سرزمین ایران در طول پر فراز و نشیب تاریخ ملکه های گوناگونی داشته است: ملکه های همسر یا شهبانو، ملکه های سلطنتی (که سلطنت یا پادشاهی کردند مانند پوراندخت و آذرمیدخت ساسانی) و ملکه های مادر. ملکه های همسر و ملکه های مادر فراوان ترین و ملکه های سلطنتی معدود ترین ملکه ها بوده اند. ویژگی های نامدارترین ملکه های همسر یا شهبانوان برخی از پادشاهان ایران را با یکدیگر بررسی و مرور می کنیم
۱
ملکه کاساندان، همسر کوروش بزرگ
کاساندان، کاسادان یا کَساندان همسر رسمی و محبوب کوروش بزرگ، از تبار هخامنشی بود. کاساندان ملکه ی ۲۸ کشور آسیائی و ملکه ی جهان و تنها همسر کوروش بزرگ و در نزد کورش بسیار مورد احترام بود. وی با قدرت مطلق شهبانوی ایران در کنار کوروش کبیر بر جهان پادشاهی می کرد و به طور مستقل دومین فرد قدرتمند و سیاستمدار حکومت بود. هر چند که دخالت زنان در پادشاهی جایز نبود اما کوروش بزرگ همواره از همسرش مشاوره های فراوانی می گرفت و عملا او را در کنار خود در سیاست دخالت می داد و همراه وی به رتق و فتق امپراتوری می پرداخت. کاساندان صاحب پنج فرزند بود: کمبوجیه، بردیا، آتوسا، آرتیستون و دختری که نامش ذکر نشدهاست. به گفته داندامایف، دختر سوم احتمالاً رکسانا بودهاست کاساندان قبل از این که همسرش کوروش بزرگ بمیرد از دنیا رفت و کوروش دستور داد تا همه درباریان برای وی عزاداری کنند و این عزاداری به مدت یک سال طول کشید. بنا بر نوشته ی هرودوت، هنگامی که وی درگذشت کوروش بزرگ دستور داد تا تمام اتباع شاهنشاهی برای وی عزاداری بزرگی بر پا کنند. این گزارش در سالنامه نبونید آمدهاست که وقتی همسر پادشاه فوت کرد، در بابل از ۲۷ آدر تا ۳ نیسان (۲۱–۲۶ مارس سال ۵۳۸) عزاداری عمومی بر پا شد. نورا الیزابت مری بویس (استاد دانشگاه و پژوهشگر در رشته مطالعات زرتشتی) حدس میزند ملکه کاساندان، در بنایی که به آن زندان سلیمان میگویند، در پاسارگاد به خاک سپرده شده باشد
٢
ملکه آتوسا همسر داریوش بزرگ
آتوسا یا هتوئسه دختر کوروش بزرگ، شهبانوی پادشاه هخامنشی داریوش یکم، و مادر خشایارشا بود. به گواهی مورخین یونانی، آتوسا تاثیرگذارترین همسر داریوش بزرگ بوده. به گفته مورخین یونانی، آتوسا خصلتهای نظیر قدرتطلبی، درایت و اقتدار داشت. هرودوت از وی به نام شهبانوی داریوش بزرگ یاد کرده است و آتوسا را چندین بار در لشگرکشی ها داریوش یاور فکری و روحی داریوش دانسته است. چند نبرد و لشگر کشی مهم تاریخی ایران به گفته هرودوت به فرمان ملکه آتوسا صورت گرفته است .
آتوسا (۵۵۰ تا ۴۷۵ پیش از میلاد مسیح) از شهبانو های ایران، دختر کوروش کبیر و همسر دو پادشاه هخامنشی کمبوجیه و داریوش یکم و مادر خشایارشا بود. وی از برجسته ترین زنان در تاریخ ایران قدیم بود... آشیل نمایشنامه نویس قرن پنجم پیش از میلاد در نمایشنامه ای با نام «ایرانیان» از آتوسا به عنوان بانوی بانوان یاد می کند. آتوسا خواندن و نوشتن را به خوبی می دانست و نقش مهمی در آموزش درباریان داشت.. پس از درگذشت کمبوجیه در راه بازگشت از مصر، داریوش یکم با آتوسا ازدواج می کند... آتوسا ملکه ی بیش از ۲۸ کشور آسیایی در زمان امپراطوری داریوش بزرگ بود و از وی به نام ” شهبانوی داریوش بزرگ ” یاد کرده اند... آتوسا که شاعر و ادیب بود؛ به نوجوانان درس ادبیات پارسی می داد. وی بزرگترین نقش مهم را در امور مملکتی اجرا می کرد و در عین حال بهترین یاور روحی و روانی برای داریوش بود. او در نبرد با شورشی ها و نیز یونانی ها، داریوش را همراهی می کرد و به شاه قدرت می داد..
هرودوت می گوید:« آتوسا از قدرت فوقالعادهای برخوردار بود و در دوره ی جنگ با یونان که به توصیه او انجام شده بود، داریوش یکم همواره از نصیحت های او بهره می جست. او حتی علاقه مند بود که در میدان کارزار نیز شوهرش را همراهی کند". هرودوت نقل می کند که آتوسا به داریوش شاه گفت: «چرا نشسته ای و عازم جنگ نمی شوی و سرزمین های دیگر را تسخیر نمی کنی. پادشاهی به جوانی و ثروتمندی تو شایسته است که عازم جنگ شود و به پیروزی هایی نایل شود تا به ایرانیان ثابت شود مرد قابلی بر آنها حکمرانی می کند.» اگر چه گفته هرودوت اغراق آمیز می باشد ولی باز هم بیانگر نفوذ آتوسا بر شوهرش است. گفته شده است که آتوسا به خوبی از اوضاع فرهنگی زمان خود آگاه بود و از حضور یونانیان و دیگر ملیت ها در دربار بسیار بهره می برد. اگر داریوش به منطقه ای لشگر می کشید شورای سلطنت برای اداره امور کشور تشکیل می شد و رئیس و مافوق همه در رأس شورای سلطنت شهبانو آتوسا بود. آتوسا از داریوش شاه دارای چهار فرزند شد، که بزرگترین آنها خشایارشا بود. اما آتوسا همسر اول داریوش یکم نبود و داریوش از همسر اولش دارای پسرانی بود که همگی از خشایارشا بزرگتر بودند. مطابق قانون پادشاهی, پسر بزرگ شاه پس از او به پادشاهی می رسید. جالب توجه اینکه آتوسا آن قدر بر شوهر خود نفوذ داشت و به حدی زیرک و با کیاست بود که توانست خشایارشا را پس از داریوش به پادشاهی برساند. در زمان پادشاهی خشایارشا آتوسا به عنوان مادر پادشاه در امور دولت نظارت می کرد. از زمان مرگ او هیچ اطلاعی در دست نیست. گفته می شود آرامگاه او در کنار آرامگاه داریوش بزرگ در نقش رستم قرار دارد.. پس از مرگ او خشایارشاه به دلیل ناتوانی هایی که از خود نشان داد نه تنها پیش زمینه ی قتل خود بلکه مقدمات انحطاط سلسه ی بزرگ هخامنشی را نیز فراهم کرد
همچنین نگاه کنید به: سروده ای درباره ی شهبانوی ایرانی آتوسا از ای. اچ. پلامپتر به زبان انگلیسی
نوشتاری با اشاره به آتوسا از همین نگارنده به زبان انگلیسی
۳
ملکه استر همسر اخشورش یا خشایارشاه، پادشاه هخامنشی
در دربار شاه اخشورش یا خشایارشاه، پادشاه هخامنشی که بر ۱۲۷ استان فرمان میراند، مهمانی برگزار شد و ملکه وشتی فراخوانده شد که بدون لباس در میهمانی حاضر شود. از آنجا که زنان ایرانی به عفت شهره بوده و برای آن بسیار اهمیت قائل اند ملکه از این کار سر باز زد، و شاه با مشاوره مردخای، تصمیم گرفت که او را عزل کند و بکشد و شخص دیگری را جای او بنشاند. در جستجو برای یافتن دختری بجای ملکه، دختران زیباروی باکره به قصر برای گلچین شدن آورده شدند. یکی از این دختران، هدسه، یا همان استر، دختر یتیم از نسل تبعیدشدگان یهودیّه که به عنوان ملکه برگزیده شد. طبق آموزش پسرعمویش مردخای او هیچ سخنی از تبارش نگفت. همچنین نگاه کنید به
استر ملکه ی افسانه ای ایران
٤ -
ملکه ماریا (مریم بانو) نخستین همسر خسرو پرویز پادشاه ساسانی
نخستین همسر خسرو پرویز پادشاه مقتدر ساسانیز، ماریا (مریم بانو) شاهزادهای رومی و دختر موریس (امپراتور) روم بود. در سال ۵۹۰ میلادی پس از اینکه خسرو برای کمک در برابر شورش بهرام چوبین از امپراتور روم درخواست کمک و لشکر کرد، موریس نیز ضمن امتیازاتی که از خسرو گرفت لشکری از ارتش روم در اختیار خسرو و سردارانش گذاشت تا تاج و تخت را از بهرام چوبین و شورشیان باز پس گیرد که شرح آن در شاهنامه و دیگر منابع به تفصیل آمدهاست. یکی از شرط های موریس این بود که خسروپرویز پس از باز پس گیری تاج و تخت ایران دخترش ماریا که در منابع فارسی مریم نامیده میشود به زنی بگیرد و او را ملکه خویش سازد خسرو نیز شرط را پذیرفت و موریس خسرو را همچون پسر خویش خواند و ارتش و فرماندهان رومی را در اختیارش نهاد و دخترش مریم را با جهاز و جواهرات و خدمتکاران فراوان نزد خسرو فرستاد، این ازدواج به دلایل سیاسی صورت گرفت. در رویدادنامه ی "میخائیل سوری" وجود او ثبت شده است. در "شاهنامه ی فردوسی" از او سخن به میان رفته است. مورخانی همچون محمد بن جریر طبری، ابن عبری، میرخواند و فردوسی از او یاد کردهاند. در نوشته های پس از شاهنامه، از مریم و شیرین به عنوان ملکههای رقیب نام برده شده. در چندین مورد ذکر شده که رقابت آنها بر سر تعیین جانشین برای تخت و تاج شاهی بوده است مریم از پسرش شیرویه و شیرین از پسرش مردانشاه حمایت میکرد اما برنده این بازی شیرین بود چرا که نفوذی تام بر خسرو داست و از همین علاقه شاه برای فتح جایگاه بالا استفاده کرد و توانست سرور و بزرگ زنان و شهبانوی پرنفوذ امپراتوری ساسانیان شود. منابع اولیه ذکر کردهاند که شیرویه (همچنین با نام قباد دوم هم شناخته میشود)، بزرگترین پسر خسرو بوده که پسر مریم است. همچنین پوراندخت و آذرمیدخت نیز دختران خسرو پرویز از مریم زاده شده اند. مریم بواسطه کمکی که پدرش به خسرو در رسیدن به تاج و تخت کرده بود همواره مورد احترام خسروپرویز بود از این رو در دربار نفوذ قدرتمندی داشت و بسیاری از پیروان مسیحی این آزادی را داشتند تا کلیسا داشته باشند ازدواج خسرو پرویز با مریم که پیرو آیین مسیحیت و رومی تبار بود، بر موبدان زرتشتی ناخوشایند آمد اما پادشاه جوان از سر مصلحت تن به این ازدواج داد. در مورد مرگ مریم اختلاف نظر است اما جایگاهش بعد از ورود شیرین معشوقه خسرو تنزل یافت
٤ -
ملکه ماریا (مریم بانو) نخستین همسر خسرو پرویز پادشاه ساسانی
نخستین همسر خسرو پرویز پادشاه مقتدر ساسانیز، ماریا (مریم بانو) شاهزادهای رومی و دختر موریس (امپراتور) روم بود. در سال ۵۹۰ میلادی پس از اینکه خسرو برای کمک در برابر شورش بهرام چوبین از امپراتور روم درخواست کمک و لشکر کرد، موریس نیز ضمن امتیازاتی که از خسرو گرفت لشکری از ارتش روم در اختیار خسرو و سردارانش گذاشت تا تاج و تخت را از بهرام چوبین و شورشیان باز پس گیرد که شرح آن در شاهنامه و دیگر منابع به تفصیل آمدهاست. یکی از شرط های موریس این بود که خسروپرویز پس از باز پس گیری تاج و تخت ایران دخترش ماریا که در منابع فارسی مریم نامیده میشود به زنی بگیرد و او را ملکه خویش سازد خسرو نیز شرط را پذیرفت و موریس خسرو را همچون پسر خویش خواند و ارتش و فرماندهان رومی را در اختیارش نهاد و دخترش مریم را با جهاز و جواهرات و خدمتکاران فراوان نزد خسرو فرستاد، این ازدواج به دلایل سیاسی صورت گرفت. در رویدادنامه ی "میخائیل سوری" وجود او ثبت شده است. در "شاهنامه ی فردوسی" از او سخن به میان رفته است. مورخانی همچون محمد بن جریر طبری، ابن عبری، میرخواند و فردوسی از او یاد کردهاند. در نوشته های پس از شاهنامه، از مریم و شیرین به عنوان ملکههای رقیب نام برده شده. در چندین مورد ذکر شده که رقابت آنها بر سر تعیین جانشین برای تخت و تاج شاهی بوده است مریم از پسرش شیرویه و شیرین از پسرش مردانشاه حمایت میکرد اما برنده این بازی شیرین بود چرا که نفوذی تام بر خسرو داست و از همین علاقه شاه برای فتح جایگاه بالا استفاده کرد و توانست سرور و بزرگ زنان و شهبانوی پرنفوذ امپراتوری ساسانیان شود. منابع اولیه ذکر کردهاند که شیرویه (همچنین با نام قباد دوم هم شناخته میشود)، بزرگترین پسر خسرو بوده که پسر مریم است. همچنین پوراندخت و آذرمیدخت نیز دختران خسرو پرویز از مریم زاده شده اند. مریم بواسطه کمکی که پدرش به خسرو در رسیدن به تاج و تخت کرده بود همواره مورد احترام خسروپرویز بود از این رو در دربار نفوذ قدرتمندی داشت و بسیاری از پیروان مسیحی این آزادی را داشتند تا کلیسا داشته باشند ازدواج خسرو پرویز با مریم که پیرو آیین مسیحیت و رومی تبار بود، بر موبدان زرتشتی ناخوشایند آمد اما پادشاه جوان از سر مصلحت تن به این ازدواج داد. در مورد مرگ مریم اختلاف نظر است اما جایگاهش بعد از ورود شیرین معشوقه خسرو تنزل یافت
*
*
پژوهش و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
=========================