۱۳۹۴ آبان ۷, پنجشنبه

یادداشت هایی پیرامون زندگی و برخی نظریات "جاستین ترودو": رهبر حزب لیبرال و نخست وزیر برگزیده ی کانادا

جاستین پیر جیمز ترودو (متولد  ۲۵ دسامبر ۱۹۷۱ در شهر اتاوا، استان انتاریو، کانادا) رهبر حزب لیبرال کاناداست. وی در سال ۲۰۰۸ از حوزه ی انتخاباتی پپینو در استان کبک به عضویت مجلس عوام کانادا درآمد و در سال ۲۰۱۳ به عنوان رهبر حزب لیبرال کانادا برگزیده شد. "ترودو" با رهبری حزب لیبرال در انتخابات ۱۹ اکتبر ۲۰۱۵ و پیروزی این حزب، با اکثریت آرا به عنوان نخست وزیر کانادا انتخاب شد: بسیاری از تارنماها
ماجرای زندگی و برخی از اقدامات او
جاستین ترودو، رهبر ۴۳ ساله حزب لیبرال در روز کریسمس ۱۹۷۱ در اقامتگاه رسمی نخست‌وزیر کانادا در شماره ی ۲۴ "ساسکس درایو" در شهر اتاوا، پایتخت کانادا به دنیا آمد. او اولین فرزند "پیر ترودو" پانزدهمین نخست‌وزیر کانادا و "مارگارت ترودو (سینت کلیر)" است. جاستین، دومین کسی است که در زمان صدارت پدرش در کاخ نخست‌وزیری کانادا به دنیا آمده است. پیر ترودو، رهبر حزب لیبرال و نخست‌وزیر مشهور تاریخ کانادا مجموعا حدود ۱۶ سال در مقام رهبری کانادا کار کرد و با نبوغی کم‌نظیر، کانادا را با یک سلسله اقدامات بنیادی در دهه‌های نیمه دوم قرن بیستم به سرعت به کشوری مدرن با اقتصادی پیشرفته و به ویژه کشوری با حقوق و آزادی ‌های مدنی کم‌نظیر برای شهروندانش تبدیل کرد. دوره ی ۱۶ ساله ی نخست‌وزیری پیر ترودو عملا دوره‌ی گذار کانادا از کشوری جوان در میان کشورهای جهان به کشوری بود که هم زندگی مردمش تغییراتی اساسی پیدا کرد و هم نقشی ویژه و جایگاهی بی‌بدیل در جهان پیدا کرد. ترودو فعالیت‌های عمده ی سیاسی خود را به عنوان منشی پارلمانی "لستر پیرسون" که او هم نخست‌وزیر برجسته‌ای بود، شروع کرد، بعد در کابینه ی پیرسون وزیر دادگستری شد و پس از پیرسون به رهبری حزب و سپس به نخست‌وزیری کانادا رسید. بی‌شک زندگی جاستین ترودو به عنوان فرزند چنین شخصیتی بر او تاثیراتی پرارزش و عمیق گذاشته است.
"جاستین ترودو" زمانی که شش ساله بود، والدینش از هم جدا شدند. او در سال  ۲۰۰۹ در این باره گفت آن ها به شدت یکدیگر را دوست داشتند اما بین آن ها ۳۰ سال اختلاف سنی بود. جاستین برادری به نام "مایکل" داشت که در حال اسکی در کوهستان‌های "بی سی" (بریتیش کلمبیا) بر اثر ریزش بهمن در سال ۱۹۹۸ درگذشت. جاستین بعد از دوران دبستان، دوره ی متوسطه را در کالج "ژان د بربوف" درس خواند. در رشته ی آموزش و پرورش کارشناسی خود را در دانشگاه مک گیل و دانشگاه بریتیش کلمبیا گرفت و بعد از مدتی در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه مونترال مشغول تحصیل شد. اما به خاطر کار، تحصیل را رها کرد. مدتی به تدریس زبان فرانسه و ریاضیات در آکادمی "پوینت گری" و دبیرستان "وینستون چرچیل" در ونکوور پرداخت. ترودو از جوانی فعالیت سیاسی خود را در سال ۱۹۸۸ با حمایت از "جان ترنر' آغاز کرد. زمانی حضورش در صحنه ی سیاسی و اجتماعی کبک و کانادا بیشتر احساس شد که در سال ۲۰۰۰ در جریان خاکسپاری رسمی و دولتی پدرش در مراسم ختم و یادبود پدر یک سخنرانی کوتاه ایراد کرد. این سخنرانی آنچنان عمیق، زیبا و احساسی بود که همه ی مردم را به تحسین واداشت. گروه زیادی از مردم از شبکه سی بی سی درخواست بازپخش آن ‌را کردند. در سال ۲۰۰۳ سی بی سی کتابی چاپ کرد که در آن سخنرانی‌های مهم ۵۰ سال تاریخ کانادا منتشر شده بود. سخنرانی جاستین ترودو یکی از این سخنرانی‌ها بود. پس از سخنرانی سال ۲۰۰۰ ، ترودو به فعالیت‌های اجتماعی‌اش وسعت بیشتری داد. حدود سال ۲۰۰۷ شایع شد که قرار است جاستین ترودو در انتخابات میان دوره‌ای مجلس از حوزه ی اوترومونت شرکت کند. اوترومونت مونترال یکی از حوزه‌های امن و سنتی حزب لیبرال بوده است. پس از مدتی ترودو در پاسخ به این شایعات رسما پاسخ داد که در انتخابات کلی ۲۰۰۸ در حوزه ی پاپینو کاندیدای حزب خواهد شد. حوزه ی انتخاباتی پاپینو، سال‌ها نمایندگی‌اش در دست نمایندگان بلوک کبکوا بود و ترودو راه سختی را انتخاب کرده بود. در این حوزه او می‌بایست با "خانم مری دروس" نماینده ی باسابقه ی بلوک کبکوا مبارزه کند. با همه دشواری‌ها ترودو توانست رقیب قدرتمند خود را با ۱۷ هزار و ۷۲۴ رای (۴۱/۴۷ درصد آرا) در مقابل ۱۶ هزار و  ۵۳۵ رای (۳۸/۰۹ درصد آرا) شکست دهد. ترودو ی جوان در انتخابات ۲۰۱۱ با وجود شکست بی‌سابقه حزب لیبرال باز توانست پیروزی‌اش را در این حوزه تکرار کند. "مایکل ایگناتیف"، رهبر حزب استعفاء داد. "باب ری" به طور موقت رهبری حزب لیبرال را بدست گرفت. در سال ۲۰۱۳ شایعات زیادی مبنی بر اینکه جاستین ترودو قصد دارد که خود را کاندیدای رهبری حزب کند در محافل سیاسی به گوش می‌خورد. در نهایت ترودو با همه جوانی، خود را کاندیدای رهبری حزب لیبرال، قدیمی‌ترین حزب کانادا کرد. جاستین ترودو توانست با بدست آوردن اکثریت قاطع آرای اعضای حزب ۳۸ هزار و ۸۱ رای یا ۷۸/۷۶ درصد آرا به رهبری حزب برسد: برگرفته از "زندگی، کار و کارنامه جاستین ترودو" نوشته ی علی‌ شریفیان - مجله هفته چاپ مونترال
http://www.google.com
جاستین ترودو در سال ۲۰۰۵ با "سوفی گرگوار" مجری تلویزیون در مونترال ازدواج کرد. سوفی در دوران کودکی، همکلاس "مایکل" کوچکترین برادر "جاستین" بود. آنها در سال ۲۰۰۳ به واسطه فعالیت در امور خیریه مجدداً با یکدیگر در ارتباط قرار گرفتند و پس از مدتی رفت و آمد در اکتبر ۲۰۰۴ با یکدیگر نامزد شده و در ماه مه ۲۰۰۵ ازدواج کردند. آنها دارای ۲ فرزند پسر به نام "زاویر جیمز" و "آدرین" و ۱ فرزند دختر به نام "الا گریس مارگارت" هستند: بسیاری از تارنماها
برخی از تالیفات و نظریات او
۱ - کتاب‌ "زمینه ی مشترک" (به زبان انگلیسی): شرح زندگی شخصی و برخی از اقدامات - علاقه مندان می توانند برای مطالعه ی آن به پیوند زیر مراجعه نمایند:
https://books.google.ca/books?id=4D2EAwAAQBAJ&pg=PP1&hl=en#v=onepage&q&f=false
۲ - قانونی کردن مصرف ماری ‌جوانا: جاستین تورودو از موافقان قانونی کردن مصرف ماری ‌جواناست. وی معتقد است که خرید و مصرف ماری جوانا باید قانونمند و تحت کنترل و بر آن باید مالیات وضع شود. در مصاحبه‌ای که در اوت ۲۰۱۳ انجام داد گفت که آخرین باری که ماری جوانا مصرف کرده در سال ۲۰۱۰ بوده که به همراه تعدادی از دوستانش در مهمانی شام اتفاق افتاد: بخش های انگلیسی و فارسی ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Justin_Trudeau
۳ - کمک به طبقه متوسط کانادا: «کانادا دیگر نمی‌تواند ۱۰ سال بعد را مانند ۱۰ سال گذشته تاب بیاورد. اکنون زمان تغییر واقعی است، برای کمک به طبقه متوسط کانادا، حالا». این جملات جاستین ترودو که در پایگاه حزب لیبرال کانادا نقش بسته است، رویکرد کلی دولت او را نشان می‌دهد.
http://www.mashreghnews.ir/fa/mobile/484342
۴ - عادی کردن روابط دیپلماتیک با ایران: او به دنبال عادی کردن روابط دیپلماتیک با ایران است و بازگشایی نمایندگی کانادا در تهران را در دستور کار قرار خواهد داد: بسیاری از تارنماها
 تارنمای رسمی او
 http://www.liberal.ca/meet-justin/
هم حزبی های ایرانی و افغان تبار او در مجلس عوام کانادا
دو نامزد ایرانی تبار انتخابات کانادا از حزب لیبرال به نام‌ مجید جوهری و علی احساسی با پیروزی در انتخابات ۱۹ اکتبر ۲۰۱۵ وارد مجلس کانادا شده‌اند. همچنین، مریم منصف، شهروند افغان‌ تبار کانادا هم از حزب لیبرال به مجلس راه یافته است.
http://www.bbc.com/persian/world/2015/10/151020_l03_canada_trudeau_wins

