۱۳۹۶ تیر ۲۷, سه‌شنبه

یادداشت هایی پیرامون "فاشیسم" و تازه ترین نوع آن



یک تبرپوش (فاشیس) که در جمهوری روم باستان توسط مجازات‌ گر حمل می‌گردید
در فرهنگ واژه ها
فاشیسم = هر برنامه ای که بمنظور برپاکردن تمرکز حکومت ملی مطلقه ، با سیاست و روش خشک و خشن ملی باشد، و برای عملی کردن آن رژیم در زمینه های صنعتی ، کارخانه ای ، تجاری و مالی همراه با زور و تعدی نسبت به مخالفان طرح ریزی شود و به اجرا درآید (از وبستر) - اصول ضداشتراکی حزب فاشیست ایتالیا که بوسیله ی موسولینی تأسیس شد: لغت نامه ی دهخدا/ تارنمای واژه نامه پارسی ویکی
فاشیسم = نام نظام سیاسی اقتصادی ایتالیا که در عهد موسولینی پی ریزی شد و از ۱۹۲۲ تا شکست ایتالیا در جنگ جهانی دوم قدرت را در دست داشتند. نام آن از یکی از نشان های ر وم قدیم به نام فاسیس گرفته شده است - نام عمومی برای هر رژیمی که اساس آن بر دیکتاتوری، ترور، تعصبات نژادی، سانسور، اختناق و ... استوار باشد (فرهنگ فارسی معین): تارنمای واژه یاب
فاشیسم = یک نظریهٔ سیاسی و گونه‌ای نظامِ حکومتی خودکامهٔ ملی‌گراست که نخستین بار در سال‌های ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۵ در ایتالیا و به بدست بنیتو موسولینی رهبری می‌شد و بر سه‌ پایه ی حزب سیاسی واحد، ناسیونالیسم افراطی نژادپرستانه و دولت بسیار مقتدر و متمرکز، استوار بود... واژۀ فاشیسم برگرفته از فاشیس (به لاتین: Fasces) به معنی تبرپوش است: تارنمای ویکی‌پدیا
فاشیسم = نظریه یا نهضتی که خواهان برتری نژادی، حکومت استبدادی، اعمال زور و خشونت و برخورد شدید با مخالفان است (فرهنگ فارسی عمید): تارنمای واژه یاب
فاشیست = آنکه پیرو مسلک استبداد باشد: واژه نامه ی نوین تالیف محمد قریب
تاریخچه ی فاشیسم
در روم باستان محافظان همراه حکم ‌گذاران تبرپوش را به‌ عنوان نشان اختیار از دولت مرکزی حمل می‌نمودند و تبرپوش عبارت بود از تعدادی چوب که به دور یک تبر فلزی نوارپیچ شده بود... مورّخان، دانشمندان علوم سیاسی و دیگر پژوهش‌گران مدّت ‌هاست که دربارهٔ ماهیّت دقیق فاشیسم به بحث پرداخته‌اند... از نظر گونه‌ای دانش سیاسی و طبق برخی دیدگاه‌ها، هدف فاشیسم، حفظ نظام دیکتاتوری است در هنگامی که حکومت به شیوه‌های متعارف، امکان‌پذیر نباشد. حکومت فاشیستی کلّیۀ حقوق و آزادی‌های دموکراتیک را در کشور از بین می‌برد و سیاست خود را معمولاً در لفافه‌ای از تئوری‌ها و تبلیغات مبتنی بر تعصّب ملّی، نژادی، ایدئولوژیک یا مذهبی می‌پوشاند. فاشیسم در مرحله‌ای از مبارزۀ شدید طبقاتی میان پرولتاریا و بورژوازی پدید می‌آید که بورژوازی دیگر قادر نیست سلطۀ خود را از طریق پارلمانی حفظ کند و لذا به استبداد و ترور، سرکوب خونین جنبش کارگری و هر جنبش دموکراتیک دیگر و نیز به عوام‌ فریبی‌های گزافه‌ گویانه، متوسّل می‌شود. فاشیسم، سیاستِ داخلی خود را به ممنوع کردن سندیکاها و سایر سازمان‌های مترقّی، الغای آزادی ‌های دموکراتیک و نظامی کردن دستگاه دولتی و همۀ حیاتِ اجتماعیِ کشور، مبتنی می‌سازد. فاشیسم برای اجرای این مقاصد، از گروه‌ های ضربتی نظیر اس‌اس‌ها در آلمان نازی و پیراهن‌سیاهان در ایتالیای موسولینی استفاده می‌کند. نژاد پرستی، شوونیسم و تئوری‌های نظیرِ آن، حربه‌های اساسی ایدئولوژیک فاشیسم را تشکیل می‌دهند... فاشیسم و نازیسم اشکال مختلف دیکتاتوری است که در شرایط بحران حاد اقتصادی برای حفظ حکومت از به قدرت رسیدن سایر بخش‌های جامعه، در جامعه حاکم می‌شود... فاشیسم از لحاظ نظری، محصول توسعۀ نظری نژادباوری و امپریالیسم اروپایی و از نظر اجتماعی محصول بحران‌های اقتصادی و اجتماعی پس از جنگ جهانی اوّل بود؛ ولی با شکستِ کلّیِ نیروهای محور در جنگ جهانی دوم از اعتبار افتاد. پس از جنگ، برخی حزب‌های نوفاشیست در اروپا پدید آمدند (از جمله حزب نوفاشیست ایتالیا) ولی توفیق چندانی به‌دست نیاوردند. در قاره‌های دیگر نیز رژیم‌هایی با ایدئولوژی فاشیستی پدید آمدند. مانند پرونیسم در آرژانتین به رهبری "خوآن پرون" که بین سال‌ های ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۰ دیکتاتورِ آرژانتین بود. اما پرونیسم آرژانتین با فاشیسم ایتالیا تفاوت‌های مهمی (از جمله نداشتن سیاست خارجی تجاوزگرانه) داشت. واژه ی فاشیسم بعدها در مفهوم گسترده ‌تری به کار رفت و به دیگر رژیم‌های نظامی و مذهبی که دارای ویژگی‌های مشابهی بودند، اطلاق شد: تارنمای ویکی ‌پدیا
تازه ترین نوع فاشیسم: فاشیسم امريكایی
روزنامه ی عرب زبان «السفیر» طی مقاله‌ای به قلم «سنان انطوان» انتخاب دونالد ترامپ به رياست‌جمهوری امريكا را حرکتی آشکار به سوی احیای گرايشات فاشيستی و تحرکات نژاد پرستانه که حاوی تبعيضات دينی است، توصیف کرد: تارنمای پایگاه خبری فردا
فاشیست ‌های آمریکایی
در تحلیل " زیو اشترنهل" (تاریخ‌دان یهودی و استاد علوم سیاسی دانشگاه اورشلیم که در زمینه فاشیسم در دنیا شناخته شده است)، در آمریکا، راست در قامت گرایش‌های متنوع و گسترده‌ای ظاهر می‌شود. در این گرایش، هم می‌توان گروه‌ هایی چون تجدیدنظر طلب هولوکاستی در میان لابی‌های لیبرتی موسسه پژوهش‌های تاریخی را دید و هم نژادپرستان بومی چون "کوکلاکس کلان' و هم نژادپرستان بیولوژیکی که فصلنامه بشریت را چاپ می‌کنند، و هم طرفداران توهم توطئه‌ای که دست بالا در این نهضت را دارند و هم گرایش نازیستی که دست پایین در این نهضت دارند. البته بعضی از این فاشیست‌ها هم مدعی احیای سنت‌های منسوخ شده‌ اند. نشریاتی که نگاه این گروه‌ها را نمایندگی می‌کنند حدود یکصد و پنجاه هزار خریدار دارد. بسیاری از این فاشیست‌ها قصد نفوذ در حزب جمهوری ‌خواه را دارند. حداقل در یک مورد حزب جمهوری ‌خواه از نامزدی نازیست مشهوری چون 'کلازمن دیوید دوک" در انتخابات ۱۹۹۱ برای فرمانداری لوئیزیانا حمایت کرد: بسیاری از تارنماها
ترامپ: ظهور فاشیسم آمریکایی و پایان رؤیای آمریکایی
مهدی دلبند کارشناس ارشد جامعه شناسی در یادداشتی نوشت: [دونالد ترامپ به عنوان یک برند تجاری در کسب و کار پس از تصدی ریاست جمهوری آمریکا تلاش می کند تا در سپهر سیاسی نیز به یک برند تبدیل شود. ظهور ترامپ را می توان ظهور فاشیسم در آمریکا و مقدمه ای بر پایان رؤیای آمریکایی دانست. پیش از این ادوارد لوتواک در کتاب" به مخاطره افتادن رؤیای آمریکایی"پیش بینی کرده بود که :" احتمال دارد فاشیسم، آینده آمریکا باشد." وی می نویسد:" اعضای اتحادیه های کارگری و کارگران غیرماهر فاقد سازماندهی ، دیر یا زود متوجه می شوند که دولتشان حتی برای جلوگیری از کاهش دستمزدهایشان یا جلوگیری از صدور مشاغل به خارج از کشور نیز تلاشی نمی کنند. در این مقطع همه چیز در هم خواهد شکست، رأی دهندگان غیرشهری به این نتیجه خواهند رسید که سیستم فشل شده و اندک اندک در پی یک مرد قدرتمند می گردند تا به او رأی دهند، کسی که به آنها دلگرمی بدهد که وقتی انتخاب شد، دیگر دنیا به کام بروکرات های از خود راضی وکلای حقه باز و سیاستمداران دزد نخواهد بود".
تحلیلگران در مورد طرفداران ترامپ می نویسند" آن ها ده ها میلیون آمریکایی به خصوص سفیدپوستان طبقات فرودست هستند که به خاطر آنچه که بر سر آنها، خانواده ها و اجتماعاتشان آمده خشمگین هستند. آنها به مخالفت با سیاست های نئولیبرال برخاسته اند که نخبگان تحصیلکرده از هر دو حزب سیاسی بر آنها تحمیل کرده اند"
در سال ۲۰۰۷ نائومی وولف نویسنده و پژوهشگر آمریکایی و مخالف سیاست های نئولیبرالی آمریکا در کتاب خود با نام "پایان آمریکا"  اشاره می کند که این کشور با قدم هایی آرام اما قاطع در حال گذار از یک دموکراسی کهن به پهنه ای برای یک سلطه نیمه فاشیستی_نیمه پوپولیستی است. او به شباهت های آمریکا به آلمان دهه ی ۱۹۲۰ اشاره می کند که آن را به یک دیکتاتوری فاشیستی تبدیل کرد و سرانجام به فروپاشی و تخریب کامل آن منجر شد.
با ظهور پدیده ترامپ به نظر می رسد این پیش بینی ها در حال تحقق است. امروز بیش از آنکه آینده ترامپ به آمریکا گره خورده باشد، آینده آمریکا به ترامپ گره خورده است]: تارنمای پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس
ترامپ و فاشیسم/ فاشیسم ترامپی
درخصوص رگه‌های نگاه فاشیستی در ترامپ، صاحب قلمان بسیاری قلم زده‌اند. از جمله مایکل کینسلی از مقاله نویسان مجله‌ی ونتی فر و واشنگتن‌پست رسما اعلان کرده است که «ترامپ یک فاشیست است.» با تاکید بر اینکه او از کاربرد خصمانه مفهوم فاشیست برای مخالفین آگاه است، این سرمقاله‌نویس نوشته خود را معطوف به پاسخ به چند سوال می‌کند:
آیا ترامپ سر همه را به طریقی شیره مالیده؟/ آیا او توانسته دست روی خواسته‌های گروه‌هایی بگذارد که طالب مفت‌خوری هستند؟/ یا اینکه در زیستمان فرهنگ شهرت‌جوی ما، بیش از نقش تلویزیونی‌اش، او بیشتر توانسته در بین مشاهیر بدرخشد؟
به گفته کینسلی، در محافل واشنگتن می‌گویند که این کارهای او تجلی گرایش حساب‌گرایانه ابزاری او برای کسب شهرت است. اما در مقابل، گروهی هم هستند که اقدامات عجولانه و پشت سر هم او را تقویت‌کننده ی «نهضت فاشیستی» می‌دانند و به نظر کینسلی، فاشیسم ترامپی بدان معناست که او سعی دارد سرنوشت کشور را در اختیار جلوه‌ای مسموم از دو ساختار قدرتمند حکومت و کورپوریشن‌ها (شرکت ها) قرار دهد تا به‌طور ارگانیک و کلی‌گرایانه این اتحاد نامیمون را مدیریت کند. کینسلی مدعی است اگر تا حالا ترامپ برای تامین منافع کورپوریشن‌ها با حکومت‌ها مذاکره می‌کرد، حالا او همین بازی را در سطح دولت اعمال خواهد کرد. به جای لیبرالیسم، می‌توان زیستمان اقتصاد سیاسی ترامپ را «دولت‌گرایی کورپوراتیو» نامید/ آیا فاشیسم در آمریکا حاکم می‌شود؟  از دکتر حسین سیف زاده: تارنمای پایگاه خبری اقتصاد نیوز
رئیس‌جمهوری که آمریکا را به سمت فاشیسم سوق می‌دهد
"نباید اینجا اتفاق بیفتد که نوشته «سینکلر لوئیس» نویسنده معروف آمریکایی است، به فهرست هشت کتاب پرفروش «آمازون» راه یافته است. گفته می‌شود این کتاب روی کار آمدن «ترامپ» را پیش‌بینی کرده بود، به همین دلیل انتشارات «پنگوئن» چاپ جدیدی از آن را وارد بازار کرده است. در همین زمان کوتاه، سه چاپ جدید که به معنای ۱۱ هزار جلد از «نباید اینجا اتفاق بیفتد» است، سفارش داده شده است. این رمان درباره رئیس‌جمهور شدن فردی مستبد است که شعار بزرگ و قدرتمند کردن آمریکا را سر می‌دهد و در نهایت، کشور را به سمت فاشیسم سوق می‌دهد. فروش رمان کنایه ‌آمیز اما فراموش ‌شده ی «سینکلر»، زمانی بالا رفت که برخی از منتقدان مدعی شدند این در اصل داستان رئیس ‌جمهور شدن «دونالد ترامپ» است که در این اثر روایت شده. رئیس‌جمهور دیکتاتور این کتاب که «باز ویندریپ» نام دارد، همانند «ترامپ» با بیانیه ‌هایی علیه مهاجران و تحریک کردن حس وطن‌پرستی مردم به این سمت دست پیدا می‌کند. نکته کلیدی از متن کتاب: «سودای من این است که تمام آمریکایی‌ها متوجه شوند که اولا، ما مهم‌ترین نژاد روی این زمین کهن هستیم و باید باشیم. دوما، باید بدانند با وجود تفاوت ‌های ظاهری بین ما اعم از ثروت، دانش، مهارت،‌ نسل و قدرت، که مسلما در مورد افرادی با نژاد متفاوت از ما صدق نمی‌کند، ما همه برادریم و با رابط مهم و شگفت‌انگیز اتحاد ملی که باید بابت آن خوشحال باشیم،‌ به هم متصل هستیم»: تارنمای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
فاشیسم آمریکایی‌: یادی از کتاب "نباید اینجا اتفاق بیفتد"
گفتگوهایی با دالیا فهمی (استاد دانشگاه لانگ ایلند)، آدم گاپنیک (نویسنده ی مجله ی نیویورکر)، شارلوت کانینگ (استاد دانشگاه تگزاس) و کریس ویالس (استاد دانشگاه کنتیکت) در ۱۴ ژوییه ۲۰۱۷ در بخشی از برنامه ی " ایده ها " در رادیوی سی بی سی کانادا/ به زبان انگلیسی: تارنمای سی بی سی

تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2017/07/blog-post_18.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها