۱۳۹۴ فروردین ۹, یکشنبه

یادداشت هایی پیرامون واژه ی گل افشان


 گل افشان در فرهنگ واژه ها
١ - گل افشان: افشاننده ٔ گل - گل ریزنده - پراکنده کننده ٔ گل و شکوفه: واژه نامه‌ی پارسی ویکی
٢ - گل افشان نوعی از آتشبازی است:
سه گونه آتش در سه جای رخشان
به خانه در گل افشان بود از ایشان: فرهنگ آنندراج
 گل افشان در فرهنگ عامیانه
گل افشان در اصطلاح مردم خراسان، مخملک یا سرخک یا آبله مرغان است: منابع گوناگون
 گل افشان نوشتاری از زنده یاد دکتر بهرام فره وشی پیرامون سرگذشت واژه ی گل
گل در مرز و بوم ایران سابقه ای بس دراز دارد و اگر می بینیم که در شعر و ادب پارسی بیش تر از دیگر سرزمین ها سخن از گل می رود، برای آن است که مردم این سرزمین از دوران های کهن به گل عشق می ورزیده اند و ایران زمین مهد پرورش گل بوده است. اگر نگاهی به کتاب "تاریخ طبیعی" اثر پلین بیاندازیم، می بینیم که این کتاب چقدر بوی گل و گیاه سرزمین گل خیز ایران را می دهد. میراثی که مغرب زمین از گل و گیاه گوناگون ایران برده است، خود شایان گفتاری دیگر است. در میان گل ها، گل سرخ (گل سوری) بیش تر مورد توجه ایرانیان بوده و هنوز بوته های وحشی این گل در گوشه و کنار روستاهای ایران به فراوانی دیده می شود و گلاب از زمان های بسیار قدیم شناخته شده بوده و در مراسم مذهبی و نیز در پزشکی به کار می رفته است و هنوز هم به کار می رود و در جشن ها، عروسی ها و میهمانی ها هنوز گلاب می گردانند. واژه ی مرکب گلاب خود می رساند که مراد از گل، همان گل سرخ است و در ادبیات فارسی نیز گل بیش تر به گل سرخ گفته می شود و شکل های گوناگون این واژه در دوران های پیش از اسلام نیز به معنی گل سرخ است.
بررسی های ریشه شناختی نشان می دهد که واژه ی گل خود شکل تغییر یافته ی واژه ی دیگری است که در زبان فارسی برای این گیاه وجود داشته است و ما رد آن را خواهیم گرفت.
به ریشه ی واژه ی گل نخست در اوستا برمی خوریم. این ریشه به صورت وَرذ چندین بار در اوستا آمده است که در فارسی باستان به شکل وَردا و در دوره ی فارسی میانه در پهلوی ساسانی به صورت وَرت و  وَرد در آمده و در فرهنگ های فارسی به همین صورت وَرد باقی مانده است. واژه ی وَرد (به معنای امروزی گل) در نام بسیاری از آبادی های ایران باقی مانده است که از آن جمله می توان از "ورد آورد" نام برد که روستایی در نزدیکی تهران است به معنی گل آورد و همچنین در نام روستای "سُهروَرد" در نزدیکی زنجان که زادگاه شیخ اشراق شهاب الدین سهروردی است. بخش نخست این کلمه یعنی سُهر صورت قلب شده ی واژه ی سرخ است و کلمه ی سُهروَرد بر روی هم به معنی سرخ گل یا گل سرخ است... (تارنمای آریا ادیب) بیشتر:
http://aryaadib.blogfa.com/post-221.aspx
گل افشان در جغرافیا
١ - گل افشان: دهی است از دهستان بیشه سر بخش مرکزی شهرستان شاهی واقع در ٨ هزارگزی شمال خاوری شاهی - منطقه ای است کوهستانی و جنگلی - هوای آن معتدل و مرطوب است - آب آن از چشمه و رودخانه ٔ درکا و محصول آن برنج ، نیشکر، ابریشم ، غلات ، کنف و صیفی است - شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی است: فرهنگ جغرافیایی ایران
٢ - گل افشان: دهی است از دهستان ساری رودپی بخش مرکزی شهرستان ساری ، واقع در ٩ هزار گزی باختر شهر ساری - هوای آن معتدل است . آب آن از رودخانه ٔ تجن و محصول آن برنج ، غلات ، پنبه و سبزیجات و شغل اهالی زراعت است: فرهنگ جغرافیایی ایران
٣ - گل‌افشان: روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سمیرم در استان اصفهان ایران است: ویکی‌پدیا
٤ - باغ گل افشان: باغی بوده است در استرآباد: روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات تألیف معین‌الدین محمد زمجی اسفزاری از تاریخ نگاران، دانشمندان و خوشنویسان عصر تیموری
 گل افشان در تاریخ
باغ گل افشان: باغی بوده است در استرآباد (نام پیشین گرگان و استان گلستان در شمال ایران) - سلطان ابو سعید بسال ٨٦٦  قمری به استرآباد درآمده چند روزی به عشرت گذرانید و در باغ گل افشان بساط نشاط گسترد (از کتاب روضات الجنات فی اوصاف مدینة هرات) - سلطان ابو سعید بحسن تدبیر نوا چیان را فرمود که مردم جلایر را بشارت رسانند که جهت ایشان در آن ولایت علوفه و انعام و ... تعیین می فرمایند... چند روز در این سخن بودند و جمعی معتمدان را بگرفتن ایشان در روز معین نامزد کرد تا در آنروز قوم جلایر در باغ گل افشان درآمده، مجموع گرفتار گشتند، همه را بر سر میدان گردن زده از سرهای ایشان منارها ساختند (همان کتاب ص ٠ ٢٦) : واژه نامه‌ی پارسی ویکی
گل افشانی در جشن ها، فستیوال ها و مراسم گوناگون
https://www.google.com
گل افشان در زنجیری از سروده ها 
http://saadatnoury.blogspot.ca/2015/03/blog-post_28.html
تهیه و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
 Chain of Notes and Poems on Flower Scatterer
Abstract: Flower-Scatterer is translated literally in Persian as Golafshan (Gol Afshaan), and it refers to a person who scatter many flowers or petals. It is also used as a line of service that an organisation or a company offers/ Flower Scattering Festival/ Some Geographical Notes/ Chain of Poems
Collected & prepared by
Manouchehr Saadat Noury, PhD
http://iranian.com/posts/chain-of-notes-and-poems-on-flower-scatterer-48263
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2015/03/blog-post_29.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/03/blog-post_8004.html