یادداشت پایانی
با بهترین آرزوها برای موفقیت های بیشتر"جاستین ترودو" و همکاران او
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/10/blog-post_29.html
Notes on the Life and Works of Justin Trudeau, the Prime Minister-designate of Canada
Abstract: His Life and Works/ His Published Work/ Some of His Policies and Positions/
His Official Website/ Some of  his Fellow Party Members who are Iranian Canadian
Collected and Prepared By
Manouchehr Saadat Noury, PhD

http://iranian.com/posts/notes-on-the-life-and-works-of-justin-trudeau-the-prime-minister-59410
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها

۱۳۹۴ آبان ۲, شنبه

ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ۴۸ - اشاراتی به برخی از بناها و آثار تاریخی آریایی ها


۱ - تخت جمشید یا پارسه (پرسپولیس، پرسه‌پلیس، هزارستون، صدستون و یا چهل‌منار): نام یکی از شهرهای باستانی ایران است که طی سالیان پیوسته، پایتخت باشکوه و تشریفاتیِ پادشاهی ایران در زمان امپراتوری هخامنشیان بوده‌ است. در این شهر باستانی کاخی به نام تخت جمشید وجود دارد که در دوران زمامداری داریوش بزرگ، خشایارشا و اردشیر اول بنا شده‌ است و به مدت حدود ۲۰۰ سال آباد بوده است. در نخستین روز سال نو گروه‌ های زیادی از کشور های گوناگون به نمایندگی از ساتراپی ‌ها یا استانداری‌ ها با پیشکش‌ هایی متنوع در تخت جمشید جمع می‌شدند و هدایای خود را به شاه پیشکش می‌کردند. در سال ۵۱۸ پیش از میلاد بنای تخت جمشید به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان در پارسه آغاز گردید. بنیانگذار تخت جمشید داریوش بزرگ بود، البته پس از او پسرش خشایارشا و نوه‌ اش اردشیر یکم به گسترش آن افزودند. بسیاری از آگاهی‌های موجود که در مورد پیشینه هخامنشیان و فرهنگ آن ها در دسترس است به خاطر سنگ‌نبشته‌ ها و فلزنوشته ‌هایی است که در این کاخ‌ها و بر روی دیواره‌ها و لوحه‌ها آن حکاکی شده‌است."سامنر" برآورد کرده است که دشت تخت جمشید که شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده، در دورهٔ هخامنشیان ۴۳٬۶۰۰ نفر جمعیت داشته است. باور تاریخ دانان بر این است که اسکندر مقدونی سردار یونانی در ۳۳۰ پیش از میلاد، به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید و احتمالاً بخش عظیمی از کتاب ‌ها، فرهنگ و هنر هخامنشی را با اینکار نابود نمود. با این‌حال ویرانه ‌های این مکان هنوز هم برپا است و باستان شناسان از ویرانه ‌های آن نشانه‌های آتش و هجوم را بر آن تأیید می‌کنند: بخش های انگلیسی و فارسی ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Persepolis
تخت جمشید : نوشتاری از همین نگارنده به زبان انگلیسی
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2013/08/persepolis.html
۲ - لوح کوروش یا استوانهٔ کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش: لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد

 به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شده ‌است. نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شده و در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری می‌شود. این منشور یکی از بزرگترین نشانه‌های روحیهٔ بردباری در فرهنگ ایرانی است
https://en.wikipedia.org/wiki/Cyrus_Cylinder
۳ - کاخ‌های آپادانا: آپادانا گونه‌ای تالار ستون‌دار در ایران باستان است. بهترین نمونه‌های آپادانا در تخت جمشید و کاخ شوش به‌جا مانده‌ است. کاخ آپادانای تخت ‌جمشید از دیرین‌ترین کاخ‌های تخت جمشید است. این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا

 شده‌است، برای برگزاری جشن‌های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می‌شده‌است. کاخ آپادانای شوش در زمان داریوش حدود سال ‌های ۵۱۵ تا ۵۲۱ پیش از میلاد و به دستور او بر روی آثار و بقایای ایلامی در شوش بنا شد. دیوارهای این کاخ از خشت با نمای آجری و ستون‌های آن از سنگ است. دیوارهای داخلی آن با آجر لعاب‌دار پوشیده شده‌بود و دارای نقش‌های سربازان گارد جاویدان، شیر بالدار و گل نیلوفر آبی بوده ‌است. بخش‌های مهمی از این کاخ در زمان اردشیر اول (۴۶۱ پیش از میلاد) دچار آتش‌سوزی شد و در زمان اردشیر دوم (۳۵۹ پیش از میلاد) بازسازی شد. سرانجام این کاخ مانند سایر کاخ‌های هخامنشی در زمان حملهٔ اسکندر به کلی ویران شد. این کاخ در حفاری‌های بین سال‌های ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۴ از زیر خاک بیرون آوره‌شد و پس از ۷۰ سال در سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
https://en.wikipedia.org/wiki/Apadana
۴ - پردیس ها (باغ‌های بزرگ و باشکوه): پردیس لغتی است مأخوذ از زبان مادی (پارادئزا) بمعنی باغ و بستان - کزنفون گوید: «در هر جا، که شاه هخامنشی اقامت کند و به هرجا که رود، همیشه مراقب است ، در همه جا باغ هائی باشد پر از چیزهای زیبا،

 که زمین می دهد. این باغ ها را پردیس می نامند. اگر هوا مانع نباشد، شاه اکثر اوقات خود را در اینگونه باغ ها بسر میبرد» - اردشیر دوّم در کتیبه ای در شوش این جمله را نقش کرده است : «اردشیرشاه گوید: به فضل اهورمزدا این قصر پردیس زندگانی را من ساختم . اهورمزدا و مثره (مهر) مرا از هر بدی بپایند و آنچه را که کرده ام نگاهدارند». (ایران باستان تألیف پیرنیا): واژه نامه‌ی پارسی ویکی
http://parsi.wiki/dehkhodaworddetail-b0db3efc551842ad9dcea6639b42800b-fa.html
در دوران هخامنشیان و بعد از آن سرتاسر ایران پر بود از باغ‌های بزرگ و باشکوه، به گونه‌ای که گزنفون نیز چندین بار از آنها یاد می‌کند. این باغ‌ها که در روزگار خود بی نظیر بود در دیگر تمدن‌های بزرگ سابقه اینچنانی نداشت. لذا به اقتباس از ایرانیان باغ هایی در بسیاری نقاط جهان ساخته شد و همان واژه فارسی پَردیس برای نامگذاری آن ها به کار برده شد. امروزه این واژه در زبان یونانی به صورت پارادیسوس به معنی باغ، و زبان‌های فرانسه و انگلیسی به ترتیب پارادی و پارادایز به معنای بهشت بکار می ‌رود: بخش فارسی دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
پردیس ها: باغ ها و پارک ها در پاسارگاد نخستین پایتخت ایران باستان/ نوشتاری به زبان انگلیسی از همین نگارنده
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/09/first-iranian-capital-city-pasargad.html
۵ - نقش رستم: نام مجموعه ‌ای باستانی در روستای زنگی ‌آباد واقع در شمال شهرستان مرودشت استان فارس ایران است که در فاصلهٔ ۶ کیلومتری تخت جمشید قرار دارد. این محوطهٔ باستانی یادمان‌هایی از ایلامیان، هخامنشیان و ساسانیان را در خود جای داده‌است و از حدود سال ۱۲۰۰ پیش از میلاد تا ۶۲۵ میلادی همواره مورد توجه بوده‌ است زیرا آرامگاه چهار تن از پادشاهان

 هخامنشی، نقش برجسته ‌های متعددی از وقایع مهم دوران ساسانیان، بنای کعبه ی زرتشت (تصویر بالا) و نقش‌برجستهٔ ویران ‌شده‌ای از دوران ایلامیان در این مکان قرار دارد و در دورهٔ ساسانی، محوطهٔ نقش رستم از نظر دینی و ملی نیز اهمیت بسیار داشته ‌است. در گذشته، نام این مکان سه‌گنبدان یا دوگنبدان بوده‌است که در بین مردم منطقه، به نام‌های کوه حاجی‌آباد،کوه استخر یا کوه نِفِشت نیز خوانده می ‌شد و احتمالاً نام نقش رستم پس از آنکه ایرانیان بین رستم، پهلوان شاهنامه و سنگ‌ نگاره‌ های شاهان ساسانی ارتباط برقرار کردند به این مکان داده شد: با ویرایش از بخش های انگلیسی و فارسی ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Naqsh-e_Rustam
در بالاي ورودي مقبره داريوش اول در نقش رستم، دو سنگ نگاره از او بر جاي مانده است كه اطلاعات مهمي از زمان هخامنشيان به دست مي دهد.در كنار مقبره ی داريوش، مقبره ی پسر او خشيارشا قرار دارد. اردشير اول و داريوش دوم پسر و نوه خشيارشا نيز دو مقبره ی ديگر در اين محل ساخته اند. در هر يك از اين گور دخمه هاي هخامنشي از سه تا نه قبر قرار دارد كه خانواده ی شاهي در آنجا دفن مي شدند. بقيه ی شاهان اين سلسله قبور خود را در دامنه كوه رحمت در كنار تخت جمشيد كنده اند. نكته ی جالب توجه اينكه نقشه ی مقبره داريوش دقيقا برابر با نقشه كاخ تچر تخت جمشيد است كه محل زندگي داريوش و خانواده اش بوده و چون عقيده داشتند كه پس از روز رستاخيز مردگان از خواب بر مي خيزند، مقبره ی شاه را همانند كاخ محل زندگيش ساخته اند تا پس از رستاخيز احساس غربت نكند: تارنمای اطلس تاريخ ايران
http://iranatlas.info/parseh/pe_naqshrostam.htm
۶ - گور دختر: آرامگاهی سنگی از دورهٔ هخامنشیان است که در دشت «میانکوهی پشت پَر» در تنگ ارم در بخش مرکزی شهرستان دشتستان در استان بوشهر و در جاده برازجان – کازرون قرار دارد. گور دختر را ابتدا باستان‌شناس بلژیکی لویی واندنبرگ در سال ۱۳۳۹ خورشیدی کشف کرد. واندنبرگ معتقد بود گور دختر قبر کوروش یکم (جد کوروش بزرگ) است اما

