۱۳۹۸ مهر ۸, دوشنبه

یادداشت هایی در زمینه ی استیضاح از ترامپ

Image result for ‫دونالد ترامپ wiki‬‎
وا ژه ی استیضاح و نخستین آگاهی ها در زمینه ی استیضاح از ترامپ
 وا ژه ی استیضاح
استیضاح = این واژه عربی است و پارسی جایگزین آن پرفراس می باشد - طلب وضوح کردن - آشکار کردن (منتهی الارب) - از کسی درخواستن تا چیزی هویدا کند: لغت نامه ی دهخدا
استیضاح = یکی از ساز و کارهای سیاسی مورد استفاده در سیاست داخلی کشورها و به ‌طور مشخص عرصه ی مناسبات دو قوه ی مقننه و مجریه است. استیضاح یک واژه بر گرفته از واژگان عربی است که از نظر واژه به معنای درخواست توضیح است اما در اصطلاح سیاسی به معنای پرسش رسمی نمایندگان مجلس از رئیس جمهور، هیأت وزیران یا یک وزیر است که پس از ارائه ی توضیحات باید برای ادامه ی کار از مجلس مجدداً رأی اعتماد بگیرند. طرح استیضاح به خودی خود به مفهوم عزل مقام مورد استیضاح نمی ‌باشد بلکه اولین گام در این مسیر تلقی می ‌شود و چنانچه در رأی‌ گیری پس از توضیحات وی، به او رأی عدم اعتماد داده شود آن مقام برکنار می‌ شود: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
 نخستین آگاهی ها در زمینه ی استیضاح از ترامپ
حزب دمکرات که اکثریت مجلس نمایندگانِ کنگره آمریکا را در دست دارد، نخستین مرحله از فرآیند استیضاح دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا را آغاز کرد. در این مرحله، مجلس نمایندگان، تحقیقات رسمی درباره عملکرد رئیس جمهوری این کشور در گفتگوی تلفنی با رئیس جمهوری اوکراین را آغاز خواهد کرد. دراین تحقیقات رسمی، این موضوع بررسی خواهد شد که آیا دونالد ترامپ خواهان کمک اوکراین برای خدشه‌دار کردن وجهه "جو بایدن" رقیب اصلی دموکرات وی در انتخابات سال آینده در این کشور شده است یا نه؟. "نانسی پلوسی"، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا عصر سه‌شنبه ٢ مهر/‌ ٢٤ سپتامبر آغاز رسمی تحقیقات در خصوص استیضاح دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا را اعلام کرد. پلوسی در سخنانی گفت که هیچ کسی بالاتر از قانون نیست و دونالد ترامپ در مورد رسوایی پرونده اوکراین باید پاسخگو باشد. دونالد ترامپ در واکنش به اظهارات رئیس مجلس نمایندگان آمریکا، آن را اقدامی «بسیار بد برای کشور» خواند. ترامپ همچنین با متهم کردن دموکرات‌ها به تلاش برای تخریب دستاوردها و موفقیت‌های وی، در حساب توئیتری خود نوشت: «پلوسی، نادلر، شیف و البته ماکسین واترز، هیچوقت حتی متن تماس را ندیده‌اند. وی در توئیت دیگری این کار دموکرات‌ها را «آزار و اذیت رئیس جمهور» توصیف کرد. مطرح شدن این مسأله در کنگره سبب شد که رئیس‌جمهوری آمریکا دستور دهد متن مکالمه تلفنی خود با همتای اوکراینی‌اش را به طور کامل از حالت طبقه‌ بندی سری خارج کنند. روزنامه "واشنگتن پست" نوشت که نانسی پولسی حوالی ساعت ۵ بعدازظهر روز سه‌شنبه پس از دیدار با نمایندگان دموکرات، طرح تحقیق رسمی استیضاح را اعلام خواهد کرد. او پیش از این نشست به خبرنگاران گفته
بود که دموکرات‌ها «آماده» هستند تا مراحل لازم را طی کنند: تارنمای رادیوی خبری فرانسه
استعلام استیضاح دونالد ترامپ
در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۹ توسط نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا و رهبر اکثریت حزب دموکرات در این مجلس به صورت تلویزیونی اعلام شد. استیضاح دونالد ترامپ به دلیل شکایت یک مقام اطلاعاتی آمریکا در مورد سوء استفادهٔ او از قدرت استعلام شده‌است. این شکایت به مکالمهٔ تلفنی ترامپ با ولودیمیر زلنسکی رئیس‌جمهور اوکراین اشاره دارد. طی آن گفتگو ترامپ از زلنسکی خواسته بود تا احتمال فساد اقتصادی پسر جو بایدن (سناتور دمکرات و معاون باراک اوباما) را پیگیری کند و در مقابل، وعدهٔ افزایش کمک نظامی به اوکراین را داده بود. پسر جو بایدن پیش‌تر برای یک شرکت انرژی در اوکراین کار می‌کرده‌است. جو بایدن یکی از داوطلبان اصلی برای انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا است و این شکایت ترامپ را متهم کرده که از قدرت خود سوءاستفاده کرده تا یک کشور خارجی را به مداخله در انتخابات ۲۰۲۰ فرا خواند. ترامپ این اتهام را نیز مانند اتهام دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ «کارزاری رسانه‌ای» علیه خود دانسته و افشاگر این مکالمه را «تقریباً مانند یک جاسوس» خطاب کرده‌است. در صورت برکناری ترامپ از مقامش، تا پایان دوره چهار ساله او (۲۰ ژانویه ۲۰۲۱)، معاون او، مایک پنس رئیس‌جمهور آمریکا خواهد بود: ویکی‌پدیا
 چگونگی روند استیضاح و پیشینه ی تاریخی استیضاح در آمریکا
براساس قانون اساسی امریکا، تنها مجلس نمایندگان صلاحیت استیضاح را دارد، اما این کار باید از سوی مجلس سنا که اکثرایت اعضای آن جمهوری‌خواه اند، نیز مورد تائید قرار گیرد. فقط دو رئیس جمهور در تاریخ ایالات متحده استیضاح شده اند: اندرو جانسون و بیل کلینتون. اما این کار منجر به برکناری آنان نشده است. ریچارد نیکسون، سی و هفتمین رئیس‌جمهور ایالات متحده امریکا برای جلوگیری از استیضاح از سمتش کنار رفته بود: تارنمای دويچه وله
وجه تشا بهات دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و ولودیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین
دونالد جان ترامپ (زاده ۱۴ ژوئن ۱۹۴۶ میلادی) چهل و پنجمین رئیس ‌جمهور ایالات متحده آمریکاست. وی پیش از ورود به سیاست، کارآفرین و یک چهرهٔ تلویزیونی بود. ترامپ در انتخابات سراسری ۸ نوامبر ۲۰۱۶ با پیروزی بر هیلاری کلینتون، نامزد دموکرات، با ۷۰ سال سن ثروتمندترین و مسن‌ترین کسی شد که ریاست جمهوری را آغاز کرد. او تنها کسی است که بدون هرگونه سابقه ی تصدی مناصب سیاسی یا نظامی به ریاست جمهوری آمریکا برگزیده شده و پنجمین کسی است که با کسب آرای مردمی کمتر از رقیبش به ریاست جمهوری برگزیده شده ‌است: تارنمای ویکی‌پدیا
ولودیمیر الکساندرویچ زلنسکی رئیس جمهور اوکراین (زادهٔ ۲۵ ژانویهٔ ۱۹۷۸) فیلم‌نامه ‌نویس، نظریه‌پرداز حقوق، کمدین، مجری، تهیه‌کننده ی فیلم، خواننده، هنرپیشه، مجری تلویزیون، تهیه‌کننده ی تلویزیونی، طنزنویس، سرگرم‌کننده، سیاستمدار و شومن اهل اوکراین است. وی در تاریخ ۲۱ آوریل ۲۰۱۹ بدون سابقهٔ فعالیت سیاسی و با پیروزی بر رئیس‌جمهور سابق اوکراین پترو پروشنکو، با کسب ۷۰ درصد آرا به‌عنوان رئیس‌جمهور اوکراین انتخاب شد: تارنمای ویکی‌پدیا
*
به عبارت دیگر هر دوی آن ها پیش از تصدی ریاست جمهوری، "شومن" و "بدون سابقهٔ فعالیت سیاسی" بودند.

