۱۳۹۸ آبان ۱۲, یکشنبه

نظریات دو پرفسور بانوی ایرانی و آمریکایی در مورد استیضاح از ترامپ


نظریات پرفسور شیرین هانتر (شیرین طهماسب) استاد دانشگاه جُرج تاون آمریکا
شیرین هانتر (شیرین طهماسب) زاده ی سال ۱۹۴۵ در تبریز و استاد ایرانی - آمریکایی در دانشگاه جورج تاون است که در زمینه ی مقالات سیاسی به فعالیت مشغول است. او یک متخصص در مسائل سیاسی ایران است و تا پیش از انقلاب ۵۷ عضو وزارت امور خارجه ی ایران بود و پس از آن به ایالات متحده نقل مکان نمود. وی به زبان ‌های فارسی، انگلیسی، فرانسه و ترکی صحبت می ‌کند
پرفسور «شیرین هانتر»، استاد دانشگاه جُرج تاون و عضو شورای روابط خارجی آمریکا در گفتگو با خبرنگار گروه بین‌الملل باشگاه خبرنگاران جوان با یادآوری استیضاح بیل کلینتون، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا بر این باور است که استیضاح ترامپ تأثیر چندانی  بر سرنوشت سیاسی او ندارد و حتی ممکن است این موضوع به نفع او تمام شود و در نهایت دموکرات ها بازنده این بازی باشند
نظریات پرفسور جیل لیپور، استاد تاریخ در دانشگاه هاروارد آمریکا
جیل لیپور، استاد تاریخ در دانشگاه هاروارد و از نویسندگان مجله نیویورکر در مقاله‌ای به قانون استیضاح و تاریخچه آن در بریتانیا و ایالات متحده پرداخته تا در انتهای آن نتیجه بگیرد که روند استیضاح دونالد ترامپ احتمالا با "بدعت‌ها و اصلاحاتی" در چگونگی استفاده از قانون استیضاح در نظام حکومتی آمریکا همراه خواهد بود. او استیضاح را به "شمشیر جالوت" در دستان کنگره تشبیه کرده که ممکن است پایانی همچون داستان جالوت و داود داشته باشد؛ بدین معنی که لزوما دارنده سلاح بزرگ و هیکل درشت پیروز نبرد نیست؛ چرا که از نظر جیل لیپور، چون بنیان‌گذاران قانون اساسی آمریکا خیلی درباره نحوه چگونگی استفاده از قانون استیضاح سخن نگفته‌اند، و همچنین چون استفاده از این ابزار قانونی به ندرت روی داده ممکن است در مواجهه با وضعیت امروزی جامعه آمریکا "تیغ آن کند یا زنگ زده باشد". پرفسور لیپور در این مقاله از استیضاح ساموئل چیس، یکی از قضات دیوان عالی آمریکا در سال ۱۸۰۵ میلادی به عنوان نمونه قابل توجه تاریخی استفاده کرده و حواشی آن را با تحقیقات استیضاح دونالد ترامپ مقایسه کرده چرا که در جریان آن استیضاح هم بحث اصلی نه درباره عملکرد ساموئل چس بلکه درباره این بود که آیا می‌توان او را استیضاح کرد یا خیر؟ جیل لیپور در این مقاله مفصل نوشته: "استیضاح قدرت وحشتناکی دارد چرا که برای مقابله با استفاده وحشتناک از قدرت تعبیه شده است؛ برای ساقط کردن حاکم ستمگری که خود را فراتر از قانون می‌داند... پدیدآورندگان قانون اساسی آمریکا از آنجا که تاریخ می‌دانستند قانون استیضاح را به آن علت در اختیار کنگره قرار دادند که شاید راهی برای ساقط کردن "شاه بد" پیش‌بینی کرده باشند. آنها با اطلاعاتی که از تاریخ انگلستان داشتند متوجه بودند که به طور تاریخی فقط سه راه برای سرنگون کردن یک پادشاه بد وجود داشت؛ جنگ داخلی، انقلاب و یا ترور شاه... پارلمان بریتانیا حدود ۷۰۰ سال پیش با وضع قانون استیضاح سعی کرد دست کم قدرتی برای خود دست و پا کند تا در صورت سرکشی پادشاه، پارلمان مجاز به استیضاح دولت و وزرای او و یا به نوعی قیچی کردن بال و پر پادشاه و محدود کردن قدرت او باشد... چرا که بنابر باور عامه در آن زمان شخص پادشاه 'مصون از خطا' -یا به قول دونالد ترامپ 'در اوج کمال' و در نتیجه غیر قابل استیضاح بود". هر چند آن طور که جیل لیپور در مقاله خود آورده، استفاده مکرر (۱۰ بار) نمایندگان پارلمان بریتانیا از قانون استیضاح از زمان پدید آمدن آن در سال ۱۳۷۶ تا سال ۱۴۵۰ میلادی موجب شد که پس از آن پارلمان برای ۱۷۰ سال هیچ مقام دولتی را استیضاح نکند. "علت این بود که در آن زمان پارلمان فقط موقعی تشکیل جلسه می‌داد که پادشاه با احضار جمع نمایندگان از پارلمان می‌خواست که در مورد موضوع مشخصی به شور بنشیند. و بر همین اساس هم وقتی پادشاه با خطر استیضاح مکرر منصوبان خود روبرو شد دیگر تمایلی برای فراخواندن پارلمان نداشت و عملا مجلس بریتانیا تشکیل جلسه نمی‌داد."
جیل لیپور در ادامه این مقاله ابراز شگفتی کرده که چه طور بنیانگذاران قانون اساسی آمریکا ۷۰۰ سال بعد از بدعت قانون استیضاح و تقریبا "منسوخ" شدن آن در بریتانیا به فکر افزودن آن به قانون اساسی ایالات متحده افتاده‌اند. او به بخشی از مباحث میان نویسندگان قانون اساسی آمریکا به عنوان دلیل احتمالی این تصمیم اشاره کرده: "اما رئیس‎‌جمهور شاه نیست. بنیان‌گذاران قانون اساسی آمریکا برای مهار قدرت او، صلاحیتش را هر چهار سال یک بار به رای مردم واگذار کرده‌اند و همزمان تفکیک سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه، با هدف کنترل قدرت و پیشگیری از سرکشی شاه بد بوده است. اما جیمز مدیسون (چهارمین رئیس جمهور آمریکا و از نویسندگان قانون اساسی این کشور) معتقد بود که تفکیک قوا و انتخابات "تضمین کافی" برای مهار قدرت رئیس‌جمهور نیست. جیمز مدیسون در گردهمایی پدیدآوردندگان قانون اساسی که ۲۵ ماه مه ۱۷۸۷ برگزار شد می‌گوید: 'او - رئیس جمهور - ممکن است کابینه‌اش را به راه بد بکشد و از آنها برای ستم‌گری علیه مردم استفاده کند. او حتی ممکن است با خیانت به اعتماد مردم خود را تسلیم قدرت خارجی کند'... در همین جلسه جورج میسون، وکیل و سیاستمدار اهل ویرجینیا در ادامه سخنان جیمز مدیسون و در اهمیت کنترل قدرت رئیس‌جمهوری می‌گوید: شاید هم اصلا مردم در انتخاب خود اشتباه کردند و نخواستند تا انتخابات بعدی که چهار سال دیگر است صبر کنند... و به همه اینها جایز الخطا بودن آدمی (در هر منصب و مقامی) هم باید توجه داشت
*
پژوهش و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.com/2019/11/blog-post_43.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت هایی در زمینه ی استیضاح از ترامپ
===============