 سپس علیرضا شاپور شهبازی باستان‌شناس ایرانی، آن را آرامگاه کوروش کوچک دانست. در خاور گور دختر نیز بقایای کوشک اردشیر ساسانی دیده می‌شود. گور دختر به سبک آرامگاه کوروش بزرگ اما در اندازه کوچکتر ساخته شده‌است و دارای سقفی شبیه آرامگاه کوروش بزرگ است. باستان شناسان تایید کرده‌اند که این اثر متعلق به سال ۶۰۰ پیش از میلاد، دوره هخامنشیان است. گور دختر در میانه ی دهه ۱۳۸۰ مرمت شد ولی متاسفانه اکنون در وضعیت بسیار بدی رها شده است: با ویرایش از بخش فارسی ویکی پدیا
https://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D9%88%D8%B1_%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1
آگاهی هایی پیرامون گور دختر
https://www.youtube.com/watch?v=KMRJSZRbOoU
۷ - معابد آناهیتا: الف - معبد آناهیتا، بنای تاریخی در شهر کنگاور‌ است. کنگاور در میانه راه امروزی همدان کرمانشاه و بر سر راه تاریخی هگمتانه تیسفون قرار گرفته ‌است. این بنا با ۶/۴ هکتار وسعت، بر پشته صخره‌ای و مشرف به دشت گنگاور ساخته

 شده ‌است. آناهیتا فرشته و نگهبان آب و فراوانی و زیبایی و باروری در نزد ایرانیان دارای مقام بلند و ارجمندی بوده‌است. «بقایای این پرستشگاه باشکوه که از بزگترین بناهای سنگی در ایران است با بنایی چهار ضلعی مستطیلی شکل در اندازه ۲۰۹ در۲۴۴ متر بر فراز تخت سنگ کم ارتفاع سیلیس آتشفشانی در شهر کنگاور و در استان کرمانشاه قرار دارد. پرستشگاه آناهیتا نیز همچون بناهای که بر بلندی ساخته شده است برگرفته از شیوه سکوسازی (صُفه سازی) که در دشت ایران باب بوده است و دردوره های پسین نیز بناهای مهم پرستشگاهی و برخی بناهای حکومتی روی سکو بنا می شده اند.» قدمت این بنا را به دورهٔ اشکانی و ساسانی نسبت داده، نشانه‌ها و واژه‌های دوره ساسانی بر روی سنگ‌ها حک گردیده‌است. سبک معماری بنا شیوه پارتی (اشکانی) است: با ویرایش از بخش های انگلیسی و فارسی ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Temple_of_Anahita,_Kangavar
آناهیتا ایزدبانوی نامدارآریایی ها: نوشتاری از همین نگارنده به فارسی و انگلیسی
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/05/blog-post_27.html
ب - معبد آناهیتا (کازرون)، از بناهای مشهور شهر باستانی بیشاپور در شهرستان کازرون است. این بـنا بـه صورت مکعبی است که هر یک از اضلاع آن نزدیک ۱۴ متـر است و از سنگ‌های تراشیده شده با ابعاد مختلف و بدون ملات به صورت دو جداره ساخته شده است. این بنا با الهام از سبک معماری دوره هخامنشی ساخته شده است که به وسیله بست‌های آهنی به یکدیگر قفل و بند شده‌اند. معبد آناهیتا فاقد سقف مسطح بوده است. این معبد را در عمق ۶ متری از زمین ‌های اطراف ساخته‌اند تا آب رودخانه شاپور به درون آن سـرازیر شود. مـعبد بیشاپور سمبل یک پرستشگاه آب است و می‌توان آن را جایگاه نوازش با آب دانست. یعنی تنها عنصری از عناصر چهارگانه کـه به الهه ی‌ ناهید منسوب است
http://www.webgardha.com/5580/%D9%85%D8%B9%D8%A8%D8%AF-%D8%A2%D9%86%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%AA%D8%A7
پ - معبد آناهیتا (رفسنجان)، بنای تاریخی در روستای حسین آباد در بخش خنامان از شهرستان رفسنجان: این مکان یکی از با ارزش ترین مکان های تاریخی ولی کمتر شناخته شده ی سرزمین ایران می باشد که در بخش خنامان در پنجاه کیلومتری جنوب شرقی شهرستان رفسنجان در مسیر جاده رفسنجان به کرمان قرار دارد. قدمت معبد آناهیتای این محل به هزاره اول قبل از میلاد و به روزگار مهر پرستی ایرانیان مربوط می شود. این مکان در زمان قاجاریه به صورت قلعه ی پناهگاه دردان و راهزنان بوده است به همین سبب از این به بعد به اشتباه قلعه ی دزدان نامیده شده است، در صورتی که در اصل نام این قلعه، قلعه دختر(معبد آناهیتا) و جایگاه آتشکده بزرگی بوده که به فرشته باروری اهدا شده است.
http://rasekhoon.net/forum/post/show/639434/1135851/
۸ - غار شاپور در بیشاپور کازرون: در انتهای تنگ چوگان و در چهار کیلومتری شهر بیشاپور در شهرستان کازرون مهمترین پایتخت ساسانیان در ارتفاع حدود ۸۰۰ متری از سطح زمین قرار دارد و دهانهٔ آن حدود ۳۰ متر می‌باشد. در دهانهٔ این غار مجسمهٔ شاپور قرار گرفته‌است و به همین دلیل این غار به نام شاپور معروف شده‌است. مجسمهٔ شاپور از یک ستون چکیده غول‌پیکر که در این غار وجود داشته تراشیده شده و با وجود گذشت ۱۷۰۰ سال هم‌چنان پابرجا می‌باشد و تنها مجسمهٔ باقی‌مانده از دوران باستان است که حدود ۷ متر ارتفاع دارد. بعد از گذشت سال‌ها کماکان سر این مجسمه سالم می‌باشد ولی دو دست آن شکسته‌اند. مجسمه واژگون شده‌بود که در سال ۱۳۳۶ توسط ارتش در جای خود قرار گرفت. این مجسمه، شاپور را به صورت ایستاده نشان می‌دهد: بخش های انگلیسی و فارسی ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Shapur_cave
دیدن غار شاپور
http://persopolistravel.blogfa.com/post-39.aspx
غار و مجسمه شاپور اول ساسانی
http://naghdematboat.blogspot.ca/2014/03/blog-post_7437.html
 ۹- بناهای تاریخی در شهرستان مَمَسَنی: ممسنی یکی از شهرستان‌های استان فارس در ایران است. مرکز این شهرستان، شهر نورآباد می‌باشد. شهرستان ممسنی از لحاظ جغرافیایی در باختر شیراز قرار گرفته است. دوران تاریخی شهرستان ممسنی مربوط به اوایل هزاره سوم پیش از میلاد مسیح می‌باشد که از جمله این تمدن‌ها نقش برجسته کورنگون مربوط به دوره ایلام در دو هزار و چهارصد سال پیش از میلاد - گوردخمه سنگی مربوط به دوران ماد در هفتصد سال پیش از میلاد - گوردخمه داودختر روستای مراسخوان مربوط به ششصد و پنجاه سال پیش از میلاد - کاخ های هخامنشی روستای سروان - تل کاخداداد گچگران مربوط به پانصدسال پیش از میلاد - آتشگاه میل اژدها مربوط به دوران اشکانیان در یکصد و بیست سال پیش از میلاد - نقش برجسته

سرآب بهرام (تصویر بالا) - شهرتوج - شهر نوبندگان - شهرخوبذان (فهلیان) و سد منصورآباد مربوط به دوران ساسانی می‌باشد: بخش های انگلیسی و فارسی ویکی پدیا
https://en.wikipedia.org/wiki/Mamasani_County
جاده ی لیدوما ممسنی : در سال ۱۳۱۲ و ۱۳۱۶ در صفحه ی شمالی تخت جمشید حدود ۳۰هزار لوحه گلی پیدا شد که برای انجام تحقیقات به دانشگاه شیکاگوی آمریکا فرستاده شد و قسمتی از این الواح را پروفسور جورج کامرون و پروفسور هیکس مطالعه کردند. طبق مطالعات انجام شده بر این لوح سیزده شهر از شهرهای هخامنشی در منطقه ممسنی واقع شده بودند که یکی از این شهرها شهر لیدوما می‌باشد و بعداً هیئت باستان‌شناسی ژاپنی به ریاست کیکیو آتارشی و دکتر هاوارجی در سال ۱۳۳۸ موردکاوش های باستان‌شناسی قرار دادند و بنای ساختمان هخامنشی را در این قسمت کشف نمودند. معماری این بناها را با کاخ های داریوش، خشایار شاه و اردشیر هخامنشی در شوش و تخت جمشید مقایسه کردند و با این مطالعات دریافتند که اینها آثار به جا مانده از دوران هخامنشی می‌باشد، پس لیدوما یکی از شهرهای بین راهی دوران هخامنشی بوده که بر سر راه شاهی پاسارگاد و تخت جمشید به شوش قرار داشته و شاهان و فرمانروایانی که در این فاصله رفت و آمد می‌کردند در این شهرها و کاخهای بین راهی استراحت نموده و بعد به راه خود ادامه می‌دادند. از دیگر کاخ های به جا مانده از دوران هخامنشی در منطقه ممسنی، یکی در گچگران واقع شده که اکنون به اسم تُل کاخداداد مشهور است، دومی همین لیدوما بوده و دیگری در روستای کرم آباد رستم است که به علت عبور حدود ۹۰ الی ۱۰۰ کیلومتر از راه شاهی هخامنشیان در منطقه ممسنی، این شهر بر سر این راه ارتباطی واقع شده و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود و هنوز قسمتی از راه سنگفرشی هخامنشی ها در منطقه گل سرخی عالیوند بجای مانده است که پروفسور پاتس از دانشگاه سیدنی استرالیا احتمال داده است که این جاده ساخته دست اسیران رومی زمان شاپور اول ساسانی باشد.
http://www.google.com
۱۰ - مجموعه‌ ی تاریخی بیستون: مجموعه‌ای است در فاصله ی حدود ۳۰ کیلومتری شرق کرمانشاه. این مجموعه و منظر طبیعی آن (کوه و دشت) در سال ۲۰۰۶ میلادی توسط سازمان یونسکو در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت شد. کهن‌ترین آثار

