ماجرای زندگی او: مارگارت اِلنور اتوود نویسنده، شاعر، منتقد ادبی، فعال سیاسی و فمینیست سرشناس کانادایی است. کتاب های آدمکش کور برندهٔ جایزهٔ بوکر سال ۲۰۰۰ و اوریکس و کریک از آثار او هستند. مارگارت اتوود در ۱۸ نوامبر ۱۹۳۹ در اتاوا زاده شد. او کودکی خود را در جنگلهای شمال کبک در کنار پدرش که یک گیاهشناس بود گذارند. تجربه این نوع زندگی در دوران کودکی، بعدها در آثار اتوود در بهکارگیری تعبیرها از دنیای جانوران و طبیعت نمود یافت. او تاکنون بیش از ۳۰ کتاب شامل رمان، داستانهای کوتاه، شعر و نقد ادبی، تاریخ اجتماعی و کتابهای کودکان را به تالیف رسانده است.
آثار او ریشه در رئالیسم سنتی دارد و در نوشته هایش از زن به عنوان شخصیت اصلی استفاده می شود. او در داستان هایش واقعیت های اجتماعی را با تخیل و اسطوره شناسی و طنز همراه میکند.
مارگارت آتوود هفت بار به مرحله ی نهایی جایزه ی استانداری کانادا راه یافته و دوبار این جایزه را کسب کرده است. آدمکش کور از معروفترین رمان های اوست که برنده ی جایزه بوکر نیز شده است. آثار او در ٣٨ كشور و به ٢۵ زبان ترجمه شده است. علاوه بر رمان، داستان كوتاه و شعر، در زمينه كار كودك، نقد ادبي، نمايشنامه هاي تلويزيوني و راديويي نيز آثاري دارد. او چندين سال عضو فعال عفو بينالملل بود و مدتهاي مديدي بر ضد سانسور ادبي جنگيده است.
اتوود نوشتن را از شش سالگی آغاز و در شانزده سالگی مصمم شد که نویسنده شود. او تحصیلات خود را در فلسفه و زبان فرانسه به پایان رساند. بیشتر اشعارش الهام گرفته از اسطوره ها و داستانهای پریان است که موضوع مورد علاقه ی او از سنین کودکی بوده است. بیش از سیزده رمان، هجده مجموعه شعر و بسیاری داستان کوتاه و کتاب هایی برای کودکان از او منتشر شده است. چند رمان او به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.
گزیده ی آثار او : ١ - رُمانها: زندگی پیش از انسان (۱۹۷۹) - قصهٔ کُلفَت (۱۹۸۵) برندهٔ جایزهٔ آرتور سی کلارک (ترجمه به فارسی با نام سرگذشت ندیمه، سهیل سُمی، انشارات ققنوس، ۱۳۸۲) - چشم گربه (۱۹۸۸) - عروس فریبکار (ترجمهٔ فارسی، شهین آسایش، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۰) - گریس دیگر (ترجمه به فارسی، جلال بایرام انتشارات نیلوفر ۱۳۸۱) - آدمکش کور (۲۰۰۰) برندهٔ جایزه بوکر (ترجمه به فارسی، شهین آسایش، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۱) - اوریکس و کریک (ترجمه به فارسی، سهیل سُمی، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۳). ٢ - مجموعه ی داستان کوتاه: دخترهای رقاص (۱۹۷۸) - خیمه (۲۰۰۶). ٣ - مجموعه ی شعر: صبح در خانهٔ سوخته (۱۹۹۶).
ترجمه ی برخی از سروده های او
١ - شعر_ هجی کردن: دخترکم کف اتاق بازی می کند/ با حروف پلاستیکی/ قرمز، آبی، زرد سیر/ می آموزد چگونه هجی کردن را/ هجی می کند چگونه جادو کردن را/ در شگفتم که چند زن دختران خود را انکار کردند/ در اتاق ها حبسشان کردند، پرده ها را کشیدند/ تا بتوانند کلمات را در رگ رگ شان تزریق کنند/ کودک، شعر نیست، شعر/ کودک نیست، بی هیچ اما و اگری. به قصه باز می گردم، قصه ی زنی که در چنگ جنگ افتاد، در حال زایمان، با ران های بسته شده به دست دشمن، تا نتواند فارغ شود. زن اجدادی اش: جادوگری مشتعل، دهانش فرو پوشانده با چرم/ برای خفه کردن کلمات. کلمه پشت کلمه/ پشت کلمه قدرت است. آنجا که زبان به لكنت می افتد از استخوانهای داغ ، آنجا که صخره دهان می گشاید و تاریکی چون خون جاری می شود، در نقطه ی ذوب سنگ خاره/ وقتی استخوان ها می دانند که پوکیده اند، کلمه از هم می درد، دو پاره می شود، و حقیقت را می گوید، تن به تمامی دهان می شود. این یک استعاره است. چگونه هجی می کنی؟ خون را، آسمان را، و خورشید را؛ نخست، نام خودت را، نخستین نامیدن ات را، نام نخست خودت را، نخستین کلام ات را.
٢ - شعر_ میخواهم در خواب تماشایت کنم: میدانم که شاید هرگز اتفاق نیافتد/ میخواهم تماشایت کنم در خواب،
بخوابم با تو تا به درون خوابت درآیم/ چنان موج روان تیرهای که بالای سرم میلغزد، و با تو قدم بزنم/ از میان جنگل روشن مواج برگهای آبی و سبز/ همراه خورشیدی خیس/ و سه ماه به سوی غاری که باید در آن هبوط کنی تا موحشترین هراسهایت/ میخواهم آن شاخهی نقرهای را ببخشم به تو/ آن گل سفید کوچک را/ کلمهای که تو را حفظ میکند/ از حزنی که در مرکز رویاهایت زندگی میکند/ میخواهم تعقیبت کنم تا بالای پلکان و دوباره قایقی شوم که که محتاطانه تو را به عقب بر میگرداند/ شعلهای در جامهای دو دست تا آنجا که تنت آرمیده است کنار من، و تو به آن وارد میشوی/ به آسانی دمی که برمیآوری/ میخواهم هوا باشم/ هوایی که در آن سکنی میکنی/ برای لحظهای حتی، میخواهم همانقدر قابل چشمپوشی و همانقدر ضروری باشم.
٣ - شعر_ شب: چیزی برای ترسیدن نیست/ تنها باد است که سر به شرق چرخانده ؛ تنها ماییم : پدرت : تندر، مادرت : باران. در سرزمین آب ها/ با ماه ای چون قارچ بژ رنگ و نمناک ؛ کُنده ی درختان غرقه شده
و مرغانی بلندبالا که شنا می کنند. جایی که خزه می روید بر تمام سطوح درختان و سایه ات سایه ی تو نیست ؛ بازتاب تست. پدر و مادر حقیقی ات/ ناپدید می شوند/ وقتی پرده می پوشاند در را. ما آن دیگرانیم،
کسانی از زیر برکه/ که خاموش کنار تخت تو می ایستیم/ با سرهایی از جنس تاریکی/ باید بیاییم و بپوشانیم ات/ با جامه ی پشمین سرخ/ با اشک ها و پچپچه های دوردست مان. تو در آغوش باران/ ننوی خنک خواب ات/ تکان می خوری/ آنگاه که ما/ مادر و پدر شبانه ات، انتظار می کشیم/ با دستانی سرد و فروغی مرده، در می یابیم که تنها سایه هایی لرزانیم/ فروافتاده از یک شمع، در این پژواک/ که تو بیست سال دیگر خواهی شنید.
ده قانون نویسندگی مارگارت اتوود
١ - یک مداد همراه داشته باشید تا هنگامی که سوار هواپیما هستید با آن بنویسید. خودکار جوهر پس میدهد. اما اگر نوک مداد بشکند، نمیتوانید آن را تیز کنید. چون نمیتوانید چاقو همراه خود داشته باشید بنابراین دو عدد مداد ببرید.
٢ - اگر نوک هر دو مداد شکست، میتوانید با سوهان ناخن فلزی یا شیشهای کمی آن را تیز کنید.
٣ - چیزی با خود داشته باشید که بتوانید روی آن بنویسید. کاغذ خوب است. برای نوشتن میتوانید کاغذ را حتی روی یک تکه چوب یا روی دستتان بگذارید.
٤ - اگر از کامپیوتر استفاده میکنید، همیشه برای نگهداری از نوشتههای جدیدتان یک حافظه جانبی داشته باشید.
۵ - نرمش های مربوط به کمر را فراموش نکنید. درد آن مزاحم کارتان میشود.
٦ - همیشه توجه خواننده را معطوف به خود نگه دارید و هنگامی که بتوانید توجه خود را معطوف به کار نگه دارید، این کار بهتر انجام میشود. با این حال هیچ گاه نمیدانید خواننده کیست، به همین دلیل نوشتن مانند رها کردن تیری در تاریکی است. ممکن است یک نفر را مجذوب خود کند و حوصله یک نفر دیگر را سر ببرد.
٧ - به احتمال زیاد به یک گنجواژه، یک کتاب دستور زبان پایه و مقداری واقع بینی نیاز خواهید داشت. این مورد آخر یعنی به پول نیاز دارید. نوشتن شغل است. نوعی قمار هم هست. حقوق بازنشستگی نخواهید داشت. دیگران تا حدودی میتوانند به شما کمک کنند، در مجموع باید به خود متکی باشید. هیچ کس شما را مجبور نکرده است، خودتان انتخاب کردهاید، پس آه و ناله نکنید.
٨ - هیچ گاه نمیتوانید کتاب خودتان را با آن شور و شوق معصومانه که با خواندن اولین صفحه دلچسب یک کتاب ایجاد میشود، بخوانید زیرا همه چیز آن را خودتان نوشتهاید. شما پشت صحنه بودهاید. از تمام ترفندها و رموز باخبر هستید. به همین دلیل قبل از آنکه کتاب را به ناشری بدهید، از یک یا دو دوست کتابخوان بخواهید که به آن نگاهی بیندازند. دوستتان نباید کسی باشد که با شما رابطه احساسی دارد، مگر آنکه بخواهید با او قطع رابطه کنید.
٩ - در نیمه راه متوقف نمانید. اگر در میانه ی پی رنگ داستان گم شدید یا به بنبست برخوردید، مسیری را که آمدهاید دنبال کنید تا برسید به جایی که راه را غلط آمدید. سپس راه دیگر را امتحان کنید. یا شخصیت را تغییر دهید. زمان روایت را تغییر دهید. اول داستان را تغییر دهید.
١٠ - دعا کردن ممکن است کمک کند. یا خواندن یک چیز دیگر. یا اینکه مدام تصور یک هدف دور از دست را بکنید؛ یعنی همان کتاب شاهکارتان که تکمیل و منتشر شده است.
یادداشت پایانی
١ - بنا بر گزارش تارنمای بی بی سی فارسی، در سال ٢٠١٤ مارگارت اتوود، نویسنده کانادایی با چهاردهمین رمان خود "مادادام"، از جمله رمان نویسانی بود که تازه ترین آثارشان نامزد جایزه داستانی زنان بیلیز (جایزه ادبی بیلیز) شد. اما "ایمیر مک براید" برای نخستین رمانش با عنوان "دختر یک چیز نیمه شکل یافته است" برنده جایزه ادبی بیلیز ۲۰۱۴ شد. شرکت لیکورسازی بیلیز سال گذشته حمایت مالی این جایزه را بر عهده گرفت. این جایزه که در سال ١٩٩٦ تاسیس شد تا سال ۲۰۱۲ مورد حمایت مالی توسط شرکت ارتباطاتی اورنج بود. این جایزه که پیش از این به جایزه ی اورنج شناخته می شد، از زنانی که به زبان انگلیسی می نویسند تقدیر می کند.
٢ - باید یاد آور شد که داستان "مادادام" که نخستین بار در سال ٢٠١٣ منتشر شد، بعد از به راه افتادن یک سیل بزرگ اتفاق میافتد و در ادامه ی رمان های "اوریکس و کریک" سال ٢٠٠٣ و "سال سیل" ٢٠٠٩ مارگارت اتوود است
٣ - آگاهی های بیشتری پیرامون ماجرای زندگی و آثار مارگارت اتوود را می توان به زبان انگلیسی در تارنماهای گوناگون یافت.
٤- بی تردید بررسی زندگی و آثار مارگارت اتوود تنها در یک نوشتار نمی گنجد و این امر نیازمند پژوهش های گسترده تری است.
دکتر منوچهر سعادت نوری
منابع و مآخذ
ماجرای زندگی مارگارت اتوود: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا و تارنمای شعر سارا
گزیده ی آثار مارگارت اتوود: تارنمای دانشنامهٔ آزاد ویکیپدیا
ترجمه ی برخی از سروده های مارگارت اتوود: تارنماهای گوناگون
شعر_ هجی کردن و شعر_ شب - ترجمه ی گلاره جمشیدی: تارنمای شعر سارا
ترجمه ی شعر_ میخواهم در خواب تماشایت کنم: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
ده قانون نویسندگی مارگارت اتوود - تهیه و تنظیم مهسا رضایی: تارنمای تبیان
نامزد ها و برنده ی جایزه ی ادبی بیلیز در سال ٢٠١٤ : تارنمای بی بی سی فارسی
داستان "مادادام" از مارگارت اتوود: تارنماهای گوناگون
گزیده ای از نوشتارها