۱۳۹۶ مرداد ۱۴, شنبه

رئیس جمهورهای دروغگوی آمریکا


کارنامه ی تاریخی برخی از روسای جمهور امریکا مملو از پنهان کاری، دروغ و انکار است:
از گروفر کلینفلند تا ریچارد نیکسون
 در سال ۱۸۸۴ « گروفر کلینفلند» نامزد پست ریاست جمهوری با «جیمز بلین» به رقابت انتخاباتی مشغول بود که ناگهان خبر اعلام روابط غیر اخلاقی وی با یک زن فاش شد. این موضوع دستاویزی برای رقبای وی گردید و کلینفلند احساس کرد که در حال شکست خوردن است، بنابراین در یک گردهمایی عمومی، به این موضوع اعتراف کرد و پس از آن نیز به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. کلینفلند می توانست، موضوع را تکذیب کند تا انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود، اما به این مسئله پی برد که رای دهندگان در مقابل دروغگویی حساس و عاقبت به آن پی خواهند برد که فردی را که انتخاب کرده اند به آنها دروغ گفته است و این باعث رهایی یا سقوط یک رئیس جمهور در انتخابات و افکار عمومی خواهد شد.
از مهمترین رسوایی های روسای جمهور امریکا که موجب شد او را به زیر بکشد، رسوایی «واترگیت» در سال ۱۹۷۲ بود که در دوران ریاست جمهوری نیکسون افکار عمومی به آن پی برد. ماجرا از آنجا آغاز شد که ۵ نفر در لباس کارگران با نصب تجهیزات شنود در محل دفتر تبلیغاتی حزب دموکرات در ساختمان واترگیت در واشنگتن شناسایی و دستگیر شدند که در سال ۱۹۷۳ سه نفر از آنها آزاد شدند. اما ماجرا به همین جا ختم نشد بلکه روزنامه ی «واشنگتن پست» با چاپ سلسله گزارش هایی این نکته را روشن کرد که آنچه که این افراد انجام داده اند با موافقت مسئولان بلند پایه در دولت نیکسون انجام شده است و ا ین مسئولان نیز اقدام به پنهان کردن این رسوایی کرده اند و این موضوع گریبان رئیس جمهور را گرفت. در ادامه ی موضوع، مشخص شد که وی در سال ۱۹۷۱ در یک گفت و گوی تلفنی در دفتر کار خود به این موضوع پرداخته بود. اما هنگامی که مجلس نمایندگان آمریکا از رئیس جمهور درخواست کرد که نوار مکالمات را به کمیته ی تحقیق در رسوایی واترگیت به کنگره بدهد، نیکسون از این کار خودداری کرد و این آغازی برای اتهاماتی شد که آخرین آنها، پنهانکاری وی در ماجرای واترگیت بود. این موضوع در اذهان افکارعمومی این گونه جا افتاده بود که نیکسون می خواهد حقیقت را پنها ن کند و تمایلی به بازگویی آن ندارد و بالاخره نیکسون در ردیف روسای جمهور دروغگوی آمریکا قرارگرفت و درسال۱۹۷۴ برای نجات خود از دادگاه مجبور به استعفا شد. درحالی که قبل از این موضوع آمریکایی ها، معتقد بودند که نیکسون از بهترین روسای جمهور آمریکا در عرصه سیاست خارجی است، اما آنها را فریب داده است و همه ی این ابتکارات، تبدیل به این شد که هرجا نامی از نیکسون بود، آنها را به یاد رسوایی واترگیت می انداخت: تارنمای فارس نیـوز.
جیمی کارتر هم دروغ گفت
جیمی کارتر پیش از انقلاب ۵۷ در سفر به ایران گفت ایران از کشورهای بسیار با ثبات منطقه است اما همزمان با گروه خمینی برای براندازی رژیم شاه همکاری می کرد: بسیاری از تارنماها
- کارتر در ۱۰ دی ماه ۱۳۵۶ به تهران سفر کرد تا حمایت کامل واشنگتن را به شاه  ابلاغ کند. کارتر در ضیافتی که از طرف شاه به مناسبت ورودش ترتیب داده شده بود خطاب به شاه چنین گفت: «به دلیل رهبری بزرگ شاه، ایران جزیره ی ثبات در یکی از آشوب ‌زده ‌ترین نقاط جهان شده‌ است. اعلیحضرت، این به دلیل تکریم بسیار نسبت به شما، رهبری شما و احترام و ستایش و عشقی است که ملت ایران به شما دارد. هیچ کشور دیگری در جهان برای برنامه ‌ریزی مشترک از ایران به آمریکا نزدیک تر نیست. هیچ کشور دیگری برای بررسی مشکلات منطقه‌ای که مورد علاقه هر دو طرف ما نیز هست ارتباط نزدیک تری از ایران با ما ندارد و هیچ رهبر دیگری نزد من احترامی عمیق ‌تر و رابطه‌ ای دوستانه ‌تر ندارد». این نقطه تاریک در کنار جنگ سرد جدید با شوروی که موجب تهاجم شوروی به افغانستان در دسامبر ۱۹۷۹ شد در کارنامه ی جیمی‌کارتر در شرح جایزه صلح نوبل او به عنوان انتقاد یادآوری شد:  تارنمای ویکی‌پدیا
- لیلیان گوردی کارتر مادر جیمی کارتر شاید به دلیل آنکه از جیمی کارتر و سایر فرزندان خود (به واسطه ی دروغگویی ها و ریا کاری های آن ها) چندان دل خوشی نداشت یک زمان گفته بود: "با چنین فرزندانی گاهی فکر می کنم که ای کاش باکره می ماندم و هرگز ازدواج نمی کردم"/ به زبان انگلیسی: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
بیل کلینتون و جرج دبلیو بوش هم دروغ گفتند
اما از جمله رسوایی هایی که افکارعمومی آمریکا را تکان داد و به نام «مونیکا گیت» ثبت شد، ماجرای روابط عاشقانه « بیل کلینتون» رئیس جمهور آمریکا با کارآموز کاخ سفید «مونیکا لوینسکی» بود. این رسوایی، آینده کلینتون را به مخاطره انداخته بود و تلاش ها برای کشاندن وی به میز محاکمه آغازشد این موضوع نه به خاطر روابط، بلکه به خاطر دروغگویی و انکار ارتباط خود با مونیکا بود. کلینتون به همین اکتفا نکرد  و همانطور که همه می دانند از مونیکا خواسته بود که این ارتباط را حتی در صورت قسم خوردن منکر شود و این آغازی برای دروغگویی هایش شد. اما وقتی که تحقیقات از مونیکا آغازشد وی به شرح روابط خود با کلینتون پرداخت و «کنت استار» که مسئولیت بازپرسی را داشت و از جمهوریخواهان بود، شکوائیه ای برای اتهامات کلینتون در دادگاه تهیه کرد. افکارعمومی نیز همگی براین موضوع متفق بودند که کلینتون به پای میز محاکمه کشیده خواهد شد. اما به سرعت ورق برگشت. ولی چه چیزی کلینتون را علی رغم دروغگویی و رسوایی های اخلاقی اش، توانست نجات دهد. اولین دلیل این بود که افکارعمومی به این موضوع پی برد که موضع جمهوریخواهان درکنگره، که محاکمه وی را مورد تاکید قرارمی دادند، به دلیل رسوایی اخلاقی نیست بلکه آنها از خط مشی او متنفر بودند و با او اختلاف داشتند. دلیل دوم، وضعیت رو به بهبود اقتصاد در دوره ی کلینتون بود و دلیل رسوایی سوم این بود که محبوبیت کلینتون درنظرخواهی ها از گذشته بیشتر شده بود. درنتیجه این موضوع ها و بی اعتمادی آنها از محاکمه کنندگان باعث نجات وی شد. به هرحال کلینتون از دروغگویی های قبلی خود عقب نشینی کرد و به طور مفصل در مورد واقعیت روابط خود سخن گفت. با وجود این، کلینتون در مسند قدرت باقی ماند و از مجازات رهایی یافت. اما صداقت او تا ابد زیرسؤال رفت و حتی بعضی معتقدند که رسوایی کلینتون بر رقابت انتخاباتی هیلاری نیز سایه انداخت و یکی از دلایل شکست او در انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمریکا بود.
اما در مورد جرج دبلیو بوش، هنوز صفت دروغگویی، او را همراهی می کند و همه دلایل، شواهد و مستندات آن را به اثبات رسانده است. همان دروغی که برای حمله نظامی به عراق اساس قرار گرفت و اعلام شد که صدام دارای سلاح های کشتارجمعی و روابط با القاعده است... بوش دوران دوم ریاست جمهوری خود را درحالی به پایان رساند که شهروندان آمریکایی وی را یک رئیس جمهور دروغگو می شناسند. اما دروغگویی، به عنوان موضوعی اساسی برای آمریکایی ها، قرار دارد، که باعث می شود، پایان دوران حکومت یک رئیس جمهور را رقم بزند. نام رئیس جمهور حتی پس از دوران حکومتش اگر صادق و متعهد باشد در ذهن آنها به عنوان فرد مورد اعتماد باقی خواهد ماند و جایگاه ویژه ای در بین رؤسای جمهور آمریکا در تاریخ خواهد داشت. اما اگر دروغگو باشد، نام او در صفحات سیاه تاریخ تا ابد باقی می ماند (منبع الاهرام): تارنمای فارس نیـوز
اوباما هم دروغ گفت
روزنامه واشنگتن تایمز در خبری نوشت: کاهش تحریم ها علیه ایران حدود ۲۰ میلیارد دلار برای ایران داشته است و این رقم صحت حرف های اوباما را زیر سوال برده است. واشنگتن تایمز نوشت: طبق آمار های آژانس بین المللی انرژی صادرات نفت ایران در ماه ژانویه افزایش یافته است و این نشان می دهد که آمریکا راضی شده است که ایران پول های بیشتری را با توجه به کاهش تحریم ها بدست آورد. صادرات نفت ایران در ماه ژانویه به ۱/۳۲ میلیون بشکه در روز رسیده است در حالیکه این رقم در ماه دسامبر ۱/۰۶ میلیون بشکه در روز بود. افزایش صادرات نفت ایران به کشور هایی مانند ژاپن، چین و هند به ایران کمک کرده است تا کمی اقتصاد خود را ثبات بخشد و نرخ تورم نیز کاهش یابد و این افزایش صادرات نفتی ایران از زمان مذاکرات ایران و غرب و رسیدن به توافقات اولیه آغاز شده است. هر چند کاخ سفید گفته است که ایران به خاطر توافقات با غرب بیش از ۷ میلیارد دلار دریافتی نداشته است اما این افزایش صاردات نفتی ایران در ماه اخیر، این رقم را به ۲۰ میلیارد دلار نیز رسانده است. این افزایش چشمگیر صادرات نفتی ایران باعث شده است تا انتقادات را از دولت اوباما افزایش دهد و عده ای اوباما را متهم کنند که او به دنبال گمراه کردن عموم مردم در مورد تحریم های ایران بوده است. این آمار باعث شده است که صحت حرف های اوباما در باره تحریم های ایران زیر سوال برود: تارنمای جام نیـوز
ترامپ هم دروغ می‌گوید
فهرست دروغ‌ های ترامپ: تارنمای باشگاه خبرنگاران  
رئیس سابق اف‌بی‌آی گفت دولت دونالد ترامپ دروغ می‌گوید: تارنمای فارسی بی بی سی