 موجود در این محوطه، متعلق به دوران پارینه سنگی میانی و جدیدترین آنها مربوط به دوران صفویه است اما شهرتش را بیش از همه مدیون کتیبه و نقش برجسته داریوش اول هخامنشی (۵۲۱-۴۸۶ پیش از میلاد) است که در ارتفاع حدود ۸۰ متری از پای کوه، بر دل صخره نقش شده است... مهم‌ترین گفته‌های داریوش در کتیبه ی بیستون چنین است: معرفی داریوش و گستره شاهنشاهی او - داستان شورش گئومات و فرونشاندن آن - داستان سرکوب شورش‌های گوناگون در سرزمین‌های ایلام، بابِل، ماد، پارت، پارس، ارمنستان و مرو - تأکید بر راست بودن مفاد سنگ نبشته بیستون - مبرّا دانستن داریوش از پلیدی و دروغگویی و تبهکاری - درخواست از آیندگان برای نگاهداری کتیبه - دعا برای حافظان آن و نفرین بر آسیب زنندگان.
http://www.jadidonline.com/story/20082012/frnk/bistoon_persian_history
راه بیستون و آگاهی هایی پیرامون نام بیستون: راهی كه امروزه شهرهای همدان، كنگاور، كرمانشاه، سرپل‌ ذهاب، قصرشیرین و خسروی را به سرزمین بین‌النهرین پیوند می‌دهد؛ همان راه باستانی چند هزار ساله است كه سرزمین‌های شرقی و میانی فلات ایران را به سرزمین‌های غربی فلات و به بابل و نینوا و دیگر شهرهای بین‌النهرین پیوند می‌داده است. این راه در ۳۰ كیلومتری كرمانشاه، دشت خرم بیستون و دامنه كوه «پَـرو» را در می‌نوردد. این خرمی بیش از هر چیز وامدار رود خروشان گاماسیاب و چشمه باستانی همیشه جوشانِ بیستون می‌باشد. در درازای این راه و به ویژه در بیستون، یادمان‌های باستانی فراوانی به چشم می‌خورد كه نشانه رویكرد ویژه پیشینیان به این سامان بوده است.
واژه «بیسْـتون» (كه امروزه به اشتباه «بیسُـتون» گفته‌ می‌شود) در زمان هخامنشی و شاید پیش از آن، بگونه بَـگَـستانَـه/ بَـغَـستانَـه (= جایگاه خدا) و در زمان‌های بعدی به گونه‌های «بِهیسـتان/ بیسْـتون/ باغستان/ بُـستان» تغییر حرف و آوا داده است. آنگونه كه از نوشته‌های «دیودور سیسیلی» تاریخ‌نویس یونانی سده نخست پیش از میلاد بر می‌آید؛ در زبان یونانی آنرا به شكل بَغیستانن می ‌شناخته ‌اند. این نام در آثار جغرافی ‌نویسان سده‌های نخستین هجری و نیز در زبان‌ انگلیسی و بعضی دیگر از زبان‌های اروپایی، به گونه تلفظ پهلوی آن یعنی بِـهیستون شناخته شده است.
http://ghiasabadi.com/behistun.html
یادداشت پایانی
۱ - در زمینه ی مجسمه ی شاپور اول ساسانی، نوشتار جالب و آموزنده ای به زبان انگلیسی در دانشنامه ی ایرانیکا چاپ و منتشر شده است و علاقه مندان می توانند برای مطالعه آن به پیوند زیر مراجعه نمایند.
http://www.iranicaonline.org/articles/shapur-I-ii-great-statue
۲ - ضمن سپاس، یادآور می شود که در ردیف بندی بناها و آثار تاریخی، نگارنده ی این نوشتار از همکاری دکتر محمد حسین بحرانی استاد جامعه شناسی دانشگاه آزاد (استان تهران مرکزی - ایران) برخوردار و بهره مند بوده است.
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/10/blog-post_24.html
Notes on Aryans: Some of the Historical Aryan Monuments
Abstract: Persepolis/ Cyrus Cylinder/ Apadana/ Persian Gardens (Paradises)/ Naqsh-e Rustam/ Daughter Grave (Goor-e  Dokhtar)/ Anahita Temple/ Shapour Cave/ City of Lidoma/ The Behistun Inscription
Collected and Prepared By
Manouchehr Saadat Noury, PhD
http://iranian.com/posts/notes-on-aryans-some-of-the-historical-aryan-monuments-59105
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/04/blog-post_17.html

۱۳۹۴ مهر ۲۵, شنبه

یک آوا و بسا صدا: ۲٣ - ترانه ی "باران"



ترانه ی بزن باران -  اجرا: حبیب
https://www.youtube.com/watch?v=iIIgHkYsRHw
ترانه ی بارون بارونه - اجرا: ویگن
https://www.youtube.com/watch?v=GMG8x0gzmSQ
ترانه ی باران می باره - اجرا: مرضیه 
https://www.youtube.com/watch?v=KssI74LEU7Y
ترانه ی باران ببار - ترانه سرا: اردلان سرفراز - اجرا: گوگوش
https://www.youtube.com/watch?v=4Z166O73Sy8
ترانه ی شب بود بیابان بود زمستان بود/ بوران بود سرمای فراوان بود - اجرا: پوران
https://www.youtube.com/watch?v=rP8_MchHyH8
ترانه ی شب بود... بوران بود سرمای فراوان بود - اجرا: فریدون فرخزاد
https://www.youtube.com/watch?v=dRF9l7BcV8c
ترانه ی بوی باران - اجرا: شجریان
https://www.youtube.com/watch?v=75LO7ilp6a0
ترانه ی باران می بارد امشب - اجرا: امید
https://www.youtube.com/watch?v=tXFklTwGA1U
ترانه ی زیر باران باید رفت (سروده ی سهراب سپهری) - اجرا: علیرضا عصار
https://www.youtube.com/watch?v=GhAzHju-_D4
ترانه ی باران آخر - اجرا: نیلوفر
https://www.youtube.com/watch?v=c75JriVRdoI
ترانه ی باران تویی - اجرا: خواننده ی ناشناس
https://www.youtube.com/watch?v=anAzytMiFhs
قطعه ی "چون ریزد باران روح تو" -  اجرا: وحید نوروزی
https://www.youtube.com/watch?v=c5Ra869Wo3Y
ترانه ی چک چک باران - اجرا: کودک ناشناس
https://www.youtube.com/watch?v=pFwPd3o98ME
ترانه ی باران_ شوم - اجرا: احمد والی و هنگامه
https://www.youtube.com/watch?v=KwHhptsJO00
موسیقی بی کلام "باران_ عشق" - آهنگ ساز: ناصر چشم آذر
https://www.youtube.com/watch?v=dkIlcmPbXGk
ترانه های باران - به زبان انگلیسی
https://www.youtube.com/results?search_query=songs+of+rain
ترانه ی شب بود... بوران بود سرمای فراوان بود - اجرا های گوناگون
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/01/blog-post_7.html
سروده ی "باران بریز رگبار قطره های زلال آب" از همین نگارنده
http://saadatnoury.blogspot.ca/2011/06/blog-post_08.html

تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/10/blog-post_17.html
One Song and Many Voices (Part 23): Baaran/ The Rain
Collected and Prepared By
M. Saadat Noury, PhD
http://iranian.com/posts/one-song-and-many-voices-pt-23-baaran-rain-58723
بخش های پیشین مجموعه ی یک آوا و بسا صدا
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/12/blog-post_20.html

۱۳۹۴ مهر ۱۷, جمعه

ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ۴۷ - شناخت آریایی ها از فرهنگ وعلم و فلسفه