نگارش و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
دومین یادداشت: ویژگی های برخی از دست اندرکاران استیضاح از ترامپ/ بزودی پست خواهد شد
*
گزیده ای از نوشتارها
https://msnselectedarticles.blogspot.com/2019/09/blog-post_30.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
=====================

۱۳۹۸ مهر ۵, جمعه

نکاتی پیرامون واژه ی فارسی "پسته"


پسته در فرهنگ واژه ها
پسته = نام درخت پسته در زبان های یونانی، لاتین، زبان های اروپایی، عربی، ترکی، روسی، ژاپنی و دیگر زبان ها از نام ایرانی این درخت گرفته شده است. در پارسی قدیم نام این درخت پیستا کاو و در فارسی میانه (پهلوی) پیستاک بوده و بعدها به پسته تغییر نام داده است. پیدایش پسته در ایران را به ۴ تا ۵ هزار سال پیش نسبت داده اند و می گویند از ایران به سایر مناطق جهان برده شده است.  درخت پسته در نقاط مختلف ایران ازجمله دامغان و قزوین و کرمان و رفسنجان و اردستان غرس می شود و در مراوه تپه (یا مراوه یکی از شهرهای استان گلستان یا گرگان) بحال وحشی است. برخی پژوهشگران کشت پسته را در ایران، در زمان پارت ها (اشکانیان) و در نواحی خراسان که نزدیک ترین منطقه به زادگاه طبیعی آن است، می دانند برخی براین باورند که سابقه ی پسته در قزوین به ۱۶۰۰ سال پیش می رسد و از آنجا به دامغان و سمنان برده شده است. پسته کاری در منطقه کرمان را به قرن ۱۲ هجری نسبت داده اند. کشت پسته در سایر نقاط ایران به ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال گذشته مربوط می شود : لغت نامه ی دهخدا 
پسته = پسته درخت کوچکی است که مبدأ آن خاورمیانه و آسیای مرکزی است و در کشورهایی مانند ایران، سوریه، ترکمنستان و غرب افغانستان رشد می‌ کند. این درخت میوه ای تولید می ‌کند که خوراکی و بسیار لذیذ است. پسته واژه‌ای فارسی است که از طریق زبان لاتین وارد زبان ‌های اروپایی شده ‌است. تولید پسته در ایران در سال ۲۰۱۷ معادل ۵۷۴٬۹۸۷ تن بوده که ایران را در مقام اول جهان قرار داده است. بعد از ایران آمریکا با تولید ۲۷۲٬۲۹۱ و چین با تولید ۹۵٬۲۹۴ تن در مقام دوم و سوم قرار
داشته‌ اند: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
*
پسته در برخی از فرهنگ های جهان
پسته به زبان انگلیسی: تارنمای ویکی‌پدیا/ پسته به زبان فرانسوی: تارنمای ویکی‌پدیا/ پسته به زبان آلمانی: تارنمای ویکی‌پدیا/ پسته به زبان اسپانیولی: تارنمای ویکی‌پدیا/ پسته به زبان ایتالیایی: تارنمای ویکی‌پدیا/ پسته به زبان عربی: تارنمای ویکی‌پدیا
*
پسته در گلچینی از سروده ها
سروده ای با خروارها واژه ی فارسی پسته
هرکه بر پسته ‌ی خندان تو ، دندان دارد/ جان کشد پیش لب لعل تو ، گر جان دارد
شکر و پسته ‌ی خندان تو می‌دانی چیست/ چشم سوزن که درو، چشمه ‌ی حیوان دارد
هرکه را پسته ‌ی خندان تو از دیده بشد/ دیده از پسته ‌ی خندان تو ، گریان دارد
لب خندان تو از تنگ دلی ، پر نمک است/ که بسی زیر نمک ، پسته ‌ی خندان دارد
پسته را زیر نمک از لب تو سوخت جگر - پس لبت سوخته‌ای را ، به چه سوزان دارد
شکر از پسته‌ی شیرین تو شور آورده است - که لب چون شکرت ، شور نمکدان دارد
جانم از پسته‌ی پرشور تو ، چون پسته شود - نمک سوختگی ، بر دل بریان دارد
وآنگه از پسته‌ی تو ، این دل شور آورده - با جگر پر نمک انگشت ، به دندان دارد
عقل چون پسته دهن مانده مگر از هم باز/ کانچه شور است که او را ، شکرستان دارد
ای بت پسته‌دهن ، بر دل و جانم یک شب - نظری کن که دلم ، حال پریشان دارد
تو مرا هر نفسی پسته ‌صفت، می‌شکنی - دردم از حد بشد، این کار ، چه درمان دارد
جان آمد به لب از پسته‌ی رعنات مرا - فرخ آن کو ، لب خود ، بر لب جانان دارد
هیچ شک نیست که چون پسته نگنجد در پوست/ هر که لب بر لب آن لعل بدخشان دارد
پسته در باز کن آخر ، چه در بسته دهی - که دلم کار فرو بسته ، فراوان دارد
زلف برگیر که خورشید تو در سایه بماند - پسته بگشای که یاقوت تو ، مرجان دارد
ز من سوخته چون پسته ، برون آی از پوست
چندم از پسته‌ی خندان تو ، گریان دارد: عطار نیشابوری
رباعی جدید پسته
ای خبره به امر_ باغداری/ دلبسته ی شغل پسته کاری
آن  روز که پسته ها در آید/ جشنی ست برای  پسته خواری
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
پسته در گلچینی از نوشتارها
پسته نامه: نگاه کنید به نوشتاری از همین نگارنده
پسته کاری (راهنمای کاشت و احداث باغ پسته): نگاه کنید به نوشتاری توسط انجمن پسته ی ایران
پسته کاران معروف ایران: نگاه کنید به نوشتاری از همین نگارنده
*
نگارش و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
مجموعه ی واژه های ایرانی در فرهنگ جهانی
*
گزیده ای از نوشتارها
https://msnselectedarticles.blogspot.com/2019/09/blog-post_27.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
=====================

۱۳۹۸ مهر ۴, پنجشنبه

پسته کاران معروف ایران

 Pistacia lentiscus (male flowers).jpg
حاج اکبر بسنجیده معروف به اکبر تاج آبادی: از مهمترین نوع پسته می‌توان به پسته «اکبری» اشاره کرد، پسته ای که به علت داشتن مغز بلند و کشیده و درشت خود در بازار جهانی به "پسته ی مغز بلند و کشیده" معروف است، این پسته از مهم‌ترین ارقام پسته در زمینه تجارت می ‌باشد و تنها تولیدکننده عمده این گونه پسته ایران است و بیشتر در شهرستان‌ های رفسنجان و انار برداشت می‌شود، پسته اکبری یکی از ارقام تجاری پسته ایران می‌باشد که از نظر اقتصادی دارای بالاترین ارزش می‌باشد. این رقم به نام عبداللهی نیز شهرت دارد و در روستای فخرآباد کشکوئیه رفسنجان شناسایی و انتخاب گردیده‌است. این رقم دارای میوه‌ای بادامی شکل، کشیده و درشت می‌باشد. بنیانگذار این نوع پسته مرحوم حاج اکبر بسنجیده معروف به اکبر تاج آبادی بوده‌ است، که این پسته به نام وی پسته اکبری نام گرفته، نامبرده در سال ۱۳۸۰ در سن ۹۶ سالگی در شهرستان رفسنجان درگذشت و در زادگاهش روستای تاج آباد از توابع شهرستان رفسنجان به خاک سپرده شد

حاج علی شریفی; پسته ی کله قوچی یکی دیگر از ارقام تجاری پسته ی ایران می‌باشد که برای اولین بار توسط فردی به نام حاج علی شریفی در روستای دهنو رفسنجان شناسایی و انتخاب گردید و به همین دلیل به نام پسته ی حاج شریفی نیز معروف است. مناطق عمده ی گسترش آن استان کرمان می ‌باشد و در سایر استان‌ های ایران نیز به صورت پراکنده وجود دارد

احمد آقا فروتن: پسته ی احمد آقایی، برای اولین بار توسط فردی بنام احمد آقا فروتن شناسایی و انتخاب گردید. گسترش این رقم در استان کرمان بیشتر در مناطق نوق رفسنجان و شهرستان سیرجان می‌باشد. در حال حاضر این رقم یکی از مهم‌ترین ارقام تجاری کشور ایران می‌ باشد که علی‌رغم قدمت نه چندان طولانی آن، به ‌طور چشمگیری در حال گسترش می‌ باشد. میوه ی آن بادامی‌شکل ولی ظاهر آن همانند رقم کله قوچی می ‌باشد. قرمزی رنگ مغز، سفیدی پوست استخوانی و درشتی میوه باعث گسترش آن شده ‌است

مهدی اوحدی: پسته ی اوحدی یا پسته ی فندقی، یکی از ارقام تجاری پسته ی ایران می ‌باشد که بین سال‌ های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ در روستای فتح‌ آباد رفسنجان توسط مهدی اوحدی شناسایی و انتخاب گردید. پسته ی فندقی، رقمی است بسیار معروف و سازگار برای اکثر مناطق پسته‌ کاری که در طول ۵۰ سال گذشته گسترش فراوانی پیدا کرده‌ است. حدود ۷۰–۶۰ درصد پسته‌ کاری ‌های رفسنجان را این رقم به خود اختصاص داده ‌است. این رقم دارای میوه ‌های فندقی شکل و کروی می ‌باشد

میرزا علی هاشمی بهرمانی: از خانواده‌ ای نسبتاً ثروتمند، با اندکی تحصیلات حوزوی از باغ ‌داران و تاجران پسته بهرمان از توابع بخش نوق رفسنجان بود. میرزا علی هاشمی بهرمانی پدر اکبر هاشمی رفسنجانی (زادهٔ ۳ شهریور ۱۳۱۳ در رفسنجان – درگذشتهٔ ۱۹ دی ۱۳۹۵ در تهران) روحانی، سیاستمدار و چهارمین رئیس‌جمهور ایران از ۲۵ مرداد ۱۳۶۸ تا ۱۲ مرداد ۱۳۷۶ بود.

