خوزستان در طول تاریخ متعلق به بختیاری ها و لرها بود عرب های مهاجر اقلیت کوچکی در خوزستان هستند که در سایه ی مهر بختیاری ها در این سرزمین ساکن شدند. سرزمین بختیاری با تاریخ و تمدن چندین هزار ساله ریشه در تاریخ دیرینه ی ایران باستان دارد قوم بختیاری و لر بزرگترین قوم ایرانی و آریایی است و از دوران ایلامیان و هخامنشیان تاکنون در بخش های وسیعی از استان خوزستان و استانهای همجوار ساکن بوده اند و همواره از کیان ایران زمین با نثار جان خود شجاعانه دفاع کرده اند: تارنمای سرزمین ما
مردم بختیاری یا لرهای بختیاری شاخهای از مردم لر به شمار میآیند و در جنوب غربی ایران ساکن هستند. دانشنامه ایرانیکا جغرافیای سکونت لرهای بختیاری را از فریدن در غرب استان اصفهان تا اهواز و گویش بختیاریها را گویشی از زبان لری معرفی میکند.. کاوش های باستان شناسی نشان میدهد، که قدمت سکونت انسان در این منطقه، به چهل هزار سال میرسد. بازمانده های فرهنگی دوران پارینه سنگی، میان سنگی، نوسنگی و شهرنشینی در این ناحیه، به چشم میخورد. سرزمین بختیاری، از جمله محدود سرزمینهایی است، که انسان برای اولین بار، به اهلی کردن حیوانات و نباتات پرداخته، یا به دیگر سخن، زندگی ده نشینی و کشاورزی را، که لازمه پیدایش تمدن می باشد، آغاز نمودهاست:تارنمای گزیده ای از نوشتارها
شهر آریایی نشین اهواز
بسیاری از پژوهشگران ریشه ی نام اهواز را برگرفته از قوم خوزی (هوزی) میدانند که ساکنان بومی استان خوزستان بودهاند و زبان آنها تا زمان ساسانیان و حتی تا چند قرن بعد از اسلام زبان رایج در خوزستان بودهاست و احتمالاً بازماندگان ایلامیها بودهاند که بعدها به لر بزرگ یا بختیاری تغییر یافت. یونانیان به این قوم اوزیو میگفتند. کلیفورد ادموند باسورث میگوید که در جستجوی ریشه ی نام اهواز، جغرافیدانان اسلامی دچار سردرگمی بودهاند. اردشیر یکم، بنیانگذار سلسله ساسانی نام شهر را به هرمز اردشیر تغییر داده است. بنابر گفته ی مقدسی فرزند اردشیر (شاپور یکم) بود که شهر را در دو سوی رودخانه از نو بنیان نهاد و یکی را به نام خدا و دیگری را تحت نام خود نامگذاری کرد. این دو نام بعدها با یکدیگر مخلوط و به صورت هرمز اردشیر درآمد. این شهر در همه جا مرکز تجاری خوزستان، هوجستان واجار (بازار خوزستان) نامیده میشد و شهر سوی دیگر رودخانه بهعنوان مرکز فرماندار و نجبا، هرمشیر خوانده میشد. شهر دوم در حمله عربها در قرن اول هجری (هفتم میلادی) از بین رفت. اما نام شهر دیگر را عربها «سوق الاهواز» ترجمه کردند و در این ترجمه اهواز جمع عربی، نام قبیله بومی استان خوزستان بودهاست. این شهر علاوه بر نامهای ذکرشده به نامهای «رامشهر» و «شهررام» نامیده میشد. در دوره قاجار و از زمان ناصرالدینشاه اهواز را ناصری و ناصریه نامیدند، ولی از شهریور ۱۳۱۴ ش با تصویب هیئت وزیران اهواز نامیده شد اهواز در روزگار ساسانیان از شهرهای عمده ی خوزستان به شمار میرفت و از مراکز عمده ی صنایع نساجی خوزستان بود و یکی از کانونهای مسیحیت در ایران، و از اسقف نشینهای خوزستان محسوب می شد. علاوه بر این، این شهر از مراکز عمده بازرگانی بوده، و نیز بهواسطه واقع شدن در کنار رود کارون که قابلیت کشتیرانی داشته محل مناسبی برای تجمع مال التجاره و داد و ستد به شمار می رفته است: تارنمای ویکیپدیا
شهر آریایی نشین آبادان
بر اساس نوشتههای مورخان و جغرافیدانان، آبادان روزگاری از لحاظ کشتیرانی و سیاحت، اعتباری داشتهاست. به نوشتهٔ ابن بطوطه این شهر در زمینی شوره زار قرار داشته، بارندگی در آن کم و کشاورزی در آن رونقی نداشتهاست. نویسنده حدود العالم آن را شهرکی کوچک و آباد بر کرانه دریا دانسته است. او میگوید: همه حصیرهای عَبّادانی و حصیرهای سامانی از آنجا خیزد و نمک بصره و واسط از آنجاست انصاری دمشقی از آبادان به عنوان « آخرین ده بر کناره دریا »، ابن بطوطه به عنوان « قریهای بزرگ » و ابن حوقل به عنوان « قلعه ی کوچک آباد بر کناره ی دریا » یاد میکنند. برخی پیشینیان، بنای آن را به اردشیر نسبت دادهاند
بهرام فرهوشی نام آبادان را به معنای «ایستگاه پاسداران ساحلی» میداند. وی همچنین معتقد است که شکل کهن نام آبادان، اُپاتان بودهاست که از سه بخش تشکیل شدهاست: اُ به معنای «آب»، پات از ریشهٔ پاییدن و ان، پسوند نسبت. به نظر میرسد نام آبادان، معرّب همین نام باشد.
در سال ۱۳۱۴ هجری خورشیدی، بهموجب تشکیل فرهنگستان ایران و با تصویب هیئت دولت در دورهٔ رضاشاه، واژهٔ عبادان به آبادان تغییر نام یافت. بخشی از جزیرهٔ آبادان در دورهٔ ساسانیان بهمناردشیر خوانده میشدهاست که نام رود بهمنشیر یادگار آن نام کهن است. اوپاتان نیز، که نام کهنتر آبادان است، امروز بیشتر زیب شرکتها و سازمانها در شهر آبادان است. به دلیل وجود زیارتگاه کوچکی که ادعا میشود خضر نبی در آن دیده شدهاست، گاهی به این منطقه نام مذهبی جزیرةالخضر هم داده شدهاست. در نزهةالقلوب حمدالله مستوفی آبادان مرز آخر ایرانزمین در جنوبغرب معرفی میشود و در گذشتهٔ دور نیز آبادان را آخرین شهر ایران میدانستند و ورای آن جایی دیگر در ایرانزمین نمیپنداشتند، که مصداق آن مصراعی از منوچهری دامغانی، شاعر دورهٔ غزنوی است که به صورت مَثَل درآمدهاست، که میگوید: بر فراز همت او نیست جای/ نیست آنسوتر ز عبادان دهی: تارنمای ویکیپدیا
خوزستان در برخی از برنامه های ویدیویی
ترانه ی "زاده ی خوزستان" - اجرا:مرتضی
ترانه ی "خوزستان" - اجرا: محسن چاوشی
تهیه و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
بخش های پیشین مجموعه ی ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی
==================