 نخستین جایگاه دانش و فرهنگ در جهان باستان: درگذشته های دور، ایلام و بابل و مصر بود که در آن میان ایلام، اهمیت ویژه ای داشت. ایلام نخستین دولتی بود که در هزاره ی چهار پیش از میلاد مسیح، بازرگانی و تجارت را پدید آورد و این کار نیز موجب پیشرفت دانش های کاربردی چون کاشی سازی و شیشه گری شد و اینها از جمله هنرهایی هستند که ایرانیان در آن مهارت داشتند و در واقع ایرانیان نخستین کسانی بودند که این هنرها را پدید آوردند. ورود آریایی ها به سرزمین ایران و آمیزش با مردم بومی آن و همچنین آشنایی آنها با فرهنگ ایلامی و نیز آموزه های زرتشت پیامبر ایران باستان در بزرگداشت راستی و حقیقت گرایی، ایرانیان را به دانش آموزی و دانش آموختن فرا خواند. بنیان و ریشه ی فلسفه جهان از آموزه های زرتشت سرچشمه می گیرد و حقیقتی انکار ناپذیراست. تاثیر پذیری افلاطون ازفلسفه و نظام اجتماعی ایران برکسی پوشیده نیست. هرمیپوس یونانی گفته است که اوستا به یونانی ترجمه شده بود و گویا بسیاری ازفرزانگان یونانی از جمله افلاطون آن راخوانده بودند واز آن بهره جستند. سیسرو نویسنده ی رومی نیز کتاب ماهیت بد وخوب خویش را بر پایه ی آیین زرتشت نگاشته است و در یکی  از کتابهای خود  از آموزه های زرتشت استفاده کرده است...اندیشمندان یونانی همه پس ازروی کار آمدن دولت هخامنشی و ایجاد ارتباط میان خاور و باختر پدید آمدند. گسترش دانش در یونان بسیار مقطعی بوده است و گواه آن اینست که با تغییر شرایط سیاسی در روزگار ساسانیان بسیاری از یونانیان به ایران کوچیدند و در دانشگاه گندی شاپور (جندی شاپور) به فرا گیری دانش پرداختند. گزارش های یونانی از سده ششم پیش از میلاد حاکی از آن است که دانشمندان بسیاری ازیونان برای فراگیری علوم  به ایران می آمدند. برای نمونه فیثاغورث که از نخستین ریاضی دانان یونانی است ۲۰ سال در ایران و بابل بسر می برده است. در زندگینامه او آمده که وی دانش را از مغان آموخته است. افلاتون درباره ی آموزش پسران پادشاه هخامنشی می نویسد: پسران شاه را از چهارده سالگی به آموزگاران می سپارند و مغان نیز در میان آموزگاران جایگاه ویژه ای دارند چرا که دانا ترین آنان بهترین دانش ها را از دانسته های مغان می آموزند. به نوشته سیسرو هیچ کس نتواند شاه پارس شود مگرآنکه دانش مغان را فرا گرفته باشد. دراینجا منظور از دانش مغان بیشتر فلسفه، استدلال و منطق بوده است... باید یادآور شد زرتشت گاه شماری آریایی را پدید آورد که دقیق ترین گاه شماری به شمار می رود و احتمالا گاه شماری جلالی که خیام آنرا پدید آورد برگرفته از آن بوده است.
کهن ترین چاه نفت نیز که تاریخ از آن یاد می کند در روزگار داریوش هخامنشی (۵۲۱ تا ۴۸۶ پیش از میلاد) است. این چاه در ۲۶ کیلومتری شوش بود. هرودوت در کتاب جنگ های ایران در این باره می نویسد:" از این چاه نفت و قیر بیرون  می آورند".  دردانشگاه گندی شاپور علومی چون پزشکی، فلسفه، ستاره شناسی، ریاضیات، الهیات و دیگر دانش های عالی تدریس می شد. فرهنگ و هنر ساسانی دارای چنان شکوه و رفعتی بود که آوازه ی دانش وخرد آنان بر همه جهان آنروز نافذ و تاثیر گذاربود. باید دانست که بر روی سر در دانشگاه گندی شاپور نیز چنین نگاشته شده بود " دانش و دانایی برتر از زوربازو و شمشیر است".
http://anahit15.blogfa.com/post-16.aspx
فلسفه ی ایرانی به اندیشه‌ ها و سنن فلسفی ایران باستان بر می‌گردد که از اندیشه ‌های باستانی هندوآریایی آغاز می‌شود. بعدها همین اندیشه‌ها تحت تأثیر دین زرتشتی قرار گرفتند و مکتب زرتشت را تشکیل دادند براساس دائرة المعارف فلسفه آکسفورد تاریخ موضوع و دانش فلسفه به هندوآریایی‌های ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد می‌رسد. این دائرةالمعارف اضافه می‌کند که پس از آن فلسفه زرتشتی از طریق یهودیت وارد اندیشه غربی و نهایتاً افلاطونی می‌شود. اما هیچگاه تأثیر فلسفه ایرانی تا اندازه تأثیر متقابل یونان بر ایران نمی‌شود. از جمله فلاسفه این دوره می‌توان به استون و پالس پارسی و مانی و مزدک اشاره کرد. سرتاسر تاریخ ایران را به دلیل تغییرات قابل توجه سیاسی اجتماعی متأثر از حملات قوم عرب در سال ٦٥١ ميلادى و مغول ها در سال ١٢٢١ ميلادى پهنه فراخی از اندیشه‌ های فلسفی پوشانده‌است.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87_%D8%AF%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
فلسفه ی زرتشت
۱ - زرتشت چنین گفته‌است: «سخن‌ ها را بشنوید و با اندیشه روشن در آن ‌ها بنگرید و راهی را که باید در پیش گیرید برای خود برگزینید، از آن دو مینوی همزادی که در آغاز آفرینش در اندیشه و انگار پدیدار شدند، یکی نیکی را می‌نمایاند و دیگری بدی را؛ و میان این دو، دانا راستی را برمی‌گزیند و نادان دروغ را». این بزرگ‌ترین اهدایی است که زردتشت به فلسفه دینی کرده‌ است. دلیل آفرینش انسان مانند دیگر آفرینش‌ها نگهداری از درستی است. این هدف با مشارکت زنده در زندگی و گفتار، پندار و کردار نیک دست یافتنی خواهد شد. عنصرهای فلسفه زردتشت از طریق تأثیر آن بر یهودیت و افلاطون گرایی میانی وارد فلسفه غرب شده‌ است و به عنوان یکی از نخستین وقایع کلیدی در پیشرفت فلسفه شناخته می‌شود.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87_%D8%B2%D8%B1%D8%AA%D8%B4%D8%AA
۲ - زرتشت با انتخاب آتش به عنوان سمبل کیش خود از پیروان خود خواسته است که مثل آتش پاک و درخشان باشند/ همانطوری که شعله های آتش به سوی بالا زبانه می کشند، پیروان دین هم به سوی بالا، به سوی ترقی و تعالی پیشروی کنند/ همانطوری که شعله های آتش هرگز به سوی پایین جذب نمی شوند، آنها هم سعی کنند مجذوب خواهش های پست نفسانی نشوند و همیشه آمال بزرگ معنوی را در نظر داشته باشند/ همانطور که آتش ناپاک را پاک می کند و خود آلوده نمی شود، آنها هم با بدی بستیزند بی آنکه خود را آلوده بدی ها کنند/ همانطوری که از اخگر می توان آتشی برافروخت، با روح و فکر یک انسان نیکوکار، روان های بی شماری پاک و منزه خواهد شد/ همانطوری که آتش فعال و بیقرار است و تا پایان عمر حتی لحظه ای از کوشش باز نمی ایستد، انسان هم باید، مانند آتش فعال باشد و از کار و کوشش باز نایستد.
http://7country.persianblog.ir/post/211/
۳ - فلسفه زرتشت و جدایی دین از سیاست: گفتگوی سایت انجمن زرتشتیان با دکتر آبتین ساسانفر
https://www.youtube.com/watch?v=s2945_wnQYw
همچنین نگاه کنید به "زَرتُشت یا زَردُشت یا اشوزَرتُشت" در نوشتار "نخسیتن سرایندگان آریائی": از همین نگارنده 
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/06/blog-post.html
فلسفه ی مانی
مانی پیامبری ایرانی بود که در سال ۲۱۶ میلادی در نزدیکی تیسفون به دنیا آمد و در روزگار ساسانی، پیام‌آور آیین مانوی یا کیش روشنی بود. او از سوی مِهرشاه و پیروز، برادران شاپور یکم پشتیبانی شد و شاپور به او اجازهٔ تبلیغ دینش را داد؛ اما درنهایت مورد خشم موبدان زرتشتی دربار ساسانی قرار گرفت و سرانجام در ۲۷۶ میلادی به دستور بهرام یکم کشته شد... مانی می‌گفت: «روان (روح) را می‌توان با خویِ مهرورزی (فضیلتِ عشق) برادرانه، باورمَندی (ایمان)، شکیبایی، خِرَد، راستی، آشتی و شادی ‌بخشی رهایی (نجات) داد». عرفان مانوی ریشه در کیش گنوسی دارد و شناخت، خودآگاهی و خِرَد مهم‌ترین ویژگی کیش مانوی است.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C
همچنین نگاه کنید به "مانی" در نوشتار "نخسیتن سرایندگان آریائی": از همین نگارنده 
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/06/blog-post.html
فلسفه ی مزدک
مزدک پسر بامداد در سال ۴۶۰ میلادی در شهر نیشابور خراسان بدنیا آمد (در فرهنگ ایران باستان آمده است: مزدک پسر بامداد ازمردم استخر فارس بود) و در ۵۲۴ یا ۵۲۸ میلادی در گذشت. به باوربرخی دانشمندان و ایرانشناسان، ساختاری هشت ضلعی که به نام پیرسرخ درشهرلار کهن (در جنوب استان فارس) وجود دارد آرامگاه مزدک است. بنا به گفته «کریستنسن» ایران شناس دانمارکی: آئین یا فلسفه ی مزدک یکی ازشاخه های دین مانی است... مزدک یکی ازموبدان عالی آئین مانوی بود و درعهد پادشاهی قباد اول ساسانی دعوی پیامبری کرد و به ترویج آئین خود شروع نمود. چون کشور به نسبت تداوم جنگ های فرسایشی با همسایگان در یک بحران حاد اقتصادی و اجتماعی قرارداشت و قحطی و ناداری و احتیاج مردم را به جان رسانیده بود پیدایی آئین مزدک در این برهه ی تاریخ که در آن مسائل اقتصاد و مذهب عمیقا بهم گره خورده بود بمثابه راهبردی بود در تقویت  روحیه اجتماعی و رهایی مردم از تنگدستی و سیه روزی. قباد پادشاه با درک این اصل در ابتدا از روى عقیده و علاقه یا بمفهوم یک راهکارسیاسى براى  فرونشاندن طبقه اشراف و روحانیون زرتشتى و نجات جامعه از بحران و رفع تناقضات اجتماعی به مزدك ميدان داد كه  اندیشه های اصلاحی خود را تبلیغ نماید. مزدک موفق شد با حمایتی که قباد از او به عمل آورد و با استفاده از فرمان هایی که از شاه می گرفت، مردم کشور را در راه دست یابی به عدالت همه پسند به حرکت در آورد. همین بود که آئین و اندیشه او با سرعت هرچه تمامتر گسترش یافت وپیروان زیادی پیدا کرد. مزدک به مدد پیروانش انبارهای غله اشراف واعیان را گشود و برای مردم تهیدست تقسیم کرد . ولى به فاصله اندکى درهمان زمان قباد و بعد به دستیارى فرزندش انوشیروان و یا در زمان سلطنت خود انوشیروان مزدکیان قتل عام شدند و از آن پس به صورت یک فرقه سرى درآمدند. مزدکیان دردوره ى اسلام نیز لااقل تا دو سه قرن وجود داشته اند. دردوره ى اسلام برخی از نهضتهاى آریایی ــ خراسانی ضد خلافت و احیانا ضد اسلامى را غالبا مزدکیان رهبرى مى کرده اند....مزدک می گفت: مساوات و دوستی را پیشه خود سازید و با سلطه و قدرت یک نفر بردیگران مبارزه کنید و ثروت را همگانی سازید، رفتار و کردار پسندیده را پیشه خود سازید، در صدد قتل و آزار کسی برنیائید: بصیر کامجو
http://www.khorasanzameen.net/php/read.php?id=706
نام اصلی مزدک
نام های بندوس (بون- دا- اوک= مخلوق دانای منسوب به بن و زهدان)، مزدک (دانا، دانای خُرد) و زرتشت خورگان (زرتشت خُرد) که نام مؤسسین آیین مزدکی به شمار رفته جملگی نام مشترک دو فرد در مقام مراد و مرید بوده که استاد و شاگرد این مکتب معرفی شده اند. می توان تصور نمود که مزدک ایرانی خود را به نام استادش بدین القاب ملقب ساخته بوده است. اما با توجه به همین مفاهیم نام اصلی وی باید شروین بوده باشد چه خرمدینان مزدک را تحت نام کودک دانا (مزد-ک) و شروین (پرهوش) تقدیس می نموده اند: منابع گوناگون
http://www.google.com
داستان مزدک
https://www.youtube.com/watch?v=58o7V9xwkO8
نگاهی به برخی تفاوت ها در فلسفه های زرتشت و مانی و مزدک/ به زبان انگلیسی
https://www.youtube.com/watch?v=IQfUYwrLFFo
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/10/blog-post.html
Notes on Aryans: The Knowledge of Aryans about Culture, Science, and Philosophy 
Abstract: The Ancient Site of Culture/ The Knowledge of Aryans about the Science of Medicinal Plants/ The Knowledge of Aryans about the Science of  Mathematics/ The Knowledge of Aryans about the Art , Crafts, and Food/ Iranian philosophy or Persian philosophy/ Some Examples of Zarathustra's Philosophy/ The Philosophy of Mani/ The Philosophy of Mazdak
Collected and Prepared By
Manouchehr Saadat Noury, PhD

http://iranian.com/posts/notes-on-aryans-the-knowledge-of-aryans-about-culture-science-an-58368
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/04/blog-post_17.html