نظری پسته کار: به عنوان یکی از باغداران نمونه ی پسته در ایران که منطقه ی بوئین ‌زهرا در استان قزوین را برای کشت پسته از حدود ۳۰ سال پیش انتخاب کرده به گفته خودش از هر هکتار به طور متوسط ۲ تن پسته برداشت می‌کند با آنکه میانگین کشوری رقمی زیر یک تن عنوان می ‌شود. طی بازدیدهای که از مراحل تولید تا فرآوری پسته مجموعه ی نظری بعمل آمد به نکات جالب توجهی برخورد شد که کمتر در مجموعه ی باغداران دیگر  وجود دارد. فعال بودن بخش تحقیق و توسعه که سالانه ۲۵ تحقیق و نمونه برداری میدانی روی محصولات باغ پسته این فرد انجام می‌شود، استفاده از دستگاه‌ های تمام اتوماتیک برای پوست کنی،‌ ضدعفونی،‌ شست ‌و شو و ارائه ی محصول نهایی پسته خشک و آماده صادرات است. نظری در مورد نحوه ی فعالیت خود و دلایل موفقیتش می‌گوید: از سال ۶۸ دو نمونه پسته اکبری و احمدآقایی را از استان کرمان و شهر رفسنجان به اینجا آورده و در وسعت ۲۰۰ هکتار کشت را آغاز کرده که اخیراً ۲۰۰ هکتار دیگر نیز به این سطح اضافه شده است.

پژوهش و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
همچنین نگاه کنید به
پسته کاری: راهنمای کاشت و احداث باغ پسته
http://iranpistachio.org/fa/article/baqbani/1513-ehdas
*
گزیده ای از نوشتارها
https://msnselectedarticles.blogspot.com/2019/09/blog-post_26.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
=============================

۱۳۹۸ شهریور ۲۱, پنجشنبه

واژه ی فارسی " آسمان " در برخی از فرهنگ های جهان

 
: در فرهنگ واژه ها
آسمان  = چرخ - سما - فلک - اثیر - ام النجوم - سپهر - گنبد - گردون - مینا - مقابل زمین/ نام روز بیست و هفتم یا بیست و پنجم و بعضی بیست و ششم گفته اند از هر ماه فارسی و در این روز نیک است بسفر دور شدن و نشاید هیچ کار دیگر کردن:  لغت نامه ی دهخدا
آسمان  = (نجوم) فضای بی‌پایان و نیلگون که بالای سر ما دیده می‌شود. رنگ آبی آن، رنگ هوایی است که کرۀ زمین را احاطه کرده است./ (نجوم) فضایی که ستارگان و کهکشان‌ها در آن قرار دارند./ سقف بنا./ نیروهایی ماوراءالطبیعه که بر سرنوشت انسان تاثیر می‌گذارند؛ سپهر؛ گردون؛ فلک/ [قدیمی] روز بیست‌وهفتم از هر ماه اوستایی:◻︎ آسمان‌روز ای چو ماه آسمان / باده نوش و دار دل را شادمان (مسعودسعد): فرهنگ فارسی عمید
آسمان = بخشی از جو یا فضای بالای خارج از زمین است که از سطح زمین دیده می‌شود. در طول روز، آسمان آبی دیده می‌شود که دلیل آن پراکندگی نور خورشید است: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
*
:آسمان در برخی از فرهنگ های جهان
آسمان به زبان انگلیسی: تارنمای ویکی‌پدیا/ آسمان به زبان فرانسوی: تارنمای ویکی‌پدیا/ آسمان  به زبان آلمانی: تارنمای ویکی‌پدیا/ آسمان  به زبان اسپانیولی: تارنمای ویکی‌پدیا/ آسمان  به زبان ایتالیایی: تارنمای ویکی‌پدیا/ آسمان  به زبان عربی: تارنمای ویکی‌پدیا
برخی پژوهشگران بر این باورند که تازیان احتمالا واژه ی فارسی آسمان را گرفتند (ربودند) و " آ " و " ن " را حذف کردند (سر و ته آن را زدند) و واژه ی "سما" را در زبان عربی جای دادند
*
آسمان ها و سروده ها 
دوش در تیرگی عزلت جان‌فرسایی/ گشت روشن دلم از صحبت روشن‌رایی
هر چه پرسیدم از آن دوست، مرا داد جواب/ چه بهْ از لذت هم‌صحبتی دانایی
آسمان بود بدان گونه که از سیم سپید/ میخ‌ها کوفته باشد به سیه دیبایی
یا یکی خیمة صد وصله که از طول زمان/ پاره جایی شده و سوخته باشد جایی
گفتم: از راز طبیعت خبرت هست؟ بگو/ منتهایی بوَدش، یا بودش مبدایی
گفت: از اندازة ذرات محیطش چه خبر؟/ حَیَوانی که بجنبد به تک دریایی
گفتم: آن مهرمنور چه بوَد؟ گفت: بوَد/ در بر دهر، دل_ سوختة ی شیدایی
گفتم این گوی مدور که زمین خوانی چیست/ گفت
سنگی است کهن خورده بر او تیپایی
گفتم: این انجم رخشنده چه باشد به سپهر؟/ گفت: بر ریش طبیعت
تف سربالایی... : ملک ‌الشعرای بهار
*
آمدی جانم به قربانت، ولی حالا چرا/ آمدی، حالا که من افتاده ام از پا، چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی/ بی وفا، این زودتر می خواستم، حالا چرا
عمر ما را، مهلت امروز و فردای تو نیست/ من که یک امروز مهمان توام، فردا چرا
نازنینا، ما به ناز تو جوانی داده ایم/ دیگر اکنون، با جوانان نازکن، با ما چرا
آسمان، چون جمع مشتاقان پریشان می کند/در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا، چرا
در خزان هجر گل، ای بلبل طبع حزین/ خامشی شرط وفاداری بود، غوغا چرا
شهریارا، بی حبیب خود نمی کردی سفر
این سفر، راه قیامت می روی تنها چرا: شهریار
*
آسمان های یک سراینده
شهر است، پر غبار و هوا تیره است و تار/ ابر سیاه، همهمه دارد به آسمان
انبوه دود و خاک، نشسته به صحن باغ/ دار و درخت و شاخه ی گل، چهره بوته زار
باران بریز  رگبار قطره های زلال آب/ دار و درخت و شاخه ی گل، شستشو بده
ای باغبان شهر/ برخیز و خاک سوخته را، رنگ و بو بده 
+
دانه دانه ، بر ف می بارد/ همچو مروارید غلطان ، ز آسمان
یا بسان نقره گو‌ن ، ذرات اشک/ کز دو چشم يك الهه شد روان
عاشقانه ، می شود جذب زمین/ تا که خاک تشنه ، جان یابد از آن
+
خون دل خوردی و فریاد رسا، سر دادی/ باورت ساخت، مسیحا نفسی بر آمد
به افق خیره شدی، تا که پرستو بینی/ زهی افسوس، که کفتار بسی‌ بر آمد
آسمان را طلبیدی همه جا روشن و صاف/باد و طوفان بشد و خار و خسی‌ بر آمد
+
آن شب که ماه بود و فروغ ستاره بود/ بر آسمان چشم تو ما را نظاره بود
آن شب نگاه تو غزل عشق می  سرود/ ابیات آن نگاه، به جان داد تار و پود
+
چون پرنده، همچنان بر بال خویش/ گفته ایم با آسمان ، ازحال خویش
از میا ن رعد و برق، آ تش فشان/ اين ندا پیچیده اندر کهکشان
فصل سرد و باد و توفا ن، بگذرد/ خشم و آسيب زمستان، بگذرد
با پرستو، ما بهارا ن آوریم/ چشم، در راهیم و بر اين باوریم
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
آسمان زنگاری در گلچینی از سروده ها
دارم از آسمان زنگاری/ زخم ها بر دل و همه کاری
با من اکنون فلک در آن حد است/ از جگر خواری و دل‌ آزاری
پاره های جگر فرو ریزد/ دامنم را اگر بیفشاری... : هاتف اصفهانی
ز عکس خون دل حاسدان تو هر شام/چو مغز پسته شود آسمان زنگاری
ز هیچگونه برین صوب ما نمی گذری/ دل تو عادت راحت گرفت پنداری
مرا چو نام شریف تو بر زبان گذرد
ز لب به چشم رسد نوبت گهر باری…: کمال‌الدین اسماعیل
آید از آسمان_  زنگاری/ این ندا، از برای هوشیاری
در نبردی علیه_ ظالم باش/ رستگاری اگر نظر داری: دکتر منوچهر سعادت نوری
*
آسمان در گلچینی از نوشتارها
واژه ی آسمان = معادل واژه «آسمان» در عربی «سما» است به معنی «آنجه در بالا جای دارد، سقف یا سایبان». از ریشه سُمُوّ، سُمی و یا سَمو گرفته شده است و در لغت به معنای «فوق و بالای هر چیزی» ، «رفعت و بلندی» و «چیزی بالای چیز دیگر و محیط بر آن» می‌باشد. در قرآن کریم آسمان گاه به صورت مفرد (سماء)  و گاه به صورت جمع (سموات)  و گاه «هفت آسمان» (سبع سموات) آمده است و در بسیاری از موارد همراه با زمین ( ارض ) یاد شده است. در جاهایی از قرآن مجید آمده است که آفرینش آسمانها و زمین و آنچه میان آنهاست، در ۶ روز انجام گرفته است. در جای دیگر آمده است که خداوند هفت آسمان را (بی ذکر زمین) در ۲ روز آفرید. پروردگار آن را همچون بنایی بر پا داشت بی‌آنکه آن را ستونی باشد: تارنمای ویکی‌فقه
هفت آسمان = در کیهان‌شناسی دینی یا اسطوره‌ای، به هفت لایه آسمان ارجاع دارد. در دوران باستان این آسمان‌ها هم با قلمروهای ماروای طبیعتی الهه‌ها و هم با اجسام سماوی مشاهده شده همچون سیارات باستانی و ستارگان ثابت تداعی می‌شدند. این مفهوم را، که از ادیان باستانی میان‌رودان مشتق شده است، می‌توان در ادیان ابراهیمی همچون اسلام، یهودیت، و مسیحیت یافت؛ مفهومی مشابه همچنین در برخی ادیان هندی همچون هندوئیسم یافته شده است. برخی از این سنت‌ها، از جمله آیین جین مفهومی از هفت زمین یا هفت دنیای زیرین را نیز شامل می‌شوند: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
از آسمان قطب شمال با برف ذرات ریز پلاستیکی می بارد = مطالعات نشان داده است که حتی در محیط بکر قطب شمال هم برفی که از آسمان می بارد حاوی ذرات ریز پلاستیکی است. دانشمندان گفتند که شمار این ذرات آن ها را تکان داده است: بیش از ده هزار ذره در هر لیتر. این بدان معنی است که تنفس حتی در این محیط هم می تواند ذرات میکرو پلاستیکی را وارد ریه کند - هرچند پیامد های آن برای سلامتی روشن نیست. این منطقه یکی از آخرین محیط های بکر جهان تلقی می شود. گروه محققان آلمانی-سوئیسی که نتایج مطالعه ی خود را در "ژورنال پیشرفت های علمی" چاپ و منتشر کرده اند، همچنین شاهد ذرات و الیاف لاستیکی در برف بودند: تارنمای بی بی سی

پژوهش و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
مجموعه ی واژه های ایرانی در فرهنگ جهانی
*
گزیده ای از نوشتارها
https://msnselectedarticles.blogspot.com/2019/09/blog-post_12.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
=====================

۱۳۹۸ شهریور ۱۸, دوشنبه

زیستگاه پیشین: بین امیریه و خانی آباد در خیابان مولوی

================================================
تاریخچه ی ساخت خیابان مولوی به سال ۱۲۸۴ قمری و طرح توسعه ی شهر تهران
در عهد ناصری برمی گردد. ناصرالدین شاه دستور می ‌دهد از مرز جنوبی تهران هزار
قدم به سمت جنوب بروند و خندق جدید شهر را در این نقطه (که در محل فعلی خیابان
 شوش تهران قرار می‌گیرد) حفر و خیابان مولوی را هم در شمال خندق جنوبی
 شهر و در محل برج و باروی شاه طهماسبی احداث کنند. در ابتدا اسم این مکان را
 خیابان اسماعیل بزاز می‌ نامند. خیابان مولوی اسمی بود که در زمان رضا شاه پهلوی
 بر خیابان گذاشتند. همچنین در زمان رضا شاه میدان محمدیه (اعدام) را در مسیر این
 خیابان احداث کردند. اخیراً در یک حفاری عمرانی در این خیابان اسکلت
 زنی کشف شد که متعلق به هفت هزار سال پیش است و نشان از قدمت طولانی
حیات و زیست در منطقه ی مولوی تهران دارد: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
================================================
پیش از ادامه ی تحصیلات در آمریکا و یک توقف کوتاه در خاک وطن آن دیار کهن ایران و سرانجام مهاجرت و اقامت در کانادا، نگارنده ساکن امیرآباد و قلهک و پیش از آن زیستگاه اش در نقطه ای بین چهارراه گمرک امیریه و خانی آباد در خیابان مولوی بود. خیابانی که با خاطرات بسیاری از چهره های نامدار تاریخ معاصر ایران همراه است. این چهره ها را به شکلی بسیار گذرا با یکدیگر بازشناسی و مرور می کنیم

فریدون فرخزاد و چهارراه گمرک امیریه درنخستین کوچه ی جنوبی خیابان مولوی
فریدون فرخزاد (۱۵ مهر ۱۳۱۷ خورشیدی در تهران − ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ در بُن آلمان) برنامه‌ پرداز، شاعر، برنامه ‌ساز رادیو و تلویزیون، خواننده، مجری تلویزیونی و رادیویی، ترانه‌سرا، آهنگساز، بازیگر و فعال سیاسی ایرانی و حقوق‌دان معترض به حکومت جمهوری اسلامی ایران بود. از فریدون فرخزاد به‌عنوانِ «نامی‌ترین شومَن ایران» یاد می‌شود. وی هم‌چنین برادرِ فروغ فرخزاد (متولد تهران، خیابان عین‌الدّوله یا خیابان ایران فعلی، کوچهٔ مهدیه) شاعره معاصر ایرانی بود.فریدون فرخزاد در چهارراه گمرک امیریه و درنخستین کوچه ی جنوبی خیابان مولوی تهران از پدری تفرشی (سرهنگ محمد فرخزاد) و مادری کاشانی ‌تبار (توران وزیری‌) متولد شد. فریدون مدتی در دبستان حکیم نظامی و بعد در دبیرستان دارالفنون درس خواند و سپس به آلمان رفت. در مونیخ، وین و برلین حقوق سیاسی خواند. پایان‌نامهٔ دکترای علوم سیاسی را دربارهٔ تأثیر عقاید مارکس بر کلیسا و حکومت آلمان شرقی نوشت و از دانشگاه مونیخ فارغ ‌التحصیل شد.… وی در ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ (۷ اوت سال ۱۹۹۲) در محل سکونتش در شهر بن بر اثر ضربات چاقو به قتل رسید. نمونه ای از اشعار او
در گوشه ی این اتاق تاریک - یک باغ نشسته ‌است بیدار/ از دوست ندیده جز مذلت - از غیر کشیده رنج بسیار/ بر بام بلند ابرهایش - خورشید نمی ‌شود پدیدار/ هر ثانیه اش هزار سال است - در فاصله ی نگاه و دیدار/ این باغ منم که خسته از خویش - در خویش خزیده‌ام دوصد بار
*
مشیرالسلطنه و مسجد مشیرالسلطنه 
میرزا احمدخان مشیرالسلطنه (۱۲۲۲–۱۲۹۷ خورشیدی) از نخست‌وزیران ایران در دوران مشروطه در دوران پادشاهی محمدعلی‌شاه قاجار بود. مشیرالسلطنه به اصول مذهبی سخت پای ‌بند بود به همین دلیل مدرسه و مسجدی در گوشه ی چپ خیابان بلورسازی در تقاطع شمالی خیابان مولوی ساخت که هم ‌اکنون پا برجاست و موقوفاتی نیز برای آن اختصاص داده شده ‌است
*
بهمن فرمان آرا و دبستان رازی
بهمن فرمان آرا تهیه‌ کننده، کارگردان، فیلمنامه‌ نویس،نویسنده و هنرپیشه ایرانی است. وی در کارنامه کاری خود، موفق به دریافت چندین جایزه سیمرغ بلورین شده ‌است (در دوران ۸ ساله ی محمود احمدی نژاد هیچ درخواستی برای فیلم نداد و در اعتراض به منحل شدن خانه ی سینما، سه سیمرغ بلورین خود را به نشانه ی اعتراض به دفتر جشنواره ی فجر پس داد). بهمن فرمان‌آرا در سوم بهمن ۱۳۲۰ در اصفهان به دنیا آمد. پدر او مصطفی فرمان آرا بازرگان و کارخانه دار و مدیر روزنامه ی مهرملت و مادر او اقدس السادات بشارت خواهر سید علی بشارت مدیر روزنامه ی صدای وطن بود (فرمان آراها و بشارت ها از بستگان خانواده ی پدری نگارنده بودند). بهمن فرمان آرا در تحصیلات ابتدایی مدتی هم دبستانی نگارنده در دبستان رازی (در بخش شمالی خیابان مولوی) بود. وی در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل به لندن رفت و در هنرکده ی هنرهای دراماتیک مشغول به تحصیل شد. سپس به دلیل میل به فیلمسازی و کارگردانی به آمریکا رفت و در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (از معتبرترین دانشگاه‌ ها در امور سینمایی) ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت. وی در دوران سربازی در روزنامه یانگلیسی زبان "تهران ژورنال" نقد فیلم می‌ نوشت و سپس در سال ۱۳۴۷ به استخدام تلویزیون ملی ایران در آمد… وی در سال ۱۳۵۹ به کانادا مهاجرت کرد و مدیر عامل شرکت سیرکل ونکوور شد و در این سال‌ها فیلم‌های مهمی را پخش نمود و سپس به لس آنجلس آمریکا رفت و در تولید فیلم‌های فیلمسازان بزرگی همچون باغ وحش شیشه‌ای (پل نیومن)، مادام سوزاتسکا (جان شلزینجر)، رادیو حرف (الیور استون)، سقوط امپراتوری آمریکا (دنیس آرکند)، آخرین وسوسه مسیح (مارتین اسکورسیزی)، خانم و آقای بریج (جیمز آیوری)، تردستان (استیون فریرز)، لیولو (ژان کلودلوزان) همکاری کرد… فرمان‌آرا سر انجام در پایان دهه ۱۳۶۰ به ایران بازگشت و پس از دوره طولانی فیلم نامه ‌نویسی که هیچ‌کدام ساخته نشد در سال ۱۳۷۸ فیلمسازی را دوباره شروع کرد و فیلم‌هایی نظیر بوی کافور عطر یاس، خانه‌ای روی آب، یک بوس کوچولو که به سه‌گانه مرگ معروف شدند را ساخت و سپس در سال ۱۳۸۸ فیلم خاک‌آشنا را که دو سال توقیف بود را اکران کرد. وی با ساخت بوی کافور، عطر یاس و خانه‌ای روی آب نظر بسیاری از مخاطبان و منتقدان را به خود جلب کرد
*
حسین سعادت نوری روبروی کوچه ی سعادت پاساژ ماکویی
حسین سعادت نوری تاریخ نگار و پژوهشگر باسابقه ی حوزه ی علم و ادب ایران، به سال ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر اصفهان قدم به عرصه ی وجود گذاشت. تحصیلات ادبی و علمی را در مدرسه ی علیه در زادگاه خویش به پایان برد. سپس از مدرسه ی عالی انگلیسها در شهر اصفهان فارغ التحصیل شد و سالی چند در همان مدرسه ی عالی به تدریس زبان انگلیسی ، علوم تاریخ و جغرافیا و ادبیات فارسی پرداخت. در آن موقع ، حسین سعادت نوری بعنوان یکی از نویسندگان و شاعران مشهور اصفهان شناخته می شد و مقالات و اشعار او در روزنامه های اخگر، اختر مسعود، عرفان، اصفهان و مجلات ادبی مهر و ارمغان انتشار می یافت. در همان زمان، نامبرده یکی از اعضا ی فعال انجمن ادبی حکیم نظامی بود که ریاست آن را حسن وحید دستگردی مدیر نشریه ادبی ارمغان به عهده داشت. بین سال های ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۴ در خدمت فرهنگ استان کرمان بود و در بسیاری از مدارس کرمان به امر تدریس اشتغال داشت. در مدت اقامت در کرمان، با روزنامه ی بیداری (که به مدیریت نویسنده ی ادیب محمد هاشمی کرمانی منتشر می شد) همکاری داشت. سپس از کرمان به تهران مهاجرت کرد و تا پایان عمر در این شهر زیست. در تهران بنا به دعوت وزیر دارایی وقت، در سال ۱۳۱۴ به خدمت وزارت دارایی در آمد و در سال ۱۳۴۰ بنا به تقا ضای شخصی بازنشسته شد. آخرین سمت دولتی نامبرده ، نماینده ی وزیر دارایی در هییت نظارت بر هزینه ی شهرداری تهران بود. در مدت اقامت درتهران با مجلات مهر، ارمغان، یادگار، یغما ، وحید ، نشریه ی وزارت امور خارجه ی ایران و بسیاری دیگرهمکاری داشت. وی در سوم دیماه ۱۳۵۳ در تهران در گذشت. از سال ۱۳۲۵ تا سال ۱۳۳۹ خورشیدی نگارنده در خانه ی پدری خود واقع در پاساژ ماکویی روبروی کوچه ی سعادت  در خیابان مولوی بسر برد
*
مهندس محمّد توسّلی حجتی و کوچه ی سعادت
مهندس محمّد توسّلی حجتی سوّمین دبیرکل نهضت آزادی ایران و نخستین شهردار تهران پس از انقلاب ۵۷ است. او پیش از انتخاب به ‌عنوان دبیرکل حزب نهضت آزادی ایران، سال ‌ها رئیس دفتر سیاسی و عضو شورای مرکزی این حزب بود. محمد توسلی، متولد ۲۵ اردیبهشت ۱۳۱۷، در محله سنگلج تهران و در یک خانواده متوسط مذهبی با پنج برادر و دو خواهر است. پدر وی یک کاسب در بازار تهران بود، مادر وی نیز نوه حاج‌آقا میرهوشی‌السادات از بازاریان قدیم تهران بود. محمّد توسّلی در نوجوانی ساکن کوچه ی سعادت واقع در خیابان مولوی بود. وی دیپلم متوسطه را از دبیرستان رهنما دریافت کرد و سپس در سال ۱۳۳۵ وارد دانشکده ی فنی دانشگاه تهران شد و از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشجویان بود. محمّد توسّلی در دانشکده ی فنی دانشگاه تهران با مهندس مهدی بازرگان استاد این دانشکده آشنا گردید. از سال ۱۳۴۰ با تشکیل نهضت آزادی از اعضای آن شد و در سال ۱۳۴۱ برای تحصیل در رشته مهندسی حمل‌ و نقل و ترافیک به آلمان و سپس برای ادامه تحصیل در رشته راه و ترافیک به آمریکا رفت. توسلی در سال ۱۳۴۶ در تهران ازدواج کرد. قبل از پیروزی انقلاب ۵۷ مسئول تبلیغات ستاد های راهپیمایی و ستاد استقبال از خمینی بود و با روی کار آمدن دولت موقت مهندس مهدی بازرگان به عنوان شهردار تهران برگزیده شد. وی پس از انقلاب چندین بار بازداشت شد. توسلی در جریان اعتراضات مردم ایران به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، در ۲۶ خرداد ۱۳۸۸ و در سال ۱۳۹۰ به دنبال انتشار نامه ای به امضاء ۱۴۳ نفر از فعالین سیاسی به سید محمد خاتمی بازداشت و پس از ۶/۵ ماه حبس انفرادی با وثیقه آزاد شد. محمّد توسّلی حجتی هم دوره ی نگارنده طی تحصیل در دبیرستان رهنما بود
*
خانواده ی فرامرز اصلانی و کوچه ی باغ وزیر دفتر در تقاطع جنوبی خیابان مولوی
فرامرز اصلانی (زادهٔ ۲۲ تیر ۱۳۳۳ در تهران) آهنگساز، نوازندهٔ چیره دست گیتار و سه ‌تار، ترانه ‌سرا و خوانندهٔ موسیقی پاپ ایرانی است. خانواده ی فرامرز اصلانی مدت ها ساکن کوچه ی باغ وزیر دفتر واقع در بخش جنوبی خیابان مولوی و سپس خیابان فرهنگ بودند.   فرامرز اصلانی در "چکیده ‌هایی‌ از زندگی‌ من" می نویسد: سال سوم دبستان سّن لوئی که بودم، از خیابان فرهنگ بسوی خانه ی تازه ساز در دزاشیب کوچ کردیم. منزل تازه دو اشکوبه بود و می شد از فرازش تا چشم کار می کرد گستره یی از دشت ها و پهنه‌ های باز دید. دزاشیب آن روز‌ها مانند امروز این همه ساختمان و برج نداشت. از خانه که بیرون می امدم، چندین زمین برای بازی فوتبال در پشت خانه ما بود که بزودی من و بچه ‌های همسایه در خاک و ریگزار آن ها دنبال توپ افتادیم. پدر بزرگ هربار از کوچه " باغ وزیر دفتر" بخانه ما می‌آمد، چند روزی می‌ماند و این برای من بهترین مزیت منزل نو بود. چندی نگذاشت که با تلاش پدر بزرگ، باغ ما دارای درختان گیلاس و زرد آلو شد و باغچه‌ های گلکاری شده، رشک همسایگانرا بر انگیخت.
*
شوکت ملک جهانبانی و دبیرستان ایران در تقاطع شمالی خیابان مولوی
شوکت ملک جهانبانی (۱۲۸۷–۱۳۷۴) آموزگار و نماینده ی دوره‌ های ۲۳، ۲۲، ۲۱ مجلس شورای ملی بود. او یکی از شش زنی است که نخستین بار در ایران در سال ۱۳۴۲ به نمایندگی مجلس برگزیده شد. وی سه دوره از تهران در مجلس شورای ملی حضور داشت و سپس به نمایندگی مجلس سنا رسید. او مدیر یک دبیرستان خصوصی دخترانه به نام دبیرستان ایران بود و به زبان فرانسوی تسلط داشت و دارای دیپلم از فرانسه بود
*
غلامرضا تختی و محلهٔ خانی‌آباد در تقاطع جنوبی خیابان مولوی
غلامرضا تختی (۵ شهریور ۱۳۰۹ – ۱۷ دی ۱۳۴۶ در تهران) از قهرمانان بزرگ و هم‌چنین ملقب به «جهان‌پهلوان»، کشتی ‌گیر ایران بود. در فرهنگ ورزشی ایران، برخی وی را نماد پهلوانی می ‌دانند. او فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران بود… حاج قُلی، پدربزرگ غلامرضا تختی، در محلهٔ خانی‌آباد، از اربابان خانی آباد و یخچال دار شناخته شده ی تهران بود. در دکانش بر روی تخت بلندی می ‌نشست و به همین سبب در میان اهالی خانی ‌آباد به «حاج قلی تختی» شهرت یافته بود. همین نام بعدها به نام خانوادگی آن‌ها تبدیل شد. ارباب رجب، پدر غلامرضا تختی، یخچال دار ورشکسته بود که زود درگذشت و  غلامرضا تختی را با تنگدستی یتیم گذاشت

نگارش و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ

ده (۱۰) " فریدون " در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ فریدون فرخزاد: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/  مشیرالسلطنه و مسجد مشیرالسلطنه: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/ بهمن فرمان آرا: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/ حسین سعادت نوری: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ مهندس محمّد توسّلی حجتی: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ چکیده ‌هایی‌ از زندگی‌ من (فرامرز اصلانی): تارنمای فیس بوک/ فرامرز اصلانی: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/ فرامرز اصلانی و برخی از ترانه های مشهور او: تارنمای یادی از برخی هنرمندان ایران/
شوکت ملک جهانبانی: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/ غلامرضا تختی: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/

۱۳۹۸ شهریور ۱۵, جمعه

ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ۱۰۷- استان آریایی نشین " آماسیه " در ترکیه


محل استان آماسیه در نقشه ترکیه
آماسیه نام یکی از استان ‌های شمالی ترکیه در منطقه ی دریای سیاه است که مرکز آن شهر آماسیه می ‌باشد. این ناحیه در دوران باستان یکی از ساتراپی ‌های هخامنشیان بود.  هخامنشیان ۲۲۰ سال (از ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۳۳۰ پیش از میلاد) بر بخش بزرگی از جهان شناخته شده ی آن روز از رود سند تا دانوب در اروپا و از آسیای میانه تا شمال شرقی آفریقا فرمان می راندند. شاهنشاهی آریایی هخامنشی بر مردمان گوناگون از ملل و با ادیان مختلف فرمان می‌راند و اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود در قلمروی هخامنشی زندگی می‌کردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس می‌داشتند. در حقیقت مشخصه مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی و بزرگداشت نظم و قانون و تشویق فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و هنر بود
برخی ویژگی های استان آریایی نشین آماسیه
کشف یک پستخانه ی بزرگ ایران باستان در آماسیه: باستان‌شناسانی که در شمال ترکیه سرگرم کاوش هستند اعلام کردند که در این منطقه بقایای یک «پستخانه» ایرانی و یک «آتشکده» زرتشتی را کشف کرده‌اند که  مربوط به دوره هخامنشیان، یعنی ۲۵۰۰ سال پیش است. به گزارش روزنامه‌های دیلی صباح و حریت ترکیه، این کشف در تپه تاریخی اولوز در نزدیکی روستای توکلوجاک در استان آماسیا در منطقه دریای سیاه ترکیه انجام شده است. پروفسور شوکت دونمز، استاد بخش باستان‌شناسی دانشگاه استانبول، که رهبری تیم حفر و کاوش در این تپه تاریخی را برعهده دارد به رسانه‌های می‌گوید که کاوش‌های این تیم طی چهار سال گذشته بر آثار دوره ایرانی آناتولی تمرکز پیدا کرده و این تیم آثار بسیاری از این دوره به‌دست آورده است. او توضیح داد که محل کشف شده یک چاپارخانه مرکزی ایرانی‌ها در منطقه بوده است و هیئت‌های نمایندگی در آن توقف کرده و اسبان خسته در این محل تعویض می‌شدند. به گفته او، از قرائن چنین برمی‌آید که این چاپارخانه بزرگ در تابستان و زمستان و به صورت شبانه‌روزی فعال بوده است. به گفته پروفسور دونمَز، در این چاپارخانه یک تالار ستوندار و یک آتشگاه زرتشتی نیز کشف شده که اهمیت این محل را نشان می‌دهد. شوکت دونمز می ‌افزاید: «ایرانیان نخستین تمدنی هستند که سیستم پستی را به آناتولی آوردند. آنها امپراتوری عظیمی داشتند که از یونان تا آسیای مرکزی و مصر را دربر می‌گرفت و شاهنشاهی خود را از طریق فرمانداران محلی اداره می‌کردند.» دونمز ادامه می‌دهد که به این خاطر «ایرانی‌ها نیاز داشتند که اخبار و اطلاعات درست را به طریقی از پایتخت به ولایات بفرستند و برای این امر شبکه‌ای از راه‌های مختلف را در قلمرو خود احداث کردند.» این باستان‌شناس می‌گوید که ایرانیان هخامنشی در این شبکه مواصلاتی، مکان‌های ویژه‌ای را برای ایجاد پستخانه مرکزی (چاپارخانه) اختصاص داده بودند که تالار ستوندار تپه امروزی اولوز یکی از این مراکز بوده است
پیمان آماسیه: در شهر آماسیه بسته شد. پیمان آماسیه نام پیمانی است که بین شاه تهماسب صفوی و سلطان سلیمان اول در سال ۱۵۵۵ میلادی و در شهر آماسیه بسته شد. این پیمان با مشخص‌کردن مرز ایران و عثمانی، پایانی بر جنگ‌های درازمدت دو کشور بود. این پیمان ۲۰ سال آرامش را بین دو کشور به ارمغان آورد. این معاهده با اردوکشی مصطفی‌پاشا به قفقاز (۱۵۷۸) و شروع جنگ چلدر (درگیری نظامی در سال ۱۵۷۸ میلادی بین قوای عثمانی و سپاه قزلباش ایران) پایان پذیرفت. قرارداد آماسیه اولین پیمان صلحی است که بین دولت ایران و عثمانی پس از جنگ‌های بیست‌ساله به امضا رسید. به‌ موجب این قرارداد، ایالت‌های آذربایجان، ارمنستان شرقی و گرجستان شرقی در اختیار دولت ایران قرار گرفت و گرجستان غربی، ارمنستان غربی و مناطق عراق کنونی به دولت عثمانی واگذار شد. در این قرارداد، سلطان عثمانی موافقت کرد که با پیروان مذهب شیعه با مدارا رفتار کند و از زوّار ایرانی که عازم مکه و مدینه هستند، حمایت کند. به‌علاوه، به فرماندهان مرزی نیز تأکید شود تا از صدور هرگونه دستوری که موجب منازعات مرزی شود، خودداری کنند. شاه طهماسب، که پیوسته علاقه‌مند بود بین دو کشور مسلمان روابط صلح‌آمیز برقرار باشد، هم در زمان حیات سلطان سلیمان و هم پس از فوت او، قرارداد صلح آماسیه را محترم شمرد و تا آخرین روز حیات خود از هرگونه اقدامی که موجب ایجاد اختلاف بین دو کشور گردد، خودداری کرد. علاقه‌مندی شاه طهماسب به حفظ صلح باعث شد تا روابط دو کشور ایران و عثمانی، طی ۲۵ سال بدون برخورد نظامی ادامه یابد
برخی دیگر از ویژگی های استان آریایی نشین آماسیه: استرابو (استرابون) از تاریخ‌نگاران و جغرافی‌دانان یونانی بود
استرابو حدود سال ۵۰ قبل از میلاد در آماسیه که تحت سلطه شاهنشاهی ایران بود، به دنیا آمد. مدتی از عمر خود را در مصر سپری کرد. چندی نیز در اسکندریه آثار جغرافیایی اراتوستن را مطالعه کرد. اثر معروف وی کتابی است در جغرافیا که مشتمل بر هفده کتاب است. کتاب جغرافیایی او منبع گران‌بها و سرشاری برای کسب اطلاع دربارهٔ اوضاع جغرافیایی دنیای قدیم است
تهیه و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ

آماسیه: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/ ساتراپی ‌های هخامنشیان: تارنمای ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی/ کشف یک «پستخانه» بزرگ ایران باستان در شمال ترکیه: تارنمای ایرون دات کام/ پیمان آماسیه: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/ برخی دیگر از ویژگی های استان آریایی نشین آماسیه (به زبان انگلیسی)
*
گزیده ای از نوشتارها
https://msnselectedarticles.blogspot.com/2019/09/blog-post_6.html
بخش های پیشین ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
============

۱۳۹۸ شهریور ۱۱, دوشنبه

نکاتی پیرامون سماع و رقص سماع


سماع و رقص سماع در فرهنگ واژه ها
سماع = به فتح سین به معنی شنوایی و هرآواز می‌باشد که شنیدن آن خوشایند است، سماع در اصطلاح صوفیه حالت جذبه و اشراق و ازخویشتن رفتن و فنا به امر غیر ارادی است که اختیار عارف تأثیری در ظهور آن ندارد. ولی بزرگان صوفیه ازهمان دوره‌ های قدیم به ‌این نکته پی بردند که گذشته ازاستعداد صوفی و علل و مقدماتی که او را برای منجذب شدن قابل می‌سازد وسایل عملی دیگری که به اختیار و اراده سالک است نیز برای ظهور حال فنا مؤثر است. بلکه برای پیدایش حال و وجد عامل بسیار نیرومندی شمرده می‌شود. از جمله موسیقی و آوازخواندن ورقص است که همه آنها تحت عنوان «سماع»‌ در می‌آید. صوفیه می‌گویند سماع حالتی درقلب و دل ایجاد می‌کند که «وجد» نامیده می‌شود و این وجد حرکات بدنی چندی بوجود می‌آورد که اگراین حرکات غیرموزون باشد اضطراب و اگرحرکات موزون باشد کف ‌زدن و رقص است: لغت نامه ی دهخدا
سماع  = به نوعی از رقص صوفیه شامل چرخش بدن همراه با حالت خلسه برای اهداف معنوی گفته می‌شود. سماع از به حرکت درآمدن گروه شیفتگان تحت تأثیر آوای دف و نی و تنبور و شعرهای آهنگین است. رقص سماع پیشینهٔ کهن تاریخی داشته و پس از اسلام موافقان و مخالفانی نیز پیدا نموده‌ است: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
اشاراتی به صوفیه، صوفی، تصوف و عرفان
صوفیه = پیروان طریقه ٔ تصوف - اهل طریقت - آنان که ازطریق ریاضت و تعبد، طالب راه یافتن به حق و حقیقت اند. گروهی که از اواخر قرن دوم هجری در اسلام پدید گشتند و بخاطر طرز تفکر، لباس، خوراک، عبادت و ریاضت مخصوص، بدین نام معروف گشتند. تصوف یا عرفان عبارت از طریقه ای است مخلوط از فلسفه و مذهب که بعقیده ٔ صوفیان راه وصول به حق منحصر بدانست. پیروان این طریقه به صوفی و عارف و اهل کشف معروفند: لغت نامه ی دهخدا
تصوف، درویشی یا عرفان = نوعی طریقت و روش زاهدانه مبتنی بر آداب سلوک و بر اساس شرع جهت تزکیه نفس و اعراض از دنیا برای وصول به حق است. تصوف در لغت، پشمینه پوشی است و نسبت این جماعت، به دلیل پشمینه‌ پوشی است و این نشانه زهد، بوده‌ است. تصوف بیشتر با آداب طریقت همراه است؛ در حالی که عرفان، مکتبی جامع و مطلق و بر اساس سلوک معنوی است: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا
صوفی = پیرو طریقه ی تصوف - پشمینه پوش - یک تن از صوفیه: لغت نامه ی دهخدا
عرفان = مکتبی که وصول به حقیقت معرفت خداوند را از طریق ریاضت و تهذیب نفس و تأمل جستجو می‌کند - یکی از مراحل سلوک - معرفت یعنی شناخت بر مبنای اصول مکتب تصوف: تارنمای واژه‌ یاب. همچنین نگاه کنید به عرفان و حکمت در زنجیری از سروده های این زمانه: تارنمای گلچینی از سروده ها
صوفیان و صوفی = صوفیان به پیروان طریقه تصوف گفته می‌شود. مفرد آن صوفی است. ظاهراً واژه ی صوفی در قرن دوم هجری، در برخی از سرزمین‌های اسلامی، بخصوص در میان‌رودان، متداول شد. کسانی که در قرن دوم صوفی خوانده می‌شدند، تشکیلات اجتماعی و مکتب و نظام فکری و عرفانی خاصی نداشتند؛ به‌عبارت دیگر، تشکیلات خانقاهی و رابطه مرید و مرادی و آداب و رسوم خاص صوفیه، و هم‌چنین نظام فکری و اعتقادی ای که جنبه نظری تصوف را تشکیل می‌دهد، در قرن دوم و حتی در ربع اول قرن سوم پدید نیامده بود: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌ پدیا. صوفیان گروهی هستند که در جستجوی زهد و تقوا از تمام مادیات دنیوی دست می‌کشند و همه نیت و خواسته قلبی آنها نزدیکی به خداست: بسیاری از تارنماها 
محل برگزاری مراسم سماع
اگرچه برگزاری مراسم سماع در منازل شخصی و حتی بازار نیز سابقه دارد، ولی در برخی مراکز صوفیانه همچون خانقاه، زاویه، رباط، صومعه و دیر، محل خاصی برای اجرای مراسم وجود دارد که شامل یک سالن مخصوص است و به آن "سماع خانه" گفته می ‌شود
رمزشناسی حرکات و نوع لباس وآلات موسیقی در رقص سماع
در رقص سماع دستی که به سوی آسمان است نماد دریافت فیض مبدأ هستی و دستی که به سوی زمین است نماد بخشش به کل موجودات است و انسان در این میان به عنوان واسطه مطرح است. لباس نیز در سماع حائز اهمیت است؛ لباسی سفید با دامن بلند که نمادی از روح یا جهان روحانی است که فرشتگان را به ذهن می‌آورد
آلات موسیقی دف و نی از مهم‌ترین سازهایی هستند که در مراسم رقص سماع مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما چرا؟ دف از منظر دروایش، یکی از مهم‌ترین سازهای عرفانی است به این خاطر که اولین آلت موسیقی بوده که در زمان ورود پیامبر به مدینه نواخته شده است. نِی هم که از تعابیر عرفانی و صوفیانه زیادی برخوردار است. مراسم وجد و سماع معمولا در فضایی به شکل دایره برگزار می‌شود. برخی معتقد هستند که انتخاب شکل دایره برای برگزاری رقص سماع نمادی است از ازلی و ابدی بودن زمان و برخی هم علت را انتخاب دایره به عنوان نمادی از چرخش سیارات به دور خورشید در مسیری دوار می‌دانند. به طور کلی دایره در فرهنگ صوفیان به معنای ابدیت تفسیر می‌شود. حالت حرکت بدن درویشان در رقص سماع هم فلسفه‌های خاص خود را دارد. برای مثال، یکی از دستان دراویش در حین رقص رو به آسمان و دست دیگرشان رو به پایین و زمین است. این حرکت به معنای ایجاد پلی میان آسمان و زمین یا همان برقراری رابطه‌ای عرفانی با حق‌تعالی در آسمان‌ها است. برای این رقص، درویشان لباس‌های ویژه‌ای می‌پوشند. کلاه‌های بزرگ مخروطی، نمادی از سنگ قبر و تن ‌پوش سیاه دروایش نمادی از گور است. ردای سفیدی که به تن دارند هم حکایت از کفن دارد
برخی دیگر از ویژگی های رقص سماع
رقص سماع درنزد مولویه اهمیت خاص داشته است، خود مولانا حتی درکوچه وبازارهم بسا که با اصحاب به رقص در می ‌آمد. چنانکه یک باردربازار "زرکولان" این حالت بروی دست داد و گویند حتی جنازه ی صلاح ‌الدین زرکوب را نیز به اشارت مولانا با رقص و  رف به قبرستان بردند. افلاکی در"مناقب ‌العارفین" دراین باره چنین می‌نویسد: در آن غلبات شور و سماع که مشهورعالمیان شده بود مولانا از حوالی زرکوبان می‌ گذشت آوازضرب به گوش مبارکشان‌رسید.ازخوشی آن ضرب شوری عجیب در مولانا ظاهر شد و به چرخ درآمد، شیخ نعره‌ زنان ازدکان بیرون آمد وسردر قدم مولانا نهاده وبیخود شد وبه شاگردان دکان اشارت کرد که  نکنند ودست از ضرب باز ندارند تا مولانا از سماع فارغ شود. از وقت نماز ظهر تا نماز عصر مولانا در سماع بود،  ناگاه گویندگان رسیدند و این غزل آغاز کردند
یکی گنجی پدید آمد در آن دکان زرکوبی/ زهی صورت زهی معنی زهی خوبی زهی خوبی
بر دیوار سماع ‌خانه ی مولانا این دو بیت شعر آمده است
در وقت سماع معده را خالی دار/ زیرا چو تهی است می‌کند ناله ی زار
 چون پرکردی شکم زلوث بسیار/ خالی مانی ز دلبر و دست و کنار
بر دیوار دیگر آن رواق چنین آمده است
سماع آرام جان زندگان است/ کسی داند که او را جان جان است
 خصوصا حلقه‌ای کاندرسماع اند/ همی گردند و کعبه در میان است
عشق به سماع در واژه به واژهٔ ی اشعار مولوی موج می‌زند آنچنان که در دفتر سوم مثنوی، رقصندگان سماع را کسانی معرفی می‌کند که از نقص خود رسته‌اند و از درون، دف و نی می‌زنند: چون رهند از دست خود دستی زنند/ چون جهند از نقص خود رقصی کنند و حجت را بر خرده گیران تمام می‌کند و در دیوان شمس خطاب به صورتگرایان می‌ گوید
در وقت سماع صوفیان را/ از عرش رسد خروش دیگر
تو صورت این سماع بشنو/ کایشان دارند گوش دیگر
رقص سماع در زیرزمین ها و مخفی گاه ها
در دوره ی بنیان‌گذار جمهوری ترکیه یعنی در دوره ی مصطفی کمال آتاتورک (۲۹ اکتبر ۱۹۲۳ – ۱۰ نوامبر ۱۹۳۸) رقص سماع و انجام این آیین صوفیان در مکان ‌های رسمی و عمومی و هم‌چنین در خانه ‌ها و جمع‌ های خصوصی ترکیه ممنوع شد. آتاتورک واهمه داشت که مبادا صوفیان از این مراسم برای مقاصد سیاسی و کشورداری بهره‌برداری کنند اما این آیین در استانبول ریشه کن نشد و به یک مراسم زیرزمینی تغییر ماهیت داد. با این حال، با ثبات سیاسی ترکیه در دهه ۵۰ میلادی، رقص سماع مجاز اعلام شد
رقص سماع در یک پژوهش علمی
دراویش، مسلمانانی صوفی مسلک هستند و سماع یا رقص‌های مذهبی آن ها که ریشه ‌اش به ایران قرن هفتم هجری بر می‌گردد، در زمان حال به جاذبه توریستی مکان‌هایی همانند استانبول ترکیه تبدیل شده است. این نوع رقص فیزیکدانانی همچون جیمز هانا در دانشگاه صنعتی ویرجینیا در بلکسبورگ (در شرق ایالات متحده آمریکا) و جمال گوون در دانشگاه ملی آتونوموس مکزیک را چنان مجذوب خود ساخت که تصمیم به تحقیق روی فیزیک این چرخش دامن گرفتند. آنها به ویژه می‌خواستند به توضیحی برای این سوال برسند که چرا برخی مواقع، دامن رقصنده حالت یک هرم با پایه مثلثی که راس آن زیر قفسه سینه  قرار دارد، به خود می گیرد. این شکل خاص سه وجه با تقعری کم دارد که با سه برامدگی تیز که از کمر درویش آغاز می‌شوند، از هم جدا شده‌اند. جیمز هانا می‌گوید: «ما یک مدل ساده می‌خواستیم که بتواند ویژگی‌های کیفی دامن را باز تولید کند» … بیشتر: تارنمای خبرآنلاین
رقص سماع در برخی از برنامه های ویدیویی
رقص سماع با شعر "متصل" از مولانا - خواننده: محسن چاووشی
https://www.youtube.com/watch?v=PHpI-c2hN8Q&feature=youtu.be
رقص سماع بانوان میترا و شیدا
https://www.youtube.com/watch?v=FShgbdluYmM
رقص سماع ایرانی
https://www.youtube.com/watch?v=55tRBA8Po6M
رقص سماع صوفیان
https://www.youtube.com/watch?v=psiLQtU1aUc
*
تهیه و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ

سماع و رقص سماع در لغت نامه ی دهخدا: تارنمای پارسی ویکی/ سماع: تارنمای ویکی‌پدیا/ صوفیه در لغت نامه ی دهخدا: تارنمای پارسی ویکی/ صوفی: تارنمای پارسی ویکی/ تصوف، درویشی یا عرفان: تارنمای ویکی‌پدیا/ عرفان: تارنمای واژه‌یاب/ عرفان و حکمت در زنجیری از سروده های این زمانه: تارنمای گلچینی از سروده ها/ گروه صوفیان: بسیاری از تارنماها/ رقص سماع در زیرزمین ها و مخفی گاه ها: بسیاری از تارنماها/ رقص سماع در یک پژوهش علمی: تارنمای خبرآنلاین/ رقص سماع در برخی از برنامه های ویدیویی: تارنمای یوتیوب/ 
==========================

۱۳۹۸ شهریور ۱۰, یکشنبه

ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ۱۰۶ - بندر آریایی نشین "ماهرویان" در جنوب ایران

Image result for ‫جغرافیای تاریخی فارس‬‎
یکی از نقشه‌های تاریخی فارس قدیم
ماهرویان یا مهروبان بندر قدیمی و تاریخی در قباد خوره یا کورهٔ قباد فارس قدیم بوده‌ است. قباد خوره یا کورهٔ قباد یکی از
تقسمیان فارس قدیم بود که شامل شهرهای ارجان (ارغان، بهبهان کنونی)، جنابا (جنابه، بندر گناوه فعلی)، ریشهر و مهروبان (ماهرویان) می‌شد. مرکز این کوره شهر ارجان (بهبهان) بود. در موقعیت کنونی ماهرویان از توابع شهرستان دیلم است. شهرستان دیلم یکی از شهرستان های استان بوشهر در جنوب ایران است. مرکز این شهرستان شهر بندر دیلم است.
بندر مهروبان و اوج ترقی آن در زمان ساسانیان
بندر مهروبان چه در زمان هخامنشیان و چه در زمان پارت ها و اشکانیان همواره از پر رونق‌ترین بنادر جهان بوده است. اوج ترقی آن از زمان ساسانیان شروع شده بود. ساسانیان به امر دریانوردی و کشتیرانی و بندر سازی در خلیج فارس توجه مخصوص داشته و شاپور دوم یا شاپور ذوالاکتاف نیروی دریایی عظیمی را در خلیج فارس بر قرار کرد. رونق و اعتبار بنادر بزرگ و با شکوه همچون ماهرویان در کناره ی شمالی خلیج فارس و همچنین شاهراه مواصلاتی اصفهان به ماهروبان، دلالت بر توجه بیش از حد ساسانیان به این خطه از جنوب کشور دارد
برخی ویژگی های پارس های مقیم جنوب ایران
١ - پارس نام دسته‌ای از مردمان آریایی است ٢ - در پارسی باستان (کتیبه های هخامنشی) پارسه نام یکی از اقوام ایرانی مقیم جنوب ایران است که مقر ایشان را نیز پارس نامیده اند. از این قوم دو خاندان بزرگ پیش از اسلام به شاهنشاهی رسیده اند، یکی هخامنشیان و یکی دیگر ساسانیان.
جنوب ایران در دوران شاهنشاهی آریایی تبار ساسانی
با شکست آشوریان از مادها و شکل‌گیری شاهنشاهی ماد، پایه ‌های نخستین شاهنشاهی آریایی تباران در ایران بنا نهاده شد. شاهنشاهی هخامنشی، توسط کوروش بزرگ با تسخیر شاهنشاهی ماد آغاز شد که بسیاری از نقاط خاورمیانه شامل سرزمین ‌های بابل، آشور، فنیقیه و لیدی را تسخیر کرد. کمبوجیه، فرزند کوروش بزرگ فتوحات پدرش را با تسخیر مصر ادامه داد. شاهنشاهی هخامنشی توسط اسکندر مقدونی فتح شد، هرچند که شاهنشاهی آریایی تباران ایران در زمان اشکانیان و ساسانیان بار دیگر برخاست. شاپور دوم یا شاپور ذوالاکتاف از سال ۳۰۹ تا سال ۳۷۹ میلادی، دهمین پادشاه ساسانی بود. بعد از برادرش آذرنرسی برتخت نشست. او پسر هرمز دوم بود. مدت سلطنت او هفتاد سال بود. او پس از قدرت گرفتن، اعرابی را که بخش‌ های جنوبی شاهنشاهی ساسانی را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند به شدت تنبیه کرد و امنیت را به مرزهای جنوب ایران بازگرداند. در دوران او، ایران در جنگ با روم نیز موفقیت‌های بزرگی بدست آورد
بندر آریایی نشین مهرویان در یک سروده
من کجا ی این جها ن را دوست دارم/ من کد ا مین مرد ما ن را دوست دارم
من وطن را ، آ شیا ن را دوست دارم/ جاودا ن ، آزاد گا ن را دوست دارم
ازمزار کوروش واز پایگاه تخت جمشید/ تا به کنگاور کنار معبدافسانه ناهید
یا زنیشابوروقوچان تاانارستا ن ساوه/ یا ز بیشاپور و بوشهر راهی شهر گناوه
یا ز اندیمشک و آبادان و خوزستان
تا به شهر خوزه و آن بندر زیبای مهرویان: دکتر منوچهر سعادت نوری
برخی از ویژگی های بندر آریایی نشین ماهرویان
دهخدا در لغت ‌نامه ی خود ماهرویان را این گونه توصیف کرده است: «ماهرویان شهری است بر کنار دریا چنانکه موج دریا بر کنار شهر می‌زند و هوای آن گرم است، هرکه از پارس به راه خوزستان به دریا رود و آن که از بصره و خوزستان به دریا رود همگان را راه آنجا باشد و کشتی هایی که از دریا برآید بر این اعمال رود به مهروبان بیرون آید؛ و دخل آن بیشتر از کشتی ها باشد و جز خرما هیچ میوه نباشد و آنجا گوسفند و بزغاله پرورند و همچنانکه در بصره می‌گویند بزغاله تا هشتاد رطل و صد رطل برسد و در آنجا کتان بسیار باشد چنانکه به همه جای ببرند (فارسنامهٔ ابن البلخی ص ۱۵۰). در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی آمده است: به فاصلهٔ کمی از رودخانهٔ شیرین یعنی رودخانهٔ زهره که به تازگی به رودخانهٔ طاب موسوم است بندر مهروبان در مرز غربی فارس واقع است. این لنگرگاه اولین بندری بوده که کشتی ها وقتی از بصره و مصب دجله به عزم هند بیرون می‌آمدند به آن می‌ رسیدند...»
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
منابع و مآخذ
ماهرویان یا مهروبان: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/ بندر مهروبان و اوج ترقی آن در زمان ساسانیان: بسیاری از تارنماها/ قباد خوره یا کورهٔ قباد فارس: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/ شهرستان دیلم: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/ برخی ویژگی های پارس های مقیم جنوب ایران: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ شاپور دوم یا شاپور ذوالاکتاف: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/ تا به شهر خوزه و آن بندر زیبای مهرویان: مجموعه‌ ی گٔل غنچه‌های پندار/  برخی از ویژگی های بندر آریایی نشین ماهرویان: دانشنامهٔ آزاد ویکی‌پدیا/