها خريد مي كنند. در پاريس بازارهاي بيرون از قاعده نيز وجود دارد كه مخصوص فعاليت هاي بسيار مشخص اند. در بعضي از اين بازارها مواد غذايي مي فروشند ( ولي نه هرنوع مواد غذايي). در بعضي ها گل يا حيوانات كوچك مي فروشند كه مشتريان خاص خود را دارند. بازارهايي هستند كه در آن ها كتاب هاي كهنه قديمي، بافته ها و اشياي خرده ريز قديمي به فروش مي رسد.
بازارهای محلی شهر آنتالیا در کشور ترکیه = ۱- بازار فرش لیدیا سوزانی ۲- شنبه بازار آنتالیا
یکشنبه ‌بازار محلی باک ها در کشور ویتنام = بازاری است که فروشندگانش همه بانوانی سخت کوش هستند و صنایع دستی را در معرض فروش قرار داده اند. با بازدید از این بازار می توان تا حدود زیادی با سبک زندگی در ویتنام و آداب مردم آن نیز آشنا شد.
بازارها و بازارچه های مرزی ایران
بازارهای مرزی، مراکز خریدی هستند که در شهرهای مرزی و نزدیک نقطه صفر مرزی و در کنار گمرک ‌ها احداث می‌شوند. معمولا با توجه به این‌ که خرید و فروش اجناس مختلف در اینگونه بازارها بدون واسطه صورت می‌گیرد، انتظار می‌رود که قیمت کالاها در این بازارها ارزان‌تر از سایر بازارها در نقاط مختلف کشور باشد و این اصلی‌ترین عامل جذابیت آن‌ها برای مردم است. در این بازارها مرزنشینان مستقر در دو طرف مرز با رعایت مقررات مربوطه، کارهای مربوط به ترخیص کالاها را انجام می‌ دهند.  با توجه به دارا بودن بیش از ۶۰۰۰ کیلومتر مرز زمینی با کشورهای مختلف، دارای بازارها و بازارچه‌ های مرزی فراوانی است. مهمترین این بازارها و بازارچه ها عبارتند از: بازارچه مرزی سرو (خارج از شهر ارومیه و حدود ۵۰ کیلومتر به سمت غرب و مرز ترکیه، در شهر مرزی کوچکی به نام «سرو») - بازار بزرگ مرزی منطقه آزاد ماکو در پنج کیلومتری جاده ی ماکو به سمت مرز بازرگان - بازارچه مرزی پیرانشهر (از شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی) و بازارچه مرزی تمرچین (پایانه مرزی تمرچین حدود ۱۰ کیلومتری با شهر پیرانشهر فاصله دارد) - بازارچه مرزی باشماق مریوان در ۱۵ کیلومتری شهر مریوان و در کنار روستایی به نام باشماق در استان کردستان - بازارچه مرزی مهران در استان زیبای ایلام - بازارچه مرزی جوانرود در استان کرمانشاه - بازارچه مرزی جلفا در جنوب ساحل رودخانه ی مرزی ارس - بازار بزرگ ساحلی آستارا در شمال استان گیلان - بازارچه مرزی اینچه برون (شهری مرزی در استان گلستان که در شهرستان گنبدکاووس و مرکز بخش داشلی برون قرار گرفته و دارای پایانه مرزی با کشور ترکمنستان است) - بازارچه مرزی دوغارون (پایانه مرزی دوغارون در ۲۰ کیلومتری شهر تایباد در شرق استان خراسان رضوی و در مرز ایران با افغانستان واقع شده است) - بازارچه مرزی ریمدان در بخش «دشتیاری» در شهرستان چابهار - بازارچه مرزی میرجاوه در ۷۵ کیلومتری جنوب شرقی زاهدان و استان پهناور سیستان و بلوچستان) پایانه مرزی میرجاوه تنها مرز قانونی در جنوب شرق ایران است که ایران را به کشور پاکستان متصل می‌کند - بازارچه مرزی اروندکنار در استان خوزستان (اروندکنار شهری است در شهرستان آبادان و در ۴۰ کیلومتری جنوب آبادان واقع شده است).
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
منابع و مآخذ
بازار (لغت نامه ی دهخدا): تارنمای واژه نامه ی پارسی ویکی/ بازار: تارنمای ویکی‌پدیا/ "کتاب بازار مکاره": تارنمای ویکی‌پدیا/ بازار شام یا بازار حمیدیه: تارنمای ویکی‌ شیعه/ بازار كرمانشاه: تارنمای کجارو/ بازار (به زبان انگلیسی): تارنمای ویکی‌پدیا/ بازار (به زبان فرانسوی): تارنمای ویکی‌پدیا/ بازارهاي روز و محلي در پاريس (نوشته ی محمد حسين نعيمي): تارنمای مطالعه و پژوهش در حوزه فرانسه/ بازارهای محلی شهر آنتالیا در کشور ترکیه: تارنمای کارناوال/ یکشنبه‌بازار محلی باک ها در کشور ویتنام: تارنمای کارناوال/ بازارها و بازارچه های مرزی ایران: تارنمای کجارو

۱۳۹۷ مرداد ۱۲, جمعه

ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ۸۹ - آریایی ها در دامنه ی "کنام پلنگان" مشهور به قافلانکوه

قلعه ی دختر یکی از مهمترین آثار باستانی در قافلانکوه
برخی از ویژگی های مهم قافلانکوه
قافلانکوه نام رشته کوهی در شرق شهرستان "میانه" است. نام این رشته کوه در گویش محلی قافلانتی می‌باشد که هم اکنون نیز این نام بکار می‌رود. قافلان در ترکی به معنی پلنگ است. شکل قدیمی‌تر قافلانکوه، قپلانتو است که واژه ‌ای ترکی و به معنای «کنام پلنگان» است. "کنام" به معنای آشیان، جایگاه، خانه، سرا، مسکن و "پلنگ" نماد غرور و چالاکی و قدرت است. همچنین باید به یاد آورد که فردوسي سروده است: "و مارا زبدها تو باشی پناه - چو گم شد سرتاج کاوس شاه/ دریغ است ایران که ویران شود - کنام پلنگان و شیران شود". فردوسي در مصرع دوم "کنام پلنگان و شیران" اشاره به مام میهن دارد. در واقع فردوسی بیان می دارد که دریغ است ایران که آشیانه ی مردان شجاع و دلیر است از دست برود و ویران شود. شکل قدیمی این نام در نام روستای قپلانتو در حوالی سقز محفوظ مانده است. ژان دیولافوا نام این رشته کوه را کوه ببر ذکر کرده است.
جایگاه تاریخی قافلانکوه
در هزاره اول قبل از میلاد رشته کوه "کنام پلنگان" یا قافلانکوه بخشی از حکومت گیزیل بوندا بوده است. گیزیل بوندا چهارمین قبیلهٔ مهم از قبایل ماد است و گیزیل ‌بونداییان در آغاز هزارهٔ ‌یکم در نواحی و دامنه‌های جبال قافلانکوه ساکن بودند. ناحیهٔ گیزیل بوندا بر مسیر رود قزل اوزن قرار داشت و ویژگی رود مزبور مارپیچی بودن آن است. قزل‌اوزن در اثنای مسیر از شمال غرب بسوی جنوب شرق میان کوه ‌های آق‌داغ دنبالهٔ البرز جاری می‌شود و درّه‌ای که در این مسیر تشکیل می‌دهد در دوران کهن آندیا نامیده می‌شد. در بخش شمال شرقی این درّه رودکی از کوهستان سهند سرازیر می‌شود و با قزل‌اوزن تلاقی می‌کند که اکنون شهر میانه بر کرانهٔ آن قرار دارد. این رودک و جویبارهایی که بدان می‌ریزند در دوران باستان ناحیهٔ زیکرتو را تشکیل می‌داد. 
آریائی نشین شدن قافلانکوه
بنا بر نوشته ی همین نگارنده در مورد مردمان ماد: " نخستین آریایی‌هایی که به ایران آمدند کاسی‌ها، لولوبیان و گوتیان بودند. آنگاه سه گروه بزرگ آریایی به ایران آمدند و هر یک در قسمتی از ایران سکنی گزیدند: مادها در شمال غربی ایران، پارس‌ها در قسمت جنوبی و پارت‌ها در حدود خراسان امروزی. نخستین دسته از آریاییان که در نواحی غرب ایران موفق به تشکیل حکومت شد، قوم ماد بود". همانطور که اشاره شد گیزیل بوندا چهارمین قبیلهٔ مهم از قبایل ماد است و گیزیل ‌بونداییان در آغاز هزارهٔ ‌یکم در دامنه‌ های جبال قافلانکوه ساکن بودند و حکومت می کردند.
آگاهی های بیشتر پیرامون قافلانکوه
* قافلانکوه کوهی است از کوههای آذربایجان که از سطح دریا ۱۵۴۰ متر بلندی دارد. این کوه جزء جبالی است که از منتهی الیه شمال شرقی آذربایجان شروع شده و به سواحل جنوبی بحر خزر می رسد و به ملاحظه ٔ چشمه های آب گرم معدنی ممزوج با مواد گوگردی که در مواضع بسیاری از آن موجود است معلوم می شود که در معرض آتش فشان ها واقع و بر اثر زیر و زبر شدن زمین های این نواحی بدست آمده است . قله های کوههای این رشته دارای برفهای دائمی است.
* قافلانکوه ن رشته کوهی در شرق شهرستان "میانه" است. در کتاب‌های تاریخی و سفرنامه‌های جهانگردان نام این شهرستان را میانج ثبت کرده‌اند. چون این شهرستان به نوشته برخی، پیش از میلاد مسیح در خط مرزی دو سرزمین ماد و پارت قرار گرفته بود. با این حال شهرستان میانه در قرنهای هفتم و هشتم هجری علاوه بر میانج نام دیگری چون " گرمرود " داشته و در برخی از کتاب‌های آن زمان برای شناسایی آن از هر دو نام (گرمرود و میانه) استفاده شده‌ است یشینه و سابقه تاریخی شهرستان میانه به ده‌ها سال قبل از میلاد مسیح بازمی‌گردد و بعضی نوشته‌ها سابقه تاریخی میانه را تا ۷۲۰ سال پیش از میلاد نیز نقل می‌کنند. وجود کتیبه‌های آشوری و اورارتویی در بعضی مناطق آذربایجان و کشف آثار باستانی و مجسمه‌های سفالین در شهرستان میانه، قدمت تاریخی آن را به دوره‌های پیش از تشکیل دولت ماد می‌رساند.
* احمد کسروی در کتاب کاروند خود جزء تی در نام کوه قافلانتی را در زبان های کهن هند و ایرانی به معنی کوه می گیرد. ولی به سراغ منشأ کلمه قافلان نمی رود. اگر جزء لان را جدا از قاف به معنی لانه و مکان بگیریم در این صورت قاف (علی القاعده کاپ) باید اشاره به نام حیوانی باشد. و پیداست که این نشانگر واژه فارسی کهن کپی یعنی میمون است. آلترناتیو ترکی کاپلان - تی (کوه پلنگ) هم برای آن متصور است.
قلعه ی دختر یکی از مهمترین آثار باستانی در قافلانکوه
قلعه ی دختر یا قیز قالاسی در دو کیلومتری پل‌دختر (میانه) در رشته کوه قافلانکوه واقع شده‌است. ژان دیولافوا در صفحه ۷۲ از کتاب خود قدمت این قلعه را به زمان اردشیر یکم (هخامنشی) رسانده و هدف بنای آن را زندانی برای شاهزاده خانم شورشی ذکر کرده‌است. برخی دیگر بنای آن را با قدمت ۸ تا ۱۲ قرن ذکر کرده‌اند. ولی با توجه به پایه‌ های ساخت قلعه و مصالح بکار برده شده تخمین به اوایل دوره ساسانیان نیز زده می‌شود.
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
منابع و مآخذ
قافلانکوه: تارنمای ویکی‌پدیا/ معنای "کنام پلنگان و شیران شود": تارنمای ایران و آمریکا/ گیزیل بوندا : تارنمای ویکی‌پدیا/ مادها، پارس‌ها و پارت‌ها: تارنمای ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی/ آگاهی های بیشتر پیرامون قافلانکوه: تارنمای واژه نامه ی پارسی ویکی و شهرستان میانه: تارنمای ویکی‌پدیا و تحقیقی در باب معنی لفظی نام کوه قافلانتی: تارنمای ویستا/ قلعه دختر: تارنمای ویکی‌پدیا
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.com/2018/08/blog-post.html
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی