هوشنگ در تاريخ اساطيرى و حماسى ايران: نخستين دودمان فرمانروا در تاريخ اساطيرى و حماسى ايران «پيشداديان» بودند. پيشداد به معنى «اولين كسى كه قانون آورده است». در شاهنامه فردوسى نخستين پادشاه پيشدادى «گيومرث» بود كه در متون اوستايى و باستانى نخستين انسان آريايى و اولين فرمانروا بوده است. بعد از او به ترتيب هوشنگ و جمشيد به جهاندارى مى رسند: تارنمای کوروش هخامنش
هوشنگ در اوستا و برخی دیگر از کتاب ها: اهوشنگ ز پادشاهان پیشدادی است و در اوستا بندِ بیست و یکم از " آبان یشت" و در بندِ بیست و چهارم از " رام یشت" نامِ هوشنگ آمده است. هوشنگ به معنای کسی که منازل خوب فراهم سازد، یا بخشندهٔ خانههای خوب، است. لقب او در اوستا پَرَداتَ، به معنای "مقدم" است. این لقب در پهلوی پِشداتَ و در فارسی پیشداد شدهاست. وی نخستین شاهی بود که اهورامزدا آتش را به وی شناسانید. همچنین نخستین استخراج گرِ آهن، نخستین آهنگر و نخستین قربانی کننده است. بر پایهٔ گفته های شاهنامه، وی نقشِ زیادی در یکجا نشینیِ مردم و گسترشِ شهرنشینی داشته است. فردوسی هوشنگ را به معنای هوش و فرهنگ آورده است: تارنمای ویكى
هوشنگ در فرهنگ نام ها و واژه ها: هوشنگ در اوستا هائوشیانگ ها ( یا با اندکی تفاوت در تلفظ هَئُوشینگه ) ذکر شده است. درباره معنی نام او اختلاف است. استاد میرجلال الدین کزازی می نویسد: " بیگمان پاره نخستین آن، هئو، به معنی نیک است. پارهٔ دومین آن، شینگه، را به معنی سرای دانستهاند. در پارسی واژههایی چون: شان و شن چونان پسوند در گلشن [مکان ، سرای] است، نیز شاید «شانه» در «کاشانه» و «خن» و «خان» و «خانه» از آن بر میتوانستهاند آمد. بر این پایه، این نام به معنی «آن که خانهٔ خوب میسازد یا دارد» خواهد بود". فردوسی هوشنگ را برگرفته از هوش و فرهنگ میداند و میگوید: گـرانمایه را نام هوشنــگ بود/ تو گفتی همه هوش و فرهنگ بود. اما به هر حال برخی از زبانشناسان باستانی «هائوشیانگها» را به معنی «دارنده یا سازندهٔ خانههای خوب» گفتهاند: تارنمای ایران بوم
هوشنگ و پیامبری و حکمت و سازندگی: هوشنگ پادشاهی دانا و بینا و یزدان ستای و عادل بود و او را پارسیان پیغمبر بزرگ شمارند و گویند بر وی کتاب آسمانی نازل شده و آن مشتمل بر سی و هشت آیه بوده و ساسان پنجم بعد از او آن را ترجمه کرده است. تصرفات و اختراعات بسیار از او نوشته اند و کلمات حکمت از او نقل کرده اند و شهر سوس و کوفه را از بناهای او دانسته اند: لغت نامه دهخدا/ تارنمای واژه یاب
هوشنگ در قصه های شاهنامه: بر اساس قصه های شاهنامه هوشنگ پسر سیامک و نوه ي کیومرث اولین پادشاه جهان بود که انتقام قتل سیامک را از اهریمن میگیرد و پس از کیومرث به پادشاهی جهان میرسد. همچنین، یافتن آتش و برپایی جشن سده را در شاهنامه و اسطورههای ایرانی به او نسبت میدهند. هوشنگ شاه، مردم زمان خود را با آبیاری و صنعت و جداکردن آهن و سنگ و ساختن ابزار و آلات آهنی آشنا ساخت و به ایشان کشت و زرع آموخت. در شاهنامه، طبخ غذا، پختن نان و گلهداری از آموزههای او برای مردم به شمار میرود. سیامک پدر هوشنگ به خاطر دشمنی شیطان با کیومرث در جنگ با پسر شیطان کشته شد. یک سال بعد از مرگ سیامک، کیومرث که خودش پیر شده بود هوشنگ را که یادگار سیامک و برایش عزیز بود را به جنگ پسر شیطان فرستاد. همه ي موجودات از انسان گرفته تا پریان و حیوانات دیگر دور هوشنگ جمع شدند. حتی حیوانات هم هر کدام سپاهی تشکیل دادند و هوشنگ فرمانده همه ي آنها شد. دیو سیاه با شنیدن خبر آمدن سپاه هوشنگ آسمان را پر از خاک کرد، طوری که توفان خاک همه جا را فراگرفت. بعد دیوان به سپاه هوشنگ حمله کردند. هوشنگ و سپاهش با دیوها درگیر شدند. یکدفعه هوشنگ چشمش به دیو سیاه افتاد. خودش را به او رساند و دست و پایش را گرفت و او را بالای سرش برد و سپس بر زمین کوبید. بعد سر دیو را از تنش جدا کرد: تارنمای تخصصی تاریخ ایران
هوشنگ در زنجیری از سروده ها
۱- در سروده های فردوسی
۲- پادشاهی هوشنگ در یکی از سروده های فردوسی
جهاندار هوشنگ با رای و داد/ به جای نیا تاج بر سر نهاد
بگشت از برش چرخ سالی چهل/ پر از هوش مغز و پر از رای دل
چو بنشست بر جایگاه مهی/ چنین گفت بر تخت شاهنشهی
که بر هفت کشور منم پادشا/ جهاندار پیروز و فرمانروا
به فرمان یزدان پیروزگر/ به داد و دهش تنگ بستم کمر
وزان پس جهان یکسر آباد کرد/ همه روی گیتی پر از داد کرد
نخستین یکی گوهر آمد به چنگ/ به آتش ز آهن جدا کرد سنگ
سر مایه کرد آهن آبگون/ کزان سنگ خارا کشیدش برون
۳ - هوشنگ در سروده های ملک الشعرای بهار
۴ - هوشنگ در رباعی دنیای امروز از همین نگارنده:
ای بسا اشترست و گاو و پلنگ/ نیست دیگر به روی گل ها رنگ
نه اثر زآرش است و تیر_خدنگ/ نه ز هو شنگ، مرد_ با فرهنگ
هوشنگ و پاسداشت قلم و کتاب: سدهها پیش در ایران باستان، تیرگان (سیزدهم تیرماه) یکی از مهمترین جشنهای ایران باستان بوده که آیینهای مخصوصی داشته و یکی از آنها پاسداشت قلم بوده است. یکی از دلایلی که برای این جشن ذکر شده، این است که در این روز، هوشنگ، پادشاه پیشدادی ایران، نویسندگان و کاتبان را به رسمیت شناخت و آنان را گرامی داشت، مردم جشن گرفتند و آن جشن به یاد ارجمندی قلم بر جای ماند: تارنمای بیتوته
هوشنگ و تهیه و پخت کباب: از زمان کشف آتش و نخستين انساني که دريافت طعم غذاي پخته بر آتش چقدر با خام آن تفاوت دارد، تا آنگاه که ضحاک فريب اهريمن را خورد و طعم گوشت را چشيد و بنياد آدم کشي را با گوشت خواري بنا نهاد و از آن زمان که چادرنشينان گوشت بره بريان را در بيابان گرديها به دندان کشيدند و شهرها را زير پاي خود به بيابان بدل کردند، تا اکنون که کباب نشانه اي از تمدنهاي قديمي دارد، تا آنجا که انواع آن در ايران به غذاي ملي معروف شده، کباب مورد علاقه همه مردم جهان بوده و هست. از زماني که هوشنگ پادشاه افسانه اي ايران دود کباب به راه انداخت، همين گوشت کشيده بر سيخ راه بسيار دور و درازي رفته است: تارنمای رادیو فردا
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2016/09/blog-post_10.html
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2014/04/blog-